2 نتیجه برای مالکیت ذهنی بدنی
خانم آزیتا خرامان، دکتر حسین زارع، دکتر سوسن علیزاده فرد، دکتر مجید صفاری نیا،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
بازنماییهای ذهنی، از پیشرفتهترین جنبههای شناختی انسان هستند و علاوه بر بازنماییهای بدنی خود، بازنماییهای مربوط به شناخت اجتماعی از دیگران نیز میتواند بر تجربه ذهنی مالکیت هر فرد نسبت به بدنش مؤثر باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر که یک مطالعه نیمهآزمایشی براساس اندازهگیریهای مکرر است، با هدف بررسی اثر بازنمایی شناختی اجتماعی بر مالکیت ذهنی بدن انجام گرفت. جامعه شامل دانشجویان دانشگاه پیامنور تهران بود که از آن، 61 زن و 47 مرد به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمایش خطای دست مصنوعی کوهن و بوتوینیک (1998)، و پرسشنامه گزارش ذهنی تجربه مالکیت دست مصنوعی لونگو و همکاران (2008) بود. القای بازنماییهای شناخت اجتماعی، بر اساس مدل ذهنی سهبعدی شناخت اجتماعی تامیر و تورنتون (2020) انجام میگرفت. دادههای گردآوری شده از طریق تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر و با استفاده از نرمافزار SPSS-22، تجزیه و تحلیل شدند. طبق یافتهها، نمره خطای دست مصنوعی افراد نسبت به دست پلاستیکی با رنگ نزدیک به بدن و سبز، که به لحاظ فاکتورهای سطوح مدل سهبعدی شناخت اجتماعی در سطح بالای افراطی تعریف شده بود، بیشتر و نسبت به دست پلاستیکی آبی که در سطوح افراطی پایینی از مدل سهبعدی ذهنی قرار داشت، کمتر بود. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در مناسبات اجتماعی، همانندسازی افراد با کسانی که درارزیابیهای ذهنی جایگاه اجتماعی بالاتری کسب کردهاند، میتواند بیشتر از کسانی باشد که در بازنماییهای ذهنی جایگاه اجتماعی پایینتری کسب کردهاند.
خانم آزیتا خرامان، دکتر حسین زارع، دکتر سوسن علیزاده فرد، دکتر مجید صفاری نیا،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
بازنماییهای ذهنی، از پیشرفتهترین جنبههای شناختی انسان هستند و میتوانند بر تجربه ذهنی مالکیت هر فرد نسبت به بدنش مؤثر باشند. بر این اساس، مطالعه حاضر که یک پژوهش آمیخته دو مرحله ای است، پس از القای سه حالت از سطوح فاکتورهای شناختی- اجتماعی (همتراز با خود فرد، سطح بالاتر، سطح پایین تر)، به تبیین و پیش بینی مالکیت ذهنی بدن، پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشجویان دانشگاه پیامنور تهران بود که از آن، 61 زن و 47 مرد به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمایش خطای دست مصنوعی کوهن و بوتوینیک (1998)، پرسشنامه گزارش ذهنی تجربه مالکیت دست مصنوعی لونگو و همکاران (2008) و برنامه کامپیوتری 12 بلوکی مدل ذهنی سه بعدی تامیر و تورنتون برای تداعی ضمنی و آشکار بازنماییهای شناخت اجتماعی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که فقط همبستگی نمرات خطای دست و مؤلفههای شناخت اجتماعی در سطح سوم (پایین تر)، معنادار بود. همچنین، تحلیل رگرسیون چندگانه استاندارد نشان داد که در تبیین خطای دست در سطح سوم (پایین تر)، بر اساس تداعی آشکار؛ فقط انزجار (Beta= -1/52)، و براساس تداعی ضمنی؛ به ترتیب دوستی (Beta= 0/63)، انزجار (Beta= -0/55)، و رضایت (Beta= 0/26)، قادر به پیشبینی خطای دست مصنوعی بودند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که همانندسازی افراد با کسانی که در ارزیابیهای ذهنی فرد جایگاه اجتماعی پایین تری کسب می کنند، میتواند کمتر رخ بدهد.