جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای ضیائیان

طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سیدمحمد توکلی صبور،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

مخاطرات دامنه ای و زمین لغزش ها، همه ساله در مناطق کوهستانی ایران از جمله منطقه الموت شرقی در استان قزوین، خسارات قابل توجهی وارد می­آورند. اخیراً داده­های راداری جهت تشخیص حرکات سریع و بطئی دامنه ها و زمین لغزش های فعال بطور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های مدارهای پایین رو (Descending) ماهواره ی سنتینل 1A در بازه ی 2018 تا 2020، با روش تداخل سنجی با خط مبنای کوتاه[1] (SBaS) و روش اختلاف مدل رقومی ارتفاع،  به تحلیل دینامیک دامنه ها یعنی تشخیص حرکت دامنه ها و استخراج جابه جایی های سطح زمین پرداخته شد تا هدف مهم تشخیص زمین لغزش های جدید و فعال و بروزآوری نقشه ی زمین لغزش های منطقه تأمین گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد، مدل SBaS که با داده های GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردید و اعتبار آن نسبتاً خوب بود (78/0 AUC=میزان متوسط حرکت سالانه را در این بازه ی زمانی 6/48- تا 2/40 میلیمتر برآورد نمود و چهارده منطقه ی لغزشی مشخص شد که از میان آن ها، برخی از زمین لغزش های گذشته همچنان فعال می باشند. در تشخیص زمین لغزش خوبکوه در 14 فروردین 1399، مدل اختلاف رقومی ارتفاع تغییرات سطح را از 62/1- تا 75/2 متر و تداخل سنجی تفاضلی نرخ جابه جایی را از 25- تا 70 میلی متر برآورد کردند. این روش ها جهت برآورد جابه جایی سطح زمین، فرونشست و زمین لغزش، تعیین نواحی آسیب پذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارند.
[1] Small Baseline Subset Synthetic Aperture RADAR Interferometry (SBaS-InSAR)
 

طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سید محمد توکلی صبور،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

چکیده
حوضه آبریز الموت رود در استان قزوین، همه ساله شاهد مخاطرات دامنه ای و زمین لغزش های متعددی است که زیان های قابل توجه اقتصادی و بعضاً جانی به همراه دارد. تشخیص مناطق ناپایدار دامنه ها از طریق ویژگی های بافت خاک به دلیل مشکلات تهیه نمونه های خاک در مناطق کوهستانی، کاری دشوار است. به همین دلیل در پژوهش حاضر با استفاده از داده های راداری سنتینل یک A، با تعیین میزان درصد رس و شن موجود درخاک نقشه ی بافت خاک در اعماق 10، 60، 100 و 200 سانتی متری با دو الگوریتم جنگل تصادفی(RF) و ماشین بردار پشتیبان(SVM) در منطقه الموت شرقی تولید شد که با نمونه های پروفیل خاک صحت سنجی گردیدند. نتایج حاکی از دقت بیشتر شاخص کاپا در مدل RF در سه عمق 10، 60 و 100 سانتی متری بود. سپس با استخراج نقشه ی رطوبت خاک از داده های سنتینل 2، همزمان با بررسی زاویه اصطکاک داخلی انواع خاک های منطقه، در مقایسه با میزان شیب دامنه ها، انحنای پروفیل و فرم دامنه های محدب و مقعر (واگرا و همگرا)، نواحی ناپایدار در زمینه ی حرکات دامنه ای در دو مدل RF و SVM مشخص شده و با داده های GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردیدند. یافته های پژوهش نشان می دهد، نقشه ناپایداری منتج از مدل RF، از میزان دقت بالاتری (93/0 AUC=)، نسبت به نقشه ناپایداری منتج از مدل SVM (90/0 AUC=) برخوردار است و در نواحی با شیب متوسط تا بالا و با بافت خاک لوم رسی ماسه ای و لوم ماسه ای ناپایداری بیشتری وجود دارد. این روش در تهیه نقشه بافت خاک، تعیین نواحی ناپایدار دامنه ها در مقابل حرکات توده ای و زمین لغزش، تعیین نواحی آسیب پذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارد.
 
پرویز ضیائیان فیروزآبادی، سعید ساروئی،
دوره 2، شماره 2 - ( جلد 2 شماره 2 زمستان 82- 1382 )
چکیده

در این مقاله ارزیابی توان فناوری‌های سنجش از دور و GPS برای تهیه نقشه پوشش اراضی تالاب بین‌المللی شادگان در زمانی که خشک‌سالی، تالاب را در معرض خطر نابودی قرار داده بود ارائه می‌گردد. در این تحقیق داده‌های چندزمانی1 سال 2000 سنجنده ETM+ در محیط نرم‌افزار Geomatica 8.2 پردازش شده‌اند. پس از بررسی‌های کیفی بر روی داده‌ها، داده مربوط به ماه « می » برای تهیه نقشه پوشش اراضی انتخاب و تطبیق هندسی آن با نقشه‌های مبنا مناسب ارزیابی شد. همچنین باندهای طیفی 4،3 و 2 به کمک باند پانکروماتیک به لحاظ مکانی تقویت شده و به عنوان داده اصلی استفاده شده‌اند. طبقه‌بندی نظارت نشده2 تصاویر، جهت آشنایی با پدیده‌های زمینی و بازتاب طیفی آن‌ها انجام گردیده است. اطلاعات زمینی در محل 32 قطعه نمونه زمینی تصادفی به کمک دستگاه GPS برداشت و برای انتخاب نمونه‌های تعلیمی3 و تهیه نقشه واقعیت زمینی4 استفاده شده‌اند. پس از انتخاب نمونه‌های تعلیمی، تصاویر به کمک الگوریتم حداکثر درست نمایی5 طبقه‌بندی شده و 14 طبقه پوشش که 11 طبقه آن مربوط به جوامع گیاهی است، شناسایی و تفکیک گردید. دقت نقشه حاصل در مقایسه با نقشه واقعیت زمینی نمونه‌ای به کمک معیارهای بیان دقت ارزیابی شده است .
عباس علیمحمدی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، علی اکبر متکان، مریم نقدی زادگان جهرمی،
دوره 8، شماره 6 - ( جلد 8 شماره 11- 1387 )
چکیده

تصاویر با توان تفکیک مکانی بالا مانند IRS به منظور استخراج اطلاعات پوشش زمین در مقیاس محلی تا ناحیه ای مورداستفاده قرارمی گیرند. اما استفاده از این تصاویر به صورت چندزمانه بسیار پرهزینه و محدود است. از سوی دیگر، تصاویر سنجنده MODIS به صورت روزانه از نواحی گسترده در 36 باند مختلف و با توان های تفکیک مکانی 250، 500 و 1000متر باسهولت زیادی قابل دسترس است. ولی به علت ضعف قدرت تفکیک مکانی، این تصاویر برای بررسی جزئیات در محیط های پیچیده با تنوع پوشش بالامناسب نمی باشند. لذا استفاده همزمان ازتصاویر MODIS و IRS می تواند مفیدتر باشد. در این تحقیق، امکانات ترکیب تصاویر IRS و MODIS اخذشده از بخشی از نواحی استان تهران با استفاده از تکنیک جداسازی طیفی موردبررسی قرار گرفته است. در این تکنیک، ابتدا تصویر IRS طبقه بندی شده، سپس سهم هرکلاس در هریک ازپیکسل های تصویرMODIS محاسبه می شود. بامحاسبه رادیانس هریک ازپیکسل های MODIS و اعمال الگوریتم جداسازی طیفی، مشخصه طیفی برای هریک از انواع پوشش های زمینی موجودمحاسبه شده و برمبنای آن تصویرترکیب شده تولید می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهندکه تصویر ترکیب شده، استفاده از توان تفکیک طیفی تصویر MODIS به منظور بارزسازی بیشتر عوارض در نواحی ناهمگن را امکان پذیر می سازد. ضمنا واریانس محلی و نوع پوشش تاثیر زیادی بر کیفیت تصویر ترکیبی دارند. نتایج این روش رابطه زیادی با دقت زمین مرجع نمودن تصاویر با توان تفکیک مکانی بالا و پایین نشان می دهند و با افزایش آن، کیفیت تصاویر تولیدی نیز افزایش می یابد.
عباس علیمحمدی، علی اکبر متکان، پرویز ضیائیان، هومن طباطبایی،
دوره 9، شماره 8 - ( جلد10، شماره 13- 1388 )
چکیده

نقشه‏ های قابل اعتماد از تیپ‏ جنگل ها نقش مهمی در اتخاذتصمیمات بهینه برای مدیریت اکوسیستم‏های جنگلی در نواحی وسیع ایفا می‏ کنند. در سال های اخیر تهیه این نقشه‏ ها از طریق طبقه‏ بندی رقومی داده‏های سنجش از دور به عنوان جایگزینی مناسب موردتوجه قرار گرفته است. نتایج حاصله در این زمینه برحسب روش‏های طبقه‏بندی مورداستفاده، وضعیت پوشش جنگلی، شرایط منطقه موردمطالعه و داده‏های بکار گرفته شده متفاوت بوده است. هدف از این تحقیق، مقایسه روش‏های طبقه‏بندی پیکسل‏پایه و شئ‏پایه و درخت تصمیم برای تهیه نقشه تیپ‏های جنگل با استفاده از تصویر ماهواره‏ای SPOT5 در محدوده‏ای از جنگل آستارا واقع در شمال ایران است. اطلاعات زمینی با استفاده از 153 پلات به صورت تصادفی درمساحت‏ های یک هکتاری تهیه گردید. نوع تیپ‏ در هر پلات بر اساس درصد فراوانی کل نوع گونه‏ها تعیین شد و شامل تیپ‏های انجیلی آمیخته، پهن برگ مخلوط، ممرز آمیخته، راش آمیخته و حفاظتی بود. برای تهیه نقشه این تیپ‏ها، در روش پیکسل‏پایه با استفاده از داده‏ های طیفی و طبقه‏بندی‏کننده شبکه عصبی، صحت کلی 04/52 درصد و ضریب کاپای 39/0 حاصل شد و در روش طبقه‏بندی شئ‏پایه با روش نزدیکترین همسایه و توابع فازی، صحت کلی 3/63 درصد و ضریب کاپای 54/0 بدست آمد. به دلیل تشابه طیفی تیپ‏های آمیخته جنگل و تفکیک پذیری پائین آنها از یکدیگر در محدوده باندهای طیفی از اطلاعات بافت و داده‏های توپوگرافی موثر در پراکنش مکانی تیپ‏ها شامل ارتفاع، جهت، شیب و فاصله از شبکه آبراهه برای کلاسه‏بندی تیپ‏های آمیخته جنگل استفاده گردید. بکارگیری داده‏های کمکی در روش‏های طبقه‏بندی پیکسل‏پایه و شئ‏پایه حاکی از مفید بودن مدل رقومی ارتفاع در مقایسه با سایر داده‏های کمکی در تفکیک تیپ‏ها داشت. استفاده از داده‏های مربوط به فاکتورهای محیطی بعنوان متغیرهای کمکی در کنار داده‏های طیفی در روش درخت تصمیم به صحت کلی 5/76 درصد و ضریب کاپای 7/0 در تفکیک تیپ‏های آمیخته جنگل منجرشد که نشان دهنده افزایش قابل ملاحظه صحت می‏باشد. مقایسه نتایج حاصل از روش‏های طبقه‏بندی بکار گرفته شده در این تحقیق بیانگر پتانسیل بالای روش شئ‏پایه در بکارگیری داده‏های طیفی برای کلاسه‏بندی تیپ‏های آمیخته جنگل در مقایسه با روش طبقه‏بندی پیکسل‏پایه بود. همچنین تیپ‏های آمیخته جنگل با استفاده از داده‏های کمکی در کنار داده‏های طیفی با روش درخت تصمیم بهتر از روش‏های پیکسل‏پایه و شئ‏پایه در محدوده مطالعه تفکیک شد.
محمد شریفی‌کیا، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، مرضیه چاجی،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده

پایش محصولات کشاورزی از جمله گندم، اقدام ارزشمندی است که مورد تاکید و توجه بسیاری از محققین سنجش از دوری قرارگرفته و داده‌ها و الگوریتم‌های متعددی در این زمینه معرفی و بکارگیری شده است. پردازش و تحلیل شاخص‌های بازیابی‌شده از سیگنال‌های راداری در طول‌موج‌ها و قطبیدگی‌های مختلف از جمله تکنیک‌های مورد استفاده در پایش این محصول است که هر چند در ایران کمتر مورد توجه واقع شده، لیکن محققان بسیاری به آن پرداخته و قابلیت‌های خاصی برای آن معرفی نموده‌اند. در این تحقیق برای اولین مطالعه، پایش گیاه گندم (آبی و دیم) در تعدادی از مزارع شهرستان شیروان با استفاده از داده‌های سنجنده راداری ENVISAT ASAR در باند C و دو قطبیدگی VV و HH و زاویه برخورد41 درجه و از طریق بازیابی و تحلیل ضریب بازپخش سیگنال به کمک تکنیک تداخلسنجی مورد توجه گرفته است. نتایج حاکی از آن است که ضریب بازپخش در هر دو قطبیدگی HH و VV توانایی قابل قبولی در پایش مراحل رشد گندم آبی برای نواحی خاصی از ایران از جمله منطقه مورد مطالعه را داراست. یافته‌های تفضیلی تحقیق روشن ساخت که عدم حساسیت سیگنال با قطبیدگی HH به رطوبت خاک، نتایج بهتری در پایش محصول به نسبت سیگنال با قطبیدگی VV فراهم می‌آورد. در گندم دیم به سبب وجود فضای خالی نسبتا زیاد بین ردیف‌های کشت و ظریف‌تر بودن اجزای این گیاه نسبت به گندم آبی، سیگنال رادار در قطبیدگی VV از تاج گیاه نفوذ کرده و با رشد بیشتر گیاه، سهم بازپخش از خاک کاهش می‌یابد. همچنین در قطبیدگی HH، بازپخش رادار تا رسیدن گیاه به مرحله خوشه‌دهی افزایش و پس از آن کاهش می‌یابد.
 
علیرضا صادقی نیا، بهلول علیجانی، پرویز ضیائیان، شهریار خالدی،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده

در این پژوهش با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM تغییرات فضایی – زمانی جزیره حرارتی تهران مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر مطالعه شده مربوط به دوره زمانی 1986 تا 2010 هستند(13 تصویر). ابتدا الگوریتم تک باندی کین و همکارانش(2001)برای استخراج دما از باند حرارتی تصاویر لندست TM استفاده شد. سپس با استفاده از روشهای تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی و محلی تغییرات فضایی و زمانی دمای سطحی بررسی شد. نتایج تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی نشان داد که داده های دمای سطحی تهران دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. علاوه بر آن، بین سالهای 1986 تا 2010 مقدار خودهمبستگی فضایی افزایش یافته و متغیر دما تمایل بیشتری به متمرکز شدن و خوشه ای شدن در فضا پیدا کرده است. با توجه به نتایج خودهمبستگی فضایی عمومی دو نتیجه ی مهم حاصل شد: 1- در طول دوره مطالعه خوشه های حرارتی جدیدی در شهر تهران شکل گرفته اند. 2- وسعت فضایی خوشه های حرارتی قبلی رو به افزایش رفته است. جهت روشن شدن ماهیت خوشه های دمایی (داغ یا خنک بودن خوشه ها) و بررسی تغییرات فضایی آنها از آماره ی خودهمبستگی فضایی محلی استفاده شد. نتایج این بخش تقویت و گسترش خوشه های داغ و تضعیف خوشه های خنک را تایید نمود. بررسی و مقایسه ی پراکندگی فضایی نقاط بالا- بالا و پایین- پایین در طول دوره مطالعه نشان داد که بین سالهای 1986 تا 2010 به علت از بین رفتن نیمی از پوشش گیاهی نواحی غرب و جنوب غربی تهران(مناطق 18، 19، 21 و 22) خوشه های خنک مستقر بر این نواحی کوچک یا ناپدید شده اند و خوشه های داغ جدیدی در این نواحی شکل گرفته اند. در نتیجه ی این تغییرات جزیره حرارتی که در سال 1986 بر روی فرودگاه مهرآباد(منطقه9) و بخشهایی از مناطق 21 و 22 حاکم بوده است، در طول این 25 سال به سمت غرب و جنوب غرب گسترش یافته و مساحت بیشتری را اشغال کرده است. همچنین هسته های حرارتی کوچکی در جنوب و غرب منطقه 19 ظهور یافته است. علاوه بر آن به علت تخریب و نابودی بخش مهمی از باغات مناطق شمالی تهران(به خصوص شمیرانات) خوشه های خنک مستقر در این نواحی تضعیف شده اند.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی، لیلا حسینجانی، حمیدرضا تلخابی،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده

در سال های اخیر خطر بیابان زایی و رشد کویر یکی از موضوعات مهم در مقیاس محلی و جهانی بوده که می تواند ناشی از نتایج تغییرات اقلیمی و ضعف در مدیریت صحیح محیط باشد. در این میان تکنولوژی سنجش از دور  به دلیل تولید تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک طیفی و مکانی بالا، به عنوان وسیله ای کارآمد برای آشکارسازی و ارزیابی تغییرات شناخته شده است. در این تحقیق با استفاده از داده های اقلیمی و همچنین تصاویر, TM, MSS ETM+ماهواره ی لندست مربوط به سال های1973، 1985، 2000 و 2011 ، روند تغییرات اقلیمی و تغییرات اراضیِ کویر میقان مورد بررسی قرار گرفته است. از پارامترهای اقلیمی برای بررسی تغییرات اقلیمی و از روش تفریق باندهای مشابه طیفی و منطق فازی برای بدست آوردن شدت تغییرات ایجاد شده، استفاده شد. تصاویر ماهواره ای، در محیط نرم افزارARC GIS10 به روش طبقه بندی نظارت شده از نوع حداکثر مشابهت(MLC) با انتخاب نمونه های آموزشی، طبقه بندی شدند. نتایج بررسی نشان داد که به تبع تغییرات اقلیمی(کاهش بارش و افزایش دما) شدت تغییرات فازی برای دوره 85-1973 معادل84843/0، برای دوره2000-1985 معادل 92983/0 و  برای دوره زمانی2011-2000 معادل 92795/0 بوده است. همچنین مساحت اراضیِ کویری، در طول سه دوره فوق؛ به ترتیب 9/15، 6/8 و 9/9 کیلومتر مربع افزایش یافته و در طول دوره ی  38 ساله، از 8/123 به 4/158 کیلومتر مربع رسیده است. روند گسترش متوسط سالانه کویر0.9052کیلومتر مربع، و میزان همبستگی بین کاهش بارش و افزایش کویر 998/0-  بوده است.
محمد لطفی، بهلول علیجانی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده

به منظور بررسی تاثیر شهر بر  دمای سالانه در شمال شرق ایران، از داده­های ایستگاه­های مشهد، سبزوار، تربت حیدریه، بیرجند و بار در بازه زمانی 1960 تا 2011 استفاده شد. داده­های دمای میانگین، کمینه و بیشینه سالانه، تا سال 2011 از سازمان هواشناسی دریافت و سال­های فاقد داده به روش رگرسیون جایگزین گردید. برای سری دمای میانگین سالانه ایستگاه­ها با توجه به نمودار خودهمبستگی و خودهمبستگی جزئی، مدل آریماانتخاب و جهت صحت و برازش هر مدل از معیارهای، ریشه میانگین مربعات خطا، قدرت توجیه و فرض تصادفی بودن باقیمانده­ها استفاده شد. مدلAR(2,1,0)  برای سری دمای میانگین مشهد و بیرجند، مدل AR(1,1,0)برای دمای میانگین سبزوار، مناسب­ترین مدل تشخیص داده شدند. جهت تشخیص روند و تغییرات در هر سری از آزمون من کندال و t استفاده شد، در آزمون t، میانگین دهه اول هر سری با میانگین دهه اخیر آزمون گردید، ایستگاه­ها بر اساس موقعیت به دو دسته داخل محدوده شهری و خارج از محدوده شهری تقسیم شدند. نتایج نشان می­دهد روند دما در ایستگاه­های داخل شهر و خارج شهر کاملا متفاوت است، دمای میانگین، بیشینه وکمینه سالانه در ایستگاه­های داخل محدوده شهری روند افزایشی نشان دادند، در حالیکه در ایستگاه­های خارج از شهرها دمای میانگین سالانه بدون روند و حتی دمای بیشینه ایستگاه­های تربت حیدریه، بار و دمای کمینه بیرجند روند، کاهشی بوده است.
عادل نبی زاده بلخکانلو، زهرا حجازی زاده، پرویز ضیائیان فیروزآبادی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده

کاهش مداوم تراز آب دریاچه ارومیه در سالهای اخیر ، کاهش بارندگی و دبی رودخانه ها و خشکسالی های مداوم به دغدغه اصلی مردم ومسئولین تبدیل شده است. برای بررسی تغییرات اقلیمی و افزایش دما در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از دو عامل سنجش ازدور و خواص حرارتی تصاویر ماهواره استفاده شد،که اهمیت تغییرات دمای سطح زمین(LST) و شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) را نشان می دهد. این مطالعه با استفاده از داده های ماهواره مادیس در بازه زمانی(2010-2008) به منظور بررسی رابطه فضایی NDVI-Ts وNDVI-ΔT برای بررسی زمان واقعی وقوع خشکسالی کشاورزی صورت گرفت. هدف استخراج شاخص  VTCI(شاخص شرایط درجه حرارت پوشش گیاهی) است که قادر به شناسایی تنش خشکی در مقیاس منطقه ای است. نتایج نشان داد که شیب برای لبه گرم منفی است، جائیکه برای لبه سرد مثبت است. شیب لبه گرم نشان می دهد که دمای حداکثر کاهش می یابد هنگامی که مقدار NDVI برای هر فاصله زمانی افزایش می یابد. شیب در لبه سرد نشان می دهد دمای حداقل افزایش می یابد هنگامی که مقدار NDVI افزایش می یابد. به طور کلی در لبه گرم و لبه سرد، مشاهده شده است که مقدار روند خشکسالی در طول سالهای 2009، 2008 در مقایسه با سال2010 بالاتر است. دربخشی از روز ژولیوسی 257 شیب لبه سرد از سال 2008 به 2010 روند کاهشی دارد. اما در لبه گرم رهگیری پیکسلها برای 2008 بیش از 323 درجه کلوین است درجائیکه در 2009 تا2010 در آن کمتر از 323 درجه کلوین می باشد. به طور کلی مقدار ضریب همبستگی(R2 ) در رابطه فضایی TS - NDVI بین  (0.90-0.99) متفاوت است. پژوهش حاضر نشان داد که با یکپارچه سازی داده های ماهواره ای مادیس با داده های هواشناسی مقدار آستانه VTCI برای تنش خشکی ازسالی به سال دیگر متفاوت است که بسته به شرایط داده دارد.

وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

در این پژوهش، به­منظور شناسایی و تفکیک اراضی زیرکشت محصولات غالب در ناحیه لنجانات در استان اصفهان از تصاویر چند زمانه سنجنده OLI، ماهواره­­­ لندست8، مربوط به­ تاریخ­های 29 فروردین، 16 تیر و2 شهریور سال 1395 استفاده شد و با بهره­گیری از روش طبقه­بندی ­حداکثر احتمال و شاخص نرمال ­شده تفاضل پوشش گیاهی (NDVI) محصولات زراعی در دوران متفاوت رشد و با توجه به تقویم زراعی آن­ها، نقشه الگوی کشت محصولات این منطقه نگاشته شد. جهت بررسی صحت نتایج، نقشه­های تولید شده با داده­های مرجع مورد بررسی قرار گرفت. ضریب کاپا و صحت کلی در روش حداکثر احتمال به ترتیب 0/88و 90 درصد و در روش استفاده از شاخص NDVI، به­ترتیب 0/90و 93 درصد برآورد گردید. هم­چنین، از آمار سازمان جهاد کشاورزی استان در سال زراعی 95-1394 برای ارزیابی نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که سطح زیر کشت گندم و جو، برنج، و سیب­زمینی و علوفه در روش حداکثر احتمال، درمقایسه با آمار جهاد کشاورزی به­ترتیب خطایی برابر با 10/2، 18/6و 1/8درصد داشت، اما استفاده از شاخص NDVI، به­عنوان بهترین روش برآورد سطح زیر کشت در این ناحیه، در مقایسه با آمار جهاد کشاورزی به­ترتیب دارای خطایی برابر با 6/6، 6/5و 3/2درصد بوده که نشان­دهنده­ی کارایی مناسب شاخص­های گیاهی در برآورد سطح زیرکشت محصولات با توجه به فنولوژی آن­ها مشخص شد. بررسی نقشه کاربری اراضی و الگوی­کشت این ناحیه نشان­دهنده تمرکز اراضی­ زراعی با نیاز آبی بالا و هم­چنین صنایع ­آب­بر در مجاورت رودخانه زاینده­رود بوده است که لزوم تحلیل فضایی کاربری­های اراضی این منطقه را نمایان ساخته است.

 
پرویز ضیائیان فیروز آبادی، ایوب بدراق نژاد، رضا سارلی، محبوب بابایی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

پخش سیلاب یکی از راهکارهای مدیریت منابع آب در مناطق خشک و نیمه‌خشک است. همچنین در کاهش خسارات ناشی از سیل، افزایش حجم سفره آب زیر زمینی، احیاء مراتع و بیابان زدایی موثر است. پخش سیلاب بر آبخوان یک روش ساده برای استحصال سیلاب­های حامل از رسوبات است.که در بیشتر نقاط کشور از دسترس خارج می­شوند. درحالی­که به نظر می­رسد سیلاب­ها دارای مواد غنی بوده و می­توانند در حاصلخیزی مخروط‌افکنه و دشت­های سیلابی متشکل از رسوبات دانه­درشت مؤثر واقع شده و بهره­برداری اقتصادی از آنها را امکان­پذیر سازد. بدین منظور استفاده از اطلاعات ماهواره‌ای و تکنیک GIS سرعت و دقت دست­‌یابی به این مناطق را زیادتر می‌کند. ازاین‌رو شناسایی مناطق سیل‌خیز و بخش سیلاب در اراضی مستعد پایین‌دست حوضه بیرجند باعث کمک به تغذیه  محیط حوضه آبخیز می‌شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق مستعد پخش سیلاب از منظر سازند­های  زمین‌شناسی است. تمامی فرایندها و تجزیه و تحلیل داده‌ها  در محیط GIS به کمک سه روش saw  AHP و منطق بولین برای وزن‌دار کردن و تلفیق لایه‌هایی همچون(شیب،فرسایش،کاربری اراضی،شبکه آبراهه،خاک،پراکنش گسل،واحد زمین ­شناسی،سطح آب‌های زیرزمینی،تصاویر ماهواره­ای)  استفاده گردید. و مناطق پر مخاطره آن مشخص شد. با توجه به نقشه نهایی بدست آمده 2765 هکتار از مساحت تعیین شده در حوضه آبخیز بیرجند در اولویت اول(مناسب برای پخش سیلاب) و19452 هکتار در اولویت دوم(نامناسب برای پخش سیلاب) قرار گرفت. بهترین روشی که توانست، ارزیابی و نتیجه‌گیری بهتری را در این مورد ارائه دهد، روش منطق بولین در مکان‌یابی بخش سیلاب بود.
 


پرویز ضیائیان فیروزآبادی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

داده ها، تصاویر و محصولات متنوع سنجش از دور ماهواره ای از زمان تولید این نوع منابع اطلاعاتی، جایگاه خود را در مطالعات خشکی،خشکسالی و کشاورزی به اثبات رسانیده است. در این میان باندهای مرئی، مادون قرمز نزدیک و حرارتی در تولید محصولاتی چون پوشش گیاهی و دمای سطح زمین از پرکاربردترین آنها محسوب میشوند. در این تحقیق، از داده های سنجنده MODIS به منظور بررسی و یافتن  ضرایب رابطه فضایی اندکس پوشش گیاهی-دمای سطح( NDVI-TS) و NDVI- ΔTS  برای استخراج زمان وقوع خشکسالی کشاورزی از ژوئن تا اکتبر سال های 2007 تا 2010 در حوضه آبریز سیمینه رود استفاده شده است، شاخص­ شرایط دما–پوشش گیاهی(  VTCI)و شاخص کمبود آب( WDI )که قادر به شناسایی تنش خشکی در مقیاس منطقه ای هستند از آنهااستخراج شده اند. نتیجه این تحقیق نشان داد، که در هردو شاخص، وضعیت تنش خشکی در سال های 2007 و 2008 بیشتر بوده است. همچنین بر اساس رابطه فضای NDVI-TS در تمام سال های 2007 تا 2010 شیب بالایی فضای مثلثی برای لبه گرم منفی است. این بدان  معناست که با افزایش NDVI میزان LST کاهش یافته است درحالیکه برای لبه سرد شیب مثبت است. همچنین شیب به دست آمده از رابطه فضای NDVI-ΔTS برای خط خشک منفی است یعنی خط خشک یا خط حداقل تعریق-تعرق(  ETR)یک همبستگی منفی با  NDVI را نشان می دهد. درحالیکه برای خط مرطوب بالاخص در سال 2010 شیب مثبت بوده و در بقیه سال ها تغییر محسوسی دیده نمی شود. پژوهش حاضر نشان داد، مقدار آستانه VTCI برای تنش خشکی در سال 2007 و 2008 شدید بوده است.

محمد صفائی، هانی رضائیان، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، علی اصغر تراهی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

بررسی اثرات تغییر اقلیم بر توزیع مکانی بلوط، به‌عنوان گونه اصلی جنگل­های زاگرس و ارزش اکولوژیکی و اقتصادی آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق استفاده از مدل­های توزیع گونه­ها برای شبیه­سازی محدوده­های اقلیمی مناسب برای زیست بلوط در حال حاضر و تغییرات بالقوه آن در سال­های 2050 و 2070 است. برای این کار از پنج الگوریتم مدل­سازی رگرسیونی و یادگیری ماشین، چهار متغیر اقلیمی وابسته به دما و بارندگی و دو سناریوی انتشار گاز گلخانه‌ای خوش‌بینانه و بدبینانه استفاده شد. نتایج ارزیابی صحت مدل­ها با معیار AUC نشان‌دهنده عملکرد خوب الگوریتم­های استفاده‌شده است و دراین‌بین الگوریتم Random Forest بالاترین صحت (AUC = 0.95) را در میان الگوریتم­ها دارا بود. نتایج نشان داد که در هر دو دوره زمانی و تحت هر دو سناریوی تغییر اقلیم، تغییراتی در توزیع مکانی بلوط رخ خواهد داد که شدیدترین آن کاهش 42.9 درصدی محدوده اقلیمی مناسب بلوط تا سال 2070 در سناریوی بدبینانه (RCP 8.5) است.
 
نسرین السادات بزمی، زهرا حجازی زاده، پرویز ضیائیان فیزوز آبادی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

این مقاله با هدف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان ارومیه با استفاده از سنجش از دور تصاویر ماهواره ای لندست برای 4 دوره 8 ساله بین سالهای 1990 تا 2019 به رشته تحریر درآمد. در این پژوهش از دو دسته داده استفاده شد. دسته اول شامل داده های حاصل از تصایر ماهواره ای و دسته دوم داده های زمینی برداشت شده از ایستگاه زمینی ارومیه که شامل دما و سایر پا.رامتر های مورد استفاده دراین تحقیق میباشد. نتایج نشان داد که که کاربری اراضی شهری، در شهرستان ارومیه طی دوره آماری 30 ساله با تغییرات چشمگیری روبرو بوده که طی دوره مورد مطالعه با افزایشی 5 برابری مواجه بوده است. عرصه های باتلاقی و لجن زارهای شرق دریاچه ارومیه روند کاهشی چشمگیری داشته است. اراضی بایر شهرستان نیز که درصد کمی از مساحت شهرستان را در برگرفته اند، طی دوره 30 ساله مورد بررسی روند کاهشی داشته است. کاربری باغات طی همه دوره ها روند افزایشی داشته است. کاربری کشاورزی آبی طی همه دوره های مورد بررسی روند افزایشی داشته است. پهنه اراضی کشاورزی دیم، بعد از پهنه مراتع، وسیعترین کاربری اراضی شهرستان ارومیه است اما با شیب نسبتا ملایمی روند کاهشی داشته است. پهنه های آبی نیز روند کاهشی داشته اند. مراتع که وسیعترین پهنه پوشش اراضی شهرستان ارومیه است، طی دوره مورد بررسی سه روند متفاوت را داشته است. در طی دوره آماری کمترین وسعت مراتع  مربوط به سال 2019 بوده است


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb