185 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی
آقای مجید رضائیان، دکتر رامین ساریخانی، دکتر امین جمشیدی، دکتر یاسین عبدی، دکتر آرتیمس قاسمی دهنوی،
جلد 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
آبهای جاری شور ناشی از سنگ گچ سازند گچساران در منطقه رباط نمکی، شمال شهرستان خرم آباد، باعث هوازدگی نمک در برخی از سنگهای منطقه شده است. هوازدگی نمک به دلیل آبهای جاری شور منطقه، یکی از دلایل تغییر خصوصیات ژئومکانیکی سنگها و در نتیجه کاهش دوام آنها است. در این تحقیق به تأثیر آبهای جاری شور بر خصوصیات ژئومکانیکی برخی از سنگهای رخنمون یافته منطقه رباط نمکی، با انجام آزمایش هوازدگی نمک پرداخته شده است. برای این منظور، دو نمونه سنگ آهک و ماسه سنگ تهیه و آزمایش هوازدگی نمک در آب جاری شور، آب چشمه و محلول اشباع نمک تا 30 چرخه روی آنها انجام شد. بعد از هر 5 چرخه، شاخص بار نقطهای و تخلخل نمونهها به عنوان آزمایشهای سریع و کم هزینه تعیین شدند. منحنیهای برازش بین چرخههای آزمایش هوازدگی نمک با شاخص بار نقطهای و تخلخل برای هر سه محلول آزمایش تعیین و از آنها دو پارامتر ثابت زوال پذیری و نیمه عمر استخراج شد. تأثیر سه محلول آزمایش روی نمونهها با استفاده از این دو پارامتر و همچنین درصد تغییرات شاخص بار نقطهای و تخلخل، ارزیابی شد. نتایج نشان داد محلول اشباع نمک، آب چشمه و آب جاری شور به ترتیب بیشترین تا کمترین تأثیر را در تغییرات شاخص بار نقطهای و تخلخل نمونهها داشتهاند. همچنین تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که ماسه سنگ به دلیل تخلخل بیشتر و لایهای بودن نسبت به سنگ آهک، از هوازدگی نمک بیشتر متأثر شده است.
محمد علیزاده منصوری، روزبه دبیری،
جلد 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
در مطالعه حاضر سعی شده است پتانسیل روانگرایی در لایه های خاکی در محدوده شهر تبریز بر اساس آنالیز حساسیت، قابلیت اطمینان ارزیابی گردد. بدین منظور از میان 260 حلقه گمانه جمع آوری شده، تعداد 64 حلقه گمانه که دارای خطر وقوع روانگرایی بوده اند انتخاب شدند. سپس نقشه پهنه بندی خطر لرزه ای در محدوده مورد مطالعه با توجه به گسل شمال تبریز با استفاده از روش گسل محدود و با در نظر گرفتن اثرگذاری لایه های خاکی بر حداکثر شتاب سطحی(PGA) تهیه شده است. در ادامه، نقشه پهنه بندی خطر وقوع روانگرایی در محدوده مورد مطالعه با کاربرد شاخص خطر آماده گردید. در انتها، با کاربرد روشهای تحلیل حساسیت و قابلیت اطمینان مونت کارلو، میزان تغییرات ضریب اطمینان در برابر خطر وقوع روانگرایی لایه های خاکی مشخص شده و رابطه ای جهت تعیین این تغییرات ارائه شده است.
امیر حمیدی، مهدی سبحانی، فرزانه رسولی، مرجان صدرجمالی،
جلد 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، استفاده از ترکیب سیمان پرتلند و ضایعات ظروف فومی در بهسازی ماسهها بوده است. برای این منظور، ماسه بابلسر بهعنوان مصالح پایه انتخاب شد. نوارهای فومی در دو ابعاد 50 در 5 میلیمتر و 50 در 10 میلیمتر در درصدهای وزنی صفر، 1/0، 2/0 و 3/0 درصد، بههمراه 3 درصد سیمان پرتلند به خاک اضافه شد. نمونهها جهت انجام آزمایش برش مستقیم بزرگ مقیاس 300 در 300 میلیمتری، در تراکم نسبی 70 درصد ساخته شدند. همه نمونهها قبل از انجام آزمایش، اشباع و به مدت 7 روز در شرایط عملآوری قرار گرفتند. بر اساس نتایج بهدست آمده، پارامترهای چسبندگی و زاویه اصطکاک خاک سیمانی و غیرسیمانی، با افزودن نوارهای فومی افزایش پیدا کرد. میزان افزایش مقاومت، در نوارهای بزرگتر و یا درصدهای بیشتر، بالاتر بود. در نمونههای غیرسیمانی، افزودن فوم تغییر چندانی در سختی نمونه ایجاد نکرد لیکن اتساع نهایی کاهش یافت. اما در نمونههای سیمانی، افزودن فوم سبب کاهش سختی و میزان افت مقاومت پس از نقطه اوج گردید. همچنین اتساع نهایی نمونههای سیمانی با افزایش درصد فوم و ابعاد نوارهای فومی، بیشتر شد. براساس آنالیزهای پایداری شیب انجام شده، ازدیاد درصد فوم باعث افزایش ضریب اطمینان شیروانی مسلح شد. استفاده از فومهای با نسبت طول به عرض کمتر، افزایش بیشتری در ضریب اطمینان پایداری شیب بهوجود آورد.
مهدی درخشندی، مجتی هنرمند، امیرحسین صادقپور،
جلد 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
سدهای خاکی سازه های ژئوتکنیکی هستند که در انواع دره ها با شکل متفاوت احداث می شوند. سد ونیار از نوع سنگریزه ای با هسته رسی قائم، در محل یک دره تنگ واقع شده است. به منظور بررسی تاثیر شکل هندسی دره، از مدل سازی سه بعدی برای آنالیز این سد استفاده شده است. آنالیزها با نرم افزارFLAC3D انجام شده که مسایل ژئوتکنیکی را بر اساس روش تفاضل محدود شبیه سازی می کند. نتایج نشان می دهد که مقادیر نشست های بدست آمده از آنالیزهای عددی، از مقادیر ثبت شده توسط تجهیزات صفحات مغناطیسی نشست سنج که در بدنه سد نصب شده، کمتر است و این موضوع به علت تراکم کمتر خاک در اطراف ابزار است که به منظور جلوگیری از خرابی آن در زمان نصب انجام می شود. بر اساس آنالیزهای عددی، مقدار نشست حداکثر در بزرگترین مقطع عرضی بدنه سد (مقطعC) 88.14 سانتیمتر است که مربوط به موقعیت ارتفاع 48 متر بالاتر از تراز سنگ بستر است و این مقداری قدری کمتر از 1% ارتفاع خاکریز سد است. همچنین تنش های قائم ثبت شده توسط سلولهای فشار در بدنه سد حدود 28% کمتر از مقادیر بدست آمده از آنالیزهای عددی است؛ به نظر می رسد که این موضوع به دلیل پدیده قوس زدگی موضعی ناشی از تراکم کمتر و در نتیجه ایجاد ناحیه با سختی کمتر در اطراف سلولهای فشار باشد. در مورد پارامتر فشار آب حفره ای، نتایج آنالیزهای عددی و قرائت پیزومترها در حدود 1% اختلاف دارد که نشان دهنده همخوانی نزدیکی بین نتایج است. در مجموع اختلاف بین نتایج آنالیزهای عددی و مقادیر بدست آمده از نتایج ابزار دقیق قابل قبول است و رفتار سد در مرحله پایان ساخت عملکرد مناسبی را نشان می دهد.
سید حسین حسینی لواسانی، حامد علیزاده، علی معصومی،
جلد 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
تحقیقات زیادی در مورد تأثیر فاصله گسل بر سازه ها انجام شده است که نشان می دهد پاسخ لرزه ای آنها می تواند بسته به فاصله آنها از گسل متفاوت باشد. پل های معلق به دلیل برخورداری از دوره ی تناوب و انعطاف پذیری بالا می توانند حساسیت بیشتری نسبت به این پدیده به ویژه در ارتعاشات قائم داشته باشند. از آنجایی که مهندسان تمایل دارند از دهانه های طویل تری استفاده کنند، فاکتور طول دهانه باید با دقت بیشتری مطالعه شود. در این مقاله به اثرات طول دهانه بر پاسخ لرزه ای پل معلق تحت تحریکات لرزه ای خوزه نزدیک و دور پرداخته شده است. پل های معلق وینسنت توماس و گلدن گیت به ترتیب به عنوان پل های دهانه کوتاه و بلند به عنوان مطالعات موردی انتخاب شده اند. پاسخهای لرزهای دو پل تحت ده شتابنگاشت از انواع حوزه نزدیک و دور، که دو به دو شتاب اوج زمین یکسانی دارند، ارزیابی میشوند. نتایج نشان داد که پاسخ هر دو پل تحت تحریکات لرزه ای حوزه نزدیک و دور کاملاً متفاوت است. پلهای معلق با دهانه کوتاه در برابر تحریکات نزدیک به گسل آسیبپذیرتر هستند، در حالی که پلهای با دهانه بلند در برابر هر دو نوع تحریکات مذکور مستعد آسیب هستند و با افزایش طول دهانه، حساسیت پل در برابر فرکانس های پایین تحریکات حوزه دور افزایش مییابد. همچنین، در هر دو پل، حداکثر پاسخ جابجایی دهانه ها لزوما با افزایش شتاب اوج زمین افزایش پیدا نمی کند.
آقای علی کمالی، دکتر مهدی مخبری، دکتر عباس قلندرزاده،
جلد 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مارنها از جمله خاکهای مسئلهداری هستند که به دلیل ماهیت تغییرشکلپذیری و حساسیت به رطوبت و شرایط آب و هوائی به شدت دچار فرسایش میشوند. عوارض این خاکها در بستر راهها، تکیهگاه سدها، ساختگاه سازههای بلند مرتبه و اندرکنش خاک-سازه و مانند آن مشاهده میشود. هنگامی که خاک در اثر زلزله تحت ارتعاش قرار میگیرد ویژگیها و پارامترهای ژئوتکنیکی آن تغییر میکند. رفتار مارن در برابر زلزله علاوه بر ویژگیهای ژئوتکنیکی از مشخصات دینامیکی که شامل سرعت موج برشی، سرعت موج فشاری، فرکانس طبیعی، مدول برشی و نسبت میرایی است نیز تأثیر میپذیرد. این ویژگیها را میتوان از آزمایشهای آزمایشگاهی و درجا به دست آورد. این تحقیق با هدف شناخت رفتار دینامیکی مارنهای شمال شیراز که ترکیبی از مارن حاوی سنگ گچ انیدریدی متورم شونده است انجام شده است. بدین منظور علاوه بر آزمایش های استاتیکی آزمایشگاهی و برجا، آزمایش سه محوری تناوبی نیز بر روی نمونهها انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در مارنهای عادی تحکیم یافته با افزایش فشار همه جانبه از 400 به 600 کیلو پاسکال (افزایش عمق خاک)، مدول برشی 50 از به 200 کیلوپاسکال افزایش مییابد. بعلاوه رفتار نسبت میرایی برای کرنشهای کمتر و بیشتر از یک درصد نسبتاً متفاوت است، اما در حالت کلی برای کرنشهای بالاتر از یک درصد، با افزایش فشار همه جانبه از 100 تا 600 کیلوپاسکال نسبت میرایی از 21/ به 18/ کاهش مییابد.
امین احمدی، دکتر منوچهر چیتسازان، دکتر سید یحیی میرزایی، دکتر آرش ندری،
جلد 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
تحلیل حریمهای تاثیر، آبگیر، تخلیه و تغذیه به منظور حفاظت از چاههای آب امری ضروری است. این موضوع علیرغم پژوهشهای متعدد هنوز جای بحث و بررسی بیشتر دارد. هدف از این پژوهش تحلیل حریمهای آبگیر و تخلیه در چاههای آب در آبخوانهای آزاد آبرفتی است. در این راستا یک آبخوان فرضی با استفاده از مدلهای مادفلو و مادپس شبیهسازی شد. صحت خروجیهای مدل عددی در مقایسه با محاسبات تحلیلی تایید و سپس اثر پارامترهای مستقل چاه و آبخوان مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق نشان داد که برخلاف تصور رایج، تغییر در هدایت هیدرولیکی، آبدهی ویژه، شیب سنگ بستر، ضخامت اولیه، تخلخل و ناهمگنی هیچگونه تغییری در گسترشِ سطحیِ حریم آبگیر چاه در آبخوان آزاد ایجاد نمیکند. این پژوهش نشان داد که تغییر در تغذیهی سطحی، دبی چاه و موقعیت چاه باعث ایجاد تغییرات زیاد در گسترشِ سطحیِ حریم آبگیر چاه در آبخوانهای آزاد آبرفتی میشود. بررسی اثر زمان پمپاژ نشان داد که در یک سیستم تکچاهی ابتدا وسعت حریم آبگیر افزایش مییابد اما پس از مدت کوتاهی و علیرغم تداوم گسترش مخروط افت، موقعیت آن ثابت میماند. مشخص شد که تغییر همهی پارامترهای مذکور باعث تغییر در وسعت حریم تخلیهی چاه میگردد. از آنجایی که پایداری وسعت مناطق مذکور در تعیین حریمهای حفاظت از کمیت و کیفیت چاههای آب اهمیت زیادی دارد! مشخص شد که پایداری نسبی سطح آب در آبخوان در یک تراز مناسب لازم و ضروی است و این امر نیازمند مدیریت آبخوان و اختصاص درصد محدودی از تغذیهی آبخوان به تخلیه از طریق چاهها است.
مهدی تلخابلو، سید محمود فاطمی عقدا، حبیب اله حیدری رنانی،
جلد 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
پایدارسازی فضاهای زیرزمینی از چالش برانگیزترین مباحث در زمینشناسیمهندسی هستند. روشهای مختلفی برای تعیین نوع سیستم پایدارسازی تونل وجود دارد، اما اغلب این روشها دارای نقاط ضعف متعددی هستند. بنابراین ارائه یک روش که تقریباً تمامی پارامترهای مؤثر بر پایداری تونل را لحاظ نموده و اثر متقابل آنها را بر یکدیگر در نظر بگیرد، کمتر موردتوجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق مطالعه پارامترهای مؤثر بر پایداری تونلها با استفاده از روش سیستم مهندسی سنگ است. در این تحقیق 6 تونل با ویژگیهای زمینشناسی متفاوت انتخاب شد. پارامترهای مؤثر بر سیستم پایداری این تونلها با استفاده از روش ESQ کدگذاری گردید. سپس تحلیلها با استفاده از روش سیستم مهندسی سنگ RESبهمنظور برآورد و ارزیابی سیستم پایدارسازی تونل انجام گردید. نتایج نشان داد پارامترهایی همچون هوازدگی سطح درزه، پرشدگی و فاصلهداری درزهها نقش مؤثر بیشتری نسبت به جهت گیری درزه ها و مقاومت فشاری تک محوری دارند. بهمنظور مقایسه، تحلیلها با روش رتبهبندی توده سنگRMR نیز انجام شد. مقایسه میان نتایج دو روشRES و RMRنشان داد که نتایج روش RES همخوانی بهتری با شرایط واقعی تونل و مقادیر ضخامت شاتکریت پیشنهادی به عنوان سیستم پایدارسازی تونلهای مورد مطالعه دارد. ازآنجا که هیچ محدودیتی در تعداد پارامترهای ورودی در این روش وجود ندارد و از طرفی تأثیر متقابل پارامترها بر یکدیگر در نظر گرفته میشود، میتوان روابط حاصل از روش RES در این تحقیق را در کنار سایر روشها، در پروژههای مهندسی به کار برد.
دکتر سید نصراله افتخاری، دکتر ساسان معتقد، دکتر لطف اله عمادعلی، دکتر هادی صیادپور،
جلد 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
روابط پیشبینی حرکت زمین سهم مهمی در تغییرپذیری نتایج تحلیل خطر دارند. انتخاب روابط پیشبینی مناسب برای منطقه میتواند به پایداری و دقت نتایج تحلیل خطر زلزله منجر شود. دراین مطالعه، روابط پیشبینی مختلف با امکان استفاده برای تحلیل خطر لرزهای شهر اهواز مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. این روابط بر اساس معیارهای لگاریتم درستنمایی، فاصله اقلیدسی و معیار اطلاع انحراف در دوره تناوبهای مختلف رتبهبندی شدند. سپس با توجه به اختلاف نتایج حاصله، از روش تحلیل پوششی دادهها برای تصمیمگیری نهایی در مورد کارآمدترین روابط استفاده شده است. نتایج حاصله از میان 67 رابطه ممکن، 5 رابطه را به عنوان روابط مناسب جهت انجام تحلیل خطر لرزهای در محدوده شهر اهواز شناسایی نمود. سپس از معیار ویژه کارآیی برای تعیین وزن این روابط استفاده گردید. نتایج این مطالعه می تواند تا حدود زیادی به کاهش عدمقطعیت در فرآیند تحلیل خطر لرزهای منطقه مورد مطالعه کمک کند.
کمال گنجعلی پور، سید محمود فاطمی عقدا، کمال نبی اللهی،
جلد 16، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
روشهای الکترومغناطیس در ژئوفیزیک کاربردی به سرعت در حال پیشرفت هستند. از زمانی که روش بازتاب سنجی در حوزه زمان برای امواج رادار هدایت شده (TDR) رشد کرده است استفاده از آن منجر به کاربرد خلاقانه و مقایسه آن با سایر روشهای اندازهگیری قبلی شده است. یک سیستم TDR از یک دریافت کننده و تولید کننده موج رادار (الکترومغناطیس)، یک خط انتقال و موج بر تشکیل شده است. پالس الکترومغناطیس تولید شده از درون کابل هادی به سمت موجبر حرکت میکند و از طریق موج بر وارد محیط تحت آزمایش میشود هدف از این تحقیق این است که با انجام آزمونهایی بر روی کابلهای مخابراتی دو رشتهای به عنوان سنسور TDR، توانایی و دقت روش بازتاب سنجی زمان در تشخیص موقعیتهای نشت مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این تحقیق کابل دو رشتهای در زیر مصالح رس گراولی GC مدفون شد و با افزایش درصد رطوبت خاک به صورت پلهای در دو نقطه، حساسیت روش TDR نسبت تغییرات رطوبت در اطراف کابل، مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس شکل موجهای TDR نقاط تغییرات ثابت انعکاس در فاصلههای 9-9/5 و 4/5 متری قرار دارد که کاملاً با فاصله واقعی نقاط آزمایش انطباق دارد. در این پژوهش از دستگاه رطوبت سنج TDR ساخت شرکت soil moisture مدل6050 x1 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که روش TDR توانایی آن را دارد به عنوان یک سیستم مانیتورینگ برای تشخیص محل نشت در سدها، دایکها و سایر سازههای ژئوتکنیکی به کار برده شود.
دکتر مسعود عامل سخی، مهندس آرش ابراهیمی،
جلد 16، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
این پژوهش یک مطالعه آزمایشگاهی به منظور بهبود خواص ژئوتکنیکی خاک ریزدانه رسی است. بدین منظور از خاکستر پسماند کشاورزی نظیر باگاس نیشکر، پوسته برنج و پوسته بادام درختی استفاده شده است. در این راستا، به بررسی اثر استفاده از خاکستر الیاف مذکور با درصدهای وزنی 4، 8 و 12 بر روی خاک ریزدانه رسی پرداخته شده است. نتایج آزمایش تراکم حاکی از آن است این افزودنیها به٬طور کلی باعث افزایش درصد رطوبت بهینه خاک می٬شود. نتایج نشان داد که حداکثر درصد رطوبت بهینه برای نمونه٬های ساخته شده با 12 درصد خاکستر رخ میدهد. همچنین بر اساس نتایج آزمایش تک محوری، افزودنی٬های مورد بررسی موجب افزایش مقاومت تک محوری خاک شده٬اند؛ نمونه٬های ساخته شده با 12 درصد خاکستر دارای بیشترین تأثیر بودند به طوری که افزودن 12 درصد خاکستر باگاس نیشکر مقاومت تک محوری خاک را 117 درصد افزایش داد و افزودن 12 درصد خاکستر پوسته برنج و خاکستر پوسته بادام درختی نیز مقاومت تک محوری خاک را به ترتیب 89 و 80 درصد افزایش دادند.
دکتر محمد فتح اللهی، آقای حبیب رحیمی منبر، دکتر غلامرضا شعاعی،
جلد 16، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
پارامترهای مقاومت برشی، پارامترهای مهمی برای ارزیابی پایداری سازههای مهندسی هستند که محاسبه آنها با روشهای مرسوم نیازمند هزینه و زمان زیادی میباشد. در این پژوهش با استفاده از آزمایشهای اولیه ژئوتکنیک مانند دانهبندی، حدود آتربرگ و آزمایش تکمحوره و به کارگیری هوش مصنوعی، بدون انجام تستهای پیچیدهتر، زاویه اصطکاک داخلی و چسبندگی خاک محاسبه شد. به این منظور از نمونههای دستنخورده از ۱۴ گمانه در بندرعباس که بر روی آنها آزمایشهای اولیهی ژئوتکنیک و برش مستقیم انجام گرفته بود، انتخاب و برای آموزش شبکهی عصبی استفاده شدند. در این پژوهش تعداد ۱۹۵ شبکه در حالتهای مختلف آموزش داده شد. به منظور دستیابی به بهترین عملکرد، شبکههای عصبی پیشخور ابتدا در حالت تک لایه و دو لایه با تعداد نورونهای لایه میانی پایین آموزش داده شدند و تابع TRAIN BR به دلیل بالا بودن نسبت R (R=0/97) انتخاب و سپس با افزودن لایههای میانی به ۳، ۴ و ۵ لایه با تعداد نورونهای لایه میانی (۵۰، ۴۰، ۳۰، ۲۰ و ۱۰) نورون شبکههای عصبی آموزش داده شدند. نتایج نشان داد شبکهی MLP چهار لایه بهترین نتایج را نشان میدهد، برای این حالت R آموزش ۱، R تست 0/90 و R کل 0/98 میباشد. در نهایت به منظور صحتسنجی شبکهی عصبی، تعداد ۱۵ نمونه انتخاب و پارامترهای ورودی شبکه در حالات بهینه ۲، ۳ و ۴ لایه آموزش داده و خروجی شبکه ارزیابی شد. برای پیشبینی چسبندگی، شبکه عصبی در حالت 4 لایه (0/99 =R2) و برای زاویه اصطکاک، شبکههای ۲، ۳ و ۴ لایه (0/99 =R2) بهترین خروجی را داشتند.
آرمین عظیمی نژاد، امید مخدوم، پنام زرفام، عبدالرضا سروقد مقدم،
جلد 16، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
دراکثر آییننامههای لرزهای کنونی، سختی و مقاومت المانهای مقاوم در برابر زلزله مستقل در نظرگرفته شده به گونهای که تغییر مقاومت المانها منجر به تغییر در سختی المانها نخواهد شد. مطالعات اخیر نشان میدهد که سختی و مقاومت این المانها وابسته بوده و لذا نحوه محاسبه این پارامترها و آرایش مراکز جرم، سختی و مقاومت میتواند در تعیین پاسخ٬های لرزهای موثر باشد. در این تحقیق سه گروه طراحی ساختمان٬های پنج طبقه و نه طبقه شامل مدل طراحی مبتنی بر آییننامه لرزهای ASCE/SEI 07-22، مدل بالانس-25% و مدل متقارن مقاومتی با خروج از مرکزیت تسلیم نرمال شده (ed/A) 0 تا 15% به همراه یک مدل متقارن به کمک آنالیزهای استاتیکی غیرخطی و دینامیکی فزاینده غیرخطی مورد محاسبه و ارزیابی قرارگرفتند. نتایج نشان داد متوسط میانه شتاب طیفی در سطح عملکردی فرو ریزش در مدل بالانس-25% و مدل متقارن مقاومتی نسبت به مدل طراحی مبتنی بر آییننامه ASCE/SEI 07-22 ، حدودا 18% افزایش داشته است که این افزایش به معنی ایمن بودن مدلهای بالانس-25% و متقارن مقاومتی در مقایسه با مدل طراحی آیین نامه است. ضمنا متوسط نسبت حداکثر چرخش سقفها و حداکثر دریفت جابجایی طبقات در سطح عملکردی فرو ریزش در مدل بالانس-25% و مدل متقارن مقاومتی نسبت به مدل طراحی آییننامه ASCE/SEI 07-22 به ترتیب منجر به کاهش 100درصدی و 12درصدی شده است. لذا با توجه به نتایج فوق استنباط گردید که مدل طراحی مبتنی بر آیین نامه از پایینترین و مدلهای بالانس-25% و متقارن مقاومتی از بالاترین عملکرد لرزهای دینامیکی برخوردار هستند.
مهدی بشاورد، آرش ادیب، سید محمد اشرفی،
جلد 16، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
خشکسالی٬های ناشی از کمبود بارش و افزایش مصرف آب در سراسر جهان در حال افزایش است و از تبعات آن اثرات نامطلوب اقتصادی و زیست محیطی است. اثرات نامطلوب را می٬توان با استفاده از الگوهای بهره٬برداری بهینه و استفاده از قوانین جیره٬بندی در دوره٬های خشکسالی کاهش داد. در این روش٬ها با وجود امکان تأمین کل نیاز، گاهی تنها قسمتی از آن تأمین می٬شود؛ این عمل موجب ذخیره آب و پذیرش یک کمبود کوچک در بازه زمانی جاری برای کاهش کمبودهای شدید در آینده می٬شود. این پژوهش یک مطالعه موردی برای تعیین منحنی٬های فرمان بهره٬برداری از سد جره و بررسی تأثیر بهره٬برداری از سد با دو سیاست بهره٬برداری استاندارد (SOP) و جیره٬بندی بر شاخص٬های خشکسالی پایین دست است؛ که تاکنون از این نظر بررسی نشده است. به این منظور از طریق اتصال یک مدل بهینه٬ساز الگوریتم ژنتیک به یک مدل شبیه٬ساز، مقادیر بهینه منحنی٬های فرمان و ضرایب جیره٬بندی براساس داده٬های تاریخی جریان ورودی به مخزن مطالعه شد و کارایی مدل در سیستم منابع آب رودخانه الله ارزیابی گردید. همچنین شاخص خشکسالی SDI، عملکرد SOP و مدل جیره٬بندی در دوره پایه از طریق محاسبه مقدار تابع هدف یا شاخص اصلاح شده کمبود (MSI) و شاخص٬های اعتمادپذیری، آسیب٬پذیری و برگشت٬پذیری، بررسی شد. نتایج نشان داد که با استفاده از مدل جیره٬بندی، تابع MSI نسبت به SOP در دوره مورد نظر 41 درصد بهبود یافته است. همچنین با اجرای سیاست جیره٬بندی، آسیب٬پذیری سیستم نسبت به روش SOP به مراتب بهبود یافته و از 64 به 26 درصد رسیده است.
خانم نجمه محمدی، دکتر گیتی فرقانی تهرانی، دکتر افشین قشلاقی،
جلد 16، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
زهاب اسیدی معدن یکی از مهمترین مشکلات زیستمحیطی مرتبط با معدنکاری و از مهمترین منابع آلوده کننده محیط زیست میباشد که بر اثر اکسایش کانیهای سولفیدی به ویژه پیریت تولید میشود. در این پژوهش، پتانسیل تولید اسید باطلههای کارخانه زغالشویی مهماندوست واقع در شمال شرق دامغان مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور، مطالعات کانیشناسی، ژئوشیمیایی و آزمونهای استاتیک بر روی 7 نمونه معرف انجام شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که باطلههای زغالشویی نسبت به عناصر مس و منگنز بدون غنیشدگی، نسبت به نیکل و کبالت دارای غنیشدگی متوسط، نسبت به کروم، روی و آنتیموان دارای غنیشدگی قابل ملاحظه، نسبت به کادمیم و آرسنیک و سرب دارای غنیشدگی شدید و نسبت به سرب و مولیبدن دارای غنیشدگی بسیار شدید هستند. کانیهای موجود در باطلهها شامل کوارتز، موسکویت، کلینوکلر، کائولینیت، ایلیت، مونتموریلونیت، کلسیت و پیریت میباشد. در بیشتر باطلههای مورد مطالعه، pH گل اشباع کمتر از 3 و هدایت الکتریکی گل اشباع بیشتر از 2000 میکروموس بر سانتیمتر میباشد و پتانسیل خنثیسازی خالص (NNP) کمتر از 20- است. همچنین در بیشتر نمونهها پتانسیل تولید اسید خالص (NAPP) مثبت است و نسبت پتانسیل خنثیسازی (NPR) کمتر از 1 میباشد. pH تشکیل اسید خالص (NAG pH) این نمونهها کمتر از 5/4 و نسبت ظرفیت خنثیسازی اسید به حداکثر پتانسیل تولید اسید (ANC/MPA) کمتر از 1 است. با توجه به نتایج آزمونهای استاتیک، احتمال تولید زهاب اسیدی توسط باطلههای مورد مطالعه وجود دارد، بنابراین اعمال تمهیدات مدیریتی به منظور کنترل تولید اسید در منطقه ضروری است.
خانم معصومه نیکبخت، پروفسور محمد نخعی، پروفسور عطا شاکری، دکتر وهاب امیری،
جلد 16، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
در این مطالعه، وضعیت هیدروشیمیایی و کیفیت منابع آب زیرزمینی آبخوان ساحلی زرآباد در جنوب شرق ایران مورد بررسی قرار گرفته است. فراوانی کاتیونها و آنیونها به ترتیب +Na+>Ca2+>Mg2+>K و -Cl->SO42->HCO3 است. متوسط غلظت EC و TDS به ترتیب بین 922 تا 7140 µS/cm و 545 تا 6426 mg/L است. تیپ آب اکثر نمونهها Na-Cl (78 درصد) است و دومین تیپ غالب نیز Ca-Mg-Cl (22 درصد) است. تیپ آب، شاخص Chloro-alkaline، نسبتهای یونی و موقعیت نمونهها بر روی نمودار گیبس نشان میدهد که تبادل کاتیونی (مستقیم و معکوس)، هوازدگی سیلیکاتها، تبخیریها و نفوذ آب شور فرایندهای اصلی کنترل کننده شیمی آب زیرزمینی هستند. نسبتهای یونی -SO42-/Cl-، B/Cl- و Na+/Cl نشان میدهد که نفوذ آب شور با فاصله گرفتن از رودخانه رابچ بویژه در قسمتهای شمال غربی و جنوب شرقی افزایش مییابد. این میتواند منجر به کاهش کیفیت منابع آب شود. علاوه بر این کیفیت آب برای مصارف کشاورزی بر اساس برخی شاخصها مانندEC ، درصد سدیم (Na%)، نسبت جذب سدیم (SAR)، کربنات سدیم باقیمانده (RSC)، نسبت جذب منیزیم (MAR)، شاخص نفوذپذیری (PI)، نسبت کلی (KR)، نمودار USSL و Wilcox مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که حدود 60 درصد نمونهها دارای کیفیت نامناسب برای آبیاری و در قسمت شمال غربی و جنوب شرقی دشت واقع شدند. حدود 40 درصد نمونهها نیز دارای کیفیت مناسب برای آبیاری و در مجاورت رودخانه رابچ واقع شده است.
دکتر داود فریدونی، دکتر سید ساجدالدین موسوی، دکتر اسماعیل نجفی، دکتر غلامرضا خانلری،
جلد 16، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
بررسی و شناخت ویژگیهای هیدروژئومورفولوژی لازمه شناخت رفتار رودخانه و فرآیندهای فعال در آن است. این موضوع، علاوه بر شناخت وضعیت فرسایش و رسوبزایی و تغییر مسیر رودخانه، به ساخت صحیح سازههای مهندسی و فعالیتهای انسانی در حوضه آبریز رودخانه کمک میکند. رودخانه گیان با میانگین دبی سالیانه 3/2 متر مکعب در ثانیه، یکی از سرشاخههای رودخانه گاماسیاب در استان همدان است. از نظر زمینشناسی و هیدروژئومورفولوژی، رودخانه گیان یک رودخانه کوچک است که با ساختارهای زمینشناسی منطقه کاملاً دارای انطباق است. محاسبه ضریب سینوسی مشخص ساخت که این رودخانه یک رودخانه مئاندری است که طول موج، دامنه نوسان و پهنای کمربند مئاندرها در بخش کوهستانی آن کمتر از محدوده دشت است. شیب بستر این رودخانه نسبتاً کم است و در قسمتهای مختلف خود در رده رودخانههای فرسایشی و رسوبگذار طبقهبندی میشود. رودخانه گیان در بخش کوهستانی دارای بستر سنگی و در محدوده دشت دارای بستر آبرفتی است. حوضه آبریز رودخانه گیان در رده حوضههای آبریز کوچک مساحت قرار میگیرد و بر اساس مقدار ضریب گراولیوس، شکل آن تقریباً کشیده است. ارتفاع حوضه آبریز رودخانه گیان بین 1455 و 2700 با متوسط وزنی برابر 20/1715 متر از سطح دریا است و با افزایش ارتفاع توزیع مساحت آن کاهش مییابد. زمان تمرکز حوضه آبریز برابر 204/4 ساعت تعیین گردید. استفاده از دادهها و نتایج حاصل از انجام این پژوهش میتواند در برنامهریزی کاربری اراضی، کاربردهای مهندسی و اجرایی جهت پیشبینی تغییرات رودخانه و محافظت از سازههای مهندسی مانند جاده، پل، سازههای ساحلی و راهآهن، حفاظت زمینهای کشاورزی منطقه و توسعه گردشگری مؤثر باشد.
آیلار حسنیه، روزبه دبیری، علیرضا علیزاده مجدی، الناز صباغ،
جلد 16، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
خاکهای لای دار شور که دارای سدیم هستند یک نوع دیگر از خاکهای مسئلهدار میباشند. زمانی که این نوع خاک تحت تأثیر آب قرار بگیرد میتواند دچار تورم و واگرایی شده و در نتیجه آن نشست و تغییر شکل به وقوع بپیوندد. با توجه به اینکه بخش وسیعی از حوضه آبریز دریاچه ارومیه و دشت تبریز را خاکهای ریزدانه شور سدیمی فراگرفته است. بنابراین، بررسی و تثبیت خاک مسئلهدار شور سدیمی موجود در منطقه با کمک فرآیند ژئوپلیمریزاسیون از اهداف اصلی تحقیق حاضر میباشد. بدین منظور، از ماده پومیس که دارای خاصیت پوزولانی است با درصدهای وزنی 3، 5 و 7 به طور جداگانه به همراه محلول هیدروکسید کلسیم به عنوان کاتالیزور با درصد 2، 5 و 7 با خاک مورد مطالعه مخلوط گردیدند. سپس نمونههای ساخته شده به مدت یک روز عملآوری شدند. جهت ارزیابی رفتار ژئوتکنیکی خاک تثبیت شده آزمونهای آزمایشگاهی تراکم استاندارد، مقاومت فشاری تک محوری، برش مستقیم و تحکیم انجام گرفته است. نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر نشان میدهد، ترکیب 3 % پومیس به همراه 2 % هیدروکسید کلسیم پس از یک روز عملآوری مقاومت فشاری تک محوری را در لحظه گسیختگی نمونه تثبیت شده را به میزان 32/1 برابر افزایش داده است. همچنین ترکیب 7 % پومیس به همراه 2 % هیدروکسید کلسیم مقدار زاویه اصطکاک داخلی 20 برابر بهبود داده است. در انتها، ترکیب 7 درصد پومیس به همراه 2 درصد هیدروکسید کلسیم مقدار تورم آزاد را به مقدار 86 درصد کاسته است.
دکتر احسان پگاه،
جلد 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
نسبتهای ناهمسانگردی سختی برشی کشسان و ناهمسانگردی ساختار بافتی در خاکهای دانهای از ویژگیهای بسیار مهم در مکانیک خاک میباشند که میتوانند مستقیماً بر بسیاری از مشخصههای ژئوتکنیکی تأثیر بگذارند. ناهمسانگردی سختی برشی در یک توده خاک در ارتباطی مستقیم با ناهمسانگردی موجود در ساختار بافتی خاک قرار دارد بهطوریکه این ناهمسانگردی دارای نقشی موثر در میزان تغییرات مقادیر نسبت ناهمسانگردی سختی برشی میباشد. هدف این مطالعه، ارزیابی محدوده تغییرات نسبتهای ناهمسانگردی سختی برشی و ساختار بافتی در خاکهای شنی و ماسهای، و در ادامه ارائه رویکردی نوین برای تخمین نسبت ناهمسانگردی ساختار بافتی از مشخصات دانهبندی و شکل ذرات خاک میباشد. با فرض ناهمسانگردی متقاطع، مقادیر سختی برشی ناهمسانگرد حاصل از 1042 آزمون عددی، آزمایشگاهی و صحرایی بر روی 200 نمونه متفاوت از 43 نوع خاک دانهای مختلف در دنیا، از پیشینه تحقیق گردآوری شدند. آنها سپس با مقادیر متناظر نسبتهای تخلخل، شرایط تنش حاکم بر آزمون، پارامترهای دانهبندی و شکل ذرات ترکیب شدند تا یک پایگاه داده جامع از مدولهای برشی ناهمسانگرد بر حسب شرایط آزمایش تهیه گردد. با تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده، نسبتهای ناهمسانگردی سختی برشی و ساختار بافتی در خاکهای مورد مطالعه محاسبه شدند. مقادیر حاصل برای نسبت ناهمسانگردی ساختار بافتی سپس در برابر اطلاعات دانهبندی و شکل ذرات ترسیم گشتند تا سطح وابستگیهای موجود بررسی شده و روابط بالقوه حاکم بر آنها استخراج گردند. یافتههای این مطالعه میتوانند به عنوان یک تکنیک مناسب برای بهدست آوردن تقریبهای مرتبه اول ناهمسانگردیهای ساختار بافتی و سختی برشی از ویژگیهای دانهبندی و شکل ذرات عمل نمایند.
خدیجه کرد، هیوا علمیزاده، حکیمه امانی پور،
جلد 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
محدوده مورد مطالعه بخشی از حوضه رودخانه دز بهشمار میآید که در قسمت میانی تا بخش انتهایی آن قرار دارد. در این محدوده به علت شرایط اقلیمی، نامنظم بودن توزیع بارندگی از نظر زمانی و مکانی، افزایش تقاضا برای منابع آب و محدودیت منابع آب سطحی، وابستگی زیادی به آبهای زیرزمینی منطقه وجود دارد. هدف اصلی در این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر نوسانات سطح ایستابی دشت دزفول- اندیمشک طی دوره آماری ۲۰ ساله است. به این منظور با استفاده از دادههای تراز چاههای پیزومتری و لاگ چاههای محدوده مطالعاتی در نرمافزار WinLog، نقشههای سطح آب زیرزمینی و افت سطح ایستابی به روش IDW تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین افت در قسمتهای شمال شرق، جنوب شرق و غرب محدوده مطالعاتی رخ داده است. با توجه به اینکه در این قسمتها میزان بارش زیاد و مقدار تبخیر و دما بالا است، یکی از دلایل افت در این قسمتها را میتوان به عوامل اقلیمی منطقه نسبت داد. از دیگر عوامل موثر در افت سطح ایستابی، میتوان به فاصله از کانال اصلی رودخانه و شیب زیاد منطقه اشاره کرد. مقایسه تغییرات سطح ایستابی با دبی رودخانه دز نشان داد که همبستگی بالایی بین تغییرات این دو پارامتر با فاصله زمانی یک سال وجود دارد. بنابراین میتوان رودخانه را بهعنوان عامل مهم تغذیه منابع آب زیرزمینی در محدودهی مطالعاتی در نظر گرفت. با توجه به رونق فعالیتهای کشاورزی، چنانچه برداشت از این منابع محدود، به طور علمی و اصولی مدیریت نشود، منطقه در آینده در معرض خطر جدی بحران آب قرار خواهد گرفت.