69 نتیجه برای رس
سمانه قاسم وش اخیر، روزیه دبیری،
جلد 14، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف اصلی از این پژوهش، بررسی آزمایشگاهی تأثیر نحوۀ کاربرد ژئوتکستایل در میزان توانایی باربری خاکهای مخلوط رسی و شنی منطقهی باراندوز برای کاربرد در لایههای روسازی راه است. دراین پژوهش خاک رسی استفاده شده با خاک شنی با درصدهای (25، 50 و 75) مخلوط شده است. تأثیر ژئوتکستایل در دو حالت بررسی شد، درحالت اول بهصورت لایهای (یک لایه، دولایه و سه لایه در نمونه جایگذاری شده است) و درحالت دوم، ژئوتکستایل بهصورت قطعاتی با ابعاد 1×1 و 5×5 سانتیمترمربع بهطور تصادفی با درصد های وزنی 1، 2 و 3 درصد با مصالح مخلوط شده و رفتار مصالح ارزیابی شده است. برای انجام تحقیق از آزمون آزمایشگاهی نسبت باربری کالیفرنیا (CBR) هر دو حالت خشک و اشباع براساس استاندارد ASTM D1883 بهره گرفته شده است. بهگونهای که طبق استاندارد سرعت بارگذاری mm/min 27/1 انتخاب شده و عدد CBR برای نفوذ پیستون به میزان 5/2 و 5 سانتیمتر برآورد شده است. درحالت اشباع میزان درصد تورم در نمونهها اندازهگیری شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که میزان بهینۀ ژئوتکستایل مورد نیاز برای مسلح کردن مصالح بررسی شده بهصورت قراردادن 1 لایه در قسمت میانی و یا افزودن 1% وزنی ژئوتکستایل به ابعاد1×1 سانتیمترمربع است که این میزان در شرایطی که خاک اشباع باشد بهطور چشمگیری از میزان تورم میکاهد و از آن جلوگیری میکند.
آقای وحید شیرغلامی، دکتر مهدی خداپرست، مهندس ابولقاسم معزی،
جلد 14، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
جابهجایی زمین ناشی از حفاری در محدودۀ شهری، همواره با چالشهای جدی از دیدگاه ژئوتکنیکی و سازهای مواجه بوده است. در این زمینه آسیب دیدگی ساختمانها و تأسیسات مجاور گود بهدلیل تجاوز مقادیر تغییر شکل زمین از محدوده مجاز، خسارات جبران ناپذیری را بههمراه دارد. بنابراین پیشبینی حرکت زمین مجاور گود در طراحیها اهمیت ویژهای دارد و طراحی سیستم مهاری گود، کنترل تغییرشکل جانبی دیوارۀ گود و نشست سطح زمین امری اجتنابناپذیر است. این پژوهش، به بررسی پایدارسازی گود از دیدگاه تغییرشکل با استفاده از سازۀ اصلی بهروش ساخت از بالا و بر اساس پروژهای واقعی میپردازد. برای این منظور، مراحل اجرا در روش ساخت از بالا بهصورت مقطعی و با استفاده از دوربین توتال استیشن مورد پایش قرار گرفته و دادههای حاصل از ابزارسنجی گود، بر اساس روشهای آماری تحلیل شده است. در این رابطه مدلسازی مراحل مختلف پایدارسازی گود با استفاده از نرمافزار المان محدود آباکوس[1] انجام شده و بهمنظور صحت سنجی و پیشبینی روند تغییرشکلها، کالیبراسیون مدل عددی بر اساس نتایج حاصل از پایشهای میدانی صورت پذیرفته است. در ادامه پارامترهای مختلف سیستم مهاری بهمنظور بررسی عملکردی، متغیر در نظر گرفته شده و در نهایت با استفاده از 160 مدل عددی، امکان تخمین سختی مورد نیاز سیستم مهاری با توجه به تغییرشکل مجاز، در 4 ساختگاه مختلف و در قالب روابط نمایی ارائه میشود.
دکتر سهیل قره، خانم کیمیا یزدانی، خانم فاطمه اخلاقی،
جلد 14، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
بهسازی خاکهای مسئلهدار در محیطهای شهری و بهویژه کلانشهرها از مهمترین چالشهای مهندسان عمران است. در این پژوهش با توجه به قابلیت افزایش سطح ویژه ذرات خاک بهوسیلۀ نانوذرات، بهمنظور بهسازی خاک اطراف حرم مطهر رضوی در مشهد، بررسیهای آزمایشگاهی روی ترکیبات جدیدی از نانوذرات رس و سیلیکا انجام شد که بر اساس نتایج، نسبتهای بهینه نانورس 5/2% و 5% و نسبتهای بهینه نانوسیلیکا 25/0% و 1% بهدست آمدند، بهطوریکه هیبرید ساخته شده از 5% نانورس و 1% نانوسیلیکا بهعنوان بهترین ترکیب موجب افزایش 785% ظرفیت باربری و کاهش 60% نشست خاک بررسی شد. در راستای این پژوهش، روش بهسازی پیشنهادی جایگزینی مناسب برای روشهای سنتی نظیر اجرای شمع بتنی مسلح، سیستم میکروپایل، جت گروتینگ و غیره در بناهای فرسوده است که علاوه بر افزایش سهولت اجرا و سرعت عملیات اجرایی، بهمیزان چشمگیریر با کاهش هزینههای اجرا همراه است.
سیدعلی غفاری، امیر حمیدی، غلامحسین توکلی مهرجردی،
جلد 14، شماره 5 - ( 10-1399 )
چکیده
در این مقاله به بررسی پاسخ پیهای پوستهای نواری مثلثی واقع در مجاورت شیبهای ماسهای مسلح میپردازیم. تعدادی آزمایش بارگذاری کوچک مقیاس برای بررسی رفتار پیهای مثلثی با زوایای راس مختلف و مقایسۀ آن با شالودههای تخت انجام شد. بهعلاوه، آزمایشها بر پیهای مستقر در چهار فاصله مختلف از لبه شیب و در دو حال شیب مسلح با ژئوتکستایل و شیب غیرمسلح انجام شد. بر پایۀ نتایج بهدست آمده، ظرفیت باربری پی واقع در جوار شیب، نسبت ظرفیت باربری، ضریب بازده پی پوستهای، تأثیر زاویۀ راس پی بر نشستهای بهوجود آمده و مکانیزم گسیختگی پی بررسی شد. علاوه بر این موارد، روابط تجربی برای محاسبۀ ظرفیت باربری پی پوستهای در کنار شیب مسلح ارائه شد. بر پایه نتایج حاصل بهخوبی مشخص شد که کاهش زاویۀ راس پی موجب افزایش ظرفیت باربری میشود. همچنین با افزایش فاصلۀ پی از لبه شیب، ظرفیت باربری افزایش مییابد بهطوریکه در فواصل بیش از چهار برابر عرض پی، بتدریج اثر شیب بر آن قابل صرفنظر است. در ادامه مشخص شد که بازده استفاده از پی پوستهای بجای حالت تخت، با افزایش فاصله از لبه شیب کاهش مییابد. البته این کاهش بازده در شیبهای مسلح، در مقایسه با شیب غیر مسلح چشمگیرتر بود.
محمد عماد محمودی مهریزی، علی قنبری،
جلد 14، شماره 5 - ( 10-1399 )
چکیده
در 30 سال گذشته استفاده از شمعها، مهارهای مارپیچ و به طور کلی پیهای مارپیچ رو به رشد بوده است. مواردی همچون پذیرش این تکنولوژی در آییننامههای بینالمللی و داخلی هر کشور، تحقیق، پژوهش و در نهایت چاپ کتابها و مقالات فراوان در این حوزه و وجود شرکتهای سازنده، کمیتهها و مجریان این تکنولوژی در گسترش و پیشرفت آن نقش بسیاری داشته است. با این وجود در بسیاری از کشورها، مخصوصا کشورهای در حال توسعه، چنین روشهایی با سرعت بسیار آهستهای پیشرفت کردهاند. در این مقاله تلاش شده است مسیر پیشرفت جهانی پیهای مارپیچ با بررسی 292 مقاله از سال 1990 تا 2020 مورد ارزیابی قرارگیرد و مقایسهای بین تحقیقات انجام شده انجام شود. این کار به روشن شدن موضوع کمک کرده و دامنه پیشرفت تکنولوژی را مشخص میکند؛ از طرف دیگر جمعآوری مقالات ارزشمند در این حوزه کار را برای تحقیقات بیشتر برای سایر محققان سادهتر خواهد کرد. در ادامه با مشخص شدن ویژگیهای این تکنولوژی به دلایل عدم پیشرفت این روش در کشورهای در حال توسعه پرداخته شده است. برای این منظور پرسشنامهای تهیه و برای محققان، سازندگان، طراحان و مجریان پروژههای ژئوتکنیکی ارسال شده است. هدف از تهیه این پرسشنامه مشخص کردن مواردی همچون، نوع پروژههای موجود، نوع خاک محل پروژه، میزان آشنایی با تکنولوژی پیهای مارپیچ، دلایل عدم استفاده از این روش و راه حلهای موجود برای گسترش این روش بوده است. در نهایت پیشنهادهایی برای گسترش این روش و موضوعات نیازمند به تحقیق بیشتر ارائه شده است.
رضا احمدی، زهرا بهارلوئی،
جلد 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
در کانسار مس درۀ زرشک یزد دادههای ژئوفیزیکی مغناطیس سنجی، مقاومت ویژه و قطبش القایی برداشت شده و تعداد 25 حلقه گمانه اکتشافی در سطح محدوده حفاری شده است. در پژوهش حاضر مدلسازی وارون و پردازش دادههای ژئوفیزیکی و میزان انطباق کیفی و کمی آنها با دادههای عیارسنجی گمانهها انجام شده است. برای این منظور ابتدا نقشه شدت میدان مغناطیسی کل بعد از اعمال فیلترها و پردازشهای لازم ترسیم شد و گسترش سطحی و عمقی بیهنجاریها روی آن مشخص شد. ترسیم پروفیل بیهنجاری ایستگاههای برداشت مغناطیسی منطبق بر چهار پروفیل ژئوالکتریکی نشان میدهد که اغلب محدودههای بیهنجار مغناطیسی، دارای بارپذیری زیاد و مقاومت ویژه کم نیز هستند که بر تطابق کیفی دادههای مغناطیسی و ژئوالکتریک با یکدیگر و در نتیجه افزایش احتمال کانیسازی در منطقه دلالت دارد. سپس براساس تفسیر کیفی مقاطع ژئوالکتریک، موقعیت بهینه حفاری روی هر پروفیل پیشنهاد شد. ترسیم مقطع ماده معدنی منطبق بر پروفیلهای ژئوالکتریک با استفاده از دادههای عیارسنجی گمانهها نشان داد که حفاری برخی گمانهها مبتنی بر نتایج عملیات ژئوفیزیکی نیست و بدون هیچگونه منطق، هدف و طراحی درستی صورت گرفته است. بهطورکلی بررسی میزان تطابق کیفی نتایج عملیات برداشت ژئوالکتریک با دادههای عیارسنجی گمانهها تطابق کیفی نسبتاً خوبی را نشان داد. همچنین بررسی میزان همبستـگی خطی بین دادههای ژئوفیزیکی وارونسازیشده با دادههای عیارسنجی گمانهها در یک محـدودۀ مشخص و یکسان، بعد از یک شبکهبندی معین و برابر و درونیابی مقادیر آنها، بهطورکلی انطباق کمی نسبتاً خوبی (بین 4/0 تا 7/0) نشان داد.
سعید نظری، دکتر علیرضا عرب امیری، دکتر ابوالقاسم کامکار روحانی، دکتر صادق کریم پولی،
جلد 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
ناحیۀ چهارگنبد کرمان از نظر تقسیمات زمینشناسی در جنوب زون ایران مرکزی و بهطور عمده در کمربند ولکانیکی ارومیه- دختر قرار دارد. پیجوییهای اولیه و بررسیهای اکتشافی بزرگ مقیاس در این منطقه، وجود محدودههای پرپتانسیلی از نظر کانیزایی مس و طلا را به اثبات رسانیده است. برای بررسی دقیقتر این پتانسیلها، در این تحقیق روش سنجش از دور برای مکانیابی آلتراسیونها در نتیجه کانیزاییهای مناسب در سطح و روش ژئوفیزیک برای بررسی کانیزاییهای محتمل در عمق بهکار گرفته شدند. برای انجام بررسیهای سنجش از دور، از تصاویر ماهواره استر برای یافتن مناطق آلتره امیدبخش استفاده شد. تصاویر ماهوارهای با روشهای مختلفی از قبیل ترکیب رنگی کاذب و نسبتگیری طیفی پردازش و نقشههای مناسب تولید شدند. نتایج، حاکی از وجود آلتراسیونهای آرژیلیک (و فیلیک) در منطقه بابزنگوییه است که بهوسیلۀ آلتراسیون پروپلیتیک احاطه شده است. چنین پراکندگی آلتراسیونی بهخوبی میتواند بیانگر وجود پتانسیل کانیزایی مس باشد. با تلفیق این نتایج و اطلاعات اکتشافی پیشین، منطقه بابزنگوییه برای انجام پیمایش و عملیات ژئوفیزیک زمینی با روش ژئوالکتریک انتخاب شد. عملیات ژئوفیزیکی در این منطقه به دو روش پلاریزاسیونالقایی و مقاومتویژه الکتریکی و با استفاده از آرایش قطبی-دوقطبی به اجرا در آمد. پس از تحلیلهای آماری و مدلسازی مستقیم و معکوس دادههای برداشت شده، محدودههای بیهنجار و وضعیت کانسار شامل شکل تقریبی کانیسازی و عمق کانیسازی در مدلهای 2 و 3 بعدی مشخص شدند. در نهایت و با استفاده از نتایج همپوشانی دادهها در یک مدل 3 بعدی نقاط مناسب برای حفاری پیشنهاد شد که نتایج حفاری نشاندهندۀ وجود ماده معدنی در عمق است.
سارا غفاری، روزبه دبیری،
جلد 15، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
خاکهای رسی به دلیل کاهش شدید مقاومت و قابلیت افزایش حجم در اثر جذب رطوبت، به عنوان یکی از خاکهای مسئلهدار در کارهای مهندسی و عمرانی مطرح میباشند. امروزه از نانو مواد همچون نانو رس در جهت بهسازی و تثبیت خاک های رسی استفاده میشود. از سوی دیگر، حجم روز افزون نخالههای حاصل از تخریب ساختمانها از جمله ذرات و قطعات سنگ مشکلات فراوانی را از نظر زیست محیطی در شهرهای بزرگ به وجود آوردهاند. هدف از این پژوهش، مطالعه امکان پذیری تاثیر ترکیب ماده افزودنی نانو رس و پودر سنگ آهک در خاک رس کوی نصر شهر تبریز جهت بهبود خــواص ﮊئــوتکنیکی از دیدگاه توانایی باربری و تغییر شکل میباشد. در این تحقیق، نانو رس و پودر سنگ آهک در دو حالت جداگانه و ترکیبی با درصدهای 5 و 10 با خاک رس مخلوط شدهاند. عمل آوری بر روی نمونههای تثبیت شده در مدت زمان 7،14 و28 روزه صورت گرفته است. به منظور ارزیابی میزان تاثیر گذاری مواد مذکور بر پارامترهای ژئوتکنیکی خاک رس آزمونهای آزمایشگاهی حدود آتربرگ، تراکم، تک محوری، برش مستقیم (تحت اثر تنشهای قائم 1، 2 و 3 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد تاثیر همزمان 5% نانو رس به همراه 10 % پودر سنگ آهک در مدت زمان عمل آوری 7 روزه در شرایط دمای محیط به خاک رس سبب کاهش شاخص خمیری به مقدار 72 % ، بهبود ساختار دانه بندی و کاهش فضای خالی و افزایش مقاومت برشی به میزان 33 % شده است.
دکتر امین جمشیدی، دکتر یاسین عبدی، دکتر بیژن یوسفی یگانه،
جلد 15، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
سازند گچساران با سن میوسن، رخنمون وسیعی در برخی نواحی خرم آباد دارد. وجود سنگ ژیپس در این سازند، باعث ایجاد روان آبهای شور در منطقه دره شیخان در شمال غربی خرم آباد شده است. روان آبها باعث هوازدگی نمک در رخنمونهای سنگی منطقه شامل ژیپس، کنگلومرا، ماسه سنگ، سنگ آهک، دولومیت، شیل دولومیتی و مارن مربوط به سازندهای گچساران، آسماری، شهبازان، کشکان، تاربور و امیران گردیده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی و برآورد دوام سنگهای منطقه دره شیخان در شمال غربی خرم آباد در مقابل هوازدگی نمک ناشی از روان آبهای شور است. برای رسیدن به اهداف پژوهش، 8 نمونه سنگ مختلف از رخنمونهای سنگی منطقه برداشت شد و آزمون دوام وارفتگی در محلول اشباع از نمک تا 15 چرخه انجام شد. علاوه بر این ترکیب کانیشناسی، خصوصیات فیزیکی و مقاومتی نمونهها شامل تخلخل و شاخص بار نقطهای تعیین شدند. بر اساس ارزیابی دوام نمونهها، ترکیب کانیشناسی، تخلخل و مقاومت نقش مهمی در دوام نمونهها در برابر هوازدگی نمک دارند. مدل آماری حاصل از آنالیز رگرسیون چند متغیره نشان میدهد دوام سنگها در مقابل هوازدگی نمک میتواند با دقت مناسبی (R2=0.95) با استفاده از تخلخل و شاخص بار نقطهای برآورد شود. این مدل به دلیل استفاده از پارامترهای ساده تخلخل و شاخص بار نقطهای، میتواند یک ارزیابی سریع و ارزان از دوام طولانی مدت سنگها در مقابل هوازدگی نمک داشته باشد.
Dr محمودرضا عبدی، Mr مهدی صفدری سه گنبد، Mr هوشمند تیرانداز،
جلد 15، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
ستونهای ماسهای/سنگی به دلیل اجرای ساده و کم هزینه بودن دارای کاربردهای متنوع در مهندس ژئوتکنیک میباشند. این روش باعث مسلح نمودن خاک به منظور افزایش ظرفیت باربری، کنترل نرخ نشست، کاهش نشستهای نامتقارن و کل، پایداری سطوح شیبدار و مقاومت در برابر روانگرایی میشود. خاکهای رسی نرم که در زمره خاکهای مشکلساز قرار میگیرند از ظرفیت باربری کم و پتانسل نشست بالایی برخوردار بوده و از این رو نیاز به بهسازی دارند. در مقاله حاضر تاثیر لایهی سطحی ماسهای به صورت مسلح و غیرمسلح همراه با و بدون تک و گروه ستونهای ماسهای بر رفتار ظرفیت باربری-نشست رس نرم بررسی شده است. بدین منظور رفتار نمونههای رس نرم، رس + لایهی سطحی ماسهای مسلح و غیرمسلح، رس + تک/گروه ستونهای ماسهای و رس + لایهی سطحی ماسهی مسلح/غیرمسلح + تک / گروه ستونهای ماسهای بررسی و نتایج در مقاله حاضر ارائه گردیده است. از ژئوگرید به عنوان عامل تسلیح لایهی ماسهای، از دستگاه سی. بی. آر. به منظور سیستم بارگذاری و از صفحه فلزی به قطر 5 سانتیمتر به عنوان سطح بارگذاری در آزمایشها استفاده شده است. نتایج آزمایشات نشان میدهد که بکارگیری لایهی سطحی ماسهی غیرمسلح و مسلح شده با یک لایهی ژئوگرید در نسبت نشست 5% باعث افزایش ظرفیت باربری بین 4 تا 7 برابر نسبت به رس نرم به تنهایی گردیده و استفاده از تک یا گروه ستونهای ماسهای نیز بهبود ظرفیت باربری رس نرم را باعث گردیده است. بکارگیری لایهی سطحی ماسهی مسلح و غیرمسلح توام با تک یا گروه ستونهای ماسهای نیز ظرفیتهای باربری را 7 تا 9 برابر نسبت به رس نرم افزایش داده که بهبود 700 تا 900 درصدی می باشد. با افزایش قطر ستونهای ماسهای ظرفیت باربری نهایی افزایش یافته به گونهای که بکارگیری گروه ستون ماسهای به قطر 8 سانتیمتر بیشترین تأثیر را بر رفتار ظرفیت باربری-نشست نمونههای رس + ستونهای ماسهای داشته است. همچنین نتایج گواه آن است که به کارگیری لایهی ماسهی سطحی به صورت مسلح یا غیرمسلح همراه با گروه ستون ماسهای موثرتر از تک ستون ماسهای هم حجم میباشد.
محدثه امینی، دکتر علی رییسی استبرق، دکتر عبدالحسین هورفر، دکتر فاطمه غازیانی،
جلد 15، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
مهندس فاطمه جانداری، دکتر علی رئیسی استبرق، مهندس جمال عبدالهی علی بیک، مهندس محدثه امینی، مهندس آرمین انصار شوریجه،
جلد 15، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
در این کار پژوهشی امکان بهسازی خاک رسی آلوده به محلول گلیسرول با استفاده از MgO مورد بررسی قرار گرفت. برای آلوده کردن خاک از محلول 50% گلیسرول که در درصدهای وزنی 4، 8 و 12% به خاک اضافه شده بود، استفاده گردید. آزمایشهای حدود اتربرگ، تراکم، مقاومت تکمحوری و عکسبرداری SEM روی نمونههای خاک طبیعی، آلوده و بهسازی شده با MgO در درصدهای وزنی 5، 8 و 12% صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که افزودن محلول گلیسرول به خاک سبب کاهش حدود اتربرگ، درصد رطوبت بهینه و مقاومت تکمحوری و افزایش وزن واحد حجم خشک بیشینه در مقایسه با خاک طبیعی میشود. تغییرات این پارامترها تابعی از درصد آلاینده بوده بهگونهای که هر چه درصد آلاینده بیشتر باشد، تغییرات بیان شده بیشتر میشود. با اضافه کردن MgO به خاک طبیعی و آلوده، افزایش مقادیر حدود اتربرگ و مقاومت تکمحوری نمونهها مشاهده شد که این افزایش در نمونههای مقاومتی تابعی از درصد MgO و زمان عملآوری میباشد. همچنین نتایج عکسبرداری SEM نشاندهنده تغییر ساختار خاک و فولکولهتر شدن ذرات آن در مقایسه با خاک طبیعی با اضافه کردن محلول گلیسرول به خاک میباشد.
محمد علیزاده منصوری، روزبه دبیری،
جلد 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
در مطالعه حاضر سعی شده است پتانسیل روانگرایی در لایه های خاکی در محدوده شهر تبریز بر اساس آنالیز حساسیت، قابلیت اطمینان ارزیابی گردد. بدین منظور از میان 260 حلقه گمانه جمع آوری شده، تعداد 64 حلقه گمانه که دارای خطر وقوع روانگرایی بوده اند انتخاب شدند. سپس نقشه پهنه بندی خطر لرزه ای در محدوده مورد مطالعه با توجه به گسل شمال تبریز با استفاده از روش گسل محدود و با در نظر گرفتن اثرگذاری لایه های خاکی بر حداکثر شتاب سطحی(PGA) تهیه شده است. در ادامه، نقشه پهنه بندی خطر وقوع روانگرایی در محدوده مورد مطالعه با کاربرد شاخص خطر آماده گردید. در انتها، با کاربرد روشهای تحلیل حساسیت و قابلیت اطمینان مونت کارلو، میزان تغییرات ضریب اطمینان در برابر خطر وقوع روانگرایی لایه های خاکی مشخص شده و رابطه ای جهت تعیین این تغییرات ارائه شده است.
مریم مختاری،
جلد 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
مقاومت تک محوری و مدول الاستیسیته سنگ ها در مهندسی ژئوتکنیک، مکانیک سنگ و مهندسی زمین شناسی، جزو پارامترهای حیاتی در طراحی می باشد. بدین منظور از دو روش رگرسیون اجزا اصلی و روش هیبریدی الگوریتم بهینه سازی ذرات بر مبنای ماشین های برداری رگرسیون استفاده شده است. پارامترهای استفاده شده در این مدلسازی شامل سرعت موج فشاری، نسبت پواسون و تخلخل دینامیکی می باشد. مدل سازی بر مبنای نتایج حاصل از آزمایش مقاومت تک محوری فشاری و التراسونیک بر روی 115 نمونه سنگ آهک انجام شده است. دقت مدل های توسعه یافته با استفاده از شاخص های آماری شامل ضریب همبستگی، مربع متوسط خطای نرمال شده و متوسط خطای مطلق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که دقت هر دو روش در تخمین پارامترهای هدف بالا می باشد. مقدار الگوریتم بهینه سازی ذرات به منظور تعیین بهینه حالت محدودیت جعبه و حالت اپسیلون مورد استفاده قرار گرفت. مقدار ضریب همبستگی، مربع متوسط خطای نرمال شده و متوسط خطای برای محموعه آموزش در مدل سازی مقاومت تک محوری با روش رگرسیون اجزا اصلی به ترتیب 0.78، 22.45 و 0.363 بدست آمد. مقادیر حاصل برای مجموعه تست در این حالت به ترتیب 0.76، 22.51 و 0.357 بدست آمده است. مقدار ضریب همبستگی، مربع متوسط خطای نرمال شده و متوسط خطای برای محموعه آموزش در مدل سازی مقاومت مدول الاستیسیته با روش رگرسیون اجزا اصلی به ترتیب 0.71، 34.23 و 0.421 بدست آمد. مقادیر حاصل برای مجموعه تست در این حالت به ترتیب 0.7، 34.23 و 0.43 بدست آمده است.مدل سازی در روش رگرسیون ماشین برداری به استفاده از چهار تابع کرنل خطی، درجه دوم، مکعبی و گوسین انجام شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد تابع کرنل درجه دوم نتایج بهتری در تخمین مقاومت فشاری تک محوری و مدول الاستیسیته ارائه می کند. مقدار ضریب همبستگی، مربع متوسط خطای نرمال شده و متوسط خطای برای محموعه آموزش در مدل سازی مقاومت تک محوری با استفاده از تابع کرنل در ماشین های بردار پشتیبان به ترتیب 0.83، 16.98 و 0.329 بدست آمد. مقادیر حاصل برای مجموعه تست در این حالت به ترتیب 0.76، 22.15 و 0.296 بدست آمده است. مقدار ضریب همبستگی، مربع متوسط خطای نرمال شده و متوسط خطای برای محموعه آموزش در مدل سازی مقاومت مدول الاستیسیته با روش رگرسیون اجزا اصلی به ترتیب 0.73، 29.11و 0.45 بدست آمد. مقادیر حاصل برای مجموعه تست در این حالت به ترتیب 0.7 ، 25.67 و 0272 بدست آمده است.مدل سازی در روش رگرسیون ماشین برداری به استفاده از چهار تابع کرنل خطی، درجه دوم، مکعبی و گوسین انجام شد. به علاوه، مقایسه نتایج حاصل از رگرسیون اجزا اصلی و ماشین برداری رگرسیون نشان می دهد که ماشین برداری رگرسیون نتایج بهتری را ارائه می نماید.
آقای مهدی هاشمی، دکتر داود فریدونی،
جلد 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
در این پژوهش، دوامداری و زوالپذیری سنگهای دو اثر تاریخی سنگی شامل معبد صخرهای داشکسن و سنگ نوشتههای تاریخی قبرستان سجاس در جنوب استان زنجان مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور از هر اثر تاریخی دو نمونه بلوکی سنگ برای انجام مطالعات آزمایشگاهی انتخاب گردید. بر اساس بررسیهای زمینشناسی، آثار تاریخی معبد صخرهای داشکسن بر روی توفهای سازند کرج حجاری شده است. با مطالعه مقاطع نازک، نمونههای معبد داشکسن کریستال ویتریک توف و لیتیک ویتریک توف و نمونههای سنگ نوشتههای تاریخی قبرستان سجاس، ماسهسنگ آهکی و ماسهسنگ بسیار دانهریز تشخیص داده شدند که کوارتز کانی غالب تشکیل دهندهی این سنگها میباشد. بر مبنای ویژگیهای فیزیکی، نمونههای مورد مطالعه شده دارای چگالی و تخلخل متوسط میباشند. از نظر دوامداری و زوالپذیری هر چهار نمونه تحت 15 چرخه آزمایش دوام-وارفتگی در آب معمولی و محلول سولفات سدیم قرار گرفتند. مدل تابع تخریب و نیمه عمر هر چهار نمونه تعیین و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهند که هر چهار نمونه دارای شاخص دوام-وارفتگی پایینتری در محلول سولفات سدیم نسبت به آب معمولی میباشند. نمونههای سنگ نوشتههای تاریخی قبرستان سجاس به دلیل وجود کوارتز در زمینه آهکی یا رسی، دارای جذب آب و تخلخل بیشتر و بیدوامتر و نیمه عمر آنها پایینتر از نمونههای معبد صخرهای داشکسن میباشند.
پرفسور حمیدرضا ناصری، کوشا تمیمی، دکتر فرشاد علیجانی، دکتر صادق طریق ازلی،
جلد 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
توسعه فعالیتهای حمل و نقل زیرزمینی در شهر نظیر حفر تونل ممکن است آبهای زیرزمینی و چشمههای این مناطق را به صورت کوتاهمدت و یا بلندمدت تحت تأثیر قرار دهد. حفر تونل خط شش متروی تهران در آبرفت و سنگآهکهای شمال چشمه علی شهرری به علت ایجاد نوسانات در آبدهی چشمه و خشک شدن مقطعی آن موجب بروز نگرانی شده است. برای یافتن ارتباط بین چشمه علی و آبخوان اصلی تغذیهکننده آن ویژگیهای هیدروشیمیایی آب زیرزمینی و حوضه آبگیر چشمه بررسی شد. با کمک روشهای تحلیلی نشت آب به تونل و روش DHI، مقدار تخمینی نفوذ آب به تونل و بیشترین منطقه تأثیرپذیر از این نشت آب به تونل مشخص و به منظور بررسی تغییرات آبدهی چشمه با میزان بارش در گستره، آمار بارش با تغییرات آبدهی چشمه در زمانهای قبل و بعد از حفاری تونل مترو مقایسه شد. نتایج پژوهش نشان داد که حفاری تونل مترو تأثیر قابلتوجهی بر روی سیستم هیدروژئولوژی منطقه و آبدهی چشمهعلی گذاشته و ادامه حفاری ممکن است تأثیر منفی بر روی دبی دیگر چشمهها و چاههای منطقه نیز داشته باشد و سیستم جریانی منطقه را به طور موقت و یا برای همیشه دگرگون کند.
حسین محمدزاده، وحید ناصری حصار، حمید قالیباف محمدآبادی،
جلد 17، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
به دلیل پیچیدگی هیدروژئولوژی مناطق کارستی، آب٬بندی سدها در چنین مناطقی سخت٬تر، طولانی٬تر و پرهزینه٬تر و احتمال فرار آب از آن٬ها بیشتر است. پس از آبگیری سد قرهتیکان و ظهور چشمه٬هایی در پایین دست و نشت آب از تکیه٬گاه سازند آهکی تیرگان، امکان توسعه کارست مهم٬ترین مشکل این سد به شمار می٬رود. در این مقاله، با انجام مطالعات زمین٬شناسی، زمین٬شناسی ساختاری و درزه٬نگاری، نفوذپذیری ژئوتکنیکی و روش تحلیل سلسله مراتبی٬پتانسیل توسعه کارست در محدوده و تکیه٬گاه٬های سد قرهتیکان مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج، نشان می٬دهد که حدود 14/6 درصد از محدوده سد قرهتیکان، دارای پتانسیل بالایی در توسعه کارست می٬باشد. محدوده سد قرهتیکان تحت تأثیر سامانه پهنه گسلی سررود است که باعث به هم خوردگی جناح چپ محور سد شده است. درزه٬نگاری در تکیه٬گاه سد قرهتیکان سه دسته درزه اصلی را نشان می٬دهد. دو دسته از درزه٬ها در تقاطع با محور سد و شیب دسته درزه دیگر به سمت حوضچه سد است. بررسی نتایج آزمایش٬های نفوذپذیری لوژن در ساختگاه سد نشان می٬دهد بیشترین نفوذپذیری در تکیهگاه چپ با جریان آشفته، و پس از آن در زیر بستر رودخانه با جریان خطی و آشفته دیده می٬شود، اما در تکیه٬گاه راست نفوذپذیری نداریم و جریان بیشتر خطی است. با توجه به مدل ساختاری– مفهومی تهیه شده از موقعیت سد قرهتیکان و محل قرارگیری محور سد در سامانه گسلی سررود، و میزان بازشدگی و جهت شیب درزه٬ها در ایستگاهها، انتظار می٬رود میزان نشت و فرار آب و امکان توسعه کارست از جناح چپ و بستر بیشتر از جناح راست سد باشد.
حسین ابراهیمی، فرزاد اکبری، سرور مزرعه اصل، بابک بیگلری،
جلد 17، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
چشمه کارستی ورسخواران با وسعت حوضه آبگیر حدود 50 کیلومتر مربع و میانگین آبدهی حدود 1/35 مترمکعب بر ثانیه یکی از مهمترین چشمههای شهرستان فیروزکوه میباشد. به منظور ارزیابی خصوصیات هیدروژئولوژیکی و هیدروژئوشیمیایی چشمه، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب چشمه طی 17 ماه اندازهگیری و آنالیز شده است. نتایج این مطالعه نشان داد منحنی فرود چشمه دارای یک شیب بوده و مقدار ضریب بده آن حدود 0.003 میباشد. اندک بودن ضریب تغییرات آبدهی، هدایت الکتریکی و یونهای اصلی و همچنین تک شیب بودن منحنی فرود چشمه عمدتاً به دلیل شکل کشیده آبخوان و وجود طولانی مدت برف در حوضه آبگیر چشمه میباشد. با توجه به آبدهی نسبتاً بالای چشمه و وجود فروچاله و گودی مسدود در حوضه آبگیر چشمه و همچنین ضریب تغییرات اندک پارامترهای فیزیکی و شیمیایی چشمه، میتوان اینچنین اظهارنظر نمود که سیستم غالب جریان در آبخوان تغذیه کننده چشمه ورسخواران، از نوع مجرایی-افشان میباشد. با توجه به بازدیدهای صحرایی و ارزیابی درصد پوشش خاک، توسعه فضاهای انحلالی و سایر عوارض مورفولوژیکی کارست، درصد تغذیه سالیانه در محدوده مورد نظر برابر با 56 درصد برآورد شد. با داشتن مقادیر بارش، درصد تغذیه سالیانه، حجم تغذیه سالیانه حوضه آبگیر مقدماتی، برابر با 19/2 میلیون مترمکعب و حجم تخلیه سالیانه چشمه از طریق هیدروگراف سالیانه چشمه برابر با 20/1 میلیون مترمکعب محاسبه گردید. همچنین مشاهده گردید تیپ آب چشمه بیکربناته-کلسیک و لیتولوژی آبخوان آهکی دولومیتی میباشد.
سمیه زارعی دودجی، رحیم باقری، هادی جعفری،
جلد 18، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
منابع آب زیرزمینی در کشور ایران، با توجه به کمبود منابع آب سطحی، کمبود بارش، حجم تبخیر بالا و خشکسالی٬های اخیر از اهمیت ویژه٬ای برخوردار می٬باشد. اولین گام در شناسایی و بهره٬برداری از منابع آب زیرزمینی بررسی کمی و کیفی آن می٬باشد. دشت ریزآب نیریز واقع در محدوده مطالعاتی کویر قطروئیه، دارای 17 پیزومتر می٬باشد که طی دوره آماری بیش از 12 سال سطح آب زیرزمینی آن٬ها بصورت ماهانه ثبت شده است. بررسی٬های تراز آب زیرزمینی و نقشه خطوط جریان نشان دهنده آنومالی جریان در بخش جنوب و جنوب غربی آبخوان می٬باشد که جهت جریان آب زیرزمینی را بر خلاف جهت توپوگرافی منطقه نشان می٬دهد. در این تحقیق تلاش شد بر اساس اطلاعات موجود شامل لوگ حفاری پیزومترها، اطلاعات کیفی آبخوان و اطلاعات آماربرداری سراسری علت این آنومالی مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس اطلاعات کیفی آبخوان، مقادیر هدایت الکتریکی و کلر آب زیرزمینی در جهت شیب توپوگرافی افزایش می٬یابد که نشان دهنده جریان در جهت شیب توپوگرافی است. نمودارهای کیفی پایپر، شولر و دورو نیز تأیید کننده این موضوع هستند. تراز آب زیرزمینی در چاه٬های بهره٬برداری انتخابی برای نمونه٬برداری کیفی بر اساس اطلاعات عمق آب زیرزمینی در آماربرداری سراسری نیز نشان دهنده جریان در جهت شیب توپوگرافی می٬باشند. در نهایت در لوگ حفاری پیزومترهای جنوب و جنوب غربی آبخوان یک لایه رسی با ضخامت 10 تا 30 متر مشاهده گردید. بررسی تمامی نتایج نشان می٬دهد احتمالاً آبخوان موجود در محدوده یک آبخوان دولایه بوده که جهت جریان در لایه بالایی در جهت شیب توپوگرافی و در لایه پایینی در خلاف جهت شیب توپوگرافی می٬باشد و پیزومترهای بخش جنوب و جنوب غربی در آبخوان زیرین نفوذ داشته٬اند. جهت اطمینان از فرضیه مورد نظر، انجام مطالعات ژئوفیزیک در منطقه و یا حفر چاه٬های اکتشافی پیشنهاد می٬گردد.
زهرا آقایان، روزبه دبیری،
جلد 18، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
اخیرا پژوهشهایی در زمینه استفاده از مواد معدنی مانند آهک و خاکستر ذغال سنگ در تثبیت خاک انجام پذیرفته و نتایج قابل قبولی بدست آمده است. با توجه به خصوصیات بالای خاکستر ذغال سنگ، در دسترس بودن و صرفه اقتصادی در ترکیب آن با آهک برای تثبیت خاکهای رسی میتواند مورد توجه قرار گیرد. در این تحقیق، تاثیر همزمان آهک هیدراته و خاکستر ذغال سنگ بر رفتار و خصوصیات ژئوتکنیکی خاک رس طی آزمایشهای خصوصیات خمیری، تراکم، مقاومت فشاری تک محوری، نسبت باربری کالیفرنیا، برش مستقیم مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور، ابتدا خاک رس با درصدهای مختلف آهک هیدراته 4، 6 و7 درصد مخلوط شده و عمل آوری 28 روزه بر روی نمونهها انجام یافته است. سپس، خاکستر ذغال سنگ با درصدهای 5، 15، 25 و50 با خاک رس مورد مطالعه مجددا مخلوط گردیده و 28 روز عمل آوری صورت گرفته است. در انتها، مقدار بهینه آهک تعیین شده به مقادیر مشابه خاکستر ذغال سنگ به خاک رس افزوده شده و سپس 28 روز عمل آوری صورت گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که مخلوط 7 % آهک هیدراته با 50 % خاکستر ذغال سنگ پس از عمل آوری 28 روزه میتوان به عنوان ترکیب مناسب جهت تثبیت خاک رس پیشنهاد نمود. زیرا ترکیب اشاره شده باعث گردیده تا مقاومت فشاری تک محوری را 1/87برابر، مقاومت برشی را 1/34 برابر و عدد CBR را 6/4 برابر افزایش دهد و شرایط را برای کاربرد خاک رس تثبیت شده جهت استفاده در خاکریز مهندسی را فراهم آورد.