جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای ذهن آگاهی

مهدی رضا سرافراز،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده

چکیده:

طی سال های اخیر علاقه به استفاده از تکنیک ذهن آگاهی جهت کاهش آسیب پذیری به استرس در غیاب تعریف عملیاتی هماهنگ رشد کرده و این تمرین در رویکرد های درمانی مختلف، ادغام شده و در مراکز درمان طبی و روان شناختی در دسترس است، اما سوال مهمی که وجود دارد این است که آیا ذهن آگاهی سازه ای واحد است یا اجزای متمایزی دارد و اگر دارای ابعادی است این ابعاد کدامند؟ مطالعه حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس پنج عاملی ذهن آگاهی (بائر، اسمیت، هاپکینز، کریتمیر و تونی، 2006) در ایران انجام شد. 247 (دختر: 188، پسر: 53، نامشخص: 6) دانشجوی دانشگاه های استان تهران به مقیاس های پنج عاملی ذهن آگاهی(بائر، اسمیت، هاپکینز، کریتمیر و تونی، 2006)، خودشناسی انسجامی(قربانی، واتسون و هارگیس، 2008)، فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری (تانجنی و همکاران،2004)، مقیاس نشخوار ذهنی(تراپنل و کامپ بل، 1999)، مقیاس حالت نگرانی(می یر، میلر، متزگر و برکوک، 1990)، مقیاس احساس سرزندگی(ریان و فردریک، 1997)، چک لیست علائم جسمانی(بارتون، 1995)، استرس ادراک شده(کوهن. کاماراک و مرمل اشتاین، 1983) و مقیاس اضطراب و افسردگی(کاستلو و کمری، 1967) پاسخ دادند. یافته های تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم نشان داد مدل پنج عامل مرتبه اول و یک عامل سطح دوم با داده ها برازش ندارد. تحلیل عامل اکتشافی پنج عامل مرتبه اول مشابه عوامل به دست آمده در نمونه خارجی  و دو عامل مرتبه دوم را آشکار کرد. نتایج بر تمایز اجزای ذهن آگاهی تاکید کرد. همبستگی های این عوامل با متغییر های پژوهش روایی همگرا و واگرای این ابعاد را نشان داد. یافته ها حاکی است مفهوم سازی  چند وجهی ذهن آگاهی به فهم این سازه و ارتباط آن با سایر متغییر ها کمک می کند و بر لزوم بازنگری نظریه ها و پژوهش در وجوه مختلف ذهن آگاهی صحه گذاشت.


محسن سعیدمنش، مهدیه عزیزی، زهرا همتیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده

اختلال اضطراب فراگیر یکی از اختلالات شایع درمیان کودکان است که معمولاً همراه با اختلالات دیگر مشاهده می‌شود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه سوگیری توجه و ذهن‌آگاهی بر توجه، بازداری و کنترل هیجانی کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر بود. این پژوهش از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از: کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه‌کننده به کلینیک‌های روان‌شناسی منطقۀ 20 تهران و نمونه عبارت بود از: 30 نفر از این کودکان که به شیوۀ نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت برنامه تلفیقی اصلاح سوگیری توجه و ذهن‌آگاهی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله‌ای را دریافت نکرد. والدین همۀ شرکت‌کنندگان آزمون کارکردهای اجرایی بریف را به‌عنوان پیش‌آزمون و پس‌آزمون تکمیل کردند. داده‌ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تجزیه و تحلیل کوواریانس چندمتغیره) مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد برنامه اصلاح سوگیری توجه و ذهن‌آگاهی بر میزان توجه، بازداری و کنترل هیجان) کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر تأثیر دارد (001/0p<). با توجه به یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه گرفت درمان تلفیقی اصلاح سوگیری توجه و ذهن‌آگاهی باعث بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اضطراب فراگیر می‌شود و می‌توان از این درمان در مداخلات بالینی سود جست.

ژاله کیانی، علیرضا مرادی، پروین کدیور، حمید رضا حسن آبادی، هادی کرامتی، محمد عفت پناه،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

ذهن آگاهی یکی از مداخله‌های اثر گذار در ارتقاء و بهبود کارکردهای اجرایی است، اگر چه این مداخله برای بزرگسالان دارای مستندهای محکمی است، اما برای کودکان کمتر به آن پرداخته شده است، این در حالی است که کودکان دارای نقص توجه /بیش فعالی در کارکردهای اجرایی با مشکل مواجه هستند. از پژوهش حاضر طراحی، ﺗـﺪوین و روایـﯽ‏یـﺎﺑﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣـه‌‏ی آموزشی- توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨـﯽ ﺑـﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان دارای اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه است. ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از نوع بنیادی است که  در دو ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺟـﺮا ﺷـﺪ، در ﻣﺮﺣﻠﮥ  اول برای ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﺪوین ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ از روش توصیفی - ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﺎ رویکرد ﺳﻨﺘﺰ ﭘﮋوﻫﯽ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ استفاده شد. در مرحله دوم برای روایابی برنامه از روش‏‌های روایی ﺻﻮری، روایی ﻣﺤﺘﻮایی ﺑـﻪ ﺷـﯿﻮه کیفی و کمی با استفاده از پانل خبرگانی 10نفره و از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. حداقل و حداکثر میزان( CVR )برای هر ماده یا جزء برنامه (73/0 و 1) حداقل و حداکثر میزان( CVI) برای هر ماده یا جزء برنامه به ترتیب (80/0 و 1) محاسبه شد. که در نهایت متوسط شاخص روایی محتوا (S-CVI/Ave) برای کل برنامه 91/0 به دست آمد. نتیجه این پژوهش منجر به تهیه یک برنامه آموزشی - درمانی  درسه بخش 1-مبانی، 2-آگاهی به بیرون و 3-آگاهی به درون که شامل خرده عناصر تقویت توجه، تمرکز، هوشیاری نسبت به هیجانات، افکار، تکالیف، هدف و تکانه‌ها می‌باشد. این برنامه  آموزشی- درمانی شامل  16 جلسه کودکان و 3 جلسه والدین، 120 کارت و 20 کاربرگ آموزشی می‌باشد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد ﺑﺮﻧﺎﻣـﮥ آموزشی -توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨـﯽ ﺑـﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان ﺑﺎ اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه از روایی لازم (S-CVI/Ave) 91/0 برای کاربرد آموزشی و استفاده بالینی برخوردار است.

رضا محمدزاده گان، ابوالفضل فرید، غلامرضا چلبیانلو حسرتانلو، جواد مصرآبادی،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهنآگاهی با/ و بدون تحریک الکتریکی فراجمجمه‌ای مغز بر توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 11 تا 14 سال مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره کودک و نوجوان شهر خوی در سال 1401-1400 بود. از میان مراجعان به مراکز درمانی 45 کودک با اختلال نقص توجه/بیش فعالی از نوع مرکب به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز و گروه آزمایش دوم برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به مدت 8 هفته دریافت نمودند، اما گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد. همه شرکت‌کنندگان قبل و پس از آموزش با استفاده از آزمون عملکرد مداوم و آزمون برو-نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در برنامه SPSS استفاده شد. تحلیل داده‌ها نشان داد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمهای نسبت به دو گروه دیگر و نیز یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی بیشتری بر توجه پایدار و بازداری پاسخ داشتند. با توجه به یافته‌ها می‌توان مطرح کرد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمه‌ای مداخله مؤثری برای بهبود عملکردهای شناختی کودکان دچار نقص توجه/بیش فعالی است.

- شایسته سجادی، - محبوبه فولادچنگ، - ، - ،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر دو ساختار مرتبط با شناخت یعنی سرزنش خود و حافظه فعال در نوجوانان بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 30 نفر (دو گروه 15 نفره) از نوجوانان 14 تا 18 ساله بودند که داوطلب شرکت در مطالعه بودند. آنها به مقیاس سطوح خودسرزنش­گری تامپسون و کانتینرها (2004) و مقیاس حافظه فعال وکسلر (1945) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه تجربی در یک برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 2 ساعته شرکت کردند و گروه کنترل بدون مداخله بود. داده­ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ­ها: نتایج نشان داد که مداخله ذهن آگاهی بر خودسرزنشگری (001/0=P) و حافظه کاری (001/0=P) در گروه آزمایش تأثیر معنادار دارد (05/0 > P). نتیجه ­گیری: در یک نتیجه­گیری کلی می­توان بیان کرد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می­تواند در برنامه‌های درمانی و روان‌شناختی برای افزایش حافظه فعال و کاهش خودسرزنشگری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb