جستجو در مقالات منتشر شده



وحید نجاتی، سامان کمری، اسماعیل شیری، فرهاد رادفر،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین شبکه معنایی واژگانی برای کلمات منتخب فارسی و طراحی مقیاس حافظۀ کاذب (محک) مبتنی بر آن بود. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات مقطعی است. پژوهش حاضر از دو مطالعه مجزا تشکیل شده است. در مطالعه نخست با ارائه واژه­های منتخب به30 نفر، کلمات تداعی شده با هر واژه تعیین شد. کلمات منتخب (کلمات کلیدی) لیست کلمات دیس، رودیگرز و مک درموت (1995) در آزمایش خطاهای حافظه بودند. در مطالعه دوم که بر روی 80 نفر اجرا شد لیست­های کلمات بدون کلمات کلیدی به افراد ارائه شد و میزان یادآوری و بازشناسی لیست­ها مورد سنجش قرار گرفت. برای تحلیل داده­ها از آمار توصیفی و نیز آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان یادآوری با بازشناسی در سطح (001/0p<) رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین میزان بازشناسی با بازشناسی کلمات کلیدی رابطه معناداری وجود داشت (66%r=)، بین یادآوری کلمات کلیدی با بازشناسی کلمات کلیدی نیز رابطه معناداری بدست آمد (41%r=). از طرفی دیگر، نتایج تحلیل آماری بیانگر آن بود که آزمودنی­ها در لیست کلمات یادآوری 19% از کلمات کلیدی را یادآوری و در لیست کلمات بازشناسی 51% از کلمات کلیدی را بازشناسی کردند.  مطالعه حاضر لیستی را برای آزمون حافظه کاذب بدست داده است که از آن می­توان برای مطالعه حافظه کاذب در فارسی زبانان استفاده کرد.


مسلم کرد، علی مشهدی، جواد صالحی فدردی، جعفر حسنی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر کنترل شناختی افراد دارای نشانه‌های اضطراب صفت بالا بود. روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل فعال بود. بدین منظور 28 نفر از دانشجویان دارای نمره بالا اضطراب صفت دانشگاه فردوسی مشهد با توجه به نمونه‌گیری در دسترس و داوطلبانه با استفاده از پرسشنامه اضطراب صفت- حالت اشپیل برگر انتخاب و پس از همتا سازی به صورت تصادفی، 14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. به‌ منظور اندازه‌گیری کنترل شناختی از آزمون استروپ رنگ-واژه استفاده شد. جهت آموزش حافظه کاری هیجانی برای گروه آزمایش از نرم‌افزار آموزش حافظه کاری هیجانی و در گروه کنترل فعال نیز از نرم‌افزار تطبیق اشکال استفاده گردید. تجزیه ‌و تحلیل نتایج نیز با شاخص‌های آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تی همبسته انجام شد. بین گروه آزمایش (که تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرارگرفته بودند) در مقایسه با گروه کنترل فعال (که از برنامه تطبیق اشکال استفاده می‌کردند) در مؤلفه‌های کنترل شناختی شامل زمان واکنش همخوان، زمان واکنش ناهمخوان و نمره تداخل تفاوت معناداری وجود داشت. آموزش حافظه کاری هیجانی بر افزایش توانایی کنترل شناختی افراد دارای اضطراب صفت بالا تأثیر مثبت دارد.

 
فرحناز کیان ارثی، علی پیرهانی، صدیقه نصیری پور، کوکب خلیلی پاجی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای شناختی، پیش مهارتهای شنیداری  و توانش­های زبانی در کودکان تک زبانه و دو زبانه است. طرح پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه­ای است. نمونه پژوهش حاضر را 30 نفر از کودکان دو زبانه ی 6 تا 12 سال مرکز چند زبانه­های ایران و 30 نفر از کودکان تک زبانه 6 تا 12 سال  مرکز خلاقیت تشکیل می­دهند. نمونه­گیری به شیوه در دسترس و هدفمند انجام شد. ابزار پژوهش آزمون رشد زبان، آزمون هوش کلامی وکسلر و آزمون پیش مهارت­های شنیداری بود. داده­ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین کارکردهای شناختی، پیش مهارت های شنیداری و توانش­های زبانی کودکان تک زبانه و دو زبانه تفاوت معنی­داری وجود دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، والدین و نهاد­های آموزشی باید برنامه­های موثر و متنوعی به منظور بهبود مهارت­های شناختی لازم برای  یادگیری زبان ایجاد کنند.


کاظم برزگر بفرویی، جواد کاووسیان،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

ازجمله دروسی که دانش‌آموزان در آن ضعف دارند و به افت تحصیلی آن‌ها می‌انجامد، درس ریاضیات است. با توجه به اهمیت این درس، این پژوهش با هدف بررسی نقش نظم جویی شناختی هیجان و توانایی حل مسئله در اضطراب ریاضی دانش‌آموزان دوم تجربی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه‌ی مورد مطالعه در پژوهش حاضر، دانش‌آموزان دختر دوم تجربی شهر یزد بود. بدین منظور 130 نفر از دانش‌آموز دختر دوم تجربی شهر یزد به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های اضطراب ریاضی MARS-R، نظم جویی شناختی CERQ و توانایی حل مسئله PSI پاسخ دادند. برای تحلیل داده‌ها از شاخص‌های آمار توصیفی و آزمون معناداری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردید. یافته‌های پژوهش نشان داد که بین نمرات اضطراب ریاضی دانش‌آموزان دو بعد کنترل شخص (249/0-r=) و اعتماد به حل مسئله (348/0-r=) از ابعاد  توانایی حل مسئله رابطه معکوس و معنادار؛ و همچنین با بعد منفی نظم جویی شناختی هیجان (327/0r=) رابطه مستقیم و معنادار وجود داشت؛ و یافته‌های حاصل از رگرسیون نشان داد که توانایی حل مسئله و راهبرد منفی نظم جویی شناختی هیجان جمعا  18 درصد از واریانس اضطراب ریاضی را در سطح   01/0 p< تبیین می کنند و به ترتیب در جهت منفی و مثبت قدرت پیش بینی اضطراب ریاضی را دارند. طبق یافته‌های این پژوهش به مسئولین و به‌ویژه معلمان ریاضی پیشنهاد می‌شود برای افزایش عملکرد ریاضی دانش‌آموزان درزمینه‌ی کاهش نظم جویی شناختی هیجان منفی و افزایش اعتماد به حل مسئله تلاش کنند.  


شرمین برزگرفرد، هادی کرامتی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

چکیده :

پژوهش حاضر با هدف مقایسه­ی کنترل شناختی، حل مساله اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان دوزبانه­ی کرد- فارس زبان و تک زبانه­ی فارس زبان انجام شد. این پژوهش از نظر روش پژوهشی از نوع علی- مقایسه­ای بوده است. جامعه­ی پژوهش شامل تمامی دانش آموزان تک زبانه­ی فارس زبان و دوزبانه­ی کرد- فارس زبان پایه هشتم مقطع متوسطه اول در سال تحصیلی 95-1394 بوده­اند. نمونه­ی مورد نظر متشکل از 80 دانش آموز( 40 دانش آموز تک زبانه و 40 دانش آموز دوزبانه) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله­ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده­ها از آزمون مرتب کردن کارت ویسکانسین گرانت و برگ(1948)، پرسش نامه­ی تجدید نظر شده­ی حل مساله اجتماعی دیزریلا و همکاران(2002) و عزت نفس کوپراسمیت(1967)،استفاده شد. داده­ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تی برای دو گروه مستقل تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه از نظر کنترل شناختی و عزت نفس تفاوت معناداری وجود داشت و عملکرد دوزبانه ها بهتر از عملکرد تک زبانه ها بود، ولی در زمینه حل مساله اجتماعی برخلاف پژوهش های پیشین تفاوت معناداری وجود نداشت. با توجه به نتایج می­توان گفت که چون دوزبانه ها با دو نظام از قواعد زبانی مواجه­اند و دانش آنها نسبت به زبان بیشتر از یک زبانه­ها می­باشد، پس از نظر شناختی برتری دارند، و اینکه هر زبان دارای بار فرهنگی مخصوص به خود می­باشد که این بار فرهنگی تجارب گسترده­ای از اطلاعات و حمایت ها را دارد و این بر عزت نفس تاثیر مثبت دارد، و در زمینه حل مساله اجتماعی  احتمالاً نوع دوزبانگی، تبحر و مهارت افراد در زبان دوم، غنای محیط، فرصت فراهم شده برای دو زبان و روش شناسی­ها موجب تقویت یا تضعیف یادگیری زبان دوم شده و اثرات متفاوتی به دنبال داشته است


اکرم فتحی، محمدحسین عبداللهی، غلام‌رضا صرامی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تصویرسازی ذهنی منفی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه خوارزمی بودند که به­صورت تصادفی انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه­ اضطراب اجتماعی و پاسخگویی به سوالات مصاحبه­­ نیمه ساختاریافته­ تصویرسازی ذهنی، تعداد 60 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. از این تعداد 20 نفر دارای علایم اضطراب اجتماعی بالا و تصاویر ذهنی منفی، 20 نفر دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و تصاویر ذهنی منفی و 20 نفر نیز دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و بدون تصاویر ذهنی منفی بودند. آزمون استروپ، کلمه­سازی با نشانه­های حروف اولیه و آزمون برج لندن بر­ روی هر سه گروه اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس یک­راهه نشان داد که دو گروه دارای تصویرسازی ذهنی منفی از لحاظ میزان خطا در تکلیف استروپ و حروف کم­بسامد و بسامد میانه، به طور معنی­داری ضعیف­تر از گروه بدون تصویرسازی ذهنی منفی عمل کردند. همچنین نتایج نشان داد گروه دارای اضطراب اجتماعی منفی در زمان فکر­کردن بعدی آزمون برج لندن از گروه بهنجار دارای تصویرسازی ذهنی عادی، ضعیف­تر عمل کرد. سه گروه در زمان واکنش استروپ، حروف پر­بسامد، زمان فکر­کردن قبلی و تعداد حرکات برج لندن تفاوت معنی­داری نشان ندادند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می­توان گفت اصلاح تصویرسازی ذهنی منفی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، می­تواند با عملکرد بهتر آنها در کارکردهای اجرایی همراه باشد.


فاطمه غیورکاظمی، زهره سپهری شاملو، علی مشهدی، علی غنائی، فروزان پاسالار،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در بهبود باورهای فراشناختی و علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 5 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، براساس شدت اختلال (خفیف تر یا شدید) همتا شده، به صورت تصادفی در دو گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای گرفتند. از مصاحبه بالینی DSM-IV-TR، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه باورهای فراشناختی استفاده شد. درمان فردی فراشناخت در 8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار در هفته اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری 45 روزه تکمیل شدند، به علاوه پرسشنامه کانور دوبار در میانه درمان (یک سوم و دو سوم مدت دوره درمان) نیز تکمیل گردید. برای تحلیل داده­ها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافته­ها نشان دهنده اثربخشی هردو درمان در نشانه­های اضطرابی آزمودنی­ها، با دامنه درصدهای بهبودی متفاوت در هر فرد بود. میانگین درصدهای بهبودی آزمودنی­ها برای هردو درمان در اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری نداشت. اگرچه بیشترین بهبودی در باورهای فراشناختی در آزمودنی­های گروه فراشناخت ایجاد شده بود. بهبودی همه آزمودنیها در دوره پیگیری ادامه یافته بود. بطورکلی درمان فراشناخت و نوروفیدبک به­طور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.


آیت سعادت طلب،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده

 هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تأثیر آموزش به دو شیوه نقشه­های مفهومی و سنتی بر یادگیری دانش­آموزان درباره مفاهیم درس شیمی­سال سوم دبیرستان است که با استفاده از تئوری فضای دانش به تجزیه و تحلیل آن پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش­آموزان سال سوم دبیرستان پسرانه شهرستان ایلام (250 نفر) در سال تحصیلی 1392-1391 می­باشد در این پژوهش از نمونه در دسترس استفاده شده و دو کلاس سوم دبیرستان از مدارس امام علی(ع) و صاحب الزمان (عج) بطور تصادفی برای روش تدریس کاوشگری و سنتی انتخاب شدند. تعداد دانش­آموزان هر یک از این دو گروه 64 نفر بوده و این پژوهش به روش شبه­تجربی اجرا گردید. برای گردآوری داده­ها از آزمون­های یادگیری و نگرش­سنج محقق­ساخته استفاده و بصورت پیش­آزمون و پس­آزمون انجام شد. روایی آنها توسط پنج نفر از اساتید علوم تربیتی و ده نفراز اساتید و معلمان شیمی مورد تایید گرفت. برای پایایی آزمون از آلفای کرانباخ استفاده شد­که مقدار آن برای دانش و نگرش به ترتیب برابر 79/0 و 74/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از تئوری فضای دانش و نرم افزار­آماری پاتر استفاده شده و برای مقایسه میانگین گروه­ها آزمون t انجام شد. پس آزمون نشان داد تفاوت نگرش در دو گروه معنی­دار است و ساختارهای دانش گروه کاوشگری منسجم­تر بوده و مسیر بحرانی آموزش آن متفاوت از مسیر گروه سنتی است.


مجید برادران، حسین زارع، احمد علی پور، ولی ا... فرزاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف اساسی مطالعه حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر همجوشی شناختی و شاخص های جسمانی بیمارن مبتلا به فشار­خون اساسی بود. این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند، سپس، 26 بیمار مبتلا به فشار­خون در بیمارستان ولی­عصر شهرستان رشت انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند(13 بیمار در هر گروه). افراد در گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش طی 8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. نتایج نشان داد که بین دو گروه در همجوشی شناختی و شاخص های جسمانی(فشار­خون سیستولیک و دیاستولیک و کورتیزول) تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش به عنوان یک مداخله موثر در بیماران مبتلا به فشار­خون اساسی تلقی می­گردد.


مریم احمدی، علیرضا مرادی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی اساسی در حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات انجام گرفت. در یک مطالعه علی- مقایسه ای با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 15 فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، 15 فرد مبتلا به افسردگی اساسی و 15 فرد سالم که در متغیرهای سن و هوش و شرایط اقتصادی و اجتماعی همگن شده بودند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختار‌یافته برای اختلالات محور I در (SCID-I) DSM_IV، پرسشنامه خود سنجی تأثیر رویداد (IES-R)، سیاهه اضطراب حالت - رگه اسپیلبرگر، آزمون شاخص پردازش اطلاعات، خرده آزمون توالی حروف-اعداد آزمون حافظه وکسلر، خرده آزمون نماد ارقام (رمزگردانی) آزمون هوش وکسلر (سرعت پردازش). داده ها با روش‏ های آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس یافته های پژوهش، در بخش کلامی حافظه کاری میان گروه های افسرده و PTSD، میان افسرده و بهنجار و میان بهنجار و PTSD تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، از نظر بخش فضایی معکوس حافظه کاری میان دو گروه بهنجار و PTSD تفاوت معناداری وجود دارد. از نظر بخش دیداری حافظه کاری میان دو گروه بهنجار و PTSD و میان دو گروه بهنجار و افسرده تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد نتایج آزمون توکی از نظر سرعت پردازش اطلاعات میان گروه­های بهنجار و PTSD و میان گروه­های بهنجار و افسرده تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه یافته‌های این پژوهش مهر تاییدی بر اختلالات در حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات نوجوانان مبتلا به افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه است.


سوده رحمانی، پروین کدیور، غلامرضا صرامی، الهه حجازی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده

چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تاثیر آموزش به دو شیوه نقشه­های مفهومی و سنتی بر یادگیری دانش­آموزان درباره مفاهیم درس شیمی­سال سوم دبیرستان است که با استفاده از نظریه فضای دانش به تجزیه و تحلیل آن پرداخته شده است. از طرح نیمه آزمایشی به صورت پیش­آزمون و پس­آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش­آموزان سال سوم یکی از دبیرستان­های پسرانه شهرستان ایلام (250 نفر) بود. نمونه­گیری به شیوه در دسترس انجام شد. تعداد دانش­آموزان هر یک از این دو گروه 64 نفر بود. دو گروه با دو شیوه تدریس کاوشگری و روش تدریس سنتی تحت آموزش قرارگرفتند. برای گردآوری داده­ها از آزمون­های یادگیری و نگرش­سنج محقق­ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها ازنظریه فضای دانش و نر­افزار­آماری پاتر استفاده شده و برای مقایسه میانگین گروه­ها از آزمون تی استفاده شد. یافته­ها نشان داد تفاوت نگرش در دو گروه معنی­دار است و ساختارهای دانش گروه کاوشگری منسجم­تر بوده و مسیر بحرانی آموزش آن متفاوت از مسیر گروه سنتی است.  

 
مهدی رضا سرافراز،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده

چکیده:

طی سال های اخیر علاقه به استفاده از تکنیک ذهن آگاهی جهت کاهش آسیب پذیری به استرس در غیاب تعریف عملیاتی هماهنگ رشد کرده و این تمرین در رویکرد های درمانی مختلف، ادغام شده و در مراکز درمان طبی و روان شناختی در دسترس است، اما سوال مهمی که وجود دارد این است که آیا ذهن آگاهی سازه ای واحد است یا اجزای متمایزی دارد و اگر دارای ابعادی است این ابعاد کدامند؟ مطالعه حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس پنج عاملی ذهن آگاهی (بائر، اسمیت، هاپکینز، کریتمیر و تونی، 2006) در ایران انجام شد. 247 (دختر: 188، پسر: 53، نامشخص: 6) دانشجوی دانشگاه های استان تهران به مقیاس های پنج عاملی ذهن آگاهی(بائر، اسمیت، هاپکینز، کریتمیر و تونی، 2006)، خودشناسی انسجامی(قربانی، واتسون و هارگیس، 2008)، فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری (تانجنی و همکاران،2004)، مقیاس نشخوار ذهنی(تراپنل و کامپ بل، 1999)، مقیاس حالت نگرانی(می یر، میلر، متزگر و برکوک، 1990)، مقیاس احساس سرزندگی(ریان و فردریک، 1997)، چک لیست علائم جسمانی(بارتون، 1995)، استرس ادراک شده(کوهن. کاماراک و مرمل اشتاین، 1983) و مقیاس اضطراب و افسردگی(کاستلو و کمری، 1967) پاسخ دادند. یافته های تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم نشان داد مدل پنج عامل مرتبه اول و یک عامل سطح دوم با داده ها برازش ندارد. تحلیل عامل اکتشافی پنج عامل مرتبه اول مشابه عوامل به دست آمده در نمونه خارجی  و دو عامل مرتبه دوم را آشکار کرد. نتایج بر تمایز اجزای ذهن آگاهی تاکید کرد. همبستگی های این عوامل با متغییر های پژوهش روایی همگرا و واگرای این ابعاد را نشان داد. یافته ها حاکی است مفهوم سازی  چند وجهی ذهن آگاهی به فهم این سازه و ارتباط آن با سایر متغییر ها کمک می کند و بر لزوم بازنگری نظریه ها و پژوهش در وجوه مختلف ذهن آگاهی صحه گذاشت.


هادی کرامتی، اریکا هایرابیدیان،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی تفکر انتقادی و خلاقیت دانش آموزان دوزبانه­ی ارمنی- فارسی زبان با دانش آموزان تک زبانه­ی فارسی زبان بوده که به روش علی– مقایسه­ای صورت گرفته است. نمونه­ی پژوهش در مجموع شامل 120 دانش آموز دختر و پسر مقطع اول متوسطه بوده اند که 60 نفر از آنها دوزبانه (30 دختر و 30 پسر) و 60 نفر دیگر تک زبانه (30 دختر و 30 پسر) بوده اند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله­ ای انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها آزمون سنجش خلاقیت عابدی و آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب بوده است و برای تحلیل داده ها از آزمون t برای گروه­های مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه در میانگین نمرات خلاقیت و تفکر انتقادی و خرده مقیاس های هریک هیچ گونه تفاوت معناداری وجود نداشت و همچنین دانش آموزان دختر و پسر نیز در میانگین نمرات تفکر انتقادی و خلاقیت و هریک از خرده مقیاس های آن­ها به جز در خرده مقیاس انعطاف پذیری از بین خرده مقیاس­های خلاقیت، هیچ­گونه تفاوت معناداری با یکدیگر نداشته اند. بنابر این شاید بتوان گفت که دوزبانگی را نباید یک نقص و یا مانعی بر سر راه رشد مهارت های شناختی مانند مهارت خلاقیت و تفکر انتقادی دانش آموزان دوزبانه دانست چرا که دوزبانه­ها نسبت به تک زبانه ها عملکرد ضعیف تری نداشته اند.


سیده مریم مشیریان فراحی، هانیه ظریف گلبار یزدی، سید امیر امین یزدی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه توجه دیداری فضایی و چالاکی مهارت دیداری- دستی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری با کودکان عادی می­باشد. روش پژوهش پس رویداری و جامعه آماری شامل دانش­آموزان پسر مبتلا به اختلالات یادگیری و عادی در مقطع دبستان شهر مشهد بود، که به­وسیله نمونه در دسترس 15 نفر کودک مبتلا و20 نفر کودک عادی انتخاب شد.ابزارها شامل آزمون کرسی رایانه­ای وآزمون تعقیب دایره چرخان رایانه­ای است. داده ها با روش آزمون T دو جامعه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده­ها نشان داد بین میانگین­ نمرات دانش­آموزان مبتلا به اختلال و همتایان عادی آنان در آزمون کرسی و تعقیب دایره چرخان تفاوت معنی­داری وجود دارد؛به طوری که توجه دیداری – فضایی و چالاکی مهارت دیداری – دستی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ضعیف ­تر از کودکان عادی است. این مشکلات باید در افراد مبتلا به اختلالات یادگیری مد نظر باشد و هدف مداخله قرار گیرد.


زبیر صمیمی، سمیه رامش، مسلم کرد تمینی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

وجود مشکلات بازداری رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، لزوم توجه بیشتر به روش‌های درمانی جدید را در این اختلال برجسته می‌نماید. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش حافظه کاری مبتنی بر محرک‌های هیجانی در بازداری رفتاری مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 20 بیمار مبتلا به وسواس به شیوه نمونه‌گیری در دسترس و با استفاده از ابزارهای مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه ییل- براون (1989) انتخاب گردیدند. سپس آنها  به صورت تصادفی به دو گروه آموزش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی‌های گروه آزمایش طی 20 جلسه تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند. همه آزمودنی­ها قبل و پس از آموزش با استفاده از تکلیف برو/ نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که در مرحله پس آزمون، دو گروه از لحاظ خطای حذف و زمان واکنش تکلیف برو نرو تفاوت معناداری با یکدیگر داشته و نمرات گروه آزمایش از گروه کنترل کمتر بود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می‌توان بیان نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی می‌تواند یک گزینه مناسب برای بهبود بازداری رفتاری بیماران مبتلابه اختلال وسواس فکری- عملی باشد.
مریم تازش، حمیدرضا حسن آبادی، پروین کدیور،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

هدف مطالعه‌ی حاضر بررسی اثر اصل انسجام در محیط‌های یادگیری چندرسانه‌ای بود. بدین منظور موضوع شکل‌گیری مفهوم صاعقه از طریق 4 انیمیشن مختلف به دانش آموزان دوره‌ی متوسط اول (112= N) ارائه شد. گروه اول انیمیشن را با رعایت اصل انسجام دیدند، گروه دوم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت کم (جزئیات نامربوط) دیدند، گروه سوم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت بالای که منجر به علاقه هیجانی می‌شد و گروه چهارم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت بالا که منجر به علاقه شناختی می‌شد، دیدند. یادگیری فرایند شکل‌گیری صاعقه از طریق آزمون‌های نگهداری و انتقال اندازه‌گیری شد، برای بررسی میزان بار شناختی تجربه در هنگام آموزش و در هنگام پاسخ به سؤال‌ها از آزمون بار شناختی استفاده شد. برای بررسی فرضیه‌های پژوهش از تحلیل واریانس یک‌طرفه، مقابله‌های متعامد و آزمون‌های تعقیبی استفاده شد. عملکرد بهتر گروه چهار در آزمون نگهداری و انتقال اطلاعات نسبت به گروه سه نشان‌دهنده‌ی این است که جزئیات فریبنده همیشه فریبنده نیست. از طرفی عملکرد بهتر گروه یک در آزمون نگهداری اطلاعات نسبت به گروه دو و سه نشان‌دهنده‌ی اثر اصل انسجام است.


سارا امراللهی، علیرضا مرادی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر کاهش آسیب­های شناختی و تجارب تجزیه­ای در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه از طریق آموزش اختصاصی کردن خاطرات می­باشد. در یک طرح نیمه آزمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر آزمودنی( 12مرد و 12زن) مبتلا به اختلال استرس پس ازسانحه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند؛ گروه آزمایش طی چهار هفته متوالی بصورت فردی آموزش داده شدند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. نمرات تجارب تجزیه­ای (DES-II)، آزمون حافظه شرح حال(AMT)، مقیاس مواجهه با رویداد(IES-R) قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری یک ماهه از هر دو گروه جمع آوری گردید و داده‏ها از طریق تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج مؤید اثر­بخشی آموزش اختصاصی کردن خاطرات در کاهش آسیب­های شناختی در حوزه اجتناب عملکردی، افکار مزاحم، بیش برانگیختگی و کاهش تجارب تجزیه­ای در ابعاد فراموشی تجزیه­ای، مسخ شخصیت و واقعیت، جذب و تخیل در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه است.


فاطمه گرجیان، محمدحسین عبداللهی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه­ کارکرد­های اجرایی و تخمین شناختی و سوگیری تعبیر در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی و افراد سالم بود. در این پژوهش، نمونه به تعداد 100نفر به روش نمونه گیری هدفمند از میان دانشجویان دانشگاه­های تهران انتخاب شد. پنج پرسشنامه اضطراب اجتماعی، نسخه ی تجدید نظر شده پرسشنامه تعبیر، آزمون تخمین شناختی و پرسشنامه توانایی های شناختی اجرا شد. پس از آن50 نفر از افرادی که نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند و در محدوده تحت بالینی و بالینی قرار می­گیرند؛ و 50 نفر از افرادی که نمره پایین تر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تجزیه و تحلیل داده­ها از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیری صورت گرفته است. یافته­های حاصل از این پژوهش حاکی از این بود که سوگیری تعبیر در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی بیش از افراد بهنجار است و تخمین شناختی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی نسب به افراد سالم دارای نقص است. دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی در این مولفه ها کارکردهای اجرایی، سوگیری شناختی و سوگیری تعبیر نسبت به گروه بهنجار عملکرد ضعیف تری دارند.


خدیجه نوده ئی، غلام رضا صرامی، هادی کرامتی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندۀ سن، هوش و جنسیت در ارتباط کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن دانش آموزانی دبستانی انجام شد. نمونه، متشکل از  250  دانش آموز (124 پسر و 126 دختر) دورۀ ابتدایی بوده که به روش  نمونه گیری خوشه ­ای چند مرحله ­ای از میان دانش ­آموزان شهر کرج انتخاب شدند. خواندن از طریق آزمون خواندن کرمی نوری و مرادی، هوش از طریق آزمون هوش ماتریسهای پیشرونده ریون، حافظۀ کاری از طریق آزمون فراخنای حافظه، توجه از طریق آزمون عملکرد مداوم و برنامه ریزی و بازداری از طریق  پرسشنامۀ رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرائی (بریف) اندازه گیری شدند. از روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد که بین کارکردهای اجرایی  (حافظۀکاری، بازداری، برنامه ریزی ذهنی و توجه) و خواندن رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش و جنسیت در ارتباط کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن نقش تعدیل کننده ندارند. اما سن در ارتباط کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن نقش تعدیل کننده داشت. نتایج این پژوهش همسو با نظریۀ میاک بود که معتقد است کارکردهای اجرایی مجزا اما مرتبط با یکدیگرند و تفاوت های فردی دانش آموزان در این کارکردها باید در نظر گرفته شوند زیرا بر عملکرد تحصیلی آنها بسیار اثر گذارند. 


سمیرا هاتفی، امین ارکان، محمود حیدری،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی ویژگی‌ها روان‌سنجی سیاهه گرایش به تفکر انتقادی (CTDI) بین یک نمونه بهنجار از دانشجویان ایرانی بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه‌های جامع شهر تهران (دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تهران و دانشگاه شاهد) بود که از این بین 330 نفر (175 زن، 155 مرد) از دانشجویان با روش نمونهگیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. در ابتدا پرسشنامه به روش ترجمه مضاعف ترجمه شد و توسط متخصصان تأیید شد. برای بررسی روایی سازهی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه‌های اصلی و نیز روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) استفاده گردید. برای بررسی روایی همگرا از ضرایب همبستگی آن با آزمون مهارت‌های تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI) استفاده گردید. همچنین به منظور بررسی پایایی این پرسشنامه از روش‌های بازآزمایی پس از دو هفته (40 N=) و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی و چرخش واریماکس برای تعیین روایی سازه نشان داد که این سیاهه از سه عامل خلاقیت، پختگی و تعهد اشباع شده است. در روش همسانی درونی، آلفای کرونباخ برای هر کدام از خرده مقیاس‌ها مورد محاسبه قرار گرفت که نتایج برای خرده مقیاس خلاقیت (61/0 r=)، پختگی (38/0 r=) و تعهد (81/0r= ) را نشان داد که نشان دهنده همبستگی خرده‌مقیاس‌ها با هم و با کل مقیاس است (75/0 r=). در بررسی روایی همگرا با اجرای سیاهه گرایش به تفکر انتقادی و آزمون مهارت‌های تفکر انتقادی کالیفرنیا، همبستگی نمره کلی مهارت‌های تفکر انتقادی کالیفرنیا با عامل خلاقیت سیاهه معنادار نبود اما با عامل‌های تعهد و پختگی معنادار شد. نتایج حاصل از بررسی پایایی این مقیاس نیز ضریب همبستگی درونی برای عامل‌های خلاقیت (56/0) پختگی (37/0) و تعهد (68/0) نشان داد. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، می‌توان از سیاهه گرایش به تفکر انتقادی در جهت دستیابی به اهداف پژوهشی و آموزشی در جامعه ایرانی استفاده کرد.

 

صفحه 1 از 7    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb