32 نتیجه برای Ph
عباس ضیغمی، ناصر عبدی،
جلد 10، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
رودخانۀ شربیان در استان آذربایجانشرقی، شهرستان سراب، دهستان شربیان واقع است. رسوبات این رودخانه از واحدهای سنگی متعلق به الیگومیوسن و میوسن تأمین میشود که شامل واحدهای سنگی کنگلومرا، ماسهسنگ، آهک، مارن و شیل است. این رسوبات مواد اولیۀ آسفالت دو کارخانۀ آسفالت گرم را که در مجاورت رودخانه ساخته شدهاند، تأمین میکند و آسفالت تهیه شده عمدتاً در استانهای مجاور استفاده میشود که آب و هوای نسبتاً سرد دارند. آنالیز ترکیبی این رسوبات بیانگر میزان سیلیس زیاد (60 درصد) است و آسفالتهایی که از این رسوبات تهیه میشوند، در فصول سرد سال مستعد پدیدۀ عریانشدگی میشوند. طی این فرایند، با نفوذ رطوبت بهداخل مصالح سنگی و مخلوط آسفالتی، اتصال قیر- مصالح تضعیف شده و زمینه برای تخریب آسفالت فراهم میگردد. با توجه به اینکه نقش رسوبات و تأثیر آن در کیفیت آسفالت در این منطقه بررسی نشده است، از این رو، در این پژوهش علاوه بر پرداختن بهعلت رسوبشناسی تخریب آسفالت، راهحلهای مقابله با این پدیده نیز بررسی و ارائه شده است. این تحقیق بر اساس روشهای مرسوم رسوبشناسی، استانداردهای مختلف ASTM،AASHTO و نیز آییننامههای راهسازی و دستورالعملهای وزارت راه و شهرسازی صورت گرفته است. در این پژوهش برای مقابله با پدیدۀ عریانشدگی، از تأثیر توأم آهک هیدراته (فیلر آهکی) و فیلر طبیعی مصالح سنگی با نسبتهای متفاوت (با 3-5/1 درصد آهک هیدراته) استفاده شده و پارامترهای استحکام، نرمی، مقاومت کششی غیرمستقیم بهعنوان معیارهایی برای ارزیابی کیفیت و دوام آسفالت در مقابل پدیدۀ عریانشدگی ارزیابی شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که با اضافه کردن افزودنیهای مذکور در نسبتهای مختلف، پارامترهای مذکور تغییر یافته و نسبت به حالت اولیه بهتر میگردند. از این رو، آسفالت تولیدی دارای کیفیت و دوام بیشتری نسبت بهروشها و طرحهای گذشته است. بر اساس این نتایج، درجه عریانشدگی در حداکثر حالت این نسبت یعنی با ترکیب 3 درصد آهک، به عدد 1 رسیده و با افزایش و بهبود سایر پارامترها، پدیدۀ عریانشدگی تقریباً از بین میرود. بر این اساس، بهکارگیری نتایج این تحقیق میتواند از تخریب جادههای آسفالتی بکاهد و از لحاظ اقتصادی بسیار مطلوب واقع گردد.
محمدحسین قبادی، معصومه کاپلهای،
جلد 10، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
دوامپذیری در پژوهشهای زمینشناسی مهندسی پارامتری مهم است که میزان تخریبپذیری سنگ را در مقابل فرآیندهای شیمیایی و مکانیکی نشان میدهد. این پدیده به ترکیب شیمیایی، تخلخل و بافت سنگ وابسته است. در این پژوهش با انجام آزمایشهای دوامپذیری در محلولهای با pHهای متفاوت اثر خصوصیات کانیشناسی روی دوامپذیری سنگ بررسی شده تا درک بهتری از ارتباط بین ترکیب شیمیایی سنگ و دوامپذیری بهدست آید. نتایج نشان داده که شرایط محلول اسیدی روی سنگهای غنی از کربنات کلیسم مؤثر است در حالیکه سنگهای دارای سیلیس زیاد، تحت تأثیر این شرایط قرار نمیگیرند. دوامپذیری این گروه از سنگها به بافت سنگ وابستگی زیادی دارد.
عمید عرفانی، علی قنبری، علی معصومی،
جلد 10، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
زلزلههای گذشته نشان دادهاند که بینظمیهای توپوگرافی تأثیرات چشمگیری بر پاسخ لرزهای ساختگاه داشته و با بزرگنمایی پاسخها سبب آسیبهای شدیدی بر سازهها شده است. تحقیقات صورت گرفته بر رفتار لرزهای توپوگرافی شیب نشان داده است که پاسخ دینامیکی سطح آزاد و سیستم خاک- سازه بهشدت تحت تأثیر شکل توپوگرافی و ویژگیهای خاک ساختگاه است. همچنین زاویه و ارتفاع شیب، فرکانس تحریک ورودی، رفتار غیرخطی خاک و عمق سنگ بستر از دیگر پارامترهای مؤثر بر پاسخ کل سیستم است علاوه بر این پژوهشها نشان دادهاند که حضور سازه در مجاورت شیب بر تغییر الگوی رفتار لرزهای این توپوگرافی بسیار مؤثر بوده است اما این بررسیها بسیار محدود است از این رو، در این تحقیق به بررسی تأثیر حضور سازه در تغییر الگوی رفتار لرزهای توپوگرافی شیب میپردازیم. پارامترهای بررسی شده در این مقاله برای بررسی اندرکنش توپوگرافی- خاک-سازه، زاویۀ شیب و فرکانستحریک وروردی است که نتایج نشان میدهند در حالت حضور سازه در مجاورت شیب بهطورکلی در محل سازه شاهد افزایش پاسخ نسبت به میدان آزاد هستیم که بهطور میانگین، مقدار شتاب افقی در محل سازه تقریباً 3/1 برابر شتاب در میدان آزاد است و همچنین نتایج نشان میدهد که حضور سازه در مجاورت شیب موجب انتقال حداکثر پاسخ به فاصلهای دورتر از محل سازه میشود که بهطور میانگین مقدار شتاب افقی در این نقطه نیز تقریباً 6/1 برابر شتاب در میدان آزاد است. لازم به ذکر است که نتایج ارائه شده در این مقاله برای یک نوع خاک با سختی متوسط که بر اساس آیینامه 2800 در ردۀ تیپ III قرار میگیرد ارائه شده است.
نیما حیدرزاده، تانیا تسلیمی،
جلد 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
در این تحقیق عملکرد رسهای معمولی و اصلاح شده در مقاومت فشاری آزاد خاک آلوده به فنل در فنآوری تثبیت و جامدسازی بررسی شد. تمامی نمونهها شامل2000 میلیگرم بر کیلوگرم فنل بود. از سیمان سفید (15و 30 درصد وزنی) بهعنوان جامدکننده و از رسهای معمولی و اصلاح شده (8، 15 و 30 درصد وزنی) بهعنوان مواد افزودنی با عمر نمونههای 28 روزه استفاده شد. با افزایش مقدار رسها، مقاومت فشاری آزاد کاهش یافت و این کاهش در نمونههای شامل رس اصلاح شده بیشتر از نمونههای رس معمولی مشاهده شد. مقادیر مقاومت فشاری آزاد تمامی نمونهها توانست استانداردهای حداقلی تعیینشده برای دفع در محلهای بهداشتی از سوی کشورهای فرانسه، هلند، بریتانیا و امریکا را برآورده سازد. نمونه شامل 30 درصد سیمان سفید و 8 درصد بنتونیت، بیشترین مقدار مقاومت فشاری (4856 کیلوپاسکال) و نمونه شامل 15 درصد سیمان سفید و 30 درصد رس اصلاح شده، کمترین مقدار مقاومت فشاری آزاد (2226 کیلوپاسکال) را نشان دادند. با توجه به اینکه قیمت رس اصلاحشده بیشتر از رس معمولی است، اگر در فرآیند تثبیت و جامدسازی خاک آلوده به فنل فقط عامل مقدار مقاومت فشاری مد نظر باشد، استفاده از رس معمولی در مقایسه با رس اصلاح شده مقرون به صرفهتر خواهد بود
خانم معصومه اعلایی، دکتر مریم ده بزرگی، دکتر محمدرضا قاسمی، دکتر رضا نوزعیم،
جلد 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
گسترۀ بررسی شده در جنوب البرز مرکزی و لبۀ شمالباختری ایران مرکزی در بین گسلهای لرزهخیز ایپک با راستای تقریبی خاوری- باختری و گسل آوج با راستای شمالباختری- جنوبخاوری واقع شده است و محل رخداد زمینلرزههای مهم تاریخی و دستگاهی متعددی است. در این پژوهش بهمنظور تعیین میزان فعالیت نوزمینساختی، زمینساخت فعال منطقه ارزیابی شده است و تحلیل خطراحتمالی گستره نیز انجام شده است. بنابراین برای بررسی فعالیت زمینساختی اخیر منطقۀ بررسی شده، از 6 شاخص زمینریختی گرادیان طولی رود (SL)، سینوسی پیشانی کوهستان (Smf)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf)، تقارن نداشتن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi) و نسبت شکل حوضه زهکشی (Bs) استفاده شده است. درنهایت، پس از محاسبه شاخص زمینساخت فعال(Iat) ، گستره به 4 ردۀ فعالیت زمینساختی بسیار زیاد، زیاد، متوسط و کم در محیط ArcGIS10.1 پهنهبندی شده است. بهمنظور پهنهبندی شتاب گستره از دادههای لرزهای، نرمافزار Kijko، نرمافزار PSHA و روابط کاهندگی استفاده شده است که در نتیجه آنها کمینه و بیشینه شتاب برای عمر مفید سازه 75 سال بهترتیب 33/0 و 45/0 گرم و برای 475 سال 46/0 و 60/0 گرم برآورد شده است. مقادیر بهدست آمده از شاخصهای زمینریختی و نیز پهنهبندی شتاب منطقه نشاندهندۀ فعالیت زمینساختی زیاد در نزدیکی گسلهای ایپک، حسنآباد، سلطانیه و آوج است. نتایج به دست آمده همخوانی بسیار زیادی با شواهد صحرایی و زمینریختهای بهدست آمده از برداشتهای میدانی ارائه میدهند.
دکتر سیامک بهاروند، مهندس سلمان سوری، دکتر جعفر رهنماراد، مهندس مسعود جودکی،
جلد 12، شماره 2 - ( 5-1397 )
چکیده
حوضه آبریز وارک، یکی از زیرحوضههای رودخانۀ دز است که با مساحت 9/139 کیلومتر مربع در استان لرستان واقع شده است. این تحقیق با هدف تحلیل فعالیت زمینساختی حوضه و همچنین بررسی ارتباط خطوارهها با خطر زمینلغزش با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شده است. در این پژوهش از 4 شاخص مورفوتکتونیکی شامل گرادیان طولی رودخانه (SL)، منحنی هیپسومتری حوضه (HC)، پیچ و خم رودخانه (S) و عدم تقارن حوضۀ زهکشی (AF) استفاده و نتایج تجزیه و تحلیل آنها با شاخصی تحت عنوان زمینساخت فعال (Iat) بیان شده است. محاسبۀ شاخص زمینساخت فعال نسبی نشان میدهد که منطقه از نظر تکتونیکی در کلاس فعال قرار دارد. بهمنظور بررسی ارتباط خطوارهها با خطر زمینلغزش، ابتدا نقشۀ خطوارهها و عوامل مؤثر بر لغزش با استفاده از پردازش تصاویر ماهوارهای لندست 8 در محیط نرمافزار ENVI 4.8 و بازدیدهای میدانی تهیه شده است. سپس با استفاده از روش منطق فازی نقشه خطر زمینلغزش در حوضۀ بررسی شده تهیه و با تلفیق آن با نقشه خطوارهها، ارتباط بین خطوارهها و نقشۀ خطر زمینلغزش در محیط نرمافزار ArcGIS بررسی شده است. بر اساس نتایج بهدست آمده از نقشۀ خطر زمینلغزشهای منطقه بهترتیب 40/12، 25/8، 37، 61/32 و 73/9 درصد از مساحت منطقه در کلاسهای خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. همچنین نتایج بهدست آمده نشان میدهد که بهعلت تکتونیک فعال منطقه ارتباط نزدیکی بین خطوارهها و مناطق با خطر لغزش بالا وجود دارد.
ساسان نریماننژاد، علیرضا جعفریندوشن، علی معصومی، عبدالله سهرابیبیدار، علی قنبری،
جلد 12، شماره 2 - ( 5-1397 )
چکیده
از آنجاکه اغلب شهرها در نزدیکی و یا روی درههای آبرفتی بنا شدهاند، اثرهای هندسه حوضۀ رسوبی بر حرکت زمین در مهندسی ژئوتکنیک لرزهای اهمیت ویژهای دارد. انحنای حوضهای که در آن خاکهای آبرفتی نرمتر رسوبگذاری شده است، میتواند امواج حجمی را حبس کرده و موجب میشود که برخی از امواج حجمی برخوردی، بهصورت امواج سطحی در لایه آبرفتی منتشر شوند، این امواج میتوانند لرزشهای شدیدتر و طولانیتری نسبت به آنچه در تحلیل یک بعدی با فرض انتشار قائم امواج برشی تخمین زده میشوند ایجاد کنند. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار المان محدود آباکوس چهار شکل حوضۀ رسوبی شامل مستطیلی، ذوزنقهای، بیضی و مثلثی در حوزه زمان تحلیل شدند و اثر شکل هندسی حوضه رسوبی و همچنین اثر محتوای فرکانسی موج تحریک در هر یک از حوضهها بررسی شد و نتایج آن با تحلیل یک بعدی مقایسه شد. نتایج نشان میدهد پاسخهای تحلیل یک بعدی با دو بعدی اختلاف بسیاری دارد این اختلاف تا 45/1 برابر پاسخ شتاب تحلیل دوبعدی به یک بعدی در حوضۀ مستطیل شکل است. مدل حوضه مستطیل شکل که در این تحقیق بررسی شده است در مقایسه با سایر حوضهها پاسخهای بیشتری دارد.
هادی فتاحی، زهره بیات زاده فرد،
جلد 12، شماره 5 - ( 10-1397 )
چکیده
بیشینۀ نشست سطح زمین یکی از پارامترهای مهم در عملیات حفاری مکانیزه از نوع متعادلکنندۀ فشار زمین (EPB) است که قبل از حفاری باید تعیین شود. زمانیکه مدلسازی بسیار پیچیده میشود، روشهای هوش مصنوعی بهعنوان یک راهحل استفاده میشوند. این روشها در ابتدا با استفاده از دادههای واقعی آموزش میبینند و سپس به پردازش اطلاعات ناشناخته میپردازند. در این پژوهش برای پیشبینی نشست زمین در تونلسازی مکانیزه از نوع EPB از روشهای هوش مصنوعی سیستم استنتاج تطبیقی عصبی- فازی (انفیس) و ترکیب شبکۀ عصبی مصنوعی با الگوریتم بهینهسازی مبتنی بر جغرافیای زیستی استفاده شده است. در این پژوهش دو مدل انفیس شامل انفیس- خوشهبندی کاهشی و انفیس- خوشهبندی C-means فازی استفاده شده است. برای اثبات توانایی روشهای مذکور از دادههای پروژه مترو بانکوک، تایلند استفاده شده است. در این مدلها پارامترهای عمق، فاصله تا سینه کار، سطح آب زیرزمینی، متوسط فشار پشت کاتر، متوسط نرخ نفوذ، زاویهای که درزهها با سینه کار میسازند، فشار تزریق و درصد پرشدگی تزریق بهعنوان ورودی و بیشینۀ نشست سطح زمین بهعنوان خروجی درنظر گرفته شده است. برای بررسی عملکرد مدلها از دو شاخص آماری ضریب تعیین (R2) و میانگین مربعات خطا استفاده شده است که نهایتاً انفیس- خوشهبندی کاهشی بهترین عملکرد را در بین سایر مدلها داشته است.
سعید مجدی فر، نسترن استاد مهدی عراق،
جلد 13، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از سنجنده آستر تلاش شده است کاربرد الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در تفکیک دگرسانیهای هیدروترمال ذخایر مس پورفیری بررسی شود. برای آموزش این الگوریتم در مجموع 2204 پیکسل از مناطق کانیسازی شده انتخاب شد. باندهای 4، 6، 7 و 8 سنجنده آستر برای شناسایی دگرسانیهای فیلیک و آرژیلیک و 9 باند محدودۀ مرئی و مادون قرمز نزدیک برای شناسایی دگرسانی پروپیلیتیک بهعنوان ورودی این الگوریتم انتخاب شدند. بهمنظور ارزیابی خطای طبقهبندی، ماتریس درهم آمیختگی بررسی شد. نتایج ماتریس در هم آمیختگی بیانگر آن است که خطای طبقهبندی برای زون فیلیک و آرژیلیک نسبتاً بالاست و امکان تفکیک این دو زون به سادگی امکانپذیر نیست در حالیکه دگرسانی پروپیلیتیک بهخوبی طبقهبندی شده است. همچنین این تحقیق تابع خطای جدیدی بهنام خطای کور را تعریف کرد که با استفاده از ماتریس درهم آمیختگی نسبت پیکسلهای دگرسان طبقهبندی نشده را محاسبه میکند. بر اساس مقدار این خطا، ماشین بردار پشتیبان 6/73 درصد از پیکسلهای دگرسان را طبقهبندی نمیکند. همچنین صحت کل طبقهبندی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان برابر06/66 درصد و ضریب کاپا برابر6522/0 است.
سید محمد علی صدرالدینی، نوید هادیانی،
جلد 13، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده
نتایج حاصل از پژوهشهای متعددی نشان داده است که در خلال وقوع یک زلزله مشخصات لرزهای حرکت زمین در فواصل نزدیک به ابعاد سازههای مهندسی طویل بهطور چشمگیری تغییر میباید. تعیین دقیق مشخصات حرکت زمین در نقاط واقع بر یال درهها بهدلیل قرارگیری تکیهگاههای سازههای طویلی مانند سدها و پلها روی آنها اهمیت خاصی در مهندسی زلزله دارد. هدف این مقاله تولید زلزلههای مصنوعی غیریکنواخت در یال درههای مثلثی با درنظرگیری اثرات توپوگرافی دره است. بهمنظور تولید زلزلههای مصنوعی غیریکنواخت از روش بازنمایش طیفی که یکی از پرکاربردترین روشهای موجود در زمینۀ تولید تاریخچههای زمانی غیریکنواخت است، استفاده میشود. در اکثر پژوهشهای موجود در ادبیات فنی توابع نبود انسجام لرزهای برای ساختگاههای مسطح ارائه شدهاند،از اینرو، نمیتوانند الگوی مناسبی برای تولید زلزلههای مصنوعی در سازههای طویلی مانند پلها و سدها که تکیهگاههای آنها درون عوارض توپوگرافی دره قرار دارند باشند. بهمنظور درنظرگیری اثرات توپوگرافی ابتدا الگوی تقویت طیفی امواج لرزهای در عارضۀ دره از طریق انجام تحلیل دینامیکی تاریخچۀ زمانی بهوسیلۀ برنامه Flac2D بهدست آمده و سپس از توابع تقویت بهدست آمده در تولید رکوردهای متغیر در یال دره استفاده میشود. مقایسۀ مشخصات رکوردهای تولید شده با توابع تقویت دره نشان میدهد روش پیشنهادی این مقاله بهطور موفقیتآمیزی قادر به تولید تحریکات غیریکنواخت تکیهگاهی در یال دره است.
محمد حسین قبادی، مهرداد امیری، فرهاد آلیانی،
جلد 14، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
بخش اعظم شرق و جنوب شرق استان کرمانشاه از رخنمون پریدوتیتها تشکیلشده است. شناخت ویژگیهای زمینشناسی مهندسی پریدوتیتهای هرسین به شناخت عمومی زمینشناسی مهندسی محل کمک زیادی میکند. هدف این مقاله بررسی و معرفی خصوصیات زمینشناسی مهندسی پریدوتیتهای هرسین در استان کرمانشاه است. در این پژوهش، بهمنظور شناخت خصوصیات و رفتار مهندسی این سنگها، ۱۵ بلوک از پریدوتیتهای هرسین انتخاب شد و برای انجام آزمایشهای آزمایشگاهی به آزمایشگاه انتقال داده شد. خصوصیات سنگشناسی، ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی پریدوتیتها تعیین شده است. نمونهها تحت آزمایشهای سختی چکش اشمیت، دوام وارفتگی، شاخص بار نقطهای، مقاومت فشاری تکمحوری، مقاومت کشش برزیلی و سرعت موج قرار گرفتهاند. نتایج این تحقیق نشان داد که تفاوت در خصوصیات سنگشناسی و فیزیکی منجر به تغییر در خصوصیات مکانیکی آنها شده است. با استفاده از آنالیزهای رگرسیون نرمافزار Excell، ارتباط بین خصوصیات فیزیکی و مکانیکی پریدوتیتها تعیین شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، میزان انطباق بیشتری بین نتایج خصوصیات مکانیکی در حالت خشک نسبت به اشباع وجود دارد. بیشترین انطباق بین آزمایش مقاومت کششی برزیلی(BTS) با سختی اشمیت (SHV) در حالت خشک است که میزان ضریب تعیین(r2) برابر ۰/۹۵ است
بختیار فیضی زاده، میثم سطانی،
جلد 14، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، تولید نقشههای حساسیت زمینلغزش برای محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه و تأثیر آن بر شریانهای حیاتی و ثانیاً تجزیه و تحلیل مهمترین عوامل تأثیرگذار در افزایش خطر زمینلغزش است. در این پژوهش از سه روش منطق فازی، مثلث سلسله مراتبی فولر و تحلیل سلسله مراتبی فازی (F-AHP) استفاده شده است. روشهای مذکور از روشهای تحلیل تصمیمگیری چندمعیاره بهمنظور ارزیابی علمی نواحی مستعد زمینلغزش در محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه است. برای انجام تحقیق معیارهای اصلی در قالب لایههای اطلاعاتی شناسایی شده و برای تلفیق استفاده شدند. سپس برای تعیین میزان استعداد محدودۀ بررسی شده نسبت به رخداد زمینلغزش براساس روش منطق فازی، مثلث سلسله مراتبی فولر و سلسله مراتبی فازی (F-AHP) اقدام به پهنهبندی شده است. نهایتاً، عملکرد روشهای مختلف در تولید نقشههای حساسیت زمینلغزش با استفاده از شاخصهای صحتسنجی "جمع مطلوبیت "، "درصد منطقه بحرانی" و منحنی مشخصه عملکرد سیستم با یکدیگر مقایسه شد تا روش مطلوب و کاربردی برای محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه بهمنظور مدیریت خطر زمین لغزش تعیین شود. در نهایت با تلفیق دادهای متناسب با وزنهای استخراج شده، نسبت به تهیه نقشه پهنهبندی زمینلغزش اقدام شد. نتایج تحقیق حاضر در شناسایی نسبت محاطرات محیطی و آسیبپذیری این محور تبادلاتی نقش مهمی داشته و میتواند راهگشای برنامه ریزان و تصمیمگیران برای کاهش نسبت خسارات و مدیریت بحران استفاده شود.
رضا احمدی، زهرا بهارلوئی،
جلد 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
در کانسار مس درۀ زرشک یزد دادههای ژئوفیزیکی مغناطیس سنجی، مقاومت ویژه و قطبش القایی برداشت شده و تعداد 25 حلقه گمانه اکتشافی در سطح محدوده حفاری شده است. در پژوهش حاضر مدلسازی وارون و پردازش دادههای ژئوفیزیکی و میزان انطباق کیفی و کمی آنها با دادههای عیارسنجی گمانهها انجام شده است. برای این منظور ابتدا نقشه شدت میدان مغناطیسی کل بعد از اعمال فیلترها و پردازشهای لازم ترسیم شد و گسترش سطحی و عمقی بیهنجاریها روی آن مشخص شد. ترسیم پروفیل بیهنجاری ایستگاههای برداشت مغناطیسی منطبق بر چهار پروفیل ژئوالکتریکی نشان میدهد که اغلب محدودههای بیهنجار مغناطیسی، دارای بارپذیری زیاد و مقاومت ویژه کم نیز هستند که بر تطابق کیفی دادههای مغناطیسی و ژئوالکتریک با یکدیگر و در نتیجه افزایش احتمال کانیسازی در منطقه دلالت دارد. سپس براساس تفسیر کیفی مقاطع ژئوالکتریک، موقعیت بهینه حفاری روی هر پروفیل پیشنهاد شد. ترسیم مقطع ماده معدنی منطبق بر پروفیلهای ژئوالکتریک با استفاده از دادههای عیارسنجی گمانهها نشان داد که حفاری برخی گمانهها مبتنی بر نتایج عملیات ژئوفیزیکی نیست و بدون هیچگونه منطق، هدف و طراحی درستی صورت گرفته است. بهطورکلی بررسی میزان تطابق کیفی نتایج عملیات برداشت ژئوالکتریک با دادههای عیارسنجی گمانهها تطابق کیفی نسبتاً خوبی را نشان داد. همچنین بررسی میزان همبستـگی خطی بین دادههای ژئوفیزیکی وارونسازیشده با دادههای عیارسنجی گمانهها در یک محـدودۀ مشخص و یکسان، بعد از یک شبکهبندی معین و برابر و درونیابی مقادیر آنها، بهطورکلی انطباق کمی نسبتاً خوبی (بین 4/0 تا 7/0) نشان داد.
محدثه صادقی، دکتر ناصر حافظی مقدس، دکتر محمد غفوری، دکتر مهرداد امیری، دکتر علی بشری،
جلد 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
طراحی سازههای زیرزمینی یا سطح الارضی بر روی بستر سنگی وابسته به خواص فیزیکی و مکانیکی میباشد. با توجه به این که در معدن زغالسنگ طبس روش استخراج جبهه کار طولانی و از نوع تخریبی است لذا ارزیابی خصوصیات ژئومکانیکی سنگهای در برگیرنده ضرورت بیشتری دارد. در این پژوهش به بررسی خصوصیات واحدهای سنگی تونل شرقی شماره 3 معدن پروده زغالسنگ طبس پرداخته شده است. مطالعه بر روی 3 نمونه سنگ شامل شیل، ماسهسنگ و گلسنگ مطالعه انجام شده است. با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش روابط تجربی جدید ارائه شده است. برای رسیدن به خصوصیات ژئومکانیکی و روابط تجربی آزمونهای فیزیکی شامل تخلخل، درصد جذب آب و وزن واحد حجم و خصوصیات مکانیکی شامل مقاومت فشاری تکمحوری، شاخص بار نقطهای، مقاومت کششی برزیلی، آزمایش برش مستقیم، دوام داری، شاخص شکنندگی انجام شده است. برای رسیدن به هدف مورد نظر مناسبترین روابط با استفاده از روش رگرسیون ارائه گردیده است. تحلیلهای آماری وجود همبستگی خوب پارامترهای مختلف را در نمونههای شیل، ماسهسنگ و گلسنگ نشان میدهند.
دکتر داود فریدونی، دکتر سید ساجدالدین موسوی، دکتر اسماعیل نجفی، دکتر غلامرضا خانلری،
جلد 16، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
بررسی و شناخت ویژگیهای هیدروژئومورفولوژی لازمه شناخت رفتار رودخانه و فرآیندهای فعال در آن است. این موضوع، علاوه بر شناخت وضعیت فرسایش و رسوبزایی و تغییر مسیر رودخانه، به ساخت صحیح سازههای مهندسی و فعالیتهای انسانی در حوضه آبریز رودخانه کمک میکند. رودخانه گیان با میانگین دبی سالیانه 3/2 متر مکعب در ثانیه، یکی از سرشاخههای رودخانه گاماسیاب در استان همدان است. از نظر زمینشناسی و هیدروژئومورفولوژی، رودخانه گیان یک رودخانه کوچک است که با ساختارهای زمینشناسی منطقه کاملاً دارای انطباق است. محاسبه ضریب سینوسی مشخص ساخت که این رودخانه یک رودخانه مئاندری است که طول موج، دامنه نوسان و پهنای کمربند مئاندرها در بخش کوهستانی آن کمتر از محدوده دشت است. شیب بستر این رودخانه نسبتاً کم است و در قسمتهای مختلف خود در رده رودخانههای فرسایشی و رسوبگذار طبقهبندی میشود. رودخانه گیان در بخش کوهستانی دارای بستر سنگی و در محدوده دشت دارای بستر آبرفتی است. حوضه آبریز رودخانه گیان در رده حوضههای آبریز کوچک مساحت قرار میگیرد و بر اساس مقدار ضریب گراولیوس، شکل آن تقریباً کشیده است. ارتفاع حوضه آبریز رودخانه گیان بین 1455 و 2700 با متوسط وزنی برابر 20/1715 متر از سطح دریا است و با افزایش ارتفاع توزیع مساحت آن کاهش مییابد. زمان تمرکز حوضه آبریز برابر 204/4 ساعت تعیین گردید. استفاده از دادهها و نتایج حاصل از انجام این پژوهش میتواند در برنامهریزی کاربری اراضی، کاربردهای مهندسی و اجرایی جهت پیشبینی تغییرات رودخانه و محافظت از سازههای مهندسی مانند جاده، پل، سازههای ساحلی و راهآهن، حفاظت زمینهای کشاورزی منطقه و توسعه گردشگری مؤثر باشد.
مهندس عباس صفری، دکتر امید توسلی، دکتر خلیل رضایی، دکتر سید حمید لاجوردی،
جلد 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
مدیریت پسماند یکی از نیازهای اصلی هر جامعه بوده، که بسته به میزان تولید و ترکیب آن، دارای گزینههای مختلفی از جمله استفاده از دفن زباله است، که ویژگیهای ساختگاه اولین و مهمترین گام در انتخاب محل این مدفن زبالهها میباشد و مستلزم ارزیابیهای متعدد و مستمر آنها بویژه مطالعات پایش آلودگی آب و خاک است. در این مقاله، مطالعات ژئوالکتریکی و ژئوشیمی جهت این پایشها در محدوده اراضی محل دپوی زباله در شهر دماوند مشتمل بر 24 سونداژ ژئوالکتریکی قائم با آرایه شلومبرگر در قالب 4 پروفیل در طی سه دوره زمانی انجام پذیرفت. همچنین تعداد 3 نمونه آب و 5 نمونه خاک و یک نمونه شیرابه نیز در طی دو دوره زمانی برداشت شده و برای آنالیز به آزمایشگاه ارسال شدند. نتایج آزمایشها نشان میدهند که خاک در محل تجمع و دفن زبالهها تا عمق دو متری آلوده شده و این آلودگی بسمت جنوب در حال گسترش میباشد، اما وجود یک لایه سیمانته شده مانع از نفوذ شیرابه به اعماق پایینترگردیده و بدلیل سطح ایستابی نسبتاً عمیق، آب زیرزمینی نیز دچار آلودگیهای فعلی و آتی نخواهد شد. همچنین زیاد بودن عمق سفره آب زیرزمینی، ضخامت ناحیه غیراشباع خاک، مدت زمان کوتاه دفن مواد، بارندگی کم و تبخیر تقریباً زیاد نیز باعث کاهش شیرابه تولیدی گردیده و pH آن در فصل خشک، قلیایی و در فصل مرطوب اسیدی شده است. در این محدوده در حال حاضر مقادیر EC، TDS و سایر ترکیبات یونی و فلزی، پایینتر از حد مجاز استانداردها بوده و هیچگونه آسیب زیستمحیطی به دنبال نخواهند داشت.
اصغر میلان، مهران شفیعی،
جلد 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
محاسبه حجم عملیات خاکی در معادن از موضوعات چالش برانگیز، پر هزینه و زمانبر این حوزه به شمار میرود. در پروژههای معدنی برای برنامهریزی فروش محصولات تولید شده و محاسبه هزینه-عملکرد پیمانکاران، محاسبه احجام خاکبرداری برای برآورد حجم استخراجی ضروری است. محاسبه احجام خاکی با چالشهای زیادی مانند انتخاب بهترین ابزار و روش اندازهگیری، تطبیق نقشههای تولید شده در اپوکهای مختلف، اعمال ضرایب تورم و تبدیل حجم به وزن همراه است. امروزه ابزارهایی چون اسکنرهای لیزری، توتالاستیشنها و دوربینهای متریک برای محاسبه احجام خاکی مورد استفاده قرار میگیرند. اما استفاده از آنها هزینهبر بوده و نیاز به اپراتور با تجربه دارد. بنابراین لازم است روشهای محاسبه احجام در زمان کمتر با دقت قابل قبول بررسی شود. در این تحقیق استفاده از گوشیهای هوشمند برای برآورد بهینه حجم عملیات خاکی مورد ارزیابی قرار گرفته است. دادههای تصویری بهدستآمده از گوشی هوشمند با روش ساختار ناشی از حرکت (SFM) پردازش شد و خروجی آن برای تولید مدل رقومی ارتفاعی به منظور تخمین حجم عملیات خاکی استفاده شد. اختلاف حجم خاک محاسبه شده نسبت به روشهای آزمایشگاهی و توتال استیشن برای دپو خاک و گودبرداری مورد مطالعه به ترتیب 86/3% و 84/1% است که نشان میدهد روش مورد استفاده در این تحقیق از دقت لازم برای محاسبه احجام خاکی برخوردار است، و با توجه به مزیتهای زیادی که نسبت به روشهای مرسوم از نظر هزینه و زمان دارد، میتواند جایگزین آنها شود.
دکتر مهران اصفهانی زاده سخی لنگرودی، دکتر محمد داودی، دکتر ابراهیم حق شناس، دکتر محمدکاظم جعفری،
جلد 18، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
در این مقاله دقت و کارایی روشهای ژئوفیزیکی لرزهای با منبع فعال و غیرفعال در تعیین ساختار زمینشناسی زیر سطحی یک ساختگاه منتخب در شهر عباسآباد واقع در شمال ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. دراین راستا ابتدا با حفر چندین گمانه اکتشافی ساختار زمینشناسی زیرسطحی ساختگاه مورد مطالعه با استفاده از آزمایشهای زمینشناسی مهندسی تعیین گردید. نتایج نشان داد که رسوبات سطحی ساختگاه عباسآباد از چهار لایه زمینشناسی مجزا با جنس غالب ماسهای تشکیل یافته است. سپس با حفر دو گمانه مجزای دیگر آزمایش ژئوفیزیک لرزهای با منبع فعال از نوع پایین چاهی به منظور تعیین دقیق پروفیل سرعت موج برشی در لایههای مختلف صورت پذیرفت. در بخش بعدی با استفاده از روش ثبت آرایهای امواج خردلرزه یا میکروتریمور که یک روش ژئوفیزیک لرزهای نوین و از نوع منبع غیرفعال میباشد، برای تعیین ساختار زمینشناسی زیرسطحی ساختگاه مورد مطالعه در قالب پروفیل سرعت موج برشی مورد استفاده قرار گرفت. برداشت آرایهای خردلرزهها با پانزده آرایش گوناگون گیرندهها (با تعداد و فواصل مختلف گیرندهها) و با دو روش F-K و SPAC مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو روش ژئوفیزیک لرزهای با منبع فعال و غیرفعال کارایی قابل قبولی در تعیین لایهبندی زمینشناسی زیرسطحی ساختگاه داشتهاند. همچین نتایج نشان داد روش پایین چاهی با دقت بالا سرعت موج برشی در هر لایه را نسبت به برداشت آرایهای میکروترمور تعیین میکند اما نیاز به تولید مصنوعی امواج لرزهای و حفر گمانه دارد. روش برداشت آرایهای خردلرزهها بدون نیاز به حفاری و تولید امواج لرزهای مصنوعی کارایی بالایی هم در تعیین لایهبندی زمین و هم تخمین سرعت موج برشی هر لایه داشته و به طور کلی نتایج این مقاله نشان داد که در تخمین سرعت موج برشی نسبت به روش پایینچاهی تا حداکثر ۱۰ درصد خطا نشان میدهد.
آقا فرهاد ملائی، دکتر رضا محبیان، دکتر علی مرادزاده،
جلد 18، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
شاخص شکنندگی یکی از پارامترهای مهم در بررسی و مدلسازیهای ژئومکانیکی است. روشهای زیادی برای تخمین شاخص شکنندگی ارائه شده است. یکی از روشهایی که امروزه زیاد مورد استفاده قرار میگیرد روشهای هوشمند است. در این مطالعه هدف ارائه الگوریتمی جدید با استفاده از الگوریتمهای یادگیری عمیق جهت پیشبینی شاخص شکنندگی در یکی از چاههای میدان هیدروکربنی در جنوب غرب ایران میباشد. در این مقاله ابتدا پارامترهای موثر برای ورودی الگوریتمها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مشخص گردید و در ادامه با استفاده از (شبکه عصبی بازگشتی + شبکه عصبی پرسپترون چندلایه) (LSTM+MLP) و (شبکه عصبی تبدیلی + شبکه عصبی بازگشتی) (CNN+ LSTM) شاخص شکنندگی تخمین زده شد و مقدار خطا (MSE) و ضریب تعیین (R2) برای دادههای آموزش و تست محاسبه گردید که برای دادههای آموزش و تست هر دو الگوریتم دارای ضریب تعیین نزدیک به 1 و خطای بسیار کم به دست آمده است. همچنین جهت اطمینان از نتایج الگوریتمها بخشی از داده به عنوان داده کور کنار گذاشته شد و خطا و ضریب تعیین برای این دادهها نیز محاسبه گردید که خطا (MSE CNN+LSTM =26.0425, MSE LSTM+MLP =32.075) به دست آمده است و ضریب تعیین
( R2 CNN+LSTM =0.8064, R2 LSTM+MLP =0.7615) به دست آمده است. نتایج بیانگر کارآیی الگوریتمهای یادگیری عمیق معرفی شده به عنوان روشی
جدید در پیشبینی شاخص شکنندگی میباشد که در مقایسه دو الگوریتم ارائه شده،الگوریتم (CNN+LSTM) دارای دقت بالاتر و خطای کمتری میباشد.
دکتر عیسی حاجی رادکوچک، دکتر بهزاد رهنما، دکتر حسن نصراله زاده ساروی، آقای علی شهبازی، آقای رضا رائجی، آقای کاظم بابائی زیارتی،
جلد 18، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
بسیاری از محققان و پژوهشگران معتقدند که تأمین آب سالم، دفع بهداشتی و مدیریت بهینه سه محور سلامت را تشکیل میدهند و در همه این موارد ضمن توجه به فرایند انجام کار کنترل مستمر نیز صورت گیرد. این مطالعه با هدف بررسی فصلی کیفیت فیزیکوشیمیایی و میکروبی آب رودخانه قرهسو استان گلستان با استفاده از شاخص IRWQIsc طراحی و اجرا شد. برای رودخانه قرهسو 6 ایستگاه نمونهبرداری مشخص شده و نمونهبرداری با تناوب هر ماه یکبار در چهار فصل سال 1400 انجام شد.
پارامترهای اندازهگیری شده شامل پارامتر pH، COD ، BOD، اکسیژن محلول (DO)، هدایت الکتریکی (EC)، آمونیوم (NH4)، نیترات (NO3)، فسفات (PO4)، سختی کل(TH)، کدورت و کلیفرم مدفوعی بود. با توجه به پارامترهای اندازهگیری شده شاخص کیفیت آبهای سطحی ایران IRWQIsc محاسبه شد. نتایج حاصل از مطالعه بر اساس شاخص نشان داد که کیفیت این شاخص برای تمام ایستگاهها در تمام فصول بین 70/5 تا 14/7 بود است.
بر اساس این شاخص در پنج طبقه خوب (85-70/1)، نسبتاً خوب (70-55/1)، نسبتاً بد (44/9-30)، بد (29/9-15) و خیلی بد (کمتر از 15) قرار میگیرد. پارامترهای تاثیرگذار شامل کل جامدات، کدورت، نیترات، درجه حرارت و کلیفرم مدفوعی بوده است. میتوان نتیجه گرفت که میزان 70/5 با کیفیت خوب مربوط به (روستای توسکستان) در فصل زمستان و میزان 14/7 با کیفیت خیلی بد مربوط به (پل قره تپه) در فصل تابستان است که کیفیت آب رودخانه در ایستگاه پل جاده گرگان به آققلا (قربان آباد) در تمام فصول در طبقه بد قرار دارد به علت ورود مواد آلاینده شهری و صنعتی به این ایستگاه میباشد و ایستگاه روستای توسکستان در اکثر فصول دارای کیفیت خوب و نسبتاً خوب بهدلیل اینکه توسکستان در بالا دست قرار گرفته و ورودی آبهای جاری شفاف و پاک به آن منطقه بیشتر است و از آلاینده های صنعتی و شهری فاصله دارد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق میتوان پیشنهاد داد که منابع آلاینده ورودی به رودخانه قرهسو از ابتدا تا انتهای رودخانه مشخص گردد و کیفیت میکروبی از نظر میکروارگانیسمهای پاتوژن و کیفیت شیمیایی از لحاظ عناصر فلزات سنگین و سموم بررسی و رودخانه به صورت دوره زمانی مشخص جهت تعیین وضعیت کیفی طبق دستورالعمل پایش شود.