جستجو در مقالات منتشر شده



دکتر ابراهیم احمدی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

به گواهی تاریخ، انسانها هیچگاه از جنگیدن با یکدیگر دست نکشیدهاند و این پایانناپذیری و ماندگاری جنگها نمیتواند فقط علتهای بیرونی (تهدید) داشته باشد بلکه علتهای درونی و روانشناختی هم دارد و شناسایی این علتها برای کاستن از جنگها ضروری است. پژوهش کنونی با هدف شناسایی یکی از علتهای روانشناختی پایانناپذیری جنگهای بشری فرض کرد که جنگ به انسانها معنای زندگی میدهد و لذا انسانها دوست ندارند به آن پایان دهند. با هدف آزمون این فرض، 397 آزمودنی (190 مرد) با میانگین سنی 35 سال از میان 30 هزار مشترک همراه اول و ایرانسل تهران و کرج برای این پژوهش به کار گرفته شدند. در یک طرح آزمایشی، آزمودنیها بهگونۀ تصادفی به دو گروه آزمایش (که جنگ ایران و عراق در ذهن آنان برجسته شد) و گواه (که پیشرفتهای علمی ایرانیان در ذهن آنان برجسته شد) گمارده شدند و سپس معناسازی از جنگها (متغیر میانجی) با آزمون تدسکی و کالهون (1996) و موافقت با نظامیگرایی/ماندگاری جنگ (متغیر وابسته) با آزمون ویل و ماتیل (2010) اندازهگیری شد. تحلیلهای واریانس نشان دادند که گروه آزمایش بیشتر از گروه گواه از جنگها معنا میسازد و با نظامیگرایی/ماندگاری جنگ موافق است، و الگوسازی فرایند شرطی نشان داد که برجسته شدن جنگ در ذهن آزمودنیها «از راه» معناسازی از جنگها به موافقت با نظامیگرایی/ماندگاری جنگ انجامیده است. پس انسانها از جنگ معنای زندگی میگیرند و این یکی از علتهای پایانناپذیری جنگهای بشری است.

حمید خانی پور، مبینا رادفر، مائده پورطرق، مسعود گرامی پور،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

« آزمون پال 2: سنجش فرایندی تشخیصی یادگیرنده» یکی از آزمون‌­های پرکاربرد در حوزه اختلال‌­­های یادگیری است که دارای دو نسخه خواندن و نوشتن ریاضی است. هدف پژوهش حاضر بررسی انطباق آموزشی و فرهنگی این آزمون بود. به این منظور پس از ترجمه آزمون، مراحل انطباق­­ی‌ابی فرهنگی بررسی شد و از سه منبع کتب درسی ریاضی پایه دبستان، مصاحبه با معلمین و اجرای آزمایشی آزمون روی یک گروه 14 نفری از کودکان از دوره­‌های پیش‌­­دبستانی تا پایه ششم، قابلیت کاربرد و ملاک‌­های ویژه اجرای آزمون برای دانش‌­آموزان ایرانی تهیه شد. اصلاحاتی در زمینه محتوای آزمون، در زمینه­­‌های محتوای بخش­­‌های حل مسئله کلامی، درک مفاهیم جزء و کل، در آزمون نمونه ایرانی انجام شد. همچنین ملاک‌­­های قطع آزمون برای دانش‌­­آموزان ایرانی در خرده­­‌آزمون­‌های درک ارزش مکانی اعداد، خطایابی و توانایی انجام محاسبات به نسبت دستورالعمل اصلی آزمون در سن بالاتری قرار می­گیرد. هندسه و اعداد اعشاری آیتمی است که در آزمون ریاضی پال 2 به صورت روابط جزء و کل پرداخته شده است اما در کتب درسی ایران مفصل­‌تر و پیچیده­‌تر است. آموزش محاسبه در نظام آموزش مدرسه ایران در سال­­های اخیر تغییراتی داشته که در دستورالعمل آزمون اصلاح گردید. شباهت­­‌های اجرا و نمره­­گذاری نسخه فارسی آزمون ریاضی پال 2 در نمونه ایرانی با دستورالعمل اصلی نسخه انگلیسی آزمون بیشتر از تفاوت­های آن­ها با یکدیگر است.

- شایسته سجادی، - محبوبه فولادچنگ، - ، - ،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر دو ساختار مرتبط با شناخت یعنی سرزنش خود و حافظه فعال در نوجوانان بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 30 نفر (دو گروه 15 نفره) از نوجوانان 14 تا 18 ساله بودند که داوطلب شرکت در مطالعه بودند. آنها به مقیاس سطوح خودسرزنش­گری تامپسون و کانتینرها (2004) و مقیاس حافظه فعال وکسلر (1945) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه تجربی در یک برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 2 ساعته شرکت کردند و گروه کنترل بدون مداخله بود. داده­ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ­ها: نتایج نشان داد که مداخله ذهن آگاهی بر خودسرزنشگری (001/0=P) و حافظه کاری (001/0=P) در گروه آزمایش تأثیر معنادار دارد (05/0 > P). نتیجه ­گیری: در یک نتیجه­گیری کلی می­توان بیان کرد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می­تواند در برنامه‌های درمانی و روان‌شناختی برای افزایش حافظه فعال و کاهش خودسرزنشگری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
آقای مسیح جانی، آقای احمد برجعلی، آقای فرامرز سهرابی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

استرس به عنوان بخش جدا نشدنی زندگی انسان امروز به شمار می‌آید؛ از این رو اکثر انسان‌ها تا حدودی روش‌های مقابله نسبتا سازگارانه با آن را آموخته‌اند، این روش‌ها معمولا برای مقابله با استرس‌های زندگی روزمره کفایت می‌کند اما گاهی وقایعی رخ می‌دهد که استرس بسیار زیادی را به افراد وارد می‌کند. این پژوهش با هدف مقایسه ویژگی‌های شخصیتی و حافظه رویدادی در بین افراد دارای رشد پس از ضربه و مبتلایان به اختلال استرس پس از ضربه انجام گرفت. روش انجام این مطالعه از نوع علی-مقایسه‌ای و جامعه آماری آن شامل کلیه افرادی بود که به دنبال تصادف رانندگی در سال 1399، به اورژانس بیمارستان‌های شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. برای غربالگری از پرسشنامه‌ی رشد پس از ضربه (PTGI) (1996) و فهرست اختلال پس از ضربه (PCL) (1993) استفاده شد.20 نفر برای PTG و 22 نفر برای گروه PTSD به صورت هدفمند انتخاب شدند. این افراد از نظر تحصیلات و وضعیت تاهل در دو گروه همتا شدند. به منظور جمع‌آوری داده‌ها هر دو گروه به پرسشنامه‌های آزمون حافظه شرح‌حال (AMT) (1986) و فرم کوتاه تست شخصیت پنج عاملی نئو (1992) پاسخ دادند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در بین زیر مقیاس‌های پرسشنامه­ی کوتاه تست شخصیت پنج عاملی نئو، تفاوت زیر مقیاس‌های روان‌رنجورخویی، برون‌گرایی، انعطاف‌پذیری و مسئولیت‌پذیری و همچنین حافظه رویدادی بین دو گروه دارای PTSD و PTG در سطح 05/0 معنادار است. درحالی که تفاوت این دو گروه در زیرمقیاس توافق (دلپذیر بودن)، جنسیت در همین سطح معنادار نبود. با توجه به داده‌های جمع‌آوری شده می‌توان گفت ویژگی‌های شخصیتی و حافظه رویدادی در بین افراد دارای PTG و مبتلایان به PTSD متفاوت است.
خانم فاطمه احسان پور، دکتر فاطمه قائمی، دکتر مریم کلهرنیا گل کار، دکتر جاوید پیمانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

استفاده از مت آمفتامین در جمعیت عمومی و دانش آموزان دانشگاه و دبیرستان بیشتر از 1 درصد است. همچنین نسبت افراد معتاد به مت آمفتامین در میان مراجعه کنندگان به مراکز درمانی وابستگی به مواد در ایران افزایش یافته است که آسیب‌های بسیاری بر مصرف کنندگان خود وارد می‌آورد؛ یکی از این آسیب‌ها ایجاد خلل در تاب آوری است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه افراد معتاد به مت آمفتامین منطقه یک شهر تهران در سال 1401 بود که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. با توجه به طرح پژوهش، نمونه‌ای به حجم 45 نفر و به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.. ابزار پژوهش، فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کراج در سال (2009) می‌باشد که طی پروتکل‌های درمان پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل هیز (2001) و تحریک الکتریکی مغز از رو جمجمه این ابزار بصورت پیش آزمون-پس‌آزمون اجرا گردید. مبتنی بر یافته‌های پژوهش حاضر مشخص گردید درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخش تر بوده است، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخش بوده است و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه بر تاب آوری مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخشی بیشتری داشته است.
 
زینب جوانمرد، دکتر طهامه هموطن،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضربررسی رابطه نگرش به بزهکاری با استرس ادراک شده و سبک­های دلبستگی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران بود. . پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان یک پژوهش مقطعی، از لحاظ نوع داده‌ها کمی و از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور جامعه آماری پژوهش  حاضر شامل همه دانشجویان روان­شناسی دانشگاه آزاد تهران به تعداد 2400 نفر بود. از جامعه آماری مذکور بر اساس فرمول مورگان و کرجسی 331  نفر انتخاب شد. نمونه مذکور با روش نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه نگرش به رفتارهای بزهکارانه ، پرسشنامه استرس ادراک شده و  پرسشنامه سبک های دلبستگی گردآوری شد. جهت پردازش، تحلیل داده‌ها و بررسی فرضیه‌های پژوهش ازنرم افزارهای آماری spssو    lisrelاستفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که برازش مدل مفهومی مورد تأیید قرار گرفت. بررسی مسیرهای مستقیم ارتباط متغیرهای مورد بررسی نشان داد که استرس ادراک شده و دلبستگی اضطرابی دارای رابطه مثبت با نگرش منفی به بزهکاری می­باشد. نگرش منفی به بزهکاری با سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی دارای رابطه مثبت هستند. همچنین نگرش مثبت به بزهکاری با هیچ کدام از متغیرهای تحقیق رابطه معنادار نشان نداد.یافته‌های حاصل از پژوهش حاضر نشان از روابط ساختاری متغیرهای نگرش به بزهکاری ، استرس ادراک شده با سبک­های دلبستگی می‌باشد و می‌تواند مورد استفاده روانشناسان جنایی، جرم‌شناسان و سایر متخصصان مرتبط قرار گرفته و در جهت پیشگیری از بزهکاری نقش داشته باشد.
 
 

زهرا محسنی نسب، سمیه ساکت، معصومه دیلمی پویا، سمانه بسیطی، ساحل جعفری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

هدف این پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000) و خودکارامدی عمومی شرر بود. برای اجرا، در ابتدا، از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش  طی 8 جلسه 90 دقیقه ­ای تحت مداخله ذهن آگاهی قرار گرفتند سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحلیل داده ­ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تحلیل کوواریانس یک راهه (آنکوا) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن اگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی تأثیر معناداری دارد.
 

شیما خواجه وند، سید عبدالمجید بحرینیان، مریم نصری، فاطمه شهابی زاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه ­آزمایشی، همراه با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 45 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی­ها با استفاده از پرسشنامه­ های رتبه­ بندی رفتاری کارکردهای اجرائی جیوآ و همکاران (2000) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (1998)  در مراحل پیش­ آزمون، پس ­آزمون و پگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب وجود دارد  و درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش علائم اضطرابی، و افزایش کارکردهای اجرایی در کودکان مضطرب شده است. همچنین درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک موثرتر از درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی در کاهش علائم اضطرابی است. بنابراین باتوجه به یافته­­ های پژوهش می­ توان نتیجه گرفت که از برنامه ­های درمانی مبتنی بر ذهنی­ سازی و رابطه والد-کودک می­ توان به ‌عنوان مداخله ی مناسب در جهت بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم اضطرابی در کودکان مضطرب استفاده کرد.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb