4 نتیجه برای بهسازی خاک
محمد علی معروف، جعفر بلوری بزاز،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
خاک های رمبنده معمولاً دارای ساختار باز بوده و پیوند بین ذرات ضعیف می باشد. این خاک ها به صورت سست رفتار کرده و در صورت اشباع شدن بدون تغییر در بار وارده و یا قرار گرفتن تحت نیروی ارتعاشی نشست زیادی کرده و ظرفیت باربری آن به شدت کاهش می یابد.
در تحقیق حاضر مقابله با خاک های رمبنده ی محدوده شمال شرق شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج آزمایشات انجام شده در آزمایشگاه و آزمایشات در محل نشان می دهد که خاک به افزایش رطوبت شدیداً حساس بوده و در صورت اشباع شدن، نشست اضافی قابل توجهی را در مدت زمان کوتاه ایجاد خواهد نمود. بنابراین می توان این خاک را دارای پتانسیل رمبندگی دانست. با توجه به احداث سازه¬های ریلی و احداث ساختمان در محل پروژه در اثر ارتعاش ناشی از عبور قطار ویا مرطوب شدن خاک، نشست زیاد خاک می تواند برای سازه های ریلی و ساختمان های موجود مشکل ایجاد کند و بنابراین باید خاک محل اصلاح و بهسازی شود.
به منظورمقابله با خاک های رمبنده محل پروژه و بهسازی آن روش های گوناگون از جمله جلوگیری از مرطوب شدن خاک، تراکم خاک، جایگزینی مصالح، استفاده از پی های عمیق، تثبیت با مصالح درشت دانه، تثبیت با آهک، تثبیت با سیمان و تثبیت با سیمان و مصالح دانه ای ارزیابی شده و بهترین روش با توجه به مشخصات سایت، ویژگی های سازه های احداثی و ملاحظات اجرایی و اقتصادی انتخاب شده است. با توجه به قرار گیری سازه های احداثی در محدوده شهری ، خاک ریز دانه ی محل، ملاحظات اقتصادی، مدت زمان اجرا و امکانات موجود بهسازی خاک با آهک به عنوان بهترین روش پیشنهاد شده است.افزودن آهک به خاک علاوه بر بهبود خواص مقاومتی خاک در کوتاه مدت و بلند مدت، سبب کاهش تورم و کاهش نفوذپذیری می شود. این خواص عملکردی آهک، آنرا در کوتاه مدت و بلند مدت از لحاظ اقتصادی توجیه پذیر می کند.
دکتر علی محمد رجبی، مهندس شیما بخشی اردکانی،
جلد 14، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
تثبیت و بهسازی خاک یکی از روشهای مؤثر در بهبود رفتار خاک در مهندسی ژئوتکنیک است. امروزه علاوه بر تثبیتکنندههای متعارف سیمانی و آهکی، از مواد شیمیایی طبیعی معدنی نیز برای اصلاح خواص نامطلوب خاک استفاده میشود. در این پژوهش از زئولیت و سپیولیت بهعنوان دو ماده افزودنی برای تثبیت خاکهای ماسه رسی و رس ماسهدار و تأثیر آن بر مدول الاستیسیته و هدایت هیدرولیکی خاک استفاده شده است. به این منظور آزمایش مقاومت فشاری تکمحوری روی خاکهای تثبیت نشده و تثبیت شده با افزودنیهای مذکور در درصدهای 5، 10، 15، 20 و 25 و زمانهای آنی (بلافاصله پس از اختلاط)، 7، 14 و 28 روز انجام شده و مدول الاستیسیته در شرایط مختلف آزمایش تعیین شده است. آزمایش نفوذپذیری نیز بهدلیل بررسی اثر این دو افزودنی در درصدهای مختلف و زمان آنی انجام شده است. همچنین بهدلیل بررسی نحوۀ تأثیر مواد افزودنی بر ریزساختار خاک، عکسبرداری SEM برای خاک تثبیت نشده و تثبیت شده با هر دو افزودنی در زمان عمل آوری 28 روز انجام شده است. نتایج نشان میدهد میزان افزایش مدول الاستیسیته در تثبیت با سپیولیت نسبت به زئولیت بیشتر است. بهعلاوه در هر دو افزودنی بیشترین میزان افزایش مدول الاستیسیته مربوط به 25 درصد افزودنی و زمان 28 روز است. همچنین میزان نفوذپذیری با افزایش هر دو افزونی کاهش مییابد بهطوریکه این میزان کاهش در سپیولیت بیشتر از زئولیت است. بررسی تصاویر SEM معرف تغییر در ریزساختار خاک در نتیجه افزودنیهای مذکور است. نتیجه اینکه تغییرات مدول الاستیسیته و هدایت هیدرولیکی خاک را میتوان بهوقوع واکنشهای شیمیایی در کنار تغییرات فیزیکی نسبت داد.
خانم زهرا حسین زاده، دکتر ابراهیم اصغری کلجاهی، دکتر حدیثه منصوری،
جلد 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
خاک منطقه آزاد اروند خرمشهر ریزدانه چسبنده است و نمیتوان در خاکریزیها از آن استفاده کرد. از طرفی مصالح مناسب برای این منظور (خاک درشت دانه) در فواصل دورتری قرار دارد که استفاده از آن مستلزم صرف هزینۀ هنگفتی است. در این راستا سعی بر بهسازی خاک منطقه با آهک و سرباره کوره فولادسازی است. در این تحقیق، بهسازی خاک ریزدانه این منطقه با افزودن آهک و سرباره بررسی شده است. بدینمنظور بعد از نمونهبرداری از خاک و انجام آزمایشهای شناسایی و تراکم، مقادیر متفاوتی از سرباره (10 و 20 و 30 درصد وزنی خاک) و آهک (2 و 4 و 6 درصد وزنی خاک خشک) به خاک افزوده شده و بعد از عمل آوری به مدت 28 روز، با انجام آزمایشهای تعیین حدود اتربرگ، تراکم، مقاومت فشاری تکمحوری و CBR اشباع و غیراشباع، تأثیر این مواد در بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی خاک بررسی شده است. طبقه بندی خاک محل بر اساس طبقهبندی یونیفاید، CL است و شاخص خمیری آن حدود 25 درصد و مقدار یون سولفات آن بیش از 5/0 درصد است. نتایج آزمایشها نشان میدهد که با افزودن سرباره و آهک در مقادیر مختلف به خاک منطقه، خواص فیزیکی و مکانیکی خاک بهطور چشمگیری بهبود مییابد، بهطوریکه شاخص خمیری خاک کاهش یافته و مقاومت فشاری و مقدار CBR افزایش مییابد. همچنین در آزمایش تراکم وزن مخصوص خاک افزایش و درصد رطوبت بهینه کاهش مییابد. نتایج نشان میدهد که تأثیر آهک بر خاک رس نسبت به سرباره زیادتر است و سرباره در مقادیر کمتر از 35 درصد تأثیر چشمگیری در مقاومت فشاری خاک ندارد. اگرچه در نتایج آزمایشهای CBR غیراشباع در مقادیر سرباره بیش از 20 درصد، افرایش چشمگیری در باربری دیده میشود. براساس پژوهشهای قبلی، بهدلیل وجود یون سولفات نسبتاً زیاد در خاک، استفاده از آهک به تنهایی مناسب نبوده و سرباره میتواند علاوه بر بهبود فیزیکی شرایط خاک، بهصورت شیمیایی از تشکیل کانیهای حجیم در اثر واکنش آهک با سولفات خاک (مثل کانی اترینگیت) جلوگیری کند.
شهام آتش بند، محسن صابرماهانی، حمیدرضا الهی،
جلد 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
در مناطق صنعتی ساحلی، علاوه بر وجود خاک سست اشباع، حمله سولفاتی به المانهای بهسازی خاک از نوع خاک-سیمان بهعنوان یک مشکل مضاعف مطرح است. استفاده از سیمان ضد سولفات تیپ پنج بهعنوان روشی کاهندۀ اثرات تخریبی مربوط توصیه شده است. با توجه به منابع محدود تولیدکننده این نوع سیمان، اولاً تعیین رابطه بین عیار سیمان مصرفی و مقاومت حاصل در محیطهای سولفاته از سؤالات مهم مهندسی در این زمینه است و ثانیاً بهعنوان گزینهای جایگزین، استفاده از سیمان تیپ دو که در دسترستر است در ترکیب با افزودنیهای دیگر موردتوجه قرار میگیرد. تحقیق حاضر دو هدف مذکور را با ساخت نمونههای استوانهای خاک-سیمان با ماسه، آب و سیمانهای پرتلند ضد سولفات دنبال میکند. سولفات سدیم بهعنوان سولفات موجود در خاک و آب استفاده شده است. در این تحقیق، اولاً رابطۀ عیار سیمان تیپ پنج و مقاومت تکمحوری خاک-سیمان در سولفات 0% تا 5% بهدست آمده است که نشان میدهد عیار 400 کیلوگرم بر مترمکعب به شکل مناسبی افت مقاومت را در سولفات 2% کاهش میدهد. ثانیاً ، ترکیب سیمان تیپ دو با کلرید و هیدروکسید باریم آزموده شده است. نتایج حاکی از آن است که ترکیب سیمان تیپ دو با کلرید و هیدروکسید باریم، مقاومتهای بیشتری، بهترتیب حدود 7/2 تا 3/3 برابر (در 362 روز) نسبت به خاک-سیمان حاوی سیمان تیپ پنج نتیجه میدهد؛ همچنین مشاهده میشود که افزودنی هیدروکسید باریم در مقایسه با کلرید باریم (با همان نسبت اختلاط) بهتر توانسته است اثرات منفی سولفات بر مقاومت را کاهش دهد.