جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای دانشجویان

مرتضی منطقی، شیوا فرمانی، فهیمه پورمند،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش غیررسمی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه خوارزمی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه گیری به شکل تصادفی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه بود که پس از انجام مصاحبه­های ‏اولیه، تهیه گردید. پس از بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه و محاسبه آلفای کرونباخ آن و تأیید شاخصه­های ‏روان­سنجی پرسشنامه، این پرسشنامه در سطح ۸۵۰ دانشجوی دختر و پسر به تساوی توزیع گردید. با حذف پرسشنامه­های ‏مخدوش ۷۳۳ پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل عامل داده­ها، ۱۳ عامل (با ۴۸/۴۷ درصد تبیین واریانس) مشخص شد. آزمون مقایسه­ای ‏‏به عمل آمده در مصادیق آموزش‏های ‏غیررسمی در سطح دختران و پسران دانشجو، نشان داد که دانشجویان دختر در زمینه­های ‏پژوهش در مسایل دینی، افزایش شناخت دینی، آشنایی با مقوله جهانی شدن و تفکرات سیاسی مختلف به شکل معناداری بالاتر از پسران قرار گرفته‏اند ‏و پسران در زمینه­های ‏توجه به باطن دین، توجه بیشتر به اخلاقیات به جای احکام، نگرش‏ها ‏و فعالیت‏های ‏سیاسی و کاربری نامناسب از فن‏آ‏وری‏ها ‏و پسرفت فرهنگی، به شکل معناداری بالاتر از دختران قرار گرفته‏اند.
 


رقیه قربانی، فریده یوسفی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده


این پژوهش با هدف بررسی رابطه ساختاری میان خلاقیت و خردمندی انجام گرفت. شرکت کنندگان تعداد ۲۶۸ نفر (۱۳۵ مرد، ۱۳۳ زن) از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که  به روش خوشه‌ای تصادفی چندمرحله‌ای انتخاب شدند و آزمون خلاقیت و مقیاس خودسنجی خردمندی را تکمیل نمودند. داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها بیانگر ارتباط مثبت و معنی‌دار بین ابعاد خلاقیت (سیالی، انعطاف‌پذیری و  ابتکار) و مولفه‌های خردمندی (تجربیات مهم زندگی، تنظیم هیجانی، تاملی بودن، شوخ‌طبعی و گشودگی به تجربه) بود.  نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که خلاقیت اثر مثبت و معنی‌دار بر خردمندی (۰۰۱/۰p< ، ۵۱/۰=β) دارد و می­تواند ۲۶ درصد از واریانس خردمندی را تبیین نماید. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می­شود با توجه به اینکه خردمندی از طریق خلاقیت قابل پیش‌بینی است؛ متولیان تعلیم و تربیت با فراهم آوردن محیط‌های آموزشی غنی به پرورش تفکر خلاق پرداخته و در نهایت افراد خردمندی را وارد جامعه سازند.
 
دکتر احمد رستگار، دکتر محمد حسن صیف، دکتر سمیه نگهداری، خانم زهرا دهقان خلیلی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی ادراک از محیط آموزش الکترونیکی (مجازی) و تفکر بازتابی با توجه به نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در میان دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز است. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، از بین تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز شیراز، ۴۰۰ دانشجو به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه های ادارک از محیط آموزشی سوئینی و همکاران (۱۹۹۴)، تفکر بازتابی کمبر و همکاران (۲۰۰۰) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) دنیس و وندروال (۲۰۱۰) را تکمیل کردند. تمامی پرسشنامه ها استاندارد و دارای روایی و پایایی است. داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار لیزرل تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که اثر مستقیم و مثبت مشغولیت در تکالیف تحصیلی، اصالت یادگیری و احساس عضویت بر مولفه های انعطاف پذیری شناختی (ادراک کنترل پذیری، ادراک توجیه رفتار و ادراک گزینه های مختلف) معنی دار است. همچنین، اثر مستقیم و مثبت احساس حمایت بر مولفه های ادراک کنترل پذیری، و ادراک گزینه های مختلف معنی دار است. ضمن اینکه اثر مستقیم و مثبت احساس مالکیت بر مولفه ادراک توجیه رفتار معنی دار است. اثر مستقیم و مثبت مولفه های انعطاف پذیری بر تفکر بازتابی نیز معنی دار است. همچنین نتایج نشان داد که به طور کلی نقش واسطه ای مولفه های انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ادراک از محیط آموزشی با تفکر بازتابی دانشجویان معنی دار است.
 
فاطمه سادات برقعی، دکتر طهامه هموطن،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده

 در این پژوهش رابطه بین رابطه سبک های دلبستگی با دشواری در تنظیم هیجان شناختی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. طرح این پژوهش غیرآزمایشی از نوع همبستگی استجامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاههای آزاد  مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشگاه‌های آزاد شهر تهران با شکایت  عمده در حوزه روابط بین فردی در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ تشکیل دادند که از این تعداد ۴۰۰ نفر به شیوه نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. از آزمودنی ها خواسته شد پرسشنامه های دلبستگی هازن و شیور (۱۹۸۷) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گرتز و رومر(۲۰۰۴) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با دشواری در تنظیم هیجان شناختی و مولفه های آن رابطه منفی معنادار و بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با دشواری در تنظیم هیجان شناختی و مولفه های آن رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که سبک‌های دلبستگی با دشواری در تنظیم هیجان شناختی و مولفه های آن همبستگی دارند

پریا سادات معراجی سعید، دکتر زهرا هاشمی، فاطمه فولادی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکهای فرزندپروری و خلاقیت با تاکید بر نقش میانجی کارکردهای اجرایی در بین دانشجویان بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دانشجویان دانشگاه الزهرا (س) در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود که از این جامعه تعداد ۲۴۵ دانشجو به روش در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند، آزمون سنجش خلاقیت عابدی و پرسشنامه تواناییهای شناختی نجاتی استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که بین سبکهای فرزندپروری با خلاقیت و کارکردهای اجرایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مدل نقش واسطهای کارکردهای اجرایی، در رابطه بین سبکهای فرزندپروری با خلاقیت از برازش خوبی برخوردار بود. در نتیجه میتوان گفت که متغیر کارکردهای اجرایی نقش واسطهای معناداری در رابطه بین سبکهای فرزندپروری و خلاقیت دارد. بنابراین لازم است که با آگاهی بخشی به والدین در مورد انواع سبکهای فرزندپروری به تقویت خلاقیت کودکان از طریق کارکردهای اجرایی آنها کمک کرد.
 

دکتر حجت الله محمدزاده، دکتر علیرضا آقایوسفی، عماد یوسفی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

این پژوهش به بررسی پیش‌بینی گرایش به اعتیاد بر اساس تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک‌های مقابله‌ای پرداخته است. هدف اصلی این مطالعه، شناسایی عوامل روان‌شناختی مؤثر بر گرایش به اعتیاد و تحلیل روابط میان این متغیرها است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام‌نور قم در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شد و در مجموع ۲۸۵ دانشجو از دانشکده‌های مختلف این دانشگاه در مطالعه شرکت کردند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌های استاندارد شامل مقیاس گرایش به اعتیاد، تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک‌های مقابله‌ای جمع‌آوری و با روش‌های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک‌های مقابله‌ای به‌طور معناداری گرایش به اعتیاد را پیش‌بینی می‌کنند. در میان این متغیرها، سبک‌های مقابله‌ای با ضریب پیش‌بینی ۰.۵۰ بیشترین تأثیر را داشتند، در حالی که تمایزیافتگی خویشتن (۰.۴۵) و خودمیانبینی (۰.۳۲) در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند. یافته‌ها نشان داد افرادی که تمایزیافتگی خویشتن پایین‌تر و سبک‌های مقابله‌ای ناکارآمدتری دارند، بیشتر در معرض گرایش به اعتیاد هستند.این پژوهش با تأکید بر نقش عوامل روان‌شناختی، کاربردهای مهمی در طراحی مداخلات پیشگیرانه و درمانی مرتبط با اعتیاد دارد. نتایج می‌تواند به‌عنوان پایه‌ای علمی برای ارتقاء سلامت روانی و کاهش رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb