وحیده سیدمحسنی، دکتر هادی کرامتی، دکتر محمدحسین عبداللهی، دکتر حمیدرضا حسن_آبادی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر دو روش آموزشی مونتهسوری و مبتنی بر ربات بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان است. تحقیق از نوع شبهآزمایشی با دو گروه آزمایشی همراه با پسآزمون و پیگیری است. در کل تعداد 34 دانشآموز دختر پایه دوم دبستان بهصورت در دسترس از مدارسی که در آن کلاسهای مونتهسوری دایر بود انتخاب شدند. این دانشآموزان هیچگونه مشکلات جسمی و ذهنی نداشتند و دارای اختلال یادگیری نیز نبودند. هر گروه آزمایشی یکی از روشهای آموزشی را در 12 جلسه 90 - 75 دقیقهای دریافت کردند. سپس پسآزمون و پیگیری با ابزارهای ویسکانسین برای ارزیابی انعطافپذیری شناختی، استروپ برای ارزیابی بازداری پاسخ و کورنولدی برای ارزیابی حافظه کاری انجام شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس آمیخته چندمتغیره استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معنادار این دو روش آموزشی را در ارتقای کارکردهای اجرایی دانشآموزان نشان داد (001/0> p). همچنین خرده مقیاسهای کارکردهای اجرایی (طبق تعریف میاک،2000) نیز تفاوتهای معناداری را نشان دادند که در نتیجه تأییدی بر مؤثربودن روش آموزشی مونتهسوری بر ارتقای انعطافپذیری شناختی و بازداری پاسخ بود؛ هرچند در مورد حافظه کاری، معلوم شد که روش آموزشی مبتنی بر ربات نقش مهمتری داشته است. به دلیل ماهیت روش آموزش مونتهسوری که بر اساس ابزارها و فعالیتهای کاملاً هدفمند شکل گرفته است نتایج فوق قابلقبول است؛ همچنین به دلیل توالی برنامهنویسیها در رباتهای آموزشی و نیاز به استفاده از اطلاعات و توجه به مراحل پیشین کدگذاری، مؤثربودن آموزش مبتنی بر ربات نیز قابلپذیرش است.