جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای فتحی

اکرم فتحی، محمدحسین عبداللهی، غلام‌رضا صرامی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تصویرسازی ذهنی منفی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل ۳۰۰ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه خوارزمی بودند که به­صورت تصادفی انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه­ اضطراب اجتماعی و پاسخگویی به سوالات مصاحبه­­ نیمه ساختاریافته­ تصویرسازی ذهنی، تعداد ۶۰ نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. از این تعداد ۲۰ نفر دارای علایم اضطراب اجتماعی بالا و تصاویر ذهنی منفی، ۲۰ نفر دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و تصاویر ذهنی منفی و ۲۰ نفر نیز دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و بدون تصاویر ذهنی منفی بودند. آزمون استروپ، کلمه­سازی با نشانه­های حروف اولیه و آزمون برج لندن بر­ روی هر سه گروه اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس یک­راهه نشان داد که دو گروه دارای تصویرسازی ذهنی منفی از لحاظ میزان خطا در تکلیف استروپ و حروف کم­بسامد و بسامد میانه، به طور معنی­داری ضعیف­تر از گروه بدون تصویرسازی ذهنی منفی عمل کردند. همچنین نتایج نشان داد گروه دارای اضطراب اجتماعی منفی در زمان فکر­کردن بعدی آزمون برج لندن از گروه بهنجار دارای تصویرسازی ذهنی عادی، ضعیف­تر عمل کرد. سه گروه در زمان واکنش استروپ، حروف پر­بسامد، زمان فکر­کردن قبلی و تعداد حرکات برج لندن تفاوت معنی­داری نشان ندادند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می­توان گفت اصلاح تصویرسازی ذهنی منفی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، می­تواند با عملکرد بهتر آنها در کارکردهای اجرایی همراه باشد.


سمیه کشاورزی، اسکندر فتحی آذر، میرمحمود میرنسب، رحیم بدری گرگری،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش آگاهی فراشناختی بر سبک­های تصمیم­گیری و تنظیم هیجان دانش­آموزان دبیرستانی شهر تبریز بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل بود. گروه نمونه، با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی در گروه­های آزمایشی (۱۹ دانش­آموز) و کنترل (۱۹ دانش­آموز) جایگزین شدند. جلسات آموزشی آگاهی فراشناختی برای گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۳۰/۱ ساعته به دانش آموزان دختر پایه دهم شهر تبریز، آموزش داده شد؛ اما به گروه کنترل، آموزش جانبی داده نشد و جریان عادی کلاس را طی کردند. سبک­های تصمیم­گیری و تنظیم هیجان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب با ابزارهای سبک های تصمیم گیری لی­کین و دی­رابیز (۲۰۱۰) و تنظیم هیجان فیلیپس و پاور (۲۰۰۷) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده­ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش آگاهی فراشناختی به­طور معنی­داری میانگین نمرات سبک­های تصمیم­گیری آنی، شهودی، اضطرابی و اجتنابی در گروه آزمایش را کاهش؛ اما میانگین نمره سبک تصمیم­گیری وابسته را افزایش داد. علاوه بر آن، آموزش آگاهی فراشناختی، به­طور معنی­داری میانگین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان در گروه آزمایشی را افزایش اما میانگین راهبردهای انطباقی را کاهش داد. 


سیده منصوره حکاک، دکتر علی فتحی آشتیانی، دکتر حجت الله فراهانی،
دوره ۹، شماره ۴ - ( دوره نهم، شماره چهارم، زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده

علی رغم اهمیت روزافزون سازه کنترل توجه در مفهوم‌­سازی آسیب‌­­شناسی روانی، مقیاس‌های معدودی برای اندازه­‌گیری آن تهیه شده است. برخورداری از مقیاسی روا و معتبر برای پژوهش‌­های داخلی در این حوزه، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. هدف این پژوهش آماده‌­سازی نسخه فارسی مقیاس سبک توجه و ارزیابی ویژگی­‌های روان­سنجی آن بود. ۴۲۶ نفر از دانشجویان با نمونه­‌گیری در دسترس انتخاب و به شیوه برخط بررسی شدند. نسخه فارسی مقیاس حاضر پس از طی مراحل ترجمه- بازترجمه، تنظیم و همراه با پرسشنامه­‌های کنترل توجه (دریبری و رید، ۲۰۰۲) و تفکر ارجاعی (اهرینگ و همکاران، ۲۰۱۱) اجرا گردید. روایی سازه با روش تحلیل عاملی تأییدی و روایی همگرا و واگرا با محاسبه همبستگی پیرسون بررسی شد و برای بررسی اعتبار، از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب بازآزمایی و اعتبار مرکب استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از برازش مدل دو عاملی حواس‌­پرتی/ اجتناب شناختی و تمرکز بود. همبستگی­‌های معنادار بین عوامل به دست آمده با مقیاس‌­های کنترل توجه و تفکر ارجاعی نیز روایی همگرا و واگرای مقیاس را تأیید کردند. اعتبار مقیاس با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای هر دو عامل ۷۵/۰ بود و ضریب بازآزمایی عامل حواس‌­پرتی/ اجتناب شناختی و تمرکز به ترتیب ۸۸/۰ و ۷۳/۰ بود. همچنین میزان اعتبار مرکب نیز به ترتیب برابر با ۸۱/۰ و ۸۴/۰ بود. به طور کلی می‌توان گفت نسخه فارسی مقیاس سبک توجه ساختاری دو­عاملی داشته و از روایی و اعتبار لازم برای کاربرد در پژوهش‌­های روانشناختی با نمونه ایرانی برخوردار است.

زینب فتحیان، سمیرا وکیلی، کیوان ملانوروزی، مهدی عرب زاده،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( دوره دوازدهم، شماره سوم ، پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده

این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بازی‌های حسی_حرکتی و نوروفیدبک بر حافظه فعال کودکان دارای نقص توجه و بیش فعالی شکل گرفت. این پژوهش از انواع مطالعات نیمه تجربی است که آزمودنی‌ها به شیوه در دسترس از تمامی کودکان ۸ تا ۱۲ سال تهرانی مبتلا به بیش فعالی انتخاب و بصورت تصادفی در گروه‌های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ۴۰ نفر آزمودنی در سه گروه بازی‌های حسی-حرکتی، نوروفیدبک، گروه ترکیبی و یک گروه کنترل قرار گرفتند و پیش و پس از مداخلات برای سنجش حافظه فعال از از مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر برای کودکان -نسخه چهارم WISC-R- استفاده شد. یافته‌ها برگرفته از تجزیه و تحلیل کواریانس پس از رعایت پیش فرض‌ها نشان داد میزان حافظه فعال در بازی‌های حسی-حرکتی، نوروفیدبک و ترکیبی در گروه و شاهد پس از حذف اثر پیش آزمون به طور معناداری با هم تفاوت دارند. این نتیجه به این معناست که با توجه به نتایج ذکر شده، مداخله بازی‌های حسی-حرکتی، نوروفیدبک و ترکیبی تأثیر معنادار بر میزان حافظه فعال دارد. همچنین بر اساس یافته های بدست آمده رویکرد ترکیبی بازی‌های حسی‌-حرکتی و نوروفیدبک بر حافظه فعال کودکان اثربخشی بیشتری به نسبت دو رویکرد بازی‌های حسی-حرکتی ونورورفیدبک دارد وبین دو رویکرد بازی‌های حسی-حرکتی و نورورفیدبک دراثربخشی برحافظه‌فعال تفاوت معناداری وجود ندارد.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb