جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای بهرام

بهرام پیمان‌نیا، حمید پورشریفی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1392 )
چکیده

کارکرد اجرایی مجموعه­ای از فرایندها است که مسئولیت هدایت شناختی، عاطفی، رفتاری وعملکردی انسان را در زمان فعالیت وحل مسأله برعهده دارند. هدف این پژوهش مقایسه­ی کارکرد اجرایی سازمان بندی مجدد اندیشه در نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش است. این پژوهش از نوع علی- مقایسه­ای است، بر این اساس50 نوجوان دارای اختلال سوءمصرف حشیش ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر اهواز با دامنه­ی سنی 15 الی 18سال انتخاب شده و با 50 نفر از نوجوانان عادی مقطع دبیرستان از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر اهواز به عنوان گروه شاهد، که از لحاظ برخی متغیرهای جمعیت­شاختی با یکدیگر همتا شده بودند، به­صورت نمونه­ی در دسترس انتخاب شده و بایکدیگر مقایسه شدند. برای گردآوری داده­ها از آزمون بندرگشتالت،TOVA  (به­عنوان یک آزمون عملکرد مستمر) وآزمون شکل­گیری مفهوم ویگوتسکی استفاده شد. داده­ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش نسبت به نوجوانان عادی، عملکرد ضعیف­تری در بازداری رفتار و بازسازی مجدد اندیشه داشتند، و تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. به­طور کلی با توجه به یافته­های پژوهش مبنی بر عملکرد ضعیف­تر نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش نسبت به نوجوانان عادی در کارکردهای اجرایی (بازداری رفتار و بازسازی مجدداندیشه)، به­نظر می­رسد این ضعف منجر به مشکلاتی در رفتار اجتماعی نامناسب، مشکلات درتصمیم­گیری و عدم قضاوت مناسب، مشکلات با نوآوری­ها و تغییر، حواس­پرتی و مشکلات در جنبه های مختلف حافظه می­شود.
 


فرهاد قدیری، عباس بهرام، علی رشیدی پور، صالح زاهدی اصل،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر تعیین اثر فراخوانی هیجان بر ارتقاء حافظ­ی حرکتی ضمنی بود. به همین منظور تعداد 40 نفر از جامعه­ی دانشجویان دانشگاه خوارزمی (20زن و 20 مرد)، به صورت در دسترس انتخاب و پس از کسب ملاک­های لازم برای ورود به گروه نمونه، به صورت تصادفی در دو گروه هیجانی (10 زن و 10 مرد) و خنثی (10 زن و 10 مرد) قرار گرفتند. آزمایش شامل دو دوره­ی اکتساب و یادداری بود. برای این تحقیق تکلیف تطبیق رنگ زنجیره­ای در نظر گرفته­شد. در دوره­ی اکتساب هر دو گروه به اجرای تکلیف در 6 بلوک 150 کوششی با توالی­های تکراری و تصادفی پرداختند. طی اکتساب هیجان، یک گروه با استفاده از روش دستکاری شکست برانگیخته شد، در حالی­که گروه دیگر در شرایط خنثی به سر می­برد. در طول آزمایش تغییرات غلظت کورتیزول بزاق و اضطراب مورد اندازه­گیری قرار گرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان داد، هیجانی سازی تکلیف منجر به افزایش غلظت کورتیزول بزاق و اضطراب گروه هیجانی شد؛ در حالی­که گروه خنثی در فاصله­ی زمانی 24 ساعت هیچ پیشرفتی در یادگیری تکلیف تطبیق رنگ زنجیره­ای نداشت؛ گروه هیجانی در همین دوره­ی زمانی ارتقاء معناداری در عملکرد نشان داد.  


ندا اثنی عشری، مسعود حسینچاری، بهرام جوکار، محبوبه فولادچنگ، فرهاد خرمایی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی مقیاس فراحافظه نوجوانان در بافت تحصیلی بود. این پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است که در مرحله کیفی با استفاده از روش همسوسازی داده­های چندگانه مشتمل بر چهارضلع الف) جمع­آوری اطلاعات مبانی نظری و اصول زیربنایی مربوط به فراحافظه بر اساس چارچوب نظری نلسون و نارنز، ب) پژوهش­های انجام شده در حوزه فراحافظه و یادگیری، ج) ارائه تکلیف حافظه­محور و مصاحبه فراحافظه مبنا بر روی دانش­آموزان (33 نفر) و تحلیل آن (ملاک و نشانگر­ها) و د) بهره­گیری از نظرهای متخصصان حوزه شناختی و تربیتی چارچوب نظری اولیه، و سرانجام بر آن اساس مقیاس فراحافظه تدوین و اعتباریابی شد. سپس در مرحله کمی، با استفاده از نمونه 289 نفری (170= دختر و 116=پسر در رده­ی سنی 18-12 سال) روایی و پایایی مقیاس، با به کارگیری روش­های آماری تحلیل عامل اکتشافی و آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد 19 گویه در قالب 4 عامل: قضاوت­های مربوط به یادگیری، قضاوت­های خود اطمینان­بخش، قضاوت­های حس دانستن و قضاوت­های آسان بودن یادگیری مقیاس فراحافظه را تشکیل می­دهند. ضریب آلفای کرونباخ برای هر عامل محاسبه و ضریب پایایی کل مقیاس برابر با 71/0 محاسبه شد. یافته­های پژوهش معرفی ابزاری جهت سنجش فراحافظه گروه سنی نوجوان در بافت تحصیلی است که ابزاری سودمند برای سنجش فراحافظه و به کارگیری در پژوهش­های شناختی و یادگیری است.
 
سید سعید پورنقاش تهرانی، زهرا قلندرزاده، حجت الله فراهانی، سید مهدی صابری، معصومه پاشایی بهرام،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

بی‌توجهی به سلامت زنان و اعمال خشونت خانگی علیه آنان می‌تواند سبب پیدایش انواع بیماری‌های روانی و حتی جسمانی گردد که این امر تهدیدی برای سلامت اعضای خانواده است. زنان نسبت به اعضای دیگر خانواده بیش‌تر در معرض خشونت، به خصوص خشونت مردان هستند. مهم ترین آسیبی که خشونت خانگی به همراه دارد ایجاد اختلال در عملکرد شناختی زنان قربانی خشونت است. خشونت خانگی به عنوان یک عامل استرس زای محیطی می‌تواند عملکردهای شناختی را تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین بررسی عملکردهای شناختی در زنان آسیب دیده از خشونت های خانگی دارای اهمیت است. تاثیر خشونت بر عملکردهای شناختی از طریق سایر متغیرهای روانشناختی ممکن است رخ دهد. رهایی از موقعیت خشونت پذیری برای زنان قربانی خشونت خانگی به کیفیت عملکرد شناختی آنها وابسته است. از این رو در پژوهش حاضر، نقش واسطه‌ای خودتنظیمی و پریشانی روانشناختی در رابطه بین تجربه خشونت خانگی و عملکردهای شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش در یک نمونه از زنان قربانی خشونت خانگی، روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود که رابطه بین متغیرها بر حسب اهداف پژوهش تحلیل گردیدند. جامعه تحقیق شامل زنان قربانی خشونت مراجعه کننده به واحدهای مختلف پزشکی قانونی شهر تهران در سال 1397 بودند. نمونه پژوهش ۲۰۰ نفر از مراجعه‌کنندگان زن به این مراکز بوده اند که به شیوه هدفمند با توجه به معیارهای ورود و خروج و پس از اخذ رضایت از آن ها انتخاب شده اند. ابزار سنجش متغیرهای پژوهش عبارت است از فرم کوتاه پرسشنامه خودتنظیمی میلر و براون (۱۹۹۹)(SSRQ) ، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس داس (۱۹۹۵)(DASS-21) ، پرسشنامه خشونت خانوادگی پور نقاش تهرانی (۱۳۸۳) و مقیاس ارزیابی شناختی مونترال(MONTREAL)  (۲۰۰۵). نتایج به دست آمده توسط نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شده اند. مدل مفهومی پیشنهادی پژوهش با انجام تحلیل های مختلف آماری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که خشونت خانگی بر عملکردهای شناختی توسط متغیرهای واسطه ای خود تنظیمی و پریشانی روانشناختی تاثیرگذار است. با توجه به مقادیر شاخصهای برازش از قبیل RMSEA، RMR، GFI و ... مدل مفهومی پیشنهادی برازش یافت. پژوهش پیش رو بیانگر آن است که تجربه خشونت های خانگی در زنان به واسطه کاهش توانایی خود تنظیمی، و ایجاد پریشانی روانشناختی باعث کاهش عملکرد های شناختی در آنها می گردد. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان با توجه دادن خانواده ها و همچنین سازمان ها و مراکز مرتبط با نگهداری و کمک به زنان قربانی خشونت به اهمیت نقش کاهش توانایی های شناختی و عوامل واسطه ای موثر بر آنها بر ادامه خشونت پذیری، با مداخلات آموزشی و درمانی، از وقوع مجدد این گونه خشونت ها پیشگیری کرد.
مرضیه صمیمی فر، سحر بهرامی خورشید، صغری اکبری چرمهینی، مریم اسماعیلی نسب، الهام فیاض،
دوره 8، شماره 3 - ( دوره هشت، شماره سه، پاییز 1399 )
چکیده

نتایج پژوهش­‌های اخیر حاکی از تأثیر دوزبانگی بر بسیاری از فرایندهای شناختی و هیجانی می­‌باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش دوزبانگی در پردازش هیجان خشم در زبان­های اول و دوم دوزبانه­‌های ترکی- فارسی می­باشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 18 نفر دو­زبانۀ متوالی ترکی- فارسی (با میانگین سنی 26 سال) از دانشجویان دانشگاه‌­های تهران به روش نمونه‌­گیری هدفمند انتخاب شده و در این پژوهش که یک پژوهش شبه تجربی است شرکت کردند. شرکت­‌کنندگان علاوه بر پرسش­نامه‌­های تاریخچۀ زبانی، سلامت عمومی، و خلق مثبت و منفی، به آزمون کامپیوتری طراحی‌­شده جهت القاء هیجان خشم و سپس انتخاب معناداری واژه‌­های ترکی و فارسی و ناواژه پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه‌­گیری مکرر نشان داد که در موقعیت القاء خشم در مقایسه با موقعیت عادی، افراد به طور معناداری زمان بیشتری را صرف پاسخ به معنادار بودن یا نبودن واژه‌­ها کردند. همچنین در گزینش واژه­‌های ترکی در مقایسه با فارسی نیز به طور معناداری کندتر عمل کردند. به علاوه، در ارتباط با مقایسۀ هر دو زبان به صورت مجزا در هر دو موقعیت، نتایج مقایسۀ زوجی حاکی از این بود که زمان واکنش افراد به واژه­‌های ترکی در موقعیت القاء خشم به طور معناداری طولانی­‌تر بود.   در نتیجه، می­‌توان گفت که افراد دو زبانۀ ترکی- فارسی در موقعیت هیجانی و مشخصاً هیجان خشم، درگیری بیشتری با زبان اول دارند و زبان ترکی بار هیجانی و تداعی­‌های احساسی بیشتر و عمیق­تری برای آن‌ها داشته، و درگیری احساسی آن‌ها در زبان مادری­شان بیش از زبان دومشان است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb