46 نتیجه برای اقتصادی
روح الله مهدوی، دکتر اسفندیار جهانگرد، دکتر محمود ختائی،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
سرمایهگذاری مستقیم خارجی یکی از متغیرهای اقتصادی است که می تواند با مزیتهایش بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت بگذارد؛ ولی، براساس بعضی از تحقیقات، سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی در بعضی از کشورها تأثیری مثبت ندارد. این تحقیقات دلیل این عدم تأثیرگذاری مثبت را وضعیت داخلی کشور میزبان میدانند. یکی از شروط لازم برای تأثیرگذاری مثبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی وجود بازار مالی توسعهیافته است. برایناساس، در این تحقیق قصد داریم تا تأثیر بازار مالی را در تأثیرگذاری سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی بررسی کنیم. برای بررسی این موضوع از داده های تلفیقی 57 کشور در دورهی 2005-1990 و تکنیک اقتصاد سنجی پانل دیتا استفاده کردهایم. نتایج نشان میدهد که در کشورهای توسعه یافته به لحاظ بازار مالی تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی مثبت و معنیدار و در کشورهای کمتر توسعه یافته به لحاظ بازار مالی تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی معنیدار نیست.
صمد آهنگر، سعیده رحیمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر نااطمینانی بر تعداد فرزندان زنده مانده است. مقاله دربارهی تأثیرات کاهش نرخ مرگ و میر بر باروری، آموزش و رشد اقتصادی بحث میکند. در مقاله کوشش شده است با وارد کردن نااطمینانی ناشی از مرگ و میر در چارچوبهای تعادل جزئی و عمومی کاهش در باروری توضیح داده شود. در مدل معرفی شده که از ساختار مدلهای نسلهای تداخلی پیروی میکند، تصمیمات والدین دربارهی باروری با توجه به نااطمینانی آنان دربارهی مرگ و میر فرزندان نشان داده شده است. شبیهسازی انجام شده، نشان میدهد که با وارد کردن نااطمینانی به مدل، رشد جمعیت تابعی کوهانی شکل از درامد سرانه میشود. با این استدلال زمانی که نرخ مرگ و میر کاهش مییابد ، نا اطمینانی نیز روند کاهشی پیدا میکند و در نتیجه، تقاضای احتیاطی برای داشتن فرزند نیز پایین میآید. افزون بر این، کاهش مرگ و میر آموزش فرزندان را افزایش میدهد. استفاده از الگوی کوهانی شکل رشد جمعیت وجود وضعیت پایای پایدار مالتوسی که در آن باروری بالا و سرمایهگذاری روی سرمایه انسانی پایین و وضعیت پایای ناپایدار رشد که با باروری پایین و سرمایهگذاری بالا روی سرمایه انسانی همراه است را نشان میدهد. همینطور پرسش اینکه آیا مرگ و میر با آغاز تبادل بین کمیت و کیفیت، رشد را بالا میبرد؟ بحث شده است که در نتیجه کاهش در مرگ و میر میتواند اقتصاد را از رژیم مالتوسی به دورهی توسعه منتقل کند.
دکتر لیلا ترکی، دکتر سید کمیل طیبی، سجاد شریفی،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
با توجه به ادبیات نظری رشد اقتصادی (مدلهای رشد درونزا و برونزا) و شواهد تجربی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، توسعهی پایدار بدون اصلاحات مالی غیر ممکن است. اثرات مثبت توسعهیافتگی بخش مالی بر رشد اقتصادی و همچنین، تغییر و تحولاتی که جوامع بینالمللی در بخش مالی داشتهاند، اهمیت موضوع را بیش از پیش کرده است. برخی از اقتصاددانان معتقدند که اصلاحات مالی با افزایش سطح پسانداز و افزایش سطح سرمایهگذاری میتواند زمینهی مناسب رشد اقتصادی را فراهم سازد. همچنین، برخی از اقتصاددانان؛ مانند هرزبرگ و واتسون (2007) و اگیون و همکاران (2004) معتقدند که اصلاحات مالی بهوسیلهی جریانهای بینالمللی سرمایه و انتقال فناوری میتواند بر ایجاد همگرایی درآمدی بین کشورها اثر بگذارد. این مطالعه ضمن بررسی مبانی نظری توسعهی مالی و معرفی انواع نظامهای مالی و چگونگی کارکردهای آن، اثر اصلاحات مالی را بر رشد اقتصادی و ایجاد همگرایی درآمدی بین کشورهای برگزیدهی اسلامی در طول دورهی 2008-1979 و در قالب دادههای تابلویی را تجزیه و تحلیل میکند. نتایج بهدست آمده از برآورد الگوها نشان میدهد که اصلاحات مالی از راههای نقدینگی دارای تأثیر مستقیم و معناداری بر رشد اقتصادی کشورهای بررسی شده بوده است. تأثیر متقاطع نقدینگی و رشد اقتصادی بر ایجاد همگرایی درآمدی نیز مستقیم و از نظر آماری معنادار بوده است.
دکتر اسفندیار جهانگرد، الهام سپهوند،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
کالاهای واسطه هم همانند دیگر عوامل تولید مانند سرمایه از عوامل تولید هستند. با افزودن نهادههای واسطهای ضرایب فزاینده نسبت به حالتی که فقط نهادهی سرمایه در تابع تولید باشد، بزرگتر میشود. در این مقاله بر اساس رویکرد جونز (2010 و2007) به محاسبه ضرایب فزایندهی کالاهای واسطهای در قالب الگوهای رشد اقتصادی در ایران میپردازیم. برای این منظور از دادههای جدول داده – ستانده سال 1380، مرکز آمار ایران استفاده میکنیم. نتایج نشان میدهد که بخشها به طور متوسط 06/10% محصول کل را برای مبادلات درون بخشی صرف میکنند. همچنین، بخشها برای مبادلات بین بخشی خود به طور متوسط 4/28% محصول کل را برای کالاهای واسطه مصرفی در اقتصاد مصرف میکنند. ضریب فزاینده برای تولیدات داخلی 383/1، واردات 117/2 و کل اقتصاد 929/2 است. این ارقام نشان میدهند که با وجود تجارت، ضریب فزاینده افزایش مییابد. همچنین، بخش صنعت (71834/0) بیشترین و بخش معدن (02029/0) نیز کمترین سهم کالاهای واسطه داخلی را برای تولید دارند. از سوی دیگر، برای بیشترین و کمترین سهم کالاهای واسطهی وارداتی در بین بخشهای اقتصادی، به ترتیب بخش صنعت (26096/0) و بخش آب (00005/0) بیشترین و کمترین سهم را به خود اختصاص میدهند.
دکتر غدیر مهدوی کلیشمی، وحید ماجد،
دوره 2، شماره 5 - ( 7-1390 )
چکیده
بیمهی عمر به عنوان ابزاری برای سرمایهگذاری و همچنین، به منظور غلبه بر مشکلات ناشی از مرگ سرپرست خانواده و پیری و کهولت است. در بسیاری از کشورها با بیمههای عمر، منبع مالی عظیمی درکل جامعه از حق بیمههای گرفته شده بهدست میآید که میتوان برای توسعهی خود صنعت بیمه و یا دیگر بخشها و خدماترسانی بیشتر استفاده کرد. با وجود پیشرفت همه جانبهی این بیمه در کشورهای توسعه یافته و حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه، محصولات بیمهی عمر که نیاز مبرم زندگی امروز است، در سبد مصرفی خانوادههای ایرانی جایگاه مطمئنی بهدست نیاورده است.
پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر گسترش بیمهی عمر کشور را بررسی میکند و مطالعهای میدانی است که جامعهی آماری آن سه استان تهران، مازندران و آذربایجانشرقی است. در این راستا، بهصورت تصادفی و از داخل خوشههای یاد شده نمونهای گزیده شده است.
برای بررسی عوامل مؤثر، متغیرهای مربوط به این عوامل به دو گروه اصلی اقتصادی- اجتماعی و روانشناختی تقسیم و اطلاعات آن بهوسیلهی 73 شاخص با پرسشنامه گردآوری شده است. بر مبنای اطلاعات گردآوری شده نتایج نشان میدهد که تقاضای بیمهی عمر طبق اطلاعات نمونهای، رابطهای منفی با متغیرهای سلامت انتظاری فرد، حق بیمهی پرداختی، انتظارات تورمی مثبت، درجهی ریسکگریزی، ارزیابی فرد از سلامت روانی خود، تمایل به ابراز اعتقادات فردی در جمع و درآمد دارد و متغیرهای اعتقاد به ارث گذاشتن، خوشبینی اقتصادی، اعتقاد به بهبود اوضاع اقتصاد ملی در آینده، سن فرد، اشتغال همسر و میزان مطالعهی افراد روی تقاضای فرد برای بیمهی عمر تأثیر مثبت دارد. در کنار عوامل گفته شده نکتهی جالب توجه این است که افراد برای خرید بیمهی عمر متأثر از تبلیغات شرکتهای بیمه نیستند و بیشتر معرفی بیمهی عمر از سوی دوستان و یا آشنایان در خرید بیمهی عمر از سوی ایشان تأثیر دارد. نکتهی دوم مربوط به نوع شغل افراد است که شاغلین بخش دولتی تمایل بیشتری نسبت به شاغلین بخش خصوصی برای خرید بیمهی عمر دارند.
دکتر تیمور رحمانی، ابراهیم حسن زاده،
دوره 2، شماره 5 - ( 7-1390 )
چکیده
یکی از موضوعات مهم قابل طرح در مدلهای رشد اقتصادی فرضیهی همگرایی است. به این معنی که مناطق فقیر با نرخ رشد درآمد سرانهی بالاتری نسبت به مناطق ثروتمند، تمایل به حرکت به سمت تعادل بلندمدت دارند. فرضیهی همگرایی شامل دو نوع همگرایی بتا و سیگما است. پژوهش حاضر این فرضیه را برای استانهای ایران در سالهای 1379 تا 1386، بررسی میکند. نتایج بهدستآمده وجود همگرایی بتا در بین استانهای ایران را تأیید میکند. اما، نتایج برای همگرایی سیگما نشاندهندهی نبود این نوع همگرایی در بین استانهای ایران است. به این معنی که پراکندگی درآمد سرانه در بین استانهای ایران در این سالها افزایش پیدا میکند.
مهاجرت داخلی یکی از عواملی است که میتواند بر رشد اقتصادی استانها و درنهایت، بر همگرایی بین آنها اثرگذار باشد. بنابراین، در این تحقیق اثر مهاجرت بین استانی بر همگرایی درآمد سرانهی بین آنها نیز بررسی شده است. نتایج نشانمیدهد خالص ورود مهاجرت رابطهی مستقیم با رشد تولید سرانهی استانها دارد و با وارد کردن متغیر خالص ورود مهاجرت به معادلهی همگرایی، ضـریـب بتـا افزایـش پیدا میکـند که نشاندهندهی اثر منفی مهاجرت بر همگرایی در بین استانهای ایران است. بنابراین، مهاجرت شکاف بین استانها را افزایش میدهد.
ابوالفضل جنتی مشکانی، دکتر مرتضی سامتی، دکتر رحمان خوش اخلاق، دکتر رحیم دلالی اصفهانی، دکتر مصطفی عمادزاده،
دوره 2، شماره 5 - ( 7-1390 )
چکیده
یکی از اهداف برنامهریزان اقتصادی افزایش رشد اقتصادی در کنار افزایش بهرهوری نیروی کار است. سرمایهگذاری (هزینه) بر روی آموزش میتواند این دو هدف عمده را تأمین کند. هدف این پژوهش بررسی اثرات افزایش هزینهی آموزش بر سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی با استفاده از یک مدل تعادل عمومی محاسبهپذیر است لذا، بر مبنای آمار و اطلاعات اقتصادی سال1380 و همچنین ماتریس حسابداری اجتماعی همین سال، سه سناریوی متفاوت برای رشد هزینهی آموزش در نظر گرفته شده و اثرات آن بر سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی برآورد میشود.
نتایج بهدست آمده نشان میدهد که رشد هزینهی آموزش بر سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی اثر مثبت دارد. افزایش 50 درصدی هزینهی آموزش در دوره اول 81/3 درصد سرمایهی انسانی را افزایش داده و به میزان 8/5 درصد به رشد اقتصادی افزوده است. در دورهی دوم به ترتیب 4/5 درصد و 3/7درصد سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی را افزایش داده است. هرچند جدا کردن اثرات رشد اقتصادی در دورهی اول، به عوامل سرمایهی انسانی و فیزیکی، نشان از نبودن ارتباط میان سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی است اما دردورهی دوم جداسازی اثرات رشد اقتصادی عوامل، نشاندهندهی ارتباط میان رشد اقتصادی و سرمایهی انسانی است.
دکتر جواد عابدینی، ایمان مسگری،
دوره 3، شماره 7 - ( 1-1391 )
چکیده
با وجود گذشت دوونیم دهه از تأسیس اکو، تجارت درونگروهی کشورهای عضو همچنان در سطح ناچیز 8درصد باقی مانده است. این مطالعه با استفاده از مدل ساختاری آندرسون و ونوینکوپ (2004) و پایۀ گستردهای از دادههای پانل، تأثیرات سازمان اکو و ظرفیتهای تجارت دوجانبۀ کشورهای عضو در صنایع غیرنفتی را بررسی میکند. با توجه به درونزایی برخی متغیرها، از برآوردگر پویای ABB ، مبتنیبر روش گشتاورهای تعمیمیافته ( GMM )، در کنار برآوردگر ایستای FEM استفاده شده است.
نتایج نشان میدهد که نهتنها اکو نتوانسته است تجارت درونگروهی کشورهای عضو درمقایسهبا غیرعضو را ارتقا بخشد، بلکه در توسعۀ تجارت بین کشورهای عضو نسبتبه سالهای قبل از تأسیس نیز ناموفق بوده است. بهعلاوه، ظرفیت اعضا برای تجارت درونگروهی از 1.3 سطح فعلی فراتر نمیرود. دراینمیان، تنها سه کشور ترکیه و ایران و پاکستان از ظرفیتهای صادراتی مثبت اکو برخوردارند. ظرفیتهای صادراتی کشورهای عضو بهنحو ناهمگنی توزیع شده و آزادسازی بیمقدمۀ تجارت با برخی از آنان میتواند به کسری تراز تجاری کشور منتهی شود. نتایج نشان میدهد که ترکیه (71درصد) و پاکستان (11درصد) بازارهای مهم بالقوۀ صادرات ایران در منطقه قلمداد میشوند.
هانیه صفامنش، دکتر مصیب پهلوانی،
دوره 3، شماره 8 - ( 4-1391 )
چکیده
به عقیدۀ بسیاری از محققان علم اقتصاد، زنان در فرایند صنعتیشدن جوامع نقش بسزایی ایفا میکنند؛ اما متأسفانه با وجود داشتن توانایی لازم در پذیرفتن مسئولیتهای اجتماعی، در محیطهای کاری برای زنان تبعیض قائل شده و برخورد نامناسب با آنان میشود. این مسئله به کمتربودن میزان مشارکت اقتصادی آنها در مقایسه با مشارکت اقتصادی مردان منجر شده است. اهمیت بررسی موضوع مشارکت اقتصادی زنان از این نظر است که نرخ مشارکت اقتصادی زنان معیار پیشرفت و توسعهیافتگی در هر جامعهای، اعم از توسعهیافته یا در حال توسعه، است. این پژوهش با استفاده از دادههای کلان و رهیافت اقتصادسنجی دادههای پانل انجام شده است. نتایج نشان میدهد نرخ مشارکت اقتصادی زنان، در 28 استان ایران، متأثر از متغیر کلیدی نرخ دستمزد است و متغیرهای کنترل تولید عبارتند از: ناخالص داخلی سرانه، نرخ بیکاری، سهم شاغلان بخش کشاورزی و صنعت با ضریب مثبت، سهم شاغلان بخش خدمات با ضریب منفی.
دکتر زهرا دهقان شبانی،
دوره 3، شماره 8 - ( 4-1391 )
چکیده
هدف مقاله، تحلیل تأثیر تجمیع فعالیتهای صنعتی بر رشد منطقهای اقتصاد در چارچوب مدل جغرافیای اقتصادی جدید است که در دو بخش عمدۀ نظری و تجربی بدان پرداخته شده است. در بخش نظری، مدلی در چارچوب مدلهای جدید جغرافیای اقتصادی جدید ارائه شده و در چارچوب این مدل نشان داده شده است که تجمیع فعالیتهای صنعتی و رشد منطقه و رشد دارای تأثیر متقابل بر یکدیگر هستند. سپس براساس روابط رشد بهدستآمده در بخش نظری، الگوی اقتصادسنجی طراحی شده است. این الگو نوعی دستگاه معادلات همزمان است که برای 28 استان ایران، طی دورۀ 1379 تا ۱۳۸۵ با روش دادههای تابلویی بر مبنای روش حداقل مربعات دو مرحلهای برآورد شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوی اقتصادسنجی، تأثیر مثبت رشد اقتصادی، نیروی کار، هزینۀ حمل کالا، مخارج خانوار و هزینۀ تحرک سرمایۀ انسانی بر تجمیع فعالیتهای صنعتی را نشان میدهد. همچنین تأثیر مثبت تجمیع فعالیتهای صنعتی و سطح دانش منطقه از یک سو و تأثیر منفی هزینۀ تحرک سرمایۀ انسانی و تولید سرانۀ سال 1379 بر رشد اقتصادی منطقه را از سوی دیگر بیان میکند.
دکتر احمد تشکینی، امیر رضا سوری،
دوره 3، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر، تحلیل عوامل موثر بر تجارت درون صنعتی ایران با کشورهای طرف تجاری بلوکهای منطقهای EU ، ECO ، GCC و ASEAN به تفکیک بخشهای خدمات با استفاده از دادههای تلفیقی دوره 2009-1980 است. این مطالعه، مبتنیبر رویکرد پانل پویا بوده و در آن از روش گشتاورهای تعمیمیافته استفاده می شود.
برای توضیح تجارت درون صنعتی خدمات بین ایران و کشورهای طرف تجاری، از متغیرهای اندازه اقتصادی، درآمد سرانه، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، مسافت و عدم توازن تجاری استفاده شده است. نتایج برآورد مدل نشان میدهد که اندازه اقتصادی، درآمد سرانه و مسافت مهمترین متغیرهای توضیحدهنده تجارت درون صنعتی ایران و کشورهای طرف تجاری هستند. اندازه اقتصادی، رابطه مثبت با تجارت درون صنعتی دارد و از مهمترین متغیرهای توضیحدهنده تجارت درون صنعتی ایران و کشورهای طرف تجاری است. هر چه ابعاد اقتصادی بزرگتر باشد، نشانگر امکانات وسیعتر برای تمایز محصول و افزایش تجارت درون صنعتی است. درآمد سرانه دارای تاثیر منفی بر تجارت درون صنعتی است؛ به این معنی که در انتخاب کشورهای طرف تجاری باید ساختارهای متفاوت کشورها از طرف عرضه و از طرف تقاضا مدنظر قرار گیرد. هرچه ساختار درآمدی کشورها مشابه باشد، ساختار تقاضای آنها نیز مشابه بوده و سطح تجارت این کشورها گسترده خواهد شد. همچنین مسافت و عدمتوازن تجاری، تاثیر معکوسی بر جریان تجارت درون صنعتی خدمات در ایران دارند .
علیرضا گرشاسبی، دکتر کاظم یاوری، دکتر رضا نجارزاده، دکتر مسعود همایونی فر،
دوره 3، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
تخمین توابع عرضه ستانده و تقاضای نهادههای آنها در بخش تولید کشاورزی با فرض وجود کارایی کامل اقتصادی، نتایج گمراهکنندهای را برای سیاستگذاری بههمراه دارد. از این رو، در مقاله حاضر به ارزیابی اثرات ناکارایی اقتصادی استانهای کشور بر ستانده و تقاضای نهاده گندمکاران آبی در دوره زمانی 88-1379 پرداخته میشود. بهاین منظور، ابتدا ناکارایی اقتصادی با استفاده از مدلهای تولید و هزینه مرزی(دوگان) تصادفی بدست آمده و سپس اثرات این ناکارایی در قالب دو سناریو، بر عرضه ستانده و تقاضای نهاده گندم آبی بدست میآید. سناریوی اول بدون لحاظ ناکارایی و سناریوی دوم با لحاظ ناکارایی تعریف شده است. دادههای مورد استفاده در تحقیق عبارتند از: تولید گندم آبی و هزینههای تولید آن، مقدار استفاده از سطح زیرکشت، بذر، نیرویکار، سموم، کودحیوانی وشیمیایی و قیمتهای این نهادهها. نتایج نشان میدهد که ناکارایی فنی، تخصیصی و اقتصادیِ گندمکاران آبی در استانهای کشور در این دوره بهترتیب معادل 21، 23 و 38 درصد بوده است. علاوهبر این، با لحاظ ناکارایی اقتصادی در تابع سود گندمکاران، شیب تابع عرضه ستانده به شدت متأثر شده است. ناکارایی همچنین، ضرایب تقاضای نهاده را نیز تغییر داده است. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که جزء ناکارایی فنی در قیاس با ناکارایی تخصیصی، اثرات بیشتری بر تقاضای نهاده دارد
دکتر اسفندیار جهانگرد، خانم نیلوفر اسادات حسینی،
دوره 4، شماره 11 - ( 1-1392 )
چکیده
شناسایی بخشهای کلیدی، موضوع مهمی در برنامهریزی و سیاستگذاری اقتصادی است به طوری که در ادبیات اقتصادی، روش های متفاوتی برای تعیین این بخشها ارایه شده است. در مطالعه حاضر، بااستفاده از رویکرد تحلیل تصادفی به تعیین بخش های کلیدی اقتصاد ایران پرداخته می شود. به این منظور از جدول داده-ستانده سال 1380 مرکز آمار ایران و از روش برآوردهای فاصلهای و شبیهسازی مونتکارلو استفاده شده است. نتایج رویکرد غیرتصادفی بیانگر این است که در جدول 25 بخشی، شش گروه بخش تجمیع شده، بهعنوان بخشهای کلیدی قابل شناسایی هستند .همچنین در جدول 99 بخشی، سیزده گروه بخش بهعنوان بخشهای کلیدی رویکرد غیرتصادفی داده–ستانده بدست آمد. نتایج این مقاله پیشنهاد میکند که تحلیلگران و سیاستگذاران از جداول اصلی تجمیع نشده برای مقاصد تحلیلی خود استفاده کنند.
دکتر نادر مهرگان، دکتر پرویز محمد زاده، دکتر محمود حقانی، یونس سلمانی،
دوره 4، شماره 12 - ( 4-1392 )
چکیده
در بازارهای جهانی نفت، شوکهای قیمتی موجب شکلگیری نوسانات قیمت میشوند. این نوسانات در وضعیت های مختلف اقتصادی، تاثیرات متفاوتی بر رشد اقتصادی کشورها دارند. برای کاهش تاثیر نوسانات قیمت نفت بر اقتصاد و تدوین سیاستهای مناسب اقتصادی در وضعیتهای مختلف اقتصادی، شناخت الگوی چند رفتاری رشد اقتصادی در واکنش به این نوسانات، مفید است. در مطالعه حاضر با استفاده از مدل EGARCH و دادههای فصلی مربوط به بهار 1367تا زمستان 1389، نوسانات قیمت نفت مدلسازی شده و سپس از مدلهای چرخشی مارکف برای بررسی الگوی چند رفتاری رشد اقتصادی ایران در قبال این نوسانات استفاده شده است.
براساس نتایج حاصل از مدل EGARCH، شوکهای مثبت قیمت نفت، نوسانات قیمتی نفت را به شدت افزایش میدهند در مقابل، شوکهای منفی در کاهش این نوسانات نقش کمتری دارند. براساس رگرسیون چرخشی مارکف نیز، رشد اقتصادی در ایران تحت یک الگوی سه رفتاری(رژیمی)، به صورت منفی از نوسانات قیمتی نفت متاثر میشود، بطوری که احتمال قرار گرفتن اقتصاد در هر یک از این رژیمها (وضعیتهای رشد اقتصادی پایین، متوسط و بالا)، احتمال انتقالات بین رژیمی و همچنین دورهی دوام رژیمها متفاوت است. براساس این خصوصیات، نوسانات قیمتی نفت یکی از علل رشد پایین اقتصادی در ایران است؛ بطوری که این نوسانات با ممانعت از بهبود وضعیت رشد اقتصادی کشور و همچنین انتقال آن به وضعیتهای پایینتر، شرایط لازم برای وقوع وضعیت رشد اقتصادی پایین و تدوام این وضعیت را فراهم میکنند.
دکتر احمد جعفری صمیمی، سامان قادری، صلاح الدین قادری، طاها کتابی،
دوره 4، شماره 13 - ( 7-1392 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر باز بودن تجاری و جهانی شدن اقتصادی بر اشتغال در ایران میباشد . برای این منظور از دادههای سری زمانی سالهای 1358-1388 با بهکارگیری روش آزمون کرانهها و خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی( ARDL ) استفاده شدهاست. در این مطالعه علاوه بر شاخص سنتی درجه باز بودن تجاری به عنوان شاخص آزاد سازی تجاری ، از شاخص جدید و جامع جهانی شدن اقتصاد KOF که شامل جریانهای واقعی تجارت از قبیل تجارت، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایهگذاری در پرتفولیو و همچنین موانع تجارت از قبیل محدودیتها و تعرفهها بر روی جریانهای واقعی میباشد، استفاده شدهاست ، همچنین در این مسیر از سایر متغیرهای کنترلی مؤثر بر سطح اشتغال از قبیل تولید ناخالص داخلی سرانه، شاخص صنعتی شدن و اندازه دولت استفاده شدهاست. نتایج این تحقیق نشان میدهد که شاخص سنتی درجه باز بودن تجاری اثری منفی بر اشتغال ولی شاخص جدید جهانی شدن اقتصادی KOF اثری مثبت بر سطح اشتغال در ایران داشتهاست. بنابراین پیشنهاد میشود که در مطالعات تجربی آتی، به جای شاخص سنتی درجه باز بودن تجاری از شاخص جدید و جامع KOF به عنوان متغیر نماینده جهانی شدن استفاده گردد.
محمد حسین پورکاظمی، معصومه والی،
دوره 5، شماره 15 - ( 1-1393 )
چکیده
در سالهای اخیر، پیامدهای اجتنابناپذیر سیر صعودی
تقاضا و همچنین کاهش منابع آبی و کاهش بارندگی و خشکسالی موجب افزایش مناقشات میان
مصرفکنندگان آب شده است. از طرفی، نیاز مبرم بخش کشاورزی به آب و گسترش بخش صنعت
در استان اصفهان، رقابت میان مصرفکنندگان کشاورزی و صنعت برای کسب آب
افزایش یافته است. در مطالعۀ حاضر، برای تخصیص بهینۀ
منابع آبی حوزه آبریز زایندهرود، از نظریۀ بازیها کمک میگیریم. میزان بهرهبرداری
بهینه از حوزه آبریز زایندهرود طی سالهای 1388-1379،
با استفاده از منحنی بهینۀ پارتو و چهار روش حل تضادها برای هر بخش با محیط زیست و
سپس برای بازی دونفره دو بخش مذکور تعیین میشود. با
تعریف سه بازی «بخش صنعت و محیط زیست» و «بخش کشاورزی با محیط زیست» و «بخش
کشاورزی و بخش صنعت» در مییابیم که تخصیص
آب بین دو بخش مذکور، طی سالهای 1388-1379، بهینه نیست. مطابق نتایج حاصل از بازی
دونفرۀ کشاورزی و صنعت، پس از کسر آب شرب، سهم بخشهای کشاورزی و صنعت بهترتیب به
میزان 82/85% و 18/14% است تا سود کل استان ماکزیمم شود، از طرفی نیز با توجه به
برآورد ارزش اقتصادی آب در دو بخش با استفاده از برنامهریزی خطی و روش ارزش
مانده، قیمت واقعی آب در بخش کشاورزی و صنعت بهترتیب 13010 ریال در هر متر مکعب و
95/6001 ریال در هر متر مکعب برآورد شدند. با توجه به اختلاف زیاد میزان قیمت
واقعی آب با تعرفۀ تعیینشده، از سوی وزارت نیرو، برای بخش کشاورزی و نتایج حاصل
از نظریۀ بازیها، پیشنهاد میشود به
بخش صنعت استان، که آب کمتری نسبت به کشاورزی مصرف میکند، بهای بیشتری بدهیم و در
بخش کشاورزی از روشهای
نوین آبیاری استفاده کنیم تا از هدررفت منابع آبی در این بخش جلوگیری کنیم.
حسین شریفی رنانی، نغمه هنرور، محمدرضا توکل نیا،
دوره 5، شماره 16 - ( 4-1393 )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر شوکهای نفتی بر سطح تولیدات داخلی، سطح عمومی قیمتها، حجم پول و نرخ ارز با استفاده از رویکرد نوین تصحیح خطای برداری ساختاری (SVEC) مبتنی بر دادههای آماری فصلی 4Q1389- 1Q1359 ایران است. نتایج نشان میدهد که شوک مثبت قیمت واقعی نفت خام تأثیر مثبت و معنادار در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بر رویGDP واقعی دارد. همچنین تأثیر شوک قیمت واقعی نفت خام روی قیمت های داخلی در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت منفی و معنادار است، به گونهای که ایجاد یک شوک مثبت قیمت واقعی نفت خام، قیمتهای داخلی را کاهش میدهد. به علاوه، شوک مثبت قیمت واقعی نفت خام، تأثیر منفی و معنادار روی نرخ ارز در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت دارد. با این حال، شوک قیمت نفت تأثیر دائمی بر نرخ ارز واقعی دارد. واردات کشور نیز به سبب افزایش ثروت و افزایش تقاضا برای تولیدات واسطهای، افزایش خواهد یافت. از طرفی، یک شوک مثبت ماندۀ حقیقی پول، در کوتاهمدت، سبب افزایش آنی در تولیدات واقعی میشود.
هادی رفیعی دارانی، محمد قربانی،
دوره 5، شماره 18 - ( 10-1393 )
چکیده
هدف اصلی این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر نرخ مشارکت اقتصادی نیروی کار و نوع ارتباطات فضایی استانهای مختلف کشور میباشد. برای این هدف از آمارۀ موران بهصورت آزمون تک متغیره و همچنین رگرسیون فضایی (الگوی وقفه فضایی) استفاده شد. بر اساس آمار و اطلاعات سال 1390، نتایج آمارۀ موران بهصورت آزمون تک متغیره و همچنین آمارۀ موران در الگوی رگرسیون فضایی نشان داد که استانهای کشور از یک وضعیت خوشهای در خصوص مشارکت اقتصادی نیروی کار برخوردارند. همچنین در بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر نرخ مشارکت، نتایج الگوی رگرسیون وقفه فضایی حاکی از آن است که، متغیرهای وقفه فضایی نرخ مشارکت، سهم شاغلین بخش صنعت و معدن از کل شاغلین، ضریب جینی، بار تکفل و سهم بخش خصوصی در اشتغال استانها، تأثیر مثبتی بر نرخ مشارکت اقتصادی دارند. به عبارت دیگر،افزایش انگیزههای مادی در بازار کار، واگذاری فعالیتها به بخش خصوصی و همچنین توسعه صنایع به منظور خلق ارزش افزوده، باعث افزایش نرخ مشارکت اقتصادی میشود.
حسن حیدری، رعنا اصغری،
دوره 5، شماره 18 - ( 10-1393 )
چکیده
تغییر در میزان باروری،به عنوان یکی از عوامل موثر بر تغییرات جمعیتی و نقش آن در عرضه نیروی کار و در نتیجه رشد تولید، عنصر مهم رشد و توسعه اقتصادی- اجتماعی هر کشور تلقی میشود. اهمیت تغییرات جمعیتی درهر کشور تا حدی است که در سالهای اخیر، پیری جمعیت در حالت کلی و بهویژه کاهش باروری، نگرانیهایی را برای اقتصاد در سطح جهانی و اکثر جوامع درحالتوسعه از جمله ایران ایجاد کردهاست. این در حالی است که گسترۀمطالعات تجربی در کشورهای مبتلا به، بسیار محدود بوده و در اکثر مطالعات صورتگرفته نیز، این موضوع به شکل سطحی و در قالب مدلهای اقتصادسنجی خطی ساده بررسی شده است. لذا این مطالعه، با هدف بررسی تأثیر تغییرات باروری بر رفاه اقتصادی در کشورهای منتخب منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)، طی دوره زمانی2010-1970، شکلی از مدل پویای بهینهسازی رفتار مصرفکنندۀ پیشنهاد شده توسط پریتنر و همکاران (2013) را که متغیرهای باروری، تحصیلات و سلامت را بهصورت درونزا وارد مدل کرده-است، بهکار میگیرد. نتایج حاصل از تخمین مدل غیرخطی رگرسیونی انتقال ملایم تابلویی (PSTR) بهکار گرفتهشده در این مطالعه، با ارائه اثر منفی میزان باروری و نیز اثرات مثبت میزان درآمد و جمعیت کشورها بر نیروی کار موثر، بیانگر این نکته است که؛ در گروه کشورهای مورد مطالعه، تبادل کمیت-کیفیت در جمعیت، به نفع نیروی کار موثر و در جهت افزایش کیفیت آن عمل مینماید که خود قادر به افزایش رشد تولید و رفاه در این کشورها میباشد. این موضوع از مثبت بودن اثر میزان جمعیت بر سطح تحصیلات و سلامت – بهعنوان شاخصهای تعیینکننده رفاه - در این کشورها قابل استنتاج است
مهدی صادقی شاهدانی، احسان آقاجانی معمار،
دوره 6، شماره 20 - ( 4-1394 )
چکیده
تمرکززدایی مالی به سبب واگذاری امور به سطوح پایین تر دولت، سبب افزایش کارایی در ارائه خدمات و دسترسی بهتر افراد به کالاهای عمومی در اقتصاد میشود. در ایران با توجه به برنامههای پنج ساله توسعه، ایجاد و گسترش ساختاردراستانها برای تخصیص بودجههای استانی، حرکت کلی تمرکززدایی مالی در بعد هزینهها است، تا استانها خود بتوانند مسئولیت پروژههای عمرانی استانی بیشتری را در اختیار بگیرند. هدف این تحقیق بررسی اثرات تمرکززدایی مالی نسبی بر رشد اقتصادی منطقهای ایران است. شاخص تمرکززدایی مالی نسبی نسبت تملک دارایی سرمایهای استانی به تملک دارایی سرمایهای دولت در نظر گرفته شد تا در چهارچوب مدل رشد سولو در مورد اثرات تمرکززدایی بر رشد اقتصادی تحقیق شود. نتایج تحقیق بر اساس دادههای 30 استان کشور در فاصله سالهای 1379 تا 1386 بر اساس تخمین پانل دیتا نشان میدهد؛ تمرکززدایی مالی نسبی دارای یک رابطه غیر خطی (محدب شکل) با رشد اقتصاد منطقهای است که نشان دهنده وجود حد بهینه در ایران است.