خلاقیت میتواند نقش مهمی در دنیای امروز و بهخصوص حیطۀ آموزش ایفا کند. استفاده از روشهای خلاقانه در آموزش، میتواند در رویارویی با شرایط پراسترس به دانش آموزان کمک کند و باعث ارتقاء در یادگیری شود؛ ولی متأسفانه در سیستمهای آموزشی بهای اندکی به خلاقیت داده میشود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو روش تفکر واگرا و تفکر استعارهای به عنوان روشهای خلاقیت بر تفکر انتقادی در زبانآموزان انگلیسی انجام شد. این پژوهش مطالعهای آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعۀ پژوهش حاضر شامل دانشجویان کلاسهای تافل در جهاد دانشگاهی دانشگاه تبریز بودند و حجم نمونه بر اساس روش پژوهش 45 نفر انتخاب گردید و برای جمعآوری دادهها از پرسشنامۀ تفکر انتقادیِ هانی و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیلِ کوواریانس، استفاده شد. یافتهها حاکی از آن بود که گرچه نمرۀ تفکر انتقادی در گروه تفکر واگرا از نمرۀ گروه تفکر استعارهای بالاتر است، این تفاوت در سطح معنادار نبوده، اما هر دو روش در بهبود تفکر انتقادی در سطح معنادار اثربخش بودند. اگرچه نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه است تا بتوان تأثیر خلاقیت بر تفکر انتقادی را بهتر و عمیقتر درک کرد، اما تحقیق حاضر بیان میکند که استفاده از روشهای خلاقانه میتواند باعث افزایش خلاقیت و همچنین تفکر انتقادی در فراگیران شده و معلمان میتوانند از هر دو روش خلاقیت در آموزش زبان انگلیسی استفاده نمایند.