کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
68 نتیجه برای موضوع مقاله:
دکتر احسان پگاه،
جلد 17، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
نسبتهای ناهمسانگردی سختی برشی کشسان و ناهمسانگردی ساختار بافتی در خاکهای دانهای از ویژگیهای بسیار مهم در مکانیک خاک میباشند که میتوانند مستقیماً بر بسیاری از مشخصههای ژئوتکنیکی تأثیر بگذارند. ناهمسانگردی سختی برشی در یک توده خاک در ارتباطی مستقیم با ناهمسانگردی موجود در ساختار بافتی خاک قرار دارد بهطوریکه این ناهمسانگردی دارای نقشی موثر در میزان تغییرات مقادیر نسبت ناهمسانگردی سختی برشی میباشد. هدف این مطالعه، ارزیابی محدوده تغییرات نسبتهای ناهمسانگردی سختی برشی و ساختار بافتی در خاکهای شنی و ماسهای، و در ادامه ارائه رویکردی نوین برای تخمین نسبت ناهمسانگردی ساختار بافتی از مشخصات دانهبندی و شکل ذرات خاک میباشد. با فرض ناهمسانگردی متقاطع، مقادیر سختی برشی ناهمسانگرد حاصل از 1042 آزمون عددی، آزمایشگاهی و صحرایی بر روی 200 نمونه متفاوت از 43 نوع خاک دانهای مختلف در دنیا، از پیشینه تحقیق گردآوری شدند. آنها سپس با مقادیر متناظر نسبتهای تخلخل، شرایط تنش حاکم بر آزمون، پارامترهای دانهبندی و شکل ذرات ترکیب شدند تا یک پایگاه داده جامع از مدولهای برشی ناهمسانگرد بر حسب شرایط آزمایش تهیه گردد. با تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده، نسبتهای ناهمسانگردی سختی برشی و ساختار بافتی در خاکهای مورد مطالعه محاسبه شدند. مقادیر حاصل برای نسبت ناهمسانگردی ساختار بافتی سپس در برابر اطلاعات دانهبندی و شکل ذرات ترسیم گشتند تا سطح وابستگیهای موجود بررسی شده و روابط بالقوه حاکم بر آنها استخراج گردند. یافتههای این مطالعه میتوانند به عنوان یک تکنیک مناسب برای بهدست آوردن تقریبهای مرتبه اول ناهمسانگردیهای ساختار بافتی و سختی برشی از ویژگیهای دانهبندی و شکل ذرات عمل نمایند.
احسان پگاه،
جلد 17، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده
نسبتهای ناهمسانگردی کشسان در خاکهای غیر چسبنده همواره از اهمیتی حیاتی در بررسی و مطالعات بسیاری از مسائل مرتبط با مهندسی ژئوتکنیک و زمینشناسی مهندسی برخوردار بودهاند. . این نسبتها ناشی از تفاوتهای موجود در مقادیر پارامترهای ناهمسانگرد کشسان در جهات و صفحات مختلف خاک میباشند. هدف اصلی در این مطالعه، شناسایی دامنه تغییرات نسبتهای ناهمسانگردی حاصل از مدولهای برشی ناهمسانگرد و مدولهای یانگ ناهمسانگرد در گسترهای از انواع خاکهای غیر چسبنده و متعاقباً ارزیابی روابط بالقوه میان این دو نوع نسبت ناهمسانگردی میباشد. بدین منظور، با فرض وجود همسانگردی عرضی در خاکهای غیر چسبنده، ضرایب کشسانی ناهمسانگرد حاصل از 266 آزمون انجام شده بر روی 37 نمونه متفاوت از 10 نوع ماسه مختلف، که از آزمونهای آزمایشگاهی سه محوری مرسوم، اندازهگیری سرعتهای امواج لرزهای در آزمایشگاه و شبیهسازیهای عددی بهدست آمده بودند، از پیشینه تحقیق جمعآوری شدند. با طبقهبندی اطلاعات گردآوری شده و سپس تجزیه و تحلیل آنها، در نخستین گام، بزرگی نسبتهای ناهمسانگردی مدولهای برشی و یانگ برای خاکهای مورد مطالعه محاسبه گردیدند. در ادامه، با پیادهسازی نسبتهای ناهمسانگردی در مقابل یکدیگر و اجرای یک سری از تحلیلهای رگرسیونی بر روی نتایج بدست آمده، میزان وابستگی محتمل میان این دو نوع ناهمسانگردی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. در آخر، معادلات تشریح کننده روابط میان نسبتهای ناهمسانگردی مدول برشی و مدول یانگ استخراج شده و بر مبنای آنها به لزوم استفاده از این معادلات بهجای روابط مشابه قدیمی در پیشینه تحقیق اشاره گردید.
طاهره آذری، سکینه داداشی، فاطمه کاردل،
جلد 17، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده
ارزیابی کیفی آبهای ساحلی که تحت تأثیر شوری آب دریا قرار میگیرند را میتوان با استفاده از پارامتر کلراید موجود در آب زیرزمینی انجام داد. این تحقیق یک روش ماشین مرکب هوش مصنوعی نظارت شده (SAICM) را جهت پیشبینی دقیق غلظت کلراید آب زیرزمینی دشت ساری پیشنهاد میدهد. SAICM با ترکیب غیرخطی مدلهای هوش مصنوعی، غلظت کلراید را به عنوان خروجی مدل پیشبینی میکند. در این تحقیق از روش آنالیز مؤلفههای اصلی (PCA)، جهت شناسایی پارامترهای هیدروشیمیایی مؤثر مرتبط با غلظت کلراید به عنوان مؤلفههای ورودی به مدلهای هوش مصنوعی استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از PCA، پارامترهای (Na, K, EC, TDS, SAR)، به عنوان مؤلفههای ورودی مدلهای هوش مصنوعی انتخاب گردید. در ابتدا چهار مدل هوش مصنوعی، منطق فازی سوگنو، منطق فازی ممدانی، منطق فازی لارسن و شبکه عصبی مصنوعی جهت پیشبینی غلظت کلراید طراحی گردید. بر اساس نتایج حاصل از مدلسازی، تمامی مدلها برازش مناسبی با دادههای کلراید در دشت ساری نشان دادهاند. سپس مدل ترکیبی SAICM ساخته شد که نتایج حاصل از پیشبینی 4 مدل AI جداگانه را با استفاده از ترکیب کننده غیرخطی ANN ، ترکیب نموده و غلظت کلراید را با دقت بیشتری تعیین میکند. نتایج نشان میدهد مدل ماشین مرکب پیشنهاد شده SAICM میتواند غلظت کلراید را با دقت بسیار بالاتری نسبت به روشهای جداگانه، تخمین بزند.
مجید دشتی برمکی، زهرا یزدانی نوری، مسعود مرسلی،
جلد 17، شماره 4 - ( زمستان 1402 )
چکیده
طراحی و بهینهیابی شبکه پایش کیفی در محدودههای با چند زیرحوضه نیازمند آگاهی از معیارهای مؤثر بر آنها است بهنحوی که در هر زیرحوضه، وجود یا عدم وجود ایستگاه پایش و پارامترهای لازم برای این عملیات تعیین گردد. در این راستا، استفاده از شاخص آلودگی آب سطحی وراستیک میتواند مفید واقع شود. مدل وراستیک روشی کاربردی و پیشرفته برای ارزیابی ریسک و پتانسیل آلودگی در زیر حوضههای آبریز است. پایش کیفی محدوده مطالعاتی شمیل تخت به دلیل تأمین آب آشامیدنی شهر بندرعباس از اهمیت بسیاری برخوردار است. ازاینرو، بهمنظور ارزیابی ریسک آلودگی در این دشت، ابتدا محدوده با استفاده از نرمافزار Global Mapper به 16 زیر حوضه تقسیم شده است. شاخص وراستیک بهصورت لایههای اطلاعاتی مختلف ارائه و عدد آن برای هر زیرحوضه با رتبهدهی به روش قضاوت کارشناسانه، وزندهی به روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و ادغام لایهها با استفاده از همپوشانی وزنی محاسبه شد. نتایج نشان داد که سه زیرحوضه دارای ریسک بالا و سه زیرحوضه دارای ریسک پایین هستند. سپس، بر اساس وضعیت آبراهههای جاری در هر زیرحوضه، شاخص آلودگی در هر کدام و میزان اهمیت آنها، تعداد ایستگاههای پایش کیفی و پارامترهای ضروری در این حیطه تعیین شدند. بر این اساس، 5 ایستگاه پیشنهادی در نقاط مختلف به 10 ایستگاه هیدرومتری موجود افزوده شد. در 15 ایستگاه نهایی، سنجش پارامترهای عمومی و یونهای اصلی در دستور کار پیشنهادی قرار گرفت. همچنین، سنجش پارامترهایی نظیر فسفات/فسفر و نیترات/نیتریت در دستور کار 6 زیرحوضه و فلزات سنگین در دستور کار 3 زیرحوضه قرار گرفت.
پروفسور محمد نخعی، دکتر امین محبی تفرشی، دکتر توفیق سعدی،
جلد 17، شماره 4 - ( زمستان 1402 )
چکیده
افت شدید سطح آبهای زیرزمینی در اثر استخراج بیرویه در درازمدت باعث خشکشدن جریانهای آب زیرزمینی میشود که به آن پدیده خشکسالی آبهای زیرزمینی میگویند. بر این مبنا هدف این تحقیق بررسی روند تغییرات و کاهش سطح آبهای زیرزمینی است که با پدیده خشکسالی آبهای زیرزمینی مشخص میشود. در این راستا از شاخص منبع آب زیرزمینی (GRI) برای ارزیابی شرایط خشکسالی آبهای زیرزمینی و همچنین تجزیهوتحلیل الگوهای مکانی و زمانی آن بر مبنای دادههای سطح آب زیرزمینی ۲۱ چاه مشاهدهای در بازه سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۱۹ استفاده شد. جهت تولید نقشههای پهنهبندی، نرمافزار ArcGIS مورداستفاده قرار گرفت. یافتههای تحقیق خشکسالی متوسط تا شدید را در مناطق خاصی از منطقه موردمطالعه از سال ۲۰۰۱ نشان میدهد. علاوه بر این، همانطور که توسط نقشههای پهنهبندی GRI نشان داده شد، مناطق جنوبی و جنوب شرقی آبخوان حساسیت بیشتری نسبت به خشکسالی در مقایسه با سایر بخشهای آن در طول بازه زمانی تعریف شده از خود نشان دادند. الگوی تغییرات مکانی - زمانی خشکسالی آبهای زیرزمینی در آبخوان نشان میدهد به دنبال یک دوره خشکسالی متوسط از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳، وضعیت آبخوان بهبود جزئی داشت و بهطورکلی از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ شرایط پایداری برقرار شد، اما از سال ۲۰۱۱، وقوع خشکسالی تشدید شد و آبخوان در شرایط خشکسالی شدید تا بسیار شدید قرار گرفت. این شرایط نیاز به توجه دقیق و اجرای اقدامات مدیریتی را برجسته میکند. یکی از توصیههای این مطالعه استفاده از دادههای ماهوارهای سطح آبهای زیرزمینی برای ارزیابی پیشرفت خشکسالی و مقایسه آن با یافتههای این تحقیق است.
محمد زینلی، دکتر محمدرضا آصف، دکتر روح اله ندری،
جلد 18، شماره 1 - ( بهار 1403 )
چکیده
عملیات معدنکاری به روش زیرزمینی همیشه مشکلات پیچیدهتری نسبت به روش روباز داشته است. یکی از مشکلاتی که در روش زیرزمینی اغلب اوقات تاثیرگذار بوده است، ناپایداری تونلها و کارگاههای استخراج حین انجام حفاری یا پیشروی میباشد، که ناشی از عدم شناخت پارامترهای زمینشناسی مهندسی و ژئومکانیکی توده سنگهای اطراف حفریه میباشد. در فضاهای زیرزمینی تراز 240 غربی، معدن منگنز ونارچ (استان قم)، خصوصیات زمینشناسی مهندسی در کارگاههای استخراج و تونلهای امتدادی ( اصلی) تاثیر بسزایی بر روی پایداری حفریات این قسمت گذاشته است. به همین دلیل شناخت پارامترهای ژئومکانیکی و تکتونیکی در تحلیل زمینشناسی مهندسی برای استخراج و ترابری ایمن و اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از مطالعه در این محدوده شناخت عوامل تاثیرگذار(مانند گسلها، آبهای زیرزمینی، دستهدرزهها و ....) و ارائه راهکارهای مناسب برای بالا بردن مدت زمان پایداری در تونلهای اصلی و کارگاههای استخراج میباشد. انجام چنین تحقیقی ابتدا شامل، مطالعه نقشههای زمینشناسی، عکسهای هوایی و سپس بازدید میدانی از داخل حفریات و بردشت عوارض زمینشناسی و نمونههای استاندارد سنگی، برای آزمونهای مقاومتی میباشد. در این تحقیق محاسبه و تحلیل عرض بهینه برای کارگاه استخراج، و تحلیل پایداری برای عرض 3 متر در تونلهای امتدادی، به دو روش تجربی (که شامل سیستم طبقهبندی (RMR)، سیستم طبقه بندی بارتون (Q) محاسبه شد) و یک روش سیستم تحلیل عددی (با نرم افزار Plaxis 3D ) انجام شد، و نهایتا نقاط ضعف و قوت هر یک از این سه روش در این کاربرد اختصاصی نسبت به مشاهدات زمینی مورد بحث قرار گرفت.
سید محمود فاطمی عقدا، سیده سارا موسوی هراتی، مهدی تلخابلو، امیرمازیار رئیس قاسمی،
جلد 18، شماره 2 - ( تابستان 1403 )
چکیده
واکنش قلیایی- سیلیسی (ASR) در سنگدانهها، که نتیجه واکنشهای شیمیایی بین مایعات قلیایی موجود در حفرات بتن و کانیهای سیلیسی فعال در برخی سنگدانهها است، یکی از عوامل اصلی تخریب سازههای بتنی در سراسر جهان محسوب میشود. با توجه به تأثیر قابلتوجه سنگدانهها بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی بتن، نقش آنها در بتن بسیار مهم است. هدف این پژوهش، بررسی انطباق مطالعات پتروگرافی سنگدانهها و آزمایش ملات منشوری تسریع شده برای پیشبینی واکنشپذیری سنگدانهها و تعیین شدت واکنشزایی آنها با استفاده از شاخص DRI (یک تحلیل نیمه کمی سنگنگاری مکمل) بود. این پژوهش با استفاده از آزمایشهای ASTM C295، ASTM C1260 و ASTM C856-4 بر روی نمونههای آزمایشگاهی سنگدانههای معادن اطراف تهران انجام شد. نتایج نشان داد که سنگدانههای آذرآواری، از جمله توف ماسهای، توف کریستالدار (داسیتیک آندزیت) و توف شیشهای، به دلیل داشتن زمینه شیشهای و سیلیس میکروکریستالین، پتانسیل ایجاد واکنش قلیایی- سیلیسی را دارند. نشانههای ژل ASR در ترکها، حفرهها و همچنین در خمیره سیمان مشاهده شد که به واکنش قلیایی سنگدانهها اشاره دارد. شاخص DRI نشان داد که سنگدانههای ریز در هر دو محدوده مطالعاتی در رده "کمی آسیبدیده" و سنگدانههای دانهدرشت در رده "بسیار آسیبدیده" قرار میگیرند. در نهایت، این یافتهها با تاکید بر اهمیت واکنشپذیری سنگدانهها در تخریب سازههای بتنی و با ترکیب مطالعات پتروگرافی و آزمایشهای تسریع شده نشان میدهد که سنگدانههای آذرآواری دارای پتانسیل بالای واکنش قلیایی- سیلیسی هستند و ارزیابی واکنشپذیری آنها با شاخص DRI میتواند به بهبود پیشبینی و مدیریت خطرات مرتبط با ASR در بتن کمک کند.
آقا احسان پگاه، آقا بهرنگ فیض آقایی،
جلد 18، شماره 3 - ( پائیز 1403 )
چکیده
تضعیف نوفه تصادفی همواره یکی از موضوعات مهم در فرایند پردازش دادههای لرزهای بوده است. استفاده از فیلتر میانی دو بعدی چند مرحلهای یکی از مؤثرترین روشهای کاهش نوفه تصادفی است. این فیلتر با اعمال فیلترهای میانی یک بعدی در چندین جهت و انتخاب یک مقدار خروجی که به مرکز پنجره دو بعدی نسبت داده میشود، بر روی دادههای لرزهای اجرا میگردد. در این مطالعه، با اعمال فیلتر میانی دو بعدی چند مرحلهای به دادههای مصنوعی و واقعی، نشان داده خواهد شد که نوفههای تصادفی اسپایکی شکل در دو مجموعه از دادههای پیش و پس از برانبارش به خوبی تضعیف میشوند. همچنین بر مبنای تحلیل طیفی، اثبات میگردد که این فیلتر از توانایی بالایی در کاهش نوفههای تصادفی فرکانس بالا برخوردار است. در این مطالعه، فیلتر میانی دو بعدی به داده مصنوعی دارای نوفه تصادفی با چگالی 10 درصد اعمال شده است. از آنجا که با افزایش طول فیلتر علاوه بر تضعیف نوفه تصادفی، به سیگنال مفید نیز آسیب میرسد، بنابراین به دست آوردن طول مناسب برای اعمال این فیلتر امری حیاتی است. برای داده مصنوعی، با استفاده از نمودار نسبت خطا، نشان داده خواهد شد که اعمال فیلترهایی با طول 9 و 7 نقطه در دو مرحله متوالی مناسب میباشد. همچنین فیلتر میانی با طول 7 نقطه به داده واقعی پیش از برانبارش و فیلتر میانی با طول 5 نقطه به داده واقعی پس از برانبارش اعمال شده است. از بررسی رکورد تفاوت، مقطع تفاوت و همچنین تحلیل طیفی، تأثیر این فیلتر و کارایی آن ارزیابی میشود.