1- دانشیار گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران،
2- دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران ، sh.sabaghiabkooh@mail.um.ac.ir
3- استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم انسانی دانشگاه کوثر بجنورد، ایران،
چکیده: (7473 مشاهده)
نظریه شهرگرایی جدید در دهه های اخیر و در پاسخ به مشکلات متعدد شهری قرن بیستم و با هدف ایجاد شهرهای سرزنده، جمع و جور، متنوع و مطلوب از نظر کار، پیاده روی، زندگی و گزینه های حمل و نقل شکل گرفت. نظر به اقبال گسترده این نظریه در میان پژوهشگران ایرانی هدف پژوهش حاضر سنجش پایداری محله های ارگانیک و برنامهریزیشده مشهد بر اساس شاخصهای فضایی-کالبدی شهرگرایی جدید میباشد. در این راستا دو محله راهآهن (محله ارگانیگ) و فاز دوم رضاشهر (محله برنامهریزیشده) برای بررسی و مطالعه انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جهت ارزیابی پایداری محله های مورد نظر از مدل ترکیبی
AHP و نرم افزار
GIS استفاده شده است. بر این اساس مدل سنجش پایداری مورد استفاده در قالب 7 شاخص فضایی-کالبدی (نوع معبر، عرض پیادهرو، کاربری، وسعت قطعات، دسترسی به مرکز محله، تعداد طبقات و دسترسی به حمل و نقل عمومی) بصورت سلسلهمراتبی ایجاد
گردید . نتایج پژوهش نشان می دهد 81/67 % از وسعت محله رضاشهر از پایداری متوسط به بالا برخوردار است و 19/32% فاقد پایداری میباشد. در محله راهآهن ارقام فوق به ترتیب پایداری و ناپایداری عبارتند از 71/69% و 29/30%. بنابراین طبق شاخصهای فضایی-کالبدی شهرگرایی جدید، اگرچه دو محله مورد بررسی تفاوت اندکی دارند اما در مجموع محله رضاشهر نسبت به محله قدیمی راهآهن ناپایدارتر است. از این رو می توان گفت محله های قدیمی ایران، قرابت بیشتری با اصول شهرگرایی جدید دارند و به بیان دیگر شهرسازی سنتی و ارگانیک بستر مناسبتری برای بکارگیری رویکرد شهرگرایی جدید میباشد که میتوان در قالب بازآفرینی شهری رویکرد مذکور را بکارگرفت.
شمارهی مقاله: 8