جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای جلالی

حمید شایان، حمید جلالیان، علی اکبر تقیلو، رضا خسرو بیگی، علی اکبر عنابستانی،
دوره 12، شماره 24 - ( 3-1391 )
چکیده

مشارکت بدون شک عامل اساسی در فرایند فعالیتهای پایدار اقتصادی است. اما تمرکز قدرت نزد دولت درطول تاریخ ایران سبب گردید تا تشکیل نهادهای مردمی با چالش روبرو شود. در این تحقیق تشکلهای مشارکتی موجود در روستاها همراه با زمینه¬های کارکردی آنها از نظر کارایی و رفع نیازهای ساکنان، از دیدگاه مردم مورد بررسی قرار گرفته و شاخص های محدود و تسهیل کننده سیاسی و مدیریتی مشارکت از دیدگاه صاحب نظران و متولیان توسعه روستایی بررسی و تاثیر آنها بر میزان مشارکت سنجش شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش بر پایه‌ی روش توصیفی و تحلیلی استوار بوده و روش جمع آوری اطلاعات، با استفاده از پرسشنامه حجم نمونه تحقیق یعنی 16 نفر از کارشناسان متولی توسعه روستایی و 22 نفر از کارشناسان علمی طراحی شده است. نتایج نشان می‌دهد رضایتمندی از نهادها و تشکلهای مردمی، شورای اسلامی، دهیاریها، شوراهای حل اختلاف و شرکت تعاونی به ترتیب 3/2، 1/2 ، 5/3 و 1/2 از 5 بر اساس طیف لیکرت است. میزان جلب مشارکت مردم توسط سازمانهای دولتی نیز با میانگین 6/2 کمتر از حد متوسط است. یافته های تحلیلی تحقیق نیز بیانگر این است که همبستگی معنی داری با ضریب 255/0 بین ضعف رضایت مردم از عملکرد نهادها و کاهش میزان مشارکت آنها با نهادهای موجود در روستاها وجود دارد. هم چنین همبستگی معناداری با ضریب 973/0- بین میزان دخالت دولت در امور نهادهای مردمی با میزان موفقیت سازمانهای دولتی در جلب مشارکت مردم در قالب نهادها وجود دارد.
حمید جلالیان، فریوش نامداری، اصغر پاشازاده،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

امروزه اغلب کشورها، گردشگری روستایی را به عنوان راهبرد توسعه فضاهای روستایی مورد توجه قرار داده‎اند. روستای هجیج با میراث طبیعی، فرهنگی و مردم شناختی باارزش خود به عنوان یکی از مقصدهای گردشگری روستایی در استان کرمانشاه و غرب کشور مطرح است. در تحقیق حاضر، اثرات توسعه گردشگری در این روستا مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی است. داده‎های لازم، از دو روش کتابخانه‎ای و میدانی گردآوری شده است. جامعه نمونه تحقیق شامل 180 نفر (15 نفر از مسئولین، 130 نفر از مردم بومی و 35 نفر از گردشگران) بودند که به شیوه‎ی تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه‎ی محقق ساخته بود که روایی آن با نظر استادان دانشگاه در حوزه گردشگری تایید شد و پایایی آن نیز با تکمیل نمونه‎ای 20 نفری (پیش‏آزمون) و بر اساس ضریب آلفای کورنباخ 867/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش تحلیل عاملی در نرم‎افزار SPSS 21 صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از ترکیب 30 متغیر، شش عامل شناسایی شده که 70 درصد از واریانس اثرات گردشگری را در روستای هجیج تفسیر می‌کنند. از میان این شش عامل، عامل توسعه کالبدی- خدماتی به عنوان مهم‌ترین نتیجه و اولین عامل بوده که با مقدار ویژه 3.99 توانسته است به تنهایی 23 درصد واریانس تحقیق را تبیین ‌کند. همچنین، یافته‎ها نشان می‌دهد که میزان اثرات مثبت گردشگری (8/65 درصد) و اثرات منفی آن در روستای هجیج (2/34 درصد) بوده است. با توجه به یافته‎های تحقیق، پیشنهادهای اصلی عبارت‎اند از: تقویت زیرساخت‎ها و خدمات گردشگری، برنامه‎ریزی برای خروج از گردشگری فصلی و تدوین ضوابط حفظ میراث فرهنگی و طبیعی منطقه.
مسعود جلالی، مهدی دوستکامیان، امین شیری کریم وندی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل سازوکار بارش­های فراگیر زمستانه ایران می‌باشد. برای این منظور داده‌های بارش روزانه 483 ایستگاه سینوپتیک وکلیماتولوژی مرتب‌ شده­ و سپس بارش­های فراگیر استخراج و مورد تحلیل قرار گرفته است. به‌منظور بررسی و واکاوی سازوکار بارش‌های فراگیر زمستانه پارامترهای دینامیکی و همدیدی نظیر شار رطوبت، تاوایی، فشار سطح زمین، ارتفاع ژئوپتانسیل و مؤلفه نصف‌النهاری و مداری باد برای ترازهای 1000، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که سازوکار دینامیکی و همدیدی بارش‌های فراگیر زمستانه ایران تحت تأثیر الگوی ترکیبی جو نظیر کم­فشار مدیترانه کم‌فشار دو هسته‌ای خلیج‌فارس، کم‌فشار بسته ایران مرکزی- پرفشار شرق اروپا، کم‌فشار اورال پرفشار خاورمیانه، کم‌فشار عربستان پرفشار اروپا و کمربند پرفشار سیبری کم‌فشار ایران مرکزی قرار دارند. بیشترین منبع تغذیه‌ شار رطوبتی بارش‌های زمستانه حاصل اندرکنش تراز‌های میانی جو به‌ویژه ترازهای 850 و 700 هکتوپاسکال بوده است. در حالی­که وردش‌های جوی تراز 500 هکتوپاسکال نقش به سزایی در سازوکار دینامیکی بارش‌های فراگیر زمستانه ایران داشته است.


زهرا سادات جلالی چیمه، امیر گندمکار، مرتضی خداقلی، حسین بتولی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

کشاورزی، به عنوان یکی از مهمترین فعالیت های اقتصادی انسان، در ارتباط نزدیک با شرایط اقلیم‌شناختی محیط بوده و هرگونه تغییر در شرایط اقلیم‌شناختی می‌تواند، تغییرات بارزی در کشاورزی داشته باشد. هدف اساسی این پژوهش، بررسی تغییرات فضایی نواحی مساعد کشت باغات گل محمدی در شهرستان­های شمالی استان اصفهان شامل کاشان، نطنز، اردستان و آران بیدگل، تحت 4 خطّ سیر انتشار دی‌اکسید کربن سال 2050 است. دو دسته از عوامل دخیل در کشت گیاه گل محمدی شامل، عوامل محیطی (توپوگرافی، خاک) و عوامل اقلیمی استخراج گردید و با تکیه بر این عوامل، پهنه­های مساعد کشت گیاه گل محمدی در منطقه مورد مطالعه، با استفاده از تابع برهم نهی گامای فازی شناسایی گردید. در مرحله بعد با شبیه سازی عناصر اقلیمی منطقه در سال 2050، تحت 4خط سیر انتشار دی اکسید کربن گزارش پنجم IPCC، با جایگزینی متغیرهای اقلیمی شبیه سازی شده سال 2050 تحت 4 خط سیر مذکور، با اجرای مجدد تابع گامای فازی، پهنه­های مساعد کشت گل محمدی در منطقه در هر سناریو مشخص گردید. نتایج نشان داد که در اقلیم دوره پایه حدود 33/0 از مساحت منطقه (برابر 9025 کیلومتر مربع) دارای استعداد اقلیمی مناسب برای کشت گل محمدی داشته و بیش از 67 درصد از مساحت منطقه دارای استعداد ضعیفی است. نتایج حاصل از شبیه سازی شرایط اقلیمی سال 2050، تحت 4 خط سیر انتشار دی اکسید کربن، بیانگر آن بود که در تحت همه سناریوها، نواحی مساعد برای کشت گل محمدی در منطقه مورد مطالعه افزایش داشته است. در خط سیر  انتشار 5/8 بیشترین طبقه آگروکلیمایی قابلیت کشت باغات گل محمدی، بیشترین افزایش را داشته است. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تغییراقلیم برای کاشت گل محمدی نه تنها تهدید به شمار نمی­رود بلکه زمینه توسعه بیشتر کشت این گیاه را فراهم می­کند.

سیدحسین میرموسوی، مسعود جلالی، عنایت اسدالهی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

در این مطالعه نسبت به شناسایی الگوهای همدیدی موثر بر دوره‌های خشک روزانه با توالی 4 تا 10 روزه در شمال غرب و غرب ایران اقدام شده است. برای این منظور از داده‌های بارش روزانه 45 ایستگاه سینوپتیک در طی دوره آماری  2015ـ 1996 استفاده شده است . ابتدا با استفاده از روش کدبندی( صفر و یک ) نسبت به استخراج دوره های خشک با توالی مورد نظر اقدام گردید. سپس با اجرای تحلیل های خوشه‌ای بر روی داده‌های فشار تراز دریا، الگوهای جوی موثر در دوره‌های خشک، شناسایی و مورد تجزیه ـ تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بارزترین الگوی گردشی پدید آورنده دوره‌های خشک روزانه مربوط به زبانه‌های پرفشار سیبری ـ اروپا  می باشد. در برخی مواقع، ادغام این الگو و قرارگیری فرازی بلند در تراز میانی جو بدلیل استقرار سامانه بندالی بر روی پرفشار‌های سطح زمین می‌باشد که سبب پایداری هوا بر روی منطقه و تقویت پرفشار محلی شده است. میزان تاوایی تراز 500 هکتوپاسکال و امگا بر روی بیشتر منطقه جریانات نزولی هوا را نشان داده و در نتیجه شرط اصلی بارش یعنی عامل صعود در منطقه در زمان رخ داد دوره‌های خشک فراهم نمی شود. در نتیجه توام بودن پرفشارهای سطح زمین با فرازهای میانه جو سبب تشدید پایداری هوا و ماندگاری این شرایط برای چندین روز متوالی مربوط به تشکیل الگوهای بندالی می‌باشد.
 
احدالله فتاحی، افسانه احمدی، وحید ریاحی، حمید جلالیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

متنوع سازی فعالیّت­های اقتصادی در مناطق روستایی  به عنوان یک راهبرد در نظر گرفته می­شود که خانوارهای روستایی از طریق آن منابع درآمدی خود را افزایش می­دهند و همچنین می­توانند از طریق این راهبرد یک واکنش و مدیریت مناسبی در مقابله با شوک­های ناشی از عوامل انسانی و طبیعی داشته باشند. روستاهای شهرستان سقز به رغم  دارا بودن پتانسیل­ها و توان­های محیطی بالا در بخش­های مختلف از جمله کشاورزی و.. وضعیت معیشتی و اقتصادی نامناسبی دارند. بنابراین مقالۀ حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که راهبردهای مناسب برای متنوع­سازی فعالیّت­های اقتصادی در روستاهای شهرستان سقز کدامند؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و به شیوۀ پیمایشی و مدل تحلیل SWOC  و ماتریس ارزیابی QSPM به ارائۀ راهبردهای مناسب پرداخته است.برای طراحی مدل راهبردی و  تعیین رتبۀ عوامل 20 از کارشناسان و همچنین برای امتیاز دهی به عوامل 300 نفر از روستاییان در منطقۀ مورد مطالعه است به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج مدل SWOC  نشان می­دهد که وجود اکوسیستم مناسب در منطقه برای توسعه گردشگری، وجود داشتن چهار فصل اقلیمی در منطقه و امکان کشت در هر فصل  و همچنین وجود کشاورزان پیشرو در منطقه مهمترین نقاط قوت و در مقابل ضعف بنیه مالی و اقتصادی بسیاری از روستاییان و سنتی بودن بهره برداری مهمترین نقاط ضعف داخلی برای متنوع سازی فعالیّت­های اقتصادی در منطقه مورد مطالعه می­باشند. همچنین نتایج این مدل نشان می­دهد که در محیط خارجی از 34 فرصت شناسایی شده،  توجه مسئولین به صنایع تبدیلی و تکمیلی ، مرزنشینی و زمینه مناسب برای صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای عراق، مهمترین فرصت­های بیرونی تأثیرگذار و در مقابل از 36 چالش و محدودیت بیرونی شناسایی شده، عوامل کلیدی مهاجرت و خروج نخبگان تحصیل کرده به تهران و استان­های همجوار، تغییر اقلیم و افزایش مخاطرات طبیعی از جمله سیل و خشکسالی  مهمترین موانع بیرونی اثرگذار بر متنوع سازی فعالیّت­های اقتصادی در روستاهای منطقه مورد مطالعه است.همچنین نتایج نشان می­دهد که متنوع سازی فعالیّت­های اقتصادی در روستاهای مورد مطالعه بایستی در راستای تمرکز بر قوت­ها و فرصت­ها قرار باشد.

یزدان شیرمحمدی، علی شماعی، سید اسحاق جلالیان، فرزانه رفیعی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

​بررسی اثر شخصیت گردشگران بر انتخاب مقصد گردشگری اهمیت زیادی دارد. در این میان استفاده از مدل فرهنگی هافستد در تحلیل اثر ابعاد شخصیتی گردشگر بر قصد بازدید از طریق متغیر تجانس درک‌شده بسیار به درک این مسئله کمک می‌کند. در این پژوهش اثر بعد زنانه بودن، مردانه بودن، ابهام‌پذیری، ابهام‌گریزی فردگرایی و جمع‌گرایی بر قصد بازدید مورد تحلیل و تجزیه قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جز تحقیقات توصیفی و پیمایشی است. در این راستا تعداد 384 پرسشنامه در بین گردشگران از ملیت­های آلمانی، ژاپنی، فرانسوی، عرب (عراقی)، ایتالیایی،اتریشی، چینی اقامت‌کننده در هتل‌های پنج ستارۀ پارسیان تهران توزیع و جمع‌آوری گردید. جهت تحلیل داده‌ها از شاخص معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که گردشگران برندهایی را ترجیح می‌دهند که با خود ادراکی­شان از برند مقصد مطابقت داشته باشد. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که ابعاد شخصیتی گردشگر بر قصد بازید به واسطه تجانس درک شده برند گردشگری شهری تأثیرگذار است. ابعاد شهرت و تصویر شهر گردشگری خود بر تجانس درک شده اثر دارد، بعد مردانه بودن برند شهر گردشگری، ابهام‌گریزی، جمع‌گرایی به‌صورت تعدیلگر بر تجانس درک شده برند گردشگری شهری اثرگذار است، اما بعد زنانه بودن برند شهر گردشگری بر تجانس درک شده برند گردشگری شهری اثرگذار نیست. نتایج این تحقیق گویای آن است که شهر تهران دارای برند مردانه بوده و افرادی این شهر را انتخاب ‌می‌کنند که دارایی شخصیت مردانه باشند و همچنین جمع‌گرا و ابهام‌پذیر باشند. در واقع نتایج پژوهش نشان داد که در انتخاب بازارهای گردشگری برای شهر تهران باید دنبال بازارهای گردشگری بود که از نظر ویژگی مدل هافستد دارای روحیه مردانه، ابهام‌پذیر و جمع‌گرا باشد و همچنین ضروری است بر توسعه فضاهای گردشگری برای زنان توجه شود.


جمال الدین هنرور، سارا جلالیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

مسکن به عنوان نیاز اولیه بشر و تأمین کننده حس رضایتمندی او نقش اساسی در بهبود کیفیت زندگی ایفا می­کند. در این شرایط که «قرنطینه خانگی یا طرح فاصله‌گذاری اجتماعی» تنها راه قطع زنجیره انتقال معرفی شده، این تحقیق به دنبال بررسی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت خانه­ های امروزی(شامل انواع گونه­های مسکن) برای حضور طولانی مدت انسان­ها در شرایط قرنطینه است. در این مقاله تلاش شده است تا شاخص­ها و مؤلفه­های کیفیت گونه­های مختلف مسکن استخراج گردد و تأثیر هر یک از عوامل در تحمل شرایط قرنطینه در گونه­های مختلف مسکن تهران بررسی گردد. روش بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و با تکنیک تطبیقی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل داده­ها از آزمون T تک نمونه­ای و آزمون میانگین و جهت بررسی نرمال بودن داده­ها از آزمون کولوموگروف-اسمرینوف استفاده‌ شد. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنان گونه­های مختلف مسکن در تهران به تعداد 381 نمونه می­باشد. سنجش شاخص­های تحقیق با طیف لیکرت و با میانگین مفروض 3 و تعداد 3 شاخص و 9 مؤلفه و 49 سنجه انجام شده است. این شاخص­ها شامل شاخص­های کالبدی، اجتماعی، فرهنگی هستند. طبق نتایج به دست آمده مجتمع­های مسکونی دارای بیشترین سطح رضایت(میانگین 4.41) از عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونه­ های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه می­باشند. میزان شاخص­های اجتماعی، کالبدی و عملکردی در مجموع برای گونه­ی مجتمع مسکونی وضعیت بهتری را نشان می­دهند. با جمع­بندی این شاخص­ها و بررسی کلی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونه­های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه؛ مشخص شد که مسکن آپارتمانی دارای کمترین میزان رضایت(3.77) از عوامل کالبدی اجتماعی کیفیت زندگی خود در شرایط قرنطینه است. در انتهای پژوهش پیشنهاداتی برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان گونه­های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه با توجه به ابعاد کالبدی-اجتماعی ارائه گردید.

مریم قاسمی، امین فعال جلالی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

تحلیل ماتریس مطلوبیت کاربری اراضی براساس معیارهای انسانی و طبیعی در فضاهای سکونتی از ضرورت­ها و مسائلی است که برنامه­ ریزان در نواحی شهری و روستایی در تصمیم­ گیری و استقرار فعالیت­ها در عرصه های جغرافیایی از نظر دسترسی به شبکه ارتباطی، موقعیت مرکزی، وضعیت بو، هوا، صدا و ... یاری می­نماید و نقطه عطفی برای چگونگی استفاده بهینه از منابع به شمار می­رود. هدف تحقیق حاضر شناخت سطح مطلوبیت کاربری­های موجود در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. در این مطالعه 14 گروه کاربری با 52 زیرکاربری زمین، از لحاظ ماتریس­های 8 گانه موقعیت­مرکزی، دسترسی به شبکه ارتباطی، بو، دسترسی به تاسیسات و تجهیزات، شیب، هوا، صدا و دید مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی-تحلیلی است و جمع ­آوری داده ­ها به روش میدانی توسط 48 نفر از خبرگان محلی در 8 روستا تکمیل گردید. نتایج به دست آمده نشان می­دهد بر اساس طیف چهار گزینه­ ای (4: کاملامطلوب و 1: کاملا نامطلوب) کاربری­های نانوایی با میانگین 99/3 و سالن ورزشی با میانگین 4 بالاترین سازگاری را از نظر مطلوبیت موقعیت مکانی و کاربری آب انبار تاریخی با 38/3 و مساکن مخروبه با 40/3 پائینترین سازگاری را از نظر مطلوبیت به خود اختصاص داده­اند. همچنین میانگین مطلوبیت کاربری زمین در روستای زشک 74/3، در روستای دهنو 82/3، در روستای جاغرق 78/3، در روستای ابرده علیا 89/3، در روستای نوچاه برابر با 92/3، در روستای حصارگلستان 76/3، در روستای حصارسرخ 79/3 و در نهایت در روستای ویرانی میزان مطلوبیت 80/3 به دست آمده است. نتایج نشان می­دهد که علی­رغم وقوع تغییرات گسترده کاربری اراضی در خارج از بافت روستاهای مورد بررسی، میزان سازگاری کاربری اراضی در درون بافت روستایی از نظر مطلوبیت موقعیت مکانی از درجه­ ای بالا یعنی 81/3 برخوردار است.

مراد ابراهیمی، حسن افراخته، حمید جلالیان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

چکیده: علی­رغم گذشت چندین دهه از مطرح شدن رویکرد کشاورزی پایدار در کشور، نظام متعارف کشاورزی کماکان بر بکارگیری هرچه بیشتر از فناوری­های غیربومی، نهاده­های شیمیایی و بهره­برداری بی­رویه و بی­اندازه از طبیعت استوار است؛ بنابراین شکل­گیری و گسترش کشاورزی پایدار با چالش­های اساسی مواجه است. در پژوهش حاضر محققان با وقوف بر اهمیت موضوع پایداری کشاورزی به ویژه در مناطق روستایی کشور و نقش آن در حفظ منابع پایه، موضوع پایداری کشاورزی را در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت مورد توجه قرار داده و به بررسی و تحلیل شکاف پایداری کشاورزی در این منطقه پرداخته­اند. به این منظور با توجه به موقعیت استقرار روستاها (دشتی، کوهستانی و پایکوهی) تعداد 20 روستا به روش نمونه­گیری طبقه­ای انتخاب گردید، شاخص­های مربوط به پایداری کشاورزی تدوین و پس از تکمیل پرسشنامه­ها توسط بهره­برداران کشاورزی، عملیات کدگذاری و ورود داده­ها در نرم­افزارهای Excel و SPSS انجام گرفت. سپس با بهره­گیری از تحلیل تصمیم­گیری چندمتغیره تاپسیس، روستاهای مورد مطالعه از نظر پایداری کشاورزی رده­بندی شده و با استفاده از تحلیل خوشه­ای در قالب چهار خوشه (بسیار ناپایدار، ناپایدار، نیمه­پایدار و پایدار) تقسیم­بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد سطح پایداری کشاورزی در سه بعد اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی در روستاهای این منطقه ناموزون است. این ناموزونی هم در سطح دهستان­های سه­گانه این بخش و هم با توجه به موقعیت استقرار روستاهای مورد مطالعه دیده شد.

حسن یاوریان، حمید جلالیان، اصغر طهماسبی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

آب نقش محوری در توسعه پایدار هر سرزمین به ویژه نواحی روستایی دارد. چالش کم ­آبی یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های قرن بیست و یکم است چراکه می‌تواند سرمنشأ بسیاری از تغییر و تحولات اجتماعی و اکولوژیک جهان باشد. بخش کشاورزی به عنوان مهم­ترین بخش اقتصادی نواحی روستایی به طور مستقیم تحت تاثیر کمبود منابع آب قرار دارد. بنابراین، شناسایی نگرش و راهکارهای بومی کشاورزان در مواجهه با کمآبی میتواند نقش کلیدی در اتخاذ راهبرد مناسب و ارتقای ظرفیت سازگاری جوامع روستایی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی نگرش کشاورزان در روستاهای شهرستان بهار در استان همدان نسبت به چالش کمآبی و شناسایی راهبردها و راهکارهای بومی مناسب برای تعدیل و سازگاری با مسئله کمآبی در منطقه است. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 68 روستای شهرستان بهار با 18376 خانوار است که طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه 375 بهرهبردار به دست آمد. دادههای اصلی به شیوهء پیمایش میدانی با ابزار پرسشنامه گردآوری شد. روش نمونهگیری، تصادفی بوده و تعداد نمونه در هر روستا براساس روش انتساب متناسب با تعداد بهرهبرداران کشاورزی تعیین شد. تجزیه‌وتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد نگرش روستاییان به چالش کمآبی به ترتیب، نگرش شناختی (بارعاملی 0/883)، نگرش رفتاری (بارعاملی 0/867) و نگرش احساسی (بارعاملی 0/517) بوده است. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که نگرش روستاییان به چالش کمآبی نگرشی شناختی رفتاری است. براین اساس، 12 راهبرد سازگار با وضعیت منطقه، برای مدیریت بهینه منابع و بهرهوری آب زراعی پیشنهاد شده است.
 
 
[1]- Lizrel

مریم صنعتگر کاخکی، منوچهر فروتن، محمد مهدی سروش، سارا جلالیان،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


سرزندگی یکی از مؤلفه­های اصلی در طراحی می­باشد، اما مفهوم پیچیده و چند­وجهی است که در ابعاد گوناگون آن همپوشانی وجود دارد. بدین‌جهت با توجه به خلأ نظری آن در معماری و در نظر گرفتن میان­رشته­ای بودن آن، با کنار هم قرار­دادن و همپوشانی تفاوت­ها و تشابه­ها سرزندگی در حوزه روان‌شناسی و جامعه‌شناسی با تعاریف در معماری و همچنین بررسی تفاوت سرزندگی با دیگر مفاهیم نزدیک به آن در معماری و شهرسازی شامل کیفیت­زندگی، زیست­پذیری و پایداری، در نهایت مدل تعریف سرزندگی و مدل عوامل سرزندگی محیطی ارائه شد. بدین‌جهت مقاله حاضر با پارادایم تفسیرگرا، رویکرد کیفی، روش تطبیقی و منطق استدلال قیاسی انجام شد که به لحاظ هدف نظری و نوع نتایج آن تبینی می­باشد. هدف از این پژوهش پاسخ سؤالاتی پیرامون تعریف سرزندگی محیطی، رویکرد مناسب پژوهش پیرامون سرزندگی، مقیاس مناسب پژوهش سرزندگی، عوامل مؤثر بر سرزندگی محیطی و ارائه مدل تحلیلی- تطبیقی سرزندگی جهت ارزیابی آن می­باشد. نتایج این پژوهش نشان می­دهد، سرزندگی محیطی مفهومی نسبی وابسته به مکان و زمان می­باشد که نمی­توان عواملی را به‌طور مشخص برای سرزندگی همه مکان­ها در همه کشور­ها و در همه دوره­های زمانی بیان کرد بلکه باید عوامل به‌صورت محلی با توجه به مکان مشخص شود. عوامل مؤثر بر سرزندگی محیطی به‌دست‌آمده در این مقاله شامل مؤلفه‌های کالبدی، تجربی و زیباشناختی، اجتماعی می­باشد و با توجه به فرهنگ جمع­گرا و جایگاه شادی­های جمعی در کشورمان توجه به عواملی از سرزندگی که باعث افزایش جنبه­های اجتماعی فضا، جذب و مشارکت افراد شود می­تواند راهگشا باشد.
واژگان کلیدی: شادی، نشاط اجتماعی، مطالعه تطبیقی، سرزندگی محیطی
 
[1]. این مقاله برگرفته از رساله دکتری معماری تحت عنوان " سرزندگی محیطی بومی در مجتمع­های تجاری: تدوین مدل ارزیابی عوامل معماری مرتبط با سرزندگی محیطی در مجتمع‌های تجاری شهر تهران " می­باشد که به راهنمایی استادان دکتر منوچهر فروتن و دکتر محمد مهدی سروش و مشاوره دکتر سارا جلالیان در دانشگاه آزاد اسلامی همدان به انجام رسیده است.
[2]. نویسنده مسئول: همدان، بلوار امام خمینی، خیابان دانشگاه آزاد اسلامی، بلوار پروفسور موسیوند، ساختمان هنر و معماری، گروه معماری.
 



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb