فرجالله محمودی، جمشید عیوضی، مجتبی یمانی، علی نصیری،
دوره 3، شماره 3 - ( جلد3، شماره های3 و 4 بهار و تابستان 1383- 1383 )
چکیده
هیدروگراف واحد یک روش معمول و بسیاررایج در پیشبینی دبی سیلابها از دادههای اندازهگیری شده می باشد. در حوضههای فاقد دادههای پایه امکان تهیه هیدروگراف واحد با استفاده از روشهای تحلیل روانآب و - بارش وجود ندارد. استفاده از دادههای ژئومورفولوژی و تهیه هیدروگراف واحد ژئومورفولوژی ( GIUH ) راهحلی برای مشکل حوضههای یاد شده میباشد. معادله GIUH براساس آنالیز شبکه هیدروگرافی مبتنی بر تجزیه و تحلیلهای زنجیره مارکوف برای حوضه ( رتبه چهار ) امامه استخراج گردیده است، و نتایج رضایت بخش از آن به دست آمد. در این مقاله به تحلیل کمی روابط پارامترهای ژئومورفولوژی و هیدرودینامیکی در مدلسازی برآورد سیل پرداخته شده است، و روابط روانآب - بارش بر اساس تئوریها و دادههای ژئومورفولوژیکی موردتجزیه تحلیل قرارگرفتهاند. کاربرد مدل GIUH در مدیریت سیلاب حوضهها به ویژه حوضههای فاقد ایستگاه اندازهگیری، حائزاهمیت میباشد .
فرشید عزیزخانی، محمد رحیم عیوضی، مجید مختاریان پور، محمد رضا اسمعیلی گیوی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
مطالعات جغرافیدانان در مورد غذا به پنج مقیاس؛ جهانی و فراملی، منطقهای و ملی، شهری، روستایی و کشاورزی و مقیاس خانگی و فردی تقسیم گردیده است . مطالعه غذا در پی اکتشاف ارتباطات بین دنیاهای اجتماعی و فرهنگی انسان با دنیاهای طبیعی، اقلیم و بومشناسی است و جغرافیدانان به لحاظ تمرکز نظاممند بر عناصر فضایی زندگی انسان و تمایل به مفهومسازی ارتباط بین غذا و مکان متمایزند. امروزه موضوع غذا در کلانشهرها که جمعیت زیادی را در خود متمرکز کرده اند مورد توجه خاصی قرار گرفته است. کلانشهرها با مسایل و مشکلات عدیده جغرافیایی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و غیره مواجهاند. رشد روز افزون شهرنشینی و به تبع آن افزایش جمعیت در کلانشهرهای دنیا نیاز روزمره آنها را به غذا و منابع تامین کننده آن افزایش داده است. از پیامدهای این پدیده تشدید مصرفگرایی است که آن را به یکی از مهمترین مسایل و چالشهایی کلانشهرها در آینده تبدیل نموده است. کلانشهر تهران نیز با مسایل مطروحه مواجه است. لذا این مقاله به مسئله آیندههای مصرف پایدار غذا در کلانشهر تهران پرداخته است. چهارچوب نظری این پژوهش نظریه «کردوکار» می باشد که از جدیدترین نظریات مطروحه در رابطه با رفتار مصرف کننده است. همچنین در این تحقیق از روش تحلیل ساختاری و سناریو با رویکرد «جی بی ان» استفاده شده است، یافته های پژوهش در تحلیل ساختاری نشان میدهد که دو متغییر فناوری و مسئولیتپذیری جامعه، متغییرهای تعیین کننده و آیندهساز هستند، بر اساس این دو متغییر چهار سناریوی؛ تغذیه هوشمند، مکدونالدسازی جامعه، جغرافیای غذا و همسفرگی خلق گردیدهاند. در میان این سناریوها، جغرافیای غذا به دلیل بی توجهی به توانهای محیطی، ظرفیت ها و پتانسل های طبیعی و جغرافیایی، ناپایدارترین وضعیت برای آینده تهران است و سناریو همسفرگی به دلالیل توجه به مولفه هایی نظیرِتوجه به توانهای جغرافیایی، مشارکت شهروندان در تولید غذا، تولید محلی غذایی درون شهر، بازیافت پسماند مواد غذایی و ... تطابق بیشتری با مصرف پایدار غذا در آینده کلانشهر تهران دارد.