32 نتیجه برای حافظه کاری
داود هزارهای، سیدکاظم رسولزاده طباطبایی، علیرضا مرادی، محمدجواد اصغری،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی– رفتاری(CBT) و درمانگری فعال سازی رفتاری(BAT) در اصلاح عملکرد شناختی ( حافظه کاری و زمان واکنش ساده(SRT)) سوء مصرف کنندگان هروئین در افغانستان انجام شده است.
بدین منظور در قالب یک طرح شبه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون و آزمون نهایی تعداد 30 نفر از سوء مصرف کنندگان هروئینی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد طبیبان جهانی کابل به روش در دسترس انتخاب و با استفاده از روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی یک (CBT) و آزمایشی دو (BAT) جایگزین شدند. هر دو گروه در ابتدا با استفاده از آزمون حافظه فعال (WMI) از زیر مقیاسهای حافظه وکسلر (ویرایش سوم) و نرم افزار استروپ، حافظه کاری و زمان واکنش آنان ارزیابی گردید. سپس گروه آزمایشی یک درمان شناختی رفتاری و گروه دو درمان فعال سازی رفتاری طی 10 جلسه درمان گروهی را دریافت نمودند. در پایان مجدداً بواسطه آزمون های فوق مورد ارزیابی قرار گرفتند.
تجزیه و تحلیل یافته ها نشان دهنده تفاوت معناداری در عملکرد حافظه کاری و زمان واکنش ساده هر دو گروه می باشد. این یافتهها نشان میدهند که درمانگری رفتاری- شناختی بر بهبود حافظه کاری و درمانگری فعال سازی رفتاری بر کاهش زمان واکنش افراد وابسته به هروئین اثر بخشتر میباشد. بنابر این هر دو روش درمانگری در اصلاح عملکرد شناختی برای افراد وابسته به هروئین قابل کاربرد است.
سیده حمیده بخشایش، فاطمه بهمنی، محمد کمالی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
در این پژوهش تأثیر فشارهای روانی بر عملکرد زمان واکنش زنجیره ای مورد آزمایش قرار گرفت. در این تحقیق 75 نفر آزمودنی راست دست، به صورت تصادفی به سه گروه آزمایشی (هر گروه شامل 25 نفر) شامل فشار نتیجه، فشار کنترل شده و گروه کنترل تقسیم شدند. ابتدا همه گروه ها، زمان واکنش زنجیره ای را تمرین کردند و سپس مرحله آزمون با اعمال شرایط فشار برای گروه ها انجام شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد آزمودنی ها در گروه فشار کنترل شده افت عملکرد بیشتری را نسبت به دو گروه دیگر در مرحله آزمون به نمایش گذاشتند. شکست و موفقیت مهارت بستگی دارد به اینکه چگونه محیط اجرا، توجه را تحت تأثیر قرار می دهد و چه مقدار عملکرد مهارت به کنترل توجه بستگی دارد.
سید محسن اصغری نکاح، زهره عابدی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی عصب شناختی بر بهبود توانایی بازداری پاسخ، برنامه ریزی ،و حافظه کاری کودکان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (AD/HD)می باشد. این پژوهش یک پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود.جامعه پژوهش متشکل از دانش آموزان سنین 12-7ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی درشهرمشهد بود،که از طریق نمونه گیری دردسترس ، 24دانش آموز با این اختلال در دبستان ابتدایی پسرانه شاهد طاها(ناحیه 5 استان خراسان رضوی ) از طریق معرفی مشاور و با مقیاس SNAP-IVشناسایی شدند و به صورت تصادفی بر اساس لیست زوج و فرد در دو گروه آزمایش و کنترل جای گماری شدند. هر دو گروه در دو مرحله پیشآزمون و پس آزمون با نسخه نرم افزاری آزمون رایانه ای برج لندن و استروپ و نسخه ابزاری آزمون فراخنای ارقام وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش در 12 جلسه بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بصورت گروهی مشارکت داده شد.داده های حاصل از پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغییره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی در مرحله پس آزمون موجب کاهش معنی دار نمره تداخل،زمان تأخیرزمان آزمایش و زمان کل و افزایش معنی دار فراخنای ارقام مستقیم و معکوس شد. توصیه می شود بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای عصب شناختی به عنوان یک رویکردطبیعی و غیر ابزاری و به عنوان یک مداخله روانشناختی مؤثر در طراحی و ارائه پروتکل های درمانی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مورد استفاده قرارگیرد.
امین ارکان، فریدون یاریاری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر تحریک مغز از روی جمجمه با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بر روی حافظه کاری در ناحیه قشر پیش پیشانی خلفی جانبی انجام شد. طرح این نوع پژوهش از نوع آزمایشی با گروه گواه و انتساب تصادفی و جامعه ی آماری آن دانشجویان مرد دانشگاه خوارزمی در مقطع سنی 18 تا 23 سال بود. دو نوع مختلف تحریک آندی و ساختگی با شدت جریان 2 میلی آمپر و به مدت 15 دقیقه بر 30 نفر شرکت کننده طی 3 جلسه ارائه شد. شرکت کنندگان قبل و بعد از تحریک با آزمون تعیین فراخنای حافظه کاری جهت بررسی زمان واکنش و تعداد پاسخهای درست مورد سنجش قرار گرفتند. پس از انجام تحلیل کوواریانس تکمتغیری مشخص شد که تغییر در زمان واکنش و تعداد پاسخهای درست از لحاظ آماری معنادار است. تحقیق حاضر نشان میدهد که تحریک آندی سبب کاهش زمان واکنش و افزایش تعداد پاسخهای صحیح شده است و به نظر می رسد موجب بهبود حافظه کاری میشود.
سهراب امیری، امیر قاسمی نواب، محمدحسین عبداللهی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان عملکرد در حافظه کاری و همچنین مقایسه ابعاد سیستم فعالساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) در سطوح مختلف استرس بود. به این منظور، ابتدا 560 نفر از دانشآموزان نوجوان مقطع دبیرستان (شامل پسران و دختران) از طریق نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از مدارس متوسطه سطح شهر همدان انتخاب، پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 87 نفر از آنان بر اساس نمرات انتهایی توزیع (Z استاندارد) انتخاب شده و درنهایت به منظور آزمون فرضیههای پژوهش، شرکتکنندگان جهت سنجش حافظه کاری و سیستمهای فعالساز رفتاری و بازداری رفتاری مورد مطالعه قرار گرفتند. دادهها پس از جمعآوری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، واریانس تک متغیره و آزمونهای تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تعامل معناداری بین متغیر استرس و جنسیت بر روی حافظه کاری و سیستمهای فعالساز و بازداری رفتاری وجود ندارد، از سویی نتایج نشان داد که سطوح استرس بالا منجر به کاهش عملکرد حافظه فعال شده و همچنین آزمودنیهای با سطوح استرس بالا از نظر میزان فعالیت سیستم فعالساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) در سطح بالاتری قرار داشتند.
مسلم کرد، علی مشهدی، جواد صالحی فدردی، جعفر حسنی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر کنترل شناختی افراد دارای نشانههای اضطراب صفت بالا بود. روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل فعال بود. بدین منظور 28 نفر از دانشجویان دارای نمره بالا اضطراب صفت دانشگاه فردوسی مشهد با توجه به نمونهگیری در دسترس و داوطلبانه با استفاده از پرسشنامه اضطراب صفت- حالت اشپیل برگر انتخاب و پس از همتا سازی به صورت تصادفی، 14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. به منظور اندازهگیری کنترل شناختی از آزمون استروپ رنگ-واژه استفاده شد. جهت آموزش حافظه کاری هیجانی برای گروه آزمایش از نرمافزار آموزش حافظه کاری هیجانی و در گروه کنترل فعال نیز از نرمافزار تطبیق اشکال استفاده گردید. تجزیه و تحلیل نتایج نیز با شاخصهای آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تی همبسته انجام شد. بین گروه آزمایش (که تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرارگرفته بودند) در مقایسه با گروه کنترل فعال (که از برنامه تطبیق اشکال استفاده میکردند) در مؤلفههای کنترل شناختی شامل زمان واکنش همخوان، زمان واکنش ناهمخوان و نمره تداخل تفاوت معناداری وجود داشت. آموزش حافظه کاری هیجانی بر افزایش توانایی کنترل شناختی افراد دارای اضطراب صفت بالا تأثیر مثبت دارد.
مریم احمدی، علیرضا مرادی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی اساسی در حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات انجام گرفت. در یک مطالعه علی- مقایسه ای با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 15 فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، 15 فرد مبتلا به افسردگی اساسی و 15 فرد سالم که در متغیرهای سن و هوش و شرایط اقتصادی و اجتماعی همگن شده بودند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I در (SCID-I) DSM_IV، پرسشنامه خود سنجی تأثیر رویداد (IES-R)، سیاهه اضطراب حالت - رگه اسپیلبرگر، آزمون شاخص پردازش اطلاعات، خرده آزمون توالی حروف-اعداد آزمون حافظه وکسلر، خرده آزمون نماد ارقام (رمزگردانی) آزمون هوش وکسلر (سرعت پردازش). داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس یافته های پژوهش، در بخش کلامی حافظه کاری میان گروه های افسرده و PTSD، میان افسرده و بهنجار و میان بهنجار و PTSD تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، از نظر بخش فضایی معکوس حافظه کاری میان دو گروه بهنجار و PTSD تفاوت معناداری وجود دارد. از نظر بخش دیداری حافظه کاری میان دو گروه بهنجار و PTSD و میان دو گروه بهنجار و افسرده تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد نتایج آزمون توکی از نظر سرعت پردازش اطلاعات میان گروههای بهنجار و PTSD و میان گروههای بهنجار و افسرده تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه یافتههای این پژوهش مهر تاییدی بر اختلالات در حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات نوجوانان مبتلا به افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه است.
زبیر صمیمی، سمیه رامش، مسلم کرد تمینی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
وجود مشکلات بازداری رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، لزوم توجه بیشتر به روشهای درمانی جدید را در این اختلال برجسته مینماید. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش حافظه کاری مبتنی بر محرکهای هیجانی در بازداری رفتاری مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 20 بیمار مبتلا به وسواس به شیوه نمونهگیری در دسترس و با استفاده از ابزارهای مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه ییل- براون (1989) انتخاب گردیدند. سپس آنها به صورت تصادفی به دو گروه آموزش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش طی 20 جلسه تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند. همه آزمودنیها قبل و پس از آموزش با استفاده از تکلیف برو/ نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که در مرحله پس آزمون، دو گروه از لحاظ خطای حذف و زمان واکنش تکلیف برو نرو تفاوت معناداری با یکدیگر داشته و نمرات گروه آزمایش از گروه کنترل کمتر بود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان بیان نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی میتواند یک گزینه مناسب برای بهبود بازداری رفتاری بیماران مبتلابه اختلال وسواس فکری- عملی باشد.
زبیر صمیمی، سمیه رامش، جواد افزون، سید علی کاظمی رضایی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
وجود نارسایی¬های عملکرد حافظه در اختلال استرس پس از سانحه و ارتباط این نارسایی¬ها با شدت علائم اختلال، لزوم بهکارگیری راهکارهای نوین بهبود حافظه را در این بیماران می¬طلبد. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی در حافظه نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. برای این هدف، 4 نوجوان (2 دختر و2 پسر) با روش نمونهگیری در دسترس و با استفاده از 2 ابزار تشخیصی (مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه تأثیر حوادث) انتخاب گردیدند. سپس نمونه موردنظر بهصورت انفرادی به مدت 20 جلسه تحت برنامه آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفت. همه آزمودنیها در سه مرحله (پیش از آموزش، پس از آموزش و 2 ماه پیگیری) با استفاده از پاره تست فراخنای ارقام مستقیم و معکوس آزمون هوش وکسلر کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که آموزش حافظه کاری هیجانی منجر به افزایش توانایی حافظه افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه از مرحله پیش از آموزش تا پیگیری شده است. با توجه به نتایج بهدستآمده، میتوان ادعا نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی میتواند گزینه مناسبی برای بهبود حافظه نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه باشد.
حسین زارع، علی اکبر شریفی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
اسکلروزیس چندگانه یک بیماری تخریبکنندهی سیستم عصبی مرکزی است که به علت ایجاد آسیبهای شناختی، میتواند کیفیت زندگی این بیماران را کاهش میدهد. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانهای بر حافظه کاری و آیندهنگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه است. 46 بیمار 20 تا 40 سالهی مبتلا به اسکلروزیس چندگانه که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند، بهصورت تصادفی به گروههای آزمایش و انتظار تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش، با استفاده از نرمافزار توانبخشی حافظه، 12 جلسه آموزش دیدند و افراد گروه انتظار در آن دوره هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند و آموزش آنها به بعد از اجرای پژوهش موکول شد. آزمون ظرفیت حافظهی کاری دانیمن وکارپنتر و پرسشنامه حافظه آیندهنگر و گذشتهنگر در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، به کار رفت. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه کاری گروه آزمایش و گروه انتظار در پسآزمون نشان داد، همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه آیندهنگر گروه آزمایش و گروه انتظار در پسآزمون وجود دارد. بهعلاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمرههای پسآزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توانبخشی شناختی رایانهای بر عملکرد حافظه کاری و آیندهنگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه بود. بنابراین توانبخشی شناختی رایانهای اثر چشمگیری بر بهبود عملکرد حافظه کاری و آیندهنگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه دارد و میتوان از آن بهعنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد حافظه اینگونه بیماران سود جست.
روح الله شهابی، سعید اکبری زردخانه، جواد کاوسیان، زهره انصاری،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
حافظه کاری یک نظام شناختی جامع است که هم دربرگیرنده مکانیسمهای حافظهای و هم توجهی است و به همین دلیل در مطالعه نظاممند مشکلات شناختی میتواند بکار گرفته شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان پیشبینیکنندگی ظرفیت حافظه کاری و کارکردهای اجرایی آن (شامل تغییر، بازداری و بروزرسانی توجه) برای گرایش به وسواس بوده است. جامعه پژوهش، شامل دانشجویان دانشگاه تهران بوده است که از این این جامعه نمونهای به حجم 164 نفر (90 مرد و 74 زن) سال به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش گرایش به وسواس از پرسشنامه وسواس اجباری مادزلی (هاگسون و راچمن، 1977)، برای سنجش ظرفیت حافظه کاری از تکلیف فراخنای وارونه اعداد (عابدی، 1387)، برای سنجش حافظه کوتاهمدت از فراخنای اعداد رو به جلو و برای سنجش تغییر، بازداری و بروز رسانی توجه به ترتیب از تکالیف تغییر آمایه (روگرس و مونسل، 1995)، استروپ (اسپرین و استراس، 1998) و نگهداشتن رد (مارتینز و همکاران، 2011) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داده است ظرفیت حافظه کاری و مکانیسمهای توجهی کارکردهای اجرایی روی هم رفته بخش زیادی از واریانس (حدود 67 درصد) گرایش به وسواس را پیشبینی میکنند. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت افراد دارای گرایشهای وسواسی در کارکردهای شناختی اندوزشی، نظارتی و کنترلی اجرایی مرکزی مانند تمرکز بر اطلاعات مرتبط و نادیده گرفتن اطلاعات نامرتبط، توانایی نگهداری و دستکاری اطلاعات به طور موقت فعال شده، و یا به عبارت کلیتر، در کنترل توجه ضعف اساسی دارند و مداخله در این کارکردها میتواند به عنوان یک راهبرد درمانی مورد توجه قرار گیرد.
مسعود مقدس زاده بزاز، جواد صالحی فدردی، حسین کارشکی، جان پارکینسون،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
امروزه چاقی به یکی از چالشهای مهم سلامت در سراسر جهان تبدیل شده است و هر ساله مبالغ هنگفتی صرف پیشگیری و درمان آن میشود. تغییر سبک زندگی با هدف افزایش فعالیت بدنی و پیروی از رژیم غذایی مناسب، رایجترین درمان چاقی است. اما بسیاری از رژیم گیرندگان در این مسیر ناموفق هستند و نمیتوانند برنامه درمانی خود را تا انتها طی کنند. در این پژوهش، نقش پردازشهای شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه رژیم گیرندگان موفق (42 = N) و رژیم گیرندگان ناموفق (45 = N) با دامنه سنی 18 تا 40 سال بودند. سوگیری توجه به وسیله آزمون نقطه یابی، تداعی مثبت ضمنی (یا سوگیری حافظه) به وسیله نسخه تعدیل شده آزمون تداعی ضمنی، و گنجایش حافظه کاری به وسیله آزمون ان-بک مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه دو گروه در متغیرهای سنجیده شده نشان داد که در رژیم گیرندگان ناموفق، نمایه توده بدنی و سوگیری توجه نسبت به خوراکیهای پرکالری (69/0 = d) به طور معناداری از رژیم گیرندگان موفق بالاتر بود اما تداعیهای ضمنی و گنجایش حافظه کاری، تفاوت معناداری را نشان نداد. این نتایج، همخوان با نتایج مطالعات قبلی است که نشان داد سوگیری توجه نسبت به خوراکیهای پرکالری میتواند در شکست رژیم گیرندگان نقش ایفا کند. نتایج در چارچوب مدل پردازش دوگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.امروزه چاقی به یکی از چالشهای مهم سلامت در سراسر جهان تبدیل شده است و هر ساله مبالغ هنگفتی صرف پیشگیری و درمان آن میشود. تغییر سبک زندگی با هدف افزایش فعالیت بدنی و پیروی از رژیم غذایی مناسب، رایجترین درمان چاقی است. اما بسیاری از رژیمگیرندگان در این مسیر ناموفق هستند و نمیتوانند برنامه درمانی خود را تا انتها طی کنند. در این پژوهش، نقش پردازشهای شناختی در موفقیت یا شکست رژیمگیرندگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه رژیمگیرندگان موفق (42 = N) و رژیمگیرندگان ناموفق (45 = N) با دامنه سنی 18 تا 40 سال بودند. سوگیری توجه به وسیله آزمون نقطه یابی، تداعی مثبت ضمنی (یا سوگیری حافظه) به وسیله نسخه تعدیل شده آزمون تداعی ضمنی، و گنجایش حافظه کاری به وسیله آزمون ان-بک مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه دو گروه در متغیرهای سنجیده شده نشان داد که رژیمگیرندگان ناموفق نمایه توده بدنی بیشتری داشتند. همچنین سوگیری توجه نسبت به خوراکیهای پرکالری (0/69 = d) و ترجیح خوراکیهای پرکالری (1/06 = d) در آنها به طور معناداری از رژیمگیرندگان موفق بالاتر بود، اما تداعیهای ضمنی و گنجایش حافظه کاری، تفاوت معناداری را نشان نداد. این نتایج، همخوان با نتایج مطالعات قبلی است که نشان داد سوگیری توجه نسبت به خوراکیهای پرکالری میتواند در شکست رژیمگیرندگان نقش ایفا کند. نتایج در چارچوب مدل پردازش دوگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
محمد صادق منتظری، شاهرخ مکوند حسینی، ایمان اله بیگدلی، پرویز صباحی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
هدف: وجود نقایص در کارکردهای اجرایی می تواند منجر به ضعف کنترل فرد بر رفتارهای سلامتی و مصرف سیگار گردد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله جامع به منظور بازآموزی کارکردهای اجرایی در افراد سیگاری بود. روش: طرح پژوهش کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری های یک ماهه و دوماهه بود. جامعه پژوهش کلیه مردان سیگاری در تابستان سال 1395 در شهر گرگان بودند. تعداد 60 نفر افراد سیگاری واجد شرایط تعیین و به گونه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. پرسشنامه سنجش وابستگی به سیگار (فاگرستروم) بر روی افراد هر دو گروه اجرا شد. سپس به گروه آزمایش تکالیف مربوط به بازآموزی کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و کنترل بازداری) در طی 10 جلسه (هفته ای دو جلسه) آموزش داده شد، درحالیکه گروه کنترل تنها مداخله هایی تصنعی شبیه به تکالیف اصلی دریافت کردند. پس از مداخلات درمانی و نیز در فواصل یکماهه و دوماهه شرکت کنندگان ابزارها را اجرا کردند. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تفاوتهای معنی داری بین دو گروه در میانگین نمرات وابستگی به سیگار (فاگرستروم) در پس آزمون، پیگیری یک ماهه و دوماهه نشان داد. نتیجه گیری: در مجموع مداخله بازآموزی کارکردهای اجرایی بر کاهش وابستگی به سیگار موثر بود و میتوان از این مداخله در برنامه های ترک سیگار استفاده کرد.
سمیه رامش، زبیر صمیمی، علی مشهدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی بهبود بازداری شناختی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی در بستر آموزش حافظه کاری هیجانی صورت گرفت. تعداد 20 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از ابزارهای تشخیصی (مصاحبه بالینی ساختار یافته و پرسشنامه اسنپ نسخه چهار) انتخاب گردیدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 15 جلسه 40-30 دقیقه ای در طی 15 روز تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه هیچگونه آموزش و مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با آزمون استروپ کلاسیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حافظه کاری هیجانی منجر به بهبود بازداری شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آموزش حافظه کاری هیجانی میتواند به عنوان یک گزینه مناسب برای بهبود بازداری شناختی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مورد توجه متخصصان و پژوهشگران قرار گیرد.
روح الله شهابی، جواد کاوسیان، سعید اکبری زردخانه، نسترن رضایی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
چکیده
حافظه کاری یک نظام شناختی جامع است که دربرگیرنده مکانیسم های حافظه ای و مکانیسم های توجهی است و به همین دلیل در مطالعه نظام مند مشکلات شناختی می تواند به کار گرفته شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر شناسایی تغییرات تحولی ظرفیت و مولفه های حافظه کاری در کودکان شامل حلقه واج شناختی، لوح دیداری فضایی و اجرایی مرکزی (بازداری و به روزرسانی) بر اساس الگوی بدلی بوده است. یک نمونه 356 نفر (184 دختر و 172 پسر) از کودکان 8 و 12 ساله دبستان های شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش ظرفیت حافظه کاری از تکلیف فراخنای وارونه اعداد، برای سنجش حلقه واج شناختی، لوح دیداری فضایی و اجرایی مرکزی به ترتیب از تکالیف فراخنای مستقیم اعداد، حافظه دیداری کیم کاراد و دو تکلیف استروپ و نگهداشتن رد استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس چندگانه نشان داده است هم ظرفیت حافظه کاری و هم مولفه های آن بهموازات افزایش سن ظرفیت و کارایی بیشتری نشان می دهند. مهارت بیشتر در توانایی های عددی، انعطاف در انجام وظایف اندوزشی و پردازشی، تجربه سال های بیشتر تحصیل مدرسه ای و استفاده موثرتر از راهبردهای فراشناختی می تواند دلایل احتمالی یافته های پژوهش باشد.
سیاوش طالع پسند، صدیقه نصیری پور،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس حافظه در کارکردهای روزانه بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی
بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر سمنان تشکیل داده اند. تعداد 220 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و والدین آن ها به مقیاس حافظه(گیورتن و همکاران، 2018) پاسخ دادند. از
22SPSS و
8,54 Lisrel و از روشهای تحلیلعاملی، ضریب آلفایکرونباخ، تحلیل واریانس چند متغیری و منحنی راک برای تحلیل داده ها استفاده
شد. در زمینه روایی سازه بین دو گروه دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری در تمام مؤلفه های حافظه؛ یادگیری هدفمند، سازمان دهی/کشف کردن، حافظه کاری و یادگیری خودکار/روندی تفاوت معنی داری وجود داشت. در زمینه روایی تشخیصی سطوح زیر منحنی راک برای هر مؤلفه نشان داد، این مقیاس توانایی تمایزگذاری بین دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری را دارا می باشد. مقیاس حافظه از همسانی درونی و ضریب ثبات مناسبی برخوردار است. نتایج تحلیلعاملی نشان داد که این مقیاس از چهار عامل یادگیری هدفمند، یادگیری خودکار/ روندی، حافظه کاری و سازمان دهی و کشف کردن ساخته شده است. آلفای کرونباخ برای یادگیری هدفمند 86/0، سازمان دهی/کشف کردن 77/0، حافظه کاری 70/0 و یادگیری خودکار/روندی 82/0 و برای کل مقیاس 93/0 بود. یافته های پژوهش بیانگر این است که نسخه فارسی پرسش نامه حافظه در جامعه دانش آموزان از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است.
سعید نظری کاکوندی، علیرضا صابری کاخکی، حمیدرضا طاهری، حسن رهبان فرد،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیت حافظه کاری و آرایش کم خطا و پرخطا بر یادگیری زمانبندی نسبی یک تکلیف حرکتی ظریف انجام شد. بدین منظور50 دانشجو براساس ظرفیت های حافظه کاری به صورت تصادفی در چهار گروه (کمخطا با ظرفیت حافظهکاری پایین، کمخطا با ظرفیت حافظهکاری بالا، پرخطا ظرفیت حافظهکاری پایین و پرخطا با ظرفیت حافظهکاری پایین) تقسیم شدند. این پژوهش در چهار مرحله انجام شد. در پیشآزمون، یک تکلیف زمانبندی چهار بخشی برای 10 تکرار بدون دریافت بازخورد انجام شد و در مرحله اکتساب، تکلیف زمانبندی با سه درجه دشواری متفاوت (ساده، متوسط، دشوار) در سه جلسه 45 کوششی با دریافت بازخورد توسط گروههای آزمایشی تمرین شد. بدین ترتیب که گروهها در مرحله اکتساب براساس برنامه اختصاصی خود تمرین میکردند. پس از مرحله اکتساب، آزمونهای یادداری و انتقال طی دو مرحله با فاصله 10 دقیقه و 24 ساعت اجرا شدند. یافتهها در عامل زمانبندی نسبی در آزمون های یادداری و انتقال ده دقیقه نشان داد که گروه پرخطا با ظرفیت حافظهکاری بالا و کمخطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند. در حالیکه در آزمون های انتقال تکلیف ثانویه (انتقال 24 ساعته) گروه کمخطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری داشت. این نتایج نشان میدهد که اثربخشی تمرین کمخطا و پرخطا در تعامل با شاخص های روانشناختی مانند ظرفیت حافظه کاری تحت تاثیر قرار میگیرد. به نظر میرسد در افراد با ظرفیت حافظهکاری پایین از یادگیری ضمنی بیشتر سود میبرند و افراد با ظرفیت حافظه کاری بالا از یادگیری آشکار (پرخطا) بیشتر بهره میبرند. نتایج در شرایط انتقال تحت فشار از نظریههای یادگیری ضمنی و بازپردازش آگاهانه حمایت میکند.
فرزانه آسیایی، محمد یمینی، حسین مهدیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
چکیده[E1]
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر برنامه بازسازی مهارتهای ادراکی و آموزش کارکردهای اجرایی (توجه، برنامهریزی، بازداری پاسخ) بر استدلال ادراکی، حافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه سوم با اختلال یادگیری ویژه ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی، با پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه ریاضی در پایه سوم در سال تحصیلی 1396 میباشد. نمونه موردنظر شامل 45 نفر از این دانش آموزان بوده که بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمونهای کی- مت، ریون، مقیاس استدلال ادراکی وکسلر چهار، آزمون تشخیصی اختلال ریاضی و مقیاس حافظه کاری استانفورد-بینه استفاده شد که پیش از مداخله و در هفتههای یک و هشت پس از مداخله بهوسیله شرکتکنندگان گروههای مداخله و کنترل تکمیل گردید. گروه آزمایش الف تحت 17جلسه آموزش کارکردهای اجرایی(هر جلسه 45دقیقه)و گروه آزمایش ب تحت 16جلسه آموزش بازسازی مهارتهای ادراکی قرار گرفتند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آنالیز واریانس با اندازههای تکراری استفاده شد یافتهها نشان داد که هر دو شیوه مداخله بر استدلال ادراکی، حافظه کاری غیرکلامی و عملکرد ریاضی مؤثر بوده وبر حافظه کاری کلامی مؤثر نبودند.از طرفی میان اثربخشی این دو شیوه تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس نتایج، به نظر میرسد که میتوان از این دو روش بهعنوان یک رویکرد مؤثر برای درمان اختلال یادگیری ویژه ریاضی دانشآموزان استفاده نمود.
[E1]باسلام واحترام:کلیه موارد خواسته شده برای اصلاح همگی انجام شد.
چکیده بدون ساخت تنظیم گردید-2-چکیده تاحد امکان خلاصه، وویرایش شد.
محدثه مظفری، سید ابوالقاسم مهری نژاد، مهر انگیز پیوسته گر، مسعود ثقفی نیا،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسهای وضعیت شناختی افراد سالم و بیماران آسیب مغزی تروماتیک خفیف(MTBI)، که یکسال از زمان آسیب آنان گذشته است از دو منظر عملکرد اجرایی و حافظه کاری طراحی و اجرا شده است.در این مطالعه علی- مقایسهای که در فاصله زمانی بهمن 1396 تا مهر 1397 انجام گرفت. 48 بیمار مرد MTBI با دامنه سنی 30 تا 55 سال که طی یکسال گذشته در بخش ICU بیمارستانهای شهدای هفتم تیر شهر ری و بقیه الله تهران بستری بودند، بعنوان گروه آزمایشی و 64 مرد سالم ( کارکنان و عیادت کنندگان بیماران)،با دامنه سنی همتا بعنوان گروه کنترل بصورت تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه (افراد بیمار و سالم)، که کلیه معیارهای ورود به پژوهش را داشتند، با دو آزمون ویسکانسین و حافظهکاری وکسلر مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت میان دو گروه در عملکرد اجرایی در سطوح طبقات، درجاماندگی، پاسخهای درست و نادرست، تعداد کوششها برای تکمیل الگوی اول و پاسخهای سطح مفهومی در سطح خطای 1 درصد از نظر آماری معناداراست (0/01>p). همچنین، نتایج نشان داد تفاوت میان دو گروه درنمره حافظه شنیداری رو به جلو و معکوس، حافظه دیداری رو به جلو و معکوس، نمره کل حافظه شنیداری، نمره کل حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری در سطح خطای1درصد (0/01>p) و فراخنای حافظه دیداری در سطح خطای 5 درصد از نظر آماری معناداراست(0/05>p). به عبارت دیگر نتایج گویای برتری معنا دار گروه سالم در عملکردهای اجرایی و حافظه کاری نسبت به گروه MTBI است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، آسیب مغزی تروماتیک خفیف پس از گذشت یکسال می تواند، در کارکرد عملکردهای اجرایی لوب پیشانی مغز ایجاد اختلال نماید. بنابراین، پیشنهاد می گردد این موضوع در ارزیابیهای بالینی و قانونی مورد توجه قرار گرفته و مداخلات روانشناختی همزمان با مداخلات پزشکی جهت تسهیل روند درمان و باز توانی شناختی بیماران و پیشگیری از عوارض فردی و هزینههای اجتماعی متعاقبMTBI ، صورت پذیرد.
علیرضا مرادی، محبوبه باقری، پیمان حسنی ابهریان،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCS) و توانبخشی شناختی حافظه کاری و ترکیب این دو روش بر سرعت پردازش و علایم نارساخوانی در کودکان نارساخوان دوزبانه است. روش؛ نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه پژوهش را کلیه کودکان دختر و پسر دوزبانه ۷ تا ۱۱ ساله شهرستانهای تهران و کهریزک، تشکیل میدهند که از بین آنها به صورت در دسترس، با استفاده از آزمون هوش وکسلر و آزمون نارساخوانی نما، 40 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی (بر اساس تشخیص مدرسه) انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه: الف) تحت مداخله تحریک مغزی توسط tDCS ، ب) تحت توانبخشی رایانشی بوسیله بخش حافظه کاری نرم افزار ریهاکام، ج) تحت مداخله همزمان توانبخشی شناختی رایانشی و تحریک مغزی tDCS و د) گروه کنترل، قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از آزمون نارساخوانی نما و آزمون سرعت پردازش SDMT در پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر 4 گروه استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS 22 نشان داد که مداخلهها توانستهاند موجب تغییر معنی داری در سرعت پردازش و کاهش علایم نارساخوانی شوند. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به ترتیب روش ترکیبی و پس از آن روش تحریک مغزی، بیشترین اثربخشی را داشتهاند، اما روش توان بخشی رایانشی بتنهایی تأثیری بر این دو متغیر نداشته است.