|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای بورس
دکتر کامران پاکیزه، دوره 1، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده
در این مقاله رابطهی بین بازده بازار و تلاطم پیش بینی شده و غیرمنتظرهی حاصل از مدلهای شرطی طبقهی ، شامل دو مدل متقارن آرچ و قارچ و دو مدل نامتقارن جی قارچ و ای قارچ در بورس اوراق بهادار تهران، و بورسهای بین المللی مورد بررسی قرار میگیرد. جهت بررسی این رابطه از روششناسی خارج از نمونه استفاده میشود که در این راستا تلاطم پیش بینی شدهی خارج از نمونه به جای درون نمونه به کار برده میشود. نتایج تحقیق بیانگر این است که نظریهی پرتفلیو در بورس تهران، بورس استانبول و بورس نزدک صادق نیست، نتایج همچنین بیانگر رد شدن نظریههای قیمتگذاری داراییهاست که رابطهی مثبتی را بین تلاطم و بازده تبیین مینمایند، این رابطه در غالب بورسها منفی بوده و ضریب تعیین پایینی را نشان میدهد. علی رغم پایین بودن ضریب تعیین در غالب بورسهای پیشرفته، فرضیه عدم تقارن یا اثر اهرمی در غالب آنها تایید شده است، بدین معنی که کاهش در سهام شرکتهای عضو بورسها ( بازده منفی) اهرم مالی شرکتها را افزایش داده که موجب ریسکیتر شدن سهام شرکتها و درنتیجه افزایش تلاطم میشود.
اسماعیل نادری، دکتر حسین عباسی نژاد، دوره 2، شماره 8 - ( 6-1391 )
چکیده
این مطالعه برای پیشبینی بازدهی شاخص قیمت و بازده نقدی بورس اوراق بهادار تهران، آشوب را تحلیل و پیشبینیپذیری را بررسی کرده و نیز عملکرد انواع مدل های شبکۀ عصبی را با کمک دادههای تجزیهشده با روش موجک ارزیابی کرده است. بههمین منظور، از داده های سریزمانی روزانه و سری بازدهی شاخص قیمت و بازده نقدی بورس طی دورۀ زمانی ۵ فروردین ۱۳۸۸ تا ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ استفاده شده است. براساس نتایج این مطالعه، سری بازدهی بورس در دورۀ بررسیشده، پیشبینیپذیر بوده و آثار غیرخطی معیّن و آشوبی داشته است. همچنین برطبق معکوس آمارۀ حداکثر نمای لیاپانوف، تعداد روزهای پیشبینیپذیر در این مطالعه، ۳۱ روز بهدست آمد. یافتۀ دیگر این پژوهش نیز به برتری عملکرد مدل های شبکۀ عصبی چندلایۀ پیشخور ( MFNN ) و شبکۀ عصبی فازی ( ANFIS ) مبتنیبر داده های تجزیهشده به کمک تجزیۀ موجک در مقابل بهکارگیری سطح دادهها دلالت دارد. دراینبین نیز برتری با مدل شبکۀ عصبی چندلایۀ پیشخور بوده است.
محمدمهدی برقی اسگویی، محمدعلی متفکرآزاد، اتابک شهباززاده خیاوی، دوره 4، شماره 14 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده
با توجه به تأثیر گسترده تغییرات نرخ ارز واقعی و قیمت نفت خام بر بخشهای مختلف اقتصادی ایران و اهمیت بازارهای مالی در رشد و توسعه اقتصادی، در این مطالعه، به بررسی آثار تغییرات نرخ ارز واقعی و قیمت نفت خام بر روی شاخص قیمت سهام با استفاده از مدلهای غیرخطی مارکوف سوئیچینگ پرداخته میشود. برای این منظور از دادههای روزانه طی دورهی زمانی 1389:12:28 -1384:01:01 استفاده شده است.
نتایج حاصل از تخمین مدلهای مارکوف سوئیچینگ حاکی از آن است که، مدل MSIAH با دو رژیم از میان حالتهای مختلف مدل MS برگزیده شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تغییرات متغیر برونزای نرخ ارز واقعی و قیمت نفت خام با یک وقفه تأخیر تأثیر مثبت و معنیدار بر شاخص قیمت سهام داشته و اثر تغییرات متغیرهای فوق با دو وقفه تأخیر بر شاخص قیمت سهام، منفی و معنیدار بوده است. یافتههای تجربی مقالهی فوق، دلالتهای مفیدی را برای سرمایهگذاران و سیاستگذارانی که نیازمند تشخیص اثرات دقیق تغییرات نرخ ارز و قیمت نفت بر روی شاخص قیمت سهام هستند فراهم میکند.
حسین اصغرپور، فیروز فلاحی، ناصر صنوبر، علی رضازاده، دوره 5، شماره 17 - ( 9-1393 )
چکیده
در این مطالعه سعی شده ضمن تعیین پرتفوی بهینۀ سهام آن دسته از شرکتهای منتخب صنایع غذایی که در سازمان بورس و اوراق بهادار پذیرفته شدهاند، با استفاده از آزمونهای کوپیک و تابع زیان لوپز، روش مناسبی برای محاسبۀ VaR پیشنهاد گردد. در این مسیر ارزش در معرض خطر سهام با استفاده از دادههای هفتگی سهام شرکتهای مذکور طی دوره دیماه 1386 تا اردیبهشت 1393 به دو روش GARCH مارکوف- سوئیچینگ و بوت استرپینگ محاسبه شدهاست. در ادامه نیز مرز کارای سرمایهگذاری برای هر روش به دست آمده و وزن های بهینۀ سهام در چارچوب مدل میانگین- ارزش در معرض خطر تعیین شدهاست. نتایج نشان می دهد که سبد در هر دو روش سهامی، در سبد بهینۀ از وزن بالایی برخوردار بوده که خود بیانگر بالا بودن و پایین بودن ارزش در معرض خطر میباشد، همچنین در روش پارامتریک بازده و ارزش در معرض خطر سبد بهینه در رژیم رونق بالاتر از رژیم رکور است که مطابق با انتظار است و طبق نتایج آزمون کوپیک هم اعتبار هر دو روش در محاسبۀ ارزش در معرض خطر تایید شد و پسآزمایی لوپز ارجحیت روش MS-GARCH را نسبت به بوت استرپینگ نشان داد، لذا پیشنهاد می شود که سرمایه گذاران برای محاسبۀ ارزش در معرض خطر سهام روش پارامتریک MS-GARCH را نسبت به روش ناپارامتریک در اولویت قرار دهند.
عزیز احمدزاده، کاظم یاوری، محمد عیسائی تفرشی، علی صالح آبادی، دوره 5، شماره 17 - ( 9-1393 )
چکیده
کارایی بازار زیربنای اصلی اقتصادمالی متعارف و شرط اساسی لازم برای تخصیص بهینه منابع مالی در یک بازار سرمایه و زیربنای اصلی اقتصادمالی مرسوم است. طی دهههای اخیر مطالعات گستردۀ درباره کارایی بازار، سبب تکامل درک اقتصاددانان از یک بازار کارا شده و به دنبال آن، روشهای بررسی موضوع و دلالتهای آن نیز با تحولاتی جدی مواجه شده است. در این نوشتار ضمن مروری مختصر بر مطالعات پایهای که طی سالهای اخیر در این مقوله انجام شده، روند تحولات کارایی بازار، شیوۀ بررسی و نتایج حاصل از آن به اختصار ارائه میشود. نتایج مطالعه نشانگر ناکامل بودن اکثر روشهای ارزیابی مورد استفاده در ایران، در قیاس با پیشرفتهای بر آمده از مطالعات خارجی است. بر این مبنا، کارایی ضعیف بورس و اوراق بهادار تهران بر مبنای آمارۀ H هینیچ به عنوان روشی نوین مجددا بررسی شدهاست. نتیجۀ بررسی تجربی نشانگر آن است که در مجموعِ کل دورۀ مورد بررسی، کارایی ضعیف بازار در بورس و اوراق بهادار تهران رد میشود، ولی بر مبنای معیار مورد استفاده در این مقاله، کارایی بازار همواره در حال تغییر و تحول بوده و در دورۀ 1384 به بعد نیز بهبودی نسبی را نشان دادهاست.
رضا قنبریان، علی ثقفی، دوره 5، شماره 20 - ( 6-1394 )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی رابطۀ بین شوکهای قیمت نفت و شاخصهای بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392-1387 میباشد. برای این منظور، با استفاده از دادهها، روزهای کاری مشترک بازار جهانی نفت و بورس اوراق بهادار تهران از 18 آذر 1387 تا 28 اسفند 1392 رابطه بلندمدت بین متغیرهای مدل بررسی شده است. نتایج حاصل از برآورد رابطه بلندمدت، بهوسیله روشهای همانباشتگی جوهانسن- جوسیلیوس و انگل و گرنجر بیانگر این است که بین قیمت نفت اوپک و شش شاخص بازار سرمایه (شاخص کل بورس، شاخص صنعت، شاخص قیمت 50 شرکت، شاخص 50 شرکت برتر، شاخص بازده و قیمت و شاخص 30 شرکت بزرگ) رابطۀ تعادلی بلندمدت وجود دارد و بین متغیرهای قیمت نفت اوپک و سه شاخص بازار اول، بازار دوم، و شناور آزاد رابطۀ تعادلی بلندمدت برقرار نمیباشد.
|
|
|
|
|
|