13 نتیجه برای رشد
روح الله مهدوی، دکتر اسفندیار جهانگرد، دکتر محمود ختائی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده
سرمایهگذاری مستقیم خارجی یکی از متغیرهای اقتصادی است که می تواند با مزیتهایش بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت بگذارد؛ ولی، براساس بعضی از تحقیقات، سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی در بعضی از کشورها تأثیری مثبت ندارد. این تحقیقات دلیل این عدم تأثیرگذاری مثبت را وضعیت داخلی کشور میزبان میدانند. یکی از شروط لازم برای تأثیرگذاری مثبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی وجود بازار مالی توسعهیافته است. برایناساس، در این تحقیق قصد داریم تا تأثیر بازار مالی را در تأثیرگذاری سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی بررسی کنیم. برای بررسی این موضوع از داده های تلفیقی 57 کشور در دورهی 2005-1990 و تکنیک اقتصاد سنجی پانل دیتا استفاده کردهایم. نتایج نشان میدهد که در کشورهای توسعه یافته به لحاظ بازار مالی تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی مثبت و معنیدار و در کشورهای کمتر توسعه یافته به لحاظ بازار مالی تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی معنیدار نیست.
صمد آهنگر، سعیده رحیمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر نااطمینانی بر تعداد فرزندان زنده مانده است. مقاله دربارهی تأثیرات کاهش نرخ مرگ و میر بر باروری، آموزش و رشد اقتصادی بحث میکند. در مقاله کوشش شده است با وارد کردن نااطمینانی ناشی از مرگ و میر در چارچوبهای تعادل جزئی و عمومی کاهش در باروری توضیح داده شود. در مدل معرفی شده که از ساختار مدلهای نسلهای تداخلی پیروی میکند، تصمیمات والدین دربارهی باروری با توجه به نااطمینانی آنان دربارهی مرگ و میر فرزندان نشان داده شده است. شبیهسازی انجام شده، نشان میدهد که با وارد کردن نااطمینانی به مدل، رشد جمعیت تابعی کوهانی شکل از درامد سرانه میشود. با این استدلال زمانی که نرخ مرگ و میر کاهش مییابد ، نا اطمینانی نیز روند کاهشی پیدا میکند و در نتیجه، تقاضای احتیاطی برای داشتن فرزند نیز پایین میآید. افزون بر این، کاهش مرگ و میر آموزش فرزندان را افزایش میدهد. استفاده از الگوی کوهانی شکل رشد جمعیت وجود وضعیت پایای پایدار مالتوسی که در آن باروری بالا و سرمایهگذاری روی سرمایه انسانی پایین و وضعیت پایای ناپایدار رشد که با باروری پایین و سرمایهگذاری بالا روی سرمایه انسانی همراه است را نشان میدهد. همینطور پرسش اینکه آیا مرگ و میر با آغاز تبادل بین کمیت و کیفیت، رشد را بالا میبرد؟ بحث شده است که در نتیجه کاهش در مرگ و میر میتواند اقتصاد را از رژیم مالتوسی به دورهی توسعه منتقل کند.
دکتر لیلا ترکی، دکتر سید کمیل طیبی، سجاد شریفی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده
با توجه به ادبیات نظری رشد اقتصادی (مدلهای رشد درونزا و برونزا) و شواهد تجربی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، توسعهی پایدار بدون اصلاحات مالی غیر ممکن است. اثرات مثبت توسعهیافتگی بخش مالی بر رشد اقتصادی و همچنین، تغییر و تحولاتی که جوامع بینالمللی در بخش مالی داشتهاند، اهمیت موضوع را بیش از پیش کرده است. برخی از اقتصاددانان معتقدند که اصلاحات مالی با افزایش سطح پسانداز و افزایش سطح سرمایهگذاری میتواند زمینهی مناسب رشد اقتصادی را فراهم سازد. همچنین، برخی از اقتصاددانان؛ مانند هرزبرگ و واتسون (2007) و اگیون و همکاران (2004) معتقدند که اصلاحات مالی بهوسیلهی جریانهای بینالمللی سرمایه و انتقال فناوری میتواند بر ایجاد همگرایی درآمدی بین کشورها اثر بگذارد. این مطالعه ضمن بررسی مبانی نظری توسعهی مالی و معرفی انواع نظامهای مالی و چگونگی کارکردهای آن، اثر اصلاحات مالی را بر رشد اقتصادی و ایجاد همگرایی درآمدی بین کشورهای برگزیدهی اسلامی در طول دورهی 2008-1979 و در قالب دادههای تابلویی را تجزیه و تحلیل میکند. نتایج بهدست آمده از برآورد الگوها نشان میدهد که اصلاحات مالی از راههای نقدینگی دارای تأثیر مستقیم و معناداری بر رشد اقتصادی کشورهای بررسی شده بوده است. تأثیر متقاطع نقدینگی و رشد اقتصادی بر ایجاد همگرایی درآمدی نیز مستقیم و از نظر آماری معنادار بوده است.
دکتر اسفندیار جهانگرد، الهام سپهوند،
دوره 1، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده
کالاهای واسطه هم همانند دیگر عوامل تولید مانند سرمایه از عوامل تولید هستند. با افزودن نهادههای واسطهای ضرایب فزاینده نسبت به حالتی که فقط نهادهی سرمایه در تابع تولید باشد، بزرگتر میشود. در این مقاله بر اساس رویکرد جونز (2010 و2007) به محاسبه ضرایب فزایندهی کالاهای واسطهای در قالب الگوهای رشد اقتصادی در ایران میپردازیم. برای این منظور از دادههای جدول داده – ستانده سال 1380، مرکز آمار ایران استفاده میکنیم. نتایج نشان میدهد که بخشها به طور متوسط 06/10% محصول کل را برای مبادلات درون بخشی صرف میکنند. همچنین، بخشها برای مبادلات بین بخشی خود به طور متوسط 4/28% محصول کل را برای کالاهای واسطه مصرفی در اقتصاد مصرف میکنند. ضریب فزاینده برای تولیدات داخلی 383/1، واردات 117/2 و کل اقتصاد 929/2 است. این ارقام نشان میدهند که با وجود تجارت، ضریب فزاینده افزایش مییابد. همچنین، بخش صنعت (71834/0) بیشترین و بخش معدن (02029/0) نیز کمترین سهم کالاهای واسطه داخلی را برای تولید دارند. از سوی دیگر، برای بیشترین و کمترین سهم کالاهای واسطهی وارداتی در بین بخشهای اقتصادی، به ترتیب بخش صنعت (26096/0) و بخش آب (00005/0) بیشترین و کمترین سهم را به خود اختصاص میدهند.
دکتر تیمور رحمانی، ابراهیم حسن زاده،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده
یکی از موضوعات مهم قابل طرح در مدلهای رشد اقتصادی فرضیهی همگرایی است. به این معنی که مناطق فقیر با نرخ رشد درآمد سرانهی بالاتری نسبت به مناطق ثروتمند، تمایل به حرکت به سمت تعادل بلندمدت دارند. فرضیهی همگرایی شامل دو نوع همگرایی بتا و سیگما است. پژوهش حاضر این فرضیه را برای استانهای ایران در سالهای 1379 تا 1386، بررسی میکند. نتایج بهدستآمده وجود همگرایی بتا در بین استانهای ایران را تأیید میکند. اما، نتایج برای همگرایی سیگما نشاندهندهی نبود این نوع همگرایی در بین استانهای ایران است. به این معنی که پراکندگی درآمد سرانه در بین استانهای ایران در این سالها افزایش پیدا میکند.
