جستجو در مقالات منتشر شده


29 نتیجه برای توان

کاظم برزگر بفرویی، جواد کاووسیان،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

ازجمله دروسی که دانش‌آموزان در آن ضعف دارند و به افت تحصیلی آن‌ها می‌انجامد، درس ریاضیات است. با توجه به اهمیت این درس، این پژوهش با هدف بررسی نقش نظم جویی شناختی هیجان و توانایی حل مسئله در اضطراب ریاضی دانش‌آموزان دوم تجربی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه‌ی مورد مطالعه در پژوهش حاضر، دانش‌آموزان دختر دوم تجربی شهر یزد بود. بدین منظور 130 نفر از دانش‌آموز دختر دوم تجربی شهر یزد به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های اضطراب ریاضی MARS-R، نظم جویی شناختی CERQ و توانایی حل مسئله PSI پاسخ دادند. برای تحلیل داده‌ها از شاخص‌های آمار توصیفی و آزمون معناداری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردید. یافته‌های پژوهش نشان داد که بین نمرات اضطراب ریاضی دانش‌آموزان دو بعد کنترل شخص (249/0-r=) و اعتماد به حل مسئله (348/0-r=) از ابعاد  توانایی حل مسئله رابطه معکوس و معنادار؛ و همچنین با بعد منفی نظم جویی شناختی هیجان (327/0r=) رابطه مستقیم و معنادار وجود داشت؛ و یافته‌های حاصل از رگرسیون نشان داد که توانایی حل مسئله و راهبرد منفی نظم جویی شناختی هیجان جمعا  18 درصد از واریانس اضطراب ریاضی را در سطح   01/0 p< تبیین می کنند و به ترتیب در جهت منفی و مثبت قدرت پیش بینی اضطراب ریاضی را دارند. طبق یافته‌های این پژوهش به مسئولین و به‌ویژه معلمان ریاضی پیشنهاد می‌شود برای افزایش عملکرد ریاضی دانش‌آموزان درزمینه‌ی کاهش نظم جویی شناختی هیجان منفی و افزایش اعتماد به حل مسئله تلاش کنند.  


فرحناز کیان ارثی، علی پیرهانی، صدیقه نصیری پور، کوکب خلیلی پاجی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای شناختی، پیش مهارتهای شنیداری  و توانش­های زبانی در کودکان تک زبانه و دو زبانه است. طرح پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه­ای است. نمونه پژوهش حاضر را 30 نفر از کودکان دو زبانه ی 6 تا 12 سال مرکز چند زبانه­های ایران و 30 نفر از کودکان تک زبانه 6 تا 12 سال  مرکز خلاقیت تشکیل می­دهند. نمونه­گیری به شیوه در دسترس و هدفمند انجام شد. ابزار پژوهش آزمون رشد زبان، آزمون هوش کلامی وکسلر و آزمون پیش مهارت­های شنیداری بود. داده­ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین کارکردهای شناختی، پیش مهارت های شنیداری و توانش­های زبانی کودکان تک زبانه و دو زبانه تفاوت معنی­داری وجود دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، والدین و نهاد­های آموزشی باید برنامه­های موثر و متنوعی به منظور بهبود مهارت­های شناختی لازم برای  یادگیری زبان ایجاد کنند.


حسین زارع، علی اکبر شریفی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

اسکلروزیس چندگانه یک بیماری تخریب‌کننده‌ی سیستم عصبی مرکزی است که به علت ایجاد آسیب‌های شناختی، می‌تواند کیفیت زندگی این بیماران را کاهش می‌دهد. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی توان‌بخشی شناختی رایانه‌ای بر حافظه کاری و آینده‌نگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه است. 46 بیمار 20 تا 40 ساله­ی مبتلا به اسکلروزیس چندگانه که ملاک‌های ورود به پژوهش را داشتند، به‌صورت تصادفی به گروه‌های آزمایش و انتظار تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش، با استفاده از نرم‌افزار توان‌بخشی حافظه، 12 جلسه آموزش دیدند و افراد گروه انتظار در آن دوره هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت نکردند و آموزش آن‌ها به بعد از اجرای پژوهش موکول شد. آزمون ظرفیت حافظه‌ی کاری دانیمن وکارپنتر و پرسشنامه حافظه آینده‌نگر و گذشته‌نگر در پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری، به کار رفت. نتایج تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه کاری گروه آزمایش و گروه انتظار در پس‌آزمون نشان داد، همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه آینده‌نگر گروه آزمایش و گروه انتظار در پس‌آزمون وجود دارد. به‌علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمره­های پس‌آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توان‌بخشی شناختی رایانه‌ای بر عملکرد حافظه کاری و آینده‌نگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه بود. بنابراین توان‌بخشی شناختی رایانه‌ای اثر چشمگیری بر بهبود عملکرد حافظه کاری و آینده‌نگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه دارد و می­توان از آن به­عنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد حافظه این­گونه بیماران سود جست.


سهراب امیری،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر مقایسه ابعاد مختلف حافظه شامل حافظه گذشته­نگر و آینده­نگر و توانایی شناختی در سه گروه شخصیتی مبتنی بر نظریه حساسیت به تقویت بود. به این منظور، ابتدا 358 نفر از دانشجویان از طریق نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای از دانشگاه بوعلی سینا انتخاب شدند. سپس مقیاس سیستم­های مغزی/رفتاری به منظور پاسخگویی در بین آنها توزیع گردید تا پاسخ دهند. پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 51 نفر از آنان بر اساس تحلیل خوشه­ای در پرسش­نامه سیستم­های مغزی/رفتاری انتخاب شده و درنهایت به منظور آزمون فرضیه­های پژوهش، شرکت­کنندگان در ابعاد حافظه گذشته­نگر و آینده­نگر و توانایی شناختی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده­ها پس از جمع­آوری با استفاده از شاخص­های توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون­های تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین سه گروه شخصیتی تفاوت معناداری در ابعاد حافظه و توانایی شناختی وجود دارد. به این صورت که گروه با حساسیت سیستم بازداری رفتاری بالا در مؤلفه‌های حافظه گذشته­نگر، آینده­نگر، حافظه عمومی، توانایی نام بردن عملکرد بهتری داشتند؛ گروه با حساسیت بالای سیستم جنگ-گریز-انجماد نمرات بالاتری در حافظه ­آینده­نگر و حافظه عمومی داشتند. نتایج نشان داد که بیش­فعالی و کم فعالی سیستم­های مغزی/رفتاری می­تواند رابطه نزدیکی با توانایی حافظه و سایر توانایی­های شناختی داشته باشد. به نظر می­رسد توانایی­های شناختی می­تواند تحت تاثیر سیستم­های مغزی مرتبط با حساسیت به تقویت قرار گرفته و به این وسیله کارکردهای شناختی تغییر یابند.


 
مهری رحمانی، اسحق رحیمیان بوگر، سیاوش طالع پسند، مصطفی نوکنی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مداخلات بازتوانی شناختی ترکیبی(کامپیوتری و دستی)بر ارتقاء سرعت پردازش اطلاعات و بهبود متغیرهای   وضعیت روانی(MMSE) زنان مبتلا به ام اس بود. این پژوهش با طرح پیش آزمون-پس آزمون با پیگیری دو ماهه اجرا شد. 24 زن مبتلا به ام اس با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه 12 نفره جایگزین شدند و گروه  آزمایش ، تحت آموزش توان بخشی شناختی قرار گرفته و گروه گواه نیز مداخله ای دریافت نکرد. کلیه شرکت کنندگان جلسه اول و آخر توسط آزمونهای سنجش وضعیت روانی(MMSE)  و آزمون توالی شنیداری(PASAT) ارزیابی شدند. پژوهش در مدت 21 جلسه و در شهر اراک اجرا و داده ها با مدل تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند. یافته ها  نشان داد که اثر اصلی عامل زمان(پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری) بر نمره توجه انتخابی معنادار است. نتیجه گرفته می شود بازتوانی شناختی دستی بر بهبود توجه انتخابی بیماران زن مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس اثربخش است.توصیه می شود از این مداخلات جهت بهبود سرعت پردازش اطلاعات  و وضعیت روانی زنان مبتلا به ام اس استفاده گردد.
علیرضا مرادی، محبوبه باقری، پیمان حسنی ابهریان،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمه‏ای  (tDCS) و توانبخشی شناختی حافظه کاری و ترکیب این دو روش بر سرعت پردازش و علایم نارساخوانی در کودکان نارساخوان دوزبانه است. روش؛ نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل می‌باشد. جامعه پژوهش را کلیه کودکان دختر و پسر دوزبانه ۷ تا ۱۱ ساله شهرستان‏های تهران و کهریزک، تشکیل می‌دهند که از بین آنها به صورت در دسترس، با استفاده از آزمون هوش وکسلر و آزمون نارساخوانی نما، 40 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی (بر اساس تشخیص مدرسه) انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه: الف) تحت مداخله تحریک مغزی توسط tDCS ، ب) تحت توانبخشی رایانشی بوسیله بخش حافظه کاری نرم افزار ریهاکام، ج) تحت مداخله همزمان توانبخشی شناختی رایانشی و تحریک مغزی tDCS و د) گروه کنترل، قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داده‌ها از آزمون نارساخوانی نما و آزمون سرعت پردازش SDMT در پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر 4 گروه استفاده شد. نتایج تحلیل داده‏ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS 22 نشان داد که مداخله‏ها توانسته‏اند موجب تغییر معنی داری در سرعت پردازش و کاهش علایم نارساخوانی شوند. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به ترتیب روش ترکیبی و پس از آن روش تحریک مغزی، بیشترین اثربخشی را داشته‏اند، اما روش توان بخشی رایانشی بتنهایی تأثیری بر این دو متغیر نداشته است.

حسین زارع، آزاده نجفی، علی اکبر شریفی، مهدی شریف الحسینی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش­آزمون ـ پس‌آزمون با دوره پیگیری 1 ماهه بود. جهت اجرای این پژوهش 30 نفر از کودکان 9 تا 15 سال دچار آسیب تروماتیک مغزی (12 دختر و 18 پسر) به صورت نمونه‌گیری در دسترس از بین تمام کودکان مبتلا به آسیب مغزی تروماتیک در سال تحصیلی 97-96 شهر تهران، انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه‌گیری متغیرهای وابسته شامل، توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله به ترتیب از آزمون‌های نرم­افزاری استروپ، عملکرد پیوسته و برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش پس از اجرای مداخله توان­بخشی شناختی (12 جلسه 45 دقیقه‌ای) و ریزش به 13 نفر و گروه کنترل نیز در نهایت به 13 نفر کاهش پیدا کردند. داده‌ها با مدل تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) با استفاده از نرم افزار-SPSS22 تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) تفاوت معناداری بین میانگین نمرات توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله گروه آزمایش و گروه انتظار در پس­آزمون نشان داد. به­علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمره­های پس­آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توان­بخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. بنابراین توان­بخشی شناختی اثر چشمگیری بر بهبود توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک دارد و می­توان از آن به­عنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد توجه و حل مسئله این­گونه بیماران سود جست.

پریسا اوریادی، حبیب هادیان فرد، نظام الدین قاسمی،
دوره 7، شماره 1 - ( 7-1398 )
چکیده

درمان اختلال نقص توجه/ فزون کنشی به عنوان شایع ترین اختلالات عصبی-رشدی به دلیل تخریب گسترده و نیاز به درمان زودهنگام و قطعی به سمت استفاده از تکنولوژی های مبتنی بر رایانه گرایش پیدا کرده است. بر همین اساس هدف پژوهش بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر بازی های رایانه ای بر کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ فزون کنشی بود. پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ فزون کنشی مقطع ابتدایی شهرستان شیراز در زمستان سال 97 بودند که 32 دانش آموز مبتلا به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. از آزمون برج لندن(Tower of London)، آزمون استروپ(Stroop Test)وآزمون کـارت هـای ویسکانسـین(Wisconsin Card Sorting Test) استفاده شد. گروه آزمایش توانبخشی شناختی مبتنی بر بازی های رایانه ای به صورت سه بار در هفته(15 دقیقه برای هر بازی جمعا30 دقیقه) و به مدت یک ماه دریافت و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها به کمک نرم افزار SPSS-24و به روش تحلیل کواریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شدند. نتایج نشان داد توانبخشی مبتنی بر بازی های رایانه ای بر کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/فزون کنشی تاثیر معنادار دارد. درگروه آزمایش در متغیرهای برنامه ریزی و سازماندهی، بازداری و انعطاف-پذیری شناختی پس از مداخله بهبود درعملکرد شناختی مشاهده شد و پس از 45 روز از پایان مداخله همچنان اثرات درمان در گروه آزمایش قابل مشاهده بود. بنابراین می توان گفت توانبخشی شناختی مبتنی بر بازی های رایانه ای درمانی مؤثر و پایدار است.
 
پیمان حاتمیان، سید علی کاظمی رضایی، سید کاظم رسول زاده طباطبایی،
دوره 7، شماره 1 - ( 7-1398 )
چکیده

با توجه به این که در بین دانش آموزان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام برخی رفتارهای ناسالم بیشتر از افراد عادی است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف اثر تمرینات توان بخشی شناختی بر کاهش رفتارها و نگرش خوردن ناسالم نوجوانان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام شد. طرح پژوهشی از نوع نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان نوجوانان 14 تا 18 ساله که توسط کارشناسان مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی تشخیص داده شده بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد  24 نفر از آنها انتخاب شد و  به طور تصادفی در دو گروه مداخله توان­بخشی شناختی و گروه کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش در 12جلسه 60 دقیقه ای 2 بار در هفته تمرینات توان بخشی شناختی دریافت و گروه کنترل همان مداخلات معمول خود را دریافت کردند. برای سنجش سطح رفتارها و نگرش­های خوردن ناسالم در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون از مقیاس بازخورد خوردن ویلیامسون  استفاده شد. نهایتا دادههای حاصل با استفاده از نرمافزار SPSS-23  و به کمک تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که آموزش درمانی توان­بخشی شناختی در پس آزمون نسبت به گروه کنترل اثر بخشی معناداری بر کاهش رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بر جای گذاشت (P< 0/001). بنابراین با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش درمانی توانبخشی شناختی اثربخش است و برای کاهش رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان نوجوانان می توان از آن بهره برد.

اصغر جعفری، خانم مهسا احتشامی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

دانش‌آموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقص‌هایی در جهت‌یابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارت‌های پایه‌ای محاسبات منجر می‌شود. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی بازی‌های شناختی- رفتاری در بهبود ادراک روابط فضایی و عملکرد ریاضی دانش‌آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی و طرح پیش‌‌آزمون-پس‌‌آزمون با گروه گواه و یک پیگیری دو ماهه بود. 30 دانش‌آموز به روش نمونه‌گیری هدفمند در مرکز آموزش ویژه ناتوانی یادگیری در شهرستان زرندیه-ساوه انتخاب و در گروه‌های 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش آزمون‌های ریاضیات کی مت کنولی (1988) و ادراکی-دیداری فراستیک (1963) بودند که در سه مرحله بر روی هر دو گروه و برنامه بازی‌های شناختی- رفتاری شاوفر و همکاران (2002) در 9 جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شدند و داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه‌گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بازی‌های شناختی- رفتاری بر بهبود عملکرد ریاضی  و ادراک روابط فضایی دانش‌آموزان تأثیر داشته و این تأثیر در مرحلۀ پیگیری پایدار مانده است. از آن جایی که بازی‌های شناختی- رفتاری احتمالاً منجر به تقویت مهارت‌های پایه‌ای ریاضی، آگاهی فضایی، ادراک دیداری- فضایی، ادراک فاصله، حرکت و جهت‌یابی دانش‌آموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی می‌شود، می‌توان از این روش روانی- آموزشی که به کارگیری آن کم‌هزینه و مؤثر است، برای بهبود کودکان با ناتوانی یادگیری ریاضی استفاده کرد.

سپیده دهقانی، رضا رستمی، محمد علی بشارت، رضا زمردی، همایون واحدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

سندرم رودۀ تحریک­‌پذیر (IBS) یک اختلال مزمن کنشی گوارشی است که با علایمی مانند درد یا ناراحتی شکمی و تغییر در عادات روده‌­ای همراه است. هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ مشخصه‌­های نوسانات مغزی، به طور خاص‌ریال در باند فرکانسی آلفا، با استفاده از الکتروانسفالوگرافی در حالت استراحت بین افراد مبتلا به IBS و افراد سالم بود. بدین منظور 11 نفر (7 زن و 4 مرد) بیمار مبتلا به IBS و 11 نفر (7 زن و 4 مرد) سالم که از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همتا­سازی شده بودند، انتخاب و نوسانات مغزی آن‌ها با استفاده از EEG 64 کاناله در حالت استراحت و با چشمان بسته ثبت شد. توان آلفا، فرکانس پیک آلفا و ناقرینگی آلفای پیشانی با استفاده از روش تبدیل فوریه سریع و آزمون t مستقل محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین توان آلفا در گروه بیمار بیشتر از گروه سالم و فرکانس پیک آلفا و ناقرینگی آلفای پیشانی در گروه بیمار کمتر از گروه سالم بود. با توجه به یافته­‌های پژوهش نتیجه­‌گیری می­‌شود که عملکرد قشری و امواج مغزی تولید شده در باند فرکانسی آلفا بین افراد مبتلا به IBS و افراد سالم متفاوت است و یافته‌­ها می­تواند شناساسایی نشانگر­های زیستی و پیش­بینی‌­کنندۀ اثرات درمانی در بیماران مبتلا به IBS مورد استفاده قرار گیرد.

کمال پرهون، هادی پرهون،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلۀ توان‌بخشیِ شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و توجه دانش‌آموزان دارای مشکل یادگیری انجام شد. در یک طرح آزمایشی پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل و پیگیری با روش نمونه‌گیری دردسترس 42 نفر از دانش‌آموزان کم‌پیشرفت مدارس ابتدایی شهر تهران انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 12 جلسه مداخلۀ توان‌بخشی شناختی دریافت کردند. مقیاس درجه‌بندی رفتاری کارکردهای اجرایی و آزمون رنگ ـ واژه استروپ در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری یک ماهۀ برای دو گروه اجرا شد و یافته‌­ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانسِ آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌­ها نشان داد که بین دو گروهِ آزمایش و کنترل، در متغیرهای بازداری، آغازگری، حافظۀ کاری، برنامه‌ریزی، پایش تکلیف، سازمان‌دهی مواد و توجه در مراحل پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معنی‌داری وجود دارد. بدین معنا که گروه آزمایش که مداخلۀ توان‌بخشیِ شناختی را دریافت کردند، در مرحلۀ پس‌آزمون در کارکردهای اجرایی و توجه، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل نشان دادند که تغییرات ایجاد شده در مرحلۀ پیگیری نیز پایدار بوده است. همچنین براساس نتایج به دست آمده، مداخلۀ توان‌بخشیِ شناختیِ تأثیر معناداری بر جابجایی و کنترل هیجانی این دانش‌آموزان نشان نداد. با توجه به یافته‌های به دست آمده می­توان چنین گفت که استفاده از مداخله توان‌بخشی شناختی، در جهت کاهش مشکلات شناختی و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای مشکل یادگیری می­تواند موثر باشد.

ندا نظربلند، آمنه طهماسی، وحید نجاتی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانبخشی شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی توجه­‌انتخابی، کنترل­ بازداری و حافظه­ کاری سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف بود. این مطالعه تجربی به صورت مورد ­منفرد و از نوع  A-B بود که در آن که تعداد 6 نفر سالمند (4 زن و 2 مرد) مبتلا به اختلال­ شناختی ­خفیف با میانگین سنی 62 سال، از طریق نمونه­ گیری در دسترس هدفمند انتخاب و به روش تصادفی ­ساده در دو گروه کنترل(3n=) و آزمایش (3n=) جایگذاری گردیدند. ارزیابی توجه ­انتخابی، کنترل­ بازداری و حافظه­ کاری به ­­ترتیب با آزمون­های «استروپ»، «برو/ نرو» و «یک محرک قبل» صورت پذیرفت و برنامه توانبخشی «آرام» طی 10 جلسه فردی یک ­ساعته برای گروه آزمایش ارائه گردید. برای هر آزمودنی­ گروه آزمایشی 6 ارزیابی (قبل، حین، بلافاصله بعد از اتمام و دو ماه پس از خاتمه مداخله) انجام شد و گروه کنترل نیز همزمان بدون دریافت هرگونه مداخله­ ای ارزیابی ­شدند. استفاده از تحلیل ­دیداری نشان داد نمرات گروه آزمایش در هر­سه آزمون کارکرد­اجرایی، در طی ارزیابی­ های خلال مداخله رو به افزایش بوده است؛ اما نمرات گروه کنترل تغییر چشم­گیری نداشته ­است. همچنین پی­گیری دو ماهه نیز نشان از ثبات اثر مداخله در گروه آزمایش ­داشت. می­توان اظهار داشت این برنامه توانبخشی شناختی باعث بهبود کارکردهای توجه ­انتخابی، کنترل بازداری و حافظه ­کاری در سالمندان دارای اختلال ­شناختی ­خفیف شده ­است. نظر به وجود قراین مبنی بر احتمال تبدیل اختلال­ شناختی­ خفیف به اختلالات شناختی عمیق‌تر نظیر آلزایمر، یافته­ هایی این­چنین، می­توانند موید امکان کمک ­گرفتن از تکنولوژی، در راستای بهبود کارکردهای شناختی سالمندان مبتلا به اختلال­ شناختی­ خفیف با صرف هزینه­‌های کمتر درمانی باشند.
سید نظام‌الدین رستمکلایی، رضا رستمی، عباس رحیمی‌نژاد، حجت‌الله فراهانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

افسردگی شایعترین اختلال روانی است و باعث اختلال در روند زندگی بیمار و تحمیل هزینه بر جامعه می‌شود. اخیرا استفاده از زیست‌نشانگر‌ها در تشخیص و بررسی روند درمان در اختلالات روانی مورد توجه قرار گرفته‌است. یکی از این زیست‌نشانگر‌ها، توان برگرفته از الکتروآنسفالوگرافی برای تفکیک بیماران افسرده از سالم هستند. هدف این پژوهش، مقایسه توان در باندهای فرکانسی مختلف در افراد افسرده و سالم است. شرکت‌کنندگان این پژوهش علی-مقایسه‌ای با استفاده از ملاک‌های بالینی بر مبنای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) در کلینیک آتیه در سال97-1396 انتخاب شدند (۲۹ زن و ۲۱ مرد افسرده؛ ۱۹ زن و ۳۱ مرد سالم). الکتروآنسفالوگرام با استفاده از سیستم ۱۰-۲۰، در ۱۹ کانال و پنج باند فرکانسی (دلتا، تتا، آلفا، بتا و گاما) در دو حالت استراحت (چشم بسته) و فعالیت (حین انجام تکلیف عملکرد پیوسته هیجانی) ثبت شد. نتایج نشان داد که در حالت استراحت، میانگین توان، تنها در باند گاما (Fz, Cz) ، به شکلی معنی‌دار در گروه افسرده بالاتر بود (p<.05). همچنین در حالت فعالیت در باند تتا (P8، O1 و O2)، آلفا (P4، P8 و O1)، بتا (Fp1، P3، Pz و P4) و گاما (Fp1، Fp2، Fz و O1) تفاوت معناداری مشاهده‌شد و میانگین توان در گروه افسرده بالاتر بود .(p<.05) به نظر می‌رسد توان در حالت فعالیت توانایی تمیز بیشتری از توان در حالت استراحت دارد و بالقوه می‌توان از آن به عنوان زیست‌نشانگر در تشخیص افسردگی استفاده کرد.

فاطمه طیبی، نجمه حمید، مرتضی امیدیان،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

با توجه به شیوع افسردگی و وجود ضعف در کارکردهای افراد افسرده، بررسی و ارزیابی روش‌­های متنوع درمانی در حیطه کارکردهای شناختی از جمله حافظه فعال، ضروری به­ نظر می‌رسد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی نرم‌­افزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ، بر حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد با نشانه­‌های افسردگی شهر اهواز بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌­آزمون و پس‌­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش، شامل کلیه افراد با نشانه­‌های افسردگی مراجعه­‌کننده به مراکز درمانی روانشناسی و روانپزشکی شهر اهواز و صفحات مجازی این مراکز، در سال99-1398 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 فرد با نشانه‌­های افسردگی بود که از طریق اعلام فراخوان در این مراکز و صفحات مجازیشان و به روش نمونه­‌گیری در دسترس داوطلبانه و پس از غربالگری از نظر داشتن ملاک­‌های ورود به پژوهش به‌­وسیله ابزارهای پژوهش (کسب نمره 28-14 بر اساس سیاهه افسردگی بک (BDI-II) و کسب نمره زیر میانگین در آزمون نمایه حافظه فعال وکسلر- ویرایش سوم) انتخاب شدند. پس از همتاسازی از نظر جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت اجتماعی اقتصادی، عدم ابتلا به بیماری­‌های حاد جسمانی و روان­شناختی و سایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش به­‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، به مدت 10 جلسه، تحت توانبخشی شناختی به‌وسیله نرم­‌افزار کاپتان لاگ قرار گرفتند، اما گروه گواه مداخله‌­ای دریافت نکردند. پس از انجام مداخله و گرفتن پس‌­آزمون، داده‌­ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل کوواریانس با استفاده از SPSS-24 تحلیل شدند. یافته‌­ها نشان داد که میان گروه آزمایش و گواه از لحاظ حافظه فعال شنیداری و فضایی تفاوت معنی‌­داری وجود دارد(001/0>P). میزان حافظه فعال شنیداری و فضایی گروه آزمایش نسبت به پیش‌­آزمون و گروه کنترل به‌­طور معنی­‌داری افزایش یافت، یعنی نرم­‌افزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ، بر حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد افسرده، تأثیر معنی‌­داری دارد (001/0>P). بنابراین استفاده از نرم­‌افزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ برای افزایش حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد با نشانه‌­های افسردگی، اثربخش است.

ژاله کیانی، علیرضا مرادی، پروین کدیور، حمید رضا حسن آبادی، هادی کرامتی، محمد عفت پناه،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

ذهن آگاهی یکی از مداخله‌های اثر گذار در ارتقاء و بهبود کارکردهای اجرایی است، اگر چه این مداخله برای بزرگسالان دارای مستندهای محکمی است، اما برای کودکان کمتر به آن پرداخته شده است، این در حالی است که کودکان دارای نقص توجه /بیش فعالی در کارکردهای اجرایی با مشکل مواجه هستند. از پژوهش حاضر طراحی، ﺗـﺪوین و روایـﯽ‏یـﺎﺑﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣـه‌‏ی آموزشی- توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨـﯽ ﺑـﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان دارای اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه است. ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از نوع بنیادی است که  در دو ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺟـﺮا ﺷـﺪ، در ﻣﺮﺣﻠﮥ  اول برای ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﺪوین ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ از روش توصیفی - ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﺎ رویکرد ﺳﻨﺘﺰ ﭘﮋوﻫﯽ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ استفاده شد. در مرحله دوم برای روایابی برنامه از روش‏‌های روایی ﺻﻮری، روایی ﻣﺤﺘﻮایی ﺑـﻪ ﺷـﯿﻮه کیفی و کمی با استفاده از پانل خبرگانی 10نفره و از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. حداقل و حداکثر میزان( CVR )برای هر ماده یا جزء برنامه (73/0 و 1) حداقل و حداکثر میزان( CVI) برای هر ماده یا جزء برنامه به ترتیب (80/0 و 1) محاسبه شد. که در نهایت متوسط شاخص روایی محتوا (S-CVI/Ave) برای کل برنامه 91/0 به دست آمد. نتیجه این پژوهش منجر به تهیه یک برنامه آموزشی - درمانی  درسه بخش 1-مبانی، 2-آگاهی به بیرون و 3-آگاهی به درون که شامل خرده عناصر تقویت توجه، تمرکز، هوشیاری نسبت به هیجانات، افکار، تکالیف، هدف و تکانه‌ها می‌باشد. این برنامه  آموزشی- درمانی شامل  16 جلسه کودکان و 3 جلسه والدین، 120 کارت و 20 کاربرگ آموزشی می‌باشد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد ﺑﺮﻧﺎﻣـﮥ آموزشی -توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨـﯽ ﺑـﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان ﺑﺎ اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه از روایی لازم (S-CVI/Ave) 91/0 برای کاربرد آموزشی و استفاده بالینی برخوردار است.

معصومه سلطانی پور، اکرم پرند، پیمان حسنی ابهریان، سعید شریف یزدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده

کودکان دارای اختلال نارسایی­ توجه/ بیش­فعالی در کارکردهای­ اجرایی همچون انواع توجه، بازداری ­پاسخ و سرعت پاسخ­دهی با مشکلاتی مواجه هستند که به منظور بهبود آن به برنامه­های آموزشی و درمانی نیاز دارند. از میان روش‌هایی که بدین منظور طراحی شده­اند، توانبخشی­ شناختی روش نوینی است که اثربخشی آن در مطالعات مختلف بررسی شده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه  بر بهبود کارکردهای اجرایی دانش ­آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش­ فعالی است. طرح پژوهش از نوع شبه ­آزمایشی با پیش ­آزمون- پس­ آزمون و گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 30 دانش ­آموز دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش ­فعالی بوده است که بصورت در­دسترس و بر اساس ملاک­ های ورود از بین مراجعه ­کنندگان به مراکز درمانی انتخاب شدند. از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 15جلسه آموزش و توانبخشی­ شناختی مبتنی بر رایانه­ دریافت نمودند. ابزارهای پژوهش عبارتند­از: آزمون عملکرد پیوسته دیداری­ ­شنیداری(IVA)، آزمون هوش ماتریس ­های پیش­رونده ریون برای کودکان 5 تا 9 سال، پرسشنامه مقیاس رتبه­بندی سوانسون(SNAP-IV نرم افزار توانبخشی شناختی کاپیتان­لاگ. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که توانبخشی شناختی به وسیله بازی رایانه ای موجب بهبودی کارکردهای اجرایی، متغیرهای بازداری پاسخ، توجه مداوم، توجه متمرکز و توجه انتخابی در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شده است. ولی در دو متغیر سرعت پاسخ­دهی و توجه تقسیم شده، تاثیر قابل ملاحظه ای نداشته است.

شمسی رضائی، مجید یوسفی افراشته، ذکرالله مروتی،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده

هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین تأثیر توانمندسازی شناختی رایانه­‌ای بر کارکردهای توجهی، تمرکز و تلاشمندی شناختی در سالمندان بود. روش این مطالعه از نوع نیمه­‌آزمایشی با طرح پیش‌­آزمون- پس‌­آزمون با گروه کنترل بود. شرکت­‌کنندگان، 30 نفر از سالمندان بودند که به روش نمونه‌­گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند(هر گروه شامل 15 نفر). ابزار پژوهش شامل نرم­‌افزار شناختی Captain's Log و آزمون d2 بود. تحلیل داده‌ها با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. تحلیل داده­‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمره­‌های پیش­‌آزمون و پس‌­آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی­‌داری وجود داشت(001/0> p). نتایج این مطالعه نشان می­‌دهد که توانمندسازی شناختی رایانه‌­ای می‌­تواند به عنوان یک روش اثربخش برای بهبود توجه، تمرکز و تلاشمندی شناختی در افراد مسن، مورد استفاده قرار گیرد.

شیرین رضوانی، علی اکبر شریفی، حسین زارع،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توان‌بخشی شناختی بر بهبود حافظه کاری نوجوانان با آسیب مغزی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون _پس‌آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جهت اجرای این پژوهش 20 نفر از نوجوانان 18-9 سال دچار آسیب مغزی تروماتیک مراجعه‌­کننده به مراکز درمانی در شهرک صدف شهریار (کلینیک پارندمهر) به‌صورت در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه‌گیری حافظه کاری از خرده آزمون فراخنای ارقام مقیاس وکسلر4 (سنجش شنیداری حافظه کاری) و آزمون بنتون (سنجش دیداری- فضایی حافظه کاری) استفاده گردید.  گروه آزمایش تحت مداخله توان‌بخشی شناختی(12 جلسه 45 دقیقه‌ای) قرار گرفتند. جهت تحلیل داده‌ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه­‌گیری مکرر استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری عملکرد حافظه‌­ی کاری تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه کاری (سنجش شنیداری و سنجش دیداری- فضایی) گروه آزمایش و گروه کنترل در پس‌آزمون نشان داد. به‌علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمره‌­های پس‌آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توان‌بخشی شناختی بر عملکرد حافظه کاری نوجوانان مبتلابه آسیب مغزی بود. بنابراین توان‌بخشی شناختی اثر معناداری بر بهبود عملکرد حافظه کاری بیماران مبتلابه آسیب مغزی دارد و می­توان از آن به‌­عنوان روش مؤثر و مفید برای بهبود عملکرد حافظه کاری نوجوانان مبتلابه آسیب مغزی سود جست.

ضرغام مهرگان فرد جیرنده، رحیم بدری گرگری، شهروز نعمتی، شهرام واحدی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی توان‌بخشی شناختی در حل مسائل کلامی ریاضی دانش‌آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب ریاضی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش­آزمون و پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش­آموزان پسر دارای اختلال یادگیری ویژه در شهر رشت بودند که به روش نمونه‌­گیری در دسترس انتخاب شدند. در این راستا، مداخله توان‌بخشی شناختی در 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد و از الگوی پاسخ به مداخله،­ آزمون کی‌مت، آزمون هوش ریون و آزمون حل مسئله کلامی ریاضی برای جمع‌­آوری داده­‌ها در مراحل پیش و پس از آزمون استفاده شد. تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که توان‌بخشی شناختی میزان حل مسئله کلامی ریاضی را در بین دانش‌­آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه افزایش داده است. برای دست­یابی به فعالیت­‌های شواهد- محور، طراحی و اجرای برنامه توان‌بخشی شناختی برای ارتقای حل مسئله کلامی دانش­‌آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب ریاضی و سایر دانش‌­آموزان دارای نارسایی­‌های تحولی پیشنهاد می­‌شود.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb