جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای آزمون

آتنا اصفهانی خالقی، علی اصغر اصغر نژاد فرید، حسن احدی، سید علی محمد موسوی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده

در پژوهش حاضر، تأثیر آموزش­های فراشناختی بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان پسر  نارسا خوان پایه­ی سوم ابتدایی مورد بررسی قرار گرفته­است. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه­ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر نارسا خوان پایه­ی سوم ابتدایی است که، در سال تحصیلی 92-91 در شهرستان آبیک به تحصیل مشغول بودند. نمونه­ی پژوهش نیز شامل 30 نفر دانش آموز پسر نارساخوان است که، به روش تصادفی انتخاب و به تعداد مساوی در گروه­های آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل آزمون خواندن و نارسا خوانی (نما) و آزمون هوش وکسلر کودکان بود. در گروه آزمایش، آموزش­های فراشناختی به مدت 8 جلسه­ی 60 دقیقه­ای ارائه گردید، در حالی­که در گروه کنترل هیچ گونه مداخله­ای صورت نگرفت. پس از پایان مداخله، در هر دو گروه آزمون خواندن و نارسا­خوانی اجرا شد. داده­های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که، آموزش­های فراشناختی، بر بهبود عملکرد حیطه­های مختلف خواندن دانش آموزان نارسا خوان اثر بخش بوده­است.  


سامیه پناهنده، جواد صالحی فدردی، علی مشهدی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی پردازش منفی اطلاعات ضمنی مرتبط با خود با استفاده از آزمون تداعی ضمنی عزت نفس، در دانشجویان دارای افسردگی و بدون افسردگی انجام شد.تعداد 17 شرکت کننده­ی دارای افسردگی و 17 نفر دانشجوی بدون افسردگی، به شیوه­ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تشخیص افسردگی با استفاده از پرسشنامه­ی افسردگی بک و مصاحبه­ی بالینی صورت گرفت. با هدف کنترل اضطراب آزمودنی­ها، از پرسشنامه­ی اضطراب بک استفاده شد. تحلیل داده­ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شد.نتایج نمایانگر آن بود که گروه افسرده از گروه عادی، دارای نمره­ی افسردگی بالا­تری در پرسشنامه­ی افسردگی بک بودند (001/0=p). همچنین عزت نفس ضمنی گروه افسرده با گروه آزمودنی­­های بهنجار، به طور معناداری متفاوت بود (003/0 = p).از یافته­های این پژوهش می­توان این گونه نتیجه گرفت که افراد افسرده در آزمون تداعی ضمنی عزت ­نفس (IAT)، نمره­ی عزت نفس ضمنی کمتری از افراد بدون افسردگی دارند.  


شیرین علایی فر، علیرضا مرادی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش برنامه فرزند پروری مثبت به مادران بر افزایش توانایی خواندن کودکان نارسا خوان بود. با توجه به شبه آزمایشی بودن پژوهش، از طرح تحقیق پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. آزمودنی های این طرح، 20 مادر دارای کودک مبتلا به نارساخوانی و خود این کودکان بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. مادران کودکان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش "برنامه فرزندپروری مثبت" بر اساس الگوی ساندرز(2003) قرار گرفتند. این جلسات به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. آزمودنی ها در 3 مرحله ی پیش آزمون (یک هفته قبل از شروع جلسات آموزشی)، پس آزمون (پس از اتمام جلسه تلفنی) و مرحله پیگیری (یک ماه پس از اجرای پس آزمون) با استفاده از  آزمون "خواندن و نارسا خوانی نما" مورد ارزیابی قرار گرفتند. این آزمون دارای 10 خرده مقیاس می باشد که عبارتند از: خواندن کلمات، زنجیره کلمات، آزمون قافیه، نامیدن تصاویر، درک متن، درک کلمات، حذف آواها، خواندن ناکلمات و شبه کلمات، نشانه حرف و نشانه مقوله. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با طرح اندازه­گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که برنامه فرزندپروری مثبت موجب شده است که کودکان نارساخوان گروه آزمایش در خرده مقیاس خواندن کلمات و حذف آواها، نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار داشته و همچنین آزمون پیگیری نشان داد که این تغییرات از پس‌آزمون تا پیگیری ثابت بوده است. در رابطه با 8 خرده مقیاس باقی مانده باید گفت که  با وجود این که تغییرات گروه‌ها در طول زمان معنادار است، ولی مداخله صورت گرفته در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنادارتری ایجاد نکرده است. اگر چه مداخله صورت گرفته بر این 8 خرده مقیاس از لحاظ آماری تاثیر معنادار نداشته، اما از لحاظ بالینی اثربخشی این مداخله مشاهده شده است.


سعید اکبری زردخانه، فرشاد احمدی، مجتبی مهدوی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

به دلیل اهمیت گسترده ارزیابی توانایی‌ها و همچنین نقایص‌ شناختی در افراد بهنجار و آسیب‌دیده و استفاده از ابزار و آزمون‌های شناختی به‌عنوان مهم‌ترین بخش در ارزیابی شناختی و عصب‌شناختی در زمینه پژوهشی و درمانی، هدف پژوهش حاضر استانداردسازی ابزار نقایص شناختی در افراد بهنجار بود. روش پژوهش حاضر، از نظر شیوه جمع‌آوری داده‌ها از نوع توصیفی- ابزارسازی است. گروه نمونه مورد مطالعه، 200 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه سنندج بود که به شیوه نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته‌های تحلیل عاملی اکتشافی، نشان از وجود پنج عامل موجود در نسخه فارسی آزمون با 29 آیتم بود. تحلیل آیتم‌ها و محاسبه ضرایب همگونی درونی و بازآزمایی ابزار نیز نشان از ویژگی‌های مناسب آیتم‌ها و عامل‌های استخراج شده است. تحلیل عاملی تاییدی نیز مدل پنج عاملی اصلی را تایید کرد؛ بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت آزمون نقایص شناختی از روایی و اعتبار مناسبی جهت سنجش نقایص شناختی در جامعه ایرانی برخوردار است؛ بنابراین از این آزمون می‌توان به‌عنوان ابزاری جهت سنجش نقایص شناختی در زمینه‌های پژوهشی و درمانی استفاده نمود.


هدی منصوریان، آزاده نثاری، علیرضا مرادی، بابک محمدی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

در این مطالعه به مدلسازی محاسباتی پیوندگرای تصمیم‌گیری پرداخته شده است. مهمترین مناطق تصمیم‌گیری در مغز، عبارتند از تالاموس، کورتکس پیش پیشانی و آمیگدال. مدل محاسباتی پیوندگرا با سه بخش که نماینده این سه منطقه است بر پایه آزمون برد و باخت آیوا ساخته شد. در مطالعات بسیاری از آزمون آیوا برای بررسی تصمیم‌گیری هیجانی استفاده شده است. در تصمیم‌گیری هیجانی و مبتنی بر احساسات نقش آمیگدال بسیار اساسی است و انتظار می رود مدلی دو بخشی (نماینده تالاموس و آمیگدال) و بدون وجود پردازش های کورتکس نیز بتواند تصمیم‌گیری در این آزمون را مدل کند، هر چند که از منظر ریاضی تنها وجود همین دو بخش در مدل (مفاهیم مستخرج از آزمون و عناصر تابع ارزش) برای پیشبینی تصمیمات شرکت کنندگان کافی است. با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، از 56 نفر شرکت کننده متشکل از 20 مرد و 36 زن با میانگین سنی 52/43 سال خواسته شد در آزمون تصمیم‌گیری آیوا  شرکت کنند. پس از آن هر دو مدل برای این افراد اجرا شد و نتایج مقایسه شد تا مشاهده شود کدامیک تطابق بیشتری با انتخاب های آزمون دهندگان دارد. یافته های تحقیق نشان می دهند مدل دو بخشی 57/62 و مدل سه بخشی منجر به پیشبینی 46/68 درصدی انتخاب‌های آزمون دهندگان شده است که این اختلاف معنی دار بود. در نتیجه می‌توان گفت پردازش های کورتکس در این نوع تصمیم‌گیری نیز نقش بسزایی دارد.
صغرا اکبری چرمهینی، مرضیه السادات سجادی نژاد، مهدی مولایی یساولی،
دوره 7، شماره 1 - ( 7-1398 )
چکیده

خلاقیت به عنوان عملکرد یا توانایی شناخته شده است که به صورت اصیل، ارزشمند و مفید، ظهور پیدا می­کند. سطح خلاقیت هر فرد را می­توان با استفاده از ارزیابی عملکرد او در آزمون­های خلاقیت سنجید. یکی از آزمونهای پر کاربرد در سنجش خلاقیت، آزمون تداعی­های دور است. آزمون تداعی­های دور که  بوسیله مدنیک (1967) ساخته شد به عنوان یک ابزار معتبر سنجش تفکر همگرا شناخته می­شود. هدف این پژوهش بررسی ویژگی­های روانسنجی و تطبیق نسخه فارسی آزمون تداعی­های دور بود. بدین منظور 482 نفر از دانشجویان دانشگاه اراک به روش نمونه­گیری خوشه­ای انتخاب شده و در این تحقیق شرکت کردند. بدین صورت که ابتدا تعداد 200 دانشجو انتخاب و به آزمون تداعی­های دور پاسخ دادند. پس از پالایش اولیه اصلاحاتی در نسخه اولیه صورت گرفت و سپس 282 نفر متفاوت از نمونه اولیه به آزمون­های تداعی­های دور، حل مسئله بینشی و استفاده­های غیر معمول گیلفورد پاسخ دادند. از دو رویکرد کلاسیک و نظریه سوال-پاسخ جهت بررسی ضریب دشواری و تمیز گویه­ها، روایی سازه، و پایایی استفاده شد. همبستگی مثبت معنادار آزمون تداعی­های دور با آزمون حل مسئله بینشی، و عدم ارتباط معنادار با آزمون استفاده­های غیر معمول گیلفورد به ترتیب نشان دهنده روایی همگرا و افتراقی و در کل روایی سازه مناسب آزمون می­باشد. نتایج نشان دهنده ویژگی­های روانسنجی مناسب  نسخه 30 گویه ایی تداعی­های دور ارائه شده در این پژوهش بوده و میتوان گفت این آزمون برای اندازه­گیری تفکر همگرا در زبان فارسی کارآمد و مناسب است.
 
آزاده عسکری، فروغ خداکریمی، محمد مهدی نظرپور،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

تفکرانتقادی به افراد کمک می‌کند طیف وسیعی از اطلاعات را درنظر گرفته و تجزیه و تحلیل کنند. اهمیت تقویت این مهارت برای مدیران دوچندان است زیرا باعث دستیابی به موفقیت و عبور از بحران‌ها می‌شود. آزمون واتسون-گلاسر یکی از ابزارهای سنجش تفکر انتقادی است و به نوعی طراحی شده که جنبه‌های مهارتی و گرایشی تفکر انتقادی را باهم درآمیخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی شاخصه‌های روان‌سنجی این آزمون در مدیران شرکت انتقال گاز ایران است و با استفاده از روش‌های اعتباریابی و پایایی‌سنجی ویژگی‌های روان‌سنجی آن را می‌سنجد تا از این طریق بتوان به ابزاری مناسب برای تشخیص و سنجش تفکر انتقادی در نمونه ایرانی به ویژه در بین مدیران دست یافت. نمونه پژوهش حاضر را 472 نفر از مدیرانی تشکیل می‌دهند که در سال 98-1397 در طرح "تدوین شناسنامه روانشناختی مدیران شرکت انتقال گاز ایران" شرکت داشتند و به ‌صورت الکترونیکی به 80 پرسش‌ این آزمون پاسخ دادند. یافته­های این پژوهش نمایشگر این بود که آزمون در جامعه مذکور دارای چهار بعد تفکر تحلیلی، ارزشیابی، تفسیر و پیش­فرض می­باشد. این در حالی است که نسخه اصلی آن دارای پنج بعد است اما تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که دو مؤلفه استنباط و استنتاج باید در یکدیگر ادغام شوند و این مؤلفه­ی جدید تفکر تحلیلی نام‌گذاری شد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مدل با چهار مؤلفه مذکور در تمامی شاخص­های برازش مدل، معنادار و مطلوب بود. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، می‌توان از آزمون تفکر انتقادی واتسون- گلاسر در راستای دستیابی به هدف‌های پژوهشی بهره گرفت.

عین اله خجیر، رسول کردنوقابی، خسرو رشید، ابوالقاسم یعقوبی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

پژوهش‌های متعددی به بررسی تفکر آرزومندانه یا سوگیری تمایل در کودکان و بزرگسالان پرداخته‌اند اما پژوهشی در مورد تحول تفکر آرزومندانه در سنین کودکی و نوجوانی انجام نشده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تحول تفکر آرزومندانه در کودکان و نوجوانان سنین 7 تا 14 سال ایرانی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تحولی با روش مقطعی بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان سنین 7 تا 14 سال مدارس عادی دولتی شهر آمل در سال تحصیلی 99-98 بود. حجم نمونه شامل 240 نفر در 4 گروه سنی(هر گروه شامل 30 دختر و 30 پسر) که با روش نمونه‌گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، آزمون کارت علامت‌دار بود که به صورت نرم‌افزار تحت وب، طراحی شده بود. داده‌ها با روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر، تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان دادند که تفکر آرزومندانه در کودکان و نوجوانان ایرانی نه تنها با افزایش سن کاهش نمی‌یابد بلکه افراد 14-11 سال در پیش‌بینی رویدادهای ناخوشایند، سوگیری شدیدتری نسبت به کودکان 10-7 نشان می‌دهند. با توجه به تأثیری که تفکر آرزومندانه در فرایند تصمیم‌گیری بویژه در پیش‌بینی رویدادهای منفی و به دنبال آن در بروز رفتارهای پرخطر دارد پژوهش بیشتر برای یافتن راهکارهایی برای آگاهی‌بخشی و متعادل‌سازی تفکر آرزومندانه، ضروری است.

سروش لهراسبی، علیرضا مرادی، میثم صادقی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

بازشناسی هیجان از مهمترین مؤلفه‌های شناخت اجتماعی است. ضعف در بازشناسی هیجان می‌تواند ماندگاری انسان در محیط را با خطر مواجه نماید. بازشناسی هیجان در فرهنگ‌ها و ملیت‌های مختلف الگوی متفاوتی دارد و برخی از هیجان‌ها بهتر از هیجان‌های دیگر بازشناسی می‌شوند. در یکسری از اختلالات روان‌شناختی و آسیب‌های عصب‌شناختی نیز تفاوت یا ضعف در بازشناسی الگوی هیجانی وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی الگوی بازشناسی هیجان در ایرانیان با استفاده از آزمون عصب  روان‌شناختی معتبر رایانه‌ای بوده است. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا از داوطلبان 24 الی 40 ساله آزمون هوش رایانه‌ای ماتریس‌های پیش‌رونده ریون-2 گرفته شد، سپس برای 88 نفر که در آزمون ریون-2 نمره نرمال را کسب نموده بودند، خرده‌آزمون بازشناسی ‌هیجان، از مجموعه آزمون‌های شناختی کمبریج (کن‌تب) اجرا شد. میانگین پاسخ صحیح آزمودنی‌ها به هر یک از 6 هیجان به صورت درصد بررسی شد. داده‌های جمع‌آوری شده پراکندگی نرمال داشتند و شرط کرویت نیز برای داده‌ها برقرار بود. بیشترین میزان پاسخ صحیح 75.83 درصد در بازشناسی هیجان شادی بود، غم 70 درصد، تعجب 68.48 درصد، انزجار 47.84 درصد، عصبانیت 42.54 درصد و سرانجام هیجان ترس 38.26 درصد پاسخ صحیح ثبت شد. ایرانیان شادی را بهتر از سایر هیجان‌ها تشخیص می‌دهند و ترس ضعیف‌ترین هیجانی است که می‌توانند تشخیص دهند. نتایج این آزمون در بررسی شاخص‌های شناختی افراد جامعه ایران در زمینه شناسایی بهتر توانایی‌ها و ضعف‌های شناختی مردم مؤثر است. به عبارتی نتایج این تحقیق یافته‌های مؤثری در بررسی شناخت اجتماعی مردم ایران می‌تواند داشته باشد.

حمید خانی پور، مبینا رادفر، مائده پورطرق، مسعود گرامی پور،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

« آزمون پال 2: سنجش فرایندی تشخیصی یادگیرنده» یکی از آزمون‌­های پرکاربرد در حوزه اختلال‌­­های یادگیری است که دارای دو نسخه خواندن و نوشتن ریاضی است. هدف پژوهش حاضر بررسی انطباق آموزشی و فرهنگی این آزمون بود. به این منظور پس از ترجمه آزمون، مراحل انطباق­­ی‌ابی فرهنگی بررسی شد و از سه منبع کتب درسی ریاضی پایه دبستان، مصاحبه با معلمین و اجرای آزمایشی آزمون روی یک گروه 14 نفری از کودکان از دوره­‌های پیش‌­­دبستانی تا پایه ششم، قابلیت کاربرد و ملاک‌­های ویژه اجرای آزمون برای دانش‌­آموزان ایرانی تهیه شد. اصلاحاتی در زمینه محتوای آزمون، در زمینه­­‌های محتوای بخش­­‌های حل مسئله کلامی، درک مفاهیم جزء و کل، در آزمون نمونه ایرانی انجام شد. همچنین ملاک‌­­های قطع آزمون برای دانش‌­­آموزان ایرانی در خرده­­‌آزمون­‌های درک ارزش مکانی اعداد، خطایابی و توانایی انجام محاسبات به نسبت دستورالعمل اصلی آزمون در سن بالاتری قرار می­گیرد. هندسه و اعداد اعشاری آیتمی است که در آزمون ریاضی پال 2 به صورت روابط جزء و کل پرداخته شده است اما در کتب درسی ایران مفصل­‌تر و پیچیده­‌تر است. آموزش محاسبه در نظام آموزش مدرسه ایران در سال­­های اخیر تغییراتی داشته که در دستورالعمل آزمون اصلاح گردید. شباهت­­‌های اجرا و نمره­­گذاری نسخه فارسی آزمون ریاضی پال 2 در نمونه ایرانی با دستورالعمل اصلی نسخه انگلیسی آزمون بیشتر از تفاوت­های آن­ها با یکدیگر است.

سیده ندا قدمگاهی ثانی، علیرضا مرادی، رضا شالباف، میثم صادقی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه: اختلال کمبود توجه بیش فعالی نوعی اختلال رشدی عصبی است که با نقایصی در مهارتهای شناختی و خودکنترلی هیجانی مشخص می‌شود. مطالعات بسیاری به عملکرد ضعیف ناحیه پیشانی در بیماران بیش‌فعال اشاره کرده‌‌اند. افزایش تغییرات همودینامیک در منطقه پیشانی این کودکان می‌تواند باعث کاهش علائم اختلال می‌شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات غلظت هموگلوبین(Hb) منطقه پیش پیشانی این کودکان در حین انجام فعالیت‏ شناختی آزمون عملکرد پیوسته رایانه‏ای می‌باشد. روش‌: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری است. از 30 کودک بیش‌فعال شش تا هشت سال ثبت fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانه‏ای به صورت پیش آزمون انجام شد. سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول تحت مداخله تحریک الکتریکی جمجمه‌ای و گروه دوم تحت مداخله شناختی رایانه‌ای کاپیتان لاگ به تعداد 14 جلسه نیم ساعته قرار گرفتند. پس از اجرای مداخله‌ها مجددا میزان تغییرات هموداینامیک ناحیه پیشانی از همه شرکت‌کننده‌ها به وسیله fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانه‏ای به صورت پس آزمون ثبت گرفته شد. سرانجام  پس از اتمام دوره مداخله با 4 هفته فاصله ، از شرکت کننده‌ها آزمون پیگیری گرفته شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون در گروه CES، معنادار بوده اند (01/0p<) ولی این تفاوت از مرحله پس آزمون تا پیگیری معنادار نبود (05/0p>). در گروه کاپیتان لاگ تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پیگیری بر اساس نتایج آزمون t، معنادار بوده اند (05/0p<). نتایج بیانگر عدم معناداری اثر تعامل گروه در زمان برای متغیر میزان جذب اکسیژن می‌باشد. بین دو گروه CES  و کاپیتان لاگ در میزان تغییر جذب اکسیژن از جلسه پیش آزمون تا جلسه پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). نتیجه‌گیری: بر مبنای یافته‌های این پژوهش، می‌توان نتیجه گرفت که مداخله CES و مداخله نرم افزار شناختی کاپیتان لاگ، درمان‌های موثری به منظور افزایش تغییرات هموداینامیک در منطقه پیش پیشانی کودکان بیش‌فعال هستند و نیز می‌توانند باعث بهبود نقص توجه پایدار بینایی در این کودکان شوند.
 
آقای سعدی ایازی، دکتر سجاد رضائی، دکتر اشکان ناصح، دکتر مریم کوشا،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

اختلال نارسایی توجه/ بیش­فعالی (ADHD) یکی از شایع‌ترین اختلال‌های عصبی-رشدی است و تلاش برای بهبود روش‌های تشخیصی آن ادامه دارد. در این مطالعه با استفاده از نرم‌افزار CogLab مدلی تشخیصی تدوین و معرفی شود تا به‌عنوان ابزاری کمکی برای تشخیص ADHD به روان‌شناسان یاری رساند. در بستر یک طرح توسعه‌ای و مورد-شاهدی با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند در شهر رشت، 93 کودک با تشخیص ADHD با تشخیص یک فوق‌ تخصص روانپزشکی اطفال، انتخاب شدند. از والدین هر دو گروه (مورد و شاهد) نیز مصاحبه بالینی گرفته شد و پس از تکمیل پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه4-CSI، اطلاعات جمعیت شناختی آن‌ها جمع‌آوری شد. گروه شاهد نیز شامل 33 نفر از دانش‌آموزان شاغل به‌تحصیل از مدارس رشت فاقد اختلال با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه چهارم CSI-4 انتخاب شدند. هر دو گروه در شرایط یکسان با استفاده از بخش توجهِ نرم‌افزار CogLab به‌آزمون‌های کشف تغییر و نشانه دهی فضایی پاسخ دادند. داده‌های توسط SPSS-24 پردازش شدند. در تحلیل تشخیص، نتایج نشان داد حالتِ نسبتِ پاسخ صحیحِ کشف تغییر در حالت سو­سو بیشترین قدرت پیش‌بینی در تفکیک و تمایز طبقات بین گروه مورد و شاهد را داشته است و نتایج تابع تشخیصی در بخش اعتبارسنجی متقابل، در دو گروه مورد و شاهد توانست 6/80 درصد از کل افراد گروه ADHD(مورد) و همچنین 7/72 از کل افراد گروه شاهد را درست گروه‌بندی کند. آزمون کشف تغییر و نشانه‌دهی فضایی در بستر نرم­افزار CogLab می­تواند به‌عنوان ابزاری کمکی در خدمت روان­شناسان، برای کمک به‌فرایند تشخیص در کودکان مبتلابه ADHD مورداستفاده قرار گیرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb