جستجو در مقالات منتشر شده


121 نتیجه برای شنا

آقای سعدی ایازی، دکتر سجاد رضائی، دکتر اشکان ناصح، دکتر مریم کوشا،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

اختلال نارسایی توجه/ بیش­فعالی (ADHD) یکی از شایع‌ترین اختلال‌های عصبی-رشدی است و تلاش برای بهبود روش‌های تشخیصی آن ادامه دارد. در این مطالعه با استفاده از نرم‌افزار CogLab مدلی تشخیصی تدوین و معرفی شود تا به‌عنوان ابزاری کمکی برای تشخیص ADHD به روان‌شناسان یاری رساند. در بستر یک طرح توسعه‌ای و مورد-شاهدی با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند در شهر رشت، 93 کودک با تشخیص ADHD با تشخیص یک فوق‌ تخصص روانپزشکی اطفال، انتخاب شدند. از والدین هر دو گروه (مورد و شاهد) نیز مصاحبه بالینی گرفته شد و پس از تکمیل پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه4-CSI، اطلاعات جمعیت شناختی آن‌ها جمع‌آوری شد. گروه شاهد نیز شامل 33 نفر از دانش‌آموزان شاغل به‌تحصیل از مدارس رشت فاقد اختلال با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه چهارم CSI-4 انتخاب شدند. هر دو گروه در شرایط یکسان با استفاده از بخش توجهِ نرم‌افزار CogLab به‌آزمون‌های کشف تغییر و نشانه دهی فضایی پاسخ دادند. داده‌های توسط SPSS-24 پردازش شدند. در تحلیل تشخیص، نتایج نشان داد حالتِ نسبتِ پاسخ صحیحِ کشف تغییر در حالت سو­سو بیشترین قدرت پیش‌بینی در تفکیک و تمایز طبقات بین گروه مورد و شاهد را داشته است و نتایج تابع تشخیصی در بخش اعتبارسنجی متقابل، در دو گروه مورد و شاهد توانست 6/80 درصد از کل افراد گروه ADHD(مورد) و همچنین 7/72 از کل افراد گروه شاهد را درست گروه‌بندی کند. آزمون کشف تغییر و نشانه‌دهی فضایی در بستر نرم­افزار CogLab می­تواند به‌عنوان ابزاری کمکی در خدمت روان­شناسان، برای کمک به‌فرایند تشخیص در کودکان مبتلابه ADHD مورداستفاده قرار گیرد.
 
ریحانه قربان پور، مجید پاکدامن، حسین کارشکی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری در ریاضی انجام شد. روش پژوهش، از نوع شبه‌آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیهی دانشآموزان دختر با اختلال ریاضی دوم ابتدایی بود که درسال تحصیلی 1399 -1400 به مرکز آموزش مشکلات ویژه یادگیری طلوع قاین مراجعه کردهاند، تعدادکل این دانشآموزان 20 نفر بودند که بهصورت نمونه در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کاربرگهایی در 20 حیطه متفاوت فرایندهای روانشناختی تهیه وگروه آزمایش به مدت20 جلسهی 45 دقیقهای مورد آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمعآوری دادهها از خرده مقیاس سرعت پردازش ویراست چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان(وکسلر، 2003)، آزمون ریاضی ایران کی مت و دو آزمون محقق ساخته پیشرفت ریاضی (قربانپور،1399) استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج به‌دست آمده تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در پسآزمون نشان داد. بدین معنی که آموزش، توانسته دربهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی مؤثر واقع شود. براساس نتایج به‌دست آمده توجه به راهبردهای آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه میتواند در آموزش و توانبخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری نتایج امید بخشی در پی داشته باشد و میتوان از آن به عنوان یک روش مداخلهای مؤثر بهره گرفت.
 
نرگس حافظی، هوشنگ گراوند،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه‌ای انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در رابطه‌ی بین طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه با پریشانی روان‌شناختی صورت پذیرفت. این پژوهش توصیفی- همبستگی و به روش مدل‌یابی معادلات ساختاری بود. جامعه‌ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 230 نفر تعیین شد که به روش نمونه‌گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های طرح‌واره یانگ، پرسشنامه‌ی انعطاف‌پذیری شناختی دنیس و وندروال و پرسشنامه‌ی ارزیابی پریشانی روان‌شناختی کسلر و همکاران استفاده شد. تحلیل داده‌ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری انجام شد و برای بررسی نقش واسطه‌ای متغیرها از آزمون بوت‌استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد طرح‌واره‌های ناسازگار بر پریشانی روان‌شناختی تأثیر مستقیم (01/0>P) و به ‌واسطه‌ی انعطاف‌پذیری روان‌شناختی تأثیر غیرمستقیم دارد (01/0> P). بر اساس نتایج، مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار است. با کاهش طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه می‌توان به دانشجویان کمک کرد تا انعطاف‌پذیری روان‌شناختی بیشتری داشته باشند که نتیجه‌ی آن می‌تواند غلبه بر مسائل و مشکلات تحصیلی و کاهش پریشانی روان‌شناختی باشد.

دکتر فاطمه نعمتی، کیمیا قائدی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف بررسی روابط ساختاری مشکلات خواب با هوش هیجانی در نوجوانان با توجه به نقش واسطه­ای نقص در کارکردهای اجرایی صورت گرفت. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی است. نمونه موردمطالعه شامل ۳۸۱ نفر از دانش‌آموزان دوره اول متوسطه شهرستان تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود که به‌صورت تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ، پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا و شرینگ، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان، آزمون نرم‌افزاری مجموعه کارت ویسکانسین، تکلیف نرم‌افزاری عملکرد پیوسته استفاده شد. به‌منظور تحلیل داده‌ها از روش‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که مشکلات خواب به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق تنظیم هیجان و انعطاف‌پذیری شناختی بر هوش هیجانی تأثیر دارد. بر اساس یافته‌های پژوهش، می‌توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان و انعطاف‌پذیری شناختی در رابطه بین مشکلات خواب با هوش هیجانی نقش واسطه‌ای دارند.


فروغ خلیل پور، فریبرز درتاج، حسن اسد زاده، اسماعیل سعدی پور، کامران شیوندی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف از این پژوهش تدوین و اعتبار­سنجی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی هیجانی و اثربخشی آن بر حافظه کاری و بازشناسی هیجانی دانش­آموزان دختر پایه ششم دبستان بود. روش پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و کاربردی و از تحقیقات، ترکیبی-اکتشافی به شمار می‌رود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل کتب و مقالات تخصصی فارسی و انگلیسی در حوزه توانمندسازی شناختی هیجانی در 20 سال اخیر بود که با روش نمونه‌گیری هدفمند گروه نمونه انتخاب شدند. سپس مؤلفه­ های توانمندسازی شناختی هیجانی استخراج و با روش کیفی تحلیل مضمون کدگذاری شدند. درنهایت بسته توانمندسازی شناختی هیجانی طی دوازده جلسه تدوین شد و روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تأیید شد. روش پژوهش در بخش کمی از نوع نیمه­ آزمایشی با طرح پیش‌آزمونپس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش ­آموزان دختر مقطع ششم ابتدایی در سال 1401-1400 در مدارس شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری به شیوه نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جای دهی شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون فراخنای عددی (وکسلر، 2003) و آزمون بازشناسی هیجان چهره­ای (اکمن و فرایزن، 2003) بود. نتایج نشان داد که مداخله توانمندسازی شناختی هیجانی بر بهبود حافظه کاری و بازشناسی هیجانی در مراحل پس ­آزمون و پیگیری تأثیر معنی­ دار داشته است.


زهرا ترازی، ملوک خادمی اشکذری، مهناز اخوان تفتی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی بر بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش‌آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. روش: این مطالعه از نوع نیمه‌آزمایشی همراه با مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانش‌آموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش‌های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی طی 8 جلسه یک ساعته، به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997) و سازگاری اجتماعی ﺳﻴﻨﻬﺎ و ﺳﻴﻨﮓ(1993) در مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک‌متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش‌های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی، باعث افزایش معنادار سازگاری اجتماعی و کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی تحصیلی موفق‌تر از برنامه‌های آموزشی تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی بود. علاوه براین، برنامه‌های آموزشی تنظیم هیجانی و حل‌ مسئله شناختی-اجتماعی با میزان تأثیر یکسان از برنامه بازآموزی اسنادی در افزایش میزان سازگاری اجتماعی، موثرتر است. نتیجه‌گیری: استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه‌های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر می‌باشد.
 
خانم فائزه اکبری فیض ابادی، دکتر رضا کرمی نوری،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر محدودیت ظرفیت حافظه کاری و بار شناختی اضافی بر قضاوت از اطمینان نهایی افراد پس از اتمام فرآیند حل مسئله برج هانوی انجام شد. به این منظور، دو گروه با اختلاف بار شناختی برای مطالعه تشکیل شدند و دانشجویان ایرانی در بازه سنی 20 تا 40 سال از دانشگاه‌های استان تهران وارد این مطالعه شدند. پس از ارزیابی ظرفیت حافظه کاری، افراد در هر دو گروه نسخه رایانه‌ای مسئله برج هانوی را حل کردند و از طریق پرسشنامه ای که برای این مطالعه طراحی و ساخته شده بود، اطمینان از عملکرد خود را گزارش کردند. این مطالعه در سال 1399 آغاز شد و اجرای آن یک سال و نیم به طول انجامید. تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون‌های فرض نشان دادند که اختلاف ظرفیت حافظه کاری دیداری و فضایی به تنهایی یا در تعامل با بار شناختی بر قضاوت از اطمینان نهایی افراد تأثیری ندارد، اما ارتباط دوطرفه میان تحمل بار شناختی اضافی و افزایش اطمینان نهایی وجود دارد. بدین ترتیب این مطالعه نشان داد، افرادی که بارشناختی بیشتری را تحمل می‌کنند، نسبت به عملکرد شناختی خود در انتهای فرآیند حل مسئله برج هانوی، اطمینان بیشتری دارند.

دکتر احمد رستگار، دکتر محمد حسن صیف، دکتر سمیه نگهداری، خانم زهرا دهقان خلیلی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی ادراک از محیط آموزش الکترونیکی (مجازی) و تفکر بازتابی با توجه به نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در میان دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز است. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، از بین تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز شیراز، 400 دانشجو به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه های ادارک از محیط آموزشی سوئینی و همکاران (1994)، تفکر بازتابی کمبر و همکاران (2000) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) دنیس و وندروال (2010) را تکمیل کردند. تمامی پرسشنامه ها استاندارد و دارای روایی و پایایی است. داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار لیزرل تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که اثر مستقیم و مثبت مشغولیت در تکالیف تحصیلی، اصالت یادگیری و احساس عضویت بر مولفه های انعطاف پذیری شناختی (ادراک کنترل پذیری، ادراک توجیه رفتار و ادراک گزینه های مختلف) معنی دار است. همچنین، اثر مستقیم و مثبت احساس حمایت بر مولفه های ادراک کنترل پذیری، و ادراک گزینه های مختلف معنی دار است. ضمن اینکه اثر مستقیم و مثبت احساس مالکیت بر مولفه ادراک توجیه رفتار معنی دار است. اثر مستقیم و مثبت مولفه های انعطاف پذیری بر تفکر بازتابی نیز معنی دار است. همچنین نتایج نشان داد که به طور کلی نقش واسطه ای مولفه های انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ادراک از محیط آموزشی با تفکر بازتابی دانشجویان معنی دار است.
 
فاطمه مولوی، دکتر عباس حبیب زاده، دکتر مجید ضرغام حاجبی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش بهزیستی روانشناختی بر فرسودگی تحصیلی با میانجی گری اهداف پیشرفت بوده است. روش پژوهش، طرح همبستگی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری  بوده است. جامعه آماری شـامل کلیه دانشـجویان رشـته روانشناسی و علوم تربیتی دانشـکده علـوم انسانی دانشـگاه آزاد اسـلامی واحـد قـم در سـال تحصیلـی 1400-1399 بود که بـــا روش نمونـه گیـــری در دسترس به تعداد 440 نفر انتخاب شـده اند. جهت گردآوری داده‌ها، از سه پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش (2002)، بهزیستی روانشناختی ریف (1980) و اهداف پیشرفت میدلتن و میدگلی (1997) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. بهزیستی روان­شناختی  بر اهداف پیشرفت تبحری، رویکردی و اجتنابی و فرسودگی تحصیلی  اثرگذار بود. همچنین اهداف پیشرفت تبحری، رویکردی و اجتنابی بر فرسودگی تحصیلی موثر بود. نتایج نشان داد که بهزیستی روانشناختی با میانجی گری اهداف پیشرفت بر فرسودگی تحصیلی اثرگذار است. به متخصصان حوزه آموزش پیشنهاد می‌شود در راستای کاهش فرسودگی تحصیلی به مولفه‌های بهزیستی روانشناختی و اهداف پیشرفت در دانشجویان توجه ویژه داشته باشند.

آیسان شارعی، علی سلمانی، یونس کیهانی فرد،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

رفتارهای پرخطر در جمعیت نوجوانان در سراسر جهان شایع می‌باشد. اعتقاد بر این است که اختلال در تنظیم هیجان و بازداری هیجانی به افزایش رفتارهای پرخطر در نوجوانان منجر می‌شود. هدف این مطالعه ارزیابی اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر تنظیم شناختی هیجان و بازداری هیجانی در نوجوانان با رفتارهای پرخطر بود. روش‌ مطالعه نیمه آزمایشی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بر روی کلیه دختران دارای رفتارهای پرخطر مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره تهران در سال 1401 انجام شد. تعداد 30 دختر نوجوان دارای رفتارهای پرخطر وارد مطالعه شدند. مطالعه کنترل شده شرکت‌کنندگان به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه)  تقسیم شدند. پس از انجام پیش‌آزمون به وسیله مقیاس بازداری رفتاری/ فعال‌سازی رفتاری کارور و وایت و پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه‌ای هر هفته یک جلسه تحت درمان آموزش بین فردی فراشناختی قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای ارزیابی تأثیر آموزش از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون اخذ گردید. داده‌های به دست آمده با استفاده از نرم‌افزار  SPSS.23و با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان بین فردی فراشناختی موجب تفاوت معنادار بین تنظیم شناختی هیجان و بازداری هیجانی در نوجوانان با رفتارهای پرخطر شده است. برمبنای این یافته­ها می­توان نتیجه گرفت درمان بین فردی فراشناختی بر تنظیم شناختی هیجان و بازداری هیجانی در نوجوانان با رفتارهای پرخطر تأثیر مثبت دارد. بنابراین، می‌توان گفت که از این برنامه می‌توان برای کمک به نوجوانان با رفتارهای پرخطر استفاده کرد.
 

معصومه جوهر ی فرد، کیانوش زهرا کار، نورعلی فرخی، مژگان مردانی راد،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

رفتارهای پرخطر در سال‌های اخیر، بین دختران ایرانی افزایش یافته است و رفتارهای پر‌خطر، سلامت جسمی، روانی و اجتماعی آن‌ها را به مخاطره می‌اندازد. بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی نقش ممیزی باورهای فراشناختی، سبک‏های هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب­آوری در پیش­بینی گرایش به رفتار پرخطر در دختران 16 تا 18 ساله بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش‏آموزان دختر دوره دوم متوسطه 16 تا 18 ساله شهر کرج در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. 360 نفر از این‏ افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2016) و به شیوه نمونه‏گیری دسترس انتخاب‌ شدند و افراد شرکت کننده به دو گروه تقسیم شدند(64 نفر به عنوان خطرپذیر و 296 نفر عادی). شرکت­کنندگان به مقیاس­ خطرپذیری نوجوانان ایرانیِ­­زاده محمدی و همکاران(1390)، باورهای فراشناختیِ کارترایت-هاتون و ولز(1997)، سبک­های هویتِ برزونسکی و همکاران(2013)، افکار تکرار شوندهِ مک­اوی و همکاران(2014) و تاب­آوریِ کانر و دیویدسون(2003) پاسخ دادند. داده­ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص(ممیزی) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی، سبک‏های هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب­آوری، می­توانند گرایش به رفتارهای پرخطر را پیش­بینی کنند. تحلیل ممیزی توانست با 1/98 درصد پیش‏بینی صحیح، نوجوانان را به دو گروه پرخطر و عادی طبقه‏بندی کند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر عواملی همچون باورهای فراشناختی، سبک‏های هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب­آوری بر گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیرگذار است. بنابراین نتایج این پژوهش، می‏تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه­های پیشگیری از خطرپذیری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
سیما عیوضی، جهانگیر کرمی، کامران یزدانبخش،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

کودکان نوشتارپریش دارای مشکلات ادراکی- دیداری متعددی هستند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته توانبخشی شناختی نارسانویسی همراه بر بهبود مشکلات ادراکی- دیداری در دانش‌­آموزان دارای نوشتارپریشی صورت گرفته است. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی به‌صورت پیش‌آزمون-پس‌آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانش­‌آموزان دارای نوشتارپریشی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان کرمانشاه در سال 1401 بودند. از میان آنها 40 نفر که حاضر به همکاری و نیز در دسترس بودند با توجه به ملاک­‌های ورود (داشتن حداقل سه مؤلفه از ملاک‌­های تشخیصی اختلال یادگیری نوشتن، رضایت دانش­‌آموز و والدین) و خروج (قرار داشتن تحت سایر مداخله‌­ها) و  بعد از اخذ رضایت آگاهانه، انتخاب و سپس به ‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، قرار گرفتند. سپس در هر دو گروه پیش آزمون اجرا و پس از آن گروه آزمایش 12 جلسه مداخله بسته توانبخشی شناختی همراه را دریافت کردند اما برای گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. داده­‌ها با استفاده از کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بسته توانبخشی شناختی  همراه بر بهبود ادراک دیداری و مؤلفه­‌های آن (ارتباط فضایی، ادراک فضایی و ثبات شکل) در کودکان دارای اختلال نوشتن (01/0P<) تأثیر معنادار دارد اما تأثیر معناداری بر مؤلفه‌­های تشخیص شکل- زمینه و هماهنگی حرکتی-دیداری دیده نشد.می­‌توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی توانبخشی شناختی همراه را می‌­تواند به عنوان درمان واحد و یا در کنار سایر درمان­‌های روان­‌شناختی برای دانش­‌آموزان دارای اختلال نوشتارپریشی استفاده کرد.

آقای عمادالدین احراری، خانم فاطمه علی پور، آقای سیدقاسم مصلح، دکتر سیاوش شیخعلی زاده،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، متمایز ساختن دانش­ آموزان با عملکرد تحصیلی بالا و پایین، بر اساس مؤلفه‌های خودتنظیمی تحصیلی و انعطاف‌پذیری شناختی بود. این پژوهش از نوع علی- مقایسه‌ای و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش‌آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان خواف در سال تحصیلی 2-1401 بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان درنهایت 371 نفر از آن‌ها با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه انعطاف‌پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی سواری و عرب زاده (1392) و معدل ترم اول سال تحصیلی 2-1401 جمع آوری شدند و با آزمون‌ تحلیل تشخیصی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. یافته‌های تحلیل تشخیصی، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع مؤلفه‌های ادراک کنترل­پذیری، ادراک گزینه های مختلف و سازماندهی دارای بالاترین توان تمایز بود (0/01p<). نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که 86/2 درصد از دانش‌آموزان در دو گروه طبق تابع به‌دست‌آمده به‌طور صحیح مجدداً طبقه‌بندی‌شده بودند که خود نشان دهندۀ توان بالای این مؤلفه‌ها در تمایز دانش‌آموزان با سطوح متفاوت عملکرد تحصیلی بود.

 
آرزو مجرد، دکتر اسماعیل صدری دمیرچی، دکتر علی شیخ الاسلامی، دکتر علی رضایی شریف، دکتر وحید عباسی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش تحریک الکتریکی مغز با جریان مستقیم و پروتکل توانبخشی شناختی کوتاه­مدت بر علائم توهم و هذیان در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف بود. روش پژوهش، آزمایشی گسترش یافته با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود که با استفاده از روش پیش­آزمون و پس­آزمون انجام شد. جامعه آماری کلیه سالمندان بالای 65 سال مبتلا به آلزایمر خفیف  را شامل می­شد که در سال 1401 به پزشک مغز و اعصاب مراجعه کرده­ بودند که از بین این افراد، 60 نفر به صورت نمونه­گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. سپس متغیرهای مستقل مداخله تحریک الکتریکی مغز با جریان مستقیم (tDCS) به مدت 10 جلسه 20 دقیقه­ای به صورت هفته­ای یک بار روی یک گروه آزمایش و برنامه توانبخشی شناختی کوتاه مدت به تعداد 9 جلسه­ (هر جلسه 90 دقیقه) که به روش اسنادی و بر اساس رویکرد جایگزینی کارکرد سالم لوریا (1963) طراحی و پس از تائید روایی محتوا توسط متخصصین، به صورت هفته­ای یک بار روی گروه آزمایش دوم اعمال شد و بر روی گروه سوم هیچ مداخله­ای انجام نشد. بعد از خاتمه مداخله، پس­آزمون با فاصله یک هفته بر روی گروه­های آزمایش و گروه کنترل اجرا شد. بعد از یک ماه مجدد گروه­های مورد مطالعه مورد پیگیری قرار گرفتند. جهت جمع­آوری اطلاعات از پرسشنامه نوروپسیکولوژیک (NPI) استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو روش موجب بهبود علائم توهم در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف می­شود و تفاوت معناداری بین اثربخشی این دو روش وجود ندارد. در حالی که بر روی متغیر هذیان تأثیر معناداری نداشتند. از این رو می­توان نتیجه گرفت که از هر دو روش می­توان در جهت بهبود توهم در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف بهره جست.
 
مجید قربانی، محمود نجفی، وحید نجاتی، محمدعلی محمدی فر،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی افراد وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر از نوع شبه­آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس­آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 فرد وابسته به مواد با شرایط یکسان از نظر سن، تحصیلات، شغل و... انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. شرکت­کنندگان به آزمون ذهن خوانی از طریق چشم (آزمون بارون-کوهن) در پیش­آزمون و پس­آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت مداخله برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله­ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) بر توانایی ذهن خوانی (نظریه ذهن) در افراد وابسته به مواد موثر است. در واقع برنامه ترمه، توان ذهن خوانی از طریق چشم را در افراد وابسته به مواد بهبود داده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می­توان از برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) در توانایی ذهن خوانی از طریق چشم را برای افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
 
خانم نازنین زهرا روستایی، آقای علی محمدزاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری تاثیر اختلالات خواب بر مشکلات یادگیری با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی (سنین 9 تا 12 سال) ناحیه 3 شهر مرند در سال 1402 بود. از این جامعه، 300 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل سنجش عادات خواب کودکان (CSHQ)، پرسشنامه مشکلات یادگیری کلرادو (CLDQ) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون در برنامه SPSS نسخه 26 و  تحلیل معادلات ساختاری در برنامه AMOS نسخه 21 انجام شد. تجزیه و تحلیل دادها نشان داد که اختلالات خواب کودکان بر انعطاف پذیری شناختی و مشکلات یادگیری اثر مستقیم و مثبت و انعطاف پذیری شناختی نیز بر مشکلات یادگیری اثر مستقیم و مثبت دارد که از نظر آماری معنی دار بودند. همچنین، اختلالات خواب کودکان بر مشکلات یادگیری از طریق انعطاف پذیری شناختی اثر غیرمستقیم معنی داری به شیوه مثبت داشت. این نتایج به معنای اهمیت حفظ و بهبود کیفیت خواب کودکان برای حمایت از فرایند یادگیری و بهبود عملکرد شناختی آن‌ها است. بنابراین، توجه به عادات خواب سالم و ایجاد محیط خواب مناسب برای کودکان می‌تواند در افزایش انعطاف پذیری شناختی و کاهش مشکلات یادگیری آن‌ها مؤثر باشد.


مهدیه رحمانیان، مزگان آگاه هریس، امیر عبدالحسینی، امین رفیعی پور، رضوان دهبانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نرم‌افزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ بر توجه و حافظه فعال دیداری فضایی و شنیداری بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی  (ADHD) انجام پذیرفت. این پژوهش به صورت آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل همراه با دوره پیگیری یک ماهه اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه بزرگسالان ۱۸ تا ۴۰ ساله دارای اختلال ADHD مراجعه کننده به کلینیک های منطقه ۲ شهر تهران در سال 1401 تشکیل می‌داد، که ابتدا یک کلینیک به صورت هدفمند انتخاب شده سپس تعداد ۲۴ نفر از مراجعه کنندگان این کلینیک به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۲ نفر) و گروه کنترل (۱۲ نفر) گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای سنجش مقیاس درجه بندی ADHD بزرگسالان بارکلی، آزمون کرسی بلک، آزمون حافظه فعال وکسلر، آزمون بررسی یکپارچه عملکرد دیداری شنیداری و نرم‌افزار شناختی کاپتان لاگ استفاده شد. گروه آزمایش به مدت یک ماه (۱۲ جلسه ۴۵ دقیقه ای) تحت مداخله توانبخش شناختی کاپتان لاگ قرار گرفتند.  نتایج تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر نشان داد که آموزش توانبخشی شناختی نرم افزار کاپتان لاگ بر توجه و حافظه فعال دیداری و شنیداری بزرگسالان دارای اختلال ADHD موثر است و پیشنهاد می‌گردد  که از این نرم‌افزار در کلینیک های توانبخشی اعصاب و روان، دانشگاها و مشاغلی که نیاز به توجه و حافظه فعال بالایی دارد استفاده گردد.
 
دکتر نجمه حمید، خانم فاطمه یوسفی، دکتر مرتضی امیدیان،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر تاثیر نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه بر توانمندی شناختی و نظم جویی هیجان بیماران مبتلا به کرونا ویروس بعد از بهبودی را مورد بررسی قرار داد. طرح پژوهشی حاضز آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه ساکنین شهرستان شادگان بود که در نیمه اول سال 1400 به علت ابتلا به کرونا ویروس در بیمارستان‌ شهید معرفی زاده (ویژه کرونایی ها) این شهرستان بستری و سپس بهبود یافتند. با توجه به طرح پژوهش، حجم نمونه تعداد 40 نفر در نظر گرفته شد که در 2 گروه 20 نفری آزمایش و کنترل (آزمایش 20 نفر و کنترل 20 نفر) قرار گرفتند و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. همچنین فقط گروه آزمایشی ، مورد مداخله با نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه قرار گرفت و در نهایت هر دو گروه مجددا به پرسشنامه ها (پس آزمون) پاسخ دادند. ابزارهای پژوهش عبارت بود از پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان گرانفسکی، پرسش نامه توانمندی شناختی نجاتی و نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میان گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری در هریک از متغیرهای وابسته وجود داشت(001/0< P). یعنی میانگین نظم جویی شناختی هیجان و توانمندی شناختی و همه مولفه های این دو متغیر، در گروه آزمایش نسبت به پیش­آزمون و گروه کنترل، به طور معنی­داری افزایش یافته است. از این رو می توان بیان کرد که نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه بر توانمندی شناختی و نظم جویی هیجان بیماران مبتلا به کرونا ویروس بعد از بهبودی تاثیر معناداری داشته است.
 
الهه باقری، دکتر کورش گودرزی، دکتر مهدی روزبهانی، دکتر کیوان کاکابرایی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر سبک­های حل مساله دانش ­آموزان دختر با اختلال اضطراب اجتماعی است. طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل ناهمسان و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه نواحی سه­ گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 بودند از این جامعه 60  دانش آموز مبتلا به اضطراب اجتماعی به صورت غربالگری و با توجه به ملاک­های ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه 15 نفری­(سه آزمایش و یک کنترل) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه­ های اضطراب اجتماعی­(کانور، 2000) و سبک­های حل مساله(دزوریلا و همکاران، 2002) بود. داده­ها با نرم­ افزار SPSS23 و آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شدند. یافته­ ها نشان داد درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی سبب افزایش سبک­های حل مسئله کارآمد و کاهش سبک­های حل مسئله ناکارآمد در مبتلایان به اضطراب اجتماعی شده است و از بین سه درمان، درمان فراشناخت در سبک­های حل مساله کارآمد و فراشناخت و راه حل محور در سبک­های حل مسئله ناکارآمد نسبت به تمرینات استقامتی اثربخش­تر بوده­اند (P0.05). بر مبنای این یافته­ ها می­توان گفت که هر سه الگوی درمانی می‌توانند در نمونه بالینی ایرانی به کار گرفته شوند.

 
محسن جلالی، امینه خدمتی نوجه ده سادات، احمد ترابی، مریم نادری،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

بیماری HIV با اثرات گسترده جسمانی و روان‌شناختی، پیامدهای منفی زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. توان‌بخشی شناختی یکی از مداخلات نوین برای بهبود وضعیت شناختی و روانی این بیماران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله توان‌بخشی شناختی بر کاهش افسردگی، بهبود حافظه کاری، و افزایش توجه در بیماران مبتلا به نقص ایمنی بود. این مطالعه نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل در شهرستان ایذه و در سال 1402 انجام شد. تعداد 30 بیمار مبتلا به HIV به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی بک، آزمون حافظه کاری، و آزمون عملکرد مداوم برای سنجش توجه بود. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 60 دقیقه‌ای (سه بار در هفته) تحت مداخله توان‌بخشی شناختی قرار گرفتند، در حالی‌که گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. پس از اتمام مداخله، از هر دو گروه پس‌آزمون به عمل آمد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم‌افزار SPSS.23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله توان‌بخشی شناختی باعث کاهش معنادار افسردگی و افزایش معنادار حافظه کاری و توجه در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که توان‌بخشی شناختی می‌تواند به‌عنوان یک رویکرد مؤثر در بهبود جنبه‌های شناختی و روان‌شناختی بیماران مبتلا به نقص ایمنی مورد استفاده قرار گیرد.


صفحه 6 از 7     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb