جستجو در مقالات منتشر شده


29 نتیجه برای توان

اصغر جعفری، خانم مهسا احتشامی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

دانش‌آموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقص‌هایی در جهت‌یابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارت‌های پایه‌ای محاسبات منجر می‌شود. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی بازی‌های شناختی- رفتاری در بهبود ادراک روابط فضایی و عملکرد ریاضی دانش‌آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی و طرح پیش‌‌آزمون-پس‌‌آزمون با گروه گواه و یک پیگیری دو ماهه بود. 30 دانش‌آموز به روش نمونه‌گیری هدفمند در مرکز آموزش ویژه ناتوانی یادگیری در شهرستان زرندیه-ساوه انتخاب و در گروه‌های 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش آزمون‌های ریاضیات کی مت کنولی (1988) و ادراکی-دیداری فراستیک (1963) بودند که در سه مرحله بر روی هر دو گروه و برنامه بازی‌های شناختی- رفتاری شاوفر و همکاران (2002) در 9 جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شدند و داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه‌گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بازی‌های شناختی- رفتاری بر بهبود عملکرد ریاضی  و ادراک روابط فضایی دانش‌آموزان تأثیر داشته و این تأثیر در مرحلۀ پیگیری پایدار مانده است. از آن جایی که بازی‌های شناختی- رفتاری احتمالاً منجر به تقویت مهارت‌های پایه‌ای ریاضی، آگاهی فضایی، ادراک دیداری- فضایی، ادراک فاصله، حرکت و جهت‌یابی دانش‌آموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی می‌شود، می‌توان از این روش روانی- آموزشی که به کارگیری آن کم‌هزینه و مؤثر است، برای بهبود کودکان با ناتوانی یادگیری ریاضی استفاده کرد.

سپیده دهقانی، رضا رستمی، محمد علی بشارت، رضا زمردی، همایون واحدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

سندرم رودۀ تحریک­‌پذیر (IBS) یک اختلال مزمن کنشی گوارشی است که با علایمی مانند درد یا ناراحتی شکمی و تغییر در عادات روده‌­ای همراه است. هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ مشخصه‌­های نوسانات مغزی، به طور خاص‌ریال در باند فرکانسی آلفا، با استفاده از الکتروانسفالوگرافی در حالت استراحت بین افراد مبتلا به IBS و افراد سالم بود. بدین منظور 11 نفر (7 زن و 4 مرد) بیمار مبتلا به IBS و 11 نفر (7 زن و 4 مرد) سالم که از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همتا­سازی شده بودند، انتخاب و نوسانات مغزی آن‌ها با استفاده از EEG 64 کاناله در حالت استراحت و با چشمان بسته ثبت شد. توان آلفا، فرکانس پیک آلفا و ناقرینگی آلفای پیشانی با استفاده از روش تبدیل فوریه سریع و آزمون t مستقل محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین توان آلفا در گروه بیمار بیشتر از گروه سالم و فرکانس پیک آلفا و ناقرینگی آلفای پیشانی در گروه بیمار کمتر از گروه سالم بود. با توجه به یافته­‌های پژوهش نتیجه­‌گیری می­‌شود که عملکرد قشری و امواج مغزی تولید شده در باند فرکانسی آلفا بین افراد مبتلا به IBS و افراد سالم متفاوت است و یافته‌­ها می­تواند شناساسایی نشانگر­های زیستی و پیش­بینی‌­کنندۀ اثرات درمانی در بیماران مبتلا به IBS مورد استفاده قرار گیرد.

کمال پرهون، هادی پرهون،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلۀ توان‌بخشیِ شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و توجه دانش‌آموزان دارای مشکل یادگیری انجام شد. در یک طرح آزمایشی پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل و پیگیری با روش نمونه‌گیری دردسترس 42 نفر از دانش‌آموزان کم‌پیشرفت مدارس ابتدایی شهر تهران انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 12 جلسه مداخلۀ توان‌بخشی شناختی دریافت کردند. مقیاس درجه‌بندی رفتاری کارکردهای اجرایی و آزمون رنگ ـ واژه استروپ در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری یک ماهۀ برای دو گروه اجرا شد و یافته‌­ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانسِ آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌­ها نشان داد که بین دو گروهِ آزمایش و کنترل، در متغیرهای بازداری، آغازگری، حافظۀ کاری، برنامه‌ریزی، پایش تکلیف، سازمان‌دهی مواد و توجه در مراحل پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معنی‌داری وجود دارد. بدین معنا که گروه آزمایش که مداخلۀ توان‌بخشیِ شناختی را دریافت کردند، در مرحلۀ پس‌آزمون در کارکردهای اجرایی و توجه، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل نشان دادند که تغییرات ایجاد شده در مرحلۀ پیگیری نیز پایدار بوده است. همچنین براساس نتایج به دست آمده، مداخلۀ توان‌بخشیِ شناختیِ تأثیر معناداری بر جابجایی و کنترل هیجانی این دانش‌آموزان نشان نداد. با توجه به یافته‌های به دست آمده می­توان چنین گفت که استفاده از مداخله توان‌بخشی شناختی، در جهت کاهش مشکلات شناختی و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای مشکل یادگیری می­تواند موثر باشد.

ندا نظربلند، آمنه طهماسی، وحید نجاتی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانبخشی شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی توجه­‌انتخابی، کنترل­ بازداری و حافظه­ کاری سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف بود. این مطالعه تجربی به صورت مورد ­منفرد و از نوع  A-B بود که در آن که تعداد 6 نفر سالمند (4 زن و 2 مرد) مبتلا به اختلال­ شناختی ­خفیف با میانگین سنی 62 سال، از طریق نمونه­ گیری در دسترس هدفمند انتخاب و به روش تصادفی ­ساده در دو گروه کنترل(3n=) و آزمایش (3n=) جایگذاری گردیدند. ارزیابی توجه ­انتخابی، کنترل­ بازداری و حافظه­ کاری به ­­ترتیب با آزمون­های «استروپ»، «برو/ نرو» و «یک محرک قبل» صورت پذیرفت و برنامه توانبخشی «آرام» طی 10 جلسه فردی یک ­ساعته برای گروه آزمایش ارائه گردید. برای هر آزمودنی­ گروه آزمایشی 6 ارزیابی (قبل، حین، بلافاصله بعد از اتمام و دو ماه پس از خاتمه مداخله) انجام شد و گروه کنترل نیز همزمان بدون دریافت هرگونه مداخله­ ای ارزیابی ­شدند. استفاده از تحلیل ­دیداری نشان داد نمرات گروه آزمایش در هر­سه آزمون کارکرد­اجرایی، در طی ارزیابی­ های خلال مداخله رو به افزایش بوده است؛ اما نمرات گروه کنترل تغییر چشم­گیری نداشته ­است. همچنین پی­گیری دو ماهه نیز نشان از ثبات اثر مداخله در گروه آزمایش ­داشت. می­توان اظهار داشت این برنامه توانبخشی شناختی باعث بهبود کارکردهای توجه ­انتخابی، کنترل بازداری و حافظه ­کاری در سالمندان دارای اختلال ­شناختی ­خفیف شده ­است. نظر به وجود قراین مبنی بر احتمال تبدیل اختلال­ شناختی­ خفیف به اختلالات شناختی عمیق‌تر نظیر آلزایمر، یافته­ هایی این­چنین، می­توانند موید امکان کمک ­گرفتن از تکنولوژی، در راستای بهبود کارکردهای شناختی سالمندان مبتلا به اختلال­ شناختی­ خفیف با صرف هزینه­‌های کمتر درمانی باشند.
سید نظام‌الدین رستمکلایی، رضا رستمی، عباس رحیمی‌نژاد، حجت‌الله فراهانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

افسردگی شایعترین اختلال روانی است و باعث اختلال در روند زندگی بیمار و تحمیل هزینه بر جامعه می‌شود. اخیرا استفاده از زیست‌نشانگر‌ها در تشخیص و بررسی روند درمان در اختلالات روانی مورد توجه قرار گرفته‌است. یکی از این زیست‌نشانگر‌ها، توان برگرفته از الکتروآنسفالوگرافی برای تفکیک بیماران افسرده از سالم هستند. هدف این پژوهش، مقایسه توان در باندهای فرکانسی مختلف در افراد افسرده و سالم است. شرکت‌کنندگان این پژوهش علی-مقایسه‌ای با استفاده از ملاک‌های بالینی بر مبنای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) در کلینیک آتیه در سال97-1396 انتخاب شدند (۲۹ زن و ۲۱ مرد افسرده؛ ۱۹ زن و ۳۱ مرد سالم). الکتروآنسفالوگرام با استفاده از سیستم ۱۰-۲۰، در ۱۹ کانال و پنج باند فرکانسی (دلتا، تتا، آلفا، بتا و گاما) در دو حالت استراحت (چشم بسته) و فعالیت (حین انجام تکلیف عملکرد پیوسته هیجانی) ثبت شد. نتایج نشان داد که در حالت استراحت، میانگین توان، تنها در باند گاما (Fz, Cz) ، به شکلی معنی‌دار در گروه افسرده بالاتر بود (p<.05). همچنین در حالت فعالیت در باند تتا (P8، O1 و O2)، آلفا (P4، P8 و O1)، بتا (Fp1، P3، Pz و P4) و گاما (Fp1، Fp2، Fz و O1) تفاوت معناداری مشاهده‌شد و میانگین توان در گروه افسرده بالاتر بود .(p<.05) به نظر می‌رسد توان در حالت فعالیت توانایی تمیز بیشتری از توان در حالت استراحت دارد و بالقوه می‌توان از آن به عنوان زیست‌نشانگر در تشخیص افسردگی استفاده کرد.

فاطمه طیبی، نجمه حمید، مرتضی امیدیان،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

با توجه به شیوع افسردگی و وجود ضعف در کارکردهای افراد افسرده، بررسی و ارزیابی روش‌­های متنوع درمانی در حیطه کارکردهای شناختی از جمله حافظه فعال، ضروری به­ نظر می‌رسد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی نرم‌­افزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ، بر حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد با نشانه­‌های افسردگی شهر اهواز بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌­آزمون و پس‌­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش، شامل کلیه افراد با نشانه­‌های افسردگی مراجعه­‌کننده به مراکز درمانی روانشناسی و روانپزشکی شهر اهواز و صفحات مجازی این مراکز، در سال99-1398 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 فرد با نشانه‌­های افسردگی بود که از طریق اعلام فراخوان در این مراکز و صفحات مجازیشان و به روش نمونه­‌گیری در دسترس داوطلبانه و پس از غربالگری از نظر داشتن ملاک­‌های ورود به پژوهش به‌­وسیله ابزارهای پژوهش (کسب نمره 28-14 بر اساس سیاهه افسردگی بک (BDI-II) و کسب نمره زیر میانگین در آزمون نمایه حافظه فعال وکسلر- ویرایش سوم) انتخاب شدند. پس از همتاسازی از نظر جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت اجتماعی اقتصادی، عدم ابتلا به بیماری­‌های حاد جسمانی و روان­شناختی و سایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش به­‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، به مدت 10 جلسه، تحت توانبخشی شناختی به‌وسیله نرم­‌افزار کاپتان لاگ قرار گرفتند، اما گروه گواه مداخله‌­ای دریافت نکردند. پس از انجام مداخله و گرفتن پس‌­آزمون، داده‌­ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل کوواریانس با استفاده از SPSS-24 تحلیل شدند. یافته‌­ها نشان داد که میان گروه آزمایش و گواه از لحاظ حافظه فعال شنیداری و فضایی تفاوت معنی‌­داری وجود دارد(001/0>P). میزان حافظه فعال شنیداری و فضایی گروه آزمایش نسبت به پیش‌­آزمون و گروه کنترل به‌­طور معنی­‌داری افزایش یافت، یعنی نرم­‌افزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ، بر حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد افسرده، تأثیر معنی‌­داری دارد (001/0>P). بنابراین استفاده از نرم­‌افزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ برای افزایش حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد با نشانه‌­های افسردگی، اثربخش است.

ژاله کیانی، علیرضا مرادی، پروین کدیور، حمید رضا حسن آبادی، هادی کرامتی، محمد عفت پناه،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

ذهن آگاهی یکی از مداخله‌های اثر گذار در ارتقاء و بهبود کارکردهای اجرایی است، اگر چه این مداخله برای بزرگسالان دارای مستندهای محکمی است، اما برای کودکان کمتر به آن پرداخته شده است، این در حالی است که کودکان دارای نقص توجه /بیش فعالی در کارکردهای اجرایی با مشکل مواجه هستند. از پژوهش حاضر طراحی، ﺗـﺪوین و روایـﯽ‏یـﺎﺑﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣـه‌‏ی آموزشی- توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨـﯽ ﺑـﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان دارای اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه است. ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از نوع بنیادی است که  در دو ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺟـﺮا ﺷـﺪ، در ﻣﺮﺣﻠﮥ  اول برای ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﺪوین ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ از روش توصیفی - ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﺎ رویکرد ﺳﻨﺘﺰ ﭘﮋوﻫﯽ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ استفاده شد. در مرحله دوم برای روایابی برنامه از روش‏‌های روایی ﺻﻮری، روایی ﻣﺤﺘﻮایی ﺑـﻪ ﺷـﯿﻮه کیفی و کمی با استفاده از پانل خبرگانی 10نفره و از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. حداقل و حداکثر میزان( CVR )برای هر ماده یا جزء برنامه (73/0 و 1) حداقل و حداکثر میزان( CVI) برای هر ماده یا جزء برنامه به ترتیب (80/0 و 1) محاسبه شد. که در نهایت متوسط شاخص روایی محتوا (S-CVI/Ave) برای کل برنامه 91/0 به دست آمد. نتیجه این پژوهش منجر به تهیه یک برنامه آموزشی - درمانی  درسه بخش 1-مبانی، 2-آگاهی به بیرون و 3-آگاهی به درون که شامل خرده عناصر تقویت توجه، تمرکز، هوشیاری نسبت به هیجانات، افکار، تکالیف، هدف و تکانه‌ها می‌باشد. این برنامه  آموزشی- درمانی شامل  16 جلسه کودکان و 3 جلسه والدین، 120 کارت و 20 کاربرگ آموزشی می‌باشد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد ﺑﺮﻧﺎﻣـﮥ آموزشی -توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨـﯽ ﺑـﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان ﺑﺎ اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه از روایی لازم (S-CVI/Ave) 91/0 برای کاربرد آموزشی و استفاده بالینی برخوردار است.

معصومه سلطانی پور، اکرم پرند، پیمان حسنی ابهریان، سعید شریف یزدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده

کودکان دارای اختلال نارسایی­ توجه/ بیش­فعالی در کارکردهای­ اجرایی همچون انواع توجه، بازداری ­پاسخ و سرعت پاسخ­دهی با مشکلاتی مواجه هستند که به منظور بهبود آن به برنامه­های آموزشی و درمانی نیاز دارند. از میان روش‌هایی که بدین منظور طراحی شده­اند، توانبخشی­ شناختی روش نوینی است که اثربخشی آن در مطالعات مختلف بررسی شده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه  بر بهبود کارکردهای اجرایی دانش ­آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش­ فعالی است. طرح پژوهش از نوع شبه ­آزمایشی با پیش ­آزمون- پس­ آزمون و گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 30 دانش ­آموز دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش ­فعالی بوده است که بصورت در­دسترس و بر اساس ملاک­ های ورود از بین مراجعه ­کنندگان به مراکز درمانی انتخاب شدند. از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 15جلسه آموزش و توانبخشی­ شناختی مبتنی بر رایانه­ دریافت نمودند. ابزارهای پژوهش عبارتند­از: آزمون عملکرد پیوسته دیداری­ ­شنیداری(IVA)، آزمون هوش ماتریس ­های پیش­رونده ریون برای کودکان 5 تا 9 سال، پرسشنامه مقیاس رتبه­بندی سوانسون(SNAP-IV نرم افزار توانبخشی شناختی کاپیتان­لاگ. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که توانبخشی شناختی به وسیله بازی رایانه ای موجب بهبودی کارکردهای اجرایی، متغیرهای بازداری پاسخ، توجه مداوم، توجه متمرکز و توجه انتخابی در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شده است. ولی در دو متغیر سرعت پاسخ­دهی و توجه تقسیم شده، تاثیر قابل ملاحظه ای نداشته است.

شمسی رضائی، مجید یوسفی افراشته، ذکرالله مروتی،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده

هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین تأثیر توانمندسازی شناختی رایانه­‌ای بر کارکردهای توجهی، تمرکز و تلاشمندی شناختی در سالمندان بود. روش این مطالعه از نوع نیمه­‌آزمایشی با طرح پیش‌­آزمون- پس‌­آزمون با گروه کنترل بود. شرکت­‌کنندگان، 30 نفر از سالمندان بودند که به روش نمونه‌­گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند(هر گروه شامل 15 نفر). ابزار پژوهش شامل نرم­‌افزار شناختی Captain's Log و آزمون d2 بود. تحلیل داده‌ها با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. تحلیل داده­‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمره­‌های پیش­‌آزمون و پس‌­آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی­‌داری وجود داشت(001/0> p). نتایج این مطالعه نشان می­‌دهد که توانمندسازی شناختی رایانه‌­ای می‌­تواند به عنوان یک روش اثربخش برای بهبود توجه، تمرکز و تلاشمندی شناختی در افراد مسن، مورد استفاده قرار گیرد.

شیرین رضوانی، علی اکبر شریفی، حسین زارع،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توان‌بخشی شناختی بر بهبود حافظه کاری نوجوانان با آسیب مغزی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون _پس‌آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جهت اجرای این پژوهش 20 نفر از نوجوانان 18-9 سال دچار آسیب مغزی تروماتیک مراجعه‌­کننده به مراکز درمانی در شهرک صدف شهریار (کلینیک پارندمهر) به‌صورت در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه‌گیری حافظه کاری از خرده آزمون فراخنای ارقام مقیاس وکسلر4 (سنجش شنیداری حافظه کاری) و آزمون بنتون (سنجش دیداری- فضایی حافظه کاری) استفاده گردید.  گروه آزمایش تحت مداخله توان‌بخشی شناختی(12 جلسه 45 دقیقه‌ای) قرار گرفتند. جهت تحلیل داده‌ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه­‌گیری مکرر استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری عملکرد حافظه‌­ی کاری تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه کاری (سنجش شنیداری و سنجش دیداری- فضایی) گروه آزمایش و گروه کنترل در پس‌آزمون نشان داد. به‌علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمره‌­های پس‌آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توان‌بخشی شناختی بر عملکرد حافظه کاری نوجوانان مبتلابه آسیب مغزی بود. بنابراین توان‌بخشی شناختی اثر معناداری بر بهبود عملکرد حافظه کاری بیماران مبتلابه آسیب مغزی دارد و می­توان از آن به‌­عنوان روش مؤثر و مفید برای بهبود عملکرد حافظه کاری نوجوانان مبتلابه آسیب مغزی سود جست.

ضرغام مهرگان فرد جیرنده، رحیم بدری گرگری، شهروز نعمتی، شهرام واحدی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی توان‌بخشی شناختی در حل مسائل کلامی ریاضی دانش‌آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب ریاضی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش­آزمون و پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش­آموزان پسر دارای اختلال یادگیری ویژه در شهر رشت بودند که به روش نمونه‌­گیری در دسترس انتخاب شدند. در این راستا، مداخله توان‌بخشی شناختی در 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد و از الگوی پاسخ به مداخله،­ آزمون کی‌مت، آزمون هوش ریون و آزمون حل مسئله کلامی ریاضی برای جمع‌­آوری داده­‌ها در مراحل پیش و پس از آزمون استفاده شد. تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که توان‌بخشی شناختی میزان حل مسئله کلامی ریاضی را در بین دانش‌­آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه افزایش داده است. برای دست­یابی به فعالیت­‌های شواهد- محور، طراحی و اجرای برنامه توان‌بخشی شناختی برای ارتقای حل مسئله کلامی دانش­‌آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب ریاضی و سایر دانش‌­آموزان دارای نارسایی­‌های تحولی پیشنهاد می­‌شود.

وحید میرزائی، سید موسی طباطبائی، شاهرخ مکوند حسینی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه‌ای بر حافظه‌ی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه بود. روش: بدین منظور از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران تعداد 30 نفر انتخاب گردید. این افراد به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل هر گروه 15 نفر به‌صورت تصادفی گمارده شدند تعداد و مدت‌زمان هر جلسه مداخله توانبخشی شناختی رایانه‌ای در گروه آزمایش به ترتیب 16 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه بود، گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظه‌ی کاری N-Back و آزمون دسته‌بندی کارت‌های ویسکانسین بود. داده‌های حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و با استفاده از نرم‌افزار SPSS 26 مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته‌های این پژوهش، می‌توان نتیجه گرفت که مداخله توانبخشی شناختی رایانه‌ای بر حافظه‌ی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه مؤثر است.

شیلان شکری، فرناز فرشباف مانی صفت، علی خادمی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

مشکلات شناختی و عصب روان‌شناختی در سیر، پیش‌آگاهی و درمان بیماری چاقی نقش ویژه‌ای دارند. پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی برنامه توان‌بخشی شناختی و تأثیر آن بر کنترل شناختی و حل مسأله زنان چاق انجام شد. پژوهش حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با پیش‌آزمون- پس‌آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری انجام شد. شرکت‌کنندگان در این مطالعه شامل 40 بیمار زن مبتلا به چاقی ساکن شهر ارومیه بودند که به‌طور تصادفی در دو گروه توان‌بخشی شناختی (20n=) و کنترل (20n=) تخصیص یافتند. گروه آزمایش در 16 جلسه مداخله توان‌بخشی شناختی را دریافت و مقیاس درجه‌بندی رفتاری کارکردهای اجرایی- فرم بزرگسال BRIEF-A، آزمون انعطاف‌پذیری شناختی و برج لندن در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری برای دو گروه اجرا و یافته‌های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. همچنین پس از اتمام دوره گروه کنترل نیز مداخله توان‌بخشی شناختی را دریافت کردند. نتایج به دست آمده نشان دهنده عملکرد بهتر گروه آزمایش در متغیرهای کنترل شناختی (بازداری، حافظه کاری و انعطاف‌پذیری شناختی) و زیر مؤلفه‌های حل مسأله در مرحله پس‌آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل بود. بدین معنا که گروه آزمایش که مداخلۀ توان‌بخشی شناختی را دریافت کردند، در مرحلۀ پس‌آزمون و پیگیری در مؤلفه‌های مطرح شده عملکرد بهتری نشان دادند. درمجموع از یافته‌های به دست آمده می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که مداخله توان‌بخشی شناختی به عنوان یک گزینه درمانی کارآمد و مؤثر می‌تواند تأثیرات مثبت و پیامدهای شناختی- آموزشی قابل‌توجهی برای بیماران مبتلا به چاقی پی داشته باشد. ازاین‌رو متخصصین، پژوهشگران و درمان گران این حوزه می‌توانند از این مداخله به‌عنوان یک گزینه مؤثر درمانی جهت ارتقاء کارکردهای شناختی و عصب روان‌شناختی بیماران چاق و دارای اضافه‌وزن و به‌تبع آن بهبود شاخص­های سلامت روان و کیفیت زندگی این بیماران استفاده کنند.
سیما عیوضی، جهانگیر کرمی، کامران یزدانبخش،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

یکی از علایم شایع اختلالات یادگیری خاص، نارسانویسی است. کودکان نارسانویس دارای مشکلات شناختی متعددی هستند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته توانبخشی شناختی نارسانویسی همراه بر بهبود کارکردهای اجرایی (حافظه فعال و بازداری پاسخ) در دانش­آموزان دارای نوشتارپریشی صورت گرفته است.  پژوهش حاضر نیمه آزمایشی به‌صورت پیش‌آزمون-پس‌آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانش­آموزان دارای نوشتارپریشی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان کرمانشاه در سال1401 بودند. از این میان آنها 40 نفر (در ابتدا 20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه، اما یکی از گروه گواه تا انتهای آزمایش حذف شد) که حاضر به همکاری و نیز در دسترس بودند انتخاب و سپس به ‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، جاگماری شدند. سپس در هر دو گروه پیش آزمون اجرا و پس از آن گروه آزمایش 12 جلسه مداخله بسته توانبخشی شناختی همراه را دریافت کردند اما برای گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. داده­ها با استفاده از کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بسته توانبخشی شناختی  همراه بر بهبود حافظه فعال و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نوشتن (01/0P<) تأثیر دارد. پیشنهاد می­شود بسته توانبخشی شناختی همراه در مراکز درمانی توسط متخصصین بهداشت روانی، در کنار روش­های درمانی دیگر به منظور بهبود حافظه فعال و بازداری پاسخ برای کودکان دارای اختلال نوشتن استفاده شود.
 
سالار نظرزاده، دکتر جلیل فتح ابادی، دکتر وحید نجاتی، دکتر ندا نظر بلند، دکتر وحید صادقی فیروز ابادی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه بر تنظیم شناختی هیجان و درک هیجان در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی(پیش­آزمون پس­آزمون با گروه گواه و پیگیری) انجام شد.  جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(10 الی 12 ساله) تشکیل داد، که در بازه اول مهر تا نیمه آبان ماه 1397به مرکز اختلالات یادگیری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند(123 نفر) . تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری داوطلبانه (انتخاب دانش آموزان داوطلب برای شرکت در پژوهش) انتخاب شدند(16نفر پسر و14 نفر دختر) و  پرسشنامه های تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران فرم کودکان(2001) و نارسایی هیجانی تورنتو(ریف،‌ استرولد و تروت، 2006) در سه مرحله تکمیل کردند. دانش آموزان گروه آزمایش تکالیف بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه «آرام» را در 12 جلسه 45 دقیقه ای و در مدت چهار هفته بصورت گروهی انجام دادند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه «آرام» بر بهبود مولفه های نشخوارگری فکری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکزمجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش  تنظیم شناختی هیجان  کودکان با اختلال یادگیری خاص و همچنین درک هیجان آنها تاثیر معنی دار داری و  مقایسه نتایج پس آزمون با آزمون پیگیری یک ماه حاکی از پایداری این تاثیر است. بنابراین از آنجایی که این دانش آموزان در تنظیم شناختی و درک هیجان با مشکلاتی روبرو هستند، می توان با چنین مداخلاتی مشکلات آنها را در این زمینه مرتفع کرد.
 
فروغ خلیل پور، فریبرز درتاج، حسن اسد زاده، اسماعیل سعدی پور، کامران شیوندی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف از این پژوهش تدوین و اعتبار­سنجی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی هیجانی و اثربخشی آن بر حافظه کاری و بازشناسی هیجانی دانش­آموزان دختر پایه ششم دبستان بود. روش پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و کاربردی و از تحقیقات، ترکیبی-اکتشافی به شمار می‌رود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل کتب و مقالات تخصصی فارسی و انگلیسی در حوزه توانمندسازی شناختی هیجانی در 20 سال اخیر بود که با روش نمونه‌گیری هدفمند گروه نمونه انتخاب شدند. سپس مؤلفه­ های توانمندسازی شناختی هیجانی استخراج و با روش کیفی تحلیل مضمون کدگذاری شدند. درنهایت بسته توانمندسازی شناختی هیجانی طی دوازده جلسه تدوین شد و روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تأیید شد. روش پژوهش در بخش کمی از نوع نیمه­ آزمایشی با طرح پیش‌آزمونپس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش ­آموزان دختر مقطع ششم ابتدایی در سال 1401-1400 در مدارس شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری به شیوه نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جای دهی شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون فراخنای عددی (وکسلر، 2003) و آزمون بازشناسی هیجان چهره­ای (اکمن و فرایزن، 2003) بود. نتایج نشان داد که مداخله توانمندسازی شناختی هیجانی بر بهبود حافظه کاری و بازشناسی هیجانی در مراحل پس ­آزمون و پیگیری تأثیر معنی­ دار داشته است.


زهرا ترازی، ملوک خادمی اشکذری، مهناز اخوان تفتی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی بر بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش‌آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. روش: این مطالعه از نوع نیمه‌آزمایشی همراه با مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانش‌آموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش‌های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی طی 8 جلسه یک ساعته، به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997) و سازگاری اجتماعی ﺳﻴﻨﻬﺎ و ﺳﻴﻨﮓ(1993) در مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک‌متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش‌های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی، باعث افزایش معنادار سازگاری اجتماعی و کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی تحصیلی موفق‌تر از برنامه‌های آموزشی تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی بود. علاوه براین، برنامه‌های آموزشی تنظیم هیجانی و حل‌ مسئله شناختی-اجتماعی با میزان تأثیر یکسان از برنامه بازآموزی اسنادی در افزایش میزان سازگاری اجتماعی، موثرتر است. نتیجه‌گیری: استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه‌های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر می‌باشد.
 
آرزو مجرد، دکتر اسماعیل صدری دمیرچی، دکتر علی شیخ الاسلامی، دکتر علی رضایی شریف، دکتر وحید عباسی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش تحریک الکتریکی مغز با جریان مستقیم و پروتکل توانبخشی شناختی کوتاه­مدت بر علائم توهم و هذیان در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف بود. روش پژوهش، آزمایشی گسترش یافته با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود که با استفاده از روش پیش­آزمون و پس­آزمون انجام شد. جامعه آماری کلیه سالمندان بالای 65 سال مبتلا به آلزایمر خفیف  را شامل می­شد که در سال 1401 به پزشک مغز و اعصاب مراجعه کرده­ بودند که از بین این افراد، 60 نفر به صورت نمونه­گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. سپس متغیرهای مستقل مداخله تحریک الکتریکی مغز با جریان مستقیم (tDCS) به مدت 10 جلسه 20 دقیقه­ای به صورت هفته­ای یک بار روی یک گروه آزمایش و برنامه توانبخشی شناختی کوتاه مدت به تعداد 9 جلسه­ (هر جلسه 90 دقیقه) که به روش اسنادی و بر اساس رویکرد جایگزینی کارکرد سالم لوریا (1963) طراحی و پس از تائید روایی محتوا توسط متخصصین، به صورت هفته­ای یک بار روی گروه آزمایش دوم اعمال شد و بر روی گروه سوم هیچ مداخله­ای انجام نشد. بعد از خاتمه مداخله، پس­آزمون با فاصله یک هفته بر روی گروه­های آزمایش و گروه کنترل اجرا شد. بعد از یک ماه مجدد گروه­های مورد مطالعه مورد پیگیری قرار گرفتند. جهت جمع­آوری اطلاعات از پرسشنامه نوروپسیکولوژیک (NPI) استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو روش موجب بهبود علائم توهم در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف می­شود و تفاوت معناداری بین اثربخشی این دو روش وجود ندارد. در حالی که بر روی متغیر هذیان تأثیر معناداری نداشتند. از این رو می­توان نتیجه گرفت که از هر دو روش می­توان در جهت بهبود توهم در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف بهره جست.
 
سیما عیوضی، جهانگیر کرمی، کامران یزدانبخش،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

کودکان نوشتارپریش دارای مشکلات ادراکی- دیداری متعددی هستند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته توانبخشی شناختی نارسانویسی همراه بر بهبود مشکلات ادراکی- دیداری در دانش‌­آموزان دارای نوشتارپریشی صورت گرفته است. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی به‌صورت پیش‌آزمون-پس‌آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانش­‌آموزان دارای نوشتارپریشی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان کرمانشاه در سال 1401 بودند. از میان آنها 40 نفر که حاضر به همکاری و نیز در دسترس بودند با توجه به ملاک­‌های ورود (داشتن حداقل سه مؤلفه از ملاک‌­های تشخیصی اختلال یادگیری نوشتن، رضایت دانش­‌آموز و والدین) و خروج (قرار داشتن تحت سایر مداخله‌­ها) و  بعد از اخذ رضایت آگاهانه، انتخاب و سپس به ‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، قرار گرفتند. سپس در هر دو گروه پیش آزمون اجرا و پس از آن گروه آزمایش 12 جلسه مداخله بسته توانبخشی شناختی همراه را دریافت کردند اما برای گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. داده­‌ها با استفاده از کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بسته توانبخشی شناختی  همراه بر بهبود ادراک دیداری و مؤلفه­‌های آن (ارتباط فضایی، ادراک فضایی و ثبات شکل) در کودکان دارای اختلال نوشتن (01/0P<) تأثیر معنادار دارد اما تأثیر معناداری بر مؤلفه‌­های تشخیص شکل- زمینه و هماهنگی حرکتی-دیداری دیده نشد.می­‌توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی توانبخشی شناختی همراه را می‌­تواند به عنوان درمان واحد و یا در کنار سایر درمان­‌های روان­‌شناختی برای دانش­‌آموزان دارای اختلال نوشتارپریشی استفاده کرد.

مجید قربانی، محمود نجفی، وحید نجاتی، محمدعلی محمدی فر،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی افراد وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر از نوع شبه­آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس­آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 فرد وابسته به مواد با شرایط یکسان از نظر سن، تحصیلات، شغل و... انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. شرکت­کنندگان به آزمون ذهن خوانی از طریق چشم (آزمون بارون-کوهن) در پیش­آزمون و پس­آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت مداخله برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله­ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) بر توانایی ذهن خوانی (نظریه ذهن) در افراد وابسته به مواد موثر است. در واقع برنامه ترمه، توان ذهن خوانی از طریق چشم را در افراد وابسته به مواد بهبود داده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می­توان از برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) در توانایی ذهن خوانی از طریق چشم را برای افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb