جستجو در مقالات منتشر شده


23 نتیجه برای اضطراب

ریحانه شیخان، شهرام محمدخانی، حمیدرضا حسن‌آبادی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1392 )
چکیده

مطالعه­ی حاضر با هدف بررسی اثر تکنیک آموزش توجه بر اضطراب، توجه معطوف به خود و فراشناخت­ها در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی انجام شد. از بین 200 شرکت کننده، 34 شرکت­کننده با توجه به نمره­ای که در پرسشنامه­ی اضطراب اجتماعی، افسردگی بک و مصاحبه­ی ساختار­یافته بر اساس DSM-IV-TR کسب کردند، غربال شده و در نهایت 16 شرکت کننده با نمره­ی بالا در مقیاس توجه معطوف به خود، پرسشنامه­ی فراشناخت و پس از ارائه­ی مطلبی در مقابل دو بزرگسال (غربال دوم)، انتخاب شدند. شرکت­کننده­ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تکنیک آموزش توجه دریافت کرد. بعد از جلسه­ی چهارم، جلسه­ی هشتم و 1 ماه بعد از آموزش هر دو گروه به مقیاس توجه معطوف به خود، پرسشنامه­ی فراشناخت، مقیاس سندرم شناختی- توجهی و پرسشنامه­ی اضطراب اجتماعی پاسخ دادند. طبق نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر، گروه آزمایش کاهش معناداری در توجه معطوف به خود، باورهای فراشناختی مثبت و منفی، نظارت شناختی، سندرم شناختی- توجهی و اضطراب اجتماعی نشان دادند. بر اساس نتایج این مطالعه، اضطراب می­تواند از طریق دستکاری توجه بدون به­کارگیری تکنیک­های شناختی- رفتاری به طور دیرپایی اصلاح شود؛ با این حال تصمیم­گیری قطعی مطالعات بیشتری را می­طلبد.


زینب حق شناس، ربابه نوری قاسم آباد، علیرضا مرادی، غلامرضا صرامی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده

در پژوهش حاضر ارتباط باورهای فراشناختی، و سبک­های مقابله با اضطراب امتحان با توجه به نقش واسطه­ای سبک­های مقابله بر اساس مدل مفهومی کارکرد اجرایی خود نظم­بخش در جمعیت دانشجویان بررسی شد. 638 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی و دانشکده­ی پردیس کشاورزی در بازه­ی زمانی آبان تا آذرماه 1389، از طریق نمونه­گیری طبقه­ای در پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه­ی اضطراب امتحان، پرسشنامه­ی سبک­های مقابله با فشارروانی اندلر و پارکر و پرسشنامه­ی باورهای فراشناخت ولز را تکمیل کردند. روش پژوهش، همبستگی بود. جهت تعیین چگونگی ارتباط سازه­ها، از همبستگی اسپیرمن و جهت تعیین سهم هر یک از مؤلفه­ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته­های پژوهش نشان داد راهبردهای مقابله­ی هیجان­مدار و مسأله مدار، در رابطه­ی باورهای فراشناخت واضطراب امتحان نقش میانجی دارند. اما راهبردهای مقابله­ی اجتنابی در رابطه­ی باورهای فراشناخت واضطراب امتحان نقش میانجی نداشت. از میان پنج بعد فراشناخت فقط باور فراشناختی مثبت و اطمینان شناختی، اثر مستقیم بر اضطراب امتحان داشتند اما اثر ابعاد دیگر غیر مستقیم بود. با توجه به یافته­های پژوهش، تمرکز بر نوع راهبرد مقابله­ای، می­تواند اثر مهمی در اضطراب امتحان دانشجویان داشته باشد. پیشنهاد می­شود مداخلات درمانی مبتنی بر فراشناخت و مقابله، در درمان اختلال اضطراب امتحان مورد توجه قرار گیرد.  


جعفر حسنی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای نظم­جویی شناختی هیجان در اضطراب امتحان دانش­آموزان بود. با استفاده از روش نمونه­برداری تصادفی خوشه­ای چند مرحله­ای 330 نفر (165 دختر و 135 پسر) از دانش­آموزان مقطع متوسطه انتخاب شدند و توسط نسخه­ی فارسی پرسش­نامه­ی نظم­جویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون،2001) و مقیاس اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین راهبردهای سازگارانه­ی نظم­جویی شناختی هیجان، راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه­گیری هر دو مولفه­ی نگرانی و هیجان­پذیری اضطراب امتحان را مورد پیش­بینی قرار دادند، درحالی­که نمره­ی کل اضطراب امتحان توسط راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه­ریزی پیش­بینی شد. از بین راهبردهای ناسازگارانه، راهبردهای ملامت خویش و فاجعه­سازی مولفه­ی نگرانی و نمره­ی کل اضطراب امتحان را موررد پیش­بینی قرار دادند. همچنین مولفه­ی هیجان­پذیری از طریق راهبردهای ناسازگارنه ملامت خویش، فاجعه­سازی و نشخوارگری مورد پیش­بینی قرار گرفت. یافته­های پژوهش حاضر نشان می­دهد که مقابله­ی شناختی ناکارآمد یکی از دلایل بروز اضطراب امتحان است و با آموزش راهبردهای کارآمد نظم­جویی شناختی  هیجان می­توان گام­های اساسی در مداخلات مبتنی بر اضطراب امتحان برداشت.


خلیل ا سماعیل‌پور، محمدعلی نظری، اصغر علی‌محمدی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

هدف اصلی مطالعه­ی حاضر مقایسه اثر توجه متمرکز بر خود بر سوگیری حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی است. برای انجام این پژوهش 45 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه تبریز که نمره بالای خط برش مقیاس هراس اجتماعی کانور داشتند، در مطالعه شرکت داده شدند. روش نمونه گیری بصورت دسترس بود. شرکت‏کنندگان به طور تصادفی به سه تقسیم شدند: دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل. برای همه­ی آزمودنی­ها، کلمات دارای بار هیجانی، برای به خاطر سپردن، ارائه می­شد. در حین آزمایش در یکی از گروه­ها از طریق بازخورد کاذب، افزایش توجه متمرکز بر خود و در گروه دیگرکاهش توجه متمرکز بر خود ایجاد شد و گروه کنترل بازخورد غیرمرتبط دریافت کردند. در مرحله بعد واژه­های هیجانی قبلی به همراه یک سری کلمات دیگر به آزمودنی­ها ارایه شد تا آنها را بازشناسی نمایند. سوگیری پاسخ (ß) و حساسیت پاسخ(d') ، برای بازشناسی کلمات هیجانی با استفاده از تئوری تشخیص علامت محاسبه و داده­ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در حساسیت پاسخ در بین سه گروه وجود دارد، اما تفاوت معناداری در سوگیری پاسخ در بین گروه­ها یافت نشد. مبتنی بر یافته­های این پژوهش، حساسیت افراد دچار اضطراب اجتماعی به انگیختگی درونی در مواجهه با موقعیت­های استرس­زای اجتماعی و سوگیری حافظه این افراد تأیید می‏گردد.


جعفر حسنی، حسن رضایی جمالویی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

سازه­های هیجان و شناخت دو بعد اساسی ساختار روان­شناختی انسان را شکل می­دهند و تببین عملکرد فقط در صورت توجه به تعامل این دو بعد امکان­پذیر است.هدف پژوهش حاضر بررسی سرعت پردازش اطلاعات دانش­آموزان بر اساس اضطراب رگه / حالت بود.ازجامعه وسیع دانش­آموزان مقطع متوسطه شهرستان نجف آباد بر اساس ملاک­های ورود و نمرات انتهایی توزیعپرسش­نامه اضطراب رگه / حالت اسیپیلبرگر،چهار گروه 15 نفری(اضطراب حالت بالا، اضطراب حالت پایین، اضطراب رگه بالا و اضطراب رگه پایین) انتخاب شدند و توسط آزمون­های سرعت پردازش زاهلن / وربیندونگزاسؤالدوروس (1978)و رمزگردانی کی دی تی سیتزول (1995)مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایجتحلیل چند متغیری واریانس و آزمون­های تعقیبی بون­فرنی نشان دادکه بین چهار گروه در سرعت پردازش و رمز گردانی تفاوت معنا­دار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که سرعت پردازش دانش­آموزان دارای اضطراب رگه و حالت پایین بهتر از دانش­آموزان دارای اضطراب رگه و حالت بالا است.بر اساس یافته­های پژوهش حاضر می­توان گفت اضطراب نقش مهمی در کارکردهای شناختی و سرعت پردازش اطلاعات دارد و اضطراب بالا (رگه / حالت) سبب تداخل در سرعت پردازش اطلاعات و کارکردهای شناختی  می­شود.
 


نیلوفر کیان‌راد، حبیب هادیان فرد،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

همه‌ی ما برخی اوقات، در موقعیت‌های اجتماعی مضطرب می‌شویم. هراس اجتماعی شکل اغراق آمیز اینگونه ترس‌ها هستند. این افراد از اینکه دیده شوند می‌ترسند. آنها می‌ترسند به گونه‌ای عمل کنند که تحقیرآمیز یا شرم‌آور باشد.پژوهشگرانچهارنوعسوگیریشناختیرادرافرادمضطربشناساییکردهاندکهشامل؛سوگیریتوجه،حافظه،قضاوتوتعبیرمیباشد. یکیازسوگیری‌هایموجوددرقضاوت،سوگیریاستدلالاستنتاجزودهنگاممی‌باشد،کهدرواقعبیانکننده‌یقضاوتیاتصمیمدرموردچیزی،بدونداشتنهمه‌یحقایقاستویااستنتاجبدونتوجیه. بنابراین، افراد مبتلا به هراس اجتماعی در موقعیت‌های هراس آور اجتماعی ممکن است دچار این سوگیری شوند.طرحاینپژوهش،بهشیوه‌یعلی- مقایسه‌ایاست. دراینپژوهشازروشنمونهگیریزمانیدردسترساستفادهشد و دو گروه آزمودنی مورد آزمایش قرار گرفتند: 45 نفر مبتلایان به هراس اجتماعی و 45 نفر افراد غیربیمار. نتایج نشان داد که مبتلایان به هراس اجتماعی در مقایسه با افراد غیربیمار در موقعیت القای اضطراب، دچار سوگیری استنتاج زودهنگام می‌شدند. درواقعبرایاینکهزودترازاضطرابموجوددرموقعیترهاشوند،براساسشواهدناقصوناکافیعجولانهاقدامبهتصمیم‌گیریمی‌کنند.همچنیننتایجنشاندادکهمؤلفه‌یحضورناظرمی‌تواندیکمؤلفه‌یاسترس‌زابرایافرادمبتلابهاختلالهراساجتماعیباشدکهدرموقعیت‌هایتصمیم‌گیریوقضاوتتأثیرمنفی‌ایبراستدلالآن‌هاخواهدداشت


منصور بیرامی، یزدان موحدی، مرتضی پورمحمدی، هانیه خرازی نوتاش، لیلا احمدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری شناختی پردازش اطلاعات در افراد مضطرب، افسرده و عادی انجام شد. در این مطالعه که از نوع علی- مقایسه ای بود آزمودنی های پژوهش را 50 آزمودنی مضطرب، 50 آزمودنی افسرده و 50 آزمودنی عادی تشکیل داده بودند که از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انتخاب شده بودند.گردآوری داده­ها به کمک مقیاس­های اضطراب و افسردگی بک، مقیاس نشانگان روان شناختی و مصاحبه بالینی ساختار یافته، آزمون یادآوری نشانه­ای و آزمون تکمیل کردن ریشه واژه انجام گرفت و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در حافظه آشکار و ناآشکار بین سه گروه مضطرب، افسرده و عادی در واژگان منفی، مثبت و تهدید کننده تفاوت معناداری وجود داشت، ضمن اینکه گروه مضطرب در واژگان تهدید کننده، گروه افسرده در واژگان منفی و گروه عادی در واژگان مثبت نمره بالاتری کسب کردند. اما در واژگان خنثی بین این سه گروه تفاوت معناداری دیده نشد. می توان چنین نتیجه گیری کرد که پردازش اطلاعات در حافظه آشکار و ناآشکار سوگیری ایجاد می کند و موجب می شود که اطلاعات همخوان با خلق بیشتر به خاطر آید.
 


کاظم برزگر بفرویی، جواد کاووسیان،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

ازجمله دروسی که دانش‌آموزان در آن ضعف دارند و به افت تحصیلی آن‌ها می‌انجامد، درس ریاضیات است. با توجه به اهمیت این درس، این پژوهش با هدف بررسی نقش نظم جویی شناختی هیجان و توانایی حل مسئله در اضطراب ریاضی دانش‌آموزان دوم تجربی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه‌ی مورد مطالعه در پژوهش حاضر، دانش‌آموزان دختر دوم تجربی شهر یزد بود. بدین منظور 130 نفر از دانش‌آموز دختر دوم تجربی شهر یزد به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های اضطراب ریاضی MARS-R، نظم جویی شناختی CERQ و توانایی حل مسئله PSI پاسخ دادند. برای تحلیل داده‌ها از شاخص‌های آمار توصیفی و آزمون معناداری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردید. یافته‌های پژوهش نشان داد که بین نمرات اضطراب ریاضی دانش‌آموزان دو بعد کنترل شخص (249/0-r=) و اعتماد به حل مسئله (348/0-r=) از ابعاد  توانایی حل مسئله رابطه معکوس و معنادار؛ و همچنین با بعد منفی نظم جویی شناختی هیجان (327/0r=) رابطه مستقیم و معنادار وجود داشت؛ و یافته‌های حاصل از رگرسیون نشان داد که توانایی حل مسئله و راهبرد منفی نظم جویی شناختی هیجان جمعا  18 درصد از واریانس اضطراب ریاضی را در سطح   01/0 p< تبیین می کنند و به ترتیب در جهت منفی و مثبت قدرت پیش بینی اضطراب ریاضی را دارند. طبق یافته‌های این پژوهش به مسئولین و به‌ویژه معلمان ریاضی پیشنهاد می‌شود برای افزایش عملکرد ریاضی دانش‌آموزان درزمینه‌ی کاهش نظم جویی شناختی هیجان منفی و افزایش اعتماد به حل مسئله تلاش کنند.  


اکرم فتحی، محمدحسین عبداللهی، غلام‌رضا صرامی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تصویرسازی ذهنی منفی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه خوارزمی بودند که به­صورت تصادفی انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه­ اضطراب اجتماعی و پاسخگویی به سوالات مصاحبه­­ نیمه ساختاریافته­ تصویرسازی ذهنی، تعداد 60 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. از این تعداد 20 نفر دارای علایم اضطراب اجتماعی بالا و تصاویر ذهنی منفی، 20 نفر دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و تصاویر ذهنی منفی و 20 نفر نیز دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و بدون تصاویر ذهنی منفی بودند. آزمون استروپ، کلمه­سازی با نشانه­های حروف اولیه و آزمون برج لندن بر­ روی هر سه گروه اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس یک­راهه نشان داد که دو گروه دارای تصویرسازی ذهنی منفی از لحاظ میزان خطا در تکلیف استروپ و حروف کم­بسامد و بسامد میانه، به طور معنی­داری ضعیف­تر از گروه بدون تصویرسازی ذهنی منفی عمل کردند. همچنین نتایج نشان داد گروه دارای اضطراب اجتماعی منفی در زمان فکر­کردن بعدی آزمون برج لندن از گروه بهنجار دارای تصویرسازی ذهنی عادی، ضعیف­تر عمل کرد. سه گروه در زمان واکنش استروپ، حروف پر­بسامد، زمان فکر­کردن قبلی و تعداد حرکات برج لندن تفاوت معنی­داری نشان ندادند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می­توان گفت اصلاح تصویرسازی ذهنی منفی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، می­تواند با عملکرد بهتر آنها در کارکردهای اجرایی همراه باشد.


فاطمه غیورکاظمی، زهره سپهری شاملو، علی مشهدی، علی غنائی، فروزان پاسالار،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در بهبود باورهای فراشناختی و علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 5 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، براساس شدت اختلال (خفیف تر یا شدید) همتا شده، به صورت تصادفی در دو گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای گرفتند. از مصاحبه بالینی DSM-IV-TR، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه باورهای فراشناختی استفاده شد. درمان فردی فراشناخت در 8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار در هفته اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری 45 روزه تکمیل شدند، به علاوه پرسشنامه کانور دوبار در میانه درمان (یک سوم و دو سوم مدت دوره درمان) نیز تکمیل گردید. برای تحلیل داده­ها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافته­ها نشان دهنده اثربخشی هردو درمان در نشانه­های اضطرابی آزمودنی­ها، با دامنه درصدهای بهبودی متفاوت در هر فرد بود. میانگین درصدهای بهبودی آزمودنی­ها برای هردو درمان در اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری نداشت. اگرچه بیشترین بهبودی در باورهای فراشناختی در آزمودنی­های گروه فراشناخت ایجاد شده بود. بهبودی همه آزمودنیها در دوره پیگیری ادامه یافته بود. بطورکلی درمان فراشناخت و نوروفیدبک به­طور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.


فاطمه گرجیان، محمدحسین عبداللهی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه­ کارکرد­های اجرایی و تخمین شناختی و سوگیری تعبیر در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی و افراد سالم بود. در این پژوهش، نمونه به تعداد 100نفر به روش نمونه گیری هدفمند از میان دانشجویان دانشگاه­های تهران انتخاب شد. پنج پرسشنامه اضطراب اجتماعی، نسخه ی تجدید نظر شده پرسشنامه تعبیر، آزمون تخمین شناختی و پرسشنامه توانایی های شناختی اجرا شد. پس از آن50 نفر از افرادی که نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند و در محدوده تحت بالینی و بالینی قرار می­گیرند؛ و 50 نفر از افرادی که نمره پایین تر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تجزیه و تحلیل داده­ها از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیری صورت گرفته است. یافته­های حاصل از این پژوهش حاکی از این بود که سوگیری تعبیر در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی بیش از افراد بهنجار است و تخمین شناختی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی نسب به افراد سالم دارای نقص است. دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی در این مولفه ها کارکردهای اجرایی، سوگیری شناختی و سوگیری تعبیر نسبت به گروه بهنجار عملکرد ضعیف تری دارند.


یزدان مرادی زاده، ربابه نوری قاسم آبادی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای فراشناخت و راهبردهای کنترل فکر در علائم اضطراب امتحان دانش آموزان صورت گرفت.در قالب یک طرح همبستگی، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان دانش آموزان دبیرستانی شهرستان های استهبان و شیراز در سال تحصیلی 93 – 94، تعداد 401 نفر( دختر و پسر)، انتخاب شدند و پرسشنامه های اضطراب امتحان، باورهای فراشناخت و کنترل فکر را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه ی گام به گام انجام شد. ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه های فراشناختی باورهای مثبت درباره ی نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر و اطمینان شناختی با علائم اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه ی مثبت دارند. همچنین از میان راهبردهای کنترل فکر نیز نگرانی، کنترل اجتماعی و تنبیه با علائم اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه مثبت دارند اما توجه برگردانی رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری گام به گام ترکیب متغیرها نیز نشان داد که به ترتیب کنترل ناپذیری و خطر، اطمینان شناختی، تنبیه و نیاز به کنترل افکار علائم اضطراب امتحان دانش آموزان را پیش بینی می کنند.از یافته های این پژوهش استنباط می شود که یکی از عوامل مهم در بروز اضطراب امتحان در دانش آموزان باورهای فراشناخت و شیوه های مقابله با آنها می باشد. بنابراین در برنامه های پیشگیری یا درمان اضطراب امتحان باید توجه خاصی به باورهای فراشناخت و نحوه ی مقابله ی دانش آموزان شود.


سید وحید جوادی، احمد خامسان، میترا راستگومقدم،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

پژوهش‌ حاضر باهدف تعیین نقش واسطه‌ای خودتنظیمی در رابطه‌ی بین سبک‌های تفکر و اضطراب امتحان دانشجویان دانشگاه بیرجند انجام گرفت. پژوهش حاضر ازجمله پژوهش‌های غیرآزمایشی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای و تصادفی، 300 دانشجوی دانشگاه بیرجند (150 پسر و 150 دختر) انتخاب شدند و به سه پرسشنامه‌ی اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375)، خودتنظیمی پینتریچ و دی‌گروت (1990) و سبک‌های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) پاسخ دادند. سپس از روش‌های آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و نیز از شاخص‌های آمار استنباطی تحلیل مسیر با استفاده از نرم‌افزار آموس استفاده شد. نتایج نشان دادند سبک‌های تفکر 31 درصد از واریانس یادگیری خودتنظیمی و سبک‌های تفکر با میانجی‌گری یادگیری خودتنظیمی 36 درصد از واریانس اضطراب امتحان را تبیین می‌کنند. سبک‌های تفکر از طریق خودتنظیمی با اضطراب امتحان رابطه‌ی غیرمستقیم دارد. لذا از طریق مشخص کردن سبک تفکر و مهارت خودتنظیمی افراد می‌توان مقداری از اضطراب امتحان آن‌ها را تبیین کرد و در نتیجه برای کاهش اضطراب امتحان آن‌ها برنامه‌هایی را تنظیم کرد. در نتیجه براساس یافته‌های این پژوهش برنامه‌ریزان و درمان‌گرانی که از خودتنظیمی برای کاهش اضطراب امتحان بهره می‌جویند لازم است به سبک تفکر مراجع به عنوان یک متغیر اصلی توجه ویژه نمایند.


محمد خدایاری فرد، الهه حجازی، مسعود غلامعلی لواسانی، زینب عظیمی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

حرمت خود پایین یکی از مؤلفه‌های کلیدی و زیربنایی در آسیب‌شناسی روانی، ازجمله اضطراب امتحان است. به نظر می‌رسد که میزان فعالیت بازنمایی‌های مثبت فرد از خودش در حافظه، نقش مهمی در  ادراک فرد از خودش ایفا می‌کند. هدف از مقاله حاضر، تعیین اثر تقویت بازنمایی‌های حافظه بر حرمت خود در افراد دارای اضطراب امتحان بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون بود. بر اساس رویکرد رقابت بازیابی، یک بسته آموزشی جهت ارتقاء حرمت خود طراحی شد و پس از تأیید اعتبار محتوای آن توسط 5 متخصص روانشناس، این بسته در قالب مداخله گروهی 10 جلسه‌ای (هر هفته یک جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا شد. شرکت‌کنندگان در پژوهش 10 دانش‌آموز مقطع دبیرستان با تشخیص اضطراب امتحان بودند که با روش نمونه‌گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شده و قبل و پس از مداخله و همچنین در پیگیری یک‌ماهه، پرسشنامه‌های اضطراب امتحان اسپیلبرگر و حرمت خود روزنبرگ را تکمیل نمودند. تحلیل داده‌ها با روش تحلیل روند یک‌راهه (تحلیل واریانس اندازه‌گیری‌های مکرر) صورت گرفت. یافته‌ها نشان داد که اجرای این مداخله توانسته منجر به بهبود حرمت خود و کاهش معنادار اضطراب امتحان در افراد نمونه گردد (01/0 ˂ p) و این روند تا پیگیری یک‌ماهه نیز ادامه یافت. بطور کلی به نظر می‌رسد که انجام مداخله بر روی مؤلفه‌های زیربنایی آسیب‌شناسی روانی، از جمله حرمت خود پایین، می‌تواند اثرات مفید و همچنین پیشگیرانه‌ای در این زمینه داشته باشد و حتی بدون چالش عمدی با افکار، ممکن است بتوان تغییراتی در خودپنداره افراد ایجاد کرد.


رخند روحانی نوسر، مجید صفاری نیا، مهدیه رحمانیان،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بیوفیدبک با دستگاه محقق ساخته بر کاهش علائم اضطراب و اضطراب انتظار و مؤلفه‌های آن انجام‌گرفته ‍‍‍‍‍‍‍‍‍است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری افراد ۴۵-۱۹ سال مبتلا به اضطراب فراگیر شهر تهران بود. نمونه شامل ۱۹ نفر دارای اضطراب فراگیر بود که به‌صورت در دسترس انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و گواه (۹ نفر) قرار گرفتند. در مرحله غربالگری از مصاحبه تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر بر اساس IV DSM- و از پرسشنامه‌های اضطراب بک (BAI) و اضطراب انتظار برای بررسی متغیرهای پژوهش استفاده شد. درمان بیوفیدبک با دستگاه محقق ساخته طی ۱۰ جلسه بر روی آزمودنی‌‌های گروه آزمایش اجرا گردید. داده‏ها با آزمون‌های کوواریانس تک متغیره (آنکوا) تجزیه‌وتحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد، دستگاه بیوفیدبک محقق ساخته علائم اضطراب را کاهش داده است (۰۱/۰>p) ولی در رابطه با اضطراب انتظار هیچ‌گونه تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه دیده نشد. بر اساس یافته‌های تحقیق، در راستای گسترش روزبه‌روز دانش و تحقیقات در رابطه با کارایی انواع بیوفیدبک در اثربخشی روی طیف‌های مختلف اختلالات و همچنین در بهینه‌سازی توانمندی‌ها، پیشنهاد می‌شود تا این استفاده خانگی از دستگاه در اهداف و کاربردهای مختلف طراحی و در دسترس افراد قرار گیرد تا استفاده و اثربخشی دیرپا و بسنده‌ای از این فن‌آوری صورت گیرد.


حسین زارع، معصومه اسماعیلی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد حافظه سرگذشتی  و ارتباط آن با مسئله گشایی ناکارآمد در افراد افسرده و مضطرب صورت گرفت. بدین منظور45 نفر نمونه( 15 فرد افسرده، 15 فرد مضطرب و15فرد سالم) از بین مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه  پیام نور انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها ، پس از تکمیل پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک، از آزمون حافظه شرح حال (سرگذشتی) وآزمون حل مسئله وسیله-غایت استفاده شد. جهت تحلیل داده­های پژوهش، تحلیل واریانس یک متغیره برای مقایسه بیش­کلی­گرایی ومسئله گشایی در 3 گروه افسرده، مضطرب وسالم وآزمون توکی برای مقایسه دو به دو به کار برده شد. برای محاسبه ضریب­های همبستگی بین­بیش­کلی­گرایی وکارایی مسئله­گشایی، روش همبستگی پیرسون به کار رفت. نتایج پژوهش نشان داد که بیش­کلی­گرایی در حافظه سرگذشتی افراد افسرده بیشتر از افراد مضطرب و سالم است. افراد افسرده در حل مسائل راه­حل­های ناکارآمدی را نسبت به افراد مضطرب و سالم به کار می­گیرند و بین بیش­کلی­گرایی در حافظه سرگذشتی و مسئله­گشایی ناکارآمد در افراد افسرده رابطه معنادار وجود دارد. بنابراین طبق مدل ویلیامز افراد افسرده به دلیل خلق منفی و سوگیری در پردازش اطلاعات نه تنها در بازیابی خاطرات سرگذشتی به طور اختصاصی دچار مشکل می شوند بلکه این مشکل در بازیابی، حل مسائل و مشکلات آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و باعث می شود که راه حل های کمتر موثری را تولید کنند.


سیمین زغیبی قناد، سیروس عالیپور، منیجه شهنی ییلاق، علیرضا حاجی یخچالی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

سرگردانی ذهنی پدیده فراگیر و متداولی در شناخت بشری است که نقش آن در حیطه­­های مرتبط با ذهن انکارناپذیر می­باشد. مطالعه حاضر قصد دارد به بررسی رابطه علّی ذهن­آگاهی با سرگردانی ذهنی با میانجیگری تنظیم التزام راهبردی، اضطراب، افسردگی و حافظه فعال در بین دانشجویان بپردازد. از این رو، 434 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهیدچمران اهواز به روش نمونه­گیری تصادفی چندمرحله­ای انتخاب شدند و مقیاس هشیاری به توجه ذهن­آگاهانه، مقیاس تنظیم التزام راهبردی، نسخه کوتاه مقیاس حالتی پرسشنامه اضطراب حالتی-خصلتی اسپیلبرگر، مقیاس افسردگی اضطراب استرس، پرسشنامه حافظه فعال و مقیاس سرگردانی ذهنی عامدانه/خود به خودی در اختیار آنان قرار گرفت. داده­های گردآوری شده با استفاده از نرم­افزارهای SPSS و AMOS (ویراست 21) و به­کارگیری روش تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری آزمون شدند. به منظور کسب شاخص­های برازش مناسب برای الگوی پیشنهادی از روش دسته­بندی ماده­ها در مورد متغیر ذهن­آگاهی استفاده شد. در نهایت، بر اساس مقادیر برخی شاخص­ها (برای مثال، 06/0 RMSEA = و 98/0GFI =) مدل از برازش خوبی برخوردار بود. همچنین، تمام مسیرهای مدل به جز دو مسیر اضطراب به حافظه فعال و اضطراب به سرگردانی ذهنی معنی­دار بودند. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد که ذهن­آگاهی نقش مهمی در پیش­بینی سرگردانی ذهنی دارد که این اثر را از طریق مکانیزم­هایی از جمله خودتنظیمی، خلق، و حافظه فعال انتقال می­دهد.  
 


سعیده غریب نواز، ربابه نوری، مریم مقدسین،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

پژوهش بررسی علّی تنظیم هیجان، فراشناخت امتحان مدل کارکرد اجرایی بخش (مدل آموزان پژوهش از همبستگی-معادلات بوده‌است. بدین منظور1000 دانش‌آموز دختر و پسر پایه‌های دوم و سوم دبیرستان مدارس دولتی، نمونه دولتی و تیزهوشان در رشته‌های ریاضی، تجربی و انسانی در بازه زمانی آبان تا آذر سال تحصیلی 1394 از طریق نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی چند مرحله‌ای در پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه اضطراب امتحان )ابوالقاسمی وهمکاران، 1995(، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان )گارنفسکی وهمکاران، 2001 ( و پرسشنامه فراشناخت )کارترایت-هاوتون و ولز، 2004( را تکمیل کردند. یافته‌های پژوهش نشان داد تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی، در رابطه با باورهای فراشناخت و اضطراب امتحان نقش میانجی‌گری دارد. فراشناخت هم به‌ صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی با اضطراب امتحان رابطه دارد و لازم به ذکر است بیشترین نقش میانجی‌گری فراشناخت با اضطراب امتحان از طریق تنظیم شناختی هیجان منفی بوده‌است. با توجه به یافته‌های پژوهش تمرکز بر شیوه‌های تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان می‌تواند اثر مهمی در اضطراب امتحان آنها داشته باشد. پیشنهاد می‌شود مداخلات درمانی مبتنی بر فراشناخت و تنظیم شناختی هیجان منفی در درمان اختلال اضطراب امتحان مورد توجه قرارگیرد.


زبیر صمیمی، ابوالفضل فرید، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی و آموزش حافظه کاری خنثی بر کارکردهای شناختی و علائم اضطراب امتحان دانشجویان بودتعداد 60 دانشجو با اضطراب امتحان بالا با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. آزمودنیها در سه گروه آموزش حافظه کاری هیجانی، آموزش حافظه کاری خنثی و گواه جای‌دهی شدند. آزمودنیهای گروه‌های آزمایش به مدت 15 جلسه 45 دقیقهای تحت آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی قرار گرفتند، درحالی که افراد گروه گواه، هیچ‌گونه مداخلهای دریافت نکردند . همه افراد قبل و پس از آموزش با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پاره تست فراخنای ارقام هوش وکسلر و آزمون عملکرد پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه حافظه کاری هیجانی و حافظه کاری خنثی بهبود معناداری در علائم اضطراب، فراخنای ارقام مستقیم و معکوس، خطای حذف، خطای ارائه و زمان واکنش در مقایسه با گروه گواه داشتند. همچنین نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه حافظه کاری هیجانی در مقایسه با گروه حافظه کاری خنثی، بهبود بالاتری در هیجان پذیری (مؤلفه هیجانی اضطراب امتحان) و خطای ارائه به دست آوردند. براساس نتایج پژوهش حاضر، استفاده از آموزش‌های کامپیوتری مبتنی بر حافظه کاری خصوصاً حافظه کاری هیجانی می‌تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای کاهش علائم اضطراب امتحان و بهبود حافظه کاری و توجه پایدار پیشنهاد شود.
محسن سعیدمنش، مهدیه عزیزی، زهرا همتیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده

اختلال اضطراب فراگیر یکی از اختلالات شایع درمیان کودکان است که معمولاً همراه با اختلالات دیگر مشاهده می‌شود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه سوگیری توجه و ذهن‌آگاهی بر توجه، بازداری و کنترل هیجانی کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر بود. این پژوهش از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از: کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه‌کننده به کلینیک‌های روان‌شناسی منطقۀ 20 تهران و نمونه عبارت بود از: 30 نفر از این کودکان که به شیوۀ نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت برنامه تلفیقی اصلاح سوگیری توجه و ذهن‌آگاهی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله‌ای را دریافت نکرد. والدین همۀ شرکت‌کنندگان آزمون کارکردهای اجرایی بریف را به‌عنوان پیش‌آزمون و پس‌آزمون تکمیل کردند. داده‌ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تجزیه و تحلیل کوواریانس چندمتغیره) مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد برنامه اصلاح سوگیری توجه و ذهن‌آگاهی بر میزان توجه، بازداری و کنترل هیجان) کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر تأثیر دارد (001/0p<). با توجه به یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه گرفت درمان تلفیقی اصلاح سوگیری توجه و ذهن‌آگاهی باعث بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اضطراب فراگیر می‌شود و می‌توان از این درمان در مداخلات بالینی سود جست.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb