8 نتیجه برای اضطراب امتحان
زینب حق شناس، ربابه نوری قاسم آباد، علیرضا مرادی، غلامرضا صرامی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
در پژوهش حاضر ارتباط باورهای فراشناختی، و سبکهای مقابله با اضطراب امتحان با توجه به نقش واسطهای سبکهای مقابله بر اساس مدل مفهومی کارکرد اجرایی خود نظمبخش در جمعیت دانشجویان بررسی شد. 638 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی و دانشکدهی پردیس کشاورزی در بازهی زمانی آبان تا آذرماه 1389، از طریق نمونهگیری طبقهای در پژوهش شرکت کردند و پرسشنامهی اضطراب امتحان، پرسشنامهی سبکهای مقابله با فشارروانی اندلر و پارکر و پرسشنامهی باورهای فراشناخت ولز را تکمیل کردند. روش پژوهش، همبستگی بود. جهت تعیین چگونگی ارتباط سازهها، از همبستگی اسپیرمن و جهت تعیین سهم هر یک از مؤلفهها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد راهبردهای مقابلهی هیجانمدار و مسأله مدار، در رابطهی باورهای فراشناخت واضطراب امتحان نقش میانجی دارند. اما راهبردهای مقابلهی اجتنابی در رابطهی باورهای فراشناخت واضطراب امتحان نقش میانجی نداشت. از میان پنج بعد فراشناخت فقط باور فراشناختی مثبت و اطمینان شناختی، اثر مستقیم بر اضطراب امتحان داشتند اما اثر ابعاد دیگر غیر مستقیم بود. با توجه به یافتههای پژوهش، تمرکز بر نوع راهبرد مقابلهای، میتواند اثر مهمی در اضطراب امتحان دانشجویان داشته باشد. پیشنهاد میشود مداخلات درمانی مبتنی بر فراشناخت و مقابله، در درمان اختلال اضطراب امتحان مورد توجه قرار گیرد.
جعفر حسنی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان در اضطراب امتحان دانشآموزان بود. با استفاده از روش نمونهبرداری تصادفی خوشهای چند مرحلهای 330 نفر (165 دختر و 135 پسر) از دانشآموزان مقطع متوسطه انتخاب شدند و توسط نسخهی فارسی پرسشنامهی نظمجویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون،2001) و مقیاس اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین راهبردهای سازگارانهی نظمجویی شناختی هیجان، راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاهگیری هر دو مولفهی نگرانی و هیجانپذیری اضطراب امتحان را مورد پیشبینی قرار دادند، درحالیکه نمرهی کل اضطراب امتحان توسط راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامهریزی پیشبینی شد. از بین راهبردهای ناسازگارانه، راهبردهای ملامت خویش و فاجعهسازی مولفهی نگرانی و نمرهی کل اضطراب امتحان را موررد پیشبینی قرار دادند. همچنین مولفهی هیجانپذیری از طریق راهبردهای ناسازگارنه ملامت خویش، فاجعهسازی و نشخوارگری مورد پیشبینی قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که مقابلهی شناختی ناکارآمد یکی از دلایل بروز اضطراب امتحان است و با آموزش راهبردهای کارآمد نظمجویی شناختی هیجان میتوان گامهای اساسی در مداخلات مبتنی بر اضطراب امتحان برداشت.
یزدان مرادی زاده، ربابه نوری قاسم آبادی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای فراشناخت و راهبردهای کنترل فکر در علائم اضطراب امتحان دانش آموزان صورت گرفت.در قالب یک طرح همبستگی، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان دانش آموزان دبیرستانی شهرستان های استهبان و شیراز در سال تحصیلی 93 – 94، تعداد 401 نفر( دختر و پسر)، انتخاب شدند و پرسشنامه های اضطراب امتحان، باورهای فراشناخت و کنترل فکر را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه ی گام به گام انجام شد. ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه های فراشناختی باورهای مثبت درباره ی نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر و اطمینان شناختی با علائم اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه ی مثبت دارند. همچنین از میان راهبردهای کنترل فکر نیز نگرانی، کنترل اجتماعی و تنبیه با علائم اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه مثبت دارند اما توجه برگردانی رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری گام به گام ترکیب متغیرها نیز نشان داد که به ترتیب کنترل ناپذیری و خطر، اطمینان شناختی، تنبیه و نیاز به کنترل افکار علائم اضطراب امتحان دانش آموزان را پیش بینی می کنند.از یافته های این پژوهش استنباط می شود که یکی از عوامل مهم در بروز اضطراب امتحان در دانش آموزان باورهای فراشناخت و شیوه های مقابله با آنها می باشد. بنابراین در برنامه های پیشگیری یا درمان اضطراب امتحان باید توجه خاصی به باورهای فراشناخت و نحوه ی مقابله ی دانش آموزان شود.
سید وحید جوادی، احمد خامسان، میترا راستگومقدم،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش واسطهای خودتنظیمی در رابطهی بین سبکهای تفکر و اضطراب امتحان دانشجویان دانشگاه بیرجند انجام گرفت. پژوهش حاضر ازجمله پژوهشهای غیرآزمایشی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی، 300 دانشجوی دانشگاه بیرجند (150 پسر و 150 دختر) انتخاب شدند و به سه پرسشنامهی اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375)، خودتنظیمی پینتریچ و دیگروت (1990) و سبکهای تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) پاسخ دادند. سپس از روشهای آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و نیز از شاخصهای آمار استنباطی تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزار آموس استفاده شد. نتایج نشان دادند سبکهای تفکر 31 درصد از واریانس یادگیری خودتنظیمی و سبکهای تفکر با میانجیگری یادگیری خودتنظیمی 36 درصد از واریانس اضطراب امتحان را تبیین میکنند. سبکهای تفکر از طریق خودتنظیمی با اضطراب امتحان رابطهی غیرمستقیم دارد. لذا از طریق مشخص کردن سبک تفکر و مهارت خودتنظیمی افراد میتوان مقداری از اضطراب امتحان آنها را تبیین کرد و در نتیجه برای کاهش اضطراب امتحان آنها برنامههایی را تنظیم کرد. در نتیجه براساس یافتههای این پژوهش برنامهریزان و درمانگرانی که از خودتنظیمی برای کاهش اضطراب امتحان بهره میجویند لازم است به سبک تفکر مراجع به عنوان یک متغیر اصلی توجه ویژه نمایند.
محمد خدایاری فرد، الهه حجازی، مسعود غلامعلی لواسانی، زینب عظیمی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
حرمت خود پایین یکی از مؤلفههای کلیدی و زیربنایی در آسیبشناسی روانی، ازجمله اضطراب امتحان است. به نظر میرسد که میزان فعالیت بازنماییهای مثبت فرد از خودش در حافظه، نقش مهمی در ادراک فرد از خودش ایفا میکند. هدف از مقاله حاضر، تعیین اثر تقویت بازنماییهای حافظه بر حرمت خود در افراد دارای اضطراب امتحان بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون بود. بر اساس رویکرد رقابت بازیابی، یک بسته آموزشی جهت ارتقاء حرمت خود طراحی شد و پس از تأیید اعتبار محتوای آن توسط 5 متخصص روانشناس، این بسته در قالب مداخله گروهی 10 جلسهای (هر هفته یک جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا شد. شرکتکنندگان در پژوهش 10 دانشآموز مقطع دبیرستان با تشخیص اضطراب امتحان بودند که با روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب شده و قبل و پس از مداخله و همچنین در پیگیری یکماهه، پرسشنامههای اضطراب امتحان اسپیلبرگر و حرمت خود روزنبرگ را تکمیل نمودند. تحلیل دادهها با روش تحلیل روند یکراهه (تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر) صورت گرفت. یافتهها نشان داد که اجرای این مداخله توانسته منجر به بهبود حرمت خود و کاهش معنادار اضطراب امتحان در افراد نمونه گردد (01/0 ˂ p) و این روند تا پیگیری یکماهه نیز ادامه یافت. بطور کلی به نظر میرسد که انجام مداخله بر روی مؤلفههای زیربنایی آسیبشناسی روانی، از جمله حرمت خود پایین، میتواند اثرات مفید و همچنین پیشگیرانهای در این زمینه داشته باشد و حتی بدون چالش عمدی با افکار، ممکن است بتوان تغییراتی در خودپنداره افراد ایجاد کرد.
سعیده غریب نواز، ربابه نوری، مریم مقدسین،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
پژوهش بررسی علّی تنظیم هیجان، فراشناخت امتحان مدل کارکرد اجرایی بخش (مدل آموزان پژوهش از همبستگی-معادلات بودهاست. بدین منظور1000 دانشآموز دختر و پسر پایههای دوم و سوم دبیرستان مدارس دولتی، نمونه دولتی و تیزهوشان در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی در بازه زمانی آبان تا آذر سال تحصیلی 1394 از طریق نمونهگیری خوشهای تصادفی چند مرحلهای در پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه اضطراب امتحان )ابوالقاسمی وهمکاران، 1995(، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان )گارنفسکی وهمکاران، 2001 ( و پرسشنامه فراشناخت )کارترایت-هاوتون و ولز، 2004( را تکمیل کردند. یافتههای پژوهش نشان داد تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی، در رابطه با باورهای فراشناخت و اضطراب امتحان نقش میانجیگری دارد. فراشناخت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی با اضطراب امتحان رابطه دارد و لازم به ذکر است بیشترین نقش میانجیگری فراشناخت با اضطراب امتحان از طریق تنظیم شناختی هیجان منفی بودهاست. با توجه به یافتههای پژوهش تمرکز بر شیوههای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان میتواند اثر مهمی در اضطراب امتحان آنها داشته باشد. پیشنهاد میشود مداخلات درمانی مبتنی بر فراشناخت و تنظیم شناختی هیجان منفی در درمان اختلال اضطراب امتحان مورد توجه قرارگیرد.
زبیر صمیمی، ابوالفضل فرید، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی و آموزش حافظه کاری خنثی بر کارکردهای شناختی و علائم اضطراب امتحان دانشجویان بود. تعداد 60 دانشجو با اضطراب امتحان بالا با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. آزمودنیها در سه گروه آموزش حافظه کاری هیجانی، آموزش حافظه کاری خنثی و گواه جایدهی شدند. آزمودنیهای گروههای آزمایش به مدت 15 جلسه 45 دقیقهای تحت آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی قرار گرفتند، درحالی که افراد گروه گواه، هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند . همه افراد قبل و پس از آموزش با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پاره تست فراخنای ارقام هوش وکسلر و آزمون عملکرد پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه حافظه کاری هیجانی و حافظه کاری خنثی بهبود معناداری در علائم اضطراب، فراخنای ارقام مستقیم و معکوس، خطای حذف، خطای ارائه و زمان واکنش در مقایسه با گروه گواه داشتند. همچنین نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه حافظه کاری هیجانی در مقایسه با گروه حافظه کاری خنثی، بهبود بالاتری در هیجان پذیری (مؤلفه هیجانی اضطراب امتحان) و خطای ارائه به دست آوردند. براساس نتایج پژوهش حاضر، استفاده از آموزشهای کامپیوتری مبتنی بر حافظه کاری خصوصاً حافظه کاری هیجانی میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای کاهش علائم اضطراب امتحان و بهبود حافظه کاری و توجه پایدار پیشنهاد شود.
حمید هاشمی پور، هادی کرامتی، جواد کاووسیان، مهدی عربزاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی اهمالکاری تحصیلی دانشجویان براساس باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری با نقش واسطهای اضطراب امتحان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 99-98 بود که از بین آنها 320 نفر (206 زن و 114 مرد) با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس اهمالکاری دانشجویان، پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر و پرسشنامه باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری استفاده شد. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتهها نشان داد که مدل مفهومی پیشنهادی، برازندگی مطلوبی با دادهها دارد. متغیرهای اضطراب امتحان و باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین واریانس اهمالکاری تحصیلی داشتند و در مجموع 28 درصد واریانس آن را تبیین میکنند. باورهای فراشناختی منفی درباره اهمالکاری تنها بهصورت غیرمستقیم و از طریق اضطراب امتحان بر اهمالکاری تحصیلی اثر داشت و میانجیگری کامل مورد تأیید واقع شد. با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت که باورهای منفی در مورد اهمالکاری، دانشجویان را مستعد اضطراب امتحان و اهمالکاری تحصیلی میکند. از این رو تعدیل این باورها میتواند بهعنوان برنامهای برای کاهش اضطراب امتحان و اهمالکاری تحصیلی در نظر گرفته شود.