13 نتیجه برای مرادی
ثریا دریکوند، بهروز نصیری، هوشنگ قائمی، مصطفی کرم پور، محمد مرادی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
گرمایش ناگهانی پوشن سپهری، به طور بارزی بر آب و هوای سطح زمین اثر گذار است. در این پژوهش تغییرات بارش در زمان رخ داد این پدیده مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، پس از آشکارسازی گرمایش های رخ داده در طول دورهی مورد مطالعه(1986-2020)، 18 گرمایش شناسایی شد. دهک 5 برای آستانهی نرمال و دهک 9 برای آستانهی بارشهای سنگین برای دادههای بارش 117 ایستگاه محاسبه شد. و میزان اختلاف از نرمال بارش به دو صورت بررسی شد. ابتدا، بارش در زمان وقوع گرمایش،با میانگین بلند مدت، به تفکیک ماه مقایسه شد و سپس روند تغییرات بارش در قبل، هم زمان و بعد از وقوع گرمایش بررسی شد. در نهایت این نتایج به دست آمدند. گرمایشهای رخ داده در هر ماه اثر یکسانی بر تغییرات بارش اعمال نمیکنند. در گرمایشهای رخ داده در ماه دسامبر، ژانویه و فوریه، شمالغرب در بیشترین تغییرات بارشی و بالاتر از نرمال به سر میبرد و درصد احتمال بارشهای بالای دهک 9، تا 65 درصد افزایش مییابد. نواحی غربی و جنوب غرب نیز دارای بارشهای بالاتر از میانگین هستند و نیز احتمال وقوع بارشهای سنگین، بالا میباشد. بارش در سواحل دریای خزر ارتباط معکوسی را با گرمایش نشان میدهد به طوری در تمام بررسیهای این پژوهش کمبود بارش در زمان رخ داد گرمایش در این نواحی چشمگیر است. مناطق جنوبی در تمام رخدادههای گرمایش دچار بارش کمتر از نرمال هستند. مرکز ایران در گرمایشهای ماه مارس دارای بارش بالاتر از میانگین میباشد. شرق ایران نیز در گرمایشهای ماه مارس دارای بارشهای شدیدی نسبت به نرمال میباشد.
سامان علیمرادی، اسد اله خورانی، یحیی اسماعیلپور،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده
این مطالعه با هدف استخراج دمای سطح زمین (LST)، دمای هوا و بارش و بررسی ارتباط آنها با پوشش گیاهی در مراتع حوضه آبخیز کارون استان خوزستان انجام شده است. بدین منظور دمای سطح زمین (با استفاده از الگوریتم پرایس) و شاخص پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده از سنجنده AVHRR ماهواره NOAA برای اوج سبزینگی (ماه آوریل) در یک دورۀ 27 ساله استخراج گردید. آمار ماهیانۀ بارش و دمای هوا نیز از 14 ایستگاههای سینوپتیک منطقه دریافت شده و به روش وزندهی عکس فاصله پهنهبندی شد. نتایج همبستگی فضایی (با سطح معنیداری 05/0)، بین پوشش گیاهی با دمای سطح زمین و دمای هوا، نشاندهندهی یک رابطهی معکوس و یک رابطهی مثبت با بارش است. این همبستگی فضایی برای دمای سطح زمین قویتر است، به صورتی که ضرایب همبستگی فضایی دمای سطح زمین، معمولاً از 6/0 بالاتر است و برای بارش در برخی موارد بالای 4/0است اما ضرایب مربوط به دمای هوا به ندرت از 4/0 بیشتر شده است. روابط رگرسیونی فضایی بهدست آمده نشان میدهند که 62/0 از تغییرات پوشش گیاهی استان خوزستان واقع در این حوضه را میتوان تنها با تغییرات دمای سطح زمین پیشبینی کرد (62/0=R2) و تغییرات دمای هوا و بارش، میزان ناچیزی از تغییرات پوشش گیاهی را تبیین میکند.
الهام یاراحمدی، مصطفی کرمپور، هوشنگ قائمی، محمد مرادی، بهروز نصیری،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
بررسی رفتار بارش در بعد مکانی – زمانی و تعیین آستانه های تحمل مناطق مختلف جغرافیایی با توجه به پوشش گیاهی، زندگی جانوری و فعالیت های انسانی، از ضروریات هر گونه تصمیم گیری در محیط است. بدین منظور، دادههای بارش 27 ایستگاه همدیدی در دوره 60 ساله از سازمان هواشناسی دریافت و پس از بررسی کیفی دادهها توزیع زمانی و مکانی میانگین، ضریب تغییرات، چولگی و توزیع احتمال تجربی 20% بیشینه و کمینه ماهانه و فصلی پاییز و زمستان، برای یک دوره 60 ساله (2010-1951)، دو دوره 30 ساله (11951-1980)،(1981-2010) و دو دوره 10 ساله (2010-2001)، (1951-1960)محاسبه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) پهنه بندی شد. بررسیها نشان میدهد، بجز سواحل دریای کاسپین، تغییرات کمی بین الگوهای پاییز و زمستان وجود دارد. میانگین بارش از مناطق میانی سواحل جنوبی کاسپین به سوی غرب و شرق کاهش یافتهاست. در دیگر نواحی کشور، تغییرات مکانی و زمانی بارش در فصل پاییز بسیار زیاد و از شمال بسوی جنوب با کاهش میانگین و افزایش ضریب تغییرات و چولگی همراه است. در زمستان ضمن حفظ الگوی پاییز، میانگین بارش افزایش و ضریب تغییرات کاهش مییابد. میانگین بارش 30 ساله دوم و 10 ساله آخر زمستان، نسبت به دورههای 30 و 10 ساله اول و نیز دوره 60 ساله در اغلب ایستگاهها کاهش داشتهاست که با نتایج آزمون منکندال تطابق دارد. بررسی20 درصد حد کمینه و بیشینه بارش فصلی نشان میدهد که از شدت و گستره عملکرد سامانههای بارشی فراگیر فصل زمستان در دوره 30 ساله دوم کاسته شده است. همچنین فراونی و شدت خشکسالی فصل پائیز در 30 سال دوم و 10 سال آخر بیشتر شدهاست. بیشترین کاهش در بخش غربی و شرقی ساحل کاسپین و در شمالغرب رخ داده است که با توجه به زمینههای فعالیت و تمرکز جمعیت، توجه ویژه مدیران را میطلبد.
رضا خوشرفتار، غلام حسن جعفری، مهدی فیض اله پور، حبیب آرین تبار، پروانه مرادی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
پهنه های کارستی زاگرس بویژه استان کرمانشاه نقش مهمی در تغذیه آبخوانها دارند و بسیاری از فعالیت های انسانی مانند تامین آب شرب و کشاورزی به وجود منابع آب کارست وابسته می باشند. با توجه به فراوانی ساختارهای تکتونیکی و شکلگیری پدیدههای ژئومورفولوژیکی کارست در منطقه پراوبیستون به ارزیابی ارتباط ساختمان گسلی با چشمه های کارستی در این منطقه پرداخته شد. بدین منظور ابتدا مبادرت به تهیه لایه های اطلاعاتی شامل موقعیت مکانی چشمه ها، موقعیت مکانی چاله های بسته، گسلها، بافر، شیب و لایه طبقات ارتفاعی شده و سپس نمودار گلسرخی گسلها ترسیم شده و به وسیله روش شواهد وزنی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی رابطه بین چشمه و گسل در منطقه پراو بیستون با استفاده از روش وزنی نشان داد که ارتباط نزدیکی بین عناصر تکتونیکی با فراوانی چشمه ها، وجود دارد به گونهای که در فواصل کم از گسلها تعداد چشمهها بیشتر و با فاصله گرفتن از گسل تعداد و فراوانی چشمه ها، کاسته می شود. همچنین نتایج حاصل نمودارهای گلسرخی نشان داد که گسلها تاثیر مستقیمی در پیدایش و جهت گیری چشمه ها داشته اند. در بررسی رابطه شیب و فراوانی چشمه ها مشخص شد که بیشتر چشمه ها در شیب صفر تا 5 درصد و سطوح ارتفاعی بین 1200 تا 1400 متر واقع شده اند. سطوح ارتفاعی فوق، پایکوه ها و سطوح مشرف به دشت را شامل می شود.
حسین علی روح بخش سیگارودی، مصطفی کرمپور، هوشنگ قائمی، محمد مرادی، مجید آزادی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
بررسی تغییر پذیری الگوی فضائی- زمانی بارش که می تواند منجر به تغییر اقلیم شود، به دلیل تاثیر گذاری شدید آن در عرصه های مختلف مورد توجه می باشد. به همین منظور پس از دریافت داده های بارش روزانه ۲۷ ایستگاه همدیدی در دوره ۶۰ ساله(2010-1951) کیفیت آن بررسی و مجموع بارش ماهانه و آماره های لازم برای ادامه فرایند تحقیق از قبیل میانگین، ضریب تغییرات، چولگی، برآورد احتمال 20% حد بالای بیشینه و کمینه میانگین بارش از طریق تجربی برای یک دوره ۶۰ ساله و دو دوره ۳۰ ساله(1980-1951 و 2010-1981) و دو دوره 10 ساله (1960-1951 و 2010-2001) برای هریک از فصول بهار و تابستان محاسبه گردید. بررسی ها تغییرات نسبتا کمی را در الگوهای بارش بهار و تابستان، در سواحل کاسپین، شمال غرب- غرب، طی 30 ساله و 10 ساله دوم نسبت به دوره 60 ساله و 30 ساله و 10 ساله اول نشان می دهد. به طور کلی از شمال و شمال غرب به سوی جنوب و جنوبشرق از میانگین بارش کاسته و بر مقدار ضریب تغییرات و چولگی افزوده می شود. به غیر از حوزه کاسپین، در بقیه ایستگاه ها میانگین بارش بهاره بیشتر از میانگین بارش دوره تابستان است. تفاوت آشکاری در ویژگی های بلند مدت بارش و تغییرات آن وجود دارد. نکته قابل توجه افزایش ضریب تغییرات دوره 30 ساله و 10 ساله دوم نسبت به دوره های متناظر در همه ایستگاه ها است که بیانگر کاهش میانگین ماهانه و فصلی بارش بهار و تابستان است که نتایج روندیابی و تفاضل دهه اول از دهه دوم نیز آن را تائید می کند. بیشترین کاهش در نیمه شمالی و غربی رخ داده است. در 30 سال دوم توالی سالهای خشک فراگیر و ایستگاه های درگیر با خشکسالی بیشتر شده است. بنابر این تغییر اقلیم را برای سواحل کاسپین و نیمه غربی تائید می کند.
سعدی محمدی، اسکندر مرادی، شرمین حسینی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
رشد افقی و بیقواره شهری در چند دهه گذشته به واسطه تسلط نظام برنامهریزی تمرکزگرا در کشور مطابق با اصل ارتباطات متقابل روستا- شهری موجب شده است تا بسیاری از روستاهایی که در پیرامون شهرها قرار دارند، با دگرگونی و تغییرات متعددی در وضعیت شاخصهای توسعه روبرو شوند. این تغییرات علاوه بر داشتن جنبههای مثبت در بیشتر موارد، تاثیراتی منفی را بر روند پایداری توسعه نواحی روستایی واقع در حریم این دسته از شهرها ایجاد کردهاند. از این رو پژوهش حاضر با تاکید بر نگرش فضایی و تکیه بر داده های کمی و کیفی از دسته روش های توصیفی– تحلیلی به شمار می رود هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی پیامدهای ناشی از پدیدۀ خزش شهری در مریوان و اثرات آن بر توسعۀ روستاهای پیرامونی میباشد. گردآوری اطلاعات در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش میدانی، به روش پیمایشی مبتنی بر مصاحبه با آگاهان و مردم محلی است. جهت شناسایی پیامدهای خزش شهری، توزیع طبقهای پرسشنامه در میان روستاهای مورد مطالعه به روش تصادفی ساده در میان 203 نفر از سرپرستان خانوار که با فرمول کوکران تعیین حجم گردیدهاند و 30 نفر از متخصصان توسعه و آگاهان محلی و مشاهده وضع موجود، جهت تعمیم یافتههای حاصل از مصاحبهها استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها با تکنیک تئوری بنیادی در بخش کیفی و آزمون t تک نمونهای در بخش کمی، نشان داد که پدیدۀ خزش شهری علاوه بر پیامدهای مثبت و محدود در بهبود وضعیت کالبدی، موجب شکل گیری بحرانهای اجتماعی، اقتصادی، تخریب محیط طبیعی و مدیریتی- نهادی در وضعیت توسعه روستاهای مورد مطالعه شده است.
محبوبه پورآتشی، محمد مرادی، ابراهیم فتاحی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی عوامل دما و باد در سامانه کم فشار جنوبی و بارش ناشی از آن سامانه در مناطق جنوبی ایران میباشد. سامانه کم فشار جنوبی با عبور از مناطق جنوبی ایران سبب ریزش بارشهای متوسط و سنگین در این مناطق میشود. در این مقاله دو سامانه کم فشار جنوبی که سبب ریزش باران شدید در تاریخ 11 مارس2015 و 17 ژانویه 2000 در مناطق جنوبی ایران شده، انتخاب و پس از تحلیل همدیدی، با استفاده از مدل عددی WRF شبیه سازی گردید. از آنجاییکه میدان باد و دما درتغییرات سامانههای کم فشار جنوبی نقش موثری دارند، با استفاده از چهار آزمایش شبیه سازی اثر تغییرات دما و باد در تقویت و تضعیف سامانه کم فشار جنوبی بررسی شد. نتایج شبیهسازیها نشان داد که افزایش (کاهش) دمای ورودی مدل نسبت به دمای اولیه سبب تضعیف (تقویت) کم فشار جنوبی در منطقه مورد مطالعه شده است. این نتیجه نشان داد که در هر دو مورد، ساختار قائم کم فشارهای جنوبی و خصوصیات فیزیکی آن مشابه چرخندهای عرض های میانی است. افزایش (کاهش) سرعت باد ورودی مدل نیز سبب افزایش (کاهش) حرکت چرخندی شد و کم فشار جنوبی در منطقه مورد مطالعه تقویت (تضعیف) گردید. بررسی نتایج خروجی بارش مدل نشان داد در مورد اول، 12-10 مارس 2015 که سیستم با کم فشارهای بریده همراه بود، کاهش دما سبب تقویت سامانه مورد نظر شد و با کاهش پذیرش بخار آب موجود در جو میزان بارش در مدت کوتاه به مقدار زیادی افزایش یافت. در مورد دوم، 18-16 ژانویه 2000 با وجود تقویت سامانه چرخندی در اثر کاهش دما، اما به دلیل جریان های جنوبی شرق ناوه فشاری در سطح زمین و فرارفت هوای گرم در ایستگاههای مورد نظر، دمای منطقه مطالعاتی افزایش یافته و در نتیجه فعالیت سیستم سرد کاهش و میزان بارش در این شبیه سازی تغییر زیادی نداشت. در هر دو مورد با افزایش سرعت باد، سامانه تقویت و مقدار بارش بیشتر شده است. در مورد دوم به دلیل وجود شرایط برای فرارفت نم ویژه، با افزایش سرعت باد، مقدار فرارفت نم ویژه افزایش یافته و میزان افزایش بارش بسیار بیشتر شد.
داریوش مرادیچادگانی، مسعود قاسمی، نیلوفر راستقلم،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
شهر-منطقه اصفهان، مجموعهای از شهرها و کانونهای جمعیتی است که زمینههای مشترکی (چون ارتباطات، زیرساختها، جمعیت و اقلیم) در سطح جغرافیایی شهر اصفهان و محیط پیرامون آن دارند و وابستگیهای اجتماعی، اقتصادی، کارکردی و فضایی آنها به گونهای است که یک واحد جغرافیایی قابل تمایز فراشهری و زیر منطقهای در سطح سرزمین را شکل میدهند و کانون اصلی تمرکز سکونتگاهی آن شهر اصفهان است. این ویژگی های مشترک سبب میشود که بتوان زمینههای مکمل با هدفگذاری واحد را برای آنها متصور شد. در این میان شهرداریها به عنوان کنشگر اصلی مدیریت شهری، نقش عمدهای در برقراری ارتباط بین شهرها و مدیریت این روابط دارند، به گونه ای که این مسائل میتواند به عنوان زبان مشترک میان کنشگران شهر-منطقه به ایفای نقش بپردازد. این پژوهش به لحاظ نوع آن توصیفی-تحلیلی و با توجه به هدف اصلی آن که تحلیل مشکلات مکانمند و شناسایی کلیدیترین کنشگران در شهر-منطقه اصفهان (شامل اصفهان و ده شهر همجوار: ابریشم، بهارستان، خمینیشهر، خورزوق، درچه، دولتآباد، شاهینشهر، قهجاورستان، گز، و نجفآباد) است، - یک پژوهش کاربردی است. بدین منظور در گام نخست، شناخت مسائل و مشکلات مابین اصفهان و ده شهر همجوار با استفاده از مسیرهای دوگانه بازبینی متون اسناد و برنامههای شهری و انجام مصاحبه با مدیران و کارشناسان شهری به تدوین بیانیه مشکلات انجامیده است. در گام دوم تحلیل مشکلات و مسائل شهرهای واقع در شهر-منطقه اصفهان، بر پایه برچسبهای ششگانه تعریف شده به ازای هر مشکل مقدار وزن (شدت مشکل) مشخص شده و به کمک روش تحلیل شبکههای اجتماعی، شبکۀ «کنشگران-مشکلات» ترسیم شده است. بر پایه یافتههای تحلیل از این شبکه، مشکلات «آلودگی زیست محیطی ناشی از تردد اتوبوسهای فرسوده در شهر-منطقه»، «بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از نابودی ظرفیت اکولوژیکی غرب اصفهان» و «کمبود وسایل خدمات آتشنشانی در شهرهای همجوار شهر اصفهان» مهمترین مشکلات شهر-منطقه و کنشگران معاونت «شهرسازیومعماری»، « حملونقلوترافیک» و «خدماتشهری» کلیدیترین نقش را در حل مسائل شهر-منطقه اصفهان ایفا میکنند.
پاکزاد آزادخانی، محمد سلاورزی زاده، افسانه شاهمرادیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
حملونقل و سیاستهای حملونقل درونشهری، یکی از ابزارهای مهم توسعهی کمی و کیفی شهرها میباشد. عوامل متعددی در سیستم حملونقل درونشهری تاثیرگذار میباشد، از جمله: عوامل طبیعی، مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. هدف از انجام این پژوهش سنجش میزان تابآوری شبکههای حمل و نقل شهر ایلام میباشد که به روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانهای و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان مدیریت شهری و بحران تشکیل میدهد که تعداد 40 نفر از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و
بین آنها پرسشنامه توزیع شد. [p1] تجزیه و تحلیل دادهها به شیوه تحلیل سلسله مراتبی و تلفیق با لایههای رقومی در نرمافزارهای
Expert Choice و
ArcGIS انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که 49 درصد از شبکه معابر شهر ایلام که از نظر معیارهای عمومی دارای تابآوری بالایی هستند، تحت مخاطره شدید از نوع سیلاب دارند. همچنین 72 درصد از گرههای ترافیکی شهر ایلام بر روی معابری قرار گرفتهاند که تابآوری بالایی از نظر معیارهای عمومی دارند. از طول کل معابر شهری ایلام تنها حدود 63 کیلومتر آن تابآوری زیادی داشته که آنهم مربوط به معابر اصلی شهر ایلام هستند. نتیجه نهایی پژوهش نشان داد که توانمندسازی شبکه حملونقل شهر ایلام تنها به مسئله ساختاری معابر مرتبط نیست و مسائل مختلف مدیریتی در آن بسیار دخیل هستند. از اینرو ابتدا بایستی مناطق مخاطرهانگیز شناسایی و سپس با تصمیمات مدیریتی مناسب اقدامات لازم جهت توانمندسازی شبکه معابر شهری به انجام رساند.
[p1]نظرات داور اول به صورت هایلایت زرد اعمال شده
زهرا مرادی، مریم ایلانلو،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
نواحی مرزی (پیرامونی) به دلایل دوری از مرکز، انزوای جغرافیایی، توسعهنیافتگی و... تفاوتهای آشکاری از نظر برخورداری از رفاه و توسعه با نواحی مرکزی دارند و ایجاد و فعالیت بازارچهی مرزی میتواند باعث تعدیل رابطهی یکسویه مرکز- پیرامون و بهبود رفاه منطقهای گردد. هدف از این پژوهش بررسی نقش بازارچهی مرزی شهرهندیجان در استان خوزستان در توسعه اقتصادی – اجتماعی منطقه است. بدینترتیب پرسشنامه تهیه گردید که دارای پنج مؤلفه اقتصادی، اجتماعی، حمل و نقل، خدماتشهری و زیربنائی و ۲۷ زیر معیار میباشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تحلیل شبکه فازی (ANP) و آمار استنباطی کای اسکوئر استفاده شده است. براساس مدل ANP فازی احداث بازارچه بیشترین تأثیر را در کاهش قاچاق، افزایش فروشگاه و مغازه، احداث هتل و رستوران، جذب گردشگر، افزایش پایانههای مسافربری، افزایش مشاغل خدماتی، افزایش بانک و شرکت بیمه، درآمد، به کارگیری افراد بومیو کاهش مهاجرت داشته است. براساس نتایج به دست آمده بازارچه بیشترین تأثیر را برروی مؤلفه اقتصادی و کمترین را بر روی مؤلفه زیربنایی داشته است. همچنین مدل تحلیل شبکه فازی بیانگر آن است که بازارچه برروی بهبود شرایط کدامیک از مولفه ها و زیرمعیارها بیشترین تأثیر داشته است تا به کاربران و برنامه ریزان منطقه کمک تا با صرف هزینه در جهت بهبود سایر مولفه ها از آن بهره گیرند.
مینا میریان، مصطفی کرمپور، محمد مرادی، هوشنگ قائمی، بهروز نصیری،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آگاهی از تغییرات بلندمدت دادههای بارشی و همچنین شناسایی دورههای مرطوب و خشک 35 ایستگاه همدیدی در ایران انجام شده است. جهت شناخت تغییرات بارشی ایستگاههای مورد مطالعه، نقشههای میانگین، شاخص ضریب تغییرات و چولگی ترسیم گردید. سپس با استفاده از آزمون آماری من – کندال معناداری روند بر روی هر کدام از ایستگاهها در سطح اطمینان 95 درصد مورد آزمون قرار گرفت. در نهایت با استفاده از بارشهای حدی 20 درصد بالا و پایین در طول دوره مطالعاتی 50 ساله، دورههای مرطوب و خشک شناسایی شدند. نتایج نشان میدهد که الگوی کلی رژیم بارشی کشور به صورتی است که مقادیر بارشی از نیمه شمالی به سوی نیمهجنوبی و از غرب به شرق کشور کاهش مییابد. کمترین مقادیر ضریب تغییرات و چولگی مربوط به نواحی شمالی به ویژه سواحل دریای کاسپین میباشد و بیشترین مقادیر مربوط به نواحی جنوبی به خصوص مناطقی از جنوب و جنوبشرق میشود. به طورکلی نتایج آزمون من-کندال نشان میدهد که دادههای بارشی در مقیاس فصلی به استثنای چندین ایستگاه همدیدی روند معناداری را نشان نمیدهند. بیشترین دورههای مرطوب در فصل بهار و کمترین در فصل تابستان و بیشترین دورههای خشک در فصل پاییز و کمترین در فصل بهار رخ دادهاند. تعداد خشکسالیها در دورههای سرد قابل توجه میباشد. همچنین فراوانی وقوع دورههای خشک بیشتر از دورههای مرطوب میباشد.
عاطفه مرادی، مریم دانشور، سید عبدالهادی دانشپور، هومن بهمن پور،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
امروزه مکانسازی پایدار یکی از رویکردهای اصلی طراحان شهری و برنامهریزان منطقهای است. هدف از انجام این پژوهش، طراحی و برازش مدل تلفیقی مکانسازی مناطق پیراشهری با تاکید بر تعادل زیست محیطی است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پیمایشی – تحلیل میباشد. در ابتدا با توجه به مبانی نظری، پیشینه تحقیق و مصاحبه با خبرگان اقدام به طراحی مدل تلفیقی (مدل مفهومی اولیه) گردید. در ادامه از طریق مراجعه به آرای خبرگان (86 نفر) نسبت به برازش مدل اقدام گردید. مدل اولیه تحقیق با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرمافزار Smart PLS 2 مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که بارهای عاملی تمام سؤالات پرسشنامه بیشتر از 4/0 بوده و بنابراین در حد قابل قبولی بودند. مقادیر t نیز برای تمام سؤالات بزرگتر از 96/1 بوده و از اینرو، در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار هستند. از سوی دیگر، برقراری تعادل زیست محیطی در مکانسازی مناطق پیراشهری، تحت تاثیر 7 معیار و 22 زیرمعیار قرار دارد که از میان آنها کیفیت محیطی بیشترین تاثیر (ضریب مسیر = 5227/0) و ساختار معنایی (ضریب مسیر = 0353/0) کمترین تاثیر را داشتهاند. همچنین؛ مقدار میانگین شاخص اشتراکی 147/1 و مقدار ضریب تعیین (R2) برابر با 9184/0 به دست آمد. برازش کلی مدل (GOF) نیز 5235/0 محاسبه گردید. در بررسی نهایی، مشخص شد که تمامی مسیرها دارای ضرایب معنیداری هستند و در نتیجه مدل مفهومی پژوهش تایید گردید.
مریم ثقفی، غلامرضا براتی، بهلول علیجانی، محمد مرادی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
بارش پدیدهای حاصل از اندرکنشهای پیچیده جو است و در میان رویدادهای اقلیمی، با توجه به نقش حیاتی آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. اهمیت تداوم بارش بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که بخش اعظم ایران را شامل است، بیش از حجم آن است. هدف از این پژوهش شناسایی نواحی بارشی ایران از نظرتداوم بارش و ویژگیهای آن، در هر ناحیه است. جهت بررسی تداوم بارشهای ایران ایران و با تعریف روز بارشی با عنوان «روز دارای بارش برابر یا بیشتر از 5/0 میلیمتر»، از دادههای بارش روزانهی 80 ایستگاه همدید کشور طی 6 ماه سرد سال از اکتبر تا مارس در بازه ای 30 ساله (2016 - 1987) استفاده شد. تنظیم دادهها در جداول روزانه در مرحله اول، امکان برنامهنویسی را در محیط متلب برای تفکیک بارشها در گروههای دهگانه از «یکروزه» تا «ده روزه» فراهم کرد و در مرحله دوم در محیط اس پی اس اس بر اساس ویژگیهای فراوانی، مقدار و میانگین بارشها در گروههای یاد شده، با روش ادغام وارد، خوشهبندی انجام شد. اجرای فرآیند خوشه بندی روی تداومهای بارش ایران نشان داد که هفت پهنهی بارشی تقریبا همگن در ایران وجود دارد؛ آرایش جغرافیایی نواحی تداوم بارش ایران، وابستگی مقدار بارش ایران را به ناهمواریها، مسیر سامانههای بارشزا، نزدیکی به منابع رطوبت و اثر دریا به خوبی آشکار میسازد. از لحاظ موقعیت قرار گرفتن پهنهها میتوان گفت؛ قرار گرفتن چهار پهنه در نیمهی غربی ایران علی رغم وسعت کم آن در مقابل نیمهی شرقی دلیل بر ناهمگنی آن است.