مهاجرت داخلی یکی از عواملی است که میتواند بر رشد اقتصادی استانها و درنهایت، بر همگرایی بین آنها اثرگذار باشد. بنابراین، در این تحقیق اثر مهاجرت بین استانی بر همگرایی درآمد سرانهی بین آنها نیز بررسی شده است. نتایج نشانمیدهد خالص ورود مهاجرت رابطهی مستقیم با رشد تولید سرانهی استانها دارد و با وارد کردن متغیر خالص ورود مهاجرت به معادلهی همگرایی، ضـریـب بتـا افزایـش پیدا میکـند که نشاندهندهی اثر منفی مهاجرت بر همگرایی در بین استانهای ایران است. بنابراین، مهاجرت شکاف بین استانها را افزایش میدهد.
ابوالفضل جنتی مشکانی، دکتر مرتضی سامتی، دکتر رحمان خوش اخلاق، دکتر رحیم دلالی اصفهانی، دکتر مصطفی عمادزاده،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده
یکی از اهداف برنامهریزان اقتصادی افزایش رشد اقتصادی در کنار افزایش بهرهوری نیروی کار است. سرمایهگذاری (هزینه) بر روی آموزش میتواند این دو هدف عمده را تأمین کند. هدف این پژوهش بررسی اثرات افزایش هزینهی آموزش بر سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی با استفاده از یک مدل تعادل عمومی محاسبهپذیر است لذا، بر مبنای آمار و اطلاعات اقتصادی سال1380 و همچنین ماتریس حسابداری اجتماعی همین سال، سه سناریوی متفاوت برای رشد هزینهی آموزش در نظر گرفته شده و اثرات آن بر سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی برآورد میشود.
نتایج بهدست آمده نشان میدهد که رشد هزینهی آموزش بر سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی اثر مثبت دارد. افزایش 50 درصدی هزینهی آموزش در دوره اول 81/3 درصد سرمایهی انسانی را افزایش داده و به میزان 8/5 درصد به رشد اقتصادی افزوده است. در دورهی دوم به ترتیب 4/5 درصد و 3/7درصد سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی را افزایش داده است. هرچند جدا کردن اثرات رشد اقتصادی در دورهی اول، به عوامل سرمایهی انسانی و فیزیکی، نشان از نبودن ارتباط میان سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی است اما دردورهی دوم جداسازی اثرات رشد اقتصادی عوامل، نشاندهندهی ارتباط میان رشد اقتصادی و سرمایهی انسانی است.
دکتر رحیم دلالی اصفهانی، دکتر سعید صمدی، محمد مهدی مجاهدی موخر، امیر جباری، رضا صمدی بروجنی،
دوره 2، شماره 7 - ( 3-1391 )
چکیده
مطالعۀ حاضر سعی دارد تأثیر متغیرهای مختلف اثرگذار بر تورم را در فضای اقتصاد پولی و با تأکید بر الگوهای درونزای رشد بر پایۀ بنیانهای خرد اقتصادی بررسی کند. دراینباره مقاله در گام نخست، ازطریق مدلسازی وضعیت اقتصاد ایران در قالب یک مدل رشد درونزا، نقش متغیرهایی نظیر بازدهی سرمایۀ سرانه، تورم وارداتی، تغییر در ارزش پول ملی، انتظارات، پایۀ پولی و انباشت سرمایۀ سرانه را بهصورت درونزا بررسی میکند. در گام دوم، نتایج بهینهسازی ازطریق بسط مرتبۀ اول اویلر بهصورت خطی تصریح میشود و در گام سوم، مدل بهدستآمده تخمین زده میشود. نتایج حاصلشده، تخمین نوعی الگوی خطی تورمی است که جنبههای مختلف بروز تورم را بهصورت درونزا در خود جای داده است. ویژگی بارز این مدل، آن است که تمام جنبههای بروز تورم اعم از عوامل پولی، انتظارات، کسری بودجه و سازوکارهای فنی و تکنیکی را تنها در یک مدل خطی جمع میکند و تخمین میزند. در این راستا، مدل با استفاده از دادههای سالهای ۱۳۵۷ تا 13۸7 و با استفاده از روش ARDL به تخمین ضرایب عوامل تاثیرگذار بر تورم در ایران پرداخته است. نتایج حاصل از این تخمین نشان میدهد که تورم وارداتی ازجهت افزایش نرخ ارز بر تورم تأثیرگذار است. همچنین نتایج، تأثیر مثبت انتظارات تورمی، نرخ بازدهی سرمایۀ سرانه و نرخ رشد پایۀ پولی بر نرخ تورم را نشان میدهد.
جواد هراتی، دکتر کریم اسلاملوئیان، دکتر محمد علی قطمیری،
دوره 2، شماره 7 - ( 3-1391 )
چکیده
تعیین مالیات زیستمحیطی ازنظر کنترل آلودگی نوعی پیامد جنبی مهم و اثرگذار در رفاه جامعه است و معرفی آن بهعنوان نوعی پایۀ مالیاتی جدید حائز اهمیت است. بر این اساس، هدف اصلی مطالعۀ حاضر تعیین سیاست زیستمحیطی بهینۀ مالیات در چارچوب الگویی پویاست. برای این منظور، امکان انتقال تکنولوژی پاک به الگوی رشد AK اضافه شده و الگو بهصورت نظری به اقتصاد باز تعمیم داده شده است. ویژگی اصلی اقتصاد موضوع مطالعه، ایجاد آلودگی در فرایند رشد اقتصادی و تأثیر منفی آن در رفاه جامعه است. انتقال تکنولوژی پاک ازطریق کاهش انتشار آلودگی، تأثیر مثبتی در کیفیت محیطزیست و رفاه جامعه بر جای میگذارد. بهمنظور تعیین میزان مالیات زیستمحیطی با استفاده از نظریۀ کنترل بهینه، مقادیر نرخ رشد مصرف در تعادل بازار و برنامهریز اجتماعی بر روی مسیر وضعیت پایدار [1] (SS) محاسبه و نرخ مالیات بر تولید بهعنوان ابزاری برای انطباق این دو نرخ محاسبه شده است. حل الگو به روش هامیلتونین بیانگر این نتیجه است که مقادیر نرخ رشد بر روی مسیر وضعیت پایدار و مالیات بهینه، تابع اینهاست: شاخصهای ترجیحات زیستمحیطی مصرفکننده، کشش آلودگی نسبتبه تولید، بهرهوری کل عوامل تولید، انتشار تکنولوژی پاک، نرخ رشد مصرف خارجی، نرخ استهلاک سرمایه، معکوس کشش جانشینی بیندورهای مصرف و شاخصهای تجاری. در مرحلۀ بعد، با استفاده از شاخصهای متناظر با اقتصاد ایران، الگوی مدنظر بهصورت تجربی حل شده است. نتایج حل تجربی، بیانگر این است که نرخ بهینۀ مالیات بر آلودگی حدوداً 15درصد است. همچنین براساس نتایج تحلیل حساسیت، شاخصهای کشش آلودگی نسبتبه تولید و ترجیحات زیستمحیطی مصرفکننده بیشترین تأثیر را بر مالیات زیستمحیطی در ایران دارد ضمن اینکه شاخصهای نرخ رشد خارجی و شاخصهای تجاری کمترین تأثیر را دارد.
[1] . Steady State
دکتر زهرا دهقان شبانی،
دوره 2، شماره 8 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف مقاله، تحلیل تأثیر تجمیع فعالیتهای صنعتی بر رشد منطقهای اقتصاد در چارچوب مدل جغرافیای اقتصادی جدید است که در دو بخش عمدۀ نظری و تجربی بدان پرداخته شده است. در بخش نظری، مدلی در چارچوب مدلهای جدید جغرافیای اقتصادی جدید ارائه شده و در چارچوب این مدل نشان داده شده است که تجمیع فعالیتهای صنعتی و رشد منطقه و رشد دارای تأثیر متقابل بر یکدیگر هستند. سپس براساس روابط رشد بهدستآمده در بخش نظری، الگوی اقتصادسنجی طراحی شده است. این الگو نوعی دستگاه معادلات همزمان است که برای 28 استان ایران، طی دورۀ 1379 تا ۱۳۸۵ با روش دادههای تابلویی بر مبنای روش حداقل مربعات دو مرحلهای برآورد شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوی اقتصادسنجی، تأثیر مثبت رشد اقتصادی، نیروی کار، هزینۀ حمل کالا، مخارج خانوار و هزینۀ تحرک سرمایۀ انسانی بر تجمیع فعالیتهای صنعتی را نشان میدهد. همچنین تأثیر مثبت تجمیع فعالیتهای صنعتی و سطح دانش منطقه از یک سو و تأثیر منفی هزینۀ تحرک سرمایۀ انسانی و تولید سرانۀ سال 1379 بر رشد اقتصادی منطقه را از سوی دیگر بیان میکند.
دکتر نادر مهرگان، دکتر پرویز محمد زاده، دکتر محمود حقانی، یونس سلمانی،
دوره 3، شماره 12 - ( 6-1392 )
چکیده
در بازارهای جهانی نفت، شوکهای قیمتی موجب شکلگیری نوسانات قیمت میشوند. این نوسانات در وضعیت های مختلف اقتصادی، تاثیرات متفاوتی بر رشد اقتصادی کشورها دارند. برای کاهش تاثیر نوسانات قیمت نفت بر اقتصاد و تدوین سیاستهای مناسب اقتصادی در وضعیتهای مختلف اقتصادی، شناخت الگوی چند رفتاری رشد اقتصادی در واکنش به این نوسانات، مفید است. در مطالعه حاضر با استفاده از مدل EGARCH و دادههای فصلی مربوط به بهار 1367تا زمستان 1389، نوسانات قیمت نفت مدلسازی شده و سپس از مدلهای چرخشی مارکف برای بررسی الگوی چند رفتاری رشد اقتصادی ایران در قبال این نوسانات استفاده شده است.
براساس نتایج حاصل از مدل EGARCH، شوکهای مثبت قیمت نفت، نوسانات قیمتی نفت را به شدت افزایش میدهند در مقابل، شوکهای منفی در کاهش این نوسانات نقش کمتری دارند. براساس رگرسیون چرخشی مارکف نیز، رشد اقتصادی در ایران تحت یک الگوی سه رفتاری(رژیمی)، به صورت منفی از نوسانات قیمتی نفت متاثر میشود، بطوری که احتمال قرار گرفتن اقتصاد در هر یک از این رژیمها (وضعیتهای رشد اقتصادی پایین، متوسط و بالا)، احتمال انتقالات بین رژیمی و همچنین دورهی دوام رژیمها متفاوت است. براساس این خصوصیات، نوسانات قیمتی نفت یکی از علل رشد پایین اقتصادی در ایران است؛ بطوری که این نوسانات با ممانعت از بهبود وضعیت رشد اقتصادی کشور و همچنین انتقال آن به وضعیتهای پایینتر، شرایط لازم برای وقوع وضعیت رشد اقتصادی پایین و تدوام این وضعیت را فراهم میکنند.
مصیب پهلوانی، حسین مهرابی بشرآبادی، مهلا افشارپور،
دوره 4، شماره 16 - ( 6-1393 )
چکیده
یکی از نیازهای اولیۀ انسانی که با توسعۀ اقتصادی و اجتماعی دامنۀ گستردهتری پیدا کرده و امروز خود یکی از مظاهر تمدن به شمار میآید، مسئلۀ حمل و نقل است. بخش حمل ونقل از بخشهای زیربنایی هر جامعه است که علاوهبر تحت تأثیر قرار دادن فرایند توسعه، خود نیز در جریان توسعه دچار تحول میشود؛ از این رو، در مطالعه حاضر با استفاده از مدل دادههای تابلویی و اطلاعات سالهای 1379 تا 1390، میزان تأثیر توسعۀ زیرساختهای حمل و نقل بر رشد اقتصادی استانهای منتخب ایران بررسی شده است. نتایج حاکی از این است که متغیر شاخص زیرساخت حمل و نقل بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت دارد؛ چنانچه استانهای جمعیتتر با تغییر در ساختارهای زیرساختی خود همانند، افزایش ظرفیتهای حمل و نقل و بهبود کیفیت سیستم حمل و نقل میتوانند به ارتقای رشد اقتصادی کمک کنند.
آزاده اختری، علی طیب نیا،
دوره 4، شماره 16 - ( 6-1393 )
چکیده
در این مطالعه میزان حقیقی دیاکسیدکربن موجود در جو، انباشت دیاکسیدکربن سرانۀ مؤثر و انباشت سرانۀ مؤثر وضعیت پایدار این آلاینده در دورۀ 4-1386 : 4-1370 به کمک رهیافت کالمنفیلتر[1] و در قالب مدل تعادلی رمزی برای ایران برآورد شده است. از این رهگذر برآورد پارامترهایی همچون ضریب پاکسازی محیط برای دیاکسیدکربن، سهم منابع فسیلی در تولید، نرخ ترجیح زمانی و کشش تابع انتشار نسبت به فعالیتهای کاهندۀ انتشار، امکانپذیر شد.
نتایج برآورد برای دورۀ مذکور با لحاظ ضرایب پاکسازی کمینه، تعادلی و بیشینه حاکی از آن است که در ایران سهم منابع فسیلی در تولید[2]، 4475/0، نرخ ترجیح زمانی،012/0، کشش تابع انتشار نسبت به فعالیتهای کاهنده، 45/4 و ضریب پاکسازی فصلی محیط برای آلایندۀ دیاکسیدکربن،02/0، است. انباشت دیاکسیدکربن سرانۀ مؤثر و انباشت سرانۀ مؤثر وضعیت پایدار این آلاینده با ضریب پاکسازی فصلی02/0، به ترتیب دارای میانگینهای 45/50 و 97/52 متریک تن و بر حسب برابری قدرت خرید و ثابت سال 2005 است. مصرف سوختهای فسیلی و سرمایۀ سرانۀ مؤثر وضعیت پایدار نیز به ترتیب دارای میانگینهای 468/4کیلوگرم و56/6 دلار و بر حسب برابری قدرت خرید و ثابت سال 2005 است. پیشیگرفتن میانگین مقادیر وضعیت پایدار انباشت دیاکسیدکربن از میانگین انباشت آن، حاکی از روند صعودی مسیر حرکت انباشت این آلاینده در آینده خواهد بود.
مهدی صادقی شاهدانی، احسان آقاجانی معمار،
دوره 5، شماره 20 - ( 6-1394 )
چکیده
تمرکززدایی مالی به سبب واگذاری امور به سطوح پایین تر دولت، سبب افزایش کارایی در ارائه خدمات و دسترسی بهتر افراد به کالاهای عمومی در اقتصاد میشود. در ایران با توجه به برنامههای پنج ساله توسعه، ایجاد و گسترش ساختاردراستانها برای تخصیص بودجههای استانی، حرکت کلی تمرکززدایی مالی در بعد هزینهها است، تا استانها خود بتوانند مسئولیت پروژههای عمرانی استانی بیشتری را در اختیار بگیرند. هدف این تحقیق بررسی اثرات تمرکززدایی مالی نسبی بر رشد اقتصادی منطقهای ایران است. شاخص تمرکززدایی مالی نسبی نسبت تملک دارایی سرمایهای استانی به تملک دارایی سرمایهای دولت در نظر گرفته شد تا در چهارچوب مدل رشد سولو در مورد اثرات تمرکززدایی بر رشد اقتصادی تحقیق شود. نتایج تحقیق بر اساس دادههای 30 استان کشور در فاصله سالهای 1379 تا 1386 بر اساس تخمین پانل دیتا نشان میدهد؛ تمرکززدایی مالی نسبی دارای یک رابطه غیر خطی (محدب شکل) با رشد اقتصاد منطقهای است که نشان دهنده وجود حد بهینه در ایران است.