22 نتیجه برای یادگیری
سارا آقابابایی، شعله امیری،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه دیداری- فضایی حافظه فعال و حافظه کوتاه مدت در دانش آموزان با اختلالاتیادگیری و مقایسه آن ها با دانش آموزان عادی است.30 دانش آموز با اختلالات یادگیری (از هر یک از گروه های اختلالات خواندن، ریاضیات و املا 10 دانش آموز) و 10 دانش آموز عادی پایه سوم دبستان های شهر اصفهان به روش نمونه گیری تصادفیخوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار های مورد استفاده، آزمون ایرانی کی مت، مقیاس شناسایی دانش آموزان با ناتوانییادگیری در املا، آزمون تشخیص سطح خواندن، مقیاس هوش کودکان وکسلر، مصاحبه بالینی و تکلیف بلوک های کرسی برای ارزیابی مولفه دیداری- فضایی حافظه فعال و کوتاه مدت بود. داده ها با روش تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که در دو مولفه دیداری- فضایی حافظه فعال و حافظه کوتاه مدت در بین دانش آموزان با اختلالات یادگیری ریاضی، خواندن، املا و دانش آموزان عادی تفاوت معناداری وجود دارد.بدین صوت که دانش آموزان با اختلالیادگیری ریاضی در این مولفه ها از سه گروه دیگر عملکرد پایین تری دارند.دانش آموزان با اختلالات یادگیری به ویژه اختلال ریاضیدر مولفه دیداری- فضایی حافظه فعال و کوتاه مدت دارای نارسایی هستند.این مشکل باید در این
دانش آموزان تشخیص داده شده و هدف مداخله قرار گیرد.
سیده مریم مشیریان فراحی، هانیه ظریف گلبار یزدی، سید امیر امین یزدی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه توجه دیداری فضایی و چالاکی مهارت دیداری- دستی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری با کودکان عادی میباشد. روش پژوهش پس رویداری و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر مبتلا به اختلالات یادگیری و عادی در مقطع دبستان شهر مشهد بود، که بهوسیله نمونه در دسترس 15 نفر کودک مبتلا و20 نفر کودک عادی انتخاب شد.ابزارها شامل آزمون کرسی رایانهای وآزمون تعقیب دایره چرخان رایانهای است. داده ها با روش آزمون T دو جامعه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل دادهها نشان داد بین میانگین نمرات دانشآموزان مبتلا به اختلال و همتایان عادی آنان در آزمون کرسی و تعقیب دایره چرخان تفاوت معنیداری وجود دارد؛به طوری که توجه دیداری – فضایی و چالاکی مهارت دیداری – دستی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ضعیف تر از کودکان عادی است. این مشکلات باید در افراد مبتلا به اختلالات یادگیری مد نظر باشد و هدف مداخله قرار گیرد.
محمد صحبتیها، علی اکبر جابری مقدم، مهدی شهبازی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه روشهای یادگیری کم خطا، پرخطا و مقیاسبندی تجهیزات بر دقت پرتاب بسکتبال کودکان در شرایط فشار روانشناختی بود. بدین منظور 50 دانشآموز پسر مقطع ابتدایی 10-12 سال بهطور تصادفی در پنج گروه آزمایشی تمرین با روش کم خطا، پر خطا، تجهیزات استاندارد، تجهیزات مقیاسبندیشده و ترکیبی قرار گرفتند. پس از 5 جلسه اکتساب، آزمون یادداری و انتقال (تحتفشار روانشناختی) در حضور تماشاگران و ارزیاب اجرا شد. قبل از آزمون یادداری و بلافاصله بعد از آزمون انتقال، پرسشنامه اضطراب حالتی رقابتی- 2 توسط شرکتکنندگان تکمیل گردید. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب و t زوجی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اجرای گروه تمرین با تجهیزات استاندارد (اندازه کامل) در آزمون انتقال نسبت به آزمون یادداری، افت معنیداری داشته است. بااینوجود در گروههای تمرین با تجهیزات مقیاسبندیشده افت معنیداری بین دو آزمون مشاهده نشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر میرسد استفاده از تجهیزات مقیاسبندیشده در روشی مشابه با تمرین کم خطا باعث یادگیری پنهان دانش آموزان شده و از افت اجرا تحت شرایط فشار روانشناختی ممانعت میکند. بنابراین میتواند بهعنوان روشی مناسب برای آموزش مهارتهای حرکتی برای کودکان استفاده شود.
سپیده حامدی، بهروز عبدلی، علیرضا فارسی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر راهبردهای فراشناختی و مشاهده الگوی ماهر بر یادگیری تکلیف چیپ فوتبال انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. بدین منظور 42 دانش آموز 11 تا 13 سال از منطقه 2 شهر تهران به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، مشاهده الگوی ماهر و مشاهده الگوی ماهر به همراه فعالیت فراشناختی تقسیم شدند. گروه فراشناختی مصاحبه نوشتاری نیمهساختاریافتهای که فعالکننده راهبردهای فراشناختی است را قبل و بعد از انجام بلوکهای اکتساب کامل کردند. یک مطالعه مداخلهای آزمایشی روی ضربه چیپ فوتبال با انجام مراحل پیش آزمون، پس ازمون، یادداری و انتقال انجام شد. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری استفاده شد. نتایج، تفاوت معناداری را بین گروهها نشان داد. به عبارت دیگر، بررسی نتایج، حاکی از این است که استفاده از راهبردهای فراشناختی روی اجرای دانش آموزان تاثیر معناداری دارد.
سیاوش طالع پسند، صدیقه نصیری پور،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس حافظه در کارکردهای روزانه بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی
بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر سمنان تشکیل داده اند. تعداد 220 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و والدین آن ها به مقیاس حافظه(گیورتن و همکاران، 2018) پاسخ دادند. از
22SPSS و
8,54 Lisrel و از روشهای تحلیلعاملی، ضریب آلفایکرونباخ، تحلیل واریانس چند متغیری و منحنی راک برای تحلیل داده ها استفاده
شد. در زمینه روایی سازه بین دو گروه دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری در تمام مؤلفه های حافظه؛ یادگیری هدفمند، سازمان دهی/کشف کردن، حافظه کاری و یادگیری خودکار/روندی تفاوت معنی داری وجود داشت. در زمینه روایی تشخیصی سطوح زیر منحنی راک برای هر مؤلفه نشان داد، این مقیاس توانایی تمایزگذاری بین دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری را دارا می باشد. مقیاس حافظه از همسانی درونی و ضریب ثبات مناسبی برخوردار است. نتایج تحلیلعاملی نشان داد که این مقیاس از چهار عامل یادگیری هدفمند، یادگیری خودکار/ روندی، حافظه کاری و سازمان دهی و کشف کردن ساخته شده است. آلفای کرونباخ برای یادگیری هدفمند 86/0، سازمان دهی/کشف کردن 77/0، حافظه کاری 70/0 و یادگیری خودکار/روندی 82/0 و برای کل مقیاس 93/0 بود. یافته های پژوهش بیانگر این است که نسخه فارسی پرسش نامه حافظه در جامعه دانش آموزان از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است.
سعید نظری کاکوندی، علیرضا صابری کاخکی، حمیدرضا طاهری، حسن رهبان فرد،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیت حافظه کاری و آرایش کم خطا و پرخطا بر یادگیری زمانبندی نسبی یک تکلیف حرکتی ظریف انجام شد. بدین منظور50 دانشجو براساس ظرفیت های حافظه کاری به صورت تصادفی در چهار گروه (کمخطا با ظرفیت حافظهکاری پایین، کمخطا با ظرفیت حافظهکاری بالا، پرخطا ظرفیت حافظهکاری پایین و پرخطا با ظرفیت حافظهکاری پایین) تقسیم شدند. این پژوهش در چهار مرحله انجام شد. در پیشآزمون، یک تکلیف زمانبندی چهار بخشی برای 10 تکرار بدون دریافت بازخورد انجام شد و در مرحله اکتساب، تکلیف زمانبندی با سه درجه دشواری متفاوت (ساده، متوسط، دشوار) در سه جلسه 45 کوششی با دریافت بازخورد توسط گروههای آزمایشی تمرین شد. بدین ترتیب که گروهها در مرحله اکتساب براساس برنامه اختصاصی خود تمرین میکردند. پس از مرحله اکتساب، آزمونهای یادداری و انتقال طی دو مرحله با فاصله 10 دقیقه و 24 ساعت اجرا شدند. یافتهها در عامل زمانبندی نسبی در آزمون های یادداری و انتقال ده دقیقه نشان داد که گروه پرخطا با ظرفیت حافظهکاری بالا و کمخطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند. در حالیکه در آزمون های انتقال تکلیف ثانویه (انتقال 24 ساعته) گروه کمخطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری داشت. این نتایج نشان میدهد که اثربخشی تمرین کمخطا و پرخطا در تعامل با شاخص های روانشناختی مانند ظرفیت حافظه کاری تحت تاثیر قرار میگیرد. به نظر میرسد در افراد با ظرفیت حافظهکاری پایین از یادگیری ضمنی بیشتر سود میبرند و افراد با ظرفیت حافظه کاری بالا از یادگیری آشکار (پرخطا) بیشتر بهره میبرند. نتایج در شرایط انتقال تحت فشار از نظریههای یادگیری ضمنی و بازپردازش آگاهانه حمایت میکند.
ندا اثنی عشری، مسعود حسینچاری، بهرام جوکار، محبوبه فولادچنگ، فرهاد خرمایی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی مقیاس فراحافظه نوجوانان در بافت تحصیلی بود. این پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است که در مرحله کیفی با استفاده از روش همسوسازی دادههای چندگانه مشتمل بر چهارضلع الف) جمعآوری اطلاعات مبانی نظری و اصول زیربنایی مربوط به فراحافظه بر اساس چارچوب نظری نلسون و نارنز، ب) پژوهشهای انجام شده در حوزه فراحافظه و یادگیری، ج) ارائه تکلیف حافظهمحور و مصاحبه فراحافظه مبنا بر روی دانشآموزان (33 نفر) و تحلیل آن (ملاک و نشانگرها) و د) بهرهگیری از نظرهای متخصصان حوزه شناختی و تربیتی چارچوب نظری اولیه، و سرانجام بر آن اساس مقیاس فراحافظه تدوین و اعتباریابی شد. سپس در مرحله کمی، با استفاده از نمونه 289 نفری (170= دختر و 116=پسر در ردهی سنی 18-12 سال) روایی و پایایی مقیاس، با به کارگیری روشهای آماری تحلیل عامل اکتشافی و آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد 19 گویه در قالب 4 عامل: قضاوتهای مربوط به یادگیری، قضاوتهای خود اطمینانبخش، قضاوتهای حس دانستن و قضاوتهای آسان بودن یادگیری مقیاس فراحافظه را تشکیل میدهند. ضریب آلفای کرونباخ برای هر عامل محاسبه و ضریب پایایی کل مقیاس برابر با 71/0 محاسبه شد. یافتههای پژوهش معرفی ابزاری جهت سنجش فراحافظه گروه سنی نوجوان در بافت تحصیلی است که ابزاری سودمند برای سنجش فراحافظه و به کارگیری در پژوهشهای شناختی و یادگیری است.
فرزانه آسیایی، محمد یمینی، حسین مهدیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
چکیده[E1]
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر برنامه بازسازی مهارتهای ادراکی و آموزش کارکردهای اجرایی (توجه، برنامهریزی، بازداری پاسخ) بر استدلال ادراکی، حافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه سوم با اختلال یادگیری ویژه ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی، با پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه ریاضی در پایه سوم در سال تحصیلی 1396 میباشد. نمونه موردنظر شامل 45 نفر از این دانش آموزان بوده که بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمونهای کی- مت، ریون، مقیاس استدلال ادراکی وکسلر چهار، آزمون تشخیصی اختلال ریاضی و مقیاس حافظه کاری استانفورد-بینه استفاده شد که پیش از مداخله و در هفتههای یک و هشت پس از مداخله بهوسیله شرکتکنندگان گروههای مداخله و کنترل تکمیل گردید. گروه آزمایش الف تحت 17جلسه آموزش کارکردهای اجرایی(هر جلسه 45دقیقه)و گروه آزمایش ب تحت 16جلسه آموزش بازسازی مهارتهای ادراکی قرار گرفتند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آنالیز واریانس با اندازههای تکراری استفاده شد یافتهها نشان داد که هر دو شیوه مداخله بر استدلال ادراکی، حافظه کاری غیرکلامی و عملکرد ریاضی مؤثر بوده وبر حافظه کاری کلامی مؤثر نبودند.از طرفی میان اثربخشی این دو شیوه تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس نتایج، به نظر میرسد که میتوان از این دو روش بهعنوان یک رویکرد مؤثر برای درمان اختلال یادگیری ویژه ریاضی دانشآموزان استفاده نمود.
[E1]باسلام واحترام:کلیه موارد خواسته شده برای اصلاح همگی انجام شد.
چکیده بدون ساخت تنظیم گردید-2-چکیده تاحد امکان خلاصه، وویرایش شد.
دکتر شهروز نعمتی، دکتر حمید علیزاده، مرضیه بااطمینان،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر فراخنای ارقام را در بین کودکان اختلال یادگیری غیرکلامی و عادی مورد بررسی قرار داده است. طرح پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود و جامعه پژوهش را دانشآموزان مقطع ابتدایی پایه چهارم و پنجم تشکیل میدادند. برای این منظور، 60 دانشآموز مقطع ابتدایی با میانگین سنی بین 83/10 که تعداد 30 نفر دارای اختلال یادگیری غیرکلامی که از طریق مقیاس گلدستین غربال شدند به صورت نمونهگیری هدفمند دردسترس از مراکز اختلال یادگیری و 30 نفر دانش آموز عادی به صورت نمونهگیری تصادفی ساده در سال 1395 در شهر تهران انتخاب شدند و خرده مقیاس فراخنای ارقام وکسلر کودکان بر روی آنها انجام شد. نتایج حاصل از آزمون من ویتنییو نشان داد که بین دو گروه کودکان اختلال یادگیری غیرکلامی و کودکان عادی تفاوت معناداری از لحاظ حافظه عددی مستقیم و حافظه عددی معکوس وجود دارد، بدین ترتیب که کودکان گروه عادی از لحاظ فراخنای حافظه عملکرد بهتری نسبت به کودکان گروه اختلال یادگیری غیرکلامی دارند . همچنین نتایج آزمون t مستقل نشان داد که کودکان عادی نسبت به کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی در سطح بالاتری از نظر نمره فراخنای ارقام قرار دارند. معنی دار بودن تفاوت بین دو گروه کودکان اختلال یادگیری غیرکلامی و کودکان عادی از لحاظ فراخنای ارقام هم در حافظه عددی مستقیم و هم در حافظه عددی معکوس شواهد روانشناختی خوبی را در تایید یافتههای پژوهشی مربوط به نارساییهای حافظه کاری در حوزه نارساییهای تحولی از جمله اختلالهای یادگیری غیرکلامی فراهم کند.
دکتر مرضیه غلامی، دکتر علی دلاور، دکتر حسن پاشا شریفی،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
آزمون محقق ساخته از نوزده عامل تشکیلشده است و دارای دو بخش شنیداری و دیداری می باشد؛ و اعتبار محتوایی آن توسط اساتید روانشناسی تائید و سپس روی یک نمونه 206 نفری از دانش آموزان پیشدبستانی اجرا گردید. بر اساس محاسبات انجامشده ضریب همبستگی پیرسون بین دونیمه پرسشنامه در بخش ادراک شنیداری 81/0=r و در بخش ادراک دیداری 79/0=r بود. این ضریب اعتبار نشان میدهد که بین دونیمه این پرسشنامه همبستگی زیادی وجود دارد.
برای تعیین اعتبار سازه و مؤلفههای تشکیلدهنده پرسشنامه از روش تحلیل مؤلفههای اصلی با چرخش به شیوه نرمال شده واریماکس استفاده شد. مهمترین عامل در بخش ادراک دیداری-فضایی، نمادیابی و در بخش شنوایی، حافظه می باشد. جهت بررسی اهتبار افتراقی از آزمون t مستقل استفاده شد نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان دارای نارسایی یادگیری و عادی در آزمون نارسایی یادگیری تفاوت معنیدار وجود دارد. برای بررسی اعتبار همزمان، از چکلیست نارسایی یادگیری که همزمان توسط مادران تکمیل شد استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه معنیدار بین دو آزمون وجود دارد.: با توجه به میزان پایایی و اعتبار بهدستآمده، آزمون نارسایی یادگیری ابزاری است که میتواند مورداستفاده مراکز اختلالات یادگیری و مراکز مشاوره قرار گیرد.
اصغر جعفری، خانم مهسا احتشامی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
دانشآموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقصهایی در جهتیابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارتهای پایهای محاسبات منجر میشود. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی بازیهای شناختی- رفتاری در بهبود ادراک روابط فضایی و عملکرد ریاضی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و یک پیگیری دو ماهه بود. 30 دانشآموز به روش نمونهگیری هدفمند در مرکز آموزش ویژه ناتوانی یادگیری در شهرستان زرندیه-ساوه انتخاب و در گروههای 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش آزمونهای ریاضیات کی مت کنولی (1988) و ادراکی-دیداری فراستیک (1963) بودند که در سه مرحله بر روی هر دو گروه و برنامه بازیهای شناختی- رفتاری شاوفر و همکاران (2002) در 9 جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شدند و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بازیهای شناختی- رفتاری بر بهبود عملکرد ریاضی و ادراک روابط فضایی دانشآموزان تأثیر داشته و این تأثیر در مرحلۀ پیگیری پایدار مانده است. از آن جایی که بازیهای شناختی- رفتاری احتمالاً منجر به تقویت مهارتهای پایهای ریاضی، آگاهی فضایی، ادراک دیداری- فضایی، ادراک فاصله، حرکت و جهتیابی دانشآموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی میشود، میتوان از این روش روانی- آموزشی که به کارگیری آن کمهزینه و مؤثر است، برای بهبود کودکان با ناتوانی یادگیری ریاضی استفاده کرد.
کمال پرهون، هادی پرهون،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلۀ توانبخشیِ شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و توجه دانشآموزان دارای مشکل یادگیری انجام شد. در یک طرح آزمایشی پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری با روش نمونهگیری دردسترس 42 نفر از دانشآموزان کمپیشرفت مدارس ابتدایی شهر تهران انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 12 جلسه مداخلۀ توانبخشی شناختی دریافت کردند. مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی و آزمون رنگ ـ واژه استروپ در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری یک ماهۀ برای دو گروه اجرا شد و یافتهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانسِ آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین دو گروهِ آزمایش و کنترل، در متغیرهای بازداری، آغازگری، حافظۀ کاری، برنامهریزی، پایش تکلیف، سازماندهی مواد و توجه در مراحل پسآزمون و پیگیری تفاوت معنیداری وجود دارد. بدین معنا که گروه آزمایش که مداخلۀ توانبخشیِ شناختی را دریافت کردند، در مرحلۀ پسآزمون در کارکردهای اجرایی و توجه، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل نشان دادند که تغییرات ایجاد شده در مرحلۀ پیگیری نیز پایدار بوده است. همچنین براساس نتایج به دست آمده، مداخلۀ توانبخشیِ شناختیِ تأثیر معناداری بر جابجایی و کنترل هیجانی این دانشآموزان نشان نداد. با توجه به یافتههای به دست آمده میتوان چنین گفت که استفاده از مداخله توانبخشی شناختی، در جهت کاهش مشکلات شناختی و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای مشکل یادگیری میتواند موثر باشد.
مریم ابوریحانی محمدی، مهشاد فدایی مقدم حیدر ابادی، سولماز زرداری، سمیه حیثیت طلب،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
اخیراً پژوهشهایی در راستای بهکارگیری شبکههای اجتماعی بهعنوان بستری جدید برای شناسایی افراد با اختلالهای روانی صورت گرفته است. علاوه بر این به دلیل پیچیدگی تشخیص بیماریهای روانشناختی با استفاده از روشهای معمول، استفاده از یادگیری ماشین برای شناسایی این افراد رو به افزایش است. هدف این مقاله مرور پژوهشهای انجام شده با استفاده از دادههای شبکههای اجتماعی در پیشبینی و تشخیص اختلالهای روانشناختی به کمک یادگیری ماشین است. در این پژوهش به روش مرور نظاممند مبتنی بر پریسما، از طریق جستجوی کلید واژههای اصلی تشخیص و پیشبینی اختلالهای روانشناختی در ترکیب با واژههای یادگیری ماشین و فضای مجازی در پایگاههای اطلاعاتی تخصصی بدون در نظر گرفتن سال انتشار آنها، یافتهها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. اختلال روانشناختی افسردگی در بین 20 مقاله نهایی انتخاب شده بیشترین فراوانی با قدرت پیشبینی 42 و 87 درصد به ترتیب کمترین و بیشترین توان پیشبینی افسردگی را داشته است. از طرفی برای جمعآوری داده تنها 30 درصد مطالعات از پرسشنامه فضای مجازی و بیشترین رویکرد، از پستهای عمومی در شبکههای اجتماعی با عبارات منظم و نیز توییتر بهعنوان بیشترین منبع استفاده شده است. به نظر میرسد روانشناسی محاسباتی مبتنی بر روشهای یادگیری ماشین بتواند به شناسایی و پیشبینی دقیقتر اختلالهای روانشناختی کاربران فضاهای مجازی کمک نماید.
فرنگیس دمهری، طاهره خطیبی، مهدیه عزیزی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
اهمیت درک آسیبشناسی، طبیعت و درمان اختلال طیف اوتیسم در طی دوره مدرسه همیشه مورد تأکید بوده است. کودکان با اختلال طیف اوتیسم مشکلاتی را در استفاده اجتماعی از ارتباطلات کلامی و غیرکلامی دارند که باعث محدودیت عملکردی در ارتباطات موثر، مشارکت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و موفقیت تحصیلی کودک میشود از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسهی دانشآموزان اوتیستیک با پیشرفت تحصیلی بالا و ضعیف از نظر راهبردهای یادگیری و کارکردهای اجرایی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان طیف اوتیسم دبیرستان شهرستان یزد است. با روش نمونهگیری در دسترس 30 دانشآموز اوتیسم با عملکرد تحصیلی بالا (گروه اول) با 30 دانشآموز طیف اوتیسم با عملکرد تحصیلی پایین از لحاظ هوش و مشکلات روانشناختی همگن شدند. پرسشنامههای صفات طیف اوتیسم، کارکردهای اجرایی و راهبردهای یادگیری بین آنها توزیع گردید. سپس دادهها با روش آماری تی تست مستقل بررسی شدند و نتایج نشان داد که دانشآموزان اوتیستیک با عملکرد تحصیلی بالا از نظر تمامی متغیرهای راهبردهای یادگیری و همچنین از نظر بازداری، تنظیم هیجانی، برنامهریزی و سازماندهی و انتقال توجه تفاوت معناداری با گروه دانشآموزان با پیشرفت پایین دارند. بنابراین نتیجهگیری میشود که دانشآموزان دارای طیف اوتیسم موفق در تحصیل بیشتر از راهبردهای یادگیری استفاده میکنند و وضعیت بهتری در زمینه کارکردهای اجرایی نسبت به دانشآموزان دارای طیف اوتیسم ناموفق در تحصیل دارند.
ضرغام مهرگان فرد جیرنده، رحیم بدری گرگری، شهروز نعمتی، شهرام واحدی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی در حل مسائل کلامی ریاضی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب ریاضی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان پسر دارای اختلال یادگیری ویژه در شهر رشت بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این راستا، مداخله توانبخشی شناختی در 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد و از الگوی پاسخ به مداخله، آزمون کیمت، آزمون هوش ریون و آزمون حل مسئله کلامی ریاضی برای جمعآوری دادهها در مراحل پیش و پس از آزمون استفاده شد. تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که توانبخشی شناختی میزان حل مسئله کلامی ریاضی را در بین دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ویژه افزایش داده است. برای دستیابی به فعالیتهای شواهد- محور، طراحی و اجرای برنامه توانبخشی شناختی برای ارتقای حل مسئله کلامی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب ریاضی و سایر دانشآموزان دارای نارساییهای تحولی پیشنهاد میشود.
اسماعیل ترابی، هادی کرامتی، جواد کاوسیان، حسن رستگارپور، گودرز علی بخشی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثرات روشهای بخشبندی و افزونگی بر بارشناختی و یادگیری واژگان و درک مطلب درس زبان انگلیسی در محیط یادگیری چندرسانهای انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف تحقیق کاربردی و از نوع آزمایشی حقیقی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زبان آموزان 14تا16 ساله آموزشگاههای زبان شهر دامغان میباشد. موضوع محتوی آموزشی در خصوص تبیین فعالیت آتشفشانها بود که در قالب نرمافزار پاورپوینت در حداکثر 10 اسلاید (بر اساس نوع گروه) به 90 آزمودنی که بهصورت تصادفی در شش گروه (هر گروه 15نفر) بخشبندی بالا/ ارائه شنیداری، بخشبندی بالا/ ارائه دیداری، بخشبندی بالا/ افزونه، بخشبندی پایین/ ارائه شنیداری، بخشبندی پایین/ ارائه دیداری، بخشبندی پایین/ افزونه منتسب شده بودند، ارائه شد. پژوهش بهصورت کاملاً آزمایشی (یک طرح عاملی کاملاً تصادفی 2×3) بود. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون محقق ساخته یادگیری واژگان، درک مطلب، سنجش دانش پیشین و مقیاس سنجش بار شناختی پاس (1992) استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس استفاده گردید. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد اثرمتقابل روش بخشبندی و روش افزونگی بر بار شناختی و یادگیری معنیدار بود. نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد گروه بخشبندی بالا- افزونه بهطور معنیداری بارشناختی پایینتر و یادگیری واژگان و درک مطلب بالاتری را در مقایسه با سایر گروهها گزارش کردند. با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت که روشهای بخشبندی و افزونگی بر کاهش بارشناختی و ارتقاء یادگیری واژگان و درک مطلب درس زبان انگلیسی در محیط یادگیری چندرسانهای اثربخش میباشد.
رضا محمدزاده گان، ابوالفضل فرید، غلامرضا چلبیانلو حسرتانلو، جواد مصرآبادی،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهنآگاهی با/ و بدون تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز بر توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 11 تا 14 سال مراجعهکننده به مراکز مشاوره کودک و نوجوان شهر خوی در سال 1401-1400 بود. از میان مراجعان به مراکز درمانی 45 کودک با اختلال نقص توجه/بیش فعالی از نوع مرکب به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز و گروه آزمایش دوم برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به مدت 8 هفته دریافت نمودند، اما گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. همه شرکتکنندگان قبل و پس از آموزش با استفاده از آزمون عملکرد مداوم و آزمون برو-نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در برنامه SPSS استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمهای نسبت به دو گروه دیگر و نیز یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی بیشتری بر توجه پایدار و بازداری پاسخ داشتند. با توجه به یافتهها میتوان مطرح کرد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمهای مداخله مؤثری برای بهبود عملکردهای شناختی کودکان دچار نقص توجه/بیش فعالی است.
زهرا زارع، فرهاد بلاش، بتول شیرعلیزاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر روش آموزش« سازگار با مغز» بر میزان یادگیری درس زیستشناسی در حیطههای شناختی، مهارتی و عاطفی دانشآموزان بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه کنترل و آزمایش بودهاست. جامعهی آماری شامل دانشآموزان دختر پایه یازدهم متوسطه منطقه 13 تهران در سال تحصیلی 99-98 است. تعداد 52 نفر از افراد جامعهی آماری به شیوهی نمونهگیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه قرارداده شدند. ابزار اندازهگیری متغیرها آزمون محقق ساخته شناختی- مهارتی و پرسشنامهی محققساخته نگرشسنج بود. روایی ابزار محققساخته با استفاده از نظرات معلمان متخصص و پایایی آنها به شیوهی بازآزمایی تعیین شد. برای ارزیابی و تجزیه و تحلیل فرضیهها از نرم افزار آماری SPSS26 و آزمونهای آماری (تی تست، من ویتنی و شاخص کای اسکوآر) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش به شیوهی یادگیری« سازگار با مغز» در مقایسه با روش معمول سبب افزایش نمرات دانشآموزان در حیطههای شناختی و مهارتی و در حیطهی عاطفی سبب بهبود نگرش آنان در درس زیستشناسی و در سطح آماری 5 درصد گردیده است(05/0>P). این نتایج نقش و اهمیت روش آموزش « سازگار با مغز» را در یادگیری نشان میدهد.
حمید خانی پور، مبینا رادفر، مائده پورطرق، مسعود گرامی پور،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
« آزمون پال 2: سنجش فرایندی تشخیصی یادگیرنده» یکی از آزمونهای پرکاربرد در حوزه اختلالهای یادگیری است که دارای دو نسخه خواندن و نوشتن ریاضی است. هدف پژوهش حاضر بررسی انطباق آموزشی و فرهنگی این آزمون بود. به این منظور پس از ترجمه آزمون، مراحل انطباقیابی فرهنگی بررسی شد و از سه منبع کتب درسی ریاضی پایه دبستان، مصاحبه با معلمین و اجرای آزمایشی آزمون روی یک گروه 14 نفری از کودکان از دورههای پیشدبستانی تا پایه ششم، قابلیت کاربرد و ملاکهای ویژه اجرای آزمون برای دانشآموزان ایرانی تهیه شد. اصلاحاتی در زمینه محتوای آزمون، در زمینههای محتوای بخشهای حل مسئله کلامی، درک مفاهیم جزء و کل، در آزمون نمونه ایرانی انجام شد. همچنین ملاکهای قطع آزمون برای دانشآموزان ایرانی در خردهآزمونهای درک ارزش مکانی اعداد، خطایابی و توانایی انجام محاسبات به نسبت دستورالعمل اصلی آزمون در سن بالاتری قرار میگیرد. هندسه و اعداد اعشاری آیتمی است که در آزمون ریاضی پال 2 به صورت روابط جزء و کل پرداخته شده است اما در کتب درسی ایران مفصلتر و پیچیدهتر است. آموزش محاسبه در نظام آموزش مدرسه ایران در سالهای اخیر تغییراتی داشته که در دستورالعمل آزمون اصلاح گردید. شباهتهای اجرا و نمرهگذاری نسخه فارسی آزمون ریاضی پال 2 در نمونه ایرانی با دستورالعمل اصلی نسخه انگلیسی آزمون بیشتر از تفاوتهای آنها با یکدیگر است.
سالار نظرزاده، دکتر جلیل فتح ابادی، دکتر وحید نجاتی، دکتر ندا نظر بلند، دکتر وحید صادقی فیروز ابادی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه بر تنظیم شناختی هیجان و درک هیجان در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی(پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه و پیگیری) انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(10 الی 12 ساله) تشکیل داد، که در بازه اول مهر تا نیمه آبان ماه 1397به مرکز اختلالات یادگیری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند(123 نفر) . تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری داوطلبانه (انتخاب دانش آموزان داوطلب برای شرکت در پژوهش) انتخاب شدند(16نفر پسر و14 نفر دختر) و پرسشنامه های تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران فرم کودکان(2001) و نارسایی هیجانی تورنتو(ریف، استرولد و تروت، 2006) در سه مرحله تکمیل کردند. دانش آموزان گروه آزمایش تکالیف بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه «آرام» را در 12 جلسه 45 دقیقه ای و در مدت چهار هفته بصورت گروهی انجام دادند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه «آرام» بر بهبود مولفه های نشخوارگری فکری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکزمجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش تنظیم شناختی هیجان کودکان با اختلال یادگیری خاص و همچنین درک هیجان آنها تاثیر معنی دار داری و مقایسه نتایج پس آزمون با آزمون پیگیری یک ماه حاکی از پایداری این تاثیر است. بنابراین از آنجایی که این دانش آموزان در تنظیم شناختی و درک هیجان با مشکلاتی روبرو هستند، می توان با چنین مداخلاتی مشکلات آنها را در این زمینه مرتفع کرد.