دانشگاه امام صادق (ع) ، mohammad.eco@gmail.com
چکیده: (2639 مشاهده)
ایران در سالهای اخیر با فراگیرسازی شدید آموزش عالی مواجه بوده است، بهگونهای که تعداد دانشجویان کشور در بازه ۱۳۸۴-۱۳۹۴ تقریباً سه برابر شده است. علیرغم افزایش کمی آموزش عالی در کشور نرخ بیکاری در کشور نه تنها کاهش نداشته است بلکه در بسیاری از استانها افزایش یافته است. با عنایت به هزینههای قابل توجهی که سالانه در سطح ملی بر روی آموزش عالی صورت می¬گیرد، چنانچه توسعه آموزش عالی در عمل با افزایش نرخ بیکاری توأم باشد، لازم است در خصوص سیاست¬های آموزش عالی بهویژه در راستای متناسبسازی کمیت و کیفت آموزش عالی با نیازهای بازار کار در استانها بازنگری صورت گیرد. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مشاهدات کشوری و استانی، رابطه گسترش آموزش عالی و عدم تعادل در بازار کار را در بازه ۱۳۸۴-۱۳۹۶ به روش کمی مورد ارزیابی قرار می¬دهد. در این راستا، تعداد ثبتنامشدگان در دانشگاه¬ها، تعداد دانشجویان و بودجه دولتی آموزش عالی به عنوان متغیر نشانگر گسترش آموزش عالی انتخاب شده و سعی شده است تا رابطه این متغیرها با عدم تعادل در بازار کار مورد بررسی قرار گیرد. در سطح کشوری این بررسی در قالب آزمون همبستگی در وقفههای مختلف صورت میگیرد و در سطح استانی از روش علیت گرنجر و تحلیل دادههای ترکیبی پویا با کمک تخمینزنندههای گشتاوری تعمیمیافته سیستمی (GMM) استفاده خواهد شد. نتایج بررسیها نشان میدهد که در سطح کشوری، همبستگی مثبتی بین بودجه آموزش عالی و نرخ بیکاری در کشور وجود دارد. همچنین، در سطح استانی رابطه علیت بین تعداد ثبتنامشدگان در دانشگاه¬ها و تعداد دانشجویان از یک سو و نرخ بیکاری استانی از سوی دیگر تأیید میشود. به علاوه، برآورد مدلهای دادههای ترکیبی پویا با تصریحهای مختلف حاکی از آن است که تعداد ثبتنامشدگان در دانشگاه¬ها و بودجه دولتی آموزش عالی در استان¬ها به عنوان متغیر نشانگر گسترش آموزش عالی، رابطه مثبت و معناداری با نرخ بیکاری استانی دارند.
شمارهی مقاله: 2
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
رشد و توسعه و سیاست های کلان دریافت: 1401/9/14 | پذیرش: 1401/11/25 | انتشار: 1401/12/14