جستجو در مقالات منتشر شده


73 نتیجه برای اجتماعی

سمیه لطیفی، حشمت اله سعدی، حسین شعبانعلی فمی، سید محسن مشرف،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده

تعاونی­های فرش دستباف روستایی با هدف حمایت از قشر محروم و مولد قالیباف کشور و سازماندهی آن­ها در قالب نظام تعاون به منظور دستیابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی در این هنر و صنعت ملی تشکیل شده­اند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش این تعاونی­ها در بهبود وضعیت اقتصادی - اجتماعی قالیبافان استان همدان است. جامعه آماری تحقیق را اعضاء تعاونی­های فرش دستباف استان همدان تشکیل می­دهند که بر اساس فرمول کوکران 214 نفر از آن­ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین با توجه به هدف تحقیق به تعداد برابر (214n=) از قالیبافان غیر عضو تعاونی­ها جهت مقایسه وضعیت اقتصادی- اجتماعی دو گروه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت انتساب متناسب طبقه­ای و در مرحله بعد به صورت تصادفی بوده است. مهمترین ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 81/0 برآورد شد. نتایج نشان داد که بین قالیبافان عضو و غیر عضو تعاونی­ها به لحاظ میزان تولید، درآمد حاصل از قالیبافی، دسترسی به وام و تسهیلات قالیبافی، دسترسی به مواد اولیه و ابزار قالیبافی، میزان تعامل اجتماعی، میزان آگاهی اجتماعی و دانش و آگاهی تخصصی قالیبافی تفاوت معنی­دار در سطح یک درصد وجود دارد. به طوری که قالیبافان عضو تعاونی از وضعیت بهتری در مقایسه با قالیبافان غیر عضو برخوردار بوده­اند. همچنین نتایج نشان داد بین عضویت در تعاونی و برخورداری از خدمات بیمه، دریافت وام و تسهیلات قالیبافی و شرکت در دوره­های آموزشی رابطه معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. در مجموع می­توان گفت تعاونی­های فرش دستباف روستایی استان همدان نقش مؤثری در بهبود وضعیت اقتصادی - اجتماعی قالیبافان استان داشته­اند.
وکیل حیدری ساربان،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده

اندیشمندان برنامه ریزی اعتقاد دارند، برنامه ریزی ها باید همسو با بهبود کیفیت زندگی باشند. از طرفی بهبود کیفیت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به همراه داشته باشد. در این راستا، نواحی روستایی، از فضاهای نیازمند مطالعات مرتبط با کیفیت زندگی محسوب می شوند. این مطالعات باید زمینه های مرتبط با کیفیت زندگی روستایی را، کاهش محرومیت جغرافیایی و دسترسی به نیازهای اساسی زندگی را در بر گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح کیفیت زندگی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان مشگین شهر می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 185 نفر از روستاییان شهرستان مشگین شهر جمع آوری گردیده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی پرسش نامه تحقیق 83/0 بدست آمد و داده های بدست آمده با استفاده از  تکنیک  تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر؛ دهستان صلوات و نقدی از حیث کیفیت زندگی در رده اول و دوم و دهستان قره سو در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است
مرتضی مهرعلی تبار فیروزجایی، حسن افراخته، اصغر عزیزی،
دوره 14، شماره 34 - ( 9-1393 )
چکیده

بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر توسعه نواحی روستایی هدف اصلی این تحقیق بوده است. منطقه مورد مطالعه تحقیق دهستان چهاردانگه جزء استان البرز و از توابع شهرستان ساوجبلاغ بوده است. جامعه نمونه از طریق مدل کوکران و برابر 38 خانوار معین شده است. داده­های مورد نیاز تحقیق بر اساس مطالعه میدانی و برخی اسناد جمع آوری شده است. برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ (75/0) و برای تعیین روایی از نظرات کارشناسان استفاده گردیده است. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری نظیر آزمون تی، رگرسیون و مدل شبکه عصبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که رابطه معناداری بین سطح سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی وجود دارد که در آن  مولفه­های مشارکت، آگاهی و اعتماد عوامل تعیین کننده هستند. نتایج مدل شبکه عصبی نشان دهنده این است که متغیرهای مشارکت، اعتماد و آگاهی بیشترین تاثیر را در روند توسعه دارند، در حالی که نقش انسجام اجتماعی و شبکه اجتماعی محدودتر می­باشد
محمودرضا میرلطفی، میثم بندانی، مهدی نادریان فر،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده

خشکسالی­های پیاپی در دوره‌های اخیر و کاهش فعالیت­های کشاورزی، باعث گردیده که مبادلات تجاری (رسمی و غیر رسمی) مرزنشینان سیستان نسبت به گذشته پر رنگ­تر گردد. بر این اساس بخش قابل توجهی از درآمدهای ساکنین منطقه و روستاییان به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مرز تأمین می­گردید. اما با احداث دیوار بتنی در حاشیه مرز سیستان و افغانستان این فعالیت­ها دچار چالش شده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثرات اقتصادی- اجتماعی احداث دیوار مرزی، بر مناطق روستایی سیستان می­باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی، مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه­ای، بررسی­های میدانی و تکمیل پرسش­نامه بوده است. حجم جامعه نمونه 384 سرپرست خانوار در 40 روستا بوده که بر حسب فاصله از مرز و با روش تخصیص متناسب به صورت تصادفی بدست آمده است. نتایج تحقیق نشان می­دهد گرچه احداث دیوار در حاشیه مرز پیامدهای اقتصادی و اجتماعی منفی از قبیل کاهش درآمد و مهاجرت روستاییان را موجب شده است، اما اثرات مثبتی همچون کاهش قاچاق سوخت و کالا را نیز درپی داشته است.  
مهرشاد طولابی نژاد، حسین فراهانی،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

شبکه های ارتباطی به ویژه راه ها به عنوان عناصر پیونددهنده میان سکونتگاه ها در تبادل جریانات بین نقاط شهری و روستایی و همچنین توسعه روستایی نقش قابل توجهی دارند. هدف از این مقاله بررسی اثرات احداث آزاد راهها و گسترش حمل و نقل بر توسعه پایدار روستایی در دهستان میانکوه شرقی می­باشد که با استفاده از روش میدانی (پرسشنامه) به بررسی احداث آزاد راه بر چگونگی توسعه روستاهای همجوار در این دهستان پرداخته شده است. در این پژوهش ضمن مشخص نمودن جامعه آماری (514 خانوار)، تعداد 103 خانوار با استفاده از فرمول کُوکران (تعداد 12 روستا) بعنوان نمونه انتخاب شد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده براساس آزمون های برازش رگرسیونی، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر نشان می­دهد که بیشترین اثرکلی احداث آزاد راه مربوط به بعد زیست محیطی با میزان (591/0) می باشد بطوری که، آلودگی منابع آب و خاک در نواحی روستایی افزایش پیدا کرده است، استفاده از کود ها و آفت کش ها رایج شده است، میزان تخریب منابع آبی از جمله چشمه ها و کانال های آبی در محدوده روستا افزایش یافته و همچنین مراتع، جنگل ها و زمین های حاصلخیز به کارهای ساختمانی و ساخت ساز اختصاص یافته است و بعد کالبدی با میزان (058/0) دارای کمترین اثر کلی در توسعه پایدار روستایی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
محمود قدیری، صغری شهربابکی،
دوره 16، شماره 40 - ( 1-1395 )
چکیده

در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، هر ساله مخاطرات طبیعی خسارات جانی و مالی عمده‌ای در سکونتگاه‌ها بر جای می‌گذارند. در این ارتباط، بحران بم قابل ذکر است که در دی‌ماه 1382 خسارات گسترده‌ای به بار آورد. با گذشت 12 سال از این بحران و بازسازی پس از آن، ارزیابی کیفیت بازسازی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا بر اساس مسأله چگونگی کیفیت محیط مسکونی بازسازی شده­ی شهر بم و با توجه به مبانی نظری موجود، هدف این مقاله، تحلیل تفاوت کیفیت کالبدی محیط مسکونی بازسازی شده محلات شهر بم و در ادامه تحلیل رابطه آن با وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانوارهای محلات مختلف می‌باشد. در این ارتباط، کیفیت کالبدی محیط مسکونی از طریق روش شاخص‌سازی، تکنیک‌های AHP و SAW تعریف عملیاتی شد. داده‌های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و روش نمونه‌گیری خوشه‌ای، و از 311 خانوار نمونه (بر حسب روش کوکران) بدست آمد و از طریق روش‌های همبستگی پیرسون و اسپیرمن، واریانس یکطرفه و آزمون توکی تحلیل شد. نتایج نشان داد که کیفیت کالبدی محیط مسکونی خانوارهای محلات مختلف متفاوت است و با متغیرهای شغل، درآمد و تحصیلات دارای رابطه­ی معنادار می‌باشد. نتیجه اینکه کیفیت بازسازی تحت تأثیر قشر و طبقه اجتماعی قرار دارد. آنچه که نیازمند راهکارهای درخور است.


جلیل محمدی، علیرضا محمدی،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده

سرمایه اجتماعی با شامل شدن ارزش‌هایی چون اعتماد و مشارکت و همبستگی در پهنه سکونتی، مفهومی است که در فرآیند نوسازی شهری در دهه‌های اخیر اهمیتی ویژه یافته است. هدف این پژوهش سنجش میزان سرمایه اجتماعی و بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی با الگوی مداخلات کالبدی و انگیزه تداوم سکونت از یک سو و نوع و میزان رابطۀ میان سرمایه اجتماعی با افزایش مشارکت و سرعت در اجرای طرح‌های نوسازی شهری می باشد. این تحقیق به شیوه پیمایشی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی انجام شده است. ابزار سنجش در این تحقیق پرسش‌نامه می باشد. با استفاده از منابع کتابخانه‌ای به طرح مبانی نظری اقدام شده است. جامعه آماری کلیۀ ساکنان(سرپرستان خانوار) بافت فرسودۀ شهر زنجان به تعداد 46150 نفر است. نمونه‌گیری با روش چندمرحله‌ای و تصادفی انجام شده و تعداد نمونه با فرمول کوکران 330 نفر انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داد که ساکنان بافت فرسودۀ شهر زنجان دارای میزان سرمایۀ اجتماعی بالاتر از حد متوسط، تقریباً در همه مؤلفه‌های آن هستند. همچنین معناداری بالای رابطۀ میان متغیرهای سرمایه اجتماعی، با نوسازی بافت فرسوده شهری را نشان می دهد. هنوز ساکنان بنا به عوامل مختلف از جمله: بی اعتمادی به بدنه مدیریت شهری، عدم تقویت و برنامه ریزی بر روی متغیرهای تأثیرگذار مورد نیاز  با تردید و دودلی به مسئلۀ نوسازی و بهسازی بافت‌های فرسوده شهری می‌نگرند. که لزوم برنامه‌ریزی در این حیطه را گوشزد می‌نماید.


میثم رضائی، زهرا خدائی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده

نهاد اجتماعی عبارت است از نظام سازمان یافته‌ای از روابط اجتماعی که متضمن ارزش­ها و رویه‌های عمومی معینی  است و نیازهای اساسی خاصی از جامعه را برآورده می‌سازد. در همین ارتباط مقاله حاضر در نظر دارد که به ویژگی های نهاد اجتماعی محله محور از دید شهروندان بپردازد و همچنین  موانع و محدودیت­ها را در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور شناسایی کرده و مقدار همبستگی آن ها را با یکدیگر در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند. در این پژوهش با در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی به عنوان محور کلیدی در تحقق ایجاد نهادهای اجتماعی به بررسی دو مولفه اصلی آن یعنی مشارکت اجتماعی و  اعتماد اجتماعی پرداخته شده است. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی   و پیمایشی است که در نمونه موردی شهر فردوسیه و به تفکیک محلات پیاده شده است. ابزار گرداوری اطلاعات مصاحبه و استفاده از پرسشنامه است که نرمال بودن متغیرها با آزمون کولموگراف- اسمیرنف مشخص گردیده است. درتحلیل نتایج نیز از نرم افزار  SPSS استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان مشارکت، اعتماد و موانع و محدودیت های موجود و ویژگی ها از دید شهروندان در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه ارتباط معناداری وجود دارد به نحوی که مشارکت و اعتماد و وجود نیروی انسانی مجرب از دید شهروندان از اهمیت بالاتری در ویژگی های ایجاد نهاد اجتماعی در شهر فردوسیه برخوردار است و از طرف دیگر موانع و محدودیت هایی نظیر عدم هماهنگی میان بخش ها و نهادها و عدم توجه به مفهوم شهر با دید انسان محور بودن دارای بیشترین نظر از دید شهروندان در محدودیت های ایجاد نهاد اجتماعی محله محور می باشد.

محمودرضا میرلطفی، معصومه کمان باز،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده

چکیده
پژوهش حاضر، شناسایی رابطه بازارهای جاده­ای با پایداری اقتصادی- اجتماعی روستاهای منطقه سیستان بوده و روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای- میدانی (پرسشنامه) است و برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون آماری نرم‌افزار SPSS و جهت تهیه نقشه‌ها از نرم‌افزار GIS استفاده شده است جامعه آماری تحقیق را کلیه روستاهای نزدیک بازارهای جاده‌ای تشکیل می‌دهد که تعداد 3622 خانوار  از 34 روستا را دربر می گیرد. برای آزمون فرضیات از آزمون من ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که بین میزان پایداری اقتصادی روستاهای نزدیک و دور از بازارهای جاده ای تفاوت معنادار و میزان پایداری اجتماعی عدم تفاوت معنادار وجود دارد، در واقع؛ نتایج بررسی دو گروه از روستاهای نزدیک و دور از بازارهای جاده‌ای که دارای شرایط محیطی یکسان بوده‌اند، نشانگر آن است که روستاهای نزدیک به بازارهای جاده‌ای با میانگین 91/2 و94/2 دارای سطح پایداری بالاتری در ابعاد اقتصادی و اجتماعی بوده و به طور کلی 70 درصد روستاهای نمونه نزدیک جاده دارای پایداری مطلوبی هستند.
 
 

مجید یاسوری، سیده فاطمه امامی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین فقر در دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و به کار­گیری مدل­سازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از فقر در این دهستان با استفاده از نرم­افزار لیزرل اقدام گردیده است. جامعه­ آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، که بر اساس نتایج سرشماری سال1390 تعداد روستاهای این بخش7 روستا و تعداد خانوار، 4233 خانوار می­باشد. برای تعیین حجم نمونه سرپرستان خانوار ساکن در نقاط روستایی دهستان سراوان از جدول مورگان استفاده شد و در نهایت تعداد حجم نمونه سرپرستان، 351پرسشنامه تعیین گردید که جهت نتیجه­گیری بهتر پرسشنامه­ها به370 عدد افزایش پیدا کرد. نتایج حاصل از آزمون Tتک نمونه­ای نشان می­دهد که شاخص اجتماعی و سیاسی در شرایط خوب قرار دارند. با این حال مقدار T بعد اقتصادی در شرایط فقیر قرار گرفته است. عمده­ترین دلیل فقیر بودن این شاخص را می­توان در عدم مصرف کافی میوه و سبزیجات در برنامه غذایی خانوار، عدم مناسب بودن فضای مسکن برای کودکان و آسیب پذیری واحدهای مسکونی در برابر حوادث و زلزله و فروش محصولات به صورت غیر مستقیم و با واسطه به شمار آورد که موجب شده پاسخگویان نمرات پایینی را برای این شاخص در نظر بگیرند. با توجه به یافته­ها بار عاملی کلیه گویه­ها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مورد تأیید است.
 


سجاد فردوسی، نجمه نظری مزیدی، مهدی مودودی ارخودی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده

این تحقیق با هدف برآورد شاخص باقیمانده ظرفیت تحمل جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری تدوین یافته است. روش تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت جمع آوری داده های اولیه از مشاهده میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه متخصصان مرتبط با موضوع تحقیق و اهالی شهر شاهرود می باشد. حجم نمونه مورد بررسی جهت توزیع پرسشنامه جامعه میزبان 125 نفر (65 نفر ساکنین، 41 نفر صاحبان کسب‌وکار گردشگری، 19 نفر مسئولین) در نظر گرفته شد. در این راستا به منظور نظرسنجی از متخصصان نیز تعداد 20 پرسشنامه استفاده شد. روش تعیین ظرفیت تحمل جامعه میزبان در این تحقیق از سیستم ارزیابی زیست‌محیطی باتل (BEES) اقتباس شده که در ارزیابی اثرات زیست‌محیطی (EIA) و حدود تغییرات قابل قبول (LAC) استفاده می شود. نتایج بیان می دارد که شاخص باقیمانده ظرفیت تحمل جامعه میزبان برابر با 42/6 درصد محاسبه شده است. همچنین بر اساس طبقه بندی بارومتر پایداری پرسکات آلن، و با توجه به پارامتر حاصل شده (0/426)، ظرفیت تحمل جامعه میزبان با قرارگیری در طبقه 0/60 -0/41 از وضعیت متوسط برخوردار می باشد. بنابراین این طور برداشت می شود که جامعه میزبان نسبت به گردشگری، نگرش متعادلی دارد و مخالف توسعه آن نمی باشد. درنتیجه ضروری است در راستای استفاده از پتانسیل های موجود در جهت توسعه پایدار گردشگری، برنامه ریزی های لازم به منظور جذب گردشگران بیشتر به این منطقه در دستور کار مدیران و متولیان گردشگری قرار گیرد.

معصومه درمانی، محمد نهتانی، هایده ارا، علی گلکاریان، سلمان شریف آذری،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده

فرآیند­های فرسایش و انتقال رسوب در رودخانه یکی از مهمترین و پیچیده­ترین موضوعات مهندسی رودخانه می­باشد. این فرایند اثرات ویژه­ای روی شاخص­های کیفی آب، کنش کف بستر و تخریب کناره­های رودخانه داشته و همچنین خسارت زیادی به طرح­های عمرانی وارد می­کنند. عدم تداوم نمونه ­برداری و اندازه­گیری رسوب در بسیاری از ایستگاه­های موجود و همچنین نبود آمار دقیقی از میزان رسوب در بسیاری از رودخانه­های کشور از یک سو و اختلاف شرایط آب و هوایی، هیدرولوژیکی و توپوگرافی از سوی دیگر تهیه و واسنجی مدل­های فرسایش و رسوب در نقاط مختلف را با مشکل مواجه ساخته است و نیاز به سرمایه مالی، زمانی دارد، اما الگوریتم بهینه­سازی تکاملی قادر به حل این مشکلات نسبت به روش ریاضی و تجربی است. هدف از انجام تحقیق حاضر تعیین بهترین الگوریتم تکاملی است با انتخاب الگوریتم بهینه ­سازی عنکبوت می­توان دست به آموزش جدید زده و بهترین الگوی تکاملی را برای ایستگاه هیدرومتری و باران سنجی حوزه آبخیز کارده تعیین کرد و کارآیی شبکه پرسپترون و الگوریتم تکاملی حوزه آبخیز سد کارده برای دوره آماری 24 ساله را بررسی کرد. در خاتمه نتایج ثابت کرد الگوریتم بهینه­سازی عنکبوت اجتماعی نتایج بهتری در پیش­بینی بارمعلق حوزه آبخیز کارده دارد.


محمد هادی ستاوند، فاضل حاجی زاده، حسین یغفوری،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است؛ لذا بی­عدالتی در نحوه­ی توزیع آن، بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی­ گزینی طبقاتی مناطق شهر تأثیر می­گذارد و مدیریت شهری را با چالش­ های جدی روبه­ رو می­ کند. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش، واکاوی فضایی مناطق شهری شیراز از منظر عدالت اجتماعی با تأکید بر خدمات عمومی می­ باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و نوع آن کاربردی است. در گردآوری داده ­ها از روش­ های کتاب خانه­ ای و میدانی استفاده شده شده است. جامعه آماری پژوهش مناطق ده­گانه شهر شیراز است که با توجه به 10 شاخص کلی و 49 مؤلفه تعیین­ کننده خدمات عمومی ارزیابی شده است. برای تحلیل و رتبه­ بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی، از مدل­ های تاپسیس فازی، ویکور و Waspas برای رسیدن به یک نتیجه واحد از تحلیل داده­ ها در مدل­های مختلف، از روش تلفیقی میانگین رتبه­ ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این روش، حاکی از آن است که مناطق 1، 2 و 4 در رتبه اول برخورداری، مناطق 3، 6 و 7 در رده نیمه برخوردار، مناطق 8 و 10 برخورداری کم و مناطق 5 و 9 در رده فقدان برخورداری قرار گرفته­اند. بنابراین یافته­ های این پژوهش نشان می­دهد که توزیع خدمات عمومی در مناطق شهر شیراز با دیدگاه عدالت اجتماعی انطباق ندارد. بدین ­ترتیب اختصاص کاربری­ ها و خدمات شهری موردنیاز مناطق به ویژه در مناطق توسعه­ نیافته و یا کمترتوسعه ­یافته کلانشهر شیراز جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و رضایت مندی آنها در جهت کاهش نابرابری­ های فضایی و اجتماعی ضروری می­ نماید. در پایان این نوشتار، راهبردهایی متناسب با یافته ­های پژوهش ارائه گردیده است.

حسن محمودزاده، سودابه پناهی، مهدی هریسچیان،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف این پژوهش انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایش سرزمین در شهرستان همدان با روش چند هدفه تخصیص زمین است. روش چندهدفه تخصیص زمین، انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایشی بر اساس مفهوم سطوح ایده­ال می‌باشد که  در منطقه مورد مطالعه با سه بعد اکولوژیکی، اقتصادی اجتماعی و راهبردی انجام شد. کاربری‌های مورد بررسی  تحقیق شامل کاربری کشاورزی (آبی- دیم)، کاربری مرتع‌داری و کاربری شهری است که مساحت کاربری‌های مدنظر بر اساس بیشترین وزن متغیرهای مستقل تخصیص داده شد. در ادامه نقشه­ی تناسب اراضی حاصل از عملیات MCE به ازای هر کاربری تهیه شد و مساحت تناسب کاربری های به‌دست‌آمده از این نقشه­ ها محاسبه گردید که نتیجه اش بدین صورت بدست آمد: کاربری کشاورزی آبی در منطقه176/601 هکتار،کشاورزی دیم معادل 961/193، تناسب شهری 762/984و تناسب کاربری مرتع‌داری معادل 960/552هکتار به دست آمد که معیار مهمی برای تعیین مساحت جهت اجرایMOLA می­باشد. در مرحله‌ی بعد نوبت به اجرای ماژول MOLA برای حل تعارض میان کاربری‌ها رسید. نتایج MOLA نشان داد که به‌طور متوسط در سه بعد مورد بررسی، بیشترین مساحت مختص به کشاورزی دیم به میزان 364/4هکتار می­باشد که معادل 32درصد از مساحت کاربریهای مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه است و بیشترین وزن به‌طور متوسط به کاربری کشاورزی آبی به میزان 0/4اختصاص دارد.  این نتایج بر اساس پنج فاکتور (مساحت فعلی هر کاربری، مساحت مطلوب از هر کاربری مطابق روش MCE، وابستگی شغلی افراد مختلف به هر کاربری، اولویت‌دهی به ابعاد اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی هر کاربری) بدست آمد. نهایتا نتایج پزوهش نشان داد که انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایش سرزمین با روش چند هدفه تخصیص زمین به‌درستی به‌وسیله ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی انجام شده است.
 

جمیله توکلی نیا، سعید ضرغامی، اصغر تیموری، مجید اسکندرپور،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

لزوم به کارگیری اصول و معیارهای پدافند غیرعامل در برنامه ­ها و طرح­ های شهری در چارچوب مکانیابی کاربری­ ها، مقاوم سازی بناها و آموزش و افزایش تاب­ آوری دارای اهمیت است. رعایت این اصول و معیارها موجب کاهش آسیب­ پذیری شهروندان و شهر نسبت به تهدیدات امنیتی و نظامی خواهد شد. لذا این پژوهش به دنبال ارزیابی آسیب­ شناسی فضایی از ساختار کالبدی و بافت اجتماعی منطقه شش با رویکرد پدافند غیرعامل براساس اصول و مهم­ترین مبحث آن آموزش شهروندی است. از این رو این پژوهش منطقه منطقه شش کلانشهر تهران، به دلیل وجود کاربری­ های مهم و حساس با کارکرد منطقه­ ای و فرا منطقه­ ای به عنوان محدوده پژوهش انتخاب کرده است. جهت سنجش آسیب شناسی ساختار کالبدی از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. به منظور سنجش آسیب­ شناسی بافت اجتماعی منطقه با بهره­ گیری از نمونه ­گیری خوشه­­ ای فضایی، سه محله در سطح منطقه انتخاب و سپس نگارندگان با استفاده از روش تحقیق پیمایشی اقدام به جمع آوری نظرات و دیدگاه ­های ساکنان محلات نموده است. روش تعیین حجم جامعه نمونه براساس فرمول کوکران صورت گرفته است. نتایج پژوهش گویایی آن است که آسیب­ پذیری منطقه از لحاظ ساختار کالبدی متوسطه و رو به پایین قرار دارد. علاوه بر آن آسیب­ پذیری بافت اجتماعی منطقه نیز بالاتر از حد متوسط است. در نهایت عوامل موثر بر آسیب­ پذیری ساختار کالبدی و بافت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت که براساس آن می­توان بیان داشت که شاخص تراکم جمعیتی و ساختمانی به عنوان عوامل موثر بر آسیب­ پذیری براساس نظر کارشناسان مطرح می­باشد. افزون بر آن مشخص گردید که شاخص­های آموزش و آگاهی، تاب­آوری در مقابل وقوع تهدیدات امنیتی – نظامی، مهارت­ ها و تخصص به ترتیب بر آسیب­ پذیری بافت اجتماعی منطقه موثر هستند.  

آرش صدری، آرزو بانکیان تبریزی، شادی رفایی افشار قزلباش،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

این مقاله با هدف تاثیر پیاده راه  بر افزایش تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری بجنورد با تأکید بر ابعادفرهنگی اجتماعی بر تعاملات اجتماعی نگارش گردید. روش این تحقیق توصیفی - تحلیلی است که ابتدا به شناخت دیدگاه های نظری ، معیارهای کلی کیفیت های محیطی و سپس ازطریق برداشت های میدانی و مصاحبه با ساکنان به جمع آوری داده ها پرداخته شده است . تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از روش  SWOT انجام شده است .نمونه موردی خیابان طالقانی بجنورد می باشد. نتایج نشان داد که تاثیرگذاری ویژگی های کالبدی بر روی کیفیت محیط های شهری در اولویت اول قرار دارد. سپس ادراک محیطی در اولویت دوم و ویژگی های کارکردی در اولویت سوم قرار دارند. که با توجه به نتایج حاصله ،اهم متغیرهای مستقل تاثیرگذار در این سه دسته (کالبدی، کاکردی وادراک محیطی( به ترتیب اولویت عبارتند از: شاخص ها ی امنیت ،دسترسی ، معابر ، کارکردهای اقتصادی، محیط زیست شهری ، کیفیت محیط اجتماعی، تعاملات اجتماعی، فعالیت ها ی فرهنگی،تسهیلات شهری و آیتم ها ی کارکردهای تفریحی و روشنایی کمترین اثرات را دارا هستند .

بهمن شفیعی، دکتر حمید برقی، دکتر یوسف قنبری،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

هدف از این مقاله بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی خشکسالی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادله‌ ساختاری می‌باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را 1762 سرپرست خانوار و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 316 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و مدل­سازی معادلات ساختاری(SEM) انجام شده است. در این تحقیق متغیرهای مشاهده شده برای سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی، و محیطی به دست آمد. سه مدل تحلیل عاملی مرتبه اول برای اندازه گیری سه زیر مقیاس خشکسالی تدوین و اعتبار سنجی شد. نهایتاً چگونگی نقش و تأثیر متغیرهای مشاهده شده و مؤلفه‌های سه گانه حاصل از آن‌ها بر خشکسالی به عنوان متغیر مستقل پنهان اصلی، و روابط بین آن‌ها به کمک یک مدل ساختاری تحلیل عاملی تأییدی(CFA) چهار عاملی مرتبه دوم تحلیل شد. نتایج نشان از برازش و اعتبار قابل قبول هر سه مدل اندازه گیری خشکسالی و تحقق اهداف و نیز مدل چهار عاملی مرتبه دوم برای بررسی خشکسالی، بر اساس داده‌های گردآوری شده بود. در نهایت خشکسالی به میزان 97/0 بر شاخص های اقتصادی و به میزان 97/0 بر شاخص اجتماعی، و بر شاخص محیطی به میزان 87/0 تأثیر داشته است، بنابراین خشکسالی اتفاق افتاده در مناطق روستایی مطالعه شده بیشترین تأثیر را روی شاخص های اقتصادی و اجتماعی و به تبع آن روی شاخص محیطی گذاشته است.

محمد اسکندری ثانی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

یکی از اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد، ضرورت مشارکت زنان در ادراه امور شهر و محل زندگی شان است. از این پژوهش حاضر سعی نموده است چارچوبی نظری برای تحلیل رابطه بین برنامه ریزی توسعه اجتماعات محله ای و مشارکت زنان بر اساس سه مقوله نظری سرمایه اجتماعی، کنش جمعی و جنسیت در توسعه اجتماعات محلی را در سطح شهرها پی ریزی نماید. شیوه تحقیق توصیفی تحلیلی که با ابزار پرسشنامه محقق ساخته اقدام به جمع آوری اطلاعات در خصوص نقش زنان در اداره محله ای به عنوان کوچکترین واحد مدیریت شهری در ایران شده است. جامعه آماری زنان بالای 18 سال محله نعمت آباد بوده که تعداد 29 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده تکمیل گشت. از مدل آماری توبیت نیز برای تحلیل آماری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد میزان مشارکت زنان در محله مورد مطالعه در فعالیت های اجتماع محوری بسیار پایین تر از مردان محله و در حدود 10 درصد است. در بین سه حوزه فعالیت های اجتماعات محلی یعنی اداره محله، رفاه و شبکه اجتماعی و مسایل محیطی  مشارکت زنان در حوزه اداره محله بسیار ناچیز است. در بعد کمک های زنان به فعالیت های اجتماع محور به لحاظ زمانی، شاخص های ازدواج، وضعیت متوسط اقتصادی و شاغل بودن و در بعد کمک های مالی سواد، شاغل بودن بیشترین تاثیر گذاری را دارند. در مجموع می توان گفت که کمک و مشارکت زنان در حوزه اجتماعات محلی در حوزه زمان بسیار بیشتر از بعد مالی و پولی می باشد که عدم استقلال مالی زنان شاید مهمترین دلیل این کمبود مشارکت است. همچنین شبکه اجتماعی، ازدواج، میزان سواد، اشتغال مهمترین عناصر تاثیرگذار بر افزایش مشارکت زنان در توسعه برنامه های توسعه اجتماع محور است.

محمد معتمدی، محمد یاپنگ غراوی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

شهرها به‌طور چشم گیری در حال تبدیل‌شدن به سیستم ­های پیچیده اجتماعی، اقتصادی و محیطی هستند. هریک از سیستم­ های شهری زمانی که نتوانند با تغییرات و شرایط بحرانی خود را وفق دهند، بسیار آسیب‌پذیر می­شوند ازاین‌رو در دهه‌های اخیر، رویکردهای مقابله با بلایای طبیعی مفهوم جدیدی را تحت عنوان تاب‌آوری شهری برای آمادگی هرچه بیشتر در برابر بلایا مطرح کرده است. باوجود توجهات اخیر و استفاده فراوان از مفهوم تاب‌آوری در حوزه‌های مختلف درک نظری و عملی محدودی از این مفهوم وجود دارد ازاین‌رو این پژوهش باهدف تبیین الگوی علی تاب‌آوری شهرهای انجام‌شده است. تحقیق حاضر با توجه به هدف آن کاربردی ، و بر اساس روش انجام توصیفی- علی است. نمونه آماری پژوهش را 35 نفر از کارشناسان و متخصصان برنامه‌ریزی شهری تشکیل داده­ اند. به‌منظور دستیابی به هدف پژوهش از فن دیمتل فازی استفاده شد. یافته­های حاصل از پژوهش نشان‌دهنده آن بود که بر اساس مقادیر D-R، از بین معیارهای چهارگانه تاب‌آوری شهری معیار کالبدی با مقدار(943/0) تأثیرگذارترین معیار تاب‌آوری شهر بود. همچنین بر اساس مقادیر D+R، معیار کالبدی با مقدار(896/2) به‌عنوان بااهمیت‌ترین معیار تاب‌آوری شهر شناسایی شد.

آقای قربانعلی کریمی دهکردی، رحمت الله منشی زاده، بیژن رحمانی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آن‌ها، که اصطلاحاً "خزش شهری" نامیده می‌شود، موجب خورندگی روستاها و اراضی پیرامونی آن‌ها، تبدیل بی رویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع محیط زیست گردیده است. این وضعیت در شهرستان شهرکرد مرکز استان چهارمحال وبختیاری نیز نمود گسترده‌ای  داشته است. این پژوهش با هدف واکاوی پیامدهای پدیده خزش شهری در مناطق پیرامون شهرکرد از جمله مناطق سکونتگاهی کیان، چالشتر، مهدیه، زانیان و نافچ  به روش توصیفی- پیمایشی با بهره گیری از روش جمع آوری داده‌ها از طریق اسنادی (مبانی تئوریک پژوهش) و روش میدانی- پرسشنامه‌ای در سه بعد اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و محیط زیستی-کالبدی (400نفر) انجام پذیرفته است. سپس با استفاده از  SPSS   (آزمون t تک نمونه ای و فریدمن) تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است؛ بعد زیست محیطی بیشترین امتیاز، 98/3 (آلودگی، تخریب معماری سنتی و تنوع زیستی) و سپس ابعاد اقتصادی و اجتماعی به ترتیب با امتیاز 96/3، 89/3 (مواردی چون بورس بازی و افزایش قیمت زمین و مسکن، فرار سرمایه از روستاها، تجمل گرایی ، کاهش میزان مشارکت، ازدحام و ...) در زمینه پیامدهای منفی پدیده مورد مطالعه را به خود اختصاص داده‌اند و نیازمند توجه برنامه‌ریزان و مدیران شهری به این امر و لحاظ کردن توسعه و رویکردهای  پایدار و یکپارچه در زمینه حل این مسئله و کاهش اثرات منفی آن است.


صفحه 2 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb