|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای رأی
امیر جباری، دکتر محسن رنانی، دکتر نعمت الله اکبری، دوره 1، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده
تخصیص نابرابر منابع اقتصادی، یا سایر منابع ثروت، بین عوامل تولید براساس کارایی آنها، یکی از شرایط مهم سازوکار تخصیص بهینه منابع در بازار است. به عبارت دیگر، تخصیص نابرابر منابع اقتصادی، یا سایر منابع ثروت، بین عوامل تولید براساس کارایی آنها، یکی از شرایط مهم ساز وکار تخصیص بهینه منابع در بازار است. به عبارت دیگر، سازوکار بازار در فرایند تخصیص بهینه منابع و عوامل تولید، به منابعی که بازدهی بالاتری دارند؛ پاداش بالاتری نیز میدهد. اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا میتوان ساز وکار توزیع نابرابر آرای را همانند توزیع نابرابر منابع اقتصادی، برای تخصیص بهینهی منابع و مزایا برای شهروندان در نظام دموکراسی استفاده کرد؟ جواب این سئوال، با ارائه و طراحی الگوی پولی شبیه به دموکراسی و به کارگیری تنها یکی از مؤلفه-های مهم بازار - توزیع نابرابر پول- داده شده است.
در این مقاله با استفاده از مفاهیم «فرضیهی رأی دهندهی عقلانی آنتونی داونز (1957)» و به کارگیری ایدهی «الگوی پولی ساموئلسن(1958)» و چارچوب تئوری «اقتصاد خرد مصرف کننده»، الگویی پولی شبیه به فضای دموکراسی- که تاکنون در مطالعات انجام شده در این فضا و شبیه به آن، طراحی نشده است - طراحی، مدل سازی و تحلیل شده است. با استفاده از الگوی طراحی شده، میتوان وضعیتهای متعددی از جمله امکان معاوضه و وزندهی به رأی را در قالب الگوی طراحی شده، بررسی کرد.
نتایج نشان می دهد با استفاده از امکـان ایجـاد قـرارداد اجـتماعی برای معاوضه و ایجاد قابلیت پس-انداز برای پول، شکل و ماهیت پول از کالای عمومی به کالای خصوصی تغییر یافته و باعث ایجاد نرخ بهره
میشود. در این وضعیت، یکی از یافتههای مهم الگوی پولی ساموئلسن در فضای تئوری رأی نیز حاصل میشود. یکی از دستآوردهای الگوی پولی ساموئلسن در سال 1958 و در فضای پولی این بود که یکی از ریشههای نرخ بهره، رشد جمعیت است. همچنین، وزن دهی به خریداران در فضای طراحی شده الگوی پولی شبیه به فضای دموکراسی، در شرایطی میتواند انتخابهای کاراتر و در نهایت افزایش رفاه اجتماعی منجر شود.
دکتر ابوالفضل شاه آبادی، دکتر محمدکاظم نظیری، نیما نیلفروشان، دوره 3، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده
مطالعه رفتار احزاب و نامزدها در اقتصادهای مختلف توسعه یافته و درحال توسعه نشان می دهد که این گروه ها در تبلیغات انتخاباتی سعی میکنند با ارائه سیاستهای اجتماعی متنوع، آرای مردم را به خود جذب نمایند. در این میان، هزینههای بهداشت عمومی همواره به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای جذب رای بین نامزدهای انتخاباتی مطرح بوده است. سوال پژوهش حاضر آن است که آیا مولفههای چرخه های انتخاباتی تأثیر معنیداری برروی رشد هزینههای بهداشت عمومی در دو گروه کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه منتخب دارند؟ برای پاسخگویی به این سوال از دادههای تابلویی مربوط بهدوره 2010-1994 استفاده شده است. بعد از انجام آزمون ایستایی متغیرها و آزمون هاسمن، بهمنظور آزمون فرضیههای تحقیق، از دو روش تابلوییایستا (اثرات تصادفی) و تابلویی پویا برای تخمین مدل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشاندهنده وجود چرخههای انتخاباتی در هر دو دسته از کشورهای مورد مطالعه است. به این معنی که در کشورهای موردمطالعه، سیاستمداران قبل از برگزاری انتخابات، هزینههای بهداشت عمومی را به امید کسب سهم بیشتری از رأی مردم افزایش دادهاند.
|
|
|
|
|
|