6 نتیجه برای رستمی
رضا کاظمی، عزت الله قدم پور، دکتر رضا رستمی، ساناز خمامی، مهدی رضایی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک دو طرفه مکرر مغناطیسی فراجمجمه ای (rTMS) بر روی عملکرد شناختی بیماران مبتلا به افسردگی دو قطبی بود. در یک طرح آزمایشی یک سو کور 20 بیمار مبتلا به افسردگی دو قطبی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از فروردین تا شهریور 1394 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. rTMS دوطرفه را در طی 10 جلسه بر روی قشر خلفی جانبی پیش پیشانی چپ (فرکانس Hz10) و قشر خلفی جانبی پیش پیشانی راست (Hz1) دریافت کردند. آزمودنی ها از طریق آزمون سیّالی کلامی، آزمون یادگیری شنوایی- کلامی ری، آزمون استروپ، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین، مقیاس افسردگی بک در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند و در نهایت داده ها به کمک روش آماری t همبسته تحلیل شدند.rTMS دوطرفه باعث تغییرات معناداری در عملکرد اجرایی و حافظه کلامی و علائم افسردگی شد. هیچ تغییر معناداری در توجه انتخابی و سیالی کلامی مشاهده نگردید (05/0<p). rTMS دو طرفه باعث بهبودی معناداری در علائم شناختی و کاهش علائم افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی دو قطبی می گردد.
سپیده دهقانی، رضا رستمی، محمد علی بشارت، رضا زمردی، همایون واحدی،
دوره 7، شماره 3 - ( دوره هفتم، شماره سه، پاییز 1398 )
چکیده
سندرم رودۀ تحریکپذیر (IBS) یک اختلال مزمن کنشی گوارشی است که با علایمی مانند درد یا ناراحتی شکمی و تغییر در عادات رودهای همراه است. هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ مشخصههای نوسانات مغزی، به طور خاصریال در باند فرکانسی آلفا، با استفاده از الکتروانسفالوگرافی در حالت استراحت بین افراد مبتلا به IBS و افراد سالم بود. بدین منظور 11 نفر (7 زن و 4 مرد) بیمار مبتلا به IBS و 11 نفر (7 زن و 4 مرد) سالم که از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همتاسازی شده بودند، انتخاب و نوسانات مغزی آنها با استفاده از EEG 64 کاناله در حالت استراحت و با چشمان بسته ثبت شد. توان آلفا، فرکانس پیک آلفا و ناقرینگی آلفای پیشانی با استفاده از روش تبدیل فوریه سریع و آزمون t مستقل محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین توان آلفا در گروه بیمار بیشتر از گروه سالم و فرکانس پیک آلفا و ناقرینگی آلفای پیشانی در گروه بیمار کمتر از گروه سالم بود. با توجه به یافتههای پژوهش نتیجهگیری میشود که عملکرد قشری و امواج مغزی تولید شده در باند فرکانسی آلفا بین افراد مبتلا به IBS و افراد سالم متفاوت است و یافتهها میتواند شناساسایی نشانگرهای زیستی و پیشبینیکنندۀ اثرات درمانی در بیماران مبتلا به IBS مورد استفاده قرار گیرد.
سید نظامالدین رستمکلایی، رضا رستمی، عباس رحیمینژاد، حجتالله فراهانی،
دوره 7، شماره 4 - ( دوره هفتم، شماره چهار، زمستان 1398 )
چکیده
افسردگی شایعترین اختلال روانی است و باعث اختلال در روند زندگی بیمار و تحمیل هزینه بر جامعه میشود. اخیرا استفاده از زیستنشانگرها در تشخیص و بررسی روند درمان در اختلالات روانی مورد توجه قرار گرفتهاست. یکی از این زیستنشانگرها، توان برگرفته از الکتروآنسفالوگرافی برای تفکیک بیماران افسرده از سالم هستند. هدف این پژوهش، مقایسه توان در باندهای فرکانسی مختلف در افراد افسرده و سالم است. شرکتکنندگان این پژوهش علی-مقایسهای با استفاده از ملاکهای بالینی بر مبنای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) در کلینیک آتیه در سال97-1396 انتخاب شدند (۲۹ زن و ۲۱ مرد افسرده؛ ۱۹ زن و ۳۱ مرد سالم). الکتروآنسفالوگرام با استفاده از سیستم ۱۰-۲۰، در ۱۹ کانال و پنج باند فرکانسی (دلتا، تتا، آلفا، بتا و گاما) در دو حالت استراحت (چشم بسته) و فعالیت (حین انجام تکلیف عملکرد پیوسته هیجانی) ثبت شد. نتایج نشان داد که در حالت استراحت، میانگین توان، تنها در باند گاما (Fz, Cz) ، به شکلی معنیدار در گروه افسرده بالاتر بود (p<.05). همچنین در حالت فعالیت در باند تتا (P8، O1 و O2)، آلفا (P4، P8 و O1)، بتا (Fp1، P3، Pz و P4) و گاما (Fp1، Fp2، Fz و O1) تفاوت معناداری مشاهدهشد و میانگین توان در گروه افسرده بالاتر بود .(p<.05) به نظر میرسد توان در حالت فعالیت توانایی تمیز بیشتری از توان در حالت استراحت دارد و بالقوه میتوان از آن به عنوان زیستنشانگر در تشخیص افسردگی استفاده کرد.
نجمه فرهمند، مجید چهارده چریک، ربابه رستمی،
دوره 8، شماره 3 - ( دوره هشت، شماره سه، پاییز 1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر سن و سطح مهارت برگشت سالتو بر توانایی چرخش ذهنی دختران شناگر بود. این پژوهش بهصورت علی مقایسهای و با طرح تکمرحلهای و پسرویدادی انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش شناگران دختر شهرستان شیراز که مهارت برگشت سالتو را آموزشدیده بودند. از بین آنها بهروش نمونهگیری هدفمند 60 آزمودنی انتخاب و سپس در چهار گروه (هفت تا نه سال با مهارت پایین، هفت تا نه سال با مهارت بالا، 10 تا 12 سال با مهارت پایین و 10 تا12 سال با مهارت بالا) قرار گرفتند. سطح مهارت سالتو براساس میانگین نمره سه داور تعیین گردید. برای اندازهگیری چرخش ذهنی از آزمون قلم و کاغذ تصویری (با پایایی 75/0 بهروش آلفای کرونباخ) استفاده شد. یافتهها نشان داد که نمرات چرخش ذهنی بین گروههای سنی اختلاف معنادار ندارد (0638/p=)؛ این در حالیست که نمرات چرخش ذهنی بین دو گروه سطح مهارت اختلاف معنادار نشان داد (0001/P=). نتایج حاکی از آن است که چرخش ذهنی با سطوح مهارت متفاوت تغییر میکند. بنابراین احتمالاً میتوان ویژگیهای ذهنی ورزشکاران از جمله چرخش ذهنی را با استفاده از تمرینات مهارتی تغییر داد.
احمد برجعلی، محمد رستمی،
دوره 9، شماره 2 - ( دوره نهم، شماره دوم، تابستان 1400 )
چکیده
اثر درمانهای دارویی برای بزرگسالان با اختلال بیش فعالی توام با نقص توجه(ADHD) موفقیتآمیز بوده است. با این حال، در مواردی دارو درمانی نقص در کارکردهای اجرایی را بهبود نمیبخشید. مطالعه حاضر اثر برنامه آموزش حافظه کاری بر برخی جنبههای کارکردهای اجرایی در بزرگسالان با ADHD را مورد بررسی قرار داده است. شانزده نفر بزرگسال مبتلا به ADHD و 16 نفر بزرگسال سالم وارد مطالعه شدند. مبتلایان به ADHD به مدت 16 جلسه تمرینات مربوط به حافظه کاری را دریافت کردند و حافظه کاری و توجه همه آزمودنیها قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش حافظه کاری منجر به بهبود معنی دار جنبههای مختلف توجه شامل تمرکز و توجه پیوسته و نیز ظرفیت حافظه کاری میشود. براساس این یافتهها برنامه آموزش حافظه کاری میتواند عملکرد حافظه کاری را بهبود دهد و نیز ظرفیتی را برای تسهیل کارکرد توجه در بزرگسالان ADHD فراهم سازد.
امیرهمایون حلّاجیان، فاطمه دهقانی آرانی، رضا رستمی، مژده بیات، یاسمین رحمتی،
دوره 9، شماره 4 - ( دوره نهم، شماره چهارم، زمستان 1400 )
چکیده
یکی از نواحی مهم مغزی درگیر در فرآیند نظریه ذهن، ناحیه اتصال آهیانهای-گیجگاهی راست (rTPJ) مغز است که مطالعات متعددی نقش این ناحیه از مغز را در فرآیند ذهنیسازی و کاهش فعالیت آن را اختلال طیف اتیسم نشان دادهاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علّی بین عملکرد این ناحیه از مغز و توانایی ذهنیسازی انجام شد. پژوهش حاضر از از نوع نیمهآزمایشی یکسرکور با شیوه گردآوری دادهها به صورت اندازهگیری مکرر است. ۹ کودک و نوجوان مبتلا به اتیسم با کارکرد بالا به روش نمونهگیری در دسترس، بهوسیله ابزار مقیاس نمرهگذاری اتیسم گیلیام (GARS)، مقیاس پاسخگویی اجتماعی (SRS) و آزمون هوش استنفورد بینه (SB) انتخاب و وارد مطالعه شدند. سپس در سه جلسه تحریک تتابرست پیوسته (cTBS)، تحریک تتابرست متناوب (iTBS) و تحریک شم با ترتیب تصادفی شرکت کردند. بلافاصله بعد از هر جلسهی تحریکی توسط یک ازمون کامپیوتری ملاکهای مربوط به ذهنیسازی ضمنی آزمودنیها اندازهگیری شد. نتایج تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر نشان داد که جلسات تحریکی در مقایسه با جلسات شم باعث بهبود توانایی ذهنیسازی ضمنی شدند. به نظر میرسد بین فعالیت rTPJ و توانایی ذهنیسازی ضمنی در اتیسم رابطهی علّی وجود دارد.