سعید بابائی، امیرحسین رضایی، هوشنگ کاتبی،
جلد 14، شماره 1 - ( بهار 1399 1399 )
چکیده
کنترل جابهجاییهای ناشی از حفاری تونل در محیطهای شهری اهمیت ویژهای دارد. یکـی از دلایـل اساسـی افزایش جابهجاییها، عدم اعمال فشار مناسب در جبهه کار تونل است. این پارامتر بهویژه در مواردی که تونل در محیطهای شهری حفر میشود اهمیت بیشتری پیدا میکند. تعیین مقدار این فشار برای جلوگیری از تخریب جبهۀ کار و نشست زمین از یک سو و ممانعت از بالازدگی زمین از سوی دیگر بسیار مهم است. بهطورکلی روشهای تعیین فشار جبهه کار به سه دستۀ تجربی، تحلیلی و عددی تقسیم میشوند. فشار نگهداری جبهۀ کار تونل به عوامل متعددی نظیـر نوع و مشخصات مهندسی خاک از جمله مدول الاستیسیته، چسبندگی و زاویۀ اصطکاک داخلی، شرایط آب زیرزمینی، میزان روباره و سطح مقطع تونل وابسته است که در تحقیق حاضر، با کاربرد نرمافزار المان محدود ABAQUS به بررسی تأثیر برخی از این پارامترها بر میزان مناسب فشار جبهه کار تونلهای مکانیزه میپردازیم. با تحلیل مدلهای سهبعدی و اندازهگیری مقادیر جابهجاییهای جبهه کار تونل بهازای مقادیر متفاوت فشار جبهه کار و پارامترهای بررسی شده، مقدار مناسب فشار نگهدارنده تخمین زده شده است. صحتسنجی روند مدلسازی بر اساس نتایج ابزاربندی پروژۀ خط 2 مترو تبریز انجام یافته است. نتایج حاصل نشاندهندۀ تأثیر چشمگیر مدول الاستیسیته خاک در مقدار فشار جبهه کار است و بهعنوان الگوی کلی، با افزایش مدول الاستیسیته فشار مناسب جبهه کار کاهش مییابد. همچنین، مقادیر مناسب فشار جبهه کار بهدست آمده با روشهای تحلیلی جانکسز-استاینر، آنگونستا-کواری و روش تجربی COB مقایسه شده است که بیشترین تطابق با روش COBمشاهده شده است. لازم به ذکر است با پایین رفتن تراز آب زیرزمینی و در مدولهای الاستیسیته کم (کمتر از 20 مگاپاسکال در پژوهش انجام شده)، رابطۀ COB فشار جبهه کار کمتری نسبت به حالت مناسب ارائه میدهد که باید در محاسبات فشار جبهه کار در نظر گرفته شود.
دکتر عیسی حاجی رادکوچک، دکتر بهزاد رهنما، دکتر حسن نصراله زاده ساروی، آقای علی شهبازی، آقای رضا رائجی، آقای کاظم بابائی زیارتی،
جلد 18، شماره 3 - ( پائیز 1403 )
چکیده
بسیاری از محققان و پژوهشگران معتقدند که تأمین آب سالم، دفع بهداشتی و مدیریت بهینه سه محور سلامت را تشکیل میدهند و در همه این موارد ضمن توجه به فرایند انجام کار کنترل مستمر نیز صورت گیرد. این مطالعه با هدف بررسی فصلی کیفیت فیزیکوشیمیایی و میکروبی آب رودخانه قرهسو استان گلستان با استفاده از شاخص IRWQIsc طراحی و اجرا شد. برای رودخانه قرهسو 6 ایستگاه نمونهبرداری مشخص شده و نمونهبرداری با تناوب هر ماه یکبار در چهار فصل سال 1400 انجام شد.
پارامترهای اندازهگیری شده شامل پارامتر pH، COD ، BOD، اکسیژن محلول (DO)، هدایت الکتریکی (EC)، آمونیوم (NH4)، نیترات (NO3)، فسفات (PO4)، سختی کل(TH)، کدورت و کلیفرم مدفوعی بود. با توجه به پارامترهای اندازهگیری شده شاخص کیفیت آبهای سطحی ایران IRWQIsc محاسبه شد. نتایج حاصل از مطالعه بر اساس شاخص نشان داد که کیفیت این شاخص برای تمام ایستگاهها در تمام فصول بین 70/5 تا 14/7 بود است.
بر اساس این شاخص در پنج طبقه خوب (85-70/1)، نسبتاً خوب (70-55/1)، نسبتاً بد (44/9-30)، بد (29/9-15) و خیلی بد (کمتر از 15) قرار میگیرد. پارامترهای تاثیرگذار شامل کل جامدات، کدورت، نیترات، درجه حرارت و کلیفرم مدفوعی بوده است. میتوان نتیجه گرفت که میزان 70/5 با کیفیت خوب مربوط به (روستای توسکستان) در فصل زمستان و میزان 14/7 با کیفیت خیلی بد مربوط به (پل قره تپه) در فصل تابستان است که کیفیت آب رودخانه در ایستگاه پل جاده گرگان به آققلا (قربان آباد) در تمام فصول در طبقه بد قرار دارد به علت ورود مواد آلاینده شهری و صنعتی به این ایستگاه میباشد و ایستگاه روستای توسکستان در اکثر فصول دارای کیفیت خوب و نسبتاً خوب بهدلیل اینکه توسکستان در بالا دست قرار گرفته و ورودی آبهای جاری شفاف و پاک به آن منطقه بیشتر است و از آلاینده های صنعتی و شهری فاصله دارد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق میتوان پیشنهاد داد که منابع آلاینده ورودی به رودخانه قرهسو از ابتدا تا انتهای رودخانه مشخص گردد و کیفیت میکروبی از نظر میکروارگانیسمهای پاتوژن و کیفیت شیمیایی از لحاظ عناصر فلزات سنگین و سموم بررسی و رودخانه به صورت دوره زمانی مشخص جهت تعیین وضعیت کیفی طبق دستورالعمل پایش شود.