|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای محمدی
دکتر وحید محمودی، دکتر شاپور محمدی، دکتر هستی چیت سازان، دوره 1، شماره 1 - ( 9-1389 )
چکیده
بررسی اثرات حافظه در بازارهای نفت خام دارای جذابیت تحقیقاتی بالایی است و توجه محققان را در حوزههای مختلف، از فیزیک اقتصاد گرفته تا مباحث اقتصادی بسیار کلاسیک، به خود جلب کرده است. اهمیت مسأله به این دلیل است که نبود ناهمبستگی در قیمتها بر وجود اثرات غیرتصادفیای دلالت دارد که برای آربیتراژ در بازار استفاده میشود. در این مقاله پارامتر حافظهی بازارهای نفت خام به وسیلهی روشهای مختلف پارامتریک، نیمهپارامتریک و ناپارامتریک براورد شده و روند حافظه در طی زمان و تحلیل ساختار بازار نفت بررسی شده است. تحلیل حافظهی بازار نفت با براورد پارامتر تفاضل کسری با روشهای مختلفی از جمله روش حداکثر درستنمایی ، حداقل مربعات غیرخطی ، نمای هرست [1] ، جوک و پورتر- هوداک [2] ، نمای هرست تعدیل شده یا لو [3] ، وایتل [4] و موجک [5] انجام شده است. نتایج روشهای وایتل و موجک که اعتبار بالایی در براورد دارد، بیانگر آن است که هر چند قیمتهای نفت خام مورد بررسی دارای حافظه بلندمدت نیست؛ اما، دارای ویژگی «برگشت به میانگین» نامانا هست. محور اصلی بحث این مقاله بررسی روند حافظهی بازار است. نتایج بهدست آمده از بررسی روند تغییرات حافظه بیانگر آن است که پارامتر حافظهی بازارهای بینالمللی نفت تغییر روند محسوسی نداشته است. به عبارت دیگر، در دورهی بررسی شده، کاهش یا افزایش معنیداری در کارایی بازار رخ نداده است.
[1] - Hurst Exponent [2] - Geweke & Porter-Hudak [3] - Lo [4] - Whittle [5] - Wavelet
دکتر رحمان خوش اخلاق، دکتر رحیم دلالی اصفهانی، ناصر یارمحمدیان، دوره 2، شماره 6 - ( 12-1390 )
چکیده
تئوری منحنی محیطزیست کوزنتس، درطول چندین دهه، از مفهوم ابتدایی خود تا مدلهای پیچیدۀ نظری کنونی رشد کرده است. توسعه نظری و تجربی، ادبیات اقتصاد محیطزیست موجب شده است که ارتباطی از نوع درجهدوم میان درآمد و آلودگی زیستمحیطی تصریح شود. هر مطالعهای به سهم خود، از زاویۀ جدیدی به این مسئله نگریسته است. ازجمله انتقادهایی که مازانتی و دیگران(2007) و استرن(1998) به منحنی محیطزیست کوزنتس وارد دانستهاند، این است که بهجای تلاش برای یافتن مکانیزمی در چارچوب نظری منحنی کوزنتس، بر یافتن قاعدههایی تجربی آن هم در مجموعۀ بزرگی از متغیرها تمرکز بیفایده کرده است. این انتقادهای مخالفان موجب شد تا طرفداران نظریۀ منحنی محیطزیستی کوزنتس رویکردشان را بازبینی نموده و دقت بیشتری بر جزئیات و روششناسی آن به خرج دهند. در این مقاله، مدلی مبتنی بر پایه های اقتصاد خردی ارائه میشود که در آن، خانوار با تصمیم دربارۀ مصرف کالای کثیف یا تمیز مواجه است و نشان داده میشود که شیوۀ تصمیمگیری خانوار بهگونهای است که با افزایش درآمد، ابتدا آلودگی محیطزیست افزایش مییابد و سپس جانشینی کالای تمیز با کثیف، آلودگی محیطزیست را کاهش میدهد. این فرایند بهگونهای است که تأییدی بر وجود منحنی محیطزیست کوزنتس است.
هما قاسمی، دکتر مصطفی دین محمدی، دکتر اسماعیل نجفی، دوره 2، شماره 6 - ( 12-1390 )
چکیده
تحلیل پوششی دادهها کارایی نسبی واحدهای تصمیمگیرنده را برآورد میکند. این مقاله از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تئوری سری فازی برای تغییر مدلی در تحلیل پوششی دادهها استفاده میکند که این روش میتواند برای ارزیابی عملکرد واحدهای شغلی استفاده شود. در این مقاله روشی جدیدی برای برآورد کارایی واحدهای تصمیمگیرنده با دادههای بازهای بهکار گرفته شده است. مدل توسعهیافته دارای دادههای بازهای است و افزونبر این، وزنی که به دادهها اختصاص مییابد، نیز به صورت بازهای است. از اینرو، نوآوری در توسعه نظری صورت گرفته و در بخش تجربی نیز مدل، آزمون شده است. در بخش تجربی، روشی برای مرتبسازی واحدهای تصمیمگیرنده بهوسیلهی کارایی بهدست آمده مطرح میشود. برای آزمون روش پیشنهادی کاربرد مدل در رتبهبندی گروهی محصولات سه خودروساز بررسی شده است. از نتایج مدل مشخص است که مدل پیشنهادی برای مسائل عمـلی؛ بهویژه مواقعی که تعداد گزینشها محدود است، مفید خواهد بود .
مهران امیرمعینی، تیمور محمدی، مرتضی خورسندی، دوره 5، شماره 18 - ( 12-1393 )
چکیده
این مطالعه با توجه به عوامل اقتصادی و عوامل برونزای غیراقتصادی، به الگو سازی و تخمین تقاضای انرژی برق در بخش صنعت ایران طی دوره 1391-1353 میپردازد. با توجه به اینکه عوامل برونزای غیراقتصادی عمدتاً غیرقابل مشاهده هستند، رویکرد سری زمانی ساختاری که بر پایه تئوری اقتصادی شکل گرفته و از انعطاف پذیری سری زمانی نیز بهره میگیرد، مورد استفاده قرارگرفته است. عوامل غیرقابل مشاهده- روند ضمنی تقاضای انرژی (UEDT)- که احتمالاً ماهیت غیرخطی دارد، نهتنها پیشرفت فنی را نشان میدهد بلکه بیانگر تغییرات ساختاری، اجرای سیاستها و استانداردهای کارایی انرژی و تغییر در رفتتار وسلیقۀ مصرفکننده است. بنابراین، با لحاط این عوامل (UEDT) میتوان تخمین دقیقتری از کششهای قیمتی و درآمدی تقاضای انرژی برق در بخش صنعت داشت. نتایج تخمین مدل حاکی از وجود ماهیت تصادفی متغیرروند است و نشان میدهد که عوامل برونزای غیراقتصادی در شکلگیری تقاضای برق در بخش صنعت، نقش مؤثری دارند. صعودی بودن روندUEDT نشان میدهد که انرژی برق در بخش صنعت به شکل بهینه مصرف نشده است .در حقیقت، نقش عوامل برونزایی مانند پیشرفت تکنولوژی، تغییرات ساختاری، اجرای برخی از استاندارهای کارایی و صرفهجویی انرژی و همچنین دولتی بودن فعالیتها، در رشد مصرف برق در بخش صنعت تأثیرگذار بودهاند. کششهای قیمتی و درآمدی (ارزش افزوده) تقاضای برق در بخش صنعت ایران درکوتاه مدت نیز به ترتیب 1/0- و 25/0 برآورد شده است. کشش متقاطع قیمتیبسیارکم بوده و حدود 06/0 تخمین زده شده وهرچند مقدار آن بسیار کم است ولی حاکی از جایگزین بودن گاز طبیعی با برق در این بخش است.
|
|
|
|
|
|