جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای یادگیری ماشین

سجاد محمدیان، نادر نقشینه، مریم ناخدا،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: منظور از توصیه‌های دامنه‌های متقابل یعنی به جای پرداختن به هر دامنه به طور مستقل، دانش بدست‌آمده در یک دامنه (منبع) را به دامنه (هدف) دیگری منتقل و در آن به کار گرفت. مقاله حاضر با مرور نظام‌مند درپی بررسی پژوهش‌های این حوزه از نظر مبانی، کاربردها و چالش‌ها است.
روش پژوهش: در مطالعه حاضر، از چارچوب مطالعه نظام‌مند پریسما استفاده شده است. جست‌وجو در منابع اطلاعات علمی فارسی و انگلیسی با کلیدواژه‌های مرتبط انجام و 98 منبع به زبان انگلیسی در بازه زمانی 2007 تا 2021 یافت شد. با اعمال پالایش اولیه، معیارهای ورود و خروج از مطالعه و کنترل توسط متخصصان، تعداد 28 منبع انگلیسی برای ورود به مرور نظام‌مند انتخاب شدند.
یافته‌­ها: بر مبنای دامنه، چهار سطح توصیه‌های دامنه‌های متقابل؛ مشخصه یا خصیصه، نوع، مورد و سامانه وجود دارد. برای پیش‌بینی نظرات کاربران در توصیه‌های بین دامنه‌ای از الگوریتم‌ها یادگیری ماشین و برای ارزیابی پیش‌بینی‌های صورت گرفته براساس ماتریس درهم ریختگی از سه دسته معیارهای پیش‌بینی، رتبه‌بندی و طبقه‌بندی استفاده می‌شود. توصیه‌‌های دامنه­‌های متقابل با انتقال دانش بین دامنه‌­ها در افزایش صحت توصیه‌ها، رفع مسئله شروع سرد، فروش متقابل و بهبود شخصی‌سازی کاربرد دارد. اصلی­‌ترین چالش توصیه دامنه‌های متقابل تفاوت­‌های دامنه‌­ها با هم است این تفاوت­‌ها شامل عدم انطباق بین ویژگی­‌های دامنه‌­ها و مشخص نبودن روابط میان دامنه‌­ها است. علاوه بر این، تفاوت در اندازه دامنه‌ها و عملکرد ضعیف الگوریتم‌های پایه در پیش‌بینی نظرات کاربران از دیگر چالش‌های پیش‌روی توصیه‌های دامنه‌های متقابل است.
نتیجه‌گیری:
این حوزه موضوعی اگر چه در ده سال اخیر شکل گرفته است اما شتاب پرداختن به موضوع توسط پژوهشگران علوم رایانه و اطلاعات نشان از مهم بودن حوزه پژوهشی دارد. توصیه‌های دامنه‌های متقابل سطح مورد اصلی‌ترین دسته توصیه‌­های دامنه­‌های متقابل محسوب می‌شوند. با توجه به شکل‌گیری گروه‌های کسب‌کارهای الکترونیک، در آینده توصیه‌های متقابل در سطح سامانه‌ها بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت. توصیه‌های دامنه‌های متقابل در بهبود عملکرد سامانه‌های توصیه‌گر، مدل‌سازی کاربر در تعامل انسان و رایانه، تجارت الکترونیک می‌توان استفاده می‌شوند.
مریم ابوالقاسمی، فاطمه فهیم‌نیا،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

هدف: در عصر کلان‌داده، دانشمندان با کار طاقت‌فرسای تحلیل انبوهی از داده‌ها مواجهند و استفاده از تکنیک‌های یادگیری ماشین یکی از راه‌حل‌های احتمالی برای حل این معضل است. علوم شهروندی از حوزه‌هایی است که هوش انسانی و مصنوعی را می‌توان برای تسهیل در این امور به طرق مختلف با هم ترکیب کرد. این مقاله، با توجه به ابهامات موجود در عملکرد ماشین و مدیریت داده‌های تولیدشده توسط کاربر، به توضیح چگونگی سازگاری یادگیری ماشین با ایده‌ی شهروندی فعال و شرایط لازم برای پیشرفت در علوم شهروندی و فراتر از آن می‌پردازد.
روش: این پژوهش به روش مروری و بر اساس مطالعه جامع و نظام‌مند متون مرتبط با یادگیری ماشین، علوم شهروندی و تعامل انسان و رایانه انجام شده است.
یافته‌ها: بسیاری از مشکلات تحقیقاتی از نظر محاسباتی لاینحل به نظر می‌رسند و به مهارت‌های شناختی انسان نیاز دارند. لذا در نتیجه‌ی فعالیت‌های طبقه‌بندی‌ای که اکثراً در پروژه‌های علوم شهروندی با مقیاس بزرگ انجام می‌شود، علاوه بر مشارکت‌کننده که احتمالاً مطالبی درباره‌ی علم می‌آموزد، ماشین نیز با آموختن مطالبی درباره‌ی فعالیت‌های انسان ابتدا از آن تقلید می‌کند و به مرور میزان یادگیری آن افزایش می‌یابد. اما در عین حال گسترش استفاده‌ از هوش مصنوعی و به‌ویژه یادگیری ماشین بحث‌های زیادی درباره‌ی اشکال مختلف ابهامات و سوگیری‌های ناشی از آن‌ها به دنبال داشته است که در پروژه‌های مرتبط نیاز به توجه جدی دارد.
نتیجهگیری: استفاده از تکنیک‌های یادگیری ماشین مزایای زیادی دارد، که از آن جمله می‌توان به کاهش زمان طبقه‌بندی و ارزیابی کارشناسانه‌ی تصمیم‌گیری در مجموعه‌های بزرگی از داده اشاره کرد. با این ‌حال، الگوریتم‌ها‌ غالباً به منزله‌ی جعبه‌‌ی سیاهی هستند که سوگیری‌های داده در نگاه اول در آن‌ها قابل مشاهده نیست و توجه به این امر می‌تواند از مخاطرات جدی در روند استفاده ازین تکنیک‌ها بکاهد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb