جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای مشهدی

سامیه پناهنده، جواد صالحی فدردی، علی مشهدی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی پردازش منفی اطلاعات ضمنی مرتبط با خود با استفاده از آزمون تداعی ضمنی عزت نفس، در دانشجویان دارای افسردگی و بدون افسردگی انجام شد.تعداد 17 شرکت کننده­ی دارای افسردگی و 17 نفر دانشجوی بدون افسردگی، به شیوه­ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تشخیص افسردگی با استفاده از پرسشنامه­ی افسردگی بک و مصاحبه­ی بالینی صورت گرفت. با هدف کنترل اضطراب آزمودنی­ها، از پرسشنامه­ی اضطراب بک استفاده شد. تحلیل داده­ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شد.نتایج نمایانگر آن بود که گروه افسرده از گروه عادی، دارای نمره­ی افسردگی بالا­تری در پرسشنامه­ی افسردگی بک بودند (001/0=p). همچنین عزت نفس ضمنی گروه افسرده با گروه آزمودنی­­های بهنجار، به طور معناداری متفاوت بود (003/0 = p).از یافته­های این پژوهش می­توان این گونه نتیجه گرفت که افراد افسرده در آزمون تداعی ضمنی عزت ­نفس (IAT)، نمره­ی عزت نفس ضمنی کمتری از افراد بدون افسردگی دارند.  


مسلم کرد، علی مشهدی، جواد صالحی فدردی، جعفر حسنی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر کنترل شناختی افراد دارای نشانه‌های اضطراب صفت بالا بود. روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل فعال بود. بدین منظور 28 نفر از دانشجویان دارای نمره بالا اضطراب صفت دانشگاه فردوسی مشهد با توجه به نمونه‌گیری در دسترس و داوطلبانه با استفاده از پرسشنامه اضطراب صفت- حالت اشپیل برگر انتخاب و پس از همتا سازی به صورت تصادفی، 14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. به‌ منظور اندازه‌گیری کنترل شناختی از آزمون استروپ رنگ-واژه استفاده شد. جهت آموزش حافظه کاری هیجانی برای گروه آزمایش از نرم‌افزار آموزش حافظه کاری هیجانی و در گروه کنترل فعال نیز از نرم‌افزار تطبیق اشکال استفاده گردید. تجزیه ‌و تحلیل نتایج نیز با شاخص‌های آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تی همبسته انجام شد. بین گروه آزمایش (که تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرارگرفته بودند) در مقایسه با گروه کنترل فعال (که از برنامه تطبیق اشکال استفاده می‌کردند) در مؤلفه‌های کنترل شناختی شامل زمان واکنش همخوان، زمان واکنش ناهمخوان و نمره تداخل تفاوت معناداری وجود داشت. آموزش حافظه کاری هیجانی بر افزایش توانایی کنترل شناختی افراد دارای اضطراب صفت بالا تأثیر مثبت دارد.

 
فاطمه غیورکاظمی، زهره سپهری شاملو، علی مشهدی، علی غنائی، فروزان پاسالار،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در بهبود باورهای فراشناختی و علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 5 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، براساس شدت اختلال (خفیف تر یا شدید) همتا شده، به صورت تصادفی در دو گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای گرفتند. از مصاحبه بالینی DSM-IV-TR، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه باورهای فراشناختی استفاده شد. درمان فردی فراشناخت در 8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار در هفته اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری 45 روزه تکمیل شدند، به علاوه پرسشنامه کانور دوبار در میانه درمان (یک سوم و دو سوم مدت دوره درمان) نیز تکمیل گردید. برای تحلیل داده­ها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافته­ها نشان دهنده اثربخشی هردو درمان در نشانه­های اضطرابی آزمودنی­ها، با دامنه درصدهای بهبودی متفاوت در هر فرد بود. میانگین درصدهای بهبودی آزمودنی­ها برای هردو درمان در اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری نداشت. اگرچه بیشترین بهبودی در باورهای فراشناختی در آزمودنی­های گروه فراشناخت ایجاد شده بود. بهبودی همه آزمودنیها در دوره پیگیری ادامه یافته بود. بطورکلی درمان فراشناخت و نوروفیدبک به­طور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.


سمیه رامش، زبیر صمیمی، علی مشهدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی بهبود بازداری شناختی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی در بستر آموزش حافظه کاری هیجانی  صورت گرفت. تعداد 20 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از ابزارهای تشخیصی (مصاحبه بالینی ساختار یافته و پرسشنامه اسنپ نسخه چهار) انتخاب گردیدند و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش  و گواه جای‌دهی شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 15 جلسه 40-30 دقیقه ای در طی 15 روز تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه هیچگونه آموزش و مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با آزمون استروپ کلاسیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حافظه کاری هیجانی منجر به بهبود بازداری شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. بنابراین می­توان نتیجه گرفت که آموزش حافظه کاری هیجانی می­تواند به عنوان یک گزینه مناسب برای بهبود بازداری شناختی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مورد توجه متخصصان و پژوهشگران قرار گیرد.


سمانه ناطقیان، زهره سپهری شاملو، جواد صالحی فدردی، علی مشهدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

افراد افسرده برخلاف غیرافسرده ها نسبت بیشتری از فعالیت لوب فرونتال راست را، در مقایسه با فرونتال چپ، نشان می دهند. چون نیمکره راست با پردازش هیجانی منفی، افکار بدبینانه و سبکهای تفکر ناسازگارانه ارتباط دارد و توان آلفای فرونتال شاخص معکوس فعالیت کورتیکال محسوب می شود، اسیمتری توان آلفای فرونتال، تعادل بین نیمکره چپ و راست در فرونتال را منعکس می کند. هدف از پژوهش حاضر، اصلاح  اسیمتری آلفای فرونتال به منظور کاهش افسردگی، نشخوارفکری و کنش های اجرایی افراد مبتلا به افسردگی واکنشی ناشی از ضربه عشق، با استفاده از مداخله نوروفیدبک و مقایسه اثربخشی آن با گروه مداخله نما بود. در اینجا علاوه بر مطالعه اثربخشی پروتکل آموزش آلفا اسیمتری (ALAY)، مشخصه های عصب شناختی تجربه ترومای هیجانی (ضربه عشق)، نیز با استفاده از شیوه ارزیابی کلینیکال کیو مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان این پژوهش از 32 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و امیرکبیر که براساس ملاکهای ورود به این مطالعه، تجربه ضربه عشق در حداکثر شش ماه گذشته را داشته و بدنبال آن علایم افسردگی، نشخوارفکری و کاهش عملکرد درکنش های اجرایی را داشته اند، تشکیل شده است. پس از مصاحبه اولیه و اجرای پرسشنامه های ضربه عشق، افسردگی و اضطراب بک و نشخوارفکری، و همچنین، سنجش مولفه های کنش های اجرایی (توجه پایدار، حافظه کاری و بازداری شناختی) بوسیله آزمون های کامپیوتری CPT, N-Back و Go/NoGo، و سرانجام، ثبت دوکاناله  EEGبا استفاده از Clinical Q، اندازه گیری های مرحله پیش آزمون انجام گرفت و شرکت کنندگان بطور تصادفی در دو گروه مداخله آزمایشی (سن: 71/3=SD، 73/24=M) و مداخله نما (سن: 87/2=SD، 46/23=M) گمارده شدند. سپس، در مرحله اجرای مداخله نوروفیدبک، 15 جلسه 45 دقیقه ای مداخله آزمایشی و مداخله نما در دو گروه (هر گروه 16 شرکت کننده) اعمال شد.در آخر، اندازه گیری های پس آزمون انجام گرفت. یافته های این مطالعه، با تاکید بر اثربخشی نوروفیدبک اسیمتری آلفا بر کاهش نشانه های افسردگی از سویی، همگام با تعدادی از پژوهشهای قبلی است و از سویی دیگر، نسبت به تعداد دیگری از مطالعات نتایج متفاوتی نشان داد. اثربخشی آموزش نوروفیدبک برکاهش نمرات مقیاس افسردگی بک از این دست است. بهبود کنش های اجرایی و کاهش نشخوارفکری بدنبال آموزش نوروفیدبک، به واسطه نقش مهم این دو در تداوم افسردگی، از نتایج مهم این پژوهش است. تاثیر آموزش نوروفیدبک اسیمتری آلفای فرونتال بر کاهش نشانه های ضربه عشق و همچنین، بهبود شاخص عصب شناختی تجربه یک رویداد استرس زا، یافته جدیدی محسوب می شود که به استناد یافته های مطالعه حاضر می توان، آموزش نوروفیدبک را به عنوان مداخله سودمندی برای کاهش علایم نشانگان ضربه عشق پیشنهاد نمود. 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb