جستجو در مقالات منتشر شده


29 نتیجه برای نوع مطالعه: كاربردي

حسین زارع، آزاده نجفی، علی اکبر شریفی، مهدی شریف الحسینی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش­آزمون ـ پس‌آزمون با دوره پیگیری 1 ماهه بود. جهت اجرای این پژوهش 30 نفر از کودکان 9 تا 15 سال دچار آسیب تروماتیک مغزی (12 دختر و 18 پسر) به صورت نمونه‌گیری در دسترس از بین تمام کودکان مبتلا به آسیب مغزی تروماتیک در سال تحصیلی 97-96 شهر تهران، انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه‌گیری متغیرهای وابسته شامل، توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله به ترتیب از آزمون‌های نرم­افزاری استروپ، عملکرد پیوسته و برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش پس از اجرای مداخله توان­بخشی شناختی (12 جلسه 45 دقیقه‌ای) و ریزش به 13 نفر و گروه کنترل نیز در نهایت به 13 نفر کاهش پیدا کردند. داده‌ها با مدل تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) با استفاده از نرم افزار-SPSS22 تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) تفاوت معناداری بین میانگین نمرات توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله گروه آزمایش و گروه انتظار در پس­آزمون نشان داد. به­علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمره­های پس­آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توان­بخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. بنابراین توان­بخشی شناختی اثر چشمگیری بر بهبود توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک دارد و می­توان از آن به­عنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد توجه و حل مسئله این­گونه بیماران سود جست.

محمود محمدی، افضل السادات حسینی، رمضان برخورداری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

 پژوهش حاضر با این هدف شناخت نقش و کاربرد نظریه استعاره مفهومی لیکاف در آموزش تفکر انجام شد. این پژوهش با روش تحلیل مفهومی 30 منبع منتخب در دو بخش زبان فنی و زبان متعارف انجام شده است. نتایج تحلیل زبان فنی بیانگر آن است که نقش یا پیامدهای استعاره مفهومی در آموزش تفکر خلاق، به طور کلی در دو حوزه شناختی و اجتماعی قابل تقسیم است. از پیامدهای شناختی می توان به مواردی چون؛ پرورش مهارت استدلال، بهبود توانایی تعقل و توانایی منطقی و صوری، و توانایی مفهوم سازی و از پیامدهای اجتماعی هم یادگیری منطق و استدلال سخن گفتن، یادگیری سخن گفتن صحیح، اصولی و جذاب و تفکر برانگیز و تقویت گفتار محاروه ای و روزمره و مانند آن ها اشاره کرد. نتایج تحلیل زبان متعارف نشان می دهد که آموزش تفکر عمدتاً استعاری و با استعاره ها انجام می شود و انتخاب انواع استعاره های مختلف می تواند نتیجه آموزشی و تربیتی متفاوتی داشته باشد. بهره گیری از استعاره های مفهومی در آموزش تفکر، در تسهیل آموزش و یادگیری مؤثر است و معلمان می توانند برای تفکر بهتر، دانش آموزان را با هدایت خود برای تولید اندیشه ها، ایده ها و پدیده ها، هم از استعاره ها بهره بگیرند و هم این که یادگیرندگان برای بهبود یادگیری شان و در جهت خلاقیت در تفکرشان، استعاره هایی تولید کنند. معلمان و آموزش دهندگان، باید در فرایند آموزش تفکر، در زمان کار با کودکان، مراحل متخلف و تدریج را رعایت کنند. در پایان مقاله الگوی نمونه جهت آموزش تفکر خلاق مبتنی بر استعاره مفهومی، ارائه شد.

 
آذین سراج خرمی، وحید نجاتی،
دوره 7، شماره 1 - ( 7-1398 )
چکیده

کودکان مبتلا به اختلال نقص ­توجه و بیش ­فعالی پاداش کوچک­تر اما فوری را به پاداش بزرگ­تر و در آینده ترجیح می ­دهند که این امر منجر به تصمیم ­گیری و رفتارهای تکانشی در آن­ها می ­شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم قشر خلفی خارجی و شکمی میانی پیش ­پیشانی برای بهبود ارزش آینده در کودکان مبتلا به اختلال نقص ­توجه و بیش ­فعالی بود. در این پژوهش 20 کودک مبتلا به بیش­ فعالی و نقص­ توجه با روش نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شدند و هر کدام از آزمودنی­ ها در سه موقعیت تحریک آندی قشر خلفی­ خارجی پیش ­پیشانی و مهار قشر شکمی میانی پیش ­پیشانی، الگوی معکوس این تحریک و در نهایت در شرایط شبه تحریک از طریق آزمون اثر دیرکرد پاداش مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته­ ها نشان داد که تفاوت معناداری بین عملکرد آزمودنی­ ها در آزمون اثر دیرکرد پاداش در موقعیت­ های مختلف تحریک وجود دارد0/05 > p و تحریک آند بر قشر شکمی ­میانی پیش ­پیشانی ارزش آینده را به­ طور معناداری بهبود می­ بخشد.                                                                                                         
 
ندا نظربلند، آمنه طهماسی، وحید نجاتی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانبخشی شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی توجه­‌انتخابی، کنترل­ بازداری و حافظه­ کاری سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف بود. این مطالعه تجربی به صورت مورد ­منفرد و از نوع  A-B بود که در آن که تعداد 6 نفر سالمند (4 زن و 2 مرد) مبتلا به اختلال­ شناختی ­خفیف با میانگین سنی 62 سال، از طریق نمونه­ گیری در دسترس هدفمند انتخاب و به روش تصادفی ­ساده در دو گروه کنترل(3n=) و آزمایش (3n=) جایگذاری گردیدند. ارزیابی توجه ­انتخابی، کنترل­ بازداری و حافظه­ کاری به ­­ترتیب با آزمون­های «استروپ»، «برو/ نرو» و «یک محرک قبل» صورت پذیرفت و برنامه توانبخشی «آرام» طی 10 جلسه فردی یک ­ساعته برای گروه آزمایش ارائه گردید. برای هر آزمودنی­ گروه آزمایشی 6 ارزیابی (قبل، حین، بلافاصله بعد از اتمام و دو ماه پس از خاتمه مداخله) انجام شد و گروه کنترل نیز همزمان بدون دریافت هرگونه مداخله­ ای ارزیابی ­شدند. استفاده از تحلیل ­دیداری نشان داد نمرات گروه آزمایش در هر­سه آزمون کارکرد­اجرایی، در طی ارزیابی­ های خلال مداخله رو به افزایش بوده است؛ اما نمرات گروه کنترل تغییر چشم­گیری نداشته ­است. همچنین پی­گیری دو ماهه نیز نشان از ثبات اثر مداخله در گروه آزمایش ­داشت. می­توان اظهار داشت این برنامه توانبخشی شناختی باعث بهبود کارکردهای توجه ­انتخابی، کنترل بازداری و حافظه ­کاری در سالمندان دارای اختلال ­شناختی ­خفیف شده ­است. نظر به وجود قراین مبنی بر احتمال تبدیل اختلال­ شناختی­ خفیف به اختلالات شناختی عمیق‌تر نظیر آلزایمر، یافته­ هایی این­چنین، می­توانند موید امکان کمک ­گرفتن از تکنولوژی، در راستای بهبود کارکردهای شناختی سالمندان مبتلا به اختلال­ شناختی­ خفیف با صرف هزینه­‌های کمتر درمانی باشند.
مریم ابوریحانی محمدی، مهشاد فدایی مقدم حیدر ابادی، سولماز زرداری، سمیه حیثیت طلب،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

اخیراً پژوهش‌هایی در راستای به‌کارگیری شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان بستری جدید برای شناسایی افراد با اختلال‌های روانی صورت گرفته است. علاوه بر این به دلیل پیچیدگی تشخیص بیماری‌های روان‌شناختی با استفاده از روش‌های معمول، استفاده از یادگیری ماشین برای شناسایی این افراد رو به افزایش است. هدف این مقاله مرور پژوهش­های انجام شده با استفاده از داده‌های شبکه‌های اجتماعی در پیش‌بینی و تشخیص اختلال‌های روان‌شناختی به کمک یادگیری ماشین است. در این پژوهش به روش مرور نظام‌مند مبتنی بر پریسما، از طریق جستجوی کلید واژه‌های اصلی تشخیص و پیش‌بینی اختلال‌های روان‌شناختی در ترکیب با واژه‌های یادگیری ماشین و فضای مجازی در پایگاه‌های اطلاعاتی تخصصی بدون در نظر گرفتن سال انتشار آن‌ها، یافته‌ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. اختلال روان‌شناختی افسردگی در بین 20 مقاله نهایی انتخاب شده بیشترین فراوانی با قدرت پیش‌بینی 42 و 87 درصد به ترتیب کمترین و بیشترین توان پیش‌بینی افسردگی را داشته است. از طرفی برای جمع‌آوری داده تنها 30 درصد مطالعات از پرسشنامه فضای مجازی و بیشترین رویکرد، از پست‌های عمومی در شبکه‌های اجتماعی با عبارات منظم و نیز توییتر به‌عنوان بیشترین منبع استفاده‌ شده است. به نظر می‌رسد روانشناسی محاسباتی مبتنی بر روش‌های یادگیری ماشین بتواند به شناسایی و پیش‌بینی دقیق‌تر اختلال‌های روان‌شناختی کاربران فضاهای مجازی کمک نماید.

علی اکبر شریفی، نعیمه محب، رضا عبدی، شعله لیوارجانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما در کاهش میزان حساسیت سیستم‌های مغزی‌رفتاری و اجتناب تجربه‌ای در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. این پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و جامعۀ آماریِ جانبازان اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر مرند بود. سی نفر از جانبازان مرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر مرد) و کنترل (15 نفر مرد) جایگزین شدند. داده‌ها با استفاده از مصاحبه بالینی ساختاریافته، پرسشنامۀ فهرست ارزیابی اختلال استرس پس از سانحه (‌نسخۀ نظامی)، پذیرش و عمل نسخه دوم و مقیاس سیستم‌های مغزی‌‌رفتاری گردآوری شد. برای گروه آزمایش، رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما طی 12 جلسۀ 90دقیقه‌ای در هر هفته اجرا شد. داده‌ها با استفاده از شاخص‌های توصیفی و تجزیه و تحلیل کواریانس چندمتغیری در نرم‌افزار آماری SPSS-20 انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش برای متغیر سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعال‌سازی رفتاری و اجتناب تجربی به‌طور معناداری پایین‌تر از گروه کنترل بود (001/0>P). با توجه به نتایج حاصل رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما در کاهش حساسیت سیستم‌های مغزی رفتاری و اجتناب تجربی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه تأثیر دارد؛ بنابراین طراحی و اجرای مداخلات مبتنی بر این درمان می‌تواند در زمینۀ آموزش و ارتقای بهداشت روانی جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ضروری باشد.

سروش لهراسبی، علیرضا مرادی، میثم صادقی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

بازشناسی هیجان از مهمترین مؤلفه‌های شناخت اجتماعی است. ضعف در بازشناسی هیجان می‌تواند ماندگاری انسان در محیط را با خطر مواجه نماید. بازشناسی هیجان در فرهنگ‌ها و ملیت‌های مختلف الگوی متفاوتی دارد و برخی از هیجان‌ها بهتر از هیجان‌های دیگر بازشناسی می‌شوند. در یکسری از اختلالات روان‌شناختی و آسیب‌های عصب‌شناختی نیز تفاوت یا ضعف در بازشناسی الگوی هیجانی وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی الگوی بازشناسی هیجان در ایرانیان با استفاده از آزمون عصب  روان‌شناختی معتبر رایانه‌ای بوده است. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا از داوطلبان 24 الی 40 ساله آزمون هوش رایانه‌ای ماتریس‌های پیش‌رونده ریون-2 گرفته شد، سپس برای 88 نفر که در آزمون ریون-2 نمره نرمال را کسب نموده بودند، خرده‌آزمون بازشناسی ‌هیجان، از مجموعه آزمون‌های شناختی کمبریج (کن‌تب) اجرا شد. میانگین پاسخ صحیح آزمودنی‌ها به هر یک از 6 هیجان به صورت درصد بررسی شد. داده‌های جمع‌آوری شده پراکندگی نرمال داشتند و شرط کرویت نیز برای داده‌ها برقرار بود. بیشترین میزان پاسخ صحیح 75.83 درصد در بازشناسی هیجان شادی بود، غم 70 درصد، تعجب 68.48 درصد، انزجار 47.84 درصد، عصبانیت 42.54 درصد و سرانجام هیجان ترس 38.26 درصد پاسخ صحیح ثبت شد. ایرانیان شادی را بهتر از سایر هیجان‌ها تشخیص می‌دهند و ترس ضعیف‌ترین هیجانی است که می‌توانند تشخیص دهند. نتایج این آزمون در بررسی شاخص‌های شناختی افراد جامعه ایران در زمینه شناسایی بهتر توانایی‌ها و ضعف‌های شناختی مردم مؤثر است. به عبارتی نتایج این تحقیق یافته‌های مؤثری در بررسی شناخت اجتماعی مردم ایران می‌تواند داشته باشد.

محسن امیری، جهانگیر کرمی، خدامراد مومنی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

با توجه به اهمیت توانبخشی در کودکان دارای ناتوانایی­های یادگیری خاص، هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر برنامه­ی ورزش مغزی بر سرکوبی نسبت امواج تتا برآلفا و حافظه­ی فعال دانش­آموزان 8 تا 12 ساله­ی دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه­ تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه­ی آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر و پسر دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن بود که از طرف مدارس، به مراکز ویژه­ی اختلالات یادگیری شهر کرمانشاه ارجاع شده بودند. روش نمونه گیری پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس بود. به این منظور، با توجه به معیارهای ورود و خروج، 20 دانش­آموز 8 تا 12 ساله انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی، مداخله­ی ورزش مغزی را به مدت 20 جلسۀ 20 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. به منظور ثبت امواج مغزی شرکت کنندگان از دستگاه نوروفیدبک دو کاناله و جهت سنجش حافظه­ی فعال آن­ها از نرم افزار حافظه­ی وکسلر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه­ی تک متغیری و چند متغیری با استفاده از نرم افزار  SPSS نسخه­ی 26 در سطح معناداری 5/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که نسبت امواج تتا بر آلفا در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش و فراخنای حافظه­ی فعال در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش داشته است(P<0/05). یافته­های این پژوهش نشان داد که ورزش مغزی می­تواند موجب سرکوب معنادار نسبت امواج تتا بر آلفا و همچنین بهبود حافظه­ی فعال در این کودکان شود. یافته­های این پژوهش موید شواهد عصب شناختی برای تاثیر مثبت مداخله­ی ورزش مغزی بر تعدیل امواج مغزی و  حافظه­ی فعال در کودکان با مشکل خواندن یا مشکل نوشتن است.

وحید میرزائی، سید موسی طباطبائی، شاهرخ مکوند حسینی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه‌ای بر حافظه‌ی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه بود. روش: بدین منظور از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران تعداد 30 نفر انتخاب گردید. این افراد به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل هر گروه 15 نفر به‌صورت تصادفی گمارده شدند تعداد و مدت‌زمان هر جلسه مداخله توانبخشی شناختی رایانه‌ای در گروه آزمایش به ترتیب 16 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه بود، گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظه‌ی کاری N-Back و آزمون دسته‌بندی کارت‌های ویسکانسین بود. داده‌های حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و با استفاده از نرم‌افزار SPSS 26 مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته‌های این پژوهش، می‌توان نتیجه گرفت که مداخله توانبخشی شناختی رایانه‌ای بر حافظه‌ی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه مؤثر است.

آقای امیرمحمد بهروز عابدینی، دکتر مهدی شهبازی، دکتر الهه عرب عامری، دکتر مهران شاهین طبع،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

اثربخشی روش‌­های مختلف آموزشی در یادگیری انواع مهارت­‌های حرکتی، مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود، مقایسه این روش‌­ها در بازی­‌های تنظیم شده ورزش‌­های تیمی، کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر، مقایسه سه روش آموزشی تصویرسازی، مشاهده و اجرای الگو درون زمین بر عملکرد بازی­‌های تنظیم‌­شده در بسکتبالیست­‌های ماهر بود. بدین منظور 15 بازیکن شاغل در رقابت­‌های سوپرلیگ و لیگ برتر کشور به طور در دسترس در این تحقیق شرکت کردند. بازیکنان با توجه به پست بازی، به 3 تیم 5 نفره تقسیم شدند و براساس دسته­‌بندی تصادفی، در هر مرحله تحت یکی از سه شرایط تمرینی قرار گرفتند؛ به طوری که هر گروه هر سه روش را به طور تصادفی در هر مرحله انجام داد. هر کدام از شرایط، شامل 1 جلسه تمرین و جلسه آزمون کتبی و عملی (بعد از 24 ساعت) بود. بازیکنان در شرایط مشاهده، هر تاکتیک را 3 بار مشاهده کردند؛ در شرایط تصویرسازی نیز 3 کوشش تصویرسازی برای هر تاکتیک انجام شد و شرایط اجرا، شامل 3 اجرای آهسته تاکتیک­ها داخل زمین بود. نتایج تحلیل واریانس مرکب 3 (روش آموزش) در 2 (آزمون کتبی و عملی) نشان داد روش اجرا در مقایسه با مشاهده و تصویرسازی موجب عملکرد بهتر در بازی­های تنظیم‌­شده شد (001/0>P)؛  هم­چنین در آزمون کتبی، روش مشاهده نیز نسبت به روش تصویرسازی موجب امتیاز بیشتری شد (05/0>P). بنابراین به نظر می­رسد روش اجرای درون زمین برای آموزش تاکتیک­‌های تیمی در بازیکنان ماهر، مزیت بیشتری را  نسبت به روش مشاهده و تصویرسازی ایجاد می­‌کند اما تصویرسازی ذهنی نیز، در کسب دانش تاکتیک­‌های تیمی مؤثرتر از مشاهده عمل می­‌کند.

آوا بهروزی، عباس بخشی پور، مجید محمود علیلو،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

اخذ تصمیمات پرخطر در نوجوانان به یک نگرانی اصلی برای بهداشت عمومی تبدیل‌شده است و فهم همبسته‌های مؤثر بر این فرایند امکان عملی کردن طرح‌هایی برای پیشگیری را فراهم می‌کند، ازاین‌رو مطالعه‌ی حاضر باهدف بررسی اثر القای خلق مثبت و منفی بر تصمیم‌گیری پرخطر نوجوانان با تعدیلگری سیستم‌های مغزی رفتاری بالا صورت گرفت. ابتدا 327 نوجوان 13-18 سال شهر اصفهان به‌صورت در دسترس انتخاب و از طریق پرسشنامه‌ی سیستم‌های مغزی رفتاری BAS/BIS غربالگری شدند، از میان آن‌ها و براساس نمره‌ی استاندارد دو گروه 24 نفری شامل BAS/BIS و بالا انتخاب شدند، اعضای هر گروه به‌صورت تصادفی به دو زیرگروه 12 نفر تقسیم گشته و از طریق قطعه فیلم‌های هیجانی نیمی در معرض خلق مثبت و نیمی در معرض خلق منفی قرار گرفتند و آزمون خطرپذیری بادکنکی BART و مقیاس عاطفه‌ی مثبت و منفی PANAS را پیش و پس از القای خلق تکمیل کردند. نتایج تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس عاملی تک متغیره نشان داد که بین القای خلق مثبت و منفی بر تصمیم‌گیری پرخطر تفاوت معناداری وجود دارد 0/05≥P و خلق مثبت منجر به افزایش تصمیمات پرخطر می‌شود. همچنین یافته‌ها حاکی از این بود که سیستم‌های مغزی رفتاری به‌عنوان خصایص زیستی شخصیت، اثر القای خلق بر تصمیم‌گیری پرخطر را به‌طور معناداری تعدیل می‌کنند0/05 p. بدین معنا که افراد با سیستم فعال‌ساز رفتاری بالا هنگام مواجه با خلق مثبت فزون‌کنشی بیشتری داشته و نسبت به افراد با سیستم بازداری رفتاری بیشتر درگیر خطر می‌شوند درحالی‌که افراد با سیستم بازداری رفتاری به خلق منفی و نشانه‌های تنبیه حساسیت بیشتری نشان داده و محتاط‌ترند.

مهدی جهانی، محمد ناصحی، مهدی تهرانی دوست، محمدحسین حریرچیان، محمدرضا زرین دست،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک وضعیت التهابی میلین زدای سیستم عصبی مرکزی است که اغلب به عنوان اختلالی خود ایمن در نظر گرفته می‌شود. این بیماران درگیر نقایص شناختی وسیع و گسترده‌ای همچون ضعف توجه و تمرکز و حافظه و سرعت پردازش هستند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آندی تحریک الکتریکی مستقیم قشری مغز (tDCS) بر عملکرد توجه پایدار در بیماران مبتلا به MS در قالب یک طرح روش پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام گرفت. بدین منظور 32 بیمار مبتلا به بیماری MS با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله شامل 10 جلسه تحریک الکتریکی مستقیم بود که طی آن بیماران به دو گروه تقسیم شدند، یک گروه تحریک واقعی و گروه دیگر تحریک ساختگی یا شم دریافت کردند. ابزارهای پژوهش استفاده از خرده­ آزمون­های سرعت واکنش(RTI) و آزمون پردازش سریع اطلاعات دیداری (RVP) در آزمون کارکردهای عصبی دانشگاه کمبریج (CANTAB) بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها بر اساس از آزمون تی مستقل و وابسته برای مقایسه نمره‌های پیش‌آزمون، پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. نتایج نشان دهنده بهبود توجه پایدار و سرعت پردازش در گروه آزمایش در سطح معناداری 0.05 بود. بنابراین نتیجه می‌گیریم که تحریک الکتریکی مغز بصورت فراجمجمه ای منجر به بهبود نقص توجه پایدار و سرعت واکنش در بیماران مبتلا به ام اس می شود.
تینا نجف پور، آزاده چوبفروش زاده، عذرا محمدپناه اردکان، ماجده خسروی لاریجانی،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

بر اساس اهمیت جنبه­@های مختلف تحول در دانش‌­آموزان اعم از جسمی، شناختی، هیجانی و اجتماعی در شکل­‌گیری شخصیت آنها، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر نظریه ذهن برکاهش پرخاشگری و تقویت همدلی در کودکان بود. جامعه آماری در این پژوهش نیمه­‌آزمایشی شامل کلیه دانش‌­آموزان دوره اول ابتدایی 7 تا 9 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 98- 1397 بود. حجم نمونه شامل30 دانش‌­آموز بود که به شیوه نمونه­‌گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. داده­‌ها به وسیله پرسشنامه سنجش پرخاشگری باس و پری (باس و پری، 1992) و پرسشنامه همدلی-بهر و تحلیل کودکان جمع­‌آوری شد و با روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته­‌ها نشان داد مداخله مبتنی بر نظریه ذهن بر کاهش پرخاشگری و تقویت همدلی دانش­‌آموزان تاثیر معناداری دارد P≤0/05)) و مداخله همدلی را با میزان تاثیر 68 درصد بهبود و پرخاشگری را با میزان تاثیر 4/82 درصد کاهش داد. بنابراین مداخله مبتنی بر نظریه ذهن می­تواند با افزایش توانایی کودکان در درک احساس و افکار دیگران، مهارت­های اجتماعی آنها را افزایش دهد.
حمید خانی پور، مبینا رادفر، مائده پورطرق، مسعود گرامی پور،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

« آزمون پال 2: سنجش فرایندی تشخیصی یادگیرنده» یکی از آزمون‌­های پرکاربرد در حوزه اختلال‌­­های یادگیری است که دارای دو نسخه خواندن و نوشتن ریاضی است. هدف پژوهش حاضر بررسی انطباق آموزشی و فرهنگی این آزمون بود. به این منظور پس از ترجمه آزمون، مراحل انطباق­­ی‌ابی فرهنگی بررسی شد و از سه منبع کتب درسی ریاضی پایه دبستان، مصاحبه با معلمین و اجرای آزمایشی آزمون روی یک گروه 14 نفری از کودکان از دوره­‌های پیش‌­­دبستانی تا پایه ششم، قابلیت کاربرد و ملاک‌­های ویژه اجرای آزمون برای دانش‌­آموزان ایرانی تهیه شد. اصلاحاتی در زمینه محتوای آزمون، در زمینه­­‌های محتوای بخش­­‌های حل مسئله کلامی، درک مفاهیم جزء و کل، در آزمون نمونه ایرانی انجام شد. همچنین ملاک‌­­های قطع آزمون برای دانش‌­­آموزان ایرانی در خرده­­‌آزمون­‌های درک ارزش مکانی اعداد، خطایابی و توانایی انجام محاسبات به نسبت دستورالعمل اصلی آزمون در سن بالاتری قرار می­گیرد. هندسه و اعداد اعشاری آیتمی است که در آزمون ریاضی پال 2 به صورت روابط جزء و کل پرداخته شده است اما در کتب درسی ایران مفصل­‌تر و پیچیده­‌تر است. آموزش محاسبه در نظام آموزش مدرسه ایران در سال­­های اخیر تغییراتی داشته که در دستورالعمل آزمون اصلاح گردید. شباهت­­‌های اجرا و نمره­­گذاری نسخه فارسی آزمون ریاضی پال 2 در نمونه ایرانی با دستورالعمل اصلی نسخه انگلیسی آزمون بیشتر از تفاوت­های آن­ها با یکدیگر است.

محمود علیپور، محمدنقی فراهانی، آیت سعادت طلب،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

بر اساس دیدگاه شناختی، طرح واره های شناختی، بعنوان یک خصوصیت مهم فردی، بر رفتار انسان تاثیرگذار هستند. از طرف دیگر، کارمندان می توانند با تحت تاثیر قرار دادن هویت و بافت سازمانی، موفقیت یا عدم موفقیت سازمان را تحت تاثیر قرار دهند. از این رو، در این مقاله، نقش وضوح خود پنداره، در رابطه بین هویت سازمانی و فرهنگ سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، کارمندان مجتمع مس سرچشمه، که در زمان انجام تحقیق بالغ بر 5190 نفر بودند، بعنوان جامعه آماری انتخاب و سپس با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 428 نفر بعنوان نمونه آماری معرفی شدند. در ادامه، با استفاده از پرسشنامه هویت سازمانی چنی (1983)، پرسشنامه وضوح خود پنداره کمبل و همکاران (1996) و ابزار سنجش فرهنگ سازمانی کامرون-کویین (2006) داده های مورد نیاز جمع آوری شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج تحقیق، وضوح خود پنداره علاوه بر تاثیر مستقیم بر هویت سازمانی، بعنوان یک متغیر میانجی، اثرات منفی فرهنگ سازمانی را بر هویت سازمانی تعدیل می کند. با توجه به نقش وضوح خود پنداره در رابطه بین هویت سازمانی و فرهنگ سازمانی و تاثیر آن بر هویت سازمانی، به نظر می رسد افزایش وضوح خود پنداره کارمندان باعث بهبود هویت سازمانی آنها می شود. از این رو، پیشنهاد می گردد در فرآیند جذب نیروی انسانی افرادی جذب سازمان شوند که از وضوح خود پنداره بالاتر برخوردار باشند. همچنین، پیشنهاد می گردد جهت بهبود وضوح خود پنداره کارمندان برنامه های آموزشی لازم تدوین و اجرا شود. 
 

سیده ندا قدمگاهی ثانی، علیرضا مرادی، رضا شالباف، میثم صادقی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه: اختلال کمبود توجه بیش فعالی نوعی اختلال رشدی عصبی است که با نقایصی در مهارتهای شناختی و خودکنترلی هیجانی مشخص می‌شود. مطالعات بسیاری به عملکرد ضعیف ناحیه پیشانی در بیماران بیش‌فعال اشاره کرده‌‌اند. افزایش تغییرات همودینامیک در منطقه پیشانی این کودکان می‌تواند باعث کاهش علائم اختلال می‌شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات غلظت هموگلوبین(Hb) منطقه پیش پیشانی این کودکان در حین انجام فعالیت‏ شناختی آزمون عملکرد پیوسته رایانه‏ای می‌باشد. روش‌: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری است. از 30 کودک بیش‌فعال شش تا هشت سال ثبت fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانه‏ای به صورت پیش آزمون انجام شد. سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول تحت مداخله تحریک الکتریکی جمجمه‌ای و گروه دوم تحت مداخله شناختی رایانه‌ای کاپیتان لاگ به تعداد 14 جلسه نیم ساعته قرار گرفتند. پس از اجرای مداخله‌ها مجددا میزان تغییرات هموداینامیک ناحیه پیشانی از همه شرکت‌کننده‌ها به وسیله fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانه‏ای به صورت پس آزمون ثبت گرفته شد. سرانجام  پس از اتمام دوره مداخله با 4 هفته فاصله ، از شرکت کننده‌ها آزمون پیگیری گرفته شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون در گروه CES، معنادار بوده اند (01/0p<) ولی این تفاوت از مرحله پس آزمون تا پیگیری معنادار نبود (05/0p>). در گروه کاپیتان لاگ تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پیگیری بر اساس نتایج آزمون t، معنادار بوده اند (05/0p<). نتایج بیانگر عدم معناداری اثر تعامل گروه در زمان برای متغیر میزان جذب اکسیژن می‌باشد. بین دو گروه CES  و کاپیتان لاگ در میزان تغییر جذب اکسیژن از جلسه پیش آزمون تا جلسه پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). نتیجه‌گیری: بر مبنای یافته‌های این پژوهش، می‌توان نتیجه گرفت که مداخله CES و مداخله نرم افزار شناختی کاپیتان لاگ، درمان‌های موثری به منظور افزایش تغییرات هموداینامیک در منطقه پیش پیشانی کودکان بیش‌فعال هستند و نیز می‌توانند باعث بهبود نقص توجه پایدار بینایی در این کودکان شوند.
 
زهرا ترازی، ملوک خادمی اشکذری، مهناز اخوان تفتی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی بر بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش‌آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. روش: این مطالعه از نوع نیمه‌آزمایشی همراه با مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانش‌آموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش‌های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی طی 8 جلسه یک ساعته، به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997) و سازگاری اجتماعی ﺳﻴﻨﻬﺎ و ﺳﻴﻨﮓ(1993) در مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک‌متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش‌های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی، باعث افزایش معنادار سازگاری اجتماعی و کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی تحصیلی موفق‌تر از برنامه‌های آموزشی تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی بود. علاوه براین، برنامه‌های آموزشی تنظیم هیجانی و حل‌ مسئله شناختی-اجتماعی با میزان تأثیر یکسان از برنامه بازآموزی اسنادی در افزایش میزان سازگاری اجتماعی، موثرتر است. نتیجه‌گیری: استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه‌های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر می‌باشد.
 
فاطمه مولوی، دکتر عباس حبیب زاده، دکتر مجید ضرغام حاجبی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش بهزیستی روانشناختی بر فرسودگی تحصیلی با میانجی گری اهداف پیشرفت بوده است. روش پژوهش، طرح همبستگی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری  بوده است. جامعه آماری شـامل کلیه دانشـجویان رشـته روانشناسی و علوم تربیتی دانشـکده علـوم انسانی دانشـگاه آزاد اسـلامی واحـد قـم در سـال تحصیلـی 1400-1399 بود که بـــا روش نمونـه گیـــری در دسترس به تعداد 440 نفر انتخاب شـده اند. جهت گردآوری داده‌ها، از سه پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش (2002)، بهزیستی روانشناختی ریف (1980) و اهداف پیشرفت میدلتن و میدگلی (1997) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. بهزیستی روان­شناختی  بر اهداف پیشرفت تبحری، رویکردی و اجتنابی و فرسودگی تحصیلی  اثرگذار بود. همچنین اهداف پیشرفت تبحری، رویکردی و اجتنابی بر فرسودگی تحصیلی موثر بود. نتایج نشان داد که بهزیستی روانشناختی با میانجی گری اهداف پیشرفت بر فرسودگی تحصیلی اثرگذار است. به متخصصان حوزه آموزش پیشنهاد می‌شود در راستای کاهش فرسودگی تحصیلی به مولفه‌های بهزیستی روانشناختی و اهداف پیشرفت در دانشجویان توجه ویژه داشته باشند.

وحیده سیدمحسنی، دکتر هادی کرامتی، دکتر محمدحسین عبداللهی، دکتر حمیدرضا حسن_آبادی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر دو روش آموزشی مونته‌سوری و مبتنی بر ربات بر کارکردهای اجرایی دانش‌آموزان است. تحقیق از نوع شبه‌آزمایشی با دو گروه آزمایشی همراه با پس‌آزمون و پیگیری است. در کل تعداد 34 دانش‌آموز دختر پایه دوم دبستان به‌صورت در دسترس از مدارسی که در آن کلاس‌های مونته‌سوری دایر بود انتخاب شدند. این دانش‌آموزان هیچ‌گونه مشکلات جسمی و ذهنی نداشتند و دارای اختلال یادگیری نیز نبودند. هر گروه آزمایشی یکی از روش‌های آموزشی را در 12 جلسه 90 - 75 دقیقه­ای دریافت کردند. سپس پس‌آزمون و پیگیری با ابزارهای ویسکانسین برای ارزیابی انعطاف‌پذیری شناختی، استروپ برای ارزیابی بازداری پاسخ و کورنولدی برای ارزیابی حافظه کاری انجام شد. برای تحلیل داده­ها از روش تحلیل واریانس آمیخته چندمتغیره استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معنادار این دو روش آموزشی را در ارتقای کارکردهای اجرایی دانش‌آموزان نشان داد (001/0> p). همچنین خرده مقیاس‌های کارکردهای اجرایی (طبق تعریف میاک،2000) نیز تفاوت‌های معناداری را نشان دادند که در نتیجه تأییدی بر مؤثربودن روش آموزشی مونته‌سوری بر ارتقای انعطاف‌پذیری شناختی و بازداری پاسخ بود؛ هرچند در مورد حافظه کاری، معلوم شد که روش­ آموزشی مبتنی بر ربات نقش مهم‌تری داشته است. به دلیل ماهیت روش آموزش مونته­سوری که بر اساس ابزارها و فعالیت­های کاملاً هدفمند شکل گرفته است نتایج فوق قابل‌قبول است؛ همچنین به دلیل توالی برنامه­نویسی­ها در ربات­های آموزشی و نیاز به استفاده از اطلاعات و توجه به مراحل پیشین کدگذاری، مؤثربودن آموزش مبتنی بر ربات نیز قابل‌پذیرش است.
فاطمه سادات برقعی، دکتر طهامه هموطن،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

 در این پژوهش رابطه بین رابطه سبک های دلبستگی با دشواری در تنظیم هیجان شناختی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. طرح این پژوهش غیرآزمایشی از نوع همبستگی استجامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاههای آزاد  مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشگاه‌های آزاد شهر تهران با شکایت  عمده در حوزه روابط بین فردی در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند که از این تعداد 400 نفر به شیوه نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. از آزمودنی ها خواسته شد پرسشنامه های دلبستگی هازن و شیور (1987) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گرتز و رومر(2004) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با دشواری در تنظیم هیجان شناختی و مولفه های آن رابطه منفی معنادار و بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با دشواری در تنظیم هیجان شناختی و مولفه های آن رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که سبک‌های دلبستگی با دشواری در تنظیم هیجان شناختی و مولفه های آن همبستگی دارند


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb