جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای خانی

غلام حسن جعفری، اصغر رستم خانی،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده

یکی از خصوصیات منحصربه‌فرد لندفرم­های شمالی حوضه آبی زنجان­رود، داشتن سطوح همواری است که به‌وسیله دره­های عمیق منقطع شده­اند. حوضه آبریز رودخانه­های این دره­ها در بالاتر از سینوزیته کوهستان وسعت چندانی ندارند و در سطوح هموار، رواناب­های اطراف را دریافت نمی­کنند. در بعضی از قسمت زیرحوضه­های آبی، خط تقسیم آب از کناره رودخانه اصلی فاصله چندانی ندارد (رودخانه سهرین). وسعت حوضه­های آبریز بالاتر از سینوزیته جبهه کوهستان، به حدی نیست که رودخانه­ها شرایط حفر دره­های عمیقی را داشته باشد که گاه عمق بیش از صد متر دارند. دره­هایی که در تمام طول مسیر، اختلاف ارتفاع اولیه را نسبت به سطوح هموار اطراف خود حفظ نموده­اند. در این بررسی از نقشه­های توپوگرافی و زمین­شناسی و تصاویر ماهواره­ای منطقه، اثرات ژئومورفولوژیکی گسل­ها ردیابی گردید. وضعیت فعالیت تکتونیکی منطقه، با استفاده از شاخص‏های مورفوتکتونیکی نسبت کف دره به ارتفاع آن (Vf)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال هیپسومتریک (Hi) و تقارن توپوگرافی عرضی (T در 6 زیرحوضه مجزا، بررسی گردید. نتایج ترکیبی این شاخص‌ها در شاخص LAT، اکثر زیرحوضه­ها را ناپایدار ازنظر تکتونیکی برآورد نمود. بر اساس شاخص تقارن زهکشی حوضه بالاآمدگی در دو زیرحوضه سهرین و سارمساقلو به ساحل سمت راست و در زیرحوضه قره­چریان به ساحل سمت چپ نسبت داده‌شده است که بیان‌کننده قرارگیری کانون نیروی نئوتکتونیکی در محلی بین سه زیرحوضه است.


حجت محمدی ترکمانی، سجاد فلاح پور، علیرضا طاهرخانی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

اکوتوریسم به عنوان بخش پیشتاز صنعت توریسم، بر بهره گیری از توان های محیطی تکیه دارد، بهره گیری مناسب از آن به تصمیمات مناسب مدیریتی نیاز دارد. در این زمینه شناسایی توان­های اکولوژیکی و محیطی اساسی ترین گام به شمار می رود. این پژوهش با مد نظر قرار دادن شهرستان میانه به عنوان نمونه مورد مطالعه که ناشی از ویژگی های برتر این شهرستان به لحاظ اکولوژیکی می­باشد و با بهره گیری از فرایند تحلیل سلسله مراتبی، اقدام به پهنه بندی شهرستان بر اساس توان اکولوژیک با استفاده سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) نموده است. این پهنه بندی با استفاده از 11 شاخص انجام گرفته است. نتایج نشانگر این است که حدود 78درصد از مساحت شهرستان در شرایطی مناسب و حتی بهتر برای توسعه اکوتوریسم قرار دارند و در مقابل حدود 23درصد از مساحت آن با محدودیت هایی برای توسعه اکوتوریسم مواجه است. در یک نتیجه گیری کلی می توان اذعان داشت که شهرستان میانه همانطور که محدوده وسیعی را در بر می گیرد، تنوعی از خرده اقلیم ها را در خود جای داده است و از نظر پتانسیل اکوتوریسم، تفاوت قابل توجهی بین بخش ها و مناطق مختلف ان وجود دارد.

غلام حسن جعفری، محمد طاهرخانی، خدیجه رضایی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

کشور پهناور ایران شرایط جغرافیایی متنوعی دارد. به‌طوری‌که از سیزده اقلیم شناخته‌شده در جهان، یازده نوع آن را دارا است. این امر باعث شده تا ازلحاظ زیست‌محیطی، طبیعت‌گردی، تفریحی و اقتصادی، توانایی‌های بسیاری داشته باشد. هدف از تحقیق در این پژوهش بررسی، شناسایی و معرفی قابلیت‌های ژئوتوریستی حوضه قزل‌اوزن بر اساس روش فاسیلاس است. حوضه آبریز قزل‌اوزن لندفرم های بارزی از فرایندهای مختلف کواترنری دارد که در حال تغییر و تحول هستند. شناسایی ژئوسایت‌های نقش مهمی در تبیین تحولات کواترنری دارد. روش تحقیق بر اساس توصیف و تحلیل است که به‌صورت بازدیدهای میدانی کتابخانه‌ای به توصیف و تشریح منطقه پرداخته‌شده است. پس‌ازآن ژئوسایت‌های منتخب بر روی نقشه‌های توپوگرافی 50000/1 موقعیت‌یابی شد و با استفاده از نقشه‌های زمین‌شناسی 100000/1 منطقه، لیتولوژی لندفرم های مختلفی مثل دودکش‌های جن، قلعه بهستان، دربند قاطرچی، گنبدهای نمکی، دریاچه پری، معدن مس بایچه باغ، دایک های رسوبی، اشکال شبه کواستا، اشکال شبه کلوت، اشکال شبه کندوانی، سیرک‌های یخچالی و دره‌های تکتونیکی- یخچالی مشخص گردید. پس از شناسایی لندفرم ها، یکی از مدل‌های ژئوتوریستی متداول و جامع بنام فاسیلاس استفاده گردید. معیار تعریف‌شده در این مدل، در شش گروه اصلی قرارمی گیرند: علمی - اکولوژیکی، حفاظتی، فرهنگی، زیبایی‌شناختی، اقتصادی و پتانسیل مورداستفاده. با ارزیابی لندفرم‌ها در این مدل، مشخص گردید که دودکش‌های جن، قلعه بهستان، دربند قاطرچی و گنبدهای نمکی چهرآباد به علت کسب حداکثر امتیاز علمی و اکولوژیکی به‌عنوان مناسب‌ترین ژئوسایت‌ها انتخاب گردیدند و لندفرم سیرک‌های یخچالی بلقیس هم در این میان کمترین امتیاز را کسب کرد.

مظفر محمدخانی، زینب کرکه آبادی، عباس ارغان،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

شاکله­ی تاب­آوری شهری را چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی تشکیل می­دهند در وضعیت مطلوب یک شهر تاب­آور دارای اجتماعی محلی توانمند با اقتصادی پویا و پایدار که از لحاظ نهادی و مدیریتی به شکل مشارکتی اداره شده و از برآیند این عوامل فوق کالبدی شهری شکل گرفته بصورت یک دست و منسجم جلوه کرده و در هیج نقطه­ای از آن پژمردگی مشاهده نمی­شود. هدف از پژوهش حاضر سنجش تاب­آوری و پایداری شهر سمنان در مواجهه با مخاطرات طبیعی (زلزله) می­باشد. روش تحقیق در این بررسی توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه به‌دست‌آمده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان ساکن در شهر سمنان بوده است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه‌ای به حجم 384 نفر از بین آن‌ها با روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب گردید. برای سنجش روایی (اعتبار)، با استفاده از روایی صوری، نظرات افراد مرتبط بررسی و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ در محیط نرم‌افزاری Spss معادل 863/. تعیین شد که گویای هماهنگی و پایایی بالای داده‌ها است. در تجزیه و تحلیل داده‌ها، از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار Spss استفاده شده است. در سطح آمار توصیفی، از میانگین گیری و درصد گیری؛ و در سطح آمار استنباطی، برای بررسی ارتباط میان متغیر‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی­تک نمونه­ای و همچنین مدل شبکه عصبی بهره­گیری شده است. یافته­های تحقیق نشان داد که بعد اجتماعی - فرهنگی با میانگین رتبه 2.59 و کالبدی با میانگین رتبه 3.05 و بعد اقتصادی با میانگین رتبه 2.17 و در آخر بعد نهادی - سازمانی با میانگین رتبه 2.56وضعیت موجود ابعاد تاب آوری در شهر سمنان را نشان می­دهند.

فرشید عزیزخانی، محمد رحیم عیوضی، مجید مختاریان پور، محمد رضا اسمعیلی گیوی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

مطالعات جغرافیدانان در مورد غذا به پنج مقیاس؛ جهانی و فراملی، منطقه‌ای و ملی، شهری، روستایی و کشاورزی و مقیاس خانگی و فردی تقسیم گردیده است . مطالعه غذا در پی اکتشاف ارتباطات بین دنیاهای اجتماعی و فرهنگی انسان با دنیاهای طبیعی، اقلیم و بوم‌شناسی است و جغرافیدانان به لحاظ تمرکز نظام‌مند بر عناصر فضایی زندگی انسان و تمایل به مفهوم‌سازی ارتباط بین غذا و مکان متمایزند. امروزه موضوع غذا در کلانشهرها که جمعیت زیادی را در خود متمرکز کرده اند مورد توجه  خاصی قرار گرفته است. کلانشهرها  با مسایل و مشکلات عدیده جغرافیایی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و غیره مواجه‌اند. رشد روز افزون شهرنشینی و به تبع آن افزایش جمعیت در کلانشهرهای دنیا نیاز روزمره آنها را به غذا و منابع تامین کننده آن افزایش داده است. از پیامدهای این پدیده تشدید مصرف‌گرایی است که آن را به  یکی از مهم‌ترین مسایل و چالش‌هایی کلانشهرها در آینده تبدیل نموده است. کلانشهر تهران نیز با مسایل مطروحه مواجه است. لذا این مقاله به مسئله آینده‌‌های مصرف پایدار غذا در کلانشهر تهران پرداخته است. چهارچوب نظری این پژوهش نظریه «کردوکار» می باشد که از جدیدترین نظریات مطروحه در رابطه با رفتار مصرف کننده است. همچنین در این تحقیق از روش تحلیل ساختاری و سناریو با رویکرد «جی بی ان»  استفاده شده است، یافته های پژوهش در تحلیل ساختاری نشان می‌دهد که دو متغییر فناوری و مسئولیت‌پذیری جامعه، متغییرهای  تعیین کننده و آیندهساز هستند،  بر اساس این دو متغییر چهار سناریوی؛ تغذیه هوشمند، مک‌دونالدسازی جامعه، جغرافیای غذا و همسفرگی خلق گردیده‌اند. در میان این سناریوها، جغرافیای غذا به دلیل بی توجهی به توانهای محیطی، ظرفیت ها و پتانسل های طبیعی و جغرافیایی، ناپایدارترین وضعیت برای آینده تهران است و سناریو همسفرگی به دلالیل توجه به مولفه هایی نظیرِتوجه به توان‌های جغرافیایی، مشارکت شهروندان در تولید غذا، تولید محلی غذایی درون شهر، بازیافت پسماند مواد غذایی و ...  تطابق بیشتری با مصرف پایدار غذا در آینده کلانشهر تهران  دارد.

پاکزاد آزادخانی، محمد سلاورزی زاده، افسانه شاهمرادیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

حمل‌ونقل و سیاست­های حمل‌ونقل درون‌شهری، یکی از ابزارهای مهم توسعه­ی کمی و کیفی شهرها می­باشد. عوامل متعددی در سیستم حمل‌ونقل درون‌شهری تاثیرگذار می­باشد، از جمله: عوامل طبیعی، مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. هدف از انجام این پژوهش سنجش میزان تاب­آوری شبکه­های حمل و نقل شهر ایلام می­باشد که به روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه­ای و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان مدیریت شهری و بحران تشکیل می­دهد که تعداد 40 نفر از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. [p1] تجزیه و تحلیل داده­ها به شیوه تحلیل سلسله مراتبی و تلفیق با لایه­های رقومی در نرم­افزارهای Expert Choice و ArcGIS انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که 49 درصد از شبکه معابر شهر ایلام که از نظر معیارهای عمومی دارای تاب‌آوری بالایی هستند، تحت مخاطره شدید از نوع سیلاب دارند. همچنین 72 درصد از گره‌های ترافیکی شهر ایلام بر روی معابری قرار گرفته‌اند که تاب‌آوری بالایی از نظر معیارهای عمومی دارند. از طول کل معابر شهری ایلام تنها حدود 63 کیلومتر آن تاب‌آوری زیادی داشته که آن‌هم مربوط به معابر اصلی شهر ایلام هستند. نتیجه نهایی پژوهش نشان داد که توانمندسازی شبکه حمل‌ونقل شهر ایلام تنها به مسئله ساختاری معابر مرتبط نیست و مسائل مختلف مدیریتی در آن بسیار دخیل هستند. از این­رو ابتدا بایستی مناطق مخاطره­انگیز شناسایی و سپس با تصمیمات مدیریتی مناسب اقدامات لازم جهت توانمندسازی شبکه معابر شهری به انجام رساند.

 [p1]نظرات داور اول به صورت هایلایت زرد اعمال شده

پاکزاد آزادخانی، محمد سلاورزی زاده، فاطمه فاروق دوست،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

فرسودگی بافت­های شهری مساله­ای است که اغلب شهرهای کشور با آن مواجه‌‌اند و ساماندهی این­گونه بافت­ها از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راهکارهای مطمئن و عملی پیش­و روی برنامه‌‌ریزان شهری، امکان­سنجی بازآفرینی این­گونه بافت‌‌هاست تا سطوح قابل بازآفرینی را که برای جامعه شهری از سطح نسبتاً خوب و قابل تحملی برخوردارند، تعیین نماید. از این­رو، پژوهش حاضر با هدف امکان­سنجی بازآفرینی بافت‌‌های فرسوده براساس رویکرد هوشمند شهری به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل ساکنان بافت مرکزی فرسوده شهر ایلام (جمعیت: 12676 نفر) است که تعداد 384 نفر از آنها به روش نمونه‌‌گیری خوشه‌‌ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق­ساخته است که از طریق روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان (701/0) تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده­ها به کمک آزمون (t تک‌‌نمونه‌‌ای)، تکنیک (Fuzzy AHP) و تلفیق آن با لایه‌‌های GIS انجام شد. یافته‌‌ها نشان داد که وضعیت بافت فرسوده شهر ایلام از نظر شاخص­های رشد هوشمند شهری نامناسب است. بررسی لایه‌‌های رقومی حاکی از آن داشت که برخی از شاخص­ها (از جمله اندازه قطعات، دسترسی به خدمات، دسترسی‌‌های اصلی و فرعی) در وضعیت مناسب و برخی دیگر (از جمله زمین بلااستفاده، تراکم جمعیت، نسبت جنسی، جمعیت فعال، نرخ اشتغال و نسبت سواد) در وضعیت نامناسبی است. در نهایت 3/2 هکتار از محدوده بافت فرسوده شهر شامل محدوده میدان 22 بهمن، ابتدای خیابان اشرفی اصفهانی منتهی به چهارراه رسالت، ضلع شمالی چهارراه مقاومت، ضلع شمالی میدان امام و محدوده پارک کودک بیشترین اولویت را برای بازآفرینی دارا هستند.

مریم آقائی، سیامک دخانی، ابراهیم امیدوار،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

جمع­ آوری آب باران گزینه ­ای مناسب جهت ذخیره رواناب سطحی جهت کاربرد­های بعدی طی دوره ­های با محدودیت دسترسی به آب است. مهم ­ترین مرحله در به­ کارگیری سامانه‌­های جمع­‏ آوری آب باران، مکان­ یابی عرصه ­های مناسب است. لذا با شناسایی محل­ های مناسب برای این منظور، در زمان و هزینه صرفه­ جویی می شود. در این پژوهش، برای مکان ­یابی روش جمع ‏آوری آب باران درجا در حوزه آبخیز تجره از مدل رگرسیون چند­متغیره و همچنین سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. بدین­ منظور لایه­ های تاج ­پوشش، لاشبرگ، سنگ و سنگ­ریزه، خاک­ل خت، شماره منحنی، بارش، شیب و عمق­ خاک به‌عنوان متغیر مستقل و عامل نفوذ نیز به‌عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. سپس با توجه به نقشه­ های تهیه شده، مقادیر آن­ها به صورت متوسط برای هر یک از زیرحوضه­ های 27 گانه محاسبه شد. همچنین برای بررسی ارتباط بین این متغیر­ها و وزن­ دهی به هر یک، عوامل موثر از رگرسیون چند­متغیره به روش گام‌به‌گام استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل رگرسیون چند متغیره خطی با ضریب تبیین 0/993  به خوبی توانسته است مقادیر عامل  نفوذ را برآورد نماید. از لحاظ درجه اهمیت نیز متغیر­های شماره منحنی با ضریب 2/433-، عمق خاک با ضریب 0/348 و درصد سنگ و سنگ­ریزه با ضریب 0/057 به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بوده و سایر عوامل دارای اهمیت معنی­ داری نبودند. مقایسه نقشه حاصل از مکان­ یابی رگرسیون چند متغیره در این تحقیق با برخی معیار­های توصیه شده سوابق پژوهشی مختلف نشان داد که کلاس ­های پیش­ بینی شده با تناسب خوب در بخش­های مرکزی حوضه و بسیار خوب مناطق بالادست حوضه که در قسمت شرقی و جنوب شرقی حوضه دارای هم ­پوشانی با مناطق توصیه شده با این معیار­ها است.  

سارا فردوسی، حسنعلی فرجی سبکبار، علیرضا دربان آستانه، فضیله خانی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

توسعه پایدار کارآفرینی، رفاه انسان و محیط­زیست را تسهیل می­نماید. دستیابی به این هدف، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر شکل­گیری فرصت­های کارآفرینی هر منطقه است. بنابراین پژوهش حاضر با این هدف و بصورت پیمایشی، توصیفی- تحلیلی انجام و داده­ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری گردید. تعداد خبرگان 52 نفر بودند که به طور هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی نمونه­گیری شدند. 4 شاخص و 28 گویه با استفاده از طیف لیکرت طراحی و در اختیار 439 نفر (387 روستایی و 52 خبره) قرار گرفت. این 387 نفر از طریق فرمول کوکران و از جامعه آماری 215104 نفره انتخاب گردید. برای تجزیـه و تحلیـل اطلاعـات از آمارهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون T تک نمونه­ای، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه) و توابع تولید ترانسلوگ و ترانسندنتال با توجه به متغیرهای پژوهش، استفاده شده است. نتایج آزمون t تک نمونه آزمون برای تمامی شاخص­های مورد بررسی در سطح اطمینان بالای 95 درصد معنی‌دار می‌باشد و نظر به اینکه اختلاف میانگین مشاهده شده مقدار مفروض (1/3) مثبت می‌باشد، لذا از نظر آماری می‌توان گفت از نظر روستاییان، میزان تأثیرگذاری این شاخص­ها مثبت است. همچنین مطابق آماره­های ارزیابی ضریب تعیین چندگانه و ضریب تعیین تعدیل شده، مدل ترانسندنتال ارزیابی بهتری از عوامل تبیین کننده فرصت­های کارآفرینی و زمینه­های اصلی کارآفرینی دارد. نتایج حاصل از تحلیل مدل ترانسندنتال نشان می­دهد که در میان شاخص­ها و گویه­های مرتبط؛ یارانه دولتی، سرمایه گذاری دولتی، تسهیلات دولتی، بیمه محصولات و آموزش اساسی­ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری فرصت­های کارآفرینی و صنایع دستی، مشاغل خانگی، نفت و گاز، گیاهان داروئی و خرما به ترتیب، مهمترین زمینه­های ایجاد و توسعه کارآفرینی می­باشند. نتایج نهایی نشان می­دهد که منطقه دارای پتانسیل های فراوان کارآفرینی طبیعی، اقتصادی و صنعتی می باشد و توجه جدی به کارآفرینی، از ضروریات سرمایه­گذاری دولتی می­باشد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb