جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای بازداری پاسخ

بهرام پیمان‌نیا، حمید پورشریفی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1392 )
چکیده

کارکرد اجرایی مجموعه­ای از فرایندها است که مسئولیت هدایت شناختی، عاطفی، رفتاری وعملکردی انسان را در زمان فعالیت وحل مسأله برعهده دارند. هدف این پژوهش مقایسه­ی کارکرد اجرایی سازمان بندی مجدد اندیشه در نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش است. این پژوهش از نوع علی- مقایسه­ای است، بر این اساس50 نوجوان دارای اختلال سوءمصرف حشیش ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر اهواز با دامنه­ی سنی 15 الی 18سال انتخاب شده و با 50 نفر از نوجوانان عادی مقطع دبیرستان از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر اهواز به عنوان گروه شاهد، که از لحاظ برخی متغیرهای جمعیت­شاختی با یکدیگر همتا شده بودند، به­صورت نمونه­ی در دسترس انتخاب شده و بایکدیگر مقایسه شدند. برای گردآوری داده­ها از آزمون بندرگشتالت،TOVA  (به­عنوان یک آزمون عملکرد مستمر) وآزمون شکل­گیری مفهوم ویگوتسکی استفاده شد. داده­ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش نسبت به نوجوانان عادی، عملکرد ضعیف­تری در بازداری رفتار و بازسازی مجدد اندیشه داشتند، و تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. به­طور کلی با توجه به یافته­های پژوهش مبنی بر عملکرد ضعیف­تر نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش نسبت به نوجوانان عادی در کارکردهای اجرایی (بازداری رفتار و بازسازی مجدداندیشه)، به­نظر می­رسد این ضعف منجر به مشکلاتی در رفتار اجتماعی نامناسب، مشکلات درتصمیم­گیری و عدم قضاوت مناسب، مشکلات با نوآوری­ها و تغییر، حواس­پرتی و مشکلات در جنبه های مختلف حافظه می­شود.
 


سید محسن اصغری نکاح، زهره عابدی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی عصب شناختی بر بهبود توانایی بازداری پاسخ، برنامه ریزی ،و حافظه کاری کودکان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (AD/HD)می باشد. این پژوهش یک پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه گواه بود.جامعه پژوهش متشکل از دانش آموزان سنین 12-7ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی درشهرمشهد بود،که از طریق نمونه گیری دردسترس ، 24دانش آموز با این اختلال در دبستان ابتدایی پسرانه شاهد طاها(ناحیه 5 استان خراسان رضوی ) از طریق معرفی مشاور و با مقیاس SNAP-IVشناسایی شدند و به صورت تصادفی بر اساس لیست زوج و فرد در دو گروه آزمایش و کنترل جای گماری شدند. هر دو گروه در دو مرحله پیش‌آزمون و پس آزمون با نسخه نرم افزاری آزمون رایانه ای برج لندن و استروپ و نسخه ابزاری آزمون فراخنای ارقام وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش در 12 جلسه بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بصورت گروهی مشارکت داده شد.داده های حاصل از پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغییره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی در مرحله پس آزمون موجب کاهش معنی دار نمره تداخل،زمان تأخیرزمان آزمایش و زمان کل و افزایش معنی دار فراخنای ارقام مستقیم و معکوس  شد. توصیه می شود بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای عصب شناختی به عنوان یک رویکردطبیعی و غیر ابزاری و به عنوان یک مداخله روان‌شناختی مؤثر در طراحی و ارائه پروتکل های درمانی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مورد استفاده قرارگیرد.


اکرم فتحی، محمدحسین عبداللهی، غلام‌رضا صرامی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تصویرسازی ذهنی منفی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه خوارزمی بودند که به­صورت تصادفی انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه­ اضطراب اجتماعی و پاسخگویی به سوالات مصاحبه­­ نیمه ساختاریافته­ تصویرسازی ذهنی، تعداد 60 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. از این تعداد 20 نفر دارای علایم اضطراب اجتماعی بالا و تصاویر ذهنی منفی، 20 نفر دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و تصاویر ذهنی منفی و 20 نفر نیز دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و بدون تصاویر ذهنی منفی بودند. آزمون استروپ، کلمه­سازی با نشانه­های حروف اولیه و آزمون برج لندن بر­ روی هر سه گروه اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس یک­راهه نشان داد که دو گروه دارای تصویرسازی ذهنی منفی از لحاظ میزان خطا در تکلیف استروپ و حروف کم­بسامد و بسامد میانه، به طور معنی­داری ضعیف­تر از گروه بدون تصویرسازی ذهنی منفی عمل کردند. همچنین نتایج نشان داد گروه دارای اضطراب اجتماعی منفی در زمان فکر­کردن بعدی آزمون برج لندن از گروه بهنجار دارای تصویرسازی ذهنی عادی، ضعیف­تر عمل کرد. سه گروه در زمان واکنش استروپ، حروف پر­بسامد، زمان فکر­کردن قبلی و تعداد حرکات برج لندن تفاوت معنی­داری نشان ندادند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می­توان گفت اصلاح تصویرسازی ذهنی منفی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، می­تواند با عملکرد بهتر آنها در کارکردهای اجرایی همراه باشد.


افسانه مرادی، مریم اکبرزاده، وحید فرنیا، مصطفی علیخانی، نسرین عبدلی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

با افزایش کاربرد کامپیوتر و اینترنت، اعتیاد به بازی‌های رایانه‌ای به‌عنوان یک اختلال روانپزشکی جدید پیشنهاد شده است. شواهد زیادی نشان داده‌اند که در سطح مدارهای عصبی، اعتیاد به بازی‌های رایانه‌ای مشابه اعتیاد به مواد مخدر است، اگرچه بررسی‌ها به لحاظ مقایسه کارکردهای مغزی بسیار اندک است. هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای بازداری پاسخ و تصمیم‌گیری پرخطر بین افراد وابسته به بازی، بیماران وابسته به مواد (هروئین و متآمفتامین) و افراد بهنجار بود. نمونه شامل 180 نفر مرد (هر گروه 45 نفر) بودند که به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمون برو نرو و آزمون بارت برای بررسی بازداری پاسخ و تصمیم‌گیری پرخطر استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد که میزان بازداری پاسخ در گروه‌های وابسته به مواد و وابسته به بازی در مقایسه با گروه بهنجار به‌طور معناداری کمتر بود (001/0< P)، هر چند گروه وابسته به بازی در مقایسه با گروه وابسته به مواد عملکرد بهتری نشان داد (001/0< P). بعلاوه، عملکرد گروه وابسته به بازی در تصمیم‌گیری پرخطر مشابه گروه وابسته به مواد بود و به‌طور معناداری بیشتر از گروه بهنجار بود (001/0< P). به نظر می‌رسد دو گروه وابسته به بازی و وابسته به مواد به لحاظ مؤلفه‌های تکانشگری به ویژه تصمیم‌گیری پرخطر مشابه هستند و این می‌تواند زمینه تداوم مصرف دارو و یا ادامه بازی‌های آنلاین با وجود پیامدهای آزارنده در هر دو گروه باشد.

رضا محمدزاده گان، ابوالفضل فرید، غلامرضا چلبیانلو حسرتانلو، جواد مصرآبادی،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهنآگاهی با/ و بدون تحریک الکتریکی فراجمجمه‌ای مغز بر توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 11 تا 14 سال مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره کودک و نوجوان شهر خوی در سال 1401-1400 بود. از میان مراجعان به مراکز درمانی 45 کودک با اختلال نقص توجه/بیش فعالی از نوع مرکب به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز و گروه آزمایش دوم برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به مدت 8 هفته دریافت نمودند، اما گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد. همه شرکت‌کنندگان قبل و پس از آموزش با استفاده از آزمون عملکرد مداوم و آزمون برو-نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در برنامه SPSS استفاده شد. تحلیل داده‌ها نشان داد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمهای نسبت به دو گروه دیگر و نیز یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی بیشتری بر توجه پایدار و بازداری پاسخ داشتند. با توجه به یافته‌ها می‌توان مطرح کرد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمه‌ای مداخله مؤثری برای بهبود عملکردهای شناختی کودکان دچار نقص توجه/بیش فعالی است.

خانم اسماء فارسی، خانم مهناز جوکار، آقای سوران رجبی،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکردهای شناختی (بازداری پاسخ، انعطاف­پذیری شناختی و توجه) افراد با عشق آتشین و افراد عادی صورت گرفت. روش پژوهش: در این پژوهش 500 نفر از دانشجویان دانشگاه خلیج‌فارس با روش نمونه­گیری هدفمند با میانگین سن 21 سال و انحراف معیار 06/3 انتخاب شدند و پرسشنامه عشق آتشین (PLS) را تکمیل نمودند. با توجه به نمره کسب شده به دو گروه عشق آتشین و عادی تقسیم شدند. از بین این افراد، 204 نفر (103 نفر عشق آتشین و 101 نفر عادی، 109 نفر مرد و 95 نفر زن) برای اجرای آزمون­های استروپ، ویسکانسین و عملکرد پیوسته انتخاب شدند و با استفاده از روش آماری  تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد.  یافته ها: یافته­های پژوهش نشان داد بین افراد با عشق آتشین و افراد عادی از نظر بازداری پاسخ تفاوت معناداری (05/0.P>) وجود دارد. هیچ تفاوت معناداری در مولفه­های انعطاف­پذیری شناختی و توجه بین افراد دو گروه مشاهده نشد. همچنین در مولفه توجه بین دو گروه دختران و پسران تفاوت معنادار (05/0.P>) وجود داشت.
نتیجه:  با توجه به اینکه بازداری پاسخ در افراد با عشق آتشین ضعیف است، می توان با آگاهی  و آموزش به افراد در سنین پایین تر عواقب منفی روابط همراه با عشق آتشین را کاهش داد.
 
محمدرضا ذوقی پایدار، نسرین یوسفی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف این پژوهش، بررسی کارکردهای اجرایی مغز از جمله انعطاف‌پذیری شناختی، توجه انتخابی و بازداری پاسخ، بر اساس متغیرهای جنسیت و زبان، در بین دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی و علی- مقایسه‌ای بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان دوزبانه و تک زبانه دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 99-1398 بودند که آزمون بر روی ۲۱۴ نفر از دانشجویان اجرا شد و در نهایت داده‌های به ‌دست ‌آمده از ۱۶۵ نفر، از طریق تحلیل واریانس چندمتغیره، بررسی شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون رایانه‌ای استروپ استفاده شد.  نتایج نشان ‌داد که بین جنسیت و کارکردهای اجرایی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این صورت که متغیرهای توجه انتخابی و بازداری پاسخ در زنان بیشتر از مردان است و انعطاف‌پذیری شناختی در مردان، بیشتر از زنان است (01/0 p<)؛ اما در رابطه با متغیرهای کارکردهای اجرایی در بین افراد دوزبانه و تک زبانه، تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 p>). بر اساس یافته­ها می­توان گفت که برحسب جنسیت، در کارکردهای اجرایی مغز تفاوت وجود دارد لذا پیشنهاد می­شود در حوزه آموزش و یادگیری مرتبط با کارکردهای اجرایی به مقوله جنسیت توجه شود. 
 
سیما عیوضی، جهانگیر کرمی، کامران یزدانبخش،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

یکی از علایم شایع اختلالات یادگیری خاص، نارسانویسی است. کودکان نارسانویس دارای مشکلات شناختی متعددی هستند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته توانبخشی شناختی نارسانویسی همراه بر بهبود کارکردهای اجرایی (حافظه فعال و بازداری پاسخ) در دانش­آموزان دارای نوشتارپریشی صورت گرفته است.  پژوهش حاضر نیمه آزمایشی به‌صورت پیش‌آزمون-پس‌آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانش­آموزان دارای نوشتارپریشی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان کرمانشاه در سال1401 بودند. از این میان آنها 40 نفر (در ابتدا 20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه، اما یکی از گروه گواه تا انتهای آزمایش حذف شد) که حاضر به همکاری و نیز در دسترس بودند انتخاب و سپس به ‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، جاگماری شدند. سپس در هر دو گروه پیش آزمون اجرا و پس از آن گروه آزمایش 12 جلسه مداخله بسته توانبخشی شناختی همراه را دریافت کردند اما برای گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. داده­ها با استفاده از کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بسته توانبخشی شناختی  همراه بر بهبود حافظه فعال و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نوشتن (01/0P<) تأثیر دارد. پیشنهاد می­شود بسته توانبخشی شناختی همراه در مراکز درمانی توسط متخصصین بهداشت روانی، در کنار روش­های درمانی دیگر به منظور بهبود حافظه فعال و بازداری پاسخ برای کودکان دارای اختلال نوشتن استفاده شود.
 
دانشجوی کارشناسی ارشد الهه شیروی، دکتر شکوفه متقی، دکتر افسانه مرادی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

کارکردهای اجرایی ساختار­های مهمی هستند که در کنترل و هدایت رفتار نقش مهمی ایفا می­کنند. این پژوهش، با هدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی (انعطاف­پذیری شناختی و بازداری پاسخ) انجام شد. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل­سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش­آموزان دختر 13 تا 18 سال شهرستان خمینی شهر در سال 1400 بود که 300 نفر از آنان به روش در دسترس برای نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­ هوش هیجانی (شات و همکاران، 1998)، آزمون­های نرم افزاری دسته­بندی کارت­های ویسکانسین (گرانت و برگ، 1984)، برو- نرو (هافمن، 1984) و ذهن­خوانی از طریق تصاویر چشم (بارون-کوهن و همکاران، 2001) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم­افزار 24AMOS استفاده شد. یافته­ها نشان داد نظریه ذهن با ضریب 233/0 بر هوش هیجانی و بر انعطاف­پذیری شناختی و بازداری پاسخ به ترتیب با ضرایب 133/0 و 218/0 اثر مستقیم مثبت و معنادار  داشت (01/0>P)، هوش هیجانی با انعطاف­پذیری شناختی و بازداری پاسخ به ترتیب با ضرایب 144/0 و 337/0 اثر مستقیم مثبت و معنادار داشتند (01/0>P). اثر غیرمستقیم نظریه ذهن بر انعطاف پذیری و بازداری پاسخ با نقش میانجی هوش هیجانی به ترتیب ضرایب 033/0 و 078/0 بود. بنابراین می­توان گفت نتایج حاکی از نقش تعیین­کننده­ی نظریه ذهن و هوش هیجانی، در پیش­بینی کارکردهای اجرایی سرد (انعطاف­پذیری شناختی و بازداری پاسخ) بود. نهایتاً با توجه به رابطه بین نظریه ذهن، هوش هیجانی، انعطاف­پذیری شناختی و بازداری پاسخ، با افزایش نظریه ذهن و هوش هیجانی می­توان به بهبود مؤلفه­های کارکردهای اجرایی کمک کرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb