تفکرانتقادی به افراد کمک میکند طیف وسیعی از اطلاعات را درنظر گرفته و تجزیه و تحلیل کنند. اهمیت تقویت این مهارت برای مدیران دوچندان است زیرا باعث دستیابی به موفقیت و عبور از بحرانها میشود. آزمون واتسون-گلاسر یکی از ابزارهای سنجش تفکر انتقادی است و به نوعی طراحی شده که جنبههای مهارتی و گرایشی تفکر انتقادی را باهم درآمیخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی شاخصههای روانسنجی این آزمون در مدیران شرکت انتقال گاز ایران است و با استفاده از روشهای اعتباریابی و پایاییسنجی ویژگیهای روانسنجی آن را میسنجد تا از این طریق بتوان به ابزاری مناسب برای تشخیص و سنجش تفکر انتقادی در نمونه ایرانی به ویژه در بین مدیران دست یافت. نمونه پژوهش حاضر را 472 نفر از مدیرانی تشکیل میدهند که در سال 98-1397 در طرح "تدوین شناسنامه روانشناختی مدیران شرکت انتقال گاز ایران" شرکت داشتند و به صورت الکترونیکی به 80 پرسش این آزمون پاسخ دادند. یافتههای این پژوهش نمایشگر این بود که آزمون در جامعه مذکور دارای چهار بعد تفکر تحلیلی، ارزشیابی، تفسیر و پیشفرض میباشد. این در حالی است که نسخه اصلی آن دارای پنج بعد است اما تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که دو مؤلفه استنباط و استنتاج باید در یکدیگر ادغام شوند و این مؤلفهی جدید تفکر تحلیلی نامگذاری شد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مدل با چهار مؤلفه مذکور در تمامی شاخصهای برازش مدل، معنادار و مطلوب بود. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، میتوان از آزمون تفکر انتقادی واتسون- گلاسر در راستای دستیابی به هدفهای پژوهشی بهره گرفت.