32 نتیجه برای Ph
سعید مجدی فر، نسترن استاد مهدی عراق،
جلد 13، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از سنجنده آستر تلاش شده است کاربرد الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در تفکیک دگرسانیهای هیدروترمال ذخایر مس پورفیری بررسی شود. برای آموزش این الگوریتم در مجموع 2204 پیکسل از مناطق کانیسازی شده انتخاب شد. باندهای 4، 6، 7 و 8 سنجنده آستر برای شناسایی دگرسانیهای فیلیک و آرژیلیک و 9 باند محدودۀ مرئی و مادون قرمز نزدیک برای شناسایی دگرسانی پروپیلیتیک بهعنوان ورودی این الگوریتم انتخاب شدند. بهمنظور ارزیابی خطای طبقهبندی، ماتریس درهم آمیختگی بررسی شد. نتایج ماتریس در هم آمیختگی بیانگر آن است که خطای طبقهبندی برای زون فیلیک و آرژیلیک نسبتاً بالاست و امکان تفکیک این دو زون به سادگی امکانپذیر نیست در حالیکه دگرسانی پروپیلیتیک بهخوبی طبقهبندی شده است. همچنین این تحقیق تابع خطای جدیدی بهنام خطای کور را تعریف کرد که با استفاده از ماتریس درهم آمیختگی نسبت پیکسلهای دگرسان طبقهبندی نشده را محاسبه میکند. بر اساس مقدار این خطا، ماشین بردار پشتیبان 6/73 درصد از پیکسلهای دگرسان را طبقهبندی نمیکند. همچنین صحت کل طبقهبندی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان برابر06/66 درصد و ضریب کاپا برابر6522/0 است.
سید محمد علی صدرالدینی، نوید هادیانی،
جلد 13، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده
نتایج حاصل از پژوهشهای متعددی نشان داده است که در خلال وقوع یک زلزله مشخصات لرزهای حرکت زمین در فواصل نزدیک به ابعاد سازههای مهندسی طویل بهطور چشمگیری تغییر میباید. تعیین دقیق مشخصات حرکت زمین در نقاط واقع بر یال درهها بهدلیل قرارگیری تکیهگاههای سازههای طویلی مانند سدها و پلها روی آنها اهمیت خاصی در مهندسی زلزله دارد. هدف این مقاله تولید زلزلههای مصنوعی غیریکنواخت در یال درههای مثلثی با درنظرگیری اثرات توپوگرافی دره است. بهمنظور تولید زلزلههای مصنوعی غیریکنواخت از روش بازنمایش طیفی که یکی از پرکاربردترین روشهای موجود در زمینۀ تولید تاریخچههای زمانی غیریکنواخت است، استفاده میشود. در اکثر پژوهشهای موجود در ادبیات فنی توابع نبود انسجام لرزهای برای ساختگاههای مسطح ارائه شدهاند،از اینرو، نمیتوانند الگوی مناسبی برای تولید زلزلههای مصنوعی در سازههای طویلی مانند پلها و سدها که تکیهگاههای آنها درون عوارض توپوگرافی دره قرار دارند باشند. بهمنظور درنظرگیری اثرات توپوگرافی ابتدا الگوی تقویت طیفی امواج لرزهای در عارضۀ دره از طریق انجام تحلیل دینامیکی تاریخچۀ زمانی بهوسیلۀ برنامه Flac2D بهدست آمده و سپس از توابع تقویت بهدست آمده در تولید رکوردهای متغیر در یال دره استفاده میشود. مقایسۀ مشخصات رکوردهای تولید شده با توابع تقویت دره نشان میدهد روش پیشنهادی این مقاله بهطور موفقیتآمیزی قادر به تولید تحریکات غیریکنواخت تکیهگاهی در یال دره است.
محمد حسین قبادی، مهرداد امیری، فرهاد آلیانی،
جلد 14، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
بخش اعظم شرق و جنوب شرق استان کرمانشاه از رخنمون پریدوتیتها تشکیلشده است. شناخت ویژگیهای زمینشناسی مهندسی پریدوتیتهای هرسین به شناخت عمومی زمینشناسی مهندسی محل کمک زیادی میکند. هدف این مقاله بررسی و معرفی خصوصیات زمینشناسی مهندسی پریدوتیتهای هرسین در استان کرمانشاه است. در این پژوهش، بهمنظور شناخت خصوصیات و رفتار مهندسی این سنگها، ۱۵ بلوک از پریدوتیتهای هرسین انتخاب شد و برای انجام آزمایشهای آزمایشگاهی به آزمایشگاه انتقال داده شد. خصوصیات سنگشناسی، ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی پریدوتیتها تعیین شده است. نمونهها تحت آزمایشهای سختی چکش اشمیت، دوام وارفتگی، شاخص بار نقطهای، مقاومت فشاری تکمحوری، مقاومت کشش برزیلی و سرعت موج قرار گرفتهاند. نتایج این تحقیق نشان داد که تفاوت در خصوصیات سنگشناسی و فیزیکی منجر به تغییر در خصوصیات مکانیکی آنها شده است. با استفاده از آنالیزهای رگرسیون نرمافزار Excell، ارتباط بین خصوصیات فیزیکی و مکانیکی پریدوتیتها تعیین شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، میزان انطباق بیشتری بین نتایج خصوصیات مکانیکی در حالت خشک نسبت به اشباع وجود دارد. بیشترین انطباق بین آزمایش مقاومت کششی برزیلی(BTS) با سختی اشمیت (SHV) در حالت خشک است که میزان ضریب تعیین(r2) برابر ۰/۹۵ است
بختیار فیضی زاده، میثم سطانی،
جلد 14، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، تولید نقشههای حساسیت زمینلغزش برای محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه و تأثیر آن بر شریانهای حیاتی و ثانیاً تجزیه و تحلیل مهمترین عوامل تأثیرگذار در افزایش خطر زمینلغزش است. در این پژوهش از سه روش منطق فازی، مثلث سلسله مراتبی فولر و تحلیل سلسله مراتبی فازی (F-AHP) استفاده شده است. روشهای مذکور از روشهای تحلیل تصمیمگیری چندمعیاره بهمنظور ارزیابی علمی نواحی مستعد زمینلغزش در محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه است. برای انجام تحقیق معیارهای اصلی در قالب لایههای اطلاعاتی شناسایی شده و برای تلفیق استفاده شدند. سپس برای تعیین میزان استعداد محدودۀ بررسی شده نسبت به رخداد زمینلغزش براساس روش منطق فازی، مثلث سلسله مراتبی فولر و سلسله مراتبی فازی (F-AHP) اقدام به پهنهبندی شده است. نهایتاً، عملکرد روشهای مختلف در تولید نقشههای حساسیت زمینلغزش با استفاده از شاخصهای صحتسنجی "جمع مطلوبیت "، "درصد منطقه بحرانی" و منحنی مشخصه عملکرد سیستم با یکدیگر مقایسه شد تا روش مطلوب و کاربردی برای محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه بهمنظور مدیریت خطر زمین لغزش تعیین شود. در نهایت با تلفیق دادهای متناسب با وزنهای استخراج شده، نسبت به تهیه نقشه پهنهبندی زمینلغزش اقدام شد. نتایج تحقیق حاضر در شناسایی نسبت محاطرات محیطی و آسیبپذیری این محور تبادلاتی نقش مهمی داشته و میتواند راهگشای برنامه ریزان و تصمیمگیران برای کاهش نسبت خسارات و مدیریت بحران استفاده شود.
رضا احمدی، زهرا بهارلوئی،
جلد 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
در کانسار مس درۀ زرشک یزد دادههای ژئوفیزیکی مغناطیس سنجی، مقاومت ویژه و قطبش القایی برداشت شده و تعداد 25 حلقه گمانه اکتشافی در سطح محدوده حفاری شده است. در پژوهش حاضر مدلسازی وارون و پردازش دادههای ژئوفیزیکی و میزان انطباق کیفی و کمی آنها با دادههای عیارسنجی گمانهها انجام شده است. برای این منظور ابتدا نقشه شدت میدان مغناطیسی کل بعد از اعمال فیلترها و پردازشهای لازم ترسیم شد و گسترش سطحی و عمقی بیهنجاریها روی آن مشخص شد. ترسیم پروفیل بیهنجاری ایستگاههای برداشت مغناطیسی منطبق بر چهار پروفیل ژئوالکتریکی نشان میدهد که اغلب محدودههای بیهنجار مغناطیسی، دارای بارپذیری زیاد و مقاومت ویژه کم نیز هستند که بر تطابق کیفی دادههای مغناطیسی و ژئوالکتریک با یکدیگر و در نتیجه افزایش احتمال کانیسازی در منطقه دلالت دارد. سپس براساس تفسیر کیفی مقاطع ژئوالکتریک، موقعیت بهینه حفاری روی هر پروفیل پیشنهاد شد. ترسیم مقطع ماده معدنی منطبق بر پروفیلهای ژئوالکتریک با استفاده از دادههای عیارسنجی گمانهها نشان داد که حفاری برخی گمانهها مبتنی بر نتایج عملیات ژئوفیزیکی نیست و بدون هیچگونه منطق، هدف و طراحی درستی صورت گرفته است. بهطورکلی بررسی میزان تطابق کیفی نتایج عملیات برداشت ژئوالکتریک با دادههای عیارسنجی گمانهها تطابق کیفی نسبتاً خوبی را نشان داد. همچنین بررسی میزان همبستـگی خطی بین دادههای ژئوفیزیکی وارونسازیشده با دادههای عیارسنجی گمانهها در یک محـدودۀ مشخص و یکسان، بعد از یک شبکهبندی معین و برابر و درونیابی مقادیر آنها، بهطورکلی انطباق کمی نسبتاً خوبی (بین 4/0 تا 7/0) نشان داد.
محدثه صادقی، دکتر ناصر حافظی مقدس، دکتر محمد غفوری، دکتر مهرداد امیری، دکتر علی بشری،
جلد 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
طراحی سازههای زیرزمینی یا سطح الارضی بر روی بستر سنگی وابسته به خواص فیزیکی و مکانیکی میباشد. با توجه به این که در معدن زغالسنگ طبس روش استخراج جبهه کار طولانی و از نوع تخریبی است لذا ارزیابی خصوصیات ژئومکانیکی سنگهای در برگیرنده ضرورت بیشتری دارد. در این پژوهش به بررسی خصوصیات واحدهای سنگی تونل شرقی شماره 3 معدن پروده زغالسنگ طبس پرداخته شده است. مطالعه بر روی 3 نمونه سنگ شامل شیل، ماسهسنگ و گلسنگ مطالعه انجام شده است. با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش روابط تجربی جدید ارائه شده است. برای رسیدن به خصوصیات ژئومکانیکی و روابط تجربی آزمونهای فیزیکی شامل تخلخل، درصد جذب آب و وزن واحد حجم و خصوصیات مکانیکی شامل مقاومت فشاری تکمحوری، شاخص بار نقطهای، مقاومت کششی برزیلی، آزمایش برش مستقیم، دوام داری، شاخص شکنندگی انجام شده است. برای رسیدن به هدف مورد نظر مناسبترین روابط با استفاده از روش رگرسیون ارائه گردیده است. تحلیلهای آماری وجود همبستگی خوب پارامترهای مختلف را در نمونههای شیل، ماسهسنگ و گلسنگ نشان میدهند.
دکتر داود فریدونی، دکتر سید ساجدالدین موسوی، دکتر اسماعیل نجفی، دکتر غلامرضا خانلری،
جلد 16، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
بررسی و شناخت ویژگیهای هیدروژئومورفولوژی لازمه شناخت رفتار رودخانه و فرآیندهای فعال در آن است. این موضوع، علاوه بر شناخت وضعیت فرسایش و رسوبزایی و تغییر مسیر رودخانه، به ساخت صحیح سازههای مهندسی و فعالیتهای انسانی در حوضه آبریز رودخانه کمک میکند. رودخانه گیان با میانگین دبی سالیانه 3/2 متر مکعب در ثانیه، یکی از سرشاخههای رودخانه گاماسیاب در استان همدان است. از نظر زمینشناسی و هیدروژئومورفولوژی، رودخانه گیان یک رودخانه کوچک است که با ساختارهای زمینشناسی منطقه کاملاً دارای انطباق است. محاسبه ضریب سینوسی مشخص ساخت که این رودخانه یک رودخانه مئاندری است که طول موج، دامنه نوسان و پهنای کمربند مئاندرها در بخش کوهستانی آن کمتر از محدوده دشت است. شیب بستر این رودخانه نسبتاً کم است و در قسمتهای مختلف خود در رده رودخانههای فرسایشی و رسوبگذار طبقهبندی میشود. رودخانه گیان در بخش کوهستانی دارای بستر سنگی و در محدوده دشت دارای بستر آبرفتی است. حوضه آبریز رودخانه گیان در رده حوضههای آبریز کوچک مساحت قرار میگیرد و بر اساس مقدار ضریب گراولیوس، شکل آن تقریباً کشیده است. ارتفاع حوضه آبریز رودخانه گیان بین 1455 و 2700 با متوسط وزنی برابر 20/1715 متر از سطح دریا است و با افزایش ارتفاع توزیع مساحت آن کاهش مییابد. زمان تمرکز حوضه آبریز برابر 204/4 ساعت تعیین گردید. استفاده از دادهها و نتایج حاصل از انجام این پژوهش میتواند در برنامهریزی کاربری اراضی، کاربردهای مهندسی و اجرایی جهت پیشبینی تغییرات رودخانه و محافظت از سازههای مهندسی مانند جاده، پل، سازههای ساحلی و راهآهن، حفاظت زمینهای کشاورزی منطقه و توسعه گردشگری مؤثر باشد.
مهندس عباس صفری، دکتر امید توسلی، دکتر خلیل رضایی، دکتر سید حمید لاجوردی،
جلد 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
مدیریت پسماند یکی از نیازهای اصلی هر جامعه بوده، که بسته به میزان تولید و ترکیب آن، دارای گزینههای مختلفی از جمله استفاده از دفن زباله است، که ویژگیهای ساختگاه اولین و مهمترین گام در انتخاب محل این مدفن زبالهها میباشد و مستلزم ارزیابیهای متعدد و مستمر آنها بویژه مطالعات پایش آلودگی آب و خاک است. در این مقاله، مطالعات ژئوالکتریکی و ژئوشیمی جهت این پایشها در محدوده اراضی محل دپوی زباله در شهر دماوند مشتمل بر 24 سونداژ ژئوالکتریکی قائم با آرایه شلومبرگر در قالب 4 پروفیل در طی سه دوره زمانی انجام پذیرفت. همچنین تعداد 3 نمونه آب و 5 نمونه خاک و یک نمونه شیرابه نیز در طی دو دوره زمانی برداشت شده و برای آنالیز به آزمایشگاه ارسال شدند. نتایج آزمایشها نشان میدهند که خاک در محل تجمع و دفن زبالهها تا عمق دو متری آلوده شده و این آلودگی بسمت جنوب در حال گسترش میباشد، اما وجود یک لایه سیمانته شده مانع از نفوذ شیرابه به اعماق پایینترگردیده و بدلیل سطح ایستابی نسبتاً عمیق، آب زیرزمینی نیز دچار آلودگیهای فعلی و آتی نخواهد شد. همچنین زیاد بودن عمق سفره آب زیرزمینی، ضخامت ناحیه غیراشباع خاک، مدت زمان کوتاه دفن مواد، بارندگی کم و تبخیر تقریباً زیاد نیز باعث کاهش شیرابه تولیدی گردیده و pH آن در فصل خشک، قلیایی و در فصل مرطوب اسیدی شده است. در این محدوده در حال حاضر مقادیر EC، TDS و سایر ترکیبات یونی و فلزی، پایینتر از حد مجاز استانداردها بوده و هیچگونه آسیب زیستمحیطی به دنبال نخواهند داشت.
اصغر میلان، مهران شفیعی،
جلد 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
محاسبه حجم عملیات خاکی در معادن از موضوعات چالش برانگیز، پر هزینه و زمانبر این حوزه به شمار میرود. در پروژههای معدنی برای برنامهریزی فروش محصولات تولید شده و محاسبه هزینه-عملکرد پیمانکاران، محاسبه احجام خاکبرداری برای برآورد حجم استخراجی ضروری است. محاسبه احجام خاکی با چالشهای زیادی مانند انتخاب بهترین ابزار و روش اندازهگیری، تطبیق نقشههای تولید شده در اپوکهای مختلف، اعمال ضرایب تورم و تبدیل حجم به وزن همراه است. امروزه ابزارهایی چون اسکنرهای لیزری، توتالاستیشنها و دوربینهای متریک برای محاسبه احجام خاکی مورد استفاده قرار میگیرند. اما استفاده از آنها هزینهبر بوده و نیاز به اپراتور با تجربه دارد. بنابراین لازم است روشهای محاسبه احجام در زمان کمتر با دقت قابل قبول بررسی شود. در این تحقیق استفاده از گوشیهای هوشمند برای برآورد بهینه حجم عملیات خاکی مورد ارزیابی قرار گرفته است. دادههای تصویری بهدستآمده از گوشی هوشمند با روش ساختار ناشی از حرکت (SFM) پردازش شد و خروجی آن برای تولید مدل رقومی ارتفاعی به منظور تخمین حجم عملیات خاکی استفاده شد. اختلاف حجم خاک محاسبه شده نسبت به روشهای آزمایشگاهی و توتال استیشن برای دپو خاک و گودبرداری مورد مطالعه به ترتیب 86/3% و 84/1% است که نشان میدهد روش مورد استفاده در این تحقیق از دقت لازم برای محاسبه احجام خاکی برخوردار است، و با توجه به مزیتهای زیادی که نسبت به روشهای مرسوم از نظر هزینه و زمان دارد، میتواند جایگزین آنها شود.
دکتر مهران اصفهانی زاده سخی لنگرودی، دکتر محمد داودی، دکتر ابراهیم حق شناس، دکتر محمدکاظم جعفری،
جلد 18، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
در این مقاله دقت و کارایی روشهای ژئوفیزیکی لرزهای با منبع فعال و غیرفعال در تعیین ساختار زمینشناسی زیر سطحی یک ساختگاه منتخب در شهر عباسآباد واقع در شمال ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. دراین راستا ابتدا با حفر چندین گمانه اکتشافی ساختار زمینشناسی زیرسطحی ساختگاه مورد مطالعه با استفاده از آزمایشهای زمینشناسی مهندسی تعیین گردید. نتایج نشان داد که رسوبات سطحی ساختگاه عباسآباد از چهار لایه زمینشناسی مجزا با جنس غالب ماسهای تشکیل یافته است. سپس با حفر دو گمانه مجزای دیگر آزمایش ژئوفیزیک لرزهای با منبع فعال از نوع پایین چاهی به منظور تعیین دقیق پروفیل سرعت موج برشی در لایههای مختلف صورت پذیرفت. در بخش بعدی با استفاده از روش ثبت آرایهای امواج خردلرزه یا میکروتریمور که یک روش ژئوفیزیک لرزهای نوین و از نوع منبع غیرفعال میباشد، برای تعیین ساختار زمینشناسی زیرسطحی ساختگاه مورد مطالعه در قالب پروفیل سرعت موج برشی مورد استفاده قرار گرفت. برداشت آرایهای خردلرزهها با پانزده آرایش گوناگون گیرندهها (با تعداد و فواصل مختلف گیرندهها) و با دو روش F-K و SPAC مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو روش ژئوفیزیک لرزهای با منبع فعال و غیرفعال کارایی قابل قبولی در تعیین لایهبندی زمینشناسی زیرسطحی ساختگاه داشتهاند. همچین نتایج نشان داد روش پایین چاهی با دقت بالا سرعت موج برشی در هر لایه را نسبت به برداشت آرایهای میکروترمور تعیین میکند اما نیاز به تولید مصنوعی امواج لرزهای و حفر گمانه دارد. روش برداشت آرایهای خردلرزهها بدون نیاز به حفاری و تولید امواج لرزهای مصنوعی کارایی بالایی هم در تعیین لایهبندی زمین و هم تخمین سرعت موج برشی هر لایه داشته و به طور کلی نتایج این مقاله نشان داد که در تخمین سرعت موج برشی نسبت به روش پایینچاهی تا حداکثر ۱۰ درصد خطا نشان میدهد.
آقا فرهاد ملائی، دکتر رضا محبیان، دکتر علی مرادزاده،
جلد 18، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
شاخص شکنندگی یکی از پارامترهای مهم در بررسی و مدلسازیهای ژئومکانیکی است. روشهای زیادی برای تخمین شاخص شکنندگی ارائه شده است. یکی از روشهایی که امروزه زیاد مورد استفاده قرار میگیرد روشهای هوشمند است. در این مطالعه هدف ارائه الگوریتمی جدید با استفاده از الگوریتمهای یادگیری عمیق جهت پیشبینی شاخص شکنندگی در یکی از چاههای میدان هیدروکربنی در جنوب غرب ایران میباشد. در این مقاله ابتدا پارامترهای موثر برای ورودی الگوریتمها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مشخص گردید و در ادامه با استفاده از (شبکه عصبی بازگشتی + شبکه عصبی پرسپترون چندلایه) (LSTM+MLP) و (شبکه عصبی تبدیلی + شبکه عصبی بازگشتی) (CNN+ LSTM) شاخص شکنندگی تخمین زده شد و مقدار خطا (MSE) و ضریب تعیین (R2) برای دادههای آموزش و تست محاسبه گردید که برای دادههای آموزش و تست هر دو الگوریتم دارای ضریب تعیین نزدیک به 1 و خطای بسیار کم به دست آمده است. همچنین جهت اطمینان از نتایج الگوریتمها بخشی از داده به عنوان داده کور کنار گذاشته شد و خطا و ضریب تعیین برای این دادهها نیز محاسبه گردید که خطا (MSE CNN+LSTM =26.0425, MSE LSTM+MLP =32.075) به دست آمده است و ضریب تعیین
( R2 CNN+LSTM =0.8064, R2 LSTM+MLP =0.7615) به دست آمده است. نتایج بیانگر کارآیی الگوریتمهای یادگیری عمیق معرفی شده به عنوان روشی
جدید در پیشبینی شاخص شکنندگی میباشد که در مقایسه دو الگوریتم ارائه شده،الگوریتم (CNN+LSTM) دارای دقت بالاتر و خطای کمتری میباشد.
دکتر عیسی حاجی رادکوچک، دکتر بهزاد رهنما، دکتر حسن نصراله زاده ساروی، آقای علی شهبازی، آقای رضا رائجی، آقای کاظم بابائی زیارتی،
جلد 18، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
بسیاری از محققان و پژوهشگران معتقدند که تأمین آب سالم، دفع بهداشتی و مدیریت بهینه سه محور سلامت را تشکیل میدهند و در همه این موارد ضمن توجه به فرایند انجام کار کنترل مستمر نیز صورت گیرد. این مطالعه با هدف بررسی فصلی کیفیت فیزیکوشیمیایی و میکروبی آب رودخانه قرهسو استان گلستان با استفاده از شاخص IRWQIsc طراحی و اجرا شد. برای رودخانه قرهسو 6 ایستگاه نمونهبرداری مشخص شده و نمونهبرداری با تناوب هر ماه یکبار در چهار فصل سال 1400 انجام شد.
پارامترهای اندازهگیری شده شامل پارامتر pH، COD ، BOD، اکسیژن محلول (DO)، هدایت الکتریکی (EC)، آمونیوم (NH4)، نیترات (NO3)، فسفات (PO4)، سختی کل(TH)، کدورت و کلیفرم مدفوعی بود. با توجه به پارامترهای اندازهگیری شده شاخص کیفیت آبهای سطحی ایران IRWQIsc محاسبه شد. نتایج حاصل از مطالعه بر اساس شاخص نشان داد که کیفیت این شاخص برای تمام ایستگاهها در تمام فصول بین 70/5 تا 14/7 بود است.
بر اساس این شاخص در پنج طبقه خوب (85-70/1)، نسبتاً خوب (70-55/1)، نسبتاً بد (44/9-30)، بد (29/9-15) و خیلی بد (کمتر از 15) قرار میگیرد. پارامترهای تاثیرگذار شامل کل جامدات، کدورت، نیترات، درجه حرارت و کلیفرم مدفوعی بوده است. میتوان نتیجه گرفت که میزان 70/5 با کیفیت خوب مربوط به (روستای توسکستان) در فصل زمستان و میزان 14/7 با کیفیت خیلی بد مربوط به (پل قره تپه) در فصل تابستان است که کیفیت آب رودخانه در ایستگاه پل جاده گرگان به آققلا (قربان آباد) در تمام فصول در طبقه بد قرار دارد به علت ورود مواد آلاینده شهری و صنعتی به این ایستگاه میباشد و ایستگاه روستای توسکستان در اکثر فصول دارای کیفیت خوب و نسبتاً خوب بهدلیل اینکه توسکستان در بالا دست قرار گرفته و ورودی آبهای جاری شفاف و پاک به آن منطقه بیشتر است و از آلاینده های صنعتی و شهری فاصله دارد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق میتوان پیشنهاد داد که منابع آلاینده ورودی به رودخانه قرهسو از ابتدا تا انتهای رودخانه مشخص گردد و کیفیت میکروبی از نظر میکروارگانیسمهای پاتوژن و کیفیت شیمیایی از لحاظ عناصر فلزات سنگین و سموم بررسی و رودخانه به صورت دوره زمانی مشخص جهت تعیین وضعیت کیفی طبق دستورالعمل پایش شود.