121 نتیجه برای شنا
ناهیده باقرپور، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی عصب-روانشناختی بر فراحافظه، برنامهریزی و حل مسئله دانشآموزان با اختلال ریاضی بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل همهی دانشآموزان دختر با اختلال ریاضی سوم تا ششم ابتدایی است که درسال 1397-1396 به مرکز آموزش مشکلات ویژه یادگیری ایثار مراجعه کردهاند. تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونهگیری دردسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در ابتدا از نفرات هر دو گروه آزمونهای هوش وکسلر و آزمون ریاضی کیمت گرفته شد. هر دو گروه در پیشآزمون و پسآزمون با پرسشنامه فراحافظه و آزمون برج لندن مورد سنجش قرار گرفتند. به گروه آزمایش طی 10 جلسه به مدت 3 ماه آموزش ارائه شد، درحالی که گروه کنترل هیچ آموزش خاصی را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر فراحافظه، برنامهریزی و حل مسئله وجود دارد. بدین معنی که آموزش کارکردهای اجرایی توانسته است میزان توانایی فراحافظه، برنامهریزی و حل مسئله دانشآموزان با اختلال ریاضی را افزایش دهد. از نتایج این پژوهش میتوان در آموزش و درمان دانشآموزان با اختلال ریاضی استفاده نمود و همچنین کارکردهای اجرایی باید بهعنوان عامل کلیدی همواره مورد توجه قرار گیرد.
مجتبی جهانی فر، حجت اله درفش،
دوره 8، شماره 1 - ( 7-1399 )
چکیده
پژوهشگران حوزه آموزش علوم بر این باور هستند که نگرش افراد درباره یادگیری در آینده درسی آنها تأثیر چشمگیری دارد و آنچه که از علوم خواهند آموخت بیارتباط با این نگرشها نخواهد بود. ابزارهایی برای اندازهگیری نگرش نسبت به علوم توسعه ارائه شدهاست. یکی از جدیدترین آنها پرسشنامه نگرشها نسبت به یادگیری علوم کلرادو مشهور به CLASS است. که در کشور ما برای استفاده پژوهشگران حوزه آموزش و روانشناسی، استانداردسازی نشده است. پژوهش از نوع توصیفی است که مبتنی بر طرحهای ابزارسازی و بررسی ویژگیهای روانسنجی ابزار است. در این پژوهش از 476 دانشآموز مقطع متوسطه دوم در رشتههای تحصیلی تجربی و ریاضی برای بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه مذکور استفاده شده است. از تحلیل عاملی تاییدی به منظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه و از مدل پاسخ مدرج در نظریه سوال پاسخ برای تحلیل گویهها استفاده شد. تحلیل عاملی تاییدی، همه 8 عامل پرسشنامه را مورد تایید قرار داده ضریب آلفای کرونباخ برای همه عاملها مقادیری از 701/0 تا 891/0 را شامل میشدند. گویههای پرسشنامه ضمن داشتن برازش مناسب با مدل چند ارزشی پاسخ مدرج دارای پارامترهای تشخیص و پارامتر آستانه مطلوبی بودند. به لحاظ شاخصهای کلاسیک اندازهگیری همچون پایایی و روایی سازه و همچنین پارامترهای برآورد شده در نظریه سوال پاسخ، گویهها و ساختار این پرسشنامه مطلوب ارزیابی میشود و پژوهشگران کاربرد نسخه فارسی این پرسشنامه را برای بررسی نگرشها درباره علوم به خصوص فیزیک مناسب میدانند.
فاطمه رئیسی، مریم مقدسین،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
زمان، مفهومی انتزاعی است که با استعارههای مفهومی یا شناختی قابل درک است. تاکنون در زبان فارسی، پرسشنامهای استعاری مبتنی بر تحلیل شناختی- پیکرهای ساخته نشده است که بتوان از طریق آن درک استعاری حوزههای مبدأ زمان را با نگاشتهای گوناگون بررسی کرد. ازاینرو، هدف این مطالعه طراحی، ساخت و بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامۀ الگوی ادراک زمان بهصورت استعاری، مبتنی بر تحلیل شناختی- پیکرهای است. پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینهیابی و مطالعات روانسنجی است. برای تحلیل شناختی- پیکرهای، ابتدا بهصورت هدفمند، 28 متن معاصر انتخاب گردید؛ سپس 405 عبارت استعاری زمان در 18 نگاشت یا ارتباط استعاری استخراج شد که پرکاربردترین حوزههای مبدأ ادراک زمان عبارت بودند از شیء، ماده، مسیر و مکان. بر این اساس، پرسشنامهای با 41 سؤال، بهشیوه مقیاس پاسخدهی لیکرت ساخته شد. هشت متخصص زبانشناسی شناختی و دو متخصص روانسنجی سؤالات پرسشنامه را بررسی کردند. پس از حذف سؤالات نامناسب، سایر سؤالات اصلاح یا جایگزین سؤالات حذفشده شدند و در پایان، شاخص روایی محتوای سی سؤال باقیمانده محاسبه شد. سرانجام، پرسشنامه توسط 150 فارسیزبان (با مدرک تحصیلی کارشناسی به بالا) که بهصورت نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند، تکمیل شد. یافتههای این پژوهش نشان داد پرسشنامه مذکور با روش ضریب آلفای کرونباخ از اعتبار مطلوبی برای کل پرسشنامه و عاملها برخوردار است. همچنین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پرسشنامه الگوی ادراک زمان بهصورت استعاری، از سه عامل ماده، مکان و شیء تشکیل شده که جمعاً 12/37 درصد از واریانس کل عاملها را تبیین میکند. در نتیجه، پرسشنامه الگوی ادراک زمان بهصورت استعاری برای فارسیزبانان از روایی و اعتبار خوبی برخوردار است.
آرمین احسانی، ایمان الله بیگدلی، حسین کارشکی،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
رهیافتهای یکپارچه در علوم شناختی میکوشند بین سازههای مختلف در نظریههای گوناگون ارتباط برقرار کنند و آنها را در یک چهارچوب مفهومی مشترک بازتفسیر کنند. در این پژوهش با استفاده از مفهوم سطوح پردازشی، چهارچوب یکپارچهای جهت تفسیر نظاممند نتایج به دست آمده از آزمونهای شناختی پیشنهاد و ارزیابی شده است. برای برقراری ارتباط بین پردازش سطح معنایی با دیگر سطوح، ابتدا سطوح پردازشی شناخت بر اساس حجم اطلاعاتی که از محرک بازنمایی و پردازش میکنند به سه دسته ویژگی محور، معنایی و مفهومی تقسیم شدهاند و سطح پردازشی معنایی، ارتباط دهندهی سطح پردازشی ویژگی-محور و سطح پردازشی مفهومی در نظر گرفته شده است. برای ارزیابی کمی ساختار این مدل، 207 شرکتکننده با اختلال در پردازش محرکهای هیجانی از کلینیکهای روانشناختی شهرستان مشهد به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. چگونگی کارکرد شبکه شناختی شرکتکنندگان به وسیله پرسشنامه افسردگی بک، آزمون فاصله معنایی، آزمون روانی تولید کلام و آزمونهای رایانهای جستجوی نقطه هدف، استروپ، آزمون تداعی ضمنی و مرتبسازی کارتهای ویسکانسین سنجیده شد. در مدل پژوهش، پرسشنامه و آزمونهای اجرا شده به عنوان متغیر پیشبینیکننده و سطوح سهگانه پردازشی به عنوان متغیرهای میانجی سازماندهی شدند و دادههای پژوهش از طریق مدل معادله ساختاری و با رویکردی اکتشافی تحلیل گردید. بهترین مدل برازش شده، تقسیمبندی سه سطحی دادههای پژوهش را تایید کرد و در این مدل ضریب مسیر ارتباط مراحل معنایی و مفهومی پردازش 4/0 بدست آمد. این نتایج پیشنهاد میکنند که پردازش شناختی ویژگیمحور، معنایی و مفهومی با مکانیزمهای متفاوتی انجام میشوند و آزمونهای شناختی برای ارزیابی کارکردهای شناختی در هر سطح با توجه به حجم اطلاعاتی محرکهای استفاده شده، باید با آزمونهای انجام شده در همان سطح مقایسه شود. در مطالعات پیشین ارتباط بین نمره آزمون تولید کلام و شدت نشانگان افسردگی بک اغلب بحث برانگیز بوده است. با بکارگیری مفهوم سطوح پردازش، درباره ارتباط این دو متغیر و دلایل متفاوت بودن نتایج مطالعات قبلی بحث شده است.
علی اکبر شریفی، نعیمه محب، رضا عبدی، شعله لیوارجانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما در کاهش میزان حساسیت سیستمهای مغزیرفتاری و اجتناب تجربهای در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و جامعۀ آماریِ جانبازان اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر مرند بود. سی نفر از جانبازان مرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر مرد) و کنترل (15 نفر مرد) جایگزین شدند. دادهها با استفاده از مصاحبه بالینی ساختاریافته، پرسشنامۀ فهرست ارزیابی اختلال استرس پس از سانحه (نسخۀ نظامی)، پذیرش و عمل نسخه دوم و مقیاس سیستمهای مغزیرفتاری گردآوری شد. برای گروه آزمایش، رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما طی 12 جلسۀ 90دقیقهای در هر هفته اجرا شد. دادهها با استفاده از شاخصهای توصیفی و تجزیه و تحلیل کواریانس چندمتغیری در نرمافزار آماری SPSS-20 انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش برای متغیر سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعالسازی رفتاری و اجتناب تجربی بهطور معناداری پایینتر از گروه کنترل بود (001/0>P). با توجه به نتایج حاصل رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما در کاهش حساسیت سیستمهای مغزی رفتاری و اجتناب تجربی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه تأثیر دارد؛ بنابراین طراحی و اجرای مداخلات مبتنی بر این درمان میتواند در زمینۀ آموزش و ارتقای بهداشت روانی جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ضروری باشد.
فریده سادات حسینی، طیبه احمدشاهی، سوران رجبی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
بازیهای شناختی رایانهای یک شیوه جدید و برانگیزاننده برای کودکان و نوجوانان میباشد که میتواند علاوه بر جنبههای سرگرمکننده، به آنها کمک کند تا کارکردهای شناختی و خلاقیت خود را ارتقا ببخشند. مطالعهی حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیهای شناختی رایانهای بر کارکردهای اجرایی و خلاقیت کودکان پیشدبستانی انجام شده است. مطالعهی حاضر در قالب روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل اجرا شده است. نمونه تحقیق 21 کودک دختر و پسر مقطع پیشدبستانی بودند که به شیوه در دسترس در یک مرکز پیشدبستانی شهر بوشهر انتخاب شدند و به شیوه همتاسازی بر اساس جنسیت، سن و هوش در سه گروه 7 نفره یعنی دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. قبل و بعد از اجرای بازیهای شناختی، آزمون خلاقیت تصویری تورنس و نرمافزار استروپ ساده و حافظه کاری وکسلر بر روی سه گروه اجرا شد. گروههای آزمایشی بازیهای لوموسیتی و بازیهای تتریس هر یک به مدت 16 جلسهی یک ساعته بازیهای شناختی را انجام دادند و گروه کنترل در این مدت هیچگونه بازی را دریافت نکردند. نتایج نشان داد که انجام بازیهای شناختی رایانهای بر خلاقیت و حافظه کاری کودکان پیشدبستانی تأثیر معنادار دارد ولی بر توجه انتخابی و انعطافپذیری شناختی تأثیر معنادار ندارد. نتایج این پژوهش تلویحات نظری و کاربردی مهم در ارتباط با نقش بازیهای شناختی رایانهای در ارتقای کارکرد شناختی کودکان پیشدبستانی در بردارد.
نجمه فرهمند، مجید چهارده چریک، ربابه رستمی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر سن و سطح مهارت برگشت سالتو بر توانایی چرخش ذهنی دختران شناگر بود. این پژوهش بهصورت علی مقایسهای و با طرح تکمرحلهای و پسرویدادی انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش شناگران دختر شهرستان شیراز که مهارت برگشت سالتو را آموزشدیده بودند. از بین آنها بهروش نمونهگیری هدفمند 60 آزمودنی انتخاب و سپس در چهار گروه (هفت تا نه سال با مهارت پایین، هفت تا نه سال با مهارت بالا، 10 تا 12 سال با مهارت پایین و 10 تا12 سال با مهارت بالا) قرار گرفتند. سطح مهارت سالتو براساس میانگین نمره سه داور تعیین گردید. برای اندازهگیری چرخش ذهنی از آزمون قلم و کاغذ تصویری (با پایایی 75/0 بهروش آلفای کرونباخ) استفاده شد. یافتهها نشان داد که نمرات چرخش ذهنی بین گروههای سنی اختلاف معنادار ندارد (0638/p=)؛ این در حالیست که نمرات چرخش ذهنی بین دو گروه سطح مهارت اختلاف معنادار نشان داد (0001/P=). نتایج حاکی از آن است که چرخش ذهنی با سطوح مهارت متفاوت تغییر میکند. بنابراین احتمالاً میتوان ویژگیهای ذهنی ورزشکاران از جمله چرخش ذهنی را با استفاده از تمرینات مهارتی تغییر داد.
سروش لهراسبی، علیرضا مرادی، میثم صادقی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
بازشناسی هیجان از مهمترین مؤلفههای شناخت اجتماعی است. ضعف در بازشناسی هیجان میتواند ماندگاری انسان در محیط را با خطر مواجه نماید. بازشناسی هیجان در فرهنگها و ملیتهای مختلف الگوی متفاوتی دارد و برخی از هیجانها بهتر از هیجانهای دیگر بازشناسی میشوند. در یکسری از اختلالات روانشناختی و آسیبهای عصبشناختی نیز تفاوت یا ضعف در بازشناسی الگوی هیجانی وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی الگوی بازشناسی هیجان در ایرانیان با استفاده از آزمون عصب – روانشناختی معتبر رایانهای بوده است. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا از داوطلبان 24 الی 40 ساله آزمون هوش رایانهای ماتریسهای پیشرونده ریون-2 گرفته شد، سپس برای 88 نفر که در آزمون ریون-2 نمره نرمال را کسب نموده بودند، خردهآزمون بازشناسی هیجان، از مجموعه آزمونهای شناختی کمبریج (کنتب) اجرا شد. میانگین پاسخ صحیح آزمودنیها به هر یک از 6 هیجان به صورت درصد بررسی شد. دادههای جمعآوری شده پراکندگی نرمال داشتند و شرط کرویت نیز برای دادهها برقرار بود. بیشترین میزان پاسخ صحیح 75.83 درصد در بازشناسی هیجان شادی بود، غم 70 درصد، تعجب 68.48 درصد، انزجار 47.84 درصد، عصبانیت 42.54 درصد و سرانجام هیجان ترس 38.26 درصد پاسخ صحیح ثبت شد. ایرانیان شادی را بهتر از سایر هیجانها تشخیص میدهند و ترس ضعیفترین هیجانی است که میتوانند تشخیص دهند. نتایج این آزمون در بررسی شاخصهای شناختی افراد جامعه ایران در زمینه شناسایی بهتر تواناییها و ضعفهای شناختی مردم مؤثر است. به عبارتی نتایج این تحقیق یافتههای مؤثری در بررسی شناخت اجتماعی مردم ایران میتواند داشته باشد.
عادله مؤیدی پور، جعفر حسنی، شهرام محمدخانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر پاسخهای فیزیولوژیک و کارکردهای شناختی نوجوانان بر اساس مؤلفه سرسختی روانشناختی است. بدین منظور ابتدا 400 نفر از دانش آموزان دو مدرسه منطقه 2 شهر تهران در مقطع متوسطه دوره دوم پرسشنامه سرسختی اهواز (AHI) را تکمیل کردندکه از میان آنها بر اساس نمرات انتهایی توزیع (10 درصد)، دو گروه 20 نفری شامل گروهی سخت رو و گروهی با سخت رویی پایین انتخاب شدند. بهمنظور القای تجارب هیجانی مثبت و منفی از قطعه فیلمهایی به مدت 5 دقیقه استفاده شد. قطعه فیلمها برای شرکتکنندگان هر گروه بهصورت انفرادی نمایش داده شد. پاسخهای فیزیولوژیک شرکتکنندگان (فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب) بهوسیلۀ دستگاه فشارسنج دیجیتالی سنجیده شد و عملکرد شناختی شرکتکنندگان انسانی در دو حیطه توجه و حافظه بهعنوان کارکردهای شناختی با استفاده از بخش فراخنای اعداد وکسلر-3 -نسخه تجدیدنظر شده بزرگسالان - قبل و بعد از تماشای فیلمها، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که تفاوت معنادار بین سه بار اندازهگیری خط پایه، القای هیجان مثبت و القای هیجان منفی (بهصورت ترکیبی) برای ضربان قلب، فشارخون سیستولیک و یا فشارخون دیاستولیک در سطح 01/0>P وجود داشت. همچنین وجود تفاوت معنادار بین سه بار اندازهگیری خط پایه، القای هیجان مثبت و القای هیجان منفی (بهصورت ترکیبی) برای کارکردهای شناختی در سطح 01/0>P تائید گردید. درمجموع یافتههای پژوهش بیانگر این مطالب هستند که افراد با سرسختی بالا به دلیل داشتن ویژگی سخت رویی و خودکنترلی بالا، قدرت جلوگیری از نشان دادن واکنشهای هیجانی و تکانشی به شرایط یا رویدادهای بالقوه فشارزا رادارند و بهطور مؤثری میتوانند شرایط مواجهه با استرس را تسهیل کرده و مانع بروز مشکلات روانی و جسمی گردند.
حمید هاشمی پور، هادی کرامتی، جواد کاووسیان، مهدی عربزاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی اهمالکاری تحصیلی دانشجویان براساس باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری با نقش واسطهای اضطراب امتحان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 99-98 بود که از بین آنها 320 نفر (206 زن و 114 مرد) با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس اهمالکاری دانشجویان، پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر و پرسشنامه باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری استفاده شد. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتهها نشان داد که مدل مفهومی پیشنهادی، برازندگی مطلوبی با دادهها دارد. متغیرهای اضطراب امتحان و باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین واریانس اهمالکاری تحصیلی داشتند و در مجموع 28 درصد واریانس آن را تبیین میکنند. باورهای فراشناختی منفی درباره اهمالکاری تنها بهصورت غیرمستقیم و از طریق اضطراب امتحان بر اهمالکاری تحصیلی اثر داشت و میانجیگری کامل مورد تأیید واقع شد. با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت که باورهای منفی در مورد اهمالکاری، دانشجویان را مستعد اضطراب امتحان و اهمالکاری تحصیلی میکند. از این رو تعدیل این باورها میتواند بهعنوان برنامهای برای کاهش اضطراب امتحان و اهمالکاری تحصیلی در نظر گرفته شود.
راضیه ساجدی، سمانه شجاعی، پروانه شمسی پور دهکردی، سید محمد کاظم واعظ موسوی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
تلاش برای پیشرفت بیشتر در تمرینات و یادگیری، آموزشهای شناختی تصویرسازی و مشاهده عمل را مطرح نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نسبتهای مختلف تمرین بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان دختر همراه با بار شناختی است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، اکتساب و یادداری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 98 دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنه سنی 12-8 سال به صورت تصادفی به 10 گروه (تمرین بدنی، تصویر سازی حرکتی، مشاهده عمل، تصویر سازی حرکتی- تمرین بدنی و مشاهده عمل - تمرین بدنی) بر اساس معیارهای ورود به مطالعه گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامههای جمعیت شناختی، تصویرسازی حرکتی ((MIQ-R و وضوح تصویرسازی حرکتی (VMIQ-2) تکلیف استروپ و تکلیف تطبیق رنگ زنجیرهای استفاده شد. شرکت کنندگان در مرحله اکتساب 1920 کوشش و 48 ساعت بعد در جلسه یادداری یک بلوک 80 کوششی را انجام دادند. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس 2 (مراحل ارزیابی: اکتساب، یادداری) × 5 (گروههای آزمایشی) با تکرار روی عامل مراحل ارزیابی از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد اثر اصلی نوع تمرین و نوع بار شناختی معنادار است (05/0p<). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد شرکت کنندههای گروه مشاهده عمل و تصویر سازی با بار شناختی پایین بهترین عملکرد و شرکت کنندههای گروه تمرین با بار شناختی پایین ضعیفترین عملکرد را نسبت به سایر گروهها داشتند. انجام تمرینات به صورت ترکیبی مشاهدهای و تصویر سازی باعث عملکرد بهتر در یادگیری و تحکیم حافظه حرکتی شود.
شهرزاد مرادخانی، کامران یزدانبخش،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
با توجه به افزایش رفتارهای مجرمانه و آسیبهای واردهی ناشی از آن در جامعه، بررسی عوامل روانشناختی مستعدکننده و یا بازدارنده ارتکاب به جرم ضروری به نظر میرسد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای کارکردهای اجرایی در رابطهی بین سیستمهای مغزی-رفتاری با تنظیم شناختی هیجان انجام گرفت. پژوهش از لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه شامل تمامی مردانی بود که دوره محکومیت خود را در زندان مرکزی شهر کرمانشاه در سال98 میگذراندند، که از بین آن ها 300 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای شخصیتگری ویلسون (فرم 28 سوالی)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و تواناییهای شناختی (نجاتی، 1392) استفاده شد. تحلیل دادهها به روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS24 انجام شد. یافتهها نشان دادند که مدل تحلیل مسیر رابطه سیستم های مغزی رفتاری با تنظیم شناختی هیجان با نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی دارای نیکویی برازش می باشند. نتایج بر اهمیت سیستمهای مغزی رفتاری و کارکردهای اجرایی در تنظیم شناختی هیجان تاکید دارند. در نتیجه، توجه به کارکردهای اجرایی در کنترل و تنظیم شناختی هیجان و ارتقاء آن میتواند در زمینه کاهش رفتارهای مجرمانه موثر باشد.
مسعود دهقان، نیما مشتاقی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدفِ بحث و بررسی پیرامون تغییر موضوع در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر از دیدگاه عصبشناسی زبان در چارچوب مدل کرو (1983) انجام گرفته است. ماهیت روششناختی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسهای بوده، و دادهها شامل 20 نفر آزمودنی (10 نفر بیمار آلزایمری و 10 نفر سالمند سالم) بودند؛ و برای تعیین سطح زوال عقل، آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه از آزمودنیها بهعمل آمد و افراد با نمرات (2 > نمره ≥ 5/0) انتخاب شدند. سپس، آزمودنیها به سؤالات مربوط به خانواده، زندگی و فعالیتهای روزمرهشان پاسخ دادند و گفتگوها ثبت و آوانویسی شد. همچنین، دادهها بر اساس مدل گفتمانی دایکسترا و همکاران (2004) کدگذاری و بر اساس مدل تغییر موضوع کرو (1983) دستهبندی شدند. در پایان، با استفاده از آزمون آماری تی-مستقل نتایج آماری بدست آمد. یافتهها تفاوت معنادار تغییر موضوع (001/0=P) و حفظ موضوع (01/0=P) را در گفتمان هر دو گروه افراد با زوال عقل نوع آلزایمر و افراد سالم نشان داد، بهگونهای که ویژگی تغییر موضوع هم در همان نوبتگیری و هم در نوبتگیری بعدی رخ میدهد. همچنین، نتایج نشان داد که در گفتمان گروه زوال عقل نوع آلزایمر، تغییر موضوع بیشتر اتفاق میافتد و این تغییر موضوع بیشتر در همان نوبتگیری انجام شده و شروع موضوع جدید از فراوانی بیشتری برخوردار است و مهمترین دلیل تغییر موضوع، مربوط به عدم ادامۀ گفتمان است.
فاطمه طیبی، نجمه حمید، مرتضی امیدیان،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
با توجه به شیوع افسردگی و وجود ضعف در کارکردهای افراد افسرده، بررسی و ارزیابی روشهای متنوع درمانی در حیطه کارکردهای شناختی از جمله حافظه فعال، ضروری به نظر میرسد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی نرمافزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ، بر حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد با نشانههای افسردگی شهر اهواز بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش، شامل کلیه افراد با نشانههای افسردگی مراجعهکننده به مراکز درمانی روانشناسی و روانپزشکی شهر اهواز و صفحات مجازی این مراکز، در سال99-1398 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 فرد با نشانههای افسردگی بود که از طریق اعلام فراخوان در این مراکز و صفحات مجازیشان و به روش نمونهگیری در دسترس داوطلبانه و پس از غربالگری از نظر داشتن ملاکهای ورود به پژوهش بهوسیله ابزارهای پژوهش (کسب نمره 28-14 بر اساس سیاهه افسردگی بک (BDI-II) و کسب نمره زیر میانگین در آزمون نمایه حافظه فعال وکسلر- ویرایش سوم) انتخاب شدند. پس از همتاسازی از نظر جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت اجتماعی اقتصادی، عدم ابتلا به بیماریهای حاد جسمانی و روانشناختی و سایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، به مدت 10 جلسه، تحت توانبخشی شناختی بهوسیله نرمافزار کاپتان لاگ قرار گرفتند، اما گروه گواه مداخلهای دریافت نکردند. پس از انجام مداخله و گرفتن پسآزمون، دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل کوواریانس با استفاده از SPSS-24 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که میان گروه آزمایش و گواه از لحاظ حافظه فعال شنیداری و فضایی تفاوت معنیداری وجود دارد(001/0>P). میزان حافظه فعال شنیداری و فضایی گروه آزمایش نسبت به پیشآزمون و گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت، یعنی نرمافزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ، بر حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد افسرده، تأثیر معنیداری دارد (001/0>P). بنابراین استفاده از نرمافزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ برای افزایش حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد با نشانههای افسردگی، اثربخش است.
سعیده زاهد، دکتر فریبرز درتاج، دکتر حسن اسدزاده، دکتر پروین کدیور، دکتر نورعلی فرخی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
نظریهی بار شناختی یکی از قویترین چارچوبهای پژوهشی در مطالعات تربیتی است. مسئلهی عمده در این چارچوب توسعهی ابزاری مناسب برای اندازهگیری بار شناختی است. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی پایایی و اعتبار پرسشنامهی بار شناختی بود که توسط کلپش، اشمیتز و سیوفرت (2017) طراحی شده است. به همین منظور، پرسشنامهی مذکور بر روی 206 دانشآموز دختر پایهی هفتم و هشتم، اجراء شد، که در آن دانشآموزان میزان بار درونزاد، برونزاد و مطلوبِ تکالیف یادگیری مختلف را بر روی مقیاس 7 درجهای، درجهبندی کردند. جهت بررسی پایایی ابزار، از آلفای کرونباخ و برای بررسی اعتبار از آزمون t استفاده و کیفیت پاسخهای افراد در تکالیف مختلف با یکدیگر مقایسه گردید. تحلیل عاملی تأییدی نیز با استفاده از نرم افزار لیزرل80/8 به منظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه انجام شد. یافتهها نشان داد که پرسشنامهی مذکور، از پایایی و اعتبار مناسبی برای سنجش انواع مختلف بار شناختی برخوردار است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز یک مدل ساختاری سه عاملی را نشان داد که شاخصهای تناسب آن مطابقت مطلوبی با دادهها داشته و ساختار سه عاملی پرسشنامه بار شناختی را تأیید میکند. از این رو، این پرسشنامه میتواند ابزار مناسبی جهت اندازهگیری انواع مختلف بار شناختی در دانشآموزان پایهی هفتم و هشتم به شمار آید.
ژاله کیانی، علیرضا مرادی، پروین کدیور، حمید رضا حسن آبادی، هادی کرامتی، محمد عفت پناه،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
ذهن آگاهی یکی از مداخلههای اثر گذار در ارتقاء و بهبود کارکردهای اجرایی است، اگر چه این مداخله برای بزرگسالان دارای مستندهای محکمی است، اما برای کودکان کمتر به آن پرداخته شده است، این در حالی است که کودکان دارای نقص توجه /بیش فعالی در کارکردهای اجرایی با مشکل مواجه هستند. از پژوهش حاضر طراحی، ﺗـﺪوین و روایـﯽیـﺎﺑﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣـهی آموزشی- توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨـﯽ ﺑـﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان دارای اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه است. ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از نوع بنیادی است که در دو ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺟـﺮا ﺷـﺪ، در ﻣﺮﺣﻠﮥ اول برای ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﺪوین ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ از روش توصیفی - ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﺎ رویکرد ﺳﻨﺘﺰ ﭘﮋوﻫﯽ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ استفاده شد. در مرحله دوم برای روایابی برنامه از روشهای روایی ﺻﻮری، روایی ﻣﺤﺘﻮایی ﺑـﻪ ﺷـﯿﻮه کیفی و کمی با استفاده از پانل خبرگانی 10نفره و از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. حداقل و حداکثر میزان( CVR )برای هر ماده یا جزء برنامه (73/0 و 1) حداقل و حداکثر میزان( CVI) برای هر ماده یا جزء برنامه به ترتیب (80/0 و 1) محاسبه شد. که در نهایت متوسط شاخص روایی محتوا (S-CVI/Ave) برای کل برنامه 91/0 به دست آمد. نتیجه این پژوهش منجر به تهیه یک برنامه آموزشی - درمانی درسه بخش 1-مبانی، 2-آگاهی به بیرون و 3-آگاهی به درون که شامل خرده عناصر تقویت توجه، تمرکز، هوشیاری نسبت به هیجانات، افکار، تکالیف، هدف و تکانهها میباشد. این برنامه آموزشی- درمانی شامل 16 جلسه کودکان و 3 جلسه والدین، 120 کارت و 20 کاربرگ آموزشی میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد ﺑﺮﻧﺎﻣـﮥ آموزشی -توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨـﯽ ﺑـﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان ﺑﺎ اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه از روایی لازم (S-CVI/Ave) 91/0 برای کاربرد آموزشی و استفاده بالینی برخوردار است.
معصومه سلطانی پور، اکرم پرند، پیمان حسنی ابهریان، سعید شریف یزدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده
کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی در کارکردهای اجرایی همچون انواع توجه، بازداری پاسخ و سرعت پاسخدهی با مشکلاتی مواجه هستند که به منظور بهبود آن به برنامههای آموزشی و درمانی نیاز دارند. از میان روشهایی که بدین منظور طراحی شدهاند، توانبخشی شناختی روش نوینی است که اثربخشی آن در مطالعات مختلف بررسی شده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه بر بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بوده است که بصورت دردسترس و بر اساس ملاک های ورود از بین مراجعه کنندگان به مراکز درمانی انتخاب شدند. از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 15جلسه آموزش و توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه دریافت نمودند. ابزارهای پژوهش عبارتنداز: آزمون عملکرد پیوسته دیداری– شنیداری(IVA)، آزمون هوش ماتریس های پیشرونده ریون برای کودکان 5 تا 9 سال، پرسشنامه مقیاس رتبهبندی سوانسون(SNAP-IV)، نرم افزار توانبخشی شناختی کاپیتانلاگ. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که توانبخشی شناختی به وسیله بازی رایانه ای موجب بهبودی کارکردهای اجرایی، متغیرهای بازداری پاسخ، توجه مداوم، توجه متمرکز و توجه انتخابی در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شده است. ولی در دو متغیر سرعت پاسخدهی و توجه تقسیم شده، تاثیر قابل ملاحظه ای نداشته است.
شمسی رضائی، مجید یوسفی افراشته، ذکرالله مروتی،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین تأثیر توانمندسازی شناختی رایانهای بر کارکردهای توجهی، تمرکز و تلاشمندی شناختی در سالمندان بود. روش این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. شرکتکنندگان، 30 نفر از سالمندان بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند(هر گروه شامل 15 نفر). ابزار پژوهش شامل نرمافزار شناختی Captain's Log و آزمون d2 بود. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرههای پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت(001/0> p). نتایج این مطالعه نشان میدهد که توانمندسازی شناختی رایانهای میتواند به عنوان یک روش اثربخش برای بهبود توجه، تمرکز و تلاشمندی شناختی در افراد مسن، مورد استفاده قرار گیرد.
شیرین رضوانی، علی اکبر شریفی، حسین زارع،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود حافظه کاری نوجوانان با آسیب مغزی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون _پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جهت اجرای این پژوهش 20 نفر از نوجوانان 18-9 سال دچار آسیب مغزی تروماتیک مراجعهکننده به مراکز درمانی در شهرک صدف شهریار (کلینیک پارندمهر) بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازهگیری حافظه کاری از خرده آزمون فراخنای ارقام مقیاس وکسلر4 (سنجش شنیداری حافظه کاری) و آزمون بنتون (سنجش دیداری- فضایی حافظه کاری) استفاده گردید. گروه آزمایش تحت مداخله توانبخشی شناختی(12 جلسه 45 دقیقهای) قرار گرفتند. جهت تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری عملکرد حافظهی کاری تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه کاری (سنجش شنیداری و سنجش دیداری- فضایی) گروه آزمایش و گروه کنترل در پسآزمون نشان داد. بهعلاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمرههای پسآزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توانبخشی شناختی بر عملکرد حافظه کاری نوجوانان مبتلابه آسیب مغزی بود. بنابراین توانبخشی شناختی اثر معناداری بر بهبود عملکرد حافظه کاری بیماران مبتلابه آسیب مغزی دارد و میتوان از آن بهعنوان روش مؤثر و مفید برای بهبود عملکرد حافظه کاری نوجوانان مبتلابه آسیب مغزی سود جست.
برزان سلیمانی، کامران یزدانبخش، خدامراد مومنی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در زمینههای مختلف شناختی ازجمله پردازش اطلاعات، تصمیمگیری، برنامهریزی، حافظه و حل مسئله مشکلاتی را تجربه میکنند. هدف از پژوهش حاضر مدل یابی نقش میانجی آگاهی فراشناختی در رابطه حافظه سرگذشتی بیش کلیگرا و حل مسئله بود. پژوهش از نوع بنیادی و از نظر روش اجرا از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام افراد دارای اختلال شخصیت مرزی مراجعهکننده به مراکز مشاوره و کلینیکهای روانشناسی و روانپزشکی استان کردستان در سالهای 98 -1397 بود. 300 نفر دارای تشخیص اختلال شخصیت مرزی بر اساس مصاحبه بالینی که مایل به شرکت در پژوهش بودند انتخاب شدند و به آزمون حافظه سرگذشتی شرححال، پرسشنامه آگاهی فراشناخت و پرسشنامه حل مسئله اجتماعی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرمافزار Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد حافظه سرگذشتی بیش کلیگرا با ضریب 17/0 بر مهارتهای حل مسئله و با ضریب 20/0 بر آگاهی فراشناخت اثر مستقیم داشت. همچنین، اثر مستقیم آگاهی فراشناختی بر حل مسئله 35/0 بود. حافظه سرگذشتی 4 درصد از واریانس آگاهی فراشناختی و همچنین حافظه سرگذشتی به همراه آگاهی فراشناختی 17 در صد از تغییرات حل مسئله را پیشبینی کردند. اثر غیرمستقیم حافظه سرگذشتی بیش کلیگرا بر مهارتهای حل مسئله 07/0 بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آگاهی فراشناختی بهعنوان واسطه همانند یک ناظر عمل میکند که موجب افزایش نمرات مهارت حل مسئله میشود.