12 نتیجه برای مهارت
حمیده بخشایش، پروانه شفیع نیا، فاطمه بهمنی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر خودآگاهی و توجه بر افت عملکرد در دختران بسکتبالیست بود. 60 ورزشکار عضو باشگاههای مختلف شهر اهواز، به روش تصادفی انتخاب شدند، سپس به چهار گروه آزمایشی در خودآگاهی (بالا / پایین) و توجه (مربوط / نامربوط) سازماندهی شدند. مهارت باز، بسته و پرسشنامهی خودآگاهی بهعنوان ابزار این پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که گروه خودآگاهی پایین- توجه نامربوط در شرایط فشار بالا نسبت به گروههای دیگر بهتر بودند. افراد بالا در خودآگاهی به طور کلی بیشتر از افراد با خودآگاهی پایین برانگیخته میشوند. افراد با خودآگاهی بالا عقیده دارند که خودشان در معرض هدف مشاهدهی دیگران هستند. از اینرو، یافتههای پژوهش حاضر از مدل حواسپرتی حمایت میکند. شکست و موفقیت مهارت به این بستگی دارد که چگونه محیط اجرا، توجه را تحت تأثیر قرار میدهد و چه مقدار عملکرد مهارت به کنترل توجه بستگی دارد.
فرحناز کیان ارثی، علی پیرهانی، صدیقه نصیری پور، کوکب خلیلی پاجی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای شناختی، پیش مهارتهای شنیداری و توانشهای زبانی در کودکان تک زبانه و دو زبانه است. طرح پژوهش حاضر از نوع علی مقایسهای است. نمونه پژوهش حاضر را 30 نفر از کودکان دو زبانه ی 6 تا 12 سال مرکز چند زبانههای ایران و 30 نفر از کودکان تک زبانه 6 تا 12 سال مرکز خلاقیت تشکیل میدهند. نمونهگیری به شیوه در دسترس و هدفمند انجام شد. ابزار پژوهش آزمون رشد زبان، آزمون هوش کلامی وکسلر و آزمون پیش مهارتهای شنیداری بود. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین کارکردهای شناختی، پیش مهارت های شنیداری و توانشهای زبانی کودکان تک زبانه و دو زبانه تفاوت معنیداری وجود دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، والدین و نهادهای آموزشی باید برنامههای موثر و متنوعی به منظور بهبود مهارتهای شناختی لازم برای یادگیری زبان ایجاد کنند.
مقصود نادر پیله رود، فرامرز سهرابی، فریده حسین ثابت،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر بهبود نظریه ذهن و مهارت اجتماعی در کودکان ناشنوا بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی میباشد. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر ناشنوا شهر اردبیل بود که در مدارس استثنایی استان اردبیل در سال تحصیلی 1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. نمونه مورد نظر دانشآموزان ناشنوا، که دارای والدین شنوا بودند، انتخاب شدند و بعد از آن به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفری گروه کنترل و گروه آزمایشی قرار گرفتند. حجم نمونه مورد نظر شامل 16 کودک ناشنوای پنجم وششم ابتدایی بود. ابزار بکار گرفته شده در این پژوهش شامل آزمون نظریه ذهن و مقیاس مهارت اجتماعی بودند. دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بین گروههای آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود سطح نظریه ذهن تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر بوده است. همچنین، با کنترل پیش آزمون، بین گروههای آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود مهارتهای اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (654/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود مهارتهای اجتماعی کودکان ناشنوا موثر نبوده است. بنابر نتایج پژوهش، کودکان ناشنوا در کسب نظریه ذهن دچار نارساییهایی می باشند و آموزش تکالیف باورهای غلط در بهبود و تسریع رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر می باشد.
سپیده حامدی، بهروز عبدلی، علیرضا فارسی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر راهبردهای فراشناختی و مشاهده الگوی ماهر بر یادگیری تکلیف چیپ فوتبال انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. بدین منظور 42 دانش آموز 11 تا 13 سال از منطقه 2 شهر تهران به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، مشاهده الگوی ماهر و مشاهده الگوی ماهر به همراه فعالیت فراشناختی تقسیم شدند. گروه فراشناختی مصاحبه نوشتاری نیمهساختاریافتهای که فعالکننده راهبردهای فراشناختی است را قبل و بعد از انجام بلوکهای اکتساب کامل کردند. یک مطالعه مداخلهای آزمایشی روی ضربه چیپ فوتبال با انجام مراحل پیش آزمون، پس ازمون، یادداری و انتقال انجام شد. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری استفاده شد. نتایج، تفاوت معناداری را بین گروهها نشان داد. به عبارت دیگر، بررسی نتایج، حاکی از این است که استفاده از راهبردهای فراشناختی روی اجرای دانش آموزان تاثیر معناداری دارد.
فرزانه آسیایی، محمد یمینی، حسین مهدیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
چکیده[E1]
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر برنامه بازسازی مهارتهای ادراکی و آموزش کارکردهای اجرایی (توجه، برنامهریزی، بازداری پاسخ) بر استدلال ادراکی، حافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه سوم با اختلال یادگیری ویژه ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی، با پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه ریاضی در پایه سوم در سال تحصیلی 1396 میباشد. نمونه موردنظر شامل 45 نفر از این دانش آموزان بوده که بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمونهای کی- مت، ریون، مقیاس استدلال ادراکی وکسلر چهار، آزمون تشخیصی اختلال ریاضی و مقیاس حافظه کاری استانفورد-بینه استفاده شد که پیش از مداخله و در هفتههای یک و هشت پس از مداخله بهوسیله شرکتکنندگان گروههای مداخله و کنترل تکمیل گردید. گروه آزمایش الف تحت 17جلسه آموزش کارکردهای اجرایی(هر جلسه 45دقیقه)و گروه آزمایش ب تحت 16جلسه آموزش بازسازی مهارتهای ادراکی قرار گرفتند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آنالیز واریانس با اندازههای تکراری استفاده شد یافتهها نشان داد که هر دو شیوه مداخله بر استدلال ادراکی، حافظه کاری غیرکلامی و عملکرد ریاضی مؤثر بوده وبر حافظه کاری کلامی مؤثر نبودند.از طرفی میان اثربخشی این دو شیوه تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس نتایج، به نظر میرسد که میتوان از این دو روش بهعنوان یک رویکرد مؤثر برای درمان اختلال یادگیری ویژه ریاضی دانشآموزان استفاده نمود.
[E1]باسلام واحترام:کلیه موارد خواسته شده برای اصلاح همگی انجام شد.
چکیده بدون ساخت تنظیم گردید-2-چکیده تاحد امکان خلاصه، وویرایش شد.
جواد کاوسیان، کامبیز کریمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای فراشناختی بر اهمال کاری تحضیلی و تاخیر در رضامندی تحصیلی دانش آموزان بود. پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر دوره ی اول متوسطه شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 97 – 1396 بود. نمونه ی پژوهش به روش تصادفی خوشه ای به تعداد 40 نفر انتخاب شد و در دو گروه 20 نفره ی آزمایش و کنترل گمارده شدند. جلسات آموزشی مهارتهای فراشناختی برای گروه آزمایشی به مدت شش جلسه (به صورت هفتگی و 5/1 ساعته) به گروه آزمایش آموزش داده شد. برای جمعآوری دادهها از مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومن و راتبلوم و تاخیر در رضامندی تحصیلی استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که آموزش مهارتهای فراشناختی بر کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان (01/. > p) و ارتقا تاخیر در رضامندی تحصیلی (05/. > p) گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون اثربخش است. به علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمرههای پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تاثیر آموزش مهارتهای فراشناختی بر اهمال کاری تحصیلی و تاخیر در رضامندی تحصیلی دانش آموزان بود. بنابراین می توان از مهارتهای فراشناختی در جهت کاهش یکی از فاکتورهای عملکرد تحصیلی پایین دانش آموزان و کمک به دانش آموزان در به تعویق انداختن رضامندی تحصیلی استفاده کرد.
لیلا شاملی، مریم داودی، شکوفه متقی دستنایی،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حافظه منطقی و مهارت حل مسئله در مبتلایان به مالتیپل اسکولوروزیس (ام اس) بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به مالتیپل اسکولوروزیس شهر اهواز در بهار 1397 بود که 30 نفر از آنان که به نشانگان خستگی مزمن مبتلا بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند و به وسیله پرسشنامه خستگی (جهت سنجش نشانگان خستگی مزمن)، آزمون حافظه وکسلر- نسخه سوم و پرسشنامه حل مسئله هپنر و پترسون مورد آزمون قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش، درمان اکت را در 6 جلسه 120 دقیقه ای دریافت کردند. دادهها با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) و نسخه 21 نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش گویای اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در جهت بهبود حافظه منطقی و مهارت حل مسئله در بیماران گروه آزمایش بود. از این رو، متخصصان بالینی دست اندرکار در مراکز درمانی میتوانند از این درمان جهت ارتقای حافظه منطقی و مهارت حل مسأله در مبتلایان به بیماری ام اس استفاده نمایند.
امید حسین پناهی، مهدی زمستانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 7-1399 )
چکیده
اختلالات طیف اوتیسم از جمله اختلالات عصبی تحولی هستند که به وسیله نقص در تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارهای تکراری مشخص میشوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم قشری مغز (tDCS) بر شاخصهای عصب-روانشناختی مرتبط با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری در کودکان مبتلا به اوتیسم در قالب یک طرح شبه آزمایشی با روش پیشآزمون-پسآزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری انجام گرفت. بدین منظور 32 کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله شامل 10 جلسه تحریک الکتریکی مستقیم بود که طی آن بیماران به دو گروه تقسیم شدند، یک گروه تحریک واقعی و گروه دیگر تحریک ساختگی یا شم دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیصی اوتیسم گیلیام (گارز) و مقیاس اندازهگیری مهارتهای اجتماعی بود. تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر برای مقایسه نمرههای پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. نتایج نشاندهنده بهبود مهارتهای اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری در گروه آزمایش بود.
نجمه فرهمند، مجید چهارده چریک، ربابه رستمی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر سن و سطح مهارت برگشت سالتو بر توانایی چرخش ذهنی دختران شناگر بود. این پژوهش بهصورت علی مقایسهای و با طرح تکمرحلهای و پسرویدادی انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش شناگران دختر شهرستان شیراز که مهارت برگشت سالتو را آموزشدیده بودند. از بین آنها بهروش نمونهگیری هدفمند 60 آزمودنی انتخاب و سپس در چهار گروه (هفت تا نه سال با مهارت پایین، هفت تا نه سال با مهارت بالا، 10 تا 12 سال با مهارت پایین و 10 تا12 سال با مهارت بالا) قرار گرفتند. سطح مهارت سالتو براساس میانگین نمره سه داور تعیین گردید. برای اندازهگیری چرخش ذهنی از آزمون قلم و کاغذ تصویری (با پایایی 75/0 بهروش آلفای کرونباخ) استفاده شد. یافتهها نشان داد که نمرات چرخش ذهنی بین گروههای سنی اختلاف معنادار ندارد (0638/p=)؛ این در حالیست که نمرات چرخش ذهنی بین دو گروه سطح مهارت اختلاف معنادار نشان داد (0001/P=). نتایج حاکی از آن است که چرخش ذهنی با سطوح مهارت متفاوت تغییر میکند. بنابراین احتمالاً میتوان ویژگیهای ذهنی ورزشکاران از جمله چرخش ذهنی را با استفاده از تمرینات مهارتی تغییر داد.
آقای امیرمحمد بهروز عابدینی، دکتر مهدی شهبازی، دکتر الهه عرب عامری، دکتر مهران شاهین طبع،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
اثربخشی روشهای مختلف آموزشی در یادگیری انواع مهارتهای حرکتی، مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود، مقایسه این روشها در بازیهای تنظیم شده ورزشهای تیمی، کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر، مقایسه سه روش آموزشی تصویرسازی، مشاهده و اجرای الگو درون زمین بر عملکرد بازیهای تنظیمشده در بسکتبالیستهای ماهر بود. بدین منظور 15 بازیکن شاغل در رقابتهای سوپرلیگ و لیگ برتر کشور به طور در دسترس در این تحقیق شرکت کردند. بازیکنان با توجه به پست بازی، به 3 تیم 5 نفره تقسیم شدند و براساس دستهبندی تصادفی، در هر مرحله تحت یکی از سه شرایط تمرینی قرار گرفتند؛ به طوری که هر گروه هر سه روش را به طور تصادفی در هر مرحله انجام داد. هر کدام از شرایط، شامل 1 جلسه تمرین و جلسه آزمون کتبی و عملی (بعد از 24 ساعت) بود. بازیکنان در شرایط مشاهده، هر تاکتیک را 3 بار مشاهده کردند؛ در شرایط تصویرسازی نیز 3 کوشش تصویرسازی برای هر تاکتیک انجام شد و شرایط اجرا، شامل 3 اجرای آهسته تاکتیکها داخل زمین بود. نتایج تحلیل واریانس مرکب 3 (روش آموزش) در 2 (آزمون کتبی و عملی) نشان داد روش اجرا در مقایسه با مشاهده و تصویرسازی موجب عملکرد بهتر در بازیهای تنظیمشده شد (001/0>P)؛ همچنین در آزمون کتبی، روش مشاهده نیز نسبت به روش تصویرسازی موجب امتیاز بیشتری شد (05/0>P). بنابراین به نظر میرسد روش اجرای درون زمین برای آموزش تاکتیکهای تیمی در بازیکنان ماهر، مزیت بیشتری را نسبت به روش مشاهده و تصویرسازی ایجاد میکند اما تصویرسازی ذهنی نیز، در کسب دانش تاکتیکهای تیمی مؤثرتر از مشاهده عمل میکند.
زهرا زارع، فرهاد بلاش، بتول شیرعلیزاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر روش آموزش« سازگار با مغز» بر میزان یادگیری درس زیستشناسی در حیطههای شناختی، مهارتی و عاطفی دانشآموزان بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه کنترل و آزمایش بودهاست. جامعهی آماری شامل دانشآموزان دختر پایه یازدهم متوسطه منطقه 13 تهران در سال تحصیلی 99-98 است. تعداد 52 نفر از افراد جامعهی آماری به شیوهی نمونهگیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه قرارداده شدند. ابزار اندازهگیری متغیرها آزمون محقق ساخته شناختی- مهارتی و پرسشنامهی محققساخته نگرشسنج بود. روایی ابزار محققساخته با استفاده از نظرات معلمان متخصص و پایایی آنها به شیوهی بازآزمایی تعیین شد. برای ارزیابی و تجزیه و تحلیل فرضیهها از نرم افزار آماری SPSS26 و آزمونهای آماری (تی تست، من ویتنی و شاخص کای اسکوآر) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش به شیوهی یادگیری« سازگار با مغز» در مقایسه با روش معمول سبب افزایش نمرات دانشآموزان در حیطههای شناختی و مهارتی و در حیطهی عاطفی سبب بهبود نگرش آنان در درس زیستشناسی و در سطح آماری 5 درصد گردیده است(05/0>P). این نتایج نقش و اهمیت روش آموزش « سازگار با مغز» را در یادگیری نشان میدهد.
دکتر مرضیه هاشمی، خانم منصوره غلامی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سبکهای تفکر و سبکهای تصمیم گیری با میانجیگری حل مسئله شاغلین استارت آپها انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شاغلین در حوزه استارتآپهای شهر تهران در سال 1401 بود. با روش نمونهگیری در دسترس تعداد 300 نفر انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای سبک تفکر (استرنبرگ، 1994)، سبک تصمیمگیری (اسکات و بروس، 1995) و مهارت حل مسئله (هپنر، 1988) پاسخ دادند. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری و روش آماری تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS-26 و آموس انجام شد. بر اساس یافتهها، مدل پیشنهادی در معادلات ساختاری و روابط علّی بین متغیرهای، از برازش خوبی برخوردار بود. بهطورکلی مشخص شد که سبک تصمیمگیری هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم از طریق مهارت حل مسئله در شاغلین استارتآپها با سبک تفکر رابطه دارد . نتایج نشان داد که بین مهارت حل مسئله و ابعاد آن با سبک تصمیمگیری و بین سبک تفکر و ابعاد آن با سبک تصمیمگیری نیز رابطه مثبت و معنادار بود. بنابراین توصیه میشود از یافتههای پژوهش جهت استخدام و تصمیمگیری در حوزۀ استارتآپها استفاده شود.