8 نتیجه برای فرید
آتنا اصفهانی خالقی، علی اصغر اصغر نژاد فرید، حسن احدی، سید علی محمد موسوی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
در پژوهش حاضر، تأثیر آموزشهای فراشناختی بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان پسر نارسا خوان پایهی سوم ابتدایی مورد بررسی قرار گرفتهاست. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعهی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر نارسا خوان پایهی سوم ابتدایی است که، در سال تحصیلی 92-91 در شهرستان آبیک به تحصیل مشغول بودند. نمونهی پژوهش نیز شامل 30 نفر دانش آموز پسر نارساخوان است که، به روش تصادفی انتخاب و به تعداد مساوی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل آزمون خواندن و نارسا خوانی (نما) و آزمون هوش وکسلر کودکان بود. در گروه آزمایش، آموزشهای فراشناختی به مدت 8 جلسهی 60 دقیقهای ارائه گردید، در حالیکه در گروه کنترل هیچ گونه مداخلهای صورت نگرفت. پس از پایان مداخله، در هر دو گروه آزمون خواندن و نارساخوانی اجرا شد. دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که، آموزشهای فراشناختی، بر بهبود عملکرد حیطههای مختلف خواندن دانش آموزان نارسا خوان اثر بخش بودهاست.
امین ارکان، فریدون یاریاری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر تحریک مغز از روی جمجمه با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بر روی حافظه کاری در ناحیه قشر پیش پیشانی خلفی جانبی انجام شد. طرح این نوع پژوهش از نوع آزمایشی با گروه گواه و انتساب تصادفی و جامعه ی آماری آن دانشجویان مرد دانشگاه خوارزمی در مقطع سنی 18 تا 23 سال بود. دو نوع مختلف تحریک آندی و ساختگی با شدت جریان 2 میلی آمپر و به مدت 15 دقیقه بر 30 نفر شرکت کننده طی 3 جلسه ارائه شد. شرکت کنندگان قبل و بعد از تحریک با آزمون تعیین فراخنای حافظه کاری جهت بررسی زمان واکنش و تعداد پاسخهای درست مورد سنجش قرار گرفتند. پس از انجام تحلیل کوواریانس تکمتغیری مشخص شد که تغییر در زمان واکنش و تعداد پاسخهای درست از لحاظ آماری معنادار است. تحقیق حاضر نشان میدهد که تحریک آندی سبب کاهش زمان واکنش و افزایش تعداد پاسخهای صحیح شده است و به نظر می رسد موجب بهبود حافظه کاری میشود.
مقصود نادر پیله رود، فرامرز سهرابی، فریده حسین ثابت،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر بهبود نظریه ذهن و مهارت اجتماعی در کودکان ناشنوا بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی میباشد. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر ناشنوا شهر اردبیل بود که در مدارس استثنایی استان اردبیل در سال تحصیلی 1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. نمونه مورد نظر دانشآموزان ناشنوا، که دارای والدین شنوا بودند، انتخاب شدند و بعد از آن به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفری گروه کنترل و گروه آزمایشی قرار گرفتند. حجم نمونه مورد نظر شامل 16 کودک ناشنوای پنجم وششم ابتدایی بود. ابزار بکار گرفته شده در این پژوهش شامل آزمون نظریه ذهن و مقیاس مهارت اجتماعی بودند. دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بین گروههای آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود سطح نظریه ذهن تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر بوده است. همچنین، با کنترل پیش آزمون، بین گروههای آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود مهارتهای اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (654/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود مهارتهای اجتماعی کودکان ناشنوا موثر نبوده است. بنابر نتایج پژوهش، کودکان ناشنوا در کسب نظریه ذهن دچار نارساییهایی می باشند و آموزش تکالیف باورهای غلط در بهبود و تسریع رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر می باشد.
رقیه قربانی، فریده یوسفی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ساختاری میان خلاقیت و خردمندی انجام گرفت. شرکت کنندگان تعداد 268 نفر (135 مرد، 133 زن) از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که به روش خوشهای تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند و آزمون خلاقیت و مقیاس خودسنجی خردمندی را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها بیانگر ارتباط مثبت و معنیدار بین ابعاد خلاقیت (سیالی، انعطافپذیری و ابتکار) و مولفههای خردمندی (تجربیات مهم زندگی، تنظیم هیجانی، تاملی بودن، شوخطبعی و گشودگی به تجربه) بود. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که خلاقیت اثر مثبت و معنیدار بر خردمندی (001/0p< ، 51/0=β) دارد و میتواند 26 درصد از واریانس خردمندی را تبیین نماید. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد میشود با توجه به اینکه خردمندی از طریق خلاقیت قابل پیشبینی است؛ متولیان تعلیم و تربیت با فراهم آوردن محیطهای آموزشی غنی به پرورش تفکر خلاق پرداخته و در نهایت افراد خردمندی را وارد جامعه سازند.
زبیر صمیمی، ابوالفضل فرید، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
دوره 7، شماره 2 - ( دوره هفتم، شماره دو، تابستان 1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی و آموزش حافظه کاری خنثی بر کارکردهای شناختی و علائم اضطراب امتحان دانشجویان بود. تعداد 60 دانشجو با اضطراب امتحان بالا با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. آزمودنیها در سه گروه آموزش حافظه کاری هیجانی، آموزش حافظه کاری خنثی و گواه جایدهی شدند. آزمودنیهای گروههای آزمایش به مدت 15 جلسه 45 دقیقهای تحت آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی قرار گرفتند، درحالی که افراد گروه گواه، هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند . همه افراد قبل و پس از آموزش با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پاره تست فراخنای ارقام هوش وکسلر و آزمون عملکرد پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه حافظه کاری هیجانی و حافظه کاری خنثی بهبود معناداری در علائم اضطراب، فراخنای ارقام مستقیم و معکوس، خطای حذف، خطای ارائه و زمان واکنش در مقایسه با گروه گواه داشتند. همچنین نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه حافظه کاری هیجانی در مقایسه با گروه حافظه کاری خنثی، بهبود بالاتری در هیجان پذیری (مؤلفه هیجانی اضطراب امتحان) و خطای ارائه به دست آوردند. براساس نتایج پژوهش حاضر، استفاده از آموزشهای کامپیوتری مبتنی بر حافظه کاری خصوصاً حافظه کاری هیجانی میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای کاهش علائم اضطراب امتحان و بهبود حافظه کاری و توجه پایدار پیشنهاد شود.
فریده سادات حسینی، طیبه احمدشاهی، سوران رجبی،
دوره 8، شماره 3 - ( دوره هشت، شماره سه، پاییز 1399 )
چکیده
بازیهای شناختی رایانهای یک شیوه جدید و برانگیزاننده برای کودکان و نوجوانان میباشد که میتواند علاوه بر جنبههای سرگرمکننده، به آنها کمک کند تا کارکردهای شناختی و خلاقیت خود را ارتقا ببخشند. مطالعهی حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیهای شناختی رایانهای بر کارکردهای اجرایی و خلاقیت کودکان پیشدبستانی انجام شده است. مطالعهی حاضر در قالب روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل اجرا شده است. نمونه تحقیق 21 کودک دختر و پسر مقطع پیشدبستانی بودند که به شیوه در دسترس در یک مرکز پیشدبستانی شهر بوشهر انتخاب شدند و به شیوه همتاسازی بر اساس جنسیت، سن و هوش در سه گروه 7 نفره یعنی دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. قبل و بعد از اجرای بازیهای شناختی، آزمون خلاقیت تصویری تورنس و نرمافزار استروپ ساده و حافظه کاری وکسلر بر روی سه گروه اجرا شد. گروههای آزمایشی بازیهای لوموسیتی و بازیهای تتریس هر یک به مدت 16 جلسهی یک ساعته بازیهای شناختی را انجام دادند و گروه کنترل در این مدت هیچگونه بازی را دریافت نکردند. نتایج نشان داد که انجام بازیهای شناختی رایانهای بر خلاقیت و حافظه کاری کودکان پیشدبستانی تأثیر معنادار دارد ولی بر توجه انتخابی و انعطافپذیری شناختی تأثیر معنادار ندارد. نتایج این پژوهش تلویحات نظری و کاربردی مهم در ارتباط با نقش بازیهای شناختی رایانهای در ارتقای کارکرد شناختی کودکان پیشدبستانی در بردارد.
خانم سیده زهرا موسوی، دکتر فریده سادات حسینی،
دوره 10، شماره 1 - ( دوره دهم، شماره اول، بهار 1401 )
چکیده
در پژوهشهای سالهای اخیر، افزایش وضعیت شناختی و روانشناختی از طریق بازی مورد توجه زیادی بوده است. برای این منظور، دو دسته بازی شامل بازی تعاملی خانگی و بازی شناختی وجود دارد که اولی قابل اجرا در محیط خانه است و دومی به صورت نرم افزارهای رایانهای جهت افزایش تواناییهای شناختی اجرا میشود. پژوهش حاضر نیز با هدف مقایسه اثربخشی بازیهای رایانهای شناختی و بازیهای تعاملی والد-کودک بر حل مسأله و عاطفه مثبت و منفی کودکان انجام شد. به این منظور، 40 نفر از کودکان 10 ساله شهر شیراز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در 4 گروه بازی لوموسیتی (10 نفر)، بازی خانگی (10 نفر)، ترکیب بازی لوموسیتی و خانگی (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. بر اساس معناداری آزمون پیلایی، بین گروهها از نظر دو متغیر حل مسأله و عاطفه مثبت و منفی، تفاوت وجود دارد. مقایسههای دوتایی گروهها نشان دادند که بین گروه لموسیتی و کنترل از نظر حل مسأله تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین گروه ترکیبی با گروه کنترل و خانگی و گروه لموسیتی با گروه کنترل تفاوت معناداری از نظر عاطفه مثبت داشتند. در نتیجه، با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر پیشنهاد میشود که بازی لوموسیتی جهت افزایش توانایی حل مسأله و بازی لوموسیتی و ترکیب لوموسیتی و بازی خانگی جهت افزایش احساسات خوشایند و عاطفه مثبت در افراد 10 ساله به کار گرفته شود.
رضا محمدزاده گان، ابوالفضل فرید، غلامرضا چلبیانلو حسرتانلو، جواد مصرآبادی،
دوره 10، شماره 2 - ( دوره دهم، شماره دوم، تابستان 1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهنآگاهی با/ و بدون تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز بر توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 11 تا 14 سال مراجعهکننده به مراکز مشاوره کودک و نوجوان شهر خوی در سال 1401-1400 بود. از میان مراجعان به مراکز درمانی 45 کودک با اختلال نقص توجه/بیش فعالی از نوع مرکب به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز و گروه آزمایش دوم برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به مدت 8 هفته دریافت نمودند، اما گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. همه شرکتکنندگان قبل و پس از آموزش با استفاده از آزمون عملکرد مداوم و آزمون برو-نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در برنامه SPSS استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمهای نسبت به دو گروه دیگر و نیز یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی بیشتری بر توجه پایدار و بازداری پاسخ داشتند. با توجه به یافتهها میتوان مطرح کرد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمهای مداخله مؤثری برای بهبود عملکردهای شناختی کودکان دچار نقص توجه/بیش فعالی است.