45 نتیجه برای هیجان
منصور بیرامی، تورج هاشمی نصرتآباد، شیرین دانشفر، جعفر بهادری خسروشاهی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1392 )
چکیده
در راستای تعیین نقش هیجانات مثبت و منفی، خوش بینی و بدبینی و سبکهای پردازش اطلاعات در سازگاری روانشناختی، تعداد 400 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به شیوهی خوشهای چند مرحلهای انتخاب و با استفاده از مقیاس هیجانات مثبت و منفی (PANAS)، آزمون جهتگیری زندگی (LOT-R)، پرسشنامهی شخصیتی کالیفرنیا (CPI) و سیاههی سبکهای پردازش (PMPI)، متغیرهای مورد مطالعه اندازهگیری شد. جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون معنیداری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که خوشبینی، هیجانات مثبت، سبک عقلانی و سبک تجربی پردازش اطلاعات قادرند سازگاری روانشناختی را به طور معنیدار پیشبینی کنند. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که سازگاری روانشناختی دانشجویان به طور چشمگیر از عوامل هیجانی، اسنادی و شناختی آنها تأثیر پذیر بوده و این مؤلفهها قادرند روند سازگاری روانشناختی آنها را تحتالشعاع خود قرار دهند.
فرهاد قدیری، عباس بهرام، علی رشیدی پور، صالح زاهدی اصل،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر تعیین اثر فراخوانی هیجان بر ارتقاء حافظی حرکتی ضمنی بود. به همین منظور تعداد 40 نفر از جامعهی دانشجویان دانشگاه خوارزمی (20زن و 20 مرد)، به صورت در دسترس انتخاب و پس از کسب ملاکهای لازم برای ورود به گروه نمونه، به صورت تصادفی در دو گروه هیجانی (10 زن و 10 مرد) و خنثی (10 زن و 10 مرد) قرار گرفتند. آزمایش شامل دو دورهی اکتساب و یادداری بود. برای این تحقیق تکلیف تطبیق رنگ زنجیرهای در نظر گرفتهشد. در دورهی اکتساب هر دو گروه به اجرای تکلیف در 6 بلوک 150 کوششی با توالیهای تکراری و تصادفی پرداختند. طی اکتساب هیجان، یک گروه با استفاده از روش دستکاری شکست برانگیخته شد، در حالیکه گروه دیگر در شرایط خنثی به سر میبرد. در طول آزمایش تغییرات غلظت کورتیزول بزاق و اضطراب مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان داد، هیجانی سازی تکلیف منجر به افزایش غلظت کورتیزول بزاق و اضطراب گروه هیجانی شد؛ در حالیکه گروه خنثی در فاصلهی زمانی 24 ساعت هیچ پیشرفتی در یادگیری تکلیف تطبیق رنگ زنجیرهای نداشت؛ گروه هیجانی در همین دورهی زمانی ارتقاء معناداری در عملکرد نشان داد.
جعفر حسنی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان در اضطراب امتحان دانشآموزان بود. با استفاده از روش نمونهبرداری تصادفی خوشهای چند مرحلهای 330 نفر (165 دختر و 135 پسر) از دانشآموزان مقطع متوسطه انتخاب شدند و توسط نسخهی فارسی پرسشنامهی نظمجویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون،2001) و مقیاس اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین راهبردهای سازگارانهی نظمجویی شناختی هیجان، راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاهگیری هر دو مولفهی نگرانی و هیجانپذیری اضطراب امتحان را مورد پیشبینی قرار دادند، درحالیکه نمرهی کل اضطراب امتحان توسط راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامهریزی پیشبینی شد. از بین راهبردهای ناسازگارانه، راهبردهای ملامت خویش و فاجعهسازی مولفهی نگرانی و نمرهی کل اضطراب امتحان را موررد پیشبینی قرار دادند. همچنین مولفهی هیجانپذیری از طریق راهبردهای ناسازگارنه ملامت خویش، فاجعهسازی و نشخوارگری مورد پیشبینی قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که مقابلهی شناختی ناکارآمد یکی از دلایل بروز اضطراب امتحان است و با آموزش راهبردهای کارآمد نظمجویی شناختی هیجان میتوان گامهای اساسی در مداخلات مبتنی بر اضطراب امتحان برداشت.
فاطمه رمضانزاده، علیرضا مرادی، شهرام محمدخانی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: مشکلات تنظیم هیجان میتواند باعث بروز اختلالات عمده در کودکان و نوجوانان شود. از آنجایی که بدتنظیمی هیجانی نقش عمدهای در مشکلات درونریزی و برون ریزی شدهی کودکان و نوجوانان دارد، از این رو دوره نوجوانی فرصت مهم برای تغییرات در تجارب عاطفی، تنظیم هیجانی و همچنین افزایش آسیبهای روانی و تغییرات فراگیر در روابط اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی در بهبود کارکردهای اجرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی نوجوانان در معرض خطر است. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی است که از پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. 24 نوجوان دختر از مناطق پرخطر شهر تهران به شیوه انتخاب در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، برنامهی آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی براساس مدل رفتاردرمانی دیالکتیک که از راهنمای درمان لینهان اقتباس شده بود را به مدت 8 جلسهی گروهی دریافت کردند، درحالیکه گروه کنترل تا پایان اجرای طرح هیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند. یافتهها: آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی باعث افزایش نمرات راهبردهای سازگارانه و کاهش نمرات راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجانی شد. همچنین در متغیر کارکرد اجرایی باعث افزایش تعداد کوششهای صحیح و طبقات تکمیلشده نسبت به گروه کنترل شد. نتیجهگیری: آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی میتواند در تعدیل و اصلاح واکنشهای هیجانی نوجوانان موثر باشد و همچنین بر فرایندهای شناختی درگیر نیز تأثیر بگذارد.
زینب فلسفین، امید شکری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجیگر هیجانهای پیشرفت در رابطه اسنادهای علّی و خودنظمجویی تحصیلی انجام شد 270 دانشجو (93 پسر و 177 دختر) به مقیاس هیجانهای پیشرفت (پکران، گوئتز و پری، 2005)، پرسشنامه سبک اسنادی (پیترسون، سیمل، بییر، آبرامسون، متالسکی و سلیگمن، 1982) و مقیاس خودنظمجویی تحصیلی (ریان و کانل، 1989) پاسخ دادند. در مطالعه حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری بین اسنادهای علّی، هیجانهای پیشرفت و خودنظمجویی تحصیلی از روش آماری مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه بین اسنادهای علّی مثبت با هیجانهای پیشرفت مثبت، مثبت و معنادار و با هیجانهای پیشرفت منفی، منفی و معنادار؛ رابطه بین اسنادهای علی منفی با هیجانهای پیشرفت مثبت، منفی و معنادار و با هیجانهای پیشرفت منفی، مثبت و معنادار؛ در نهایت، رابطه هیجانهای پیشرفت مثبت با خودنظمجویی تحصیلی مثبت و معنادار و رابطه هیجانهای پیشرفت منفی با خودنظمجویی تحصیلی منفی و معنادار بود. همچنین، نتایج نشان داد که الگوی مفروض واسطهمندی هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی در رابطه اسنادهای علّی و خودنظمجویی تحصیلی با دادهها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در هر دو مدل واسطهمندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی، تمامی وزنهای رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در مدلهای واسطهمندی هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی به ترتیب 25 و 21 درصد از پراکندگی خودنظمجویی تحصیلی تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر با تاکید بر واسطهمندی هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی به طور تجربی از آموزههای نظریه اسناد به عنوان یک نظریه شناختی انگیزش پیشرفت تحصیلی حمایت کرد.
اصغر علیزاده، لیلا حسنزاده، مجید محمود علیلو، حمید پورشریفی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی نگرانی بر اساس سیستمهای فعالساز و بازداری رفتاری، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع بنیادی و به لحاظ نحوه جمعآوری دادهها از نوع همبستگی بود. به همین منظور از میان دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در سال تحصیلی 94-93، 200 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از مشارکتکنندگان درخواست شد که به مقیاسهای سیستم فعالساز و بازداری رفتاری(BAS/BIS)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (SERQ)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) و پرسشنامه حالت نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ) پاسخ دهند. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس و رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی رابطه مثبت و معنیدار دارند (01/0> P)، و رابطه راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان با نگرانی منفی و معنیدار بود (01/0> P). این متغیرها در مجموع قادر به پیشبینی 1/54 درصد از واریانس نگرانی هستند (001/0>P). همچنین رابطه متغیر سیستم فعالساز رفتاری با نگرانی معنادار نبود. نگرانی با تنوعی از پیامدهای منفی شامل درجه بالایی از واکنشپذیری هیجانی و سبکهای تنظیم ناکارآمد مرتبط است. بنابراین، یافتههای پژوهش حاضر دارای تلویحات عملی در عرصههای بالینی است
مسلم کرد، علی مشهدی، جواد صالحی فدردی، جعفر حسنی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر کنترل شناختی افراد دارای نشانههای اضطراب صفت بالا بود. روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل فعال بود. بدین منظور 28 نفر از دانشجویان دارای نمره بالا اضطراب صفت دانشگاه فردوسی مشهد با توجه به نمونهگیری در دسترس و داوطلبانه با استفاده از پرسشنامه اضطراب صفت- حالت اشپیل برگر انتخاب و پس از همتا سازی به صورت تصادفی، 14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. به منظور اندازهگیری کنترل شناختی از آزمون استروپ رنگ-واژه استفاده شد. جهت آموزش حافظه کاری هیجانی برای گروه آزمایش از نرمافزار آموزش حافظه کاری هیجانی و در گروه کنترل فعال نیز از نرمافزار تطبیق اشکال استفاده گردید. تجزیه و تحلیل نتایج نیز با شاخصهای آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تی همبسته انجام شد. بین گروه آزمایش (که تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرارگرفته بودند) در مقایسه با گروه کنترل فعال (که از برنامه تطبیق اشکال استفاده میکردند) در مؤلفههای کنترل شناختی شامل زمان واکنش همخوان، زمان واکنش ناهمخوان و نمره تداخل تفاوت معناداری وجود داشت. آموزش حافظه کاری هیجانی بر افزایش توانایی کنترل شناختی افراد دارای اضطراب صفت بالا تأثیر مثبت دارد.
کاظم برزگر بفرویی، جواد کاووسیان،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
ازجمله دروسی که دانشآموزان در آن ضعف دارند و به افت تحصیلی آنها میانجامد، درس ریاضیات است. با توجه به اهمیت این درس، این پژوهش با هدف بررسی نقش نظم جویی شناختی هیجان و توانایی حل مسئله در اضطراب ریاضی دانشآموزان دوم تجربی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی میباشد. جامعهی مورد مطالعه در پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر دوم تجربی شهر یزد بود. بدین منظور 130 نفر از دانشآموز دختر دوم تجربی شهر یزد به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای اضطراب ریاضی MARS-R، نظم جویی شناختی CERQ و توانایی حل مسئله PSI پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون معناداری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که بین نمرات اضطراب ریاضی دانشآموزان دو بعد کنترل شخص (249/0-r=) و اعتماد به حل مسئله (348/0-r=) از ابعاد توانایی حل مسئله رابطه معکوس و معنادار؛ و همچنین با بعد منفی نظم جویی شناختی هیجان (327/0r=) رابطه مستقیم و معنادار وجود داشت؛ و یافتههای حاصل از رگرسیون نشان داد که توانایی حل مسئله و راهبرد منفی نظم جویی شناختی هیجان جمعا 18 درصد از واریانس اضطراب ریاضی را در سطح 01/0 p< تبیین می کنند و به ترتیب در جهت منفی و مثبت قدرت پیش بینی اضطراب ریاضی را دارند. طبق یافتههای این پژوهش به مسئولین و بهویژه معلمان ریاضی پیشنهاد میشود برای افزایش عملکرد ریاضی دانشآموزان درزمینهی کاهش نظم جویی شناختی هیجان منفی و افزایش اعتماد به حل مسئله تلاش کنند.
زبیر صمیمی، سمیه رامش، مسلم کرد تمینی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
وجود مشکلات بازداری رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، لزوم توجه بیشتر به روشهای درمانی جدید را در این اختلال برجسته مینماید. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش حافظه کاری مبتنی بر محرکهای هیجانی در بازداری رفتاری مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 20 بیمار مبتلا به وسواس به شیوه نمونهگیری در دسترس و با استفاده از ابزارهای مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه ییل- براون (1989) انتخاب گردیدند. سپس آنها به صورت تصادفی به دو گروه آموزش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش طی 20 جلسه تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند. همه آزمودنیها قبل و پس از آموزش با استفاده از تکلیف برو/ نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که در مرحله پس آزمون، دو گروه از لحاظ خطای حذف و زمان واکنش تکلیف برو نرو تفاوت معناداری با یکدیگر داشته و نمرات گروه آزمایش از گروه کنترل کمتر بود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان بیان نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی میتواند یک گزینه مناسب برای بهبود بازداری رفتاری بیماران مبتلابه اختلال وسواس فکری- عملی باشد.
مریم تازش، حمیدرضا حسن آبادی، پروین کدیور،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف مطالعهی حاضر بررسی اثر اصل انسجام در محیطهای یادگیری چندرسانهای بود. بدین منظور موضوع شکلگیری مفهوم صاعقه از طریق 4 انیمیشن مختلف به دانش آموزان دورهی متوسط اول (112= N) ارائه شد. گروه اول انیمیشن را با رعایت اصل انسجام دیدند، گروه دوم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت کم (جزئیات نامربوط) دیدند، گروه سوم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت بالای که منجر به علاقه هیجانی میشد و گروه چهارم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت بالا که منجر به علاقه شناختی میشد، دیدند. یادگیری فرایند شکلگیری صاعقه از طریق آزمونهای نگهداری و انتقال اندازهگیری شد، برای بررسی میزان بار شناختی تجربه در هنگام آموزش و در هنگام پاسخ به سؤالها از آزمون بار شناختی استفاده شد. برای بررسی فرضیههای پژوهش از تحلیل واریانس یکطرفه، مقابلههای متعامد و آزمونهای تعقیبی استفاده شد. عملکرد بهتر گروه چهار در آزمون نگهداری و انتقال اطلاعات نسبت به گروه سه نشاندهندهی این است که جزئیات فریبنده همیشه فریبنده نیست. از طرفی عملکرد بهتر گروه یک در آزمون نگهداری اطلاعات نسبت به گروه دو و سه نشاندهندهی اثر اصل انسجام است.
سهراب امیری،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه فراشناخت شناور بودن بر روی جامعه دانشجویی صورت پذیرفت. برای این منظور تعداد 390 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه به صورت نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامه فراشناخت شناور بودن، پرسشنامه فرا هیجانهای مثبت و فراشناختهای مثبت و باورهای فراشناختی به منظور پاسخدهی بین شرکتکنندگان پژوهش توزیع شد. پس از گردآوری دادهها، جهت تعیین ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه فراشناخت شناور بودن ابتدا اعتبار این پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ و باز آزمایی و دو نیمسازی سنجیده، روایی ملاکی آن با پرسشنامه فرا هیجانهای مثبت و فراشناختهای مثبت و باورهای فراشناختی مورد بررسی قرار گرفت، همچنین ساختار عاملی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد پرسشنامه فراشناخت شناور بودن دارای دو عامل است و بررسی پایایی پرسشنامه با استفاده از ضرایب آلفا، باز آزمایی و دو نیمسازی نشان دهنده ثبات پرسشنامه بود، همچنین روایی ملاکی پرسشنامه با دیگر مقیاسها حاکی از روایی تفکیکی و همگرایی مطلوب بود. در مجموع یافتهها نشان داد که پرسشنامه فراشناخت شناور بودن دارای ویژگی روانسنجی مطلوبی در نمونه جمعیتی دانشجویی و بهنجار بوده و میتوان از این ابزار در مطالعات صورت گرفته در فرهنگ ایرانی استفاده کرد.
علیرضا زرندی، شعله امیری، حسین مولوی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
پژوهش حاضر به شناسایی فرآیندها و راهبردها و تدوین الگوی تنظیم هیجان مبتنی بر الگوی رشدنگر خود تنظیمی در کودکان 4 تا 12 ساله پرداخته است. نمونه شامل 108 کودک در شهر تهران بوده است. شرکت کنندگان در پژوهش یا پس از تجربه موقعیت واقعی ایجاد کننده هیجان یا پس از در معرض قرار گرفتن سناریوهایی با مضمون چهار هیجان غم، عصبانیت، ترس و درد، مورد مصاحبه تنظیم هیجان (ERI) و مشاهده قرار می گرفتند. داده ها مطابق روش های کیفی و تحت نظر متخصصان کدگذاری و تحلیل شد و سپس الگویابی سنی انجام شد. یافته ها نشان داد که تنظیم هیجان طبق الگوی خود تنظیمی رشدنگر از مسیر تنظیم برون ارگانیسمی شامل تغییر موقعیت، تغییر توجه، تعدیل ادراک، تغییر پاسخ (برون داد و پاسخ) به سمت درون ارگانیسمی شامل درخواست حمایت و تغییر شناختی (پردازش تجربه) می گذرد و استقرار می یابد. چنین یافته هایی راهگشای انسجام بخشی در حوزه نظریه پردازی های خود تنظیمی و کارکردهای اجرایی است.
زبیر صمیمی، سمیه رامش، جواد افزون، سید علی کاظمی رضایی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
وجود نارسایی¬های عملکرد حافظه در اختلال استرس پس از سانحه و ارتباط این نارسایی¬ها با شدت علائم اختلال، لزوم بهکارگیری راهکارهای نوین بهبود حافظه را در این بیماران می¬طلبد. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی در حافظه نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. برای این هدف، 4 نوجوان (2 دختر و2 پسر) با روش نمونهگیری در دسترس و با استفاده از 2 ابزار تشخیصی (مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه تأثیر حوادث) انتخاب گردیدند. سپس نمونه موردنظر بهصورت انفرادی به مدت 20 جلسه تحت برنامه آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفت. همه آزمودنیها در سه مرحله (پیش از آموزش، پس از آموزش و 2 ماه پیگیری) با استفاده از پاره تست فراخنای ارقام مستقیم و معکوس آزمون هوش وکسلر کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که آموزش حافظه کاری هیجانی منجر به افزایش توانایی حافظه افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه از مرحله پیش از آموزش تا پیگیری شده است. با توجه به نتایج بهدستآمده، میتوان ادعا نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی میتواند گزینه مناسبی برای بهبود حافظه نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه باشد.
سمیه کشاورزی، اسکندر فتحی آذر، میرمحمود میرنسب، رحیم بدری گرگری،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش آگاهی فراشناختی بر سبکهای تصمیمگیری و تنظیم هیجان دانشآموزان دبیرستانی شهر تبریز بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. گروه نمونه، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی در گروههای آزمایشی (19 دانشآموز) و کنترل (19 دانشآموز) جایگزین شدند. جلسات آموزشی آگاهی فراشناختی برای گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 30/1 ساعته به دانش آموزان دختر پایه دهم شهر تبریز، آموزش داده شد؛ اما به گروه کنترل، آموزش جانبی داده نشد و جریان عادی کلاس را طی کردند. سبکهای تصمیمگیری و تنظیم هیجان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب با ابزارهای سبک های تصمیم گیری لیکین و دیرابیز (2010) و تنظیم هیجان فیلیپس و پاور (2007) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش آگاهی فراشناختی بهطور معنیداری میانگین نمرات سبکهای تصمیمگیری آنی، شهودی، اضطرابی و اجتنابی در گروه آزمایش را کاهش؛ اما میانگین نمره سبک تصمیمگیری وابسته را افزایش داد. علاوه بر آن، آموزش آگاهی فراشناختی، بهطور معنیداری میانگین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان در گروه آزمایشی را افزایش اما میانگین راهبردهای انطباقی را کاهش داد.
عبدالله برهانی، علیرضا مرادی، مهدی اکبری، روژین میرانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
چکیده
اعتیاد اثرات منفی زیادی بر جنبه های مختلف روانی و اجتماعی افراد دارد. در واقع اعتیاد یک بیماری مزمن است که عوامل گوناگون زیست شناختی، روان شناختی و اجتماعی در آن تأثیر دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی در معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج است.روش پژوهش در چارچوب طرح های آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد نظر شامل 24 مرد از معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه راهبردهای نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گروس به مدت ده جلسه گروهی دریافت کردند در حالیکه گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند.برای جمع آوری اطلاعات از آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و برای تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد.نتایج نشان دادند که آموزش راهبردهای تنظیم فرآیندی هیجان موجب ارتقا کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی در افراد گروه آزمایش شد.آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیشگیری از عود اعتیاد دارد.
سعیده غریب نواز، ربابه نوری، مریم مقدسین،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
پژوهش بررسی علّی تنظیم هیجان، فراشناخت امتحان مدل کارکرد اجرایی بخش (مدل آموزان پژوهش از همبستگی-معادلات بودهاست. بدین منظور1000 دانشآموز دختر و پسر پایههای دوم و سوم دبیرستان مدارس دولتی، نمونه دولتی و تیزهوشان در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی در بازه زمانی آبان تا آذر سال تحصیلی 1394 از طریق نمونهگیری خوشهای تصادفی چند مرحلهای در پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه اضطراب امتحان )ابوالقاسمی وهمکاران، 1995(، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان )گارنفسکی وهمکاران، 2001 ( و پرسشنامه فراشناخت )کارترایت-هاوتون و ولز، 2004( را تکمیل کردند. یافتههای پژوهش نشان داد تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی، در رابطه با باورهای فراشناخت و اضطراب امتحان نقش میانجیگری دارد. فراشناخت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی با اضطراب امتحان رابطه دارد و لازم به ذکر است بیشترین نقش میانجیگری فراشناخت با اضطراب امتحان از طریق تنظیم شناختی هیجان منفی بودهاست. با توجه به یافتههای پژوهش تمرکز بر شیوههای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان میتواند اثر مهمی در اضطراب امتحان آنها داشته باشد. پیشنهاد میشود مداخلات درمانی مبتنی بر فراشناخت و تنظیم شناختی هیجان منفی در درمان اختلال اضطراب امتحان مورد توجه قرارگیرد.
سارا کریمی، غلامرضا چلبیانلو، حمید هاشمی پور،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
براساس نظریه سیستمهای مغزی رفتاری گری و مدل سرشت ترکیبی عاطفی-هیجانیAFECT یک الگوی زیستی از شخصیت ارائه شده است که اساس تفاوتهای فردی را تشکیل میدهد و فعالیت هر یک از آنها به فراخوانی واکنشهای متفاوتی منجر میشود. هدف پژوهش حاضر الگوی ارتباطی سیستمهای مغزی رفتاری با ابعاد مدل سرشت ترکیبی هیجانی عاطفیمیباشد. جامعه آماری این پژوهش متشکل از 220 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان است که از روش نمونهگیری خوشهای طبقهای انتخاب و توسط پرسشنامههای شخصیتی جکسون و AFECTمورد آزمون قرارگرفتهاند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون حاکی از آن بود که همه ابعاد مدل سرشت ترکیبی عاطفی هیجانیAFECT از رویالگوهای ارتباطی سیستمهای مغزی رفتاری گری با معناداری حداقل در سطح 01/0 قابل پیشبینی هستند، به جز بعد خشم و سرخوشی.در این بین بالاترین درصد پیشبینی مربوط به سرشت هیجانی کنترل میباشد که16%از تغییرات آن و کمترین مربوط به بعد خشم است که 7% تغییرات آن از روی ابعاد نظریه گری قابل پیشبینی است و بالاترین درصد پیشبینی مربوط به سرشت عاطفی افسردگی است که 15% از تغییرات آن و کمترین مربوط به بعد سرخوشی است که8% از تغییرات آن از روی ابعاد نظریه گری قابل پیشبینی است. در مجموع نتایج استخراج شده از پژوهش جامعهی آماری مذکور نشانگر الگوی ارتباطی بین نظریه سیستمهای مغزی رفتاری گری و مدل سرشت عاطفی-هیجانی AFECT میباشد.
سمیه رامش، زبیر صمیمی، علی مشهدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی بهبود بازداری شناختی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی در بستر آموزش حافظه کاری هیجانی صورت گرفت. تعداد 20 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از ابزارهای تشخیصی (مصاحبه بالینی ساختار یافته و پرسشنامه اسنپ نسخه چهار) انتخاب گردیدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 15 جلسه 40-30 دقیقه ای در طی 15 روز تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه هیچگونه آموزش و مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با آزمون استروپ کلاسیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حافظه کاری هیجانی منجر به بهبود بازداری شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آموزش حافظه کاری هیجانی میتواند به عنوان یک گزینه مناسب برای بهبود بازداری شناختی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مورد توجه متخصصان و پژوهشگران قرار گیرد.
علی مصطفائی، حسین زارع، احمد علی پور، ولی اله فرزاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر تصمیم گیری، خودکارآمدی بر نظم جویی شناختی-هیجانی و کنترل فکر و میزان درد در بیماران مبتلا به درد مزمن با توجه به مدل فرانظری بود. این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. ابتدا، آزمودنیها با استفاده از ملاکهای ورود و خروج غربال شدند، سپس، 70 بیمار واجد ملاکهای ورود با روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران زن مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به مرکز درمانی دکتر قلی پور بوکان انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. افراد در گروه درمان بر اساس مدل فرانظری طی 8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین دو گروه از لحاظ نظم جویی شناختی- هیجانی و کنترل فکر و میزان درد تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، درمان شناختی مبتنی بر مدل فرانظری که یکی از درمانهای گروه شناختی- رفتاری است به عنوان یک مداخله موثر در بیماران مبتلا به درد مزمن اساسی تلقی می گردد.
پریسا شریفی، سید علی محمد موسوی، جعفر حسنی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تشخیصی مدل حساسیت به تقویت، راهبردهای فرآیندی نظمجویی هیجان و انعطافپذیری شناختی در تشخیص افراد دارای اعتیاد به اینترنت انجام گردید. طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه پژوهش، دانشجویان کاربر اینترنت در دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین (18 تا 35 سال) بودند. انتخاب نمونه با روش نمونهگیری در دسترس صورت پذیرفت. نمونهی پژوهش شامل 92 شرکتکننده (46= اعتیاد به اینترنت، 46= عادی) بود. دادهها با استفاده از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی، پرسشنامه راهبردهای فرآیندی نظمجویی هیجان و مقیاس پنج عاملی جکسون گردآوری گردید و با آزمون تحلیل تشخیص تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد که ارزیابی مجدد و انعطافپذیریشناختی به صورت منفی، و سپس، سیستم فعالساز، سیستم بازداری و فرونشانی به صورت مثبت به ترتیب قویترین رابطه را با تابع حاضر داشتند و متمایز کننده گروهها از یکدیگر بودند. اما سیستم جنگ – گریز - انجماد نقش معناداری در تمیز دو گروه نداشت. به طور کلی، انعطافپذیری شناختی، راهبردهای فرآیندی نظمجویی هیجانی و حساسیت سیستمهای فعالساز و بازداری عوامل مهمی در تشخیص افراد دارای اعتیاد به اینترنت از افراد عادی هستند.