جستجو در مقالات منتشر شده


651 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

مهناز صادقی، زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

هدف از این پژوهش افزایش آگاهی و انعطاف پذیری نسبت به تغییرات آب‌وهوایی و اثرات آن بر محیط‌زیست از طریق آموزش می باشد. در گام اول برای دستیابی به بازتولید داده های اقلیمی و مقایسه سناریوهای مدل گردش عمومی جو از سه فراسنج مهم اقلیمی شامل بارش، دمای کمینه و دمای بیشینه استفاده شد و نیز جهت پیش بینی داده ها  از نرم افزارSDSM  بهره گرفته شد. در این پژوهش از دو ایستگاه زابل و چابهار طی دوره آماری 1961-2005  استفاده شد.  برای مقایسه نتایج به دست آمده مدل گردش عمومی CanESM2 که در گزارش پنجم IPCC آمده از، سه سناریوی RCP2.6 و RCP4.5 و RCP8.5 در دوره زمانی 2020-2050 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مدل CanESM2 نشان داد حداقل و حداکثر دما و نیز بارش در ایستگاه های مورد مطالعه به ترتیب در دوره های آینده روند افزایشی و کاهشی خواهند داشت به عبارتی اثرات تغییرات اقلیمی آشکارتر خواهد شد. در گام دوم با توزیع پرسشنامه از دبیران و دانش آموزان شهرهای زابل و چابهار در بخش آموزش تحقیق به عمل آمد؛ نتایج اعتبار سنجی آزمون آلفای کرون باخ  حاکی از آن است که این پرسشنامه از روایی و پایایی خوبی برخوردار بود. انتخاب جامعه آماری به شکل هدفمند انجام شد؛ یعنی از مجموع مدارس مرتبط مدارسی به شکل هدفمند با صلاحدید اساتید انتخاب شد و نیز مورد ارزیابی و پرسش قرارگرفت. واکاوی نتایج  پرسشنامه‌های مربوط به دبیران و دانش‌آموزان نشان داد فرضیه پژوهش، با توجه به آزمون تی مورد تایید قرار گرفت.نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه  پرسشنامه‌های مربوط به دبیران و دانش‌آموزان گویایی  بیشترین تاثیر تغییر اقلیم بر بخش های مختلف شهر زابل بوده است

 
- نظیر احمد هاشم زهی، - غلامرضا میری، - معصومه حافظ رضازاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

استفاده از ظرفیت‌های محله‌ای و بازتعریف نقش شهروندان در سطح محله‌های شهری به رویکردی جدیدی تحت عنوان مشارکت محله محور منجر شده است؛ چرا که بسیاری از چالش های شهری ریشه در عدم مشارکت شهروندان دارد. شهر زاهدان نیز از این موضوع مستثنی نیست. برای تحقق مشارکت محله محور، توجه و تقویت برخی شاخص ها بسیار ضروری است. هدف این تحقیق سنجش شاخص های تاثیرگذار در بهبود مشارکت محله محور جهت ارتقاء خدمات شهری در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در شهر زاهدان بالغ بر 587730 نفر تشکیل داده اند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 322 نفر محاسبه شد.بررسی 5 متغیر قابلیت اعتماد، پاسخگویی و مسئولیت پذیری، اطمینان، همدلی و توجه و عوامل ملموس و محسوس نشان می دهد که هر 5 متغیر در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی اختلاف میانگین و آمار تی آزمون تایید نمود که شهروندان نسبت به عملکرد شهرداری و مدیران، اعتماد ندارند. همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص های شفاف سازی، توانمندسازی، پایگاه اقتصادی، بسترهای ارزشی و احساس تعلق مکانی برابر با 000/0 و کمتر از 05/0 معنادار هستند. این مطلب بر تاثیرگذاری این شاخص ها بر بهبود مشارکت محله محور اشاره دارد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری بیشترین تاثیرگذاری مربوط به شاخص شفاف سازی با تیین 19/0 سپس احساس تعلق مکانی با 15/0 است.  همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که مشارکت های یدی(اختلاف میانگین 510/0)، مالی(اختلاف میانگین611/0) و فکری(اختلاف میانگین 486/0) با سطح معناداری کمتر از 05/0 تاثیر زیادی می توانند در بهبود مشارکت محله محور و ارتقاء کیفیت خدمات شهری داشته باشند.

صدیقه محمدپناهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

استفاده ازتحلیل ساختاری پیشران‌های توسعه، به برنامه ریزی درجهت درک بیشتروضعیت توسعه یافتگی استان ها کمک می‌کند و در جریان تصمیم گیری بهتریاری می‌رساندتا به تعادل منطقه ای نزدیک ترشود.بدین منظور شهرستان‌های ده گانه استان ایلام ازلحاظ شاخص‌های ترکیبی توسعه درقالب 44 شاخص بررسی شدند. این پژوهش از لحاظ هدف­گذاری به عنوان یک مطالعه کاربردی و از لحاظ روش شناسی به شیوه «توصیفی تحلیلی» وبراساس روش‌های جدیدآینده پژوهی، تبیینی می‌باشد. داده‌های نظری باروش اسنادی و داده‌های تجربی ازروش پیمایشی تهیه شده است.درتهیه پیشران‌های توسعه ازروش مطالعات اسنادی وپویش محیطی  و داده‌های تجربی باتکیه برروش پیمایشی براساس روش دلفی استخراج شده است. درپردازش اطلاعات ازروش تحلیل اثرات متقابل ساختاری درنرم افزار MIC MACاستفاده شده است. . یافته­ها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه­بندی پیشران­ها حاکی از تمرکز پیشران­های تاثیرگذار و تنطیمی است. از میان 44 نیروی پیش­برنده توسعه،   پیشران­های اثرگذارتوسعه عبارتند از مرزی بودن استان ایلام ونحوه تصمیمات مدیران ا ست. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که توسعه در سطح استان ایلام نه تنها نامتعادل است، بلکه روندعدم تعادل درجهت نابرابری بیشترعمل می‌کند و تنها با برنامه‌ریزی بهتر و جامع‌تر می‌توان تاحدودی نابرابری‌ها را کاست.

مرتضی رمضانی، مهدی وطن پرست، عزت الله مافی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

چکیده
با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری،  تعیین جایگاه شهر بجنورد  ضرورتی اجتناب ناپذیر است. شهر بجنورد با برخورداری از توان ها و فرصت های ویژه گردشگری در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی از این پدیده متاثر شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS و AMOS و Expert choice استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان بجنوردی هستند ،  حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد  384  نفر محاسبه و بصورت تصادفی در سطح شهر بجنورد توزیع گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ با اطمینان 95درصد گردشگری بر توسعه شهری بجنورد تاثیرگذار بوده است. همچنین در بین متغیرهای تبیین کننده توسعه شهری رشد خدمات فرهنگی با بار عاملی67/0 بیشترین همبستگی را با متغیر پنهان توسعه شهری داشته است. شاخص توسعه تسهیلات و خدمات زیربنایی و عمرانی با بار عاملی 66/0 در جایگاه دوم و متغیر بهبود معیشت ساکنین با بار عاملی 56/0 در رتبه بعدی قرار گرفته است. نهایتاً شاخص افزایش خدمات عمومی بارعاملی 52/0 را به خود اختصاص داده و دارای کمترین میزان همبستگی با متغیر پنهان خود می باشد. همچنین نتایج حاصل از مدل ساختاری بیانگر این است که گردشگری نقش مهمی  در توسعه شهری بجنورد به خود اختصاص داده است.

فردین کوشکی، حمیدرضا وارثی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

از مسائل مهم حاکم بر مدیریت و برنامه­ریزی شهرهای ما، نگرش فرم محور است؛ یعنی می خواهند مسائل شهرها را عمدتاً از طریق تغییرات کالبدی حل کنند و در مطالعات خود بر ویژگی های فیزیکی تاکید دارند. در مقابل این نگرش، دیدگاه فرایند محور قرار دارد که سعی می کند فرایندها را بیشتر مورد تحلیل قرار دهد زیرا این فرایندها هستند که فرم­ ها را به وجود می ­آورند. هدف پژوهش این است که بر روی فرایندها و علل در محلات تاریخی شهر اصفهان تاکید شود و نگرش فرایند محور به عنوان حلقه مفقوده برنامه­ریزی شهرهای ما مورد توجه ویژه خواهد بود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی انجام شده است تا از این طریق از مزایای هر دو روش کیفی و کمی بهره گیریم. در روش تحقیق کیفی، داده ­ها از روش­های مصاحبه، مشاهده و مطالعات کتابخانه ­ای جمع­آوری شده است و در روش تحقیق کمی از آزمون تی  تک نمونه­ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می­ دهد فرایندهای جغرافیایی موثر در شکل­ گیری فرم­ها در محلات تاریخی شهر اصفهان عبارتند از: «وجود حیاط مرکزی در مساکن»، «امکان  ارتباط با عناصر طبیعی مانند درخت، آب و نور طبیعی»، «امکان تماشای آیات الهی مانند آسمان، خورشید، ماه و ستارگان»، «اهمیت منابع آبی مانند زاینده­ رود، قنات و مادی­ ها در آفرینش فضاها»، «هماهنگی با اقلیم گرم و خشک»، «اهمیت باغ های خصوصی و خانگی» و «رعایت حریم عناصر طبیعی مانند حریم چاه، قنات، مادی و غیره». از میان  فرایندهای مورد مطالعه نیز «اهمیت منابع آبی مانند زاینده ­رود، قنات و مادی­ ها در آفرینش فضاها» با میانگین 4 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده و مهم ­ترین فرایند موثر در شکل­ گیری فرم­ ها در محلات تاریخی شهر اصفهان می­ باشد.
 
علی احمدی، مجید ولی شریعت پناهی، رضا برنا، رحمت الله فرهودی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

به دلیل پیچیدگی‌‌های فراوان، برنامهریزی مسکن، خصوصا برای اقشار آسیبپذیر، در شهری با وسعت تهران، نیازمند وجود مدلی برای سادهسازی فرآیند و سرعت بخشی محاسبات است که در حال حاضر وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف حل این مسئله، مدلی با این مراحل را پیشنهاد می­دهد: 1)تبیین اهداف 2) برآورد نیاز مسکن جامعه هدف 3)شناسایی پهنههای قابل توسعه 4) پیشنهاد الگوهای ساخت 5) پیشنهاد الگوهای پراکندگی 6) محاسبات و الگوهای مالی و 7) پیشنهاد الگوهای بهره­برداری. اطلاعات موردنیاز برای اجرای مدل از دو پرسشنامه و دادههای مرکز آمار گردآوری شد. در این مدل از سه الگوی مسکن با مساحتهای حداقل، بهینه و میانگین و سه گونه ساخت مسکن موجود، 100 درصد زیربنا و آزادسازی فضای حیاط به عنوان فضای عمومی شهری استفادهشد. پهنهبندی پیشنهادی به دلیل تطابق با دادههای موجود، بر مناطق 22گانه شهرداری تهران منطبق شد. قیمت فروش و محاسبات مالی براساس نرخ بازده داخلی 20 درصد و سوبسیدهای قراردادی محاسبه و در نهایت 4 الگوی واگذاری رایگان، اجاره مادام­العمر، اجاره به شرط تملیک در پهنههای برنامه پیشنهاد شد. نتایج نشان داده است که یکی از مشکلات موجود در این بخش نبود ساختار تصمیم­سازی و ابزار ‌‌برنامهریزی مناسب است که می­توان ضمن بررسی دقیق و کامل وضعیت موجود، ‌‌راهحل­های همه­جانبه و کل­نگرانه ارائه داد. لذا بر اساس مدل و با استفاده از شاخصهای مورد استفاده، مناطق 2، 6 و 13 کمترین و مناطق 19 و 22 بیشترین پتانسیل توسعه مسکن اقشار کمدرآمد و آسیبپذیر را دارند و در نهایت، مدل بیشترین مساکن را در مناطق 22، 4، 19 و 11 پیشنهاد داد[D1] .

 [D1]در چکیده، نتایج آورده شده

- فرهاد جودی، - رحیم سرور، سیده صدیقه حسنی مهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

عملکرد مدیریت شهری از ابعاد مختلف در توسعه پایدار شهر موثر است. از جنبه های مهم و تاثیرگذار مدیریت شهری، کیفیت زندگی شهروندان در محلات مختلف است. عملکرد مدیریت در بهبود کیفیت زندگی با مشارکت مردم، تامین خدمات، شفاف سازی و... قابل تحقق است. بنابراین در این تحقیق هدف سنجش عملکرد مدیریت شهری بر کیفیت زندگی سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب است. تحقیق از نظر روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی و جز تحقیقات ژرف نگر و کمی است. داده های از دو روش کتابخانه ای و میدانی از طریق ابزار پرسش‌نامه جمع آوری شد. روایی پرسش نامه از طریق جامعه نخبگان(10 نفر) تایید و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 79/0 محاسبه شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در 10 سکونتگاه غیررسمی شهر میاندوآب، 11545 نفر تشکیل داده‌اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 313 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که شاخص مدیریت شهری در سطح معناداری کمتر از 05/0 معنادار است. اختلاف میانگین برابر با 403/1- تایید کرد که شاخص مدیریت شهری برای سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب ضعیف ارزیابی می شود. همچنین مدل رگرسیونی از تاثیرگذاری شاخص مدیریت شهری در بهبود کیفیت زندگی سکونتگاه های غیررسمی با ضریب 901/0 اشاره دارد. متغیر مشارکت با 23 درصد و متغیر نظافت و بهداشت محیط با 11 درصد به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیرگذاری را در بهبود کیفیت زندگی پیش بینی می نمایند. بنابراین وجود یک مدیریت یکپارچه شهری متشکل از مردم و مسوولان با تاکید بر شاخص های مشارکت محور و ساختاری می تواند به بهبود کیفیت زندگی محلات کمک نماید.

سمیه جهان تیغ مند، مصطفی هداوندمیرزایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

توسعه گردشگری طبیعت­ گرایانه وابسته به معرفی و توجه به جذابیت جاذبه­ های گردشگری طبیعی است. در واقع، شناسایی عوامل موثر بر افزایش جذابیت مکان­های اکوتوریستی و ژئوتوریسی از جمله مهم­ترین موضوعات در توسعه گردشگری و طبیعت­گردی یک منطقه است. با توجه به این موضوع، هدف پزوهش حاضر نیز بررسی عوامل موثر بر افزایش جذابیت مکان­های توریستی و ژئوتوریسی در منطقه مورد مطالعه می­باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه و مشاهده می­باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری شهرستان خرم­آباد در استان لرستان می­باشد. در این پژوهش 50 کارشناس و متخصص مرتبط با گردشگری طبیعی به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج  پژوهش گویای آن است که به ترتیب چهار عامل محصولات گردشگری اکوتوریستی و ژئوتوریستی، حفاظت دارایی­های طبیعی، حفط و توسعه زیرساخت­های گردشگری و ایجاد فرصت­هایی رونق گردشگری طبیعت محور مهم­ترین عوامل افزایش جذابیت مکان­های توریستی و ژئوتوریسی می­باشند. همچنین نتایج نشان داد که تقویت زیرساخت­های گردشگری منطقه، سرمایه­گذاری بخش خصوصی در گردشگری و شناخت ظرفیت­های گردشگری طبیعی و جاذبه­های گردشگری وبرنامه­ریزی برای توسعه آن مهم­ترین راهبردهای توسعه گردشگری طبیعی در شهرستان خرم­آباد می­باشند.

دکتر احمد رشیدی نژاد، دکتر مراد کاویانی راد، دکتر افشین متقی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

مجموعه امنیتی، گواه بر مجموعه‌ی واحدی از کشورهاست که فرآیند «امنیت‌سازی» و «ناامن‌سازی» این گروه از کشورها در پیوند فزاینده با یکدیگر است. به عبارتی نگرانی اصلی امنیتی آنها به اندازه‌ای درهمتنیده است که مشکلات امنیتی آنها نمی‌تواند جدای از هم، واکاوی و راهکاریابی شود. بر بنیاد چنین شناسه‏ای «مجموعه‌های هیدورپلیتیک» شامل آن دسته از کشورها است که از نظر «جغرافیایی»، مالک و از نظر «فنی»، استفاده‌کننده بخشی از رودخانه مشترک هستند. کشورهایی که چه بسا مرز جغرافیایی مشترک هم ندارند، اما منابع آبی مشترک (رودها، دریاچه‌ها و آبخوان‌ها)، آنها را در قالب یک منطقه شناسانده، مسائل امنیتی و هیدروپلیتیک هر یک از اعضای آن مترادف با «امنیت ملی» و «امنیت هیدروپلیتیک» سایر کشورهای عضو است. روششناسی حاکم بر پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد، با مبنا قرار دادن حوضه‌های آبریز بین‌النهرین و هیرمند، بر این فرض استوار است که؛ در یک مجموعه هیدروپلیتیک، همان‌گونه که تهدید امنیت آبی هر یک از کشورهای عضو، ممکن است به تهدید امنیت ملی دیگر اعضا بیانجامد، تهدید امنیت ملی هر یک از کشورهای مجموعه، ممکن است موجب تهدید امنیت آبی دیگر اعضا گردد. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه‌ای (کتب، نشریات و اینترنت) گردآوری شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که چگونه با بروز ناامنی در افغانستان (در دوره‌های زمانی مختلف)، امنیت هیدروپلیتیک در بخش‌های از ایران به مخاطره افتاده است. در حوضه بین‌النهرین نیز تغییرات آب و هوایی و نادیده گرفتن امنیت هیدروپلیتیک سوریه از سوی ترکیه (با بستن دریچه سدها) در بروز بحران داخلی سوریه نقش‌آفرین شده، با بازتاب بحران، امنیت سایر کشورهای حوضه از جمله ترکیه، عراق و ایران نیز مورد تهدید قرار گرفته است.
المیرا عظیمی مهرورز، داریوش ستارزاده، لیدا بلیلان، اکبر عبدالله زاده طرف، مهسا فرامرزی اصل،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

چکیده
تأمین فضاهای شهری مناسب، به خصوص فضاهای باز و طبیعی، تأثیر غیرقابل انکاری بر دستیابی به شهرهای سلامت محور و به خصوص تأمین سلامت روان شهروندان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین تاثیر شاخص­های اجتماعی فضاهای عمومی بر سلامت روان شهروندان پذیرفت. این پژوهش ازنظر نوع هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری داده­های تحقیق از روش پیمایش (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ساکنان شهر اردبیل بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. آزمون فرضیه های پژوهش از طریق معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس صورت پذیرفت. به منظور جمع آوری داده­های میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی و روایی آن از طریق آزمون­های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی واگرا مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان در فضاهای عمومی شهر تاثیر مثبت و معناداری دارد. مقدار ضریب مسیر بدست آمده برای تاثیر عامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان برابر با 0/52است به گونه­ای که این عامل قادر است که 0/27 از واریانس متغیر وابسته یعنی سلامت روان شهروندان را پیش بینی نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شاخص­های اجتماعی یعنی امنیت، روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضاهای عمومی شهری بر سلامت روان شهروندان تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین شاخص­های اجتماعی، شاخص امنیت دارای بیشترین ضریب مسیر است.
 
مسلم صیدی شاهیوندی، کمال امیدوار، غلامعلی مظفری، احمد مزیدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

تغییر اقلیم مساله زیست محیطی مهمی است زیرا فرآیندهای ذوب یخچال ها و تراکم برف به تغییر اقلیم حساس هستند. امروزه انواع حس گرهای ماهواره ای از جمله AVHRR,MODIS,GEOS,MERIS برای پایش برف در دسترس اند  و به طور گسترده ای برای بررسی و نوسانات و تغییرات پوشش برفی در سطح جهانی مورد استفاده قرار می گیرند . در این بین سنجنده MODIS به دلیل پوشش فضایی جهانی با دقت مکانی مناسب و پوشش مکرر زمانی در مقیاس های مختلف بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو در تحقیق حاضر از محصولات برف این سنجنده استفاده  گردید. در این بررسی پس از جمع‌آوری آمار و اطلاعات مربوط به روزهای همراه با برف در طول دوره آماری (2018-1989) در سطح سه استان کرمانشاه، ایلام و لرستان با استفاده از داده­های پوشش برف سنجنده مودیس در زاگرس میانی و همچنین فنون سنجش از دوری پردازش شدند و نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در محصولات سنجنده MODIS برای آشکارسازی پوشش برف از شاخص NDSI استفاده شد.بررسی روند تغییرات برف پوش در فصول مختلف با استفاده تصاویر سنجنده مودیس نشان می­دهد که  بیشتر منطقه مورد مطالعه در این زمینه دارای روند کاهشی معنی­دار به ویژه در نواحی مرتفع منطقه مورد مطالعه می باشد و فقط در نواحی غربی و جنوب غربی منطقه مورد مطالعه روند کاهشی مشخصی مشاهده نمی­شود. همچنین بررسی روزهای برف پوشان در طول دوره مورد بررسی حاکی از کاهش برف پوشان  زاگرس میانی است و این تغییرات در سال های اخیر به ویژه نواحی برفگیر منطقه نیز تشدید شده است .همچنین تغییرات در فصل زمستان و مناطق برف­گیر و مرتفع نسبت به فصول دیگر و مناطق دیگر در سطح منطقه مورد مطالعه بیشتر و شدیدتر بوده است.
 
غزال اسدی اسکندر، بهادر زمانی، شهاب کریمی نیا، مریم قاسمی سیچانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

افزایش دما در مراکز شهری به دلیل مصرف بالای انرژی و انتشار گازهای گلخانه‌ای یکی از مسائل شهرهای امروز است. فضاهای باز شهری در اقلیم گرم و خشک، در فصل تابستان این افزایش دما را بیشتر تجربه می‌کنند. هدف از انجام این پژوهش آن است که با تحلیلی یکپارچه رابطه مولفه‌های ریخت شناسانه بافت شهری را با آسایش حرارتی بیان کند. در این مطالعه گونه‌بندی بافت شهری با کمک  شاخص‌های درصد اشغال، نسبت فضای باز، متوسط ارتفاع و تراکم، جهت گیری معابر، سازماندهی معابر و نوع قطعات انجام شد. به منظور بررسی آسایش حرارتی، برداشت میدانی در پنج محله در بافت تاریخی، در پنج روز متوالی در فصل تابستان صورت گرفت. متغیرهای محیطی به کمک دیتالاگر دما، رطوبت، دمای تابشی و بادسنج اندازه‌گیری و  با استفاده از نرم‌افزار انوی‌مت شاخص دمای معادل فیزیولوژیک محاسبه و میزان آسایش در نقاط با ویژگی‌‌های مختلف ریخت‌شناسانه تحلیل شد. نتایج نشان داد بیش از نیمی از داده‌ها در طول روز در فصل گرم در هر پنج محله در شرایط تنش حرارتی بالا قرار دارند. مقایسه محلات با ویژگی‌های متفاوت شکلی نشان داد که دو محله با نسبت فضای باز بالاتر، با وجود تفاوت در جهت‌گیری معابر و نوع قطعات، آسایش حرارتی پایین‌تری در مقایسه با سایر گونه‌ها دارند. محله با سطح اشغال بالاتر و نسبت فضای باز پایین‌تر، متوسط دمای معادل فیزیولوژیک پایین‌تری در مقایسه با سایر گونه‌ها دارد.

دکتر حبیب اله فصیحی، دکتر طاهر پریزادی، خانم ناهید نوری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

هدف این مقاله بررسی مؤلفه­ های طبیعی و کالبدی شهرکوهدشت از نظر آسیب ­پذیری در برابر زمین­لرزه است. کوهدشت شهری با 90 هزاز جمعیت و حدود 540 هکتار مساحت است که در غرب استان لرستان قرار دارد.  داده ­های مورد تحلیل از شیپ ­فایل­های اطلاعاتی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، شیپ­ فایل کاربری اراضی شهری در سال 1399 و شیپ ­فایل­های زمین­ شناسی سازمان زمین ­شناسی و اکتشافات معدنی ایران فراهم آمده و حسب نیاز و بر اساس مشاهدات، عوارضی نیز به آنها افزوده شده است. تحلیل ­ها به کمک سیستم­اطلاعات جغرافیایی و محاسبات آماری از جداول اطلاعاتی و نقشه­ های استخراج شده با استفاده از نرم­ افزار اکسل صورت پذیرفته است. یافته­ های تحقیق دلالت بر این دارند که محدوده مورد مطالعه بر حسب سابقه رخداد زمین ­لرزه، در پهنه­ ای با خطر متوسط قرار گرفته اما فاصله نزدیک آن تا گسل­های فعال، می ­تواند هشداری بر امکان وقوع زمین­ لرزه ­های مخرب باشد. نسبت بالای ساختمان­های غیرمقاوم، تراکم بالای ساختمانی در برخی قسمت­های شهر و وجود دو جایگاه سوخت در میانه بافت­های مسکونی، مهم­ ترین مؤلفه­ های آسیب ­زا بوده و در مقابل وسعت فضاهای باز، نسبت بالای مساکن حیاط ­دار، تراکم کم جمعیت و نفوذ­پذیری بافت از نقاط قوت مهم در این زمینه به ­شمار می­ روند. پهنه مرکزی شهر که خاستگاه اولیه تکوین شهر است از بقیه قسمت­های شهر آسیب­ پذیرتر است و به دلیل وجود بازار و کانون­های حیاتی شهر در این قسمت، عطف توجه در برنامه­ ریزی ­های آتی را ضروری می­ نماید. 
سید کمیل صالحی، حبیبه نبی زاده، امینه انجم شعاع،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر افزایش جذابیت مقاصد گردشگری در شهر تهران می­باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده­ ها پرسش­نامه و مصاحبه می­باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری می­باشد که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه­گیری تصادفی ساده، 210 کارشناس حوزه گردشگری به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تحلیل داده­ها از آزمون­های توصیفی و آزمون رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج  پژوهش گویای آن است که از بین 210 فعال در حوزه گردشگری شهر تهران، 91 نفر، معادل 43/3 درصد باور داشتند که جذابیت مقاصد گردشگری شهر تهران در سطح بالا، 29 درصد باور داشتند که سطح جذابیت در سطح مناسب و تنها 27 درصد معتقد بودند که سطح جذابیت مقاصد گردشگری شهر تهران در سطح پایینی قرار دارد. نتایج در زمینه عوامل موثر بر افزایش جذابیت مقاصد با توجه به توسعه گردشگری نیز نشان داد که از بین 4 عامل در نظر گرفته شده، به ترتیب عوامل 1) فرصت­های تجاری نوآورانه با ضریب تاثیر (0/613)، 2) دارایی های طبیعی/ فرهنگی و تاریخی شهر با ضریب تاثیر (0/577)، 3) توسعه زیرساخت­های گردشگری با ضریب تاثیر (0/497) و 4) عامل توسعه شهری با ضریب تاثیر (0/473) بیشترین اثرات را بر افزایش جذابیت مقاصد با توجه به توسعه گردشگری در شهر تهران داشته­اند.

شهرام امامقلی، غلامرضا جانبازقبادی، پرویز رضایی، صدرالدین متولی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

دما از عناصر اساسی اقلیم است لذا تغییرات ناگهانی یا کوتاه­مدت و دراز مدت آن می­تواند ساختار آب­و­هوای هر محلی را دگرگون سازد. موج­های گرمایی شدید از مهم­ترین بلایای آب و هوایی بوده که تأثیرات گسترده­ای بر فعالیت­های مختلف انسانی دارند وزمانی که از شدت و فراوانی بالایی برخوردار شوند، می­توانند معضلات عمده­ای تولید نمایند. در این پژوهش برای بررسی روند سری زمانی فراوانی 49ساله (2019-1970) رخدادهای امواج گرم شهر تهران از دو نمایه روزهای گرم و امواج گرم (روزهای گرم با تداوم 2 روز و بیشتر) از آماره ناپارامتریک تحلیل روند Sens استفاده شده که نتایج آن در همه ایستگاه­ها بیانگر وجود یک روند افزایشی هم در تعداد روزهای گرم شهر تهران و هم در فراوانی رخدادهای امواج گرم در 5 ایستگاه سطح شهر تهران بوده است. در این پژوهش دو موج گرم در شهر تهران شناسایی شد که موج اول در سال 2010 بخش وسیعی از نواحی مرکزی و غربی کشور را در بر گرفته اشت و موج دوم در سال 2013 بود که در همه ایستگاه­های تهران و حتی بسیاری از استان­های کشور ثبت شده است. نتایج تحلیل توزیع فضایی دمای موج گرم در سطح بلوک های آماری شهر تهران بیانگر آن بود که عموما مناطق مرکزی شهر تهران شامل مناطق6، 7، 8، 10،11، 12، 14، 15، 4، 7، و 19  به صورت معنی داری درگیر دماهای بحرانی ناشی از حاکمیت موج گرم بوده است در حالی که بخش های شمالی شهر تهران تحت تاثیر شدتهای پایینتر موج گرم بوده است.
آقای ابراهیم بیرانوند، دکتر امیر گندمکار، دکتر علیرضا عباسی، دکتر مرتضی خداقلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

رخداد بارش سیل‌آسای فروردین 1398 در استان لرستان نمونه‌ای بارز از بارش‌های حدی بود که خسارات بسیار سنگینی به زیرساخت‌های کشاورزی، شهری، حمل‌ونقل و ارتباطات برجای گذاشت. هدف این پژوهش بررسی و آشکارسازی ارتباط بین ساختار فیزیکی ابرهای مولد دو موج بارش سنگین فروردین 1398 در حوضه آبریز دورود بروجرد است. در این راستا ویژگی های آماری دو موج بارشی 25 مارس و 1 آوریل  2019 مورد تحلیل قرار گرفت. ویژگی های ابرناکی ابرهای مولد این دو موج بارش سنگین، با استفاده از محصول ابرسنجنده مادیس یعنی محصول MOD06، بررسی شد. 4 فاکتور میکروفیزیکی ابرهای مولد این دو موج بارش سنگین در سطح حوضه دورود-بروجرد، شامل دمای قله ابر(CTT)، فشار قله ابر(CTO) ضخامت اپتیکال ابر (COT)  و نسبت ابرناکی(CF)، مورد بررسی قرار گرفت، تحلیل آماری این دو موج بارش سنگین نشان داد که در موج اول بارش سنگین یعنی موج 25 مارس 2019، (5 فروردین 1398) 15 درصد از کل بارش سالانه منطقه و در موج دوم  یعنی موج 1 آوریل 2019 (12 فروردین 1398) 20 درصد از کل مجموع بارش متوسط سالانه منطقه، در این دو روز ثبت شد. نتایج حاصل از تحلیل ساختار میکروفیزیکی ابرهای مولد این دو موج بارش با استفاده از داده های محصول ابر سنجنده MODSI، بیانگر آن بود که 4 فاکتور میکروفیزیکی ابر مذکور همبستگی فضایی معنی داری با مقادیر بارش ثبت شده این دو موج بارش سنگین نشان دادند. دو فاکتور دما و فشار قله ابر که به نوعی گسترش عمودی ابرهای سطح محدوده را نشان میدهد، ارتباط معکوس معنی داری با مقادیر بارش سطح حوضه نشان دادند، در حالی که دو فاکتور نسبت ابرناکی و ضخامت اپتیکال ابرناکی همبستگی فضایی مستقیم و معنی داری با مقادیر بارش ثبت شده نشان دادند
علی اکبر جعفرلو، منیره غفران، سحر نظری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

با توجه به چالش­های اخیر مناطق شهری و روستایی کشور، در سال­های پیش­رو، مناطق شهری و روستایی ایران با عدم قطعیت­ها و مسائل کلانی روبرو خواهند شد. آمایش سرزمین و رفع چالش­های مسائل کلان شهری و روستایی کشور در آینده نیازمند شناسایی این مسائل و برنامه­ریزی برای رفع و یا کاهش اثرت آن است. لذا در این پژوهش با استفاده از رویکرد آینده­پژوهی که دارای رویکردی کیفی- توصیفی است، به بررسی هدف تحقیق پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق و مطالعات کتابخانه­ای و همچنین به کمک نظرات 70 کارشناس در زمینه­های مختلف تحصیلی، ابتدا مسائل کلان توسعه شهری و روستایی و آمایش سرزمین در افق ایران 1420 شناسایی شدند. در ادامه با روش تحلیل کیفی و نظر کارشناسان امر سناریوهای استراتژیک کشور برای رفع چالش­های آمایش کشور در افق 1420 ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که آمایش کشور در افق ایران 1420 با اختلالات ناگهانی پیش­بینی نشده و افزایش عدم اطمینان در کنار تغییرات دگرگون کننده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی، جمعیتی، ژئوپولتیک، تغییرات اقلیمی، فضای مجازی، افزایش نابرابری­ها و تهدیدهای پیش­بینی شده و نشده­ای روبرو خواهد بود. در این راستا 20 سناریوی آینده­نگر برای رفع مسائل کلان ارائه شده در پژوهش تدوین و طراحی شد که این سناریوها به منظور به چالش کشیدن مفروضات فعلی و طرح سوالات مهم برای آینده آمایش کشور ارائه و طراحی شده­اند. این سناریوها تعدادی ملاحظات استراتژیک را برای چگونگی آماده سازی آمایش کشور برای پاسخگویی به نیازهای در حال توسعه جامعه شهری و روستایی در افق آمایش کشور 1420 در مواجهه با آینده­ای بسیار پویا و نامشخص نشان می­دهد.
 
مصطفی کرمپور، یگانه خاموشیان صحنه، زهره ابراهیمی، حامد حیدری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

بارش‌های سنگین و فراگیر که گاها با بالا بردن دبی جریانات سطحی منجر به  آب‌گرفتگی و حتی سیلاب در نواحی کشاورزی و مسکونی شهری و روستایی به‌ویژه در حاشیه رودخانه‌ها می‌شوند، لذا با آگاهی از سازوکار نقل‌وانتقال و شار بخار آب در اتمسفر ایران، و آشکارسازی ارتباط بین بارش‌های سنگین و وجود رودخانه جوی در این مناطق، ارائه نمود در این پژوهش برای کشور ایران و اطراف به بررسی رودخانه‌های اتمسفری ازنظر منبع شکل‌گیری و ارتباط و همبستگی آن‌ها با شاخص NAO پرداخته شد. در این راستا از  داده‌هایVwind, Function wind, NAO, ,wind Shum,Meridonal wind  طی سالهای 1994 تا 2019 استفاده گردید. نتایج نشان داد که در طول دوره‌ی مطالعه رودخانه‌های اتمسفری  ازنظر طول و عرض جغرافیایی جابجایی داشته و به عرضه‌ای پایین‌تر به سمت نیمه‌ی جنوبی ایران کشیده شده‌اند. بین شاخص NAO و جریانات نصف‌النهاری در سطوح بالاتر از 600 هکتوپاسکال همبستگی بالایی داشت همچنین سیگمای 0.2101  نشان داد که همبستگی بالایی با NAO در منطقه‌ی رخداد رودخانه‌های اتمسفری وارد به جو ایران وجود دارد، مراکز پرفشار در جهت‌دهی رودخانه‌های اتمسفری نقش مهمی دارند رودخانه‌های اتمسفری نمی‌توانند از مراکز فشار عبور کنند و معمولاً در مرز بیرونی این مراکز در نیمکره‌ی شمالی انحنای نصف­النهاری پیدا می‌کنند و سبب جهت‌دهی جنوبغربی-شمالشرقی آن‌ها می‌شوند. منبع رطوبتی اصلی رودخانه‌های اتمسفری وارد به ایران و کشورهای اطراف، اقیانوس اطلس می‌باشد که از سمت پهنه‌های آبی مانند دریای سرخ،دریای عمان ، اقیانوس هند و خلیج‌فارس تقویت می‌شود.
 
ابوالفضل مشکینی، محمدرضا بهرامی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

چکیده :
 در ایجاد فضای شهری، همیشه تبادل نظر در مورد اینکه فضا در حال حاضر چیست و چگونه باید وجود داشته باشد، توسط کسانی که در آن مکان زندگی می کنند، وجود دارد. بنابراین بهبود در واقعیت خشن آن در برخی از افکار آنها در قالب یک تغییر فیزیکی در محیط فعلی تحقق می یابد. - و بازآفرینی شهری یکی از این اشکال است. با توجه به افزایش تعداد پروژه های بازآفرینی شهری در دهه های اخیر لزوم توجه به ابعاد اجتماعی در آن بسیار حائز اهمیت می باشد.بر این اساس سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیل های اجتماعی محله،مفهومی است که در بازآفرینی اهمیتی ویژه یافته است .بنابراین با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش به تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری پرداخته است. روش پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی-تحلیلی و هدف اصلی این پژوهش تحلیل میزان نقش سرمایۀ اجتماعی در بازآفرینی محله اسلام آباد کرج نزد ساکنان محله می باشد.در این راستا گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیزپیمایشی، مبتنی بر پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق را افراد بالای 15 سال ساکن محله بالغ بر 25هزار نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده تشکیل داده اند، لذا از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 410 نفر انتخاب شد جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه از نرم افزار spss  استفاده شد. که نتایج بیانگر رابطه همبستگی قوی بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری در محله اسلام آباد کرج بود. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری لزوم توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ و ارتقای آن در راستای تضمین موفقیت آمیز بازآفرینی شهری در فضای محله اسلام آباد کرج را افزایش می دهد.

- محمد رضا قربانی پارام، - پویان شهابیان، - وحید دینارانی، - روناک نجفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

کیفیت محیط شهری از شاخص های مهم توسعه هر شهر محسوب می شود. در این زمینه نوع الگوی قابل استفاده در شهرها می تواند تاثیرگذاری زیادی داشته باشد که شهرسازی بیوفیلیک با توجه به ارتباط و محوریت آن با طبیعت، از مهمترین این الگوها است. هدف این تحقیق تببین معیارهای کیفیت محیط شهر تهران با توجه به مولفه های شهرسازی بیوفیلیک است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق روش پیمایشی است. ابزار تحقیق پرسش نامه بوده که روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را نیز کارشناسان و متخصصان شهری اعم از دانشگاهیان و کارشناسان شهر تهران تشکیل داده اند .با توجه به نبود آمار در این زمینه، محدودیت های کرونایی و هزینه ای، تعداد 120 کارشناس به عنوان حجم نمونه تعیین شد. نتیجه تحقیق نشان داد که شاخص های ساختاری-کارکردی، محتوایی و کالبدی-فضایی کیفیت محیط شهری تهران بر اساس شهرسازی بیوفیلیک در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی میانگین و جهت معناداری بیانگر ضعیف بودن این شاخص ها و  عدم توجه به شهرسازی بیوفیلیک در برنامه ریزی این شهر است. همچنین نتایج مدلسازی معادلات ساختاری تایید نمود که شاخص های ساختاری-کارکردی، محتوایی و کالبدی-فضایی شهرسازی بیوفیلیک می تواند در ارتقاء کیفیت محیط شهری تهران موثر باشد که بیشترین تاثیرگذاری و تببین نیز مربوط به شاخص ساختاری کارکردی با تبیین 34/0 بوده است. بنابراین شهرسازی بیوفیلیک در الگوی برنامه ریزی شهر تهران مورد تاکید نبوده است اما نتایج از تاثیرگذاری آنها در بهبود کیفیت محیط این شهر در صورت استفاده اشاره دارد.  
 

صفحه 2 از 33     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb