4 نتیجه برای یوسفی
رقیه قربانی، فریده یوسفی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ساختاری میان خلاقیت و خردمندی انجام گرفت. شرکت کنندگان تعداد 268 نفر (135 مرد، 133 زن) از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که به روش خوشهای تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند و آزمون خلاقیت و مقیاس خودسنجی خردمندی را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها بیانگر ارتباط مثبت و معنیدار بین ابعاد خلاقیت (سیالی، انعطافپذیری و ابتکار) و مولفههای خردمندی (تجربیات مهم زندگی، تنظیم هیجانی، تاملی بودن، شوخطبعی و گشودگی به تجربه) بود. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که خلاقیت اثر مثبت و معنیدار بر خردمندی (001/0p< ، 51/0=β) دارد و میتواند 26 درصد از واریانس خردمندی را تبیین نماید. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد میشود با توجه به اینکه خردمندی از طریق خلاقیت قابل پیشبینی است؛ متولیان تعلیم و تربیت با فراهم آوردن محیطهای آموزشی غنی به پرورش تفکر خلاق پرداخته و در نهایت افراد خردمندی را وارد جامعه سازند.
شمسی رضائی، مجید یوسفی افراشته، ذکرالله مروتی،
دوره 9، شماره 2 - ( دوره نهم، شماره دوم، تابستان 1400 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین تأثیر توانمندسازی شناختی رایانهای بر کارکردهای توجهی، تمرکز و تلاشمندی شناختی در سالمندان بود. روش این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. شرکتکنندگان، 30 نفر از سالمندان بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند(هر گروه شامل 15 نفر). ابزار پژوهش شامل نرمافزار شناختی Captain's Log و آزمون d2 بود. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرههای پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت(001/0> p). نتایج این مطالعه نشان میدهد که توانمندسازی شناختی رایانهای میتواند به عنوان یک روش اثربخش برای بهبود توجه، تمرکز و تلاشمندی شناختی در افراد مسن، مورد استفاده قرار گیرد.
- شایسته سجادی، - محبوبه فولادچنگ، - فریده یوسفی، - راضیه شیخ الاسلامی،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره دهم، شماره چهارم، زمستان 1401 1401 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر دو ساختار مرتبط با شناخت یعنی سرزنش خود و حافظه فعال در نوجوانان بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 30 نفر (دو گروه 15 نفره) از نوجوانان 14 تا 18 ساله بودند که داوطلب شرکت در مطالعه بودند. آنها به مقیاس سطوح خودسرزنشگری تامپسون و کانتینرها (2004) و مقیاس حافظه فعال وکسلر (1945) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه تجربی در یک برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 2 ساعته شرکت کردند و گروه کنترل بدون مداخله بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله ذهن آگاهی بر خودسرزنشگری (001/0=P) و حافظه کاری (001/0=P) در گروه آزمایش تأثیر معنادار دارد (05/0 > P). نتیجه گیری: در یک نتیجهگیری کلی میتوان بیان کرد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی میتواند در برنامههای درمانی و روانشناختی برای افزایش حافظه فعال و کاهش خودسرزنشگری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
آقا محمدرضا ذوقی پایدار، خانم نسرین یوسفی،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره دهم، شماره چهارم، زمستان 1401 1401 )
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی کارکردهای اجرایی مغز از جمله انعطافپذیری شناختی، توجه انتخابی و بازداری پاسخ، بر اساس متغیرهای جنسیت و زبان، در بین دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی و علی- مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان دوزبانه و تک زبانه دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 99-1398 بودند که آزمون بر روی ۲۱۴ نفر از دانشجویان اجرا شد و در نهایت دادههای به دست آمده از ۱۶۵ نفر، از طریق تحلیل واریانس چندمتغیره، بررسی شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون رایانهای استروپ استفاده شد. نتایج نشان داد که بین جنسیت و کارکردهای اجرایی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این صورت که متغیرهای توجه انتخابی و بازداری پاسخ در زنان بیشتر از مردان است و انعطافپذیری شناختی در مردان، بیشتر از زنان است (01/0 p<)؛ اما در رابطه با متغیرهای کارکردهای اجرایی در بین افراد دوزبانه و تک زبانه، تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 p>). بر اساس یافتهها میتوان گفت که برحسب جنسیت، در کارکردهای اجرایی مغز تفاوت وجود دارد لذا پیشنهاد میشود در حوزه آموزش و یادگیری مرتبط با کارکردهای اجرایی به مقوله جنسیت توجه شود.