29 نتیجه برای نوع مطالعه: كاربردي
مجید برادران، حسین زارع، احمد علی پور، ولی ا... فرزاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
هدف اساسی مطالعه حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر همجوشی شناختی و شاخص های جسمانی بیمارن مبتلا به فشارخون اساسی بود. این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند، سپس، 26 بیمار مبتلا به فشارخون در بیمارستان ولیعصر شهرستان رشت انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند(13 بیمار در هر گروه). افراد در گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش طی 8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. نتایج نشان داد که بین دو گروه در همجوشی شناختی و شاخص های جسمانی(فشارخون سیستولیک و دیاستولیک و کورتیزول) تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش به عنوان یک مداخله موثر در بیماران مبتلا به فشارخون اساسی تلقی میگردد.
مقصود نادر پیله رود، فرامرز سهرابی، فریده حسین ثابت،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر بهبود نظریه ذهن و مهارت اجتماعی در کودکان ناشنوا بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی میباشد. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر ناشنوا شهر اردبیل بود که در مدارس استثنایی استان اردبیل در سال تحصیلی 1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. نمونه مورد نظر دانشآموزان ناشنوا، که دارای والدین شنوا بودند، انتخاب شدند و بعد از آن به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفری گروه کنترل و گروه آزمایشی قرار گرفتند. حجم نمونه مورد نظر شامل 16 کودک ناشنوای پنجم وششم ابتدایی بود. ابزار بکار گرفته شده در این پژوهش شامل آزمون نظریه ذهن و مقیاس مهارت اجتماعی بودند. دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بین گروههای آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود سطح نظریه ذهن تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر بوده است. همچنین، با کنترل پیش آزمون، بین گروههای آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود مهارتهای اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (654/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود مهارتهای اجتماعی کودکان ناشنوا موثر نبوده است. بنابر نتایج پژوهش، کودکان ناشنوا در کسب نظریه ذهن دچار نارساییهایی می باشند و آموزش تکالیف باورهای غلط در بهبود و تسریع رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر می باشد.
حسین زارع، علی اکبر شریفی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
اسکلروزیس چندگانه یک بیماری تخریبکنندهی سیستم عصبی مرکزی است که به علت ایجاد آسیبهای شناختی، میتواند کیفیت زندگی این بیماران را کاهش میدهد. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانهای بر حافظه کاری و آیندهنگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه است. 46 بیمار 20 تا 40 سالهی مبتلا به اسکلروزیس چندگانه که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند، بهصورت تصادفی به گروههای آزمایش و انتظار تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش، با استفاده از نرمافزار توانبخشی حافظه، 12 جلسه آموزش دیدند و افراد گروه انتظار در آن دوره هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند و آموزش آنها به بعد از اجرای پژوهش موکول شد. آزمون ظرفیت حافظهی کاری دانیمن وکارپنتر و پرسشنامه حافظه آیندهنگر و گذشتهنگر در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، به کار رفت. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه کاری گروه آزمایش و گروه انتظار در پسآزمون نشان داد، همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه آیندهنگر گروه آزمایش و گروه انتظار در پسآزمون وجود دارد. بهعلاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمرههای پسآزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توانبخشی شناختی رایانهای بر عملکرد حافظه کاری و آیندهنگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه بود. بنابراین توانبخشی شناختی رایانهای اثر چشمگیری بر بهبود عملکرد حافظه کاری و آیندهنگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه دارد و میتوان از آن بهعنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد حافظه اینگونه بیماران سود جست.
رضا کاظمی، عزت الله قدم پور، دکتر رضا رستمی، ساناز خمامی، مهدی رضایی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک دو طرفه مکرر مغناطیسی فراجمجمه ای (rTMS) بر روی عملکرد شناختی بیماران مبتلا به افسردگی دو قطبی بود. در یک طرح آزمایشی یک سو کور 20 بیمار مبتلا به افسردگی دو قطبی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از فروردین تا شهریور 1394 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. rTMS دوطرفه را در طی 10 جلسه بر روی قشر خلفی جانبی پیش پیشانی چپ (فرکانس Hz10) و قشر خلفی جانبی پیش پیشانی راست (Hz1) دریافت کردند. آزمودنی ها از طریق آزمون سیّالی کلامی، آزمون یادگیری شنوایی- کلامی ری، آزمون استروپ، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین، مقیاس افسردگی بک در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند و در نهایت داده ها به کمک روش آماری t همبسته تحلیل شدند.rTMS دوطرفه باعث تغییرات معناداری در عملکرد اجرایی و حافظه کلامی و علائم افسردگی شد. هیچ تغییر معناداری در توجه انتخابی و سیالی کلامی مشاهده نگردید (05/0<p). rTMS دو طرفه باعث بهبودی معناداری در علائم شناختی و کاهش علائم افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی دو قطبی می گردد.
سعید اکبری زردخانه، فرشاد احمدی، مجتبی مهدوی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
به دلیل اهمیت گسترده ارزیابی تواناییها و همچنین نقایص شناختی در افراد بهنجار و آسیبدیده و استفاده از ابزار و آزمونهای شناختی بهعنوان مهمترین بخش در ارزیابی شناختی و عصبشناختی در زمینه پژوهشی و درمانی، هدف پژوهش حاضر استانداردسازی ابزار نقایص شناختی در افراد بهنجار بود. روش پژوهش حاضر، از نظر شیوه جمعآوری دادهها از نوع توصیفی- ابزارسازی است. گروه نمونه مورد مطالعه، 200 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه سنندج بود که به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. یافتههای تحلیل عاملی اکتشافی، نشان از وجود پنج عامل موجود در نسخه فارسی آزمون با 29 آیتم بود. تحلیل آیتمها و محاسبه ضرایب همگونی درونی و بازآزمایی ابزار نیز نشان از ویژگیهای مناسب آیتمها و عاملهای استخراج شده است. تحلیل عاملی تاییدی نیز مدل پنج عاملی اصلی را تایید کرد؛ بنابراین، میتوان نتیجه گرفت آزمون نقایص شناختی از روایی و اعتبار مناسبی جهت سنجش نقایص شناختی در جامعه ایرانی برخوردار است؛ بنابراین از این آزمون میتوان بهعنوان ابزاری جهت سنجش نقایص شناختی در زمینههای پژوهشی و درمانی استفاده نمود.
سپیده حامدی، بهروز عبدلی، علیرضا فارسی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر راهبردهای فراشناختی و مشاهده الگوی ماهر بر یادگیری تکلیف چیپ فوتبال انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. بدین منظور 42 دانش آموز 11 تا 13 سال از منطقه 2 شهر تهران به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، مشاهده الگوی ماهر و مشاهده الگوی ماهر به همراه فعالیت فراشناختی تقسیم شدند. گروه فراشناختی مصاحبه نوشتاری نیمهساختاریافتهای که فعالکننده راهبردهای فراشناختی است را قبل و بعد از انجام بلوکهای اکتساب کامل کردند. یک مطالعه مداخلهای آزمایشی روی ضربه چیپ فوتبال با انجام مراحل پیش آزمون، پس ازمون، یادداری و انتقال انجام شد. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری استفاده شد. نتایج، تفاوت معناداری را بین گروهها نشان داد. به عبارت دیگر، بررسی نتایج، حاکی از این است که استفاده از راهبردهای فراشناختی روی اجرای دانش آموزان تاثیر معناداری دارد.
سمانه ناطقیان، زهره سپهری شاملو، جواد صالحی فدردی، علی مشهدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
افراد افسرده برخلاف غیرافسرده ها نسبت بیشتری از فعالیت لوب فرونتال راست را، در مقایسه با فرونتال چپ، نشان می دهند. چون نیمکره راست با پردازش هیجانی منفی، افکار بدبینانه و سبکهای تفکر ناسازگارانه ارتباط دارد و توان آلفای فرونتال شاخص معکوس فعالیت کورتیکال محسوب می شود، اسیمتری توان آلفای فرونتال، تعادل بین نیمکره چپ و راست در فرونتال را منعکس می کند. هدف از پژوهش حاضر، اصلاح اسیمتری آلفای فرونتال به منظور کاهش افسردگی، نشخوارفکری و کنش های اجرایی افراد مبتلا به افسردگی واکنشی ناشی از ضربه عشق، با استفاده از مداخله نوروفیدبک و مقایسه اثربخشی آن با گروه مداخله نما بود. در اینجا علاوه بر مطالعه اثربخشی پروتکل آموزش آلفا اسیمتری (ALAY)، مشخصه های عصب شناختی تجربه ترومای هیجانی (ضربه عشق)، نیز با استفاده از شیوه ارزیابی کلینیکال کیو مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان این پژوهش از 32 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و امیرکبیر که براساس ملاکهای ورود به این مطالعه، تجربه ضربه عشق در حداکثر شش ماه گذشته را داشته و بدنبال آن علایم افسردگی، نشخوارفکری و کاهش عملکرد درکنش های اجرایی را داشته اند، تشکیل شده است. پس از مصاحبه اولیه و اجرای پرسشنامه های ضربه عشق، افسردگی و اضطراب بک و نشخوارفکری، و همچنین، سنجش مولفه های کنش های اجرایی (توجه پایدار، حافظه کاری و بازداری شناختی) بوسیله آزمون های کامپیوتری CPT, N-Back و Go/NoGo، و سرانجام، ثبت دوکاناله EEGبا استفاده از Clinical Q، اندازه گیری های مرحله پیش آزمون انجام گرفت و شرکت کنندگان بطور تصادفی در دو گروه مداخله آزمایشی (سن: 71/3=SD، 73/24=M) و مداخله نما (سن: 87/2=SD، 46/23=M) گمارده شدند. سپس، در مرحله اجرای مداخله نوروفیدبک، 15 جلسه 45 دقیقه ای مداخله آزمایشی و مداخله نما در دو گروه (هر گروه 16 شرکت کننده) اعمال شد.در آخر، اندازه گیری های پس آزمون انجام گرفت. یافته های این مطالعه، با تاکید بر اثربخشی نوروفیدبک اسیمتری آلفا بر کاهش نشانه های افسردگی از سویی، همگام با تعدادی از پژوهشهای قبلی است و از سویی دیگر، نسبت به تعداد دیگری از مطالعات نتایج متفاوتی نشان داد. اثربخشی آموزش نوروفیدبک برکاهش نمرات مقیاس افسردگی بک از این دست است. بهبود کنش های اجرایی و کاهش نشخوارفکری بدنبال آموزش نوروفیدبک، به واسطه نقش مهم این دو در تداوم افسردگی، از نتایج مهم این پژوهش است. تاثیر آموزش نوروفیدبک اسیمتری آلفای فرونتال بر کاهش نشانه های ضربه عشق و همچنین، بهبود شاخص عصب شناختی تجربه یک رویداد استرس زا، یافته جدیدی محسوب می شود که به استناد یافته های مطالعه حاضر می توان، آموزش نوروفیدبک را به عنوان مداخله سودمندی برای کاهش علایم نشانگان ضربه عشق پیشنهاد نمود.
مهری رحمانی، اسحق رحیمیان بوگر، سیاوش طالع پسند، مصطفی نوکنی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مداخلات بازتوانی شناختی ترکیبی(کامپیوتری و دستی)بر ارتقاء سرعت پردازش اطلاعات و بهبود متغیرهای وضعیت روانی(MMSE) زنان مبتلا به ام اس بود. این پژوهش با طرح پیش آزمون-پس آزمون با پیگیری دو ماهه اجرا شد. 24 زن مبتلا به ام اس با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه 12 نفره جایگزین شدند و گروه آزمایش ، تحت آموزش توان بخشی شناختی قرار گرفته و گروه گواه نیز مداخله ای دریافت نکرد. کلیه شرکت کنندگان جلسه اول و آخر توسط آزمونهای سنجش وضعیت روانی(MMSE) و آزمون توالی شنیداری(PASAT) ارزیابی شدند. پژوهش در مدت 21 جلسه و در شهر اراک اجرا و داده ها با مدل تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که اثر اصلی عامل زمان(پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری) بر نمره توجه انتخابی معنادار است. نتیجه گرفته می شود بازتوانی شناختی دستی بر بهبود توجه انتخابی بیماران زن مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس اثربخش است.توصیه می شود از این مداخلات جهت بهبود سرعت پردازش اطلاعات و وضعیت روانی زنان مبتلا به ام اس استفاده گردد.
علیرضا مرادی، محبوبه باقری، پیمان حسنی ابهریان،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCS) و توانبخشی شناختی حافظه کاری و ترکیب این دو روش بر سرعت پردازش و علایم نارساخوانی در کودکان نارساخوان دوزبانه است. روش؛ نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه پژوهش را کلیه کودکان دختر و پسر دوزبانه ۷ تا ۱۱ ساله شهرستانهای تهران و کهریزک، تشکیل میدهند که از بین آنها به صورت در دسترس، با استفاده از آزمون هوش وکسلر و آزمون نارساخوانی نما، 40 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی (بر اساس تشخیص مدرسه) انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه: الف) تحت مداخله تحریک مغزی توسط tDCS ، ب) تحت توانبخشی رایانشی بوسیله بخش حافظه کاری نرم افزار ریهاکام، ج) تحت مداخله همزمان توانبخشی شناختی رایانشی و تحریک مغزی tDCS و د) گروه کنترل، قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از آزمون نارساخوانی نما و آزمون سرعت پردازش SDMT در پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر 4 گروه استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS 22 نشان داد که مداخلهها توانستهاند موجب تغییر معنی داری در سرعت پردازش و کاهش علایم نارساخوانی شوند. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به ترتیب روش ترکیبی و پس از آن روش تحریک مغزی، بیشترین اثربخشی را داشتهاند، اما روش توان بخشی رایانشی بتنهایی تأثیری بر این دو متغیر نداشته است.
حسین زارع، آزاده نجفی، علی اکبر شریفی، مهدی شریف الحسینی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با دوره پیگیری 1 ماهه بود. جهت اجرای این پژوهش 30 نفر از کودکان 9 تا 15 سال دچار آسیب تروماتیک مغزی (12 دختر و 18 پسر) به صورت نمونهگیری در دسترس از بین تمام کودکان مبتلا به آسیب مغزی تروماتیک در سال تحصیلی 97-96 شهر تهران، انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازهگیری متغیرهای وابسته شامل، توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله به ترتیب از آزمونهای نرمافزاری استروپ، عملکرد پیوسته و برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش پس از اجرای مداخله توانبخشی شناختی (12 جلسه 45 دقیقهای) و ریزش به 13 نفر و گروه کنترل نیز در نهایت به 13 نفر کاهش پیدا کردند. دادهها با مدل تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) با استفاده از نرم افزار-SPSS22 تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) تفاوت معناداری بین میانگین نمرات توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله گروه آزمایش و گروه انتظار در پسآزمون نشان داد. بهعلاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمرههای پسآزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توانبخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. بنابراین توانبخشی شناختی اثر چشمگیری بر بهبود توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک دارد و میتوان از آن بهعنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد توجه و حل مسئله اینگونه بیماران سود جست.
محمود محمدی، افضل السادات حسینی، رمضان برخورداری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر با این هدف شناخت نقش و کاربرد نظریه استعاره مفهومی لیکاف در آموزش تفکر انجام شد. این پژوهش با روش تحلیل مفهومی 30 منبع منتخب در دو بخش زبان فنی و زبان متعارف انجام شده است. نتایج تحلیل زبان فنی بیانگر آن است که نقش یا پیامدهای استعاره مفهومی در آموزش تفکر خلاق، به طور کلی در دو حوزه شناختی و اجتماعی قابل تقسیم است. از پیامدهای شناختی می توان به مواردی چون؛ پرورش مهارت استدلال، بهبود توانایی تعقل و توانایی منطقی و صوری، و توانایی مفهوم سازی و از پیامدهای اجتماعی هم یادگیری منطق و استدلال سخن گفتن، یادگیری سخن گفتن صحیح، اصولی و جذاب و تفکر برانگیز و تقویت گفتار محاروه ای و روزمره و مانند آن ها اشاره کرد. نتایج تحلیل زبان متعارف نشان می دهد که آموزش تفکر عمدتاً استعاری و با استعاره ها انجام می شود و انتخاب انواع استعاره های مختلف می تواند نتیجه آموزشی و تربیتی متفاوتی داشته باشد. بهره گیری از استعاره های مفهومی در آموزش تفکر، در تسهیل آموزش و یادگیری مؤثر است و معلمان می توانند برای تفکر بهتر، دانش آموزان را با هدایت خود برای تولید اندیشه ها، ایده ها و پدیده ها، هم از استعاره ها بهره بگیرند و هم این که یادگیرندگان برای بهبود یادگیری شان و در جهت خلاقیت در تفکرشان، استعاره هایی تولید کنند. معلمان و آموزش دهندگان، باید در فرایند آموزش تفکر، در زمان کار با کودکان، مراحل متخلف و تدریج را رعایت کنند. در پایان مقاله الگوی نمونه جهت آموزش تفکر خلاق مبتنی بر استعاره مفهومی، ارائه شد.
آذین سراج خرمی، وحید نجاتی،
دوره 7، شماره 1 - ( 7-1398 )
چکیده
کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی پاداش کوچکتر اما فوری را به پاداش بزرگتر و در آینده ترجیح می دهند که این امر منجر به تصمیم گیری و رفتارهای تکانشی در آنها می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم قشر خلفی خارجی و شکمی میانی پیش پیشانی برای بهبود ارزش آینده در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی بود. در این پژوهش 20 کودک مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و هر کدام از آزمودنی ها در سه موقعیت تحریک آندی قشر خلفی خارجی پیش پیشانی و مهار قشر شکمی میانی پیش پیشانی، الگوی معکوس این تحریک و در نهایت در شرایط شبه تحریک از طریق آزمون اثر دیرکرد پاداش مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین عملکرد آزمودنی ها در آزمون اثر دیرکرد پاداش در موقعیت های مختلف تحریک وجود دارد0/05 > p و تحریک آند بر قشر شکمی میانی پیش پیشانی ارزش آینده را به طور معناداری بهبود می بخشد.
ندا نظربلند، آمنه طهماسی، وحید نجاتی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانبخشی شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی توجهانتخابی، کنترل بازداری و حافظه کاری سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف بود. این مطالعه تجربی به صورت مورد منفرد و از نوع A-B بود که در آن که تعداد 6 نفر سالمند (4 زن و 2 مرد) مبتلا به اختلال شناختی خفیف با میانگین سنی 62 سال، از طریق نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب و به روش تصادفی ساده در دو گروه کنترل(3n=) و آزمایش (3n=) جایگذاری گردیدند. ارزیابی توجه انتخابی، کنترل بازداری و حافظه کاری به ترتیب با آزمونهای «استروپ»، «برو/ نرو» و «یک محرک قبل» صورت پذیرفت و برنامه توانبخشی «آرام» طی 10 جلسه فردی یک ساعته برای گروه آزمایش ارائه گردید. برای هر آزمودنی گروه آزمایشی 6 ارزیابی (قبل، حین، بلافاصله بعد از اتمام و دو ماه پس از خاتمه مداخله) انجام شد و گروه کنترل نیز همزمان بدون دریافت هرگونه مداخله ای ارزیابی شدند. استفاده از تحلیل دیداری نشان داد نمرات گروه آزمایش در هرسه آزمون کارکرداجرایی، در طی ارزیابی های خلال مداخله رو به افزایش بوده است؛ اما نمرات گروه کنترل تغییر چشمگیری نداشته است. همچنین پیگیری دو ماهه نیز نشان از ثبات اثر مداخله در گروه آزمایش داشت. میتوان اظهار داشت این برنامه توانبخشی شناختی باعث بهبود کارکردهای توجه انتخابی، کنترل بازداری و حافظه کاری در سالمندان دارای اختلال شناختی خفیف شده است. نظر به وجود قراین مبنی بر احتمال تبدیل اختلال شناختی خفیف به اختلالات شناختی عمیقتر نظیر آلزایمر، یافته هایی اینچنین، میتوانند موید امکان کمک گرفتن از تکنولوژی، در راستای بهبود کارکردهای شناختی سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف با صرف هزینههای کمتر درمانی باشند.
مریم ابوریحانی محمدی، مهشاد فدایی مقدم حیدر ابادی، سولماز زرداری، سمیه حیثیت طلب،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
اخیراً پژوهشهایی در راستای بهکارگیری شبکههای اجتماعی بهعنوان بستری جدید برای شناسایی افراد با اختلالهای روانی صورت گرفته است. علاوه بر این به دلیل پیچیدگی تشخیص بیماریهای روانشناختی با استفاده از روشهای معمول، استفاده از یادگیری ماشین برای شناسایی این افراد رو به افزایش است. هدف این مقاله مرور پژوهشهای انجام شده با استفاده از دادههای شبکههای اجتماعی در پیشبینی و تشخیص اختلالهای روانشناختی به کمک یادگیری ماشین است. در این پژوهش به روش مرور نظاممند مبتنی بر پریسما، از طریق جستجوی کلید واژههای اصلی تشخیص و پیشبینی اختلالهای روانشناختی در ترکیب با واژههای یادگیری ماشین و فضای مجازی در پایگاههای اطلاعاتی تخصصی بدون در نظر گرفتن سال انتشار آنها، یافتهها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. اختلال روانشناختی افسردگی در بین 20 مقاله نهایی انتخاب شده بیشترین فراوانی با قدرت پیشبینی 42 و 87 درصد به ترتیب کمترین و بیشترین توان پیشبینی افسردگی را داشته است. از طرفی برای جمعآوری داده تنها 30 درصد مطالعات از پرسشنامه فضای مجازی و بیشترین رویکرد، از پستهای عمومی در شبکههای اجتماعی با عبارات منظم و نیز توییتر بهعنوان بیشترین منبع استفاده شده است. به نظر میرسد روانشناسی محاسباتی مبتنی بر روشهای یادگیری ماشین بتواند به شناسایی و پیشبینی دقیقتر اختلالهای روانشناختی کاربران فضاهای مجازی کمک نماید.
علی اکبر شریفی، نعیمه محب، رضا عبدی، شعله لیوارجانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما در کاهش میزان حساسیت سیستمهای مغزیرفتاری و اجتناب تجربهای در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و جامعۀ آماریِ جانبازان اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر مرند بود. سی نفر از جانبازان مرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر مرد) و کنترل (15 نفر مرد) جایگزین شدند. دادهها با استفاده از مصاحبه بالینی ساختاریافته، پرسشنامۀ فهرست ارزیابی اختلال استرس پس از سانحه (نسخۀ نظامی)، پذیرش و عمل نسخه دوم و مقیاس سیستمهای مغزیرفتاری گردآوری شد. برای گروه آزمایش، رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما طی 12 جلسۀ 90دقیقهای در هر هفته اجرا شد. دادهها با استفاده از شاخصهای توصیفی و تجزیه و تحلیل کواریانس چندمتغیری در نرمافزار آماری SPSS-20 انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش برای متغیر سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعالسازی رفتاری و اجتناب تجربی بهطور معناداری پایینتر از گروه کنترل بود (001/0>P). با توجه به نتایج حاصل رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما در کاهش حساسیت سیستمهای مغزی رفتاری و اجتناب تجربی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه تأثیر دارد؛ بنابراین طراحی و اجرای مداخلات مبتنی بر این درمان میتواند در زمینۀ آموزش و ارتقای بهداشت روانی جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ضروری باشد.
سروش لهراسبی، علیرضا مرادی، میثم صادقی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
بازشناسی هیجان از مهمترین مؤلفههای شناخت اجتماعی است. ضعف در بازشناسی هیجان میتواند ماندگاری انسان در محیط را با خطر مواجه نماید. بازشناسی هیجان در فرهنگها و ملیتهای مختلف الگوی متفاوتی دارد و برخی از هیجانها بهتر از هیجانهای دیگر بازشناسی میشوند. در یکسری از اختلالات روانشناختی و آسیبهای عصبشناختی نیز تفاوت یا ضعف در بازشناسی الگوی هیجانی وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی الگوی بازشناسی هیجان در ایرانیان با استفاده از آزمون عصب – روانشناختی معتبر رایانهای بوده است. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا از داوطلبان 24 الی 40 ساله آزمون هوش رایانهای ماتریسهای پیشرونده ریون-2 گرفته شد، سپس برای 88 نفر که در آزمون ریون-2 نمره نرمال را کسب نموده بودند، خردهآزمون بازشناسی هیجان، از مجموعه آزمونهای شناختی کمبریج (کنتب) اجرا شد. میانگین پاسخ صحیح آزمودنیها به هر یک از 6 هیجان به صورت درصد بررسی شد. دادههای جمعآوری شده پراکندگی نرمال داشتند و شرط کرویت نیز برای دادهها برقرار بود. بیشترین میزان پاسخ صحیح 75.83 درصد در بازشناسی هیجان شادی بود، غم 70 درصد، تعجب 68.48 درصد، انزجار 47.84 درصد، عصبانیت 42.54 درصد و سرانجام هیجان ترس 38.26 درصد پاسخ صحیح ثبت شد. ایرانیان شادی را بهتر از سایر هیجانها تشخیص میدهند و ترس ضعیفترین هیجانی است که میتوانند تشخیص دهند. نتایج این آزمون در بررسی شاخصهای شناختی افراد جامعه ایران در زمینه شناسایی بهتر تواناییها و ضعفهای شناختی مردم مؤثر است. به عبارتی نتایج این تحقیق یافتههای مؤثری در بررسی شناخت اجتماعی مردم ایران میتواند داشته باشد.
محسن امیری، جهانگیر کرمی، خدامراد مومنی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
با توجه به اهمیت توانبخشی در کودکان دارای ناتواناییهای یادگیری خاص، هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر برنامهی ورزش مغزی بر سرکوبی نسبت امواج تتا برآلفا و حافظهی فعال دانشآموزان 8 تا 12 سالهی دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر و پسر دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن بود که از طرف مدارس، به مراکز ویژهی اختلالات یادگیری شهر کرمانشاه ارجاع شده بودند. روش نمونه گیری پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس بود. به این منظور، با توجه به معیارهای ورود و خروج، 20 دانشآموز 8 تا 12 ساله انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی، مداخلهی ورزش مغزی را به مدت 20 جلسۀ 20 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. به منظور ثبت امواج مغزی شرکت کنندگان از دستگاه نوروفیدبک دو کاناله و جهت سنجش حافظهی فعال آنها از نرم افزار حافظهی وکسلر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس یک راههی تک متغیری و چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخهی 26 در سطح معناداری 5/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که نسبت امواج تتا بر آلفا در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش و فراخنای حافظهی فعال در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش داشته است(P<0/05). یافتههای این پژوهش نشان داد که ورزش مغزی میتواند موجب سرکوب معنادار نسبت امواج تتا بر آلفا و همچنین بهبود حافظهی فعال در این کودکان شود. یافتههای این پژوهش موید شواهد عصب شناختی برای تاثیر مثبت مداخلهی ورزش مغزی بر تعدیل امواج مغزی و حافظهی فعال در کودکان با مشکل خواندن یا مشکل نوشتن است.
وحید میرزائی، سید موسی طباطبائی، شاهرخ مکوند حسینی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانهای بر حافظهی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه بود. روش: بدین منظور از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران تعداد 30 نفر انتخاب گردید. این افراد بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل هر گروه 15 نفر بهصورت تصادفی گمارده شدند تعداد و مدتزمان هر جلسه مداخله توانبخشی شناختی رایانهای در گروه آزمایش به ترتیب 16 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه بود، گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظهی کاری N-Back و آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین بود. دادههای حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و با استفاده از نرمافزار SPSS 26 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. با توجه به یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که مداخله توانبخشی شناختی رایانهای بر حافظهی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه مؤثر است.
آقای امیرمحمد بهروز عابدینی، دکتر مهدی شهبازی، دکتر الهه عرب عامری، دکتر مهران شاهین طبع،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
اثربخشی روشهای مختلف آموزشی در یادگیری انواع مهارتهای حرکتی، مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود، مقایسه این روشها در بازیهای تنظیم شده ورزشهای تیمی، کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر، مقایسه سه روش آموزشی تصویرسازی، مشاهده و اجرای الگو درون زمین بر عملکرد بازیهای تنظیمشده در بسکتبالیستهای ماهر بود. بدین منظور 15 بازیکن شاغل در رقابتهای سوپرلیگ و لیگ برتر کشور به طور در دسترس در این تحقیق شرکت کردند. بازیکنان با توجه به پست بازی، به 3 تیم 5 نفره تقسیم شدند و براساس دستهبندی تصادفی، در هر مرحله تحت یکی از سه شرایط تمرینی قرار گرفتند؛ به طوری که هر گروه هر سه روش را به طور تصادفی در هر مرحله انجام داد. هر کدام از شرایط، شامل 1 جلسه تمرین و جلسه آزمون کتبی و عملی (بعد از 24 ساعت) بود. بازیکنان در شرایط مشاهده، هر تاکتیک را 3 بار مشاهده کردند؛ در شرایط تصویرسازی نیز 3 کوشش تصویرسازی برای هر تاکتیک انجام شد و شرایط اجرا، شامل 3 اجرای آهسته تاکتیکها داخل زمین بود. نتایج تحلیل واریانس مرکب 3 (روش آموزش) در 2 (آزمون کتبی و عملی) نشان داد روش اجرا در مقایسه با مشاهده و تصویرسازی موجب عملکرد بهتر در بازیهای تنظیمشده شد (001/0>P)؛ همچنین در آزمون کتبی، روش مشاهده نیز نسبت به روش تصویرسازی موجب امتیاز بیشتری شد (05/0>P). بنابراین به نظر میرسد روش اجرای درون زمین برای آموزش تاکتیکهای تیمی در بازیکنان ماهر، مزیت بیشتری را نسبت به روش مشاهده و تصویرسازی ایجاد میکند اما تصویرسازی ذهنی نیز، در کسب دانش تاکتیکهای تیمی مؤثرتر از مشاهده عمل میکند.
آوا بهروزی، عباس بخشی پور، مجید محمود علیلو،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
اخذ تصمیمات پرخطر در نوجوانان به یک نگرانی اصلی برای بهداشت عمومی تبدیلشده است و فهم همبستههای مؤثر بر این فرایند امکان عملی کردن طرحهایی برای پیشگیری را فراهم میکند، ازاینرو مطالعهی حاضر باهدف بررسی اثر القای خلق مثبت و منفی بر تصمیمگیری پرخطر نوجوانان با تعدیلگری سیستمهای مغزی رفتاری بالا صورت گرفت. ابتدا 327 نوجوان 13-18 سال شهر اصفهان بهصورت در دسترس انتخاب و از طریق پرسشنامهی سیستمهای مغزی رفتاری BAS/BIS غربالگری شدند، از میان آنها و براساس نمرهی استاندارد دو گروه 24 نفری شامل BAS/BIS و بالا انتخاب شدند، اعضای هر گروه بهصورت تصادفی به دو زیرگروه 12 نفر تقسیم گشته و از طریق قطعه فیلمهای هیجانی نیمی در معرض خلق مثبت و نیمی در معرض خلق منفی قرار گرفتند و آزمون خطرپذیری بادکنکی BART و مقیاس عاطفهی مثبت و منفی PANAS را پیش و پس از القای خلق تکمیل کردند. نتایج تجزیهوتحلیل دادهها با روش تحلیل کوواریانس عاملی تک متغیره نشان داد که بین القای خلق مثبت و منفی بر تصمیمگیری پرخطر تفاوت معناداری وجود دارد 0/05≥P و خلق مثبت منجر به افزایش تصمیمات پرخطر میشود. همچنین یافتهها حاکی از این بود که سیستمهای مغزی رفتاری بهعنوان خصایص زیستی شخصیت، اثر القای خلق بر تصمیمگیری پرخطر را بهطور معناداری تعدیل میکنند0/05 ≥p. بدین معنا که افراد با سیستم فعالساز رفتاری بالا هنگام مواجه با خلق مثبت فزونکنشی بیشتری داشته و نسبت به افراد با سیستم بازداری رفتاری بیشتر درگیر خطر میشوند درحالیکه افراد با سیستم بازداری رفتاری به خلق منفی و نشانههای تنبیه حساسیت بیشتری نشان داده و محتاطترند